نمادهایی که نه تنها در درون یک کشور شناخته شده بلکه آن را یک نماد جهانی می شناسند.
نمادهای سنتی
بسیاری از هنر مندان معاصربه دنبال برقراری گفتگو با میراث گذشته و سنت های قومی خود هستند.سنت به قول هانری کربن,اساسا زایش دوباره(رنسانس)(۲)است و هر زایش دوباره ایی به فعلیت در آمدن یک سنت در زمان حال است,بدین جهت است که(باز زایی)سنت,همواره متضمن زمان حال است.هنرمندان از اسطوره ها و بیان تمثیلی و نمادین در آثارشان استفاده کردند منظور از بیان تمثیلی همان نماد های سنتی که اشاره به باورها و تاثیر پذیری هنرمندان است, که از یکسری اماکن مذهبی مانند فضاهای کوچک سقاخانه,امامزاده ها و درکل زیارتگاه هایی که در معابر عمومی نصب شده اند گفته میشود که با دیدن آنها حماسه قیام امام حسین(ع) در ذهن هنرمندان تداعی میشوند,که با دیدن آنها به یاد گذشته های دیرین وآرمانهایشان می افتند و از آنها الهام می گیرند ودر آثارشان استفاده می کنند.
نماد مدرن
هابرماس در تعریف واژهی نو و مدرن، بر ارتباط آن با گذشته و گذشتهی باستانی تاکید میورزد و آگاهی حاصل از به سر بردن در دورهیی نو و مدرن را آگاهی، به وجود الگویی کهن در گذشته و لزوم گذر از آن و به کارگیری الگویی جدید میداند» اصطلاح مدرن با مفاهیم و معانی متفاوت، کراراً بیانگر آگاهی از عصر یا دورهیی است که خود را به گذشتهی باستانی مرتبط میسازد تا از این طریق خود را حاصل گذار از کهنه به نو قلمداد کند. به بیان دیگر اصطلاح مدرن دقیقاً در دورانی در اروپا ظهور و ظهور مجدد یافت که طی آن آگاهی نسبت به عصری جدید از طریق احیای رابطه با باستانیان شکل گرفت.
نقش اجتماعی
نقش اجتماعی را میتوان فعالیتی دانست که در جامعه بر عهده فرد یا گروهی قرار دارد و چون آنچه را که در جامعه بر عهده فرد است انتظارات در دیگران بوجود میآورد, بنابراین در تعریفی دیگر نقش اجتماعی را به معنای انتظاراتی میدانند که باید دارند موقعیت یا پایگاه اجتماعی آنرا برآورده سازد.
روابط شغلی
روابط کار عبارت از روابط کار فرایند تصمیمات هم آهنگ در چارچوب شرایط سیاسی ، اقتصادی ، و اجتماعی به منظور تنظیم روابط کارکنان و مدیریت در جهت رعایت حقوق طرفین است. اغلب صاحب نظران معتقدند که نظام روابط کار در هر جامعه ای بازتاب شرایط محیطی آن جامعه است .
نقش شخصی
شخصیت از دیدگاه روانشناسان عبارت است از خصوصیات و شیوههای رفتاری و کیفیت سازگاری فرد که جنبهی دائمی داشته، فرد را از دیگران متمایز میکند و سبب ارتباط بین او و دیگران در محیط میگردد. نگرشهای فرد نسبت به خودش، عادتهای رفتاری، نگرش فرد نسبت به دیگران و نوع اندیشیدن و چگونگی شیوههای بیان آن، رغبتها و آرزوهای فرد، طرحها و برنامههای او در زندگی و به طور کلی نگرش وی نسبت به زندگی، سازگاری کلی فرد که الگوی خاصی در زندگی برای او تشکیل میدهد را شخصیت مینامند. شخصیت بسیار پیچیده و دارای قابلیت رشد دادن میباشد. که عوامل متعددی در رشد آن دخالت دارد. برخی از عوامل دارای ماهیت بیولوژیکی است که مبانی وراثت را تشکیل میدهد. توانایی های ذهنی فرد عامل دیگر در رشد شخصیت است و عوامل فرهنگی و محیطی نیز نقش مهمی در ساخت و رشد شخصیت دارد. از نظر توارث عناصر، ژنتیکی، فیزیولوژیکی و جسمانی و از نظر محیطی مسائلی مانند شرایط قبل از تولد، تجارب ماه های اولیهی زندگی، نظام خانواده و روابط درون خانواده، تجارب کودکی، بلوغ و نهادهای آموزشی نیز هر کدام در جائی خود مطرح میباشند
نقش خانوادگی و خویشاوندی
خانواده عبارت است از گروهی از افراد که میان آنها روابط خویشاوندی برقراراست ودر مکان واحدی زیست می کنند وتغذیه مشترک دارند.این گروه درجوامع امروزاز پدر،مادروفرزندان تشکیل میگردد.
خویشاوندی مجموعه ای است ازپیوندهاکه به دلیل قرابت نسبی وسببی،یا رضاعی بین عده ای ازافرادبه وجودمی آیدوموجب تعهدومسئولیت افراد نسبت به یکدیگرمی گرددوشبکه ای رابه وجودمی ایدکه ازقدرت زیادی برخوداراست.
ارزش های اجتماعی
اصطلاح ارزشبه همان اندازه واژهنهادو نظام اجتماعیداراى اهمیت است. واژه ارزش مانند بسیارى از واژههاى جامعهشناسى داراى معانى بىشمارى است. وجه مشترک تعریف ارزش از نظر بسیارى از جامعهشناسان و مردمشناسان آن است که:ارزشها عبارت از نتیجه غائى هدف و مقاصد کنش اجتماعى است. ارزشها چندان مربوط به اصول موجود نیست بلکه مربوط به اصول آرمانى است. یعنى در حقیقت ارزشها، گویاى احکام اخلاقیاست: ژان کازنومردمشناس فرانسوى مىنویسد: عقاید،هنجارها، شناسائىها، فنون و اشیاء مادى که افکار و گرایشها در پیرامون آن شکل گرفته و به تجربه رسیدهاند، ارزشهاى اجتماعى یک گروه را تشکیل مىدهند. در اصطلاح جامعهشناسى نیز ارزشهاى اجتماعى عبارت از چیزهائى است که موضوع پذیرش همگان است. ارزشهاى اجتماعى واقعیتها و امورى را تشکیل مىدهند که مطلوبیت دارد و مورد درخواست و آرزوى اکثریت افراد جامعه است. در همین رابطه اگ برنو نیم کفمىنویسند: ارزش اجتماعى واقعه یا امرى است که مورد اعتناء جامعه قرار دارد. ارزش اجتماعی، انگیزهٔ گرایشهاى اجتماعى مىشود و گرایشهاى اجتماعی، تمایلات کلى هستند که در فرد بهوجود مىآیند و ادراکات، عواطف و افعال او را در جهتهاى معینى به جریان مىاندازد.
جمع گرایی وفرد گرایی
واژه ایست که بر نوع تعامل رفتاری بین افراد، گروهها و یا اقوام مختلف اطلاق میشود که بر رفتار گروهی و تعامل گروهی استوار میشود. جمعگرایی نقطهمقابل فردگراییمیباشد . جمعگرایی بر جامعه و گروه متمرکز میشود در حالی که فردگرایی بر فرد و خواستههای شخصی او استوار است. جمعگرایی بر اساس همین گروه گرا بودن، خواستار کسب هویتاز جمع و رفتار طبق الگوهای از پیش تعیین شده جمعی است و خودانگاشتهایگروهی، خودانگاشتهای فردی اعضا را به وجود میآورند. از جمله شاخصههای جوامع جمعگرا مراسم گروهی، رقصهایدسته جمعی، پدرسالاریو یا پیرسالاریو… میباشد و به طور کل جوامع جمعگرا خشنودتر از جوامع فردگرا هستند زیرا بسیاری از اصول زندگی خود را تایید شده در دسترس دارند و نیازی به فهم و اثبات دوباره آنها ندارند. در مقابل جوامع فردگرا، بر اصول فردی و چه بسا منافع فردی اهمیت میدهند و این اهمیت به هویت فردی، باعث میشود فرد بسیار تکمیل شده تر از جوامع جمعگرا بار بیاید. گروهی جمعگرایی را در ارتباط با پدیدههای «همه با هم گرایی» و یا «گروهی گرایی» میدانند و «کل گرایی» این دو نظریه به صورت نوعی انسجام بسیار بالای ساختاری، آن را غیرقابل تفکیک می کند.
اغلب پنداشته می شود آنچه در یک فرهنگ صادق است برای تک تک افراد درون آن فرهنگ نیز درست می باشد. به عبارت دیگر افراد درونیک فرهنگ فرد گرا همگی فردگرا بوده (فرد محوری) و آنهایی که در فرهنگ جمع گرا زندگی می کنند همگی جمع گرا هستند (جمع محوری). باید گفت که این دیدگاه همیشه صحیح نیست. تریاندیس و همکارانش (۲۰۰۱) چندین فرهنگ را مطالعه کردند و به این نتیجه رسیدند که تنها حدود % ۶۰ افرادی که در یک فرهنگ فرد گرا زندگی می کنند فرد محور هستند. در فرهنگ های جمع گرا نیز حدود %۶۰ از افراد جمع محور بودند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بینخصوصیاتیک فرهنگ و افراد درون فرهنگمزبور رابطه کاملاً مستقیم وجود ندارد.
واژه «Individualisفردگرایی از واژۀ لاتین «Individus» به معنای غیرقابل تجزیه و غیرقابل تقسیم اقتباس شده و به مفهوم «فرد گرایی» و اصالت فرد به کار میرود. در این گرایش استقلال فرد نسبت به جمع، گروه و جامعه ترجیح داده میشود.
آینده گرایی وگذشته گرایی
آینده گرایی، اعتقاد بهوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس، عقیده به آخرت، خیال پرستی (utopianis
تجملگرایی
تجملگراییدر دیدگاه عرف، به معنای روی آوری بیش از حد به مادیات وگردآوری اشیا و لوازم غیرضروری و دل بستن به آنهاست، به گونه ای که این عمل، به یک هدفبرای انسان ها تبدیل شود. این نوعتجملگرایینه تنها سفارش نشده، بلکه به دلیل پی آمدهایناخوشایند آن، از جمله گرفتار شدن در دام اسراف نکوهش نیز شده است.
امنیت وآسایش
امنیت حالت فراغت نسبی از تهدید یا حمله و یا آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله را گویند.مفهومهای مرتبط با امنیت در فارسی کلاسیک با واژههای زِنهار و زینهاری ادا میشد. برای افزایش امنیت اقداماتی چون حفاظت، حراست، کنترل، تقویت، تسلیح، مهار و بیمهانجام میشود و اگر فرد یا مجموعهای قصد کاهش امنیت فرد یا مجموعه دیگر را داشتهباشد از فرآیندهایی چون تحریم، تضعیف، خلع سلاح، آسیبرسانی، تفرقهافکنی و تهدید استفاده میکند.
معنویت گرایی
یکی از مفاهیمی که در زندگی انسان نقش بسزایی دارد و زمینه را برای سعادت آدمی فراهم میکند، معنویت است. معنویت برآیند مجموعه اعمال و رفتارهایی است که منشأ الهی دارد. این خود میتواند در مسیر هر حرکتی مانند چراغی پر نور روشنایی بدهد تا در ادامه راه انحراف حاصل نگردد، این اثری که معنویت در زندگی فردی و اجتماعی معتقدان به دین الهی دارد.
الگوهای رفتاری
الگو به فرایندی اطلاق می شود که در آن رفتار یک فرد یا گروه یعنی الگو ، به مثابه محرکی برای افکار، نگرشها و یا رفتارهای شخصی دیگری که او را مشاهده نموده به کار گرفته می شود.
یک الگو چیزی است که ساخته می شود تا برای ساختن نمونه های دیگر سرمشق قرار گیرد. الگوی رفتاری با تکرار مداوم یک «ژست» توسط اشخاص بسیار ساخته می شود. یک عادت وقتی بوجود می آید که شخص عملی را مرتباً و با شیوه ای یکسان تکرار کند . به حکم قیاس می توان گفت وقتی عده زیادی از اشخاص در جامعه ای به طرزی نسبتاً مشابه و در مدتی طولانی عملی را تکرار می کنند «عادت اجتماعی » بوجود می آید. این شیوه تکراری فکرکردن و عمل کردن یک الگو یا یک میزان فرهنگی است. الگوی رفتاری کوچکترین واحد نقشها ، نهادها و فرهنگ است، رفتار انتزاعی استاندارد شده و نظم یافتهای است که در یک جامعه برای تشخیص این که چه رفتاری پذیرفته نیست به عنوان الگو و میزان بکار می رود.
اوقات فراغت
امروزه در بسیاری از جوامع اوقات فراغت بخش مهمی از زندگی افراد را تشکیل می دهد اوقات فراغت زمان بیهوده وبدون حس مسئولیت در زندگی افراد نیست بلکه بر عکس در این زمان از انسان انتظار بیشتری می رود که احساس مسولیت کند وحتی در زمانی که انسان به خودش واگذار شده،تصمیم گیری به عهده خودش است ومی تواند آزادانه عمل کند مسولیت پذیری نسبت به خود واطرافیان وجامعه اهمیت زیادی دارد. اوقات فراغت به معنای بیکاری نیست. چون در اوقات بیکاری فرد کاری برای انجام دادن ندارد ولی در اوقات فراغت کارهای متعددی میتواند داشته باشد که تفاوت آن با اوقات دیگرکه در آنها نیز به انجام کار و فعالیت مشغول است در هدف این کارها و فعالیتهاست. هدف از فعالیتهای اوقات فراغت کسب آرامش، لذت است. فرد کاری را نه از روی اجبار و نه بخاطر منافع مادی انجام میدهد. این لحظات به او اختصاص دارد و تنها با هدف مرتبط با شخص وی و آرزوها و خواستهایش انجام میشود.
اوقات فراغت و نحوه گذران آن از جمله مفاهیم اخیر و نوینی است که معنای واقعی خود را پس از دوران صنعتی شدن جوامع و رشد سرمایه داری و نیز گسترش شهرها پیدا نمود.در واقع با توسعه انواع تکنولوژی در زندگی مردم و جایگزینی آن به جای نیروی انسانی،عملاً فرصتی برای انسانها ایجاد شد که بتوانند از اوقات خود به آن صورتی که مورد دلخواهشان می باشد، استفاده نمایند.
الگوی مصرف
مصرف یعنی بهره گرفتن از یک شیء، یک سرمایه، یک ابزار یا یک فرصت برای رفع یک نیاز. منظور از اصلاح الگوی مصرف در حقیقت عبارت است از بررسی و کشف روش های صحیح مصرف به بیان دیگر، هدف از تولید یک شیء یا ارائه یک خدمت، استفاده از آن به منظور رفع یک نیاز است.
بیان لهجه
به انواع هر گویش، لهجه می گویند، برای مثال گویش فارسیدارای لهجههای تهرانی، اصفهانی، شیرازی، کرمانی و غیره است و گویش گیلکی دارایلهجههای رشتی، لاهیجانی، رودسری، آستانه ای و … و گویش کردی دارای لهجههای مهابادی،سنندجی، کرمانشاهی، ایلامی و غیره است. گویش ها از نظر آوایی، واژگانی و دستوری باهم تفاوت های بسیاری دارند و فهم آن ها نیاز به آموزش دارد، ولی لهجههای هر گویشمعمولن تنها تفاوت های آوایی و واژگانی دارند و فهم آن ها نیاز به آموزش چندانیندارد. مثلاً یک نفر اصفهانی با یک تهرانی یا شیرازی به راحتی میتواند هم صحبتشود، ولی همین فرد اصفهانی وقتی با گویشور گیلکی یا مازندرانی و یا بلوچی روبرومی شود، اگر نخواهد از فارسی که برای آنان زبان میانجی به شمار می آید استفاده کند، دچار مشکلمی شود. هر لهجه دارای گونه های زبانی نیز هست که وابسته به شغل، تحصیل، سن و جنسگویشور است. مثلاً یک مرد اصفهانی تحصیل کرده با یک مرد بی سواد اصفهانی تفاوت لهجهدارد و یا یک جوان اصفهانی در مقابل افراد مسن لهجه متفاوتی دارد. شغل و جنس نیزدر ایجاد گونههای زبانی تاثیر می گذارد.
آرایش و پیرایش
آرایش به معنی اضافه کردن است و در اصل، در مقابل واژه پیرایش قرار می گیرد که به معنی کم کردن است. امروزه، در اصطلاح عام، هر دو واژه در مورد زیبایی چهره یا بدن به کار میروند و به معنی عملیاتی هستند که ظاهر فرد (بیشتر صورت و مو) را زیباتر جلوه دهد. معمولاً در ایران آرایش برای خانمها و پیرایش برای آقایان به کار میرود. آرایش و پیرایش اغلب در مکانی به نام سلمانییا آرایشگاهتوسط آرایشگرانجام می گیرد و لوازم آرایشنیز در فروشگاههایی با همین عنوان فروخته میشود. در ایران، آرایشگرها باید دورههای فنی حرفهای مربوطه را که مهمترین آنها دوره «آرایش - پیرایش» است، با موفقیت گذرانده باشند.
مد گرایی
مدگرایی به تغییر سلیقه ناگهانى و مکرر همه یا بعضى از افراد یک جامعه اطلاق مىشود و منجر به گرایش به انجام رفتارى خاص یا مصرف کالاى به خصوصى یا در پیش گرفتن سبکى خاص در زندگى مىشود. مد (به فرانسوی Mode) اصطلاح کلی در حیطه هنر طراحی پوشاک است که تحت تاثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام میپذیرد.
در تعریف دیگری از مد (Fashion) آمده است: «شیوه رفتاری که به طور موقت توسط بخش مشخصی از اعضاء یک گروه اجتماعی اتخاذ می شود، به این دلیل که آن رفتار انتخابی را از نظر اجتماعی برای آن زمان و موقعیت مناسب تشخیص می دهند.» و «مد نوع لباسی است که اخیراً پذیرفته شده است ». اما واژه مد در لغت به معناى سلیقه، اسلوب، روش و شیوه به کار مىرود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقهی موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان طرز زندگی، لباس پوشیدن را تنظیم میکند. مدگرایى نیز آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگى و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آنکه الگوى جدیدى در جامعه رواج یافت، از آن پیروى نماید. بنابراین، مىتوان گفت: مدگرایی به تغییر سلیقه ناگهانى و مکرر همه یا بعضى از افراد یک جامعه اطلاق مىشود و منجر به گرایش به انجام رفتارى خاص یا مصرف کالاى به خصوصى یا در پیش گرفتن سبکى خاص در زندگى مىشود.
گرایشدینی
گرایش دینی رامیتوان گرایش انسانهابه سوی وجودوالای خداوندیانیروهای برین ویااحساس ساده وابستگی به آنان به منظورتبیین علل وجودی خویشتن در جهان وبازیابی معنایی برای هستی داشت (بیرو، ۱۳۶۶ ).
فصل دوم
ادبیات نظری و تجربی تحقیق
مرور ادبیات تجربی
تحقیقات داخلی
? میانگینهای دارای حرف مشترک در هر ستون اختلاف معنیدار ندارند.
ازت به عنوان محرک رشد رویشی (از جمله افزایش تعداد و سطح برگ) مدتهاست که توسط پژوهشگران مطرح شده است. گیاه همیشه بهار از این امر مستثنی نبوده و در این زمینه میتوان به گزارشهای رحمانی و همکاران (۱۳۸۸) و حسین پور و همکاران (۲۰۱۳) اشاره نمود.
اثر افزایش کود ازت در تعداد برگ به نقش ازت در متابولیسم گیاه مربوط می شود، زیرا نیاز گیاه را از لحاظ ازت تأمین می کند و موجب افزایش فراوردههای فتوسنتزی و در نتیجه افزایش رشد رویشی، مانند تعداد برگ و سطح برگ می شود (ایزدی و همکاران، ۱۳۸۹). با توجه به نقش مثبت کود ازت در افزایش محتوی کلروفیل برگ و تحریک رشد و نمو در گیاهان، افزایش مصرف کود ازت باعث شد که گیاه اسیمیلاتسازی بیشتری کرده و در نتیجه تعداد برگ بیشتری در واحد سطح تولید نماید (Cruz et al., 2002 ; Kawther et al., 2001).
نتایج بیانگر اثر ممانعتکنندگی آمونیوم حتی در ترکیب با نیترات بر صفت تعداد برگ گیاه همیشه بهار بود. این کاهش می تواند در اثر سمیت ایجاد شده توسط آمونیوم و کاهش جذب آب باشد. در چنین مواردی کمبود آب موجب کاهش تورگر سلولی و افزایش سنتز آبسیزیکاسید می شود، در نتیجه میزان تقسیم و توسعه سلولی کاهش یافته و کاهش تعداد برگ و رشد گیاه را در پی دارد (رسولی و همکاران، ۱۳۹۰).
۴-۳- تعداد غنچه
براساس نتایج بدست آمده از تجزیه واریانس داده ها، اثر هیچ یک از عاملهای آزمایش برای این صفت معنیدار نشده است (جدول۴-۵).
جدول۴-۵- نتایج تجزیه واریانس تأثیر غلظت ازت، نسبت نیترات به آمونیوم و اثرات متقابل بر تعداد غنچه همیشه بهار
منابع تغییرات | درجه آزادی | تعداد غنچه در بوته |
غلظت ازت | ۱ | ns53/1 |
نسبت آمونیوم به نیترات | ۳ | ns36/1 |
غلظت * نسبت | ۳ | ns53/2 |
خطا | ۲۴ | ۲۲/۱ |
ضریب تغییرات | - | ۴۱/۲۷ |
ns ، * و ** به ترتیب بیانگر عدم معنی داری و معنیداری در سطوح ۵ و ۱ درصد
۴-۳-۱- اثر سطوح مختلف ازت بر تعداد غنچه
(جدول۴-۵) نشان داد که اثر کود ازته بر تعداد غنچه گیاه همیشه بهار معنی دار نبود. مقایسه میانگین سطوح کود نیتروژن برای تعداد غنچه (شکل۴-۵) نشان داد که بیشترین میزان تعداد غنچه مربوط به تیمار ۱۷۰ میلیگرم در لیتر ازت بود که از لحاظ آماری با تیمار ۲۰۰ میلیگرم در لیتر ازت هیچ اختلاف معنیداری نداشت.
شکل (۴-۵)- تاثیر غلظت ازت بر تعداد غنچه در بوته همیشه بهار
۴-۳-۲- تأثیر کاربرد نسبت های مختلف نیترات به آمونیوم بر تعداد غنچه
نتایج مقایسه میانگینها (شکل۴-۶) نشان داد بیشترین میزان تعداد غنچه مربوط به تیمار نیترات بدون آمونیوم که با بقیه تیمارها از لحاظ آماری هیچ اختلاف معنیداری نداشت.
شکل (۴-۶)- تاثیر نسبتهای مختلف نیترات به آمونیوم بر تعداد غنچه در بوته همیشه بهار
۴-۳-۳- اثرمتقابل سطوح مختلف ازت و نسبت نیترات به آمونیوم بر تعداد غنچه
کاربرد ۱۷۰ میلیگرم در لیتر ازت به صورت نیترات (۱۰۰:۰) باعث تولید بیشترین تعداد غنچه شد که از لحاظ آماری با بقیه تیمارهای متقابل هیچ اختلاف معنیداری نداشت (جدول۴-۶).
جدول۴-۶- مقایسه میانگین تأثیر غلظت ازت و نسبت نیترات به آمونیوم محلول غذایی بر تعداد غنچه همیشه بهار
۱۰-تصویر نامشخص با سه نماد تکرار شونده: همین سه نماد با همین ترتیب، در کاوشهای معبد خورهه بر روی قطعه ای سنگ بدست آمده است. (تنگ غرقاب) (تصویر۳-۵۱)
۱۱- نگاره خشن مردی با کلاه شاخدار: این نگاره انسانی را با سر و یا کلاهی عجیب و به احتمال کلاه شاخ دار نشان می دهد. تصویر سمت راست بارنگ روشن تر سایه های قهوه ای پیرامون آن نشان می دهد که بعدها این بخش تصویر دست کاری شده است.(تنگ غرقاب- قیدو) (تصویر۳-۵۲)
۱۲- طرح زیبایی از بز با شاخ های پیچیده: طراحی این بز مخصوص و با قدرت و هنرمندی بسیار انجام شده است. اینگونه شاخ در برخی از بزهای اهلی، امروز در منطقه دیده می شود. در زیر شاخ سمت راست نقش بقایای یک جانور (دم، پاها و بخشی از بدن و یکی از دست های آن)دیده می شود که احتمالاً چند هزار سال قدیمی تر از نقش بز می باشد. طرحی دیگر از خانواده گربه سانان و احیاناً یک شیر در بالا و سمت راست عکس قابل مشاهده است. و طرح بی شکلی که در میان دو شاخ پیچ در پیچ بز دیده می شود، دوباره سازی سر جانوری گوشتخوار از نگاره های قبلی است.(تصویر۳-۵۳)
۱۳-گربه سانی که به شکار می رود: این طرح واقع گرایانه که احتمالا شیر ماده ای را نمایش می دهد، بسیار سرزنده، هوشیار و در حال کمین می نماید، و از نظر شیوه حکاکی استثنایی است به این ترتیب که سر و گردن و دست ها و پاها تو پر و تنه کناره نگاری شده است.(سمت راست بند مزاین) (تصویر۳-۵۴)
۱۴-قوچ کوهی _شرق بند قیدو :(تصویر ۳-۵۵)
۱۵-دو جانور گوشتخوار_کوچ ری گلپایگان: (تصویر۳-۵۶)
۱۶- نمادی تی(T) مانند: نماد تی مانند و انسانی که به نشانه آمادگی برای خدمتگذاری و یا احترام دست به سینه ایستاده است.(تصویر ۳-۵۷)
۱۷- حمله کردن گرگ به قوچ: تنگ غرقاب(تصویر ۳-۵۸)
۱۸-بز کوهی دو انسان و گرگ: در این تابلو علاوه بر نگاره های بز کوهی، دو انسان و گرگ ردیف پایین،علامت ۸ مانند در سمت راست و علامتی صلیب مانند در سمت چپ و طرح های نا مشخص نیز دیده می شوند.(تصویر۳-۵۹)
۱۹- بزی در حال استراحت و احیانا نشخوار: شمال مزار هندی ها.(تصویر ۳-۶۰)
۲۰-بز و قوچ کوهی: که با دو سبک طراحی شده متفاوت با اسب سواری در حال تاخت اما نه شکار_تنگ غرقاب قیدو. (تصویر۳-۶۱)
۲۱- پرنده ای کمیاب شبیه بوقلمون : بند مزاین. (تصویر۳-۶۲)
۲۲- نقش کمیاب شانه به سر(هدهد): دره مورهای خوار-هاجیله (تصویر۳-۶۳)
۲۳-نقش کمیاب شبیه درنا یا حواصیل: شاه نشین آشنا خورد.(تصویر ۳-۶۴)
۲۴-نقش عجیب و کمیاب یک بز در دایره ای خورشید وار: در سمت راست نیز بر روی نقوش کهن تر نقش بز کوهی و یک شکارچی کنده شده است_ دره زرشکی برگله.(تصویر۳-۶۵)
۲۵-نشانه نمادین چنگ مانند: تنگ غرقاب(تصویر ۳-۶۶)
۲۶- نقش گوزن _تنگ غرقاب: (تصویر ۳-۶۷)
۳-۴ ملاک انتخاب منطقه برای نگارگری
مشاهده محل این نگاره ها و همچنین بررسی مناطقی که عاری از چنین نگاره هایی می باشند این پرتو را در ذهن می افکند که وجود این نگاره ها نتیجه فراهم آمدن عوامل گوناگون در یکجا بوده است که به آنها اشاره می کنیم:
وجود شکارگاه مناسب اولین شرط وجود زیستگاه نسبتاً پر جمعیت برای شکارچیان ما قبل تاریخ می باشد. این مناطق با وجود تغییرات آب هوایی از هزاران سال پیش تا کنون از شکارگاههای مهم ایران محسوب می شوند.
وجود پناهگاه از دیگر عوامل است، چرا که در هنگام رگبار تند تگرگ و باران یا آفتاب شدید و یا بوران این مکانها می توانستند این مردمان را پناهگاهی امن باشند و جان آنها را نجات دهند.
آبشخور و آبگاه از دیگر عوامل انتخاب منطقه برای نگارگری می باشند، گرچه شکار گاه بدون آبگاه معنی ندارد، اما شرط چنین نگارستان هایی وجود آبگاهها و آبشخور های مناسب شکار اما به تعداد محدود می باشد، تا تردد شکار را بر این آبشخور های محدود الزامی کند.
گدارگاه در عاملی برای انتخاب منطقه بوده، وجود آبشخور و آبگاه برای جلب شکار هر چند بسیار اساسی است، اما هر آبگاهی گدارگاه (محل عبور و تردد) شکار نیست. شکار، محلی را برای آبگاه انتخاب می کند که از نظر طبیعی امنیت او را تأمین کند. بنا بر تجربه شکارچیان ، شکار کوهی، محلی را گدارگاه می گزیند که راحت تر از جاهای دیگر بتواند خود را به کوه برساند. لذا برای شکار های بومی و مهاجر باید محل تردد مناسبی باشد.
افزون بر عوامل ذکر شده این سنگ نگاره ها طبعاً باید در محل هایی باشند که بومگاهی مناسب برای نگارگری داشته باشند. بومگاه مناسب به معنای وجود تخته سنگ های صاف در نزدیکی کمینگاه ها و آبگاهها و گدارگاه های شکار می باشند.
خاک منطقه لرستان به رنگ قرمز اخرایی است که به علت وجود ترکیبات آهن در آن می باشد که اکسید شده و به قرمز تبدیل گشته، خاک قرمز در مقابل صخره های اکر رنگ که از جنس آهکی و رسوبی می باشد از نظر کنتراست رنگی با هم متفاوت می باشند و نگارگران اندیشه خود را به راحتی با اختلاف رنگی موجود بین خاک و صخره بیان می کرده اند.
در تمامی نقاشی ها و سنگ نگاره ها بر سطح دیواره صخره ها آنچه مسلم است اینست که نقوش در عین تنوع و وفور همگی بیانگر اینست که اندیشه حاکم بر رسم تصاویر مشترک بوده و همگی نقوش با یک دیدگاه فرهنگی به تصویر کشیده شده است. این نقوش از نظر ساختار و موضوع مطرح شده از یک اندیشه مشترک الهام گرفته، به عبارت دیگر به وجود آورندگان نقوش با یک دیدگاه فرهنگی به رسم نقوش پرداخته اند.
۳-۵ مقایسه غار های لرستان با غارهای اروپا
اظهار نظر های مختلفی در رابطه با مقایسه نقوش غارهای لرستان با نقوش لاسکو در فرانسه و آلتامیرا در اسپانیا بیان شده است. در اینجا به مقایسه ای اجمالی بین آنها اشاره خواهیم کرد.
نقاشی های غار لاسکو بیش از ده هزار سال در محفظه های در بسته و خشک زیر زمینی سالم بودند. در چند سال اخیر که غارهای مذکور به روی همگان گشوده شده اند بسیاری از آنها سریعاً صدمه دیده اند و از میان رفته است. رطوبت پس از انتقال به درون غار ها توسط بازدید کنندگان روی دیوار ها می نشست و رسوب می داد و باعث تشکیل لایه ی نازکی از آهک بر روی نقاشی ها و تار شدن رنگ آنها میشد. به همین دلیل، برای آنکه صدمه بیشتری به این نقاشی ها وارد نشود، درهای غار لاسکو به روی مردم بسته شده است. (گاردنر۱۳۸۵ ، ۳۱)
درحالیکه نقاشی های غارهای لرستان در محوطه های باز و بیرون از غار ها هستند. و در برابر عوامل طبیعی مانند سرما، گرما، باران ، باد و یخ زدگی از بین رفته اند. از طرف دیگر متأسفانه به علت عدم آگاهی مردم نیز بسیاری از نقوش تخریب شده اند.
در غارهای اروپا بعضی از حیوانات در اندازه طبیعی یا حتی بزرگتر و در نور لرزان چراغ زنده می نمایند. این نقاشی ها که گاه سرشار از رنگ های قهوه ای، قرمز، زرد و سیاه هستند، در برخی موارد با شکل خود صخره تطابق دارند، یعنی نقاش عمداً آن را طوری قرا داده است که از خطوط موجدار سقف غار آلتامیرا حداکثر استفاده را کرده است. برای مثال کفل گرد جانوری برروی قسمتی برجسته نقاشی شده است و بدین ترتیب حالتی سه بعدی یافته و فوق العاده واقعی به نظر می رسد.(نتسلی۹۱ -۱۳۸۹)(تصویر۳-۶۸)
اما تصاویر نقوش بر روی صخره های لرستان در اندازه های طبیعی نقش نشده اند، اندازه نقوش در قطع کوچک می باشند و از هیچ گونه برجستگی سنگ استفاده نکرده اند. این نقاشی ها به شیوه ای ابتدایی و ساده به رنگ های قرمز اخرایی، سیاه و یا گاهاً زرد بر روی دیواره غارها کشیده شده اند.
«یک مورد تمایز نقاشی های غارهای لرستان به آثار مشابه اروپا آن است که یک فاصله زمانی بیش از ده هزار سال، نقاشی های غار های اروپا را از هنر شناخته شده در قاره جدا می سازد. در این فاصله هیچ اطلاعی از هنر مردمان آن سامان در دست نیست و معلوم نشده است چه رابطه ای ممکن است میان مردمی که تصویر غارها را بوجود آورده اند و مردمی که بعد از چند هزار سال پس از آن در اروپا مستقر شده اند وجود داشته باشد.
در صورتیکه نقوش غارهای لرستان کاملاً از نظر تاریخی و تداوم، با هنر نقاشی ایران تا آن روزگار پیوستگی دارد. در نقش های این غار ها بیشتر به صحنه های رزم و شکار و تصویر حیوانات گوناگون، بویژه گوزن و آهو و کل، توجه شده، به کمک این نگاره ها خواسته اند پیروزی صاحب تصویر را بر دشمن یا هنگام شکار مجسم کنند و با بهره گیری از اثر جادویی نقش این پیروزی را قطعی سازند». (تجویدی ، ۱۳۷۵-۲۱-۲۲)
معمولی ترین جانور نقاشی شده بر دیواره ی غارهای اروپا، اسب و پس از آن گاومیش و نره گاو است. حدود ۶۰ درصد کل تصاویر از این سه جانور است. گوزن، ماموت و مرال، گوزن شمالی، بزکوهی، گراز وحشی، کرگدن، شیر، کفتار، روباه و گرگ هم دیده می شوند، ولی بسیار کمترند؛ و این در حالی است که در میان آنها به ندرت پرنده دیده می شود.
در صورتیکه ۸۸ درصد نقوشی که در لرستان و دیواره سنگی کوه ها و دره های مناطق مختلف ایران دیده شده، بزکوهی می باشند. و نقوشی مثل انسان در حالات کمانداری و اسب با سوار و بدون سوار، نمادهایی همچون اشکال و حروف رمزی، نقش های هندسی و گیاهی دیده می شوند ولی بسیار کمترند
در برخی از نمادهای اروپا سر انسان را روی تن جانور کشیده اند. این تصویر که دانشمندان آن را جادوگر نامیده اند، شاخ و گوش گوزن، و بدن و دم اسب دارد، ولی پاها و نیز ریش آن مانند انسان است. اما در نقوش لرستان تصاویری با چنین مضامین جادویی مشاهده نمی شود.
نقاشی های لاسکو بیشتر در جنب و جوش وحرکت و بسی متنوع ترند. در حالی که جانوران همیان و میرملاس آرام و موقرند، جانوران لاسکو اغلب به طرزی وحشیانه و در حال دویدن هستند. هنرمندان آلتامیرا بر رنگ و حرکت تسلط داشته اند در حالیکه نقاشان غار های لرستان رنگ را ضعیف و لرزان به کار می بردند و نقوش به صورت ساده و هندسی می باشند، اما در نقاشی های لاسکو رنگ ها را سرسری و خط ها را موج دار به کار برده اند که در پیچ و تابشان تقریباً حالت باروک را یافته اند.
نقوش غار های لرستان، ساده و استلیزه می باشند و بسیار بدوی و خطی کار شده اند در صورتیکه مراسم و رقص یا حیوانات وحشی شکاری بطوری که در غار های اروپا دیده می شود وجود ندارد. نقش ها عموماً مربوط به یک موضوع خاص مثل شکار و شاید رزمگاه می باشند و این خود یک بخش کوچکی از وجوه زندگی یک اجتماع می باشد. با این وجود حیوان سواری، چون اسب، که در متن به قدمت حضور آن پرداخته شده خبر از دوران مردمان نژاد کاسیت می دهد. که خود جامعه ای متمدن بوده اند و دارای قریحه و مراکز اجتماعی بودند و به نظر نمی رسد در غار زندگی کرده باشند.(تصاویر۳-۶۹، ۳-۷۰)
۳-۶ مقایسه سنگ نگاره تیمره با سنگ نگاره های دیگر نقاط دنیا
هنر صخره ای تنها هنر تجسمی است که مرز جغرافیایی مشخص نداشته و همه ملل جهان فارغ از فرهنگ، نژاد و حتی اقلیم های جغرافیایی بعید از هم، از آن گذر کرده اند.
یکی از شگفتی های مسحور کننده در سنگ نگاره ای ایران (به خصوص تیمره) وجود شباهت ها و بعضاً مضامین یکنواخت آنها با دیگر نمونه های مکشوفه در کشورهایی است که عمر کشف آنها به پانصد سال نمی رسد. هنرمندان بومی در کشورهایی نظیر آمریکا، استرالیا و هاوایی در هزاران سال قبل آثاری را خلق کرده اند که هنرمندان نگارگر در ایران باستان همان آثار را با شباهت های شگفت انگیز در تیمره و دیگر نقاط خلق کرده اند.بشکلی که گویی این همه آثار کهن و بسیار بعید از هم را یک هنرمند در نقاط مذکور ایجاد کرده است. این ارتباطات دقیق و پیوسته از شگفتی هایی است که انسان امروزی تا کنون برای چرایی آن، پاسخی منطقی و قانع کننده پیدا نکرده است.
بوم در دو نقطه ی دنیا با نقش های رقص آیینی با شباهت و مضامین یکسان، یکی در جمهوری آذربایجان (قوبستان)و دیگری در ایران(تیمره). این آیین ها در مواقع خاصی (وحشت، غلبه بر شکار، بیماری و…) اجرا می شده است. (تصویر۳-۶۹)
نقش انسان در حال نیایش، یکی در میان سنگ نگاره های ایران و دیگری در میان سنگ نگاره های ایتالیا. (تصویر ۳-۷۰)
نقش دو انسان بالدار در پارک زرد آمریکا که سرخپوستان بومی در هزاره های قبل اقدام به خلق آن نموده اند،و دیگری در ایران (سنگ نگاره های تیمره) با شباهت هایی شگفت انگیز (تیمره –کوه های اطراف خمین)(تصویر ۳-۷۱)
بالا بودن میزان توقعات مصرف کننده در مورد کالا و یا خدمات : در چنین شرایطی علت نارضایتی مصرف کننده در واقع به خاطر مشکلات کالا و یا خدمت نیست بلکه به خاطر بالا بودن سطح خواسته های و توقعات مصرف کننده است . در چنین شرایطی اگر برای بازایابان امکان پذیر باشد می بایست اقدام به تولید سطح بالاتری از محصولات نمایند ویا آنکه مصرف کنندگان با میزان بازده نرمال محصول آشنا سازند . نکته مهم دیگر در این مساله ان است که این بالا بودن سطح توقعات مصرف کننده از کجا حاصل شده است . ممکن است که مبالغه خود تولید کننده در تبلیغات منجر به ایجاد این مساله شده باشد که می بایست آنرا تعدیل نمود و یا آنکه ممکن است که توضیحات فروشندگان باعث ایجاد این مساله شده باشد که می بایست با بهره گرفتن از روشهایی چون خرید پنهانی آنرا مورد شناسایی قرار داده و تعدیل نمود . (روستا و همکاران ، ۱۳۸۴ :۱۱۵ )
۵-۱-۲ تاثیر درگیری در فرایند خرید
در سالهای بعدی هنسن (۲۰۰۵)[۱۵] ، مدل بلک ول و همکارانش را به خاطر بعد شناختی که داشت مورد انتقاد قرار داد و یعد از آن مدلی را بر اساس ماهیت عوامل اثرگذار بر رفتار مصرف کننده تشکیل داد . بر اساس تحقیقات صورت پذیرفته توسط هنسن مدل CDP و یا همان فرایند خرید مشتری به خرید به عنوان یک فرایند حل مساله نگاه می کند و آنرا به طور کاملی بر اساس منطق می داند .
قیمت
کیفیت
نگرش
تمایل به خرید
درگیری
احساسات
شکل ۲-۲ مدل هنسن در فرایند تصمیم گیری مصرف کننده
-
- Hansen, 2005, 420
بر اساس این مدل مهمترین عاملی که در فرایند تصمیم گیری خرید اهمیت دارد نگرش[۱۶] فرد در مورد کالایی است که قصد دارد آن را خریداری نماید . این نگرش به خودی خود بر خاسته از کیفیت ادراک شده و احساسات فرد در مورد این محصول است . در نتیجه می توان گفت که نگرش فرد دارای دو جنبه متفاوت منطقی و احساسی می باشد . بعد منطقی فرایند خرید بر اساس قیمت و کیفیت ادراک شده محصول شکل می گیرد . این بعد بر اساس اطلاعات می باشد و در آن نگرش فرد بر اساس دیدگاه فرد ، قیمت و عملکرد ادراک شده محصول به دست می آید .
مشکلی که هانسن در مدلهایی چون مدل فرایند خرید مشتری بلک ول و حتی مدلهای رفتار خرید آجزن و فیشبین [۱۷]می دید این بود که این مدل ها نمی توانستند الگوهای رفتاری مبتنی بر احساسات ، تکرار خرید بر اساس ریسک گریزی و تاثیر تبلیغات بر نگرش مصرف کننده را توجیه نمایند . میشل[۱۸] (۲۰۰۲) مساله ای که باعث شده بود احساسات در فرایند تصمیم گیری مورد بررسی قرار نگیرند را به این خاطر می داند که : ما حتی در بسیاری از موارد علت رفتار های خویش را خودمان نیز نمی دانیم و حتی در مواردی که در تحقیقات شرکت می کنیم ، آنچه را که مطرح می کنیم با آنچه که بدان عمل می کنیم متفاوت است .
بر اساس این مدل جنبه احساسی تحت تاثیر مستقیم عملکرد محصول است . به عنوان مثال وقتی که ما کالایی را به مصرف می رسانیم و از عملکرد آن راضی هستیم در خرید های بعدی احتمال تکرار این خرید بسیار بالا خواهد به خاطر آنکه نگرش های احساسی فرد در مورد این محصول شکل یافته اند .
درگیری در این مدل تحت تاثیر قیمت مفروض شده است . این مساله به خاطر این باور عمومی است که هر چه قیمت محصولی بالاتر باشد مصرف کننده بیشتر در مورد آن درگیر خواهد بود . از طرف دیگر درگیری فرد احساسات وی را منتج می شود . بر این اساس هر چه کالا پر درگیر تر باشد مصرف کننده در صورت موفقیت خرید احساسات مثبت قوی تری خواهد داشت و بالعکس .
تنها عامل که در این مدل به طور مستقیم و مستقل به روی فرایند تصمیم گیری مصرف کننده اثر گذار است قیمت است . این مهم در مورد کالاهایی که بیشتر با قشر کم درامد مرتبط هستند بیش از پیش قدرت می یابد.
۶-۱-۲ رضایت مصرف کننده بعد از خرید
میزان رضایت و یا نارضایتی مشتری بعد از خرید به روی رفتار وی در آینده تاثیر خواهد داشت . در صورتی که مصرف کننده از برندی که خریداری نموده است رضایت داشته بوده باشد به احتمال بسیار قوی تمایل به خرید مجدد در وی تشدید خواهدشد . از طرف دیگر رضایت مصرف کننده منجر بدان خواهد شد که مصرف کننده مطالب خوب و مناسبی را در مورد محصول و ویژگی های ان به دیگران ارائه نماید .
از طرف دیگر مصرف کنندگان ناراضی خیل بسیار گسترده تری را از اعمال انجام می دهند : یک مشتری ناراضی در بهترین حالت دیگر اقدام به خرید کالا نخواهد نمود ، ممکن است که این فرد محصول خریداری شده را برای تولید کننده مرجوع سازد ، ممکن است که این فرد از سازمان به دولت و یا سازمان های حمایت از حقوق مصرف کنندگان شکایت نماید ، در کنار این موارد این فرد نه تنها دیگر این محصول را خریداری نخواهد نمود بلکه این فرد حتی سایرین را در مورد مصرف این محصول هشدار خواهد داد و آنها را از مصرف آن منع می نماید .
با توجه به مسایل فوق الذکر مساله رضایت مشتری به خوبی نمایان است که در ادامه با توجه به اهمیت بسیار زیاد این متغیر به بررسی آن ، اهمیت آن و رابطه آن با درگیری و وقاداری خواهیم پرداخت .
۷-۱-۲ مفهوم رضایت مشتری
بر اساس تعریف اندرسون [۱۹]رضایت مندی مشتری را می توان به عنوان میزان تناسب محصول انتخاب شده و مقصود مورد انتظار مشتری در نظر گرفت .
رضایت مشتری معمولا به عنوان میزان ارزیابی از کیفیت ادراک شده و توقعات و میزان تناسب و یا عدم تناسب و اختلاف فی ما بین کیفیت واقعی و مورد انتظار در نظر گرفت . مقایسه بین کیفیت محصول و کیفیت ادراک شده تطابق و یا عدم تطابق نامیده می شود . در بعد مصرف کننده عدم تطابق منجر به عدم رضایت می شود . در نتیجه می توانیم این دیدگاه را بپذیریم که رضایت مندی می تواند به عنوان نتیجه یک فرایند مقایسه تفسیر شود . معمولا در مورادی که توقعات مصرف کننده از محصول بر طرف نمی شود نارضایتی بیشتر از رضایت دیده می شود .
رضایتمندی مشتری را می توان به عنوان جوهره موفقیت در جهان رقابتی امروز در نظر گرفت. رضایتمندی مشتری، احساس یا نگرش یک مشتری نسبت به یک محصول یا خدمت بعد از استفاده از آن است.
لینگنفلر و اشنایدر [۲۰]رضایتمندی مشتری را به عنوان نتیجه فرایندهای مقایسه روان شناسانه بین واقعیت محصول یا خدمت با انتظارات، خواسته، اهداف و یا هنجارهای اجتماعی در ارتباط با محصول تعریف می کنند.
(Hill & Hampshive , 1996)
در یک تعریف، رضایت مشتری حالت و واکنشی است که مصرف کننده و مشتری از مصرف یا خرید محصول ابراز می کند (ملکی، دارابی، ۱۳۸۷ :۲۷-۳۲).
لینگنفلد[۲۱]، رضایت مشتری را از لحاظ روان شناختی، احساسی می داند که در نتیجه مقایسه بین محصولات دریافت شده با نیازهاو خواسته های مشتریان و انتظارات اجتماعی در رابطه با محصول حاصل می شود.
بنابر تعریف راپ[۲۲]، رضایت مشتری به عنوان یک دیدگاه فردی تعریف می شود که از انجام مقایسه های دائمی بین عملکرد واقعی سازمان وعملکرد مورد انتظار مشتری ناشی می شود.
تاپفر[۲۳] بیان می دارد که رضایتمندی مشتری به نوع فعالیت تجاری یک سازمان یا به موقعیت سازمان در بازار بستگی ندارد بلکه به توانایی وقابلیت سازمان در تأمین کیفیت مورد انتظار مشتری بستگی دارد.
ریچارد الیور [۲۴] اعتقاد دارد که رضایتمندی مشتری یا عدم رضایت او از تفاوت بین انتظارات مشتری و کیفیتی که او دریافت کرده است حاصل می شود. به این ترتیب برای اندازه گیری رضایت مشتری می توان از رابطه زیر استفاده کرد:
رضایت مشتری = استنباط مشتری از کیفیت - انتظارات مشتری
در نظریه بازاریابی بر مبنای مشتری گرایی [۲۵]در دهه ۱۹۶۰، هدف تمرکز بر شناسایی خواسته های یک گروه از مشتریان و سپس بیشینه سازی میزان رضایت آنان از طریق عرضه محصول یا خدمت مناسب، مطرح شده بود. مطابق این رویکرد، رضایت مشتری هدف نهایی اقدامات بازاریابی سازمان می باشد. متأسفانه به نظر می رسد که در دهه ۱۹۹۰، بازاریابان در راستای تحقق اصل مشتری گرایی، به نوعی نزدیک بینی [۲۶]دچار گشته و به جای تمرکز بر تأمین منافع مشتری، توجه خود را بر مشخصات فیزیکی محصولات عرضه شده، معطوف کرده اند. هر جا که این جهت گیری نادرست وجود داشته باشد، احتمال دارد که رضایت مشتری، اولویت اصلی خود را درمیان سیاست های کلیدی سازمان از دست بدهد
(ملکی، دارابی، ۱۳۸۷ :۲۷-۳۲).
۱-۷-۱-۲ تأثیرات رضایت مشتری بر وفاداری مشتری
- وفاداری مشتری کلید موفقیت تجاری است و مفهوم مشتری وفادار افزایش قابلیت سوددهی (ارزش آفرینی) در سطح هزینه های پایین است؛
- در دنیای پرتحول امروز، ایجاد و نگهداری وفاداری مشتری به تلاشی سخت نیازمند است، تجارت الکترونیکی بسیاری از سدهای ورود رقبا را کاهش داده و توانایی انتخاب بی سابقه تأمین کننده (فروشنده) را در اختیار مشتری قرار داده است؛
- بیشتر سازمانهای تجاری قدیمی روش های نوین روابط مشتری را مدنظر قرار نداده و بیشتر مشتریهای خود را از دست داده اند. الکس براون[۲۷]، می گوید افزایش پنج درصدی در نگهداری مشتری منافع قابل حصول را دو برابر می کند؛
- هیچ سازمانی نباید چنین فرض کند که مدیریت مشتریان برای وفاداری به معنی مدیریت مشتریان برای سودآوری است؛
- مشتری وفادار به عنوان یک بازاریاب عالی ومنبع فروش خیلی ارزشمند است (مقصودی، ۱۳۸۲: ۲۶۱)
۲-۷-۱-۲ سنجش رضایت مشتری
امروزه ارزش آفرینی برای مشتری در جهت تأثیرگذاری بر رفتار وی از اهمیت بالایی برخوردار است. در کسب و کار امروز، کسب رضایت هدف اصلی شرکتهاست. یکی از عوامل مهم محیطی، مشتریان یک سازمان هستند. صاحب نظران مدیریت، کسب رضایت مشتری را از مهمترین وظایف و اولویتهای مدیریت شرکتها برشمرده و لزوم پایبندی همیشگی و پایدار مدیران عالی به جلب رضایت مشتریان را پیش شرط اصلی موفقیت به حساب آورده اند. اطلاع از تصویر ذهنی سازمان نزد مشتریان، ضمن اینکه نقاط قوت و ضعف یک سازمان را مشخص می سازد، زمینه را برای اتخاذ راهبردهای مناسب و ارتقاء سطح عملکرد فراهم می آورد(کاووسی،۱۳۸۲:۲۶).
۳-۷-۱-۲ مدلهای اندازه گیری رضایت مشتری
شناخت مشتریان و طبقه بندی نیاز آنان از جمله وظایف خطیر و پراهمیت بازاریابی در دوران معاصر به شمار می رود. بازارگرایی با سه جزء کلیدی خود یعنی تمرکز بر مشتری، جهت گیری رقابتی و هماهنگی میان گروه های تخصصی مستقیماً بر عملکرد تجاری تأثیر می گذارد. عامل مشترک در این ارتباط، درجه رضایت مشتری است. اما رضایت دیگر کافی نیست، برای اطمینان از وفاداری باید از مرز رضایت گذشت. امروزه اغلب بیانیه های خط مشی تأکید می کنند که سازمان باید به سوی بازار جهت گیری کند اما این عبارت برای اغلب سازمانها بیشتر یک شعار است. دو تصور رایج که موجب این امر گشته عبارتند از: ( کاووسی و سقایی، ۱۳۸۴)
مدیران سازمانها تصور می کنند که نیازهای مشتریان خود را می شناسند در حالیکه پیتر دراکر معتقد است آنچه که تجار تصور می کنند درباره مشتری و بازار می دانند اغلب نادرست است و فقط یک نفر به راستی این موضوع را می داند و آن یک نفر مشتری است و فقط با پرسش از وی و بررسی دقیق رفتار اوست که می توان ارزش ها، ارجحیت و انتظارات وی را شناخت.
مدیران سازمانها بر این باورند که می توانند شکاف اطلاعاتی خود را با پرسش از مشتری پر کنند. این رایج ترین شیوه برای کسب اطلاع از نیازهاست. البته یک منبع اطلاعاتی اساسی است، اما در دو رشته اطلاعات بسیار مهم را از قلم می اندازد. اولین رشته، نیازهای ناگفته است که ممکن است مشخصه های مهم را در بر داشته باشد که مشتری ابراز نمی کند اما انتظار تأمین آنرا دارد مانند سهولت عملکرد و ایمنی و دیگر ویژگی هایی است که برای مشتری حائز اهمیت است اما انتظار آنرا ندارد.
پس در بالا سه سطح نیاز مطرح شد که عبارت بودند از:
نیازهای ناگفته که ممکن است مشخصه های مهمی را دربر داشته باشند که مشتری ابراز نمی کند اما انتظار تأمین آنرا دارد. این سطح نیاز تحت عنوان ویژگی های بدیهی کیفی آورده می شود.
نیازهایی که خود مشتری اعلام می نماید که به عنوان ویژگی های ابراز شده کیفی آورده می شود و انتظار آنرا دارد.
سطح نیازهایی است که مشتریان انتظار تأمین آنرا ندارند و حتی ممکن است برای وی ناشناخته باشد. در شکل زیر سه سطح این نیازها و تأثیر بالقوه آن در جلب رضایت و خرسندی مشتری نشان داده شده است
, ۲۰۰۲, ۱۲۴) . (Hawkins
ویژگی های
پیش بینی نشده
تأمین خرسندی
از روش های مختلفی برای تعیین میزان اثر ضدمیکروبی یک ماده بر روی باکتری ها استفاده می کنند که مهمترین آنها استفاده از روش حداقل غلظت بازدارنده ([۲۲]MIC) می باشد. در میکروب شناسی، حداقل غلظت بازدارنده (MIC)، کمترین غلظت یک آنتی بیوتیک که بتواند رشد قابل مشاهده میکروارگانیسم را پس از یک شب نگهداری در انکوباتور مهار کند می باشد. حداقل غلظت بازدارندگی در آزمایشگاه های تشخیصی برای تایید مقاومت میکروبی به یک عامل ضدمیکروبی و نیز برای نظارت بر فعالیت های عامل های ضدمیکروبی جدید مهم است. MIC به طور کلی اساسی ترین اندازه گیری آزمایشگاهی فعالیت یک عامل ضدمیکروبی در برابر یک اورگانیسم را در نظر می گیرد [۷۰]
۱-۹- مروری بر کارهای انجام شده
هلن[۲۳] و همکاران در سال ۲۰۱۱ از کمپلکس کیتوسان-آهن به عنوان جاذب برای حذف آرسنیک (III) از محلول های آب استفاده کردند. نتایج نشان دادند داده های تعادلی بخوبی با ایزوترم های لانگمویر، فروندلیچ و لانگمویر-فروندلیچ پردازش شدند ولی ایزوترم لانگمویر پردازش بهتری داشت. حداکثر ظرفیت جذب کیتوسان-آهن برای یون As(III) حدود ۴/۱۳ میلی گرم بر گرم بدست آمد. اندازه گیری سنتیکی نشان داد که واکنش سریع بود و از مدل سنتیکی شبه مرتبه اول تبعیت می کند. نتایج این مطالعات نشان دادند که هیچ فرایند اکسیداسیون و کاهشی در سطح جذب صورت نمی گیرد [۷۱] .
دونگ وان[۲۴] و همکاران در سال ۲۰۱۲ از نانوکامپوزیت (CCM) chitosan/clay/magnetitie برای حذف آرسنیک(V) و مس(II) از محلول های آبی استفاده کردند. نسبت جرم بهینه کیتوسان، نانومگنتیت و هولاندیت برای حذف هر دو یون به ترتیب ۱: ۱: ۲ بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان داد که فرایند جذب برای مس(II) سریع تر از آرسنیک(V) می باشد و تعادل جذب در ۷۰ و ۱۲۰ دقیقه به ترتیب برای مس(II) و آرسنیک (V) بدست آمد. مشخص شد که مدل سنتیکی شبه مرتبه دوم مدل بهتر برای توصیف رفتار جذب هر دو یون می باشد. ظرفیت جذب CCM برای یونAs(V) در غلظت اولیه ۳۳۶ میلی گرم بر لیتر ۵٫۹ mg/g بدست آمد. از مدل های ایزوترمی لانگمویر و فروندلیچ برای محاسبه ثابت های تعادل استفاده گردید. نتایج نشان داد که حذف آرسنیک پنج ظرفیتی از هر دو مدل ایزوترمی لانگمویر و فروندلیچ تبعیت می کند. همچنین ظرفیت جذب نانوکامپوزیت برای As(V) و Cu(II) با افزایش درجه حرارت از ۲۵ به ۴۵ درجه سانتیگراد، افزایش یافت که نشان می دهد فرایند جذب گرماگیر و از نظر ترمودینامیکی مطلوب است. ظرفیت جذب CCM برای مس(II) با افزایش pH محلول از ۳ به ۹ افزایش می یابد ولی برای As(V) مخالف این روند نشان داده شد [۷۲].
غلامی و همکارانش در سال ۲۰۰۹ از فرایند غشایی اسمز معکوس برای حذف آرسنیک از آب آشامیدنی استفاده کردند به این منظور تاثیر پارامترهای مختلف، نظیر غلظت آرسنیک، فشار، pH، و دمای آب ورودی را بررسی کردند. نتایج حاصل نشان داد در بین غشاهای مختلف، اسمز معکوس بهترین راندمان را برای حذف آرسنیک دارا می باشد و راندمان حذف آرسنیک در شرایط بهینه عملکرد سیستم (فشار psi190، دمای ۲۵ درجه سانتی گراد و pH 9/6 ) تا بیش از ۹۹ درصد می باشد [۷۳].
ورا[۲۵] و همکاران در سال ۲۰۰۸ ویژگیهای جذب آرسنیک(III) و آرسنیک(V) روی کامپوزیت کیتوسان/آلومینا در تعادل وشرایط پویا مورد بررسی قرار دادند. حداکثر ظرفیت جذب تک لایه آرسنیک(III) و آرسنیک(V) در pH= 4.0 به ترتیب ۵/۵۶ و ۵/۹۶ میلی گرم برگرم بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان داد جذب آرسنیک(III) و آرسنیک(V) بر روی جاذب کامپوزیت کیتوسان/آلومینا از هر سه مدل ایزوترم لانگمویر، فروندلیچ و ردلیخ-پترسون تبعیت می کند. همچنین مشخص شد که جاذب بدست آمده دارای قابلیت بازیافت توسط سدیم هیدروکسید (۰٫۱M) را دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که جاذب تازه توسعه یافته کیتوسان پوشش داده روی آلومینا دارای پتانسیل کافی برای استفاده در حذف آرسنیک از آب آشامیدنی می باشد [۷۴] .
آنجالی گوپتا[۲۶] و همکاران در سال ۲۰۰۹ کامپوزیت iron–chitosanرا تهیه و مناسب بودن آن برای حذف هر دو یون As(V) و As(III) از آب های زیرزمینی در تعادل و شرایط دینامیکی و pH=7 مورد بررسی قرار دادند. مشخص شد که داده های تعادلی با مدل ایزوترم لانگمویر پردازش بهتری دارند و پارامترهای مختلف مدل مورد ارزیابی گرفت. ظرفیت جذب تک لایه از مدل لانگمویر برای فلس های کیتوسان آهن (ICF) ( 22.47 mg/g برای As(V) و ۱۶٫۱۵ mg/g برای As(III) ) بطور قابل ملاحظه ای بالاتر از ظرفیت بدست آمده برای دانه های کیتوسان آهن (ICB) ( 2.24 mg/g برای As(V) و ۲٫۳۲ mg/g برای As(III) ) بود. همچنین نتایج نشان داد که حضور آنیون های متداول از جمله سولفات، فسفات، و سیلیکات در سطح آب های زیرزمینی دخالت جدی در رفتار جذب ایجاد نمی کند. مطالعات جذب و واجذب توسط راکتور ستون نشان داد که جاذب قابلیت استفاده مجدد را دارد. بنابرین استفاده از جاذب در pH خنثی برای حذف هر دو یون As(V) و As(III) از نمونه آب های زیرزمینی زندگی واقعی همانند یک فیلتر جذاب برای حذف آرسنیک است [۷۵] .
کوهپایه زاده و همکاران در سال ۲۰۱۱ میزان حذف آرسنیک از آب توسط نانوذرات آهن صفر ظرفیتی مورد ارزیابی قرار دادند. عوامل مهم مورد بررسی در این تحقیق pH، مقدار نانوذرات، زمان اختلاط، و میزان آرسنیک است. همچنین تاثیر یون های سولفات، کلرات، کروم، فسفات وکربنات بر روی حذف آرسنیک مورد مطالعه قرار دادند. در این تحقیق مشخص گردید که ۰۵/۰ گرم نانوذره آهن توانایی جذب ۱ میلی گرم در لیتر آرسنیک از آب آشامیدنی در مدت زمان حداکثر ۸ دقیقه را داراست و همچنین با بررسی تاثیر یون های رقیب در این روش، مشخص گردید که علاوه بر حذف کامل آرسنیک پنج ظرفیتی از آب توسط نانوذره آهن صفر ظرفیتی و رسیدن به حد استاندارد، تغییرات شرایط فیزیکی و شیمیایی مانند تغییرات pH و حضور بسیاری از یون ها تاثیر بسزایی بر کارایی حذف توسط این روش ندارد که این قابلیت از مزایای مهم آن است [۷۶].
ساها[۲۷] و همکاران در سال ۲۰۱۲ جاذب آرسنیک شامل نانوذرات آلومینا پراکنده شده در ماتریس پلیمر کیتوسان پیوند داده شده با پلی آکریل آمید[۲۸] را تهیه کرده و پتانسیل آن را برای حذف مورد مطالعه قرار دادند. مطالعات جذب دسته ای به عنوان یک تابع از زمان تماس، غلظت آرسنیک اولیه، pH و حضور آنیون های رقابت کننده انجام شد. مشخص شد که داده های تعادلی جذب تطابق بهتری با ایزوترم فروندلیچ دارند. نتایج بدست آمده نشان داد که جذب ممکن است به دلیل تعاملات فیزیکی و شیمیایی باشد. اگرچه فسفات و سولفات تاثیر اندکی در جذب آرسنیک داشت ولی حضور نیترات و کلرید نشان داد هیچ تغییری در پدیده جذب آرسنیک ندارند. همچنین با مطالعه FTIR آرسنیک جذب شده در جاذب تایید شد. مکانیسم جذب آرسنیک توسط جاذب پلیمری جدید مطرح شد. سه مزیت متمایز این جاذب جدید، شرایط کارکرد ملایم در درجه حرارت ۲۵۰ C وpH = 7.2 ، ظرفیت جذب بالا و قابلیت بازیافت حداقل برای ۵ بار، این جاذب را یک ماده ایده آل برای حذف آرسنیک از آب آشامیدنی ایجاد کرده است [۷۷] .
لئورنت[۲۹] و همکاران در سال ۲۰۰۰ به بررسی حذف آرسنیک (V) از محلول های آبی با بهره گرفتن از جاذب مولیبدات اشباع شده از دانه های کیتوسان (MICB) پرداختند. فرایند جذب جدید برای حذف یون As (V) با بهره گرفتن از MICB مورد مطالعه قرار گرفت. یون آرسنات به شدت در محدوده pH ۲ الی ۴ جذب شد. مشخص شد که مکانیسم جذب، تشکیل کمپلکس بین یون آرسنات و مولیبدات است. حتی در غلظت تعادل کم، ظرفیت جذب بالا بود، و اجازه می داد فرایند تا پایان درمان مورد استفاده قرار گیرد. نتایج نشان داد یون های فسفات به دلیل واکنش رقابتی با سایت های فعال به طور قابل توجهی جذب آرسنات را کاهش می دهد. همزمان با جذب آرسنات، یون مولیبدات تا حد زیادی آزاد می شود. این آزاد شدن با بهره گرفتن از درمان MICB با ارتوفسفریک کاهش می یابد ( MICB-PO4 بدست می آید). مشخص شد که داده های تعادلی جذب AS(V) بر روی MICB-PO4 در pH=3 تطابق بهتری با ایزوترم فروندلیچ دارند. همچنین چرخه جذب-واجذب سه بار تکرار شد و کاهش قابل توجهی در عملکرد جذب مشاهده نگردید [۷۸].
۱-۱۰- اهداف پروژه حاضر
یکی از آلودگی های رایج، سمی و خطرناک موجود در آب آشامیدنی، آلاینده آرسنیک می باشد. در کشور ایران نیز گزارش هایی از حضور آرسنیک در مقادیر بیش از حد مجاز در آب های زیر زمینی و سطحی برخی از نواحی گزارش شده است. ضروریست که این ماده تهدید کننده حیات موجودات زتده تا رسیدن به حد مجاز از آب آشامیدنی حذف گردد. بنابرین ابداع یک روش موثر برای حذف آرسنیک از آب از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از نانوجاذب ها راهی جدید، کارامد و کم هزینه برای حذف آرسنیک از آب می باشد. در پروژه حاضر از یک جاذب جدید با قابلیت های جذب بالا برای حذف آرسنیک استفاده شده است. سازگاری این جاذب با محیط زیست، درجه تخلخل بالا و نیز ظرفیت جذب قابل توجه آن از ویژگی های نانوجاذب ابداع شده می باشد از طرف دیگر جاذب تهیه شده دارای خاصیت ضدمیکروبی است. در این پروژه جاذب سنتز شده نانوکامپوزیت جدیدی از کیتوسان و نانوذرات آلومینا می باشد که با بهره گرفتن از یک فلز مانند مس اصلاح شده است. بطوری که نانوذرات آلومینا به عنوان پایه در نظر گرفته شده و کیتوسان روی آن نشانده شده است. حضور نانوذرات آلومینا باعث افزایش میزان تخلخل کیتوسان و نهایتا سطح تماس آن برای جذب آرسنیک از آب آشامیدنی می باشد.
هدف از انجام این پروژه ارزیابی حذف آرسنیک سه ظرفیتی از محیط آبی در pH خنثی (pH آبهای طبیعی) و دمای محیط توسط روش جذب سطحی می باشد. آرسنیک سه ظرفیتی بیشترین گونه آرسنیک تشکیل دهنده آب های زیرزمینی با میزان اکسیژن محلول پایین می باشد. حذف As(III) به مراتب سخت تر از As(V) با بهره گرفتن از فرایند جذب می باشد. در شرایط pH خنثی نیز عمل جذب As(III) به مراتب سخت تر می شود. از اینرو حذف موثر As(III) در شرایط pH خنثی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پروژه حذف آرسنیک سه ظرفیتی با بهره گرفتن از جاذب جدید کیتوسان/نانوآلومینای اشباع شده با Cu2+ مورد بررسی قرار گرفته است. جاذب ابداع شده با جاذب های کیتوسان خالص و کیتوسان/نانوآلومینا مقایسه شده است. بدین منظور، در فرایند حذف آرسنیک سه ظرفیتی توسط جذب سطحی پارامترهای مختلفی مانند غلظت اولیه آرسنیک، زمان مطلوب جذب، اثر یون های مزاحم، نسبت مس به کیتوسان در نانوکامپوزیت اصلاح شده و محتوای نانوآلومینا در کامپوزیت کیتوسان/نانوآلومینا بر ظرفیت جذب مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور تفهیم بهتر فرایند جذب، سنتیک جذب و ایزوترم های جذبی مانند لانگمویر و فروندلیچ بررسی گردید. همچنین خاصیت ضدمیکروبی جاذب کیتوسان/نانوآلومینای اشباع شده با Cu2+ نسبت به باکتری های مختلف با بهره گرفتن از روش حداقل غلظت بازدارنده (MIC) مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج آن با کامپوزیت کیتوسان/نانوآلومینا و کیتوسان خالص مقایسه شد.
فصل دوم
مواد و روش ها
۲-۱- مواد شیمیایی مورد استفاده
۱- کیتوسان (محصول سیگما آلدریچ)
جدول۲-۱- مشخصات مهم کیتوسان
نام شیمیایی Poly (D-glucoseamine) |
فرمول شیمیایی (C6H11O4N)n |
وزن مولکولیMedium molecular weight |
شکل ظاهری Powder |
رنگ Yellow |
انحلال در آب Insoluble |
ساختار مولکولی |
۲- نانو ذرات آلومینا ( نانومحصول TECNAN)
جدول ۲-۲- مشخصات مهم نانو ذرات آلومینا
نام شیمیایی Nano Gamma Alumina |