شکل ۱-۱: نحوه انتقال انرژی زلزله به سازه [۲۲]
حال با توجه به این که زلزلهها همواره در هنگام وقوع، به دنبال نقاط ضعف ساختمان هستند و اثر آنها بر روی این قسمت ها می تواند مشکل ساز شود، باید این نقاط ضعیف که معمولاً در اثر تغییرات سریع در سختی، مقاومت و یا شکلپذیری به وجود میآیند به طور کامل شناسایی شوند. آنچه که در این پایان نامه به بررسی اثر آن پرداخته شده است تغییرات سریع در سختی یک طبقه است. مطابق تعریف ویرایش چهارم آیین نامه ۲۸۰۰ منظور از سختی طبقه جمع سختی جانبی اعضای قائم باربر جانبی است. برای محاسبه این سختیها میتوان تغییر مکان جانبی واحدی را در سقف طبقه مورد نظر وارد کرد در حالتی که کلیه طبقات زیرین بدون حرکت باقی بمانند. اگر پس از جابجایی پی به اندازه Δ درستونهای یک طبقه، سختی طبقات دیگر آن قدر زیاد باشد که ستونها نتوانند سقفهای بالا و پایین را با خود همراه سازند، آنگاه در ابتدا و انتهای محل اتصال ستونها به طبقه یا طبقه های سخت در اثر جابجاییهای رفت و برگشتی ناشی از زلزله، مفصل پلاستیک ایجاد شده و به علت ایجاد لنگرهای خمشی بزرگ در این مفاصل، طبقه یا دچار تغییر شکل ماندگار و یا دچار ریزش می شود که در بعضی مواقع ریزش طبقه منجر به پیچش سازه و ریزش کامل سازه نیز می شود.
شکل ۱-۲: ایجاد تغییر مکان جانبی ماندگار ۶ درجهای در اثر پدیده نرم.[۶]
شکل ۱-۳: نمونه ای از خرابی ناشی از پدیده طبقه نرم در ژاپن. [۴]
شناخت و درک رفتار سازههای مختلف تحت اثر بارگذاریهای مختلف به منظور کاهش خطر آسیبپذیری ساختمانها در مقابل نیروی زلزله، اخیراً مورد توجه بسیاری از محققان و پژوهشگران قرار گرفته است. در این میان بررسی رفتار سازه هایی که دارای طبقات با سختیهای متفاوت بوده، کمتر مورد توجه واقع شده است. ملاحظات و نگرش خوش بینانه معماری اغلب منجر به ساختن ساختمانهایی می شود که در آنها طبقه همکف و یا سایر طبقهها، به لحاظ سختی، تفاوت فراوانی با سایر طبقه های سازه داشته و سازه را در زمان وقوع زلزله در برابر پدیده طبقه نرم، آسیبپذیر می کند. منظور از طبقه نرم، کاهش قابل ملاحظه سختی در یک طبقه نسبت به سایر طبقات است. کاهش سختی در سازهها یکی از اساسیترین مسائل نامنظمی در ارتفاع سازه است که رایجترین نوع آن در ساختمانهای موجود، وجود طبقه همکف باز به جهت تامین ورودی ساختمان و پارکینگ، تعبیه پنجرههای بزرگ، دربهای اصلی فضاهای تجاری و یا تفاوت ارتفاع در این طبقه به علت کاربری تجاری میباشد که سبب می شود این طبقه در مقایسه با سایر طبقات فاقد یکنواحتی، نظم و تکرار دیوارها باشد. قرارگیری طبقه نرم در طبقه همکف بحرانیترین حالت را ایجاد می کند زیرا میزان برش پایه در این طبقه بیشتر از سایر طبقات است. ساختمانهای دارای طبقه همکف باز از عملکرد ضعیفی در هنگام و بعد از وقوع زلزلهها برخوردار هستند و توجه به تأثیر آن بر رفتار سازه، توسط آیین نامه های مختلف به مهندسین تأکید شده است. این پیکرهبندی گرچه به لحاظ توزیع و استفاده فضاهای طبقه مناسب میباشد، ولی از دیدگاه لرزهای، آسیبپذیری ساختمان را در برابر پدیده طبقه نرم، بسیار بالا میبرد. طبقه نرم سبب ایجاد خرابی در بیش از دو-سوم از ۴۶۰۰۰ ساختمانی است که در زلزله نورتریج[۱] تخریب شدند و اثرات زیانبار آن بارها در زلزلههای مختلف نظیر ژاپن ۱۹۹۵، ترکیه۱۹۹۹ ، تایوان۱۹۹۹ ، هندوستان ۲۰۰۱ و الجزایر ۲۰۰۳ دیده شده است.
شکل ۱-۴: شکست طبقه نرم به علت حذف میانقابها؛ طبقه نرم می تواند در طبقه همکف یا در طبقات میانی باشد. [۲۲]
۱-۲- اهمیت موضوع
در حال حاضر در کلان شهرها، تقریباً تمامی ساختمانها به علت ضوابط شهرداری برای تامین پارکینگ، بگونهای ساخته میشوند که طبقهی همکف و یا حتی طبقهی منهای یک، فاقد هر گونه میانقاب بوده که این امر احتمال ایجاد طبقه نرم در سازه را بالا میبرد. همچنین در بعضی موارد با سازه هایی روبرو هستیم که طبقه همکف آنها به علت ایجاد فضای تجاری، علاوه بر حذف میانقابها (البته در بعضی موارد)، دارای ارتفاع بیشتر نیز نسبت به سایر طبقات میباشد. بنابراین باز هم احتمال ایجاد طبقه نرم در سازه وجود دارد. از طرف دیگر، امروزه، قرار دادن یک طبقه به عنوان سالن اجتماعات در بعضی از ساختمانهای اداری در طبقات میانی سازه، امری بسیار رایج است. به هر حال اجتناب از ملاحظات معماری غیر ممکن است، بنابراین در اکثر سازهها به احتمال زیاد با پدیده طبقه نرم روبرو خواهیم بود. لذا حفظ ایمنی جانی ساکنان ساختمان و تجهیزات درون آن (مثل بیمارستانها) امری ضروری است.
در این پایان نامه تلاش شده است که در ابتدا کلیه جوانب تئوریک طبقه نرم به طور کامل بررسی گردد. سپس در بخش مدلسازی با جابجایی طبقه نرم (ایجاد شده به علل مختلف) در طبقات سازههای میانمرتبه، مقادیر دریفت، جابجایی، نیروی برشی و لنگر خمشی تحمیل شده توسط زلزله مورد بررسی قرار میگیرد.
۱-۳- تعریف طبقه نرم
مطابق ویرایش چهارم آیین نامه ۲۸۰۰، طبقه نرم طبقهای است که سختی جانبی آن بین ۷۰-۶۰ درصد سختی جانبی طبقه روی خود یا بین ۸۰-۷۰ درصد متوسط سختی ۳ طبقه روی خود باشد. همچنین مطابق همین ویرایش طبقه خیلی نرم[۲] طبقهای است که سختی جانبی آن کمتر از ۶۰ درصد سختی جانبی طبقه روی خود یا کمتر از ۸۰ درصد متوسط سختی ۳ طبقه روی خود باشد.
طبقه نرم زمانی ایجاد می شود که یک طبقه سختی کمتری نسبت به سایر طبقات داشته باشد که این امر موجب نامنظمی در ارتفاع میگردد.[۱]
۱-۴- سابقه طبقه نرم در آیین نامه های مختلف
قبل از دهه ۱۹۶۰ در کشورهای توسعه یافته مانند آمریکا و ژاپن و اواخر دهه ۱۹۷۰ در بسیاری از کشورهای جهان مانند چین و ترکیه، سازهها بدون جزئیات و تقویت کننده های کافی در مقابل زلزله طراحی میشدند. از آنجایی که زلزله خطری قریب الوقوع است، مطالعه و تحقیق آغاز شد و آیین نامه هایی برای مقاوم سازی و بازسازی لرزهای سازهها مانند ASCE-SEI 41 و دستورالعملهای انجمن مهندسی زلزله نیوزلند[۳] در سراسر جهان منتشر شد. این آیین نامه ها نیازمند به روز شدن بودند، بنابراین در سالهای اخیر محققان علم مهندسی زلزله پس از هر زلزلهی ویرانگر در نقاط مختلف جهان به بررسی نقاط ضعف سازهها پرداختهاند، تا مشکلات را برطرف نموده و خسارات مالی و جانی وارد به جامعه را کاهش دهند. در زیر به بررسی چند مورد از این پژوهشها میپردازیم.
ایران: موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران تنها سازمانی است که بر طبق قانون می تواند استاندارد رسمی فرآورده ها را تعیین و تدوین و اجرای آنها را با کسب موافقت شورای عالی استاندارد اجباری اعلام کند. برای هماهنگی استانداردهای ایران و استانداردهای جهانی، همان گونه که در قسمت پیشگفتارهای این استانداردها آورده شده، از آیین نامه معتبر کشورهای جهان مانند UBC و IBC استفاده شده است. بنابراین تکامل آیین نامه ایران پس از آیین نامه های معتبر جهان صورت گرفته است. اولین استاندارد طراحی ساختمان ایران پس از زلزله مخرب بویئن زهرا (۱۳۴۱) با نام ” آیین نامه موقت حفاظت ساختمان ها در برابر زلزله” در سال ۱۳۴۳ منتشر گردید. به دنبال آن، کمیته آییننامه دفتر مطالعات و معیارهای ساختمانی تشکیل و جزوهای را تحت عنوان «آییننامه ایمنیساختمانها در برابر زلزله» در شهریور ۱۳۴۶ منتشر کرد. این آیین نامه دو فصل داشت: فصل اول ساختمانهای با مصالح بنایی و فصل دوم محاسبه ساختمانها در برابرنیروی زلزله. آییننامه مذکور در قالب نشریات سازمان برنامه و بودجه وقت (دستورالعملهای لازمالاجرا) در سال ۱۳۴۸ انتشار یافت. بعد از مدتی فصل دوم این آییننامه که مربوط به بارهای ناشی از زلزله بود به استاندارد ملی ایران شماره ۵۱۹ «حداقل بار وارده بر ساختمانها» انتقال یافت و این آییننامه ملاک محاسبه ساختمانها در برابر زلزله قرارگرفت. در فصل هشتم این استاندارد نیروهای حاصل از اثر زلزله بررسی شده که در آن هیچ اشارهای به طبقه نرم نشده بود. در بهمن ۱۳۶۶، ویرایش اول آیین نامه ۲۸۰۰ چاپ و در آن اعلام گردید که از آن پس فصل هشتم استاندارد ۵۱۹ فاقد اعتبار است. در این آیین نامه نیز طبقهی نرم جایگاهی نداشت اما در بند۱-۶-۲-۲ آورده شده که صلبیت جانبی در هر طبقه اولاً نسبت به صلبیت جانبی طبقه زیر خود بیش از ۳۰ درصد تقلیل نیابد و ثانیاً نسبت به صلبیت جانبی در سه طبقه زیرین خود بیش از ۵۰ درصد کاهش پیدا نکند. این بند نوعی کنترل برای جلوگیری از ایجاد طبقه نرم است اما همان طور که گفته شد نامی از طبقه نرم نیست. در ویرایش دوم آیین نامه ۲۸۰۰ که هفدهم آذر ۱۳۷۵ به چاپ رسید نیز، توجهی به پدیده نرم نشده بود.
پس از فاجعه زلزله ۱۳۸۲ بم که منجر به فوت ۵۰۰۰۰ نفر و مجروح شدن ۳۰۰۰۰ نفر و خرابی ۹۰ درصد ساختمانهای شهر شد، محققان علم مهندسی زلزله به فکر رفع خلاءهای آیین نامه طراحی لرزهای ایران افتادند. خرابی ۳ طبقه از ۵ طبقه ساختمان کیمیا، با اسکلت فلزی نمونه ای از خرابی ساختمانها در اثر پدیده طبقه نرم و پیچش ناشی از آن، در شهر بم بود. این ساختمان در جهت شمالی- جنوبی دچار تغییر شکل زیادی شده بود که در نتیجه این تغییر شکل، بادبندها در محل اتصال دچار گسیختگی شده و تغییرشکل کلی ستون رخ داده بود. [۲]
شکل ۱-۵: زلزله ۱۳۸۲ بم: مدفون شدن ۳ طبقه از ساختمان در اثر پدیده طبقه نرم.[۲]
در چاپ سوم آیین نامه ۲۸۰۰، که در تاریخ بیست و ششم تیرماه ۱۳۸۴ انتشار یافته در ابتدای آیین نامه در بخش تعاریف ابتدا طبقه نرم این گونه تعریف شد؛ طبقه نرم طبقهای است که سختی جانبی آن کمتر از ۷۰ درصد سختی جانبی طبقه روی خود یا کمتر از ۸۰ درصد متوسط سختی ۳ طبقه روی خود باشد. و در قسمت ۱۱-۱-۲ بند (ب) از پدیده طبقه نرم به عنوان عامل بینظمی در ارتفاع یاد شد. مطابق ویرایش چهارم آیین نامه ۲۸۰۰ که در تیر ماه ۱۳۹۱ منتشر شد، طبقه نرم طبقهای است که سختی جانبی آن بین ۷۰-۶۰ درصد سختی جانبی طبقه روی خود یا بین ۸۰-۷۰ درصد متوسط سختی ۳ طبقه روی خود باشد. در همین ویرایش در قسمت تعاریف طبقه خیلی نرم نیز این گونه تعریف شد؛ طبقه خیلی نرم، طبقهای است که سختی جانبی آن کمتر از ۶۰ درصد سختی جانبی طبقه روی خود یا کمتر از ۷۰ درصد متوسط سختی ۳ طبقه روی خود باشد. طبقه خیلی نرم اصطلاح و تعریف جدیدی است که در این ویرایش آورده شده و اینگونه آیین نامه ایران در مورد طبقه نرم تکامل یافت.
شکل ۱-۶: زلزله ۱۳۸۲ بم؛ ایجاد تغییر شکل ماندگار به علت طبقه نرم.[۲]
آمریکا: در زلزله ۱۹۹۴ نورتریج[۴] ساختمانهای دارای طبقه نرم بیشتر از سایر ساختمانها دچار خرابی و آسیب شدند که حدود دو-سوم از ۴۶۰۰۰ ساختمان تخریب شده را تشکیل میدادند. براساس آمار اعلام شده ۶۰ نفر در اثر ریزش این ساختمانها فوت و صدها نفر زخمی شدند. ساخت این ساختمانها در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در آمریکا بسیار رایج بودند. پس از این زلزله، در سال ۱۹۷۹یک بازنگری در آیین نامه برای تقویت ساختمانهای دارای طبقه نرم رخ داد و آیین نامه ایمنی و سلامت کد ۱۹۱۶۰[۵] نوشته شد. با تجربه بدست آمده از این زلزله و تدوین آیین نامه جدید، در زلزله ۲۰۰۳ سانفرانسیسکو تنها ۲ نفر در اثر پدیده طبقه نرم فوت کردند. [۳]
شکل۱-۷: زلزله ۱۹۹۴ نورتریج؛ خرابی ساختمان در اثر پدیده طبقه نرم [۳]
ژاپن: در کشور ژاپن پس از زلزله ۱۹۲۳ کانتو[۶]، دولت به فکر تدوین یک دستورالعمل برای طراحی ساختمان افتاد که در همین راستا در ماه می سال ۱۹۵۰ اولین قانون استاندارد ساختمان انتشار یافت. هدف از این دستورالعمل حفاظت از جان و مال و سلامت جامعه با ارائه حداقل استانداردهای مربوط به اسکلت ساختمان، تجهیزات، سایت و نحوه بهره برداری از ساختمان بود که در آن هیچ نامی از پدیده طبقه نرم وجود نداشت. اما از آنجایی که دولت نیازمند ضوابطی دقیق برای کنترل ساختمانهای در حال ساخت از نظر اسکلت ساختمان، تجهیزات، سایت و نحوه بهره برداری بود، بنابراین آیین نامه طراحی ساختمان تدوین گشت. این آیین نامه شامل یک ضریب لرزهای و یک روش طراحی دو مرحله ای بود. پس از زلزله مخرب میاگی-کن اکی[۷] در سال ۱۹۷۸ محققان متوجه نواقص آیین نامه شدند و سرانجام در سال ۱۹۸۱در آیین نامه طراحی ساختمان تجدید نظر شد [۴]. پس از زلزله ۱۹۹۵ کوبه و انجام تحقیقات فراوان بر روی سازهها، الگوهای خرابی سازهها طی این زلزله مشخص شد. توجه به الگوهای خرابی در این زلزله برای محققان ژاپن بسیار حائز اهمیت بود زیرا تقریباً اکثر ساختمانها با پیروی از آیین نامه طراحی لرزهای سال ۱۹۸۱ طراحی شده بودند و آنها به دنبال رفع نواقص آیین نامه بودند. در میان این الگوها، خرابی طبقه اول و طبقه میانی در ساختمانهایی که قبل از سال ۱۹۸۱ ساخته شده بودند، مشهود بود. اصلیترین علت شکست در این سازهها وجود طبقه نرم، گزارش شده است. در این زلزله در سازههای دارای طبقه همکف باز، که اصطلاحاً در آیین نامه ژاپن به آنها سازه روی پیلوت[۸] گفته می شود، احتمال انهدام طبقه همکف ۴ برابر بیشتر از سازههای بدون پیلوت برآورد شد. اکثر ساختمانهایی که در این زلزله فروریزش کردند، بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ ساخته شده بودند و تنها ۵ درصد ساختمانهای ساخته شده پس از سال ۱۹۸۱ دچار خرابی شدند. [۵]
شکل ۱-۸: شکست طبقه پنجم از ساختمان ۸ طبقه [۵] شکل ۱-۹: کوبه ۱۹۹۵ [۵]
شکل ۱-۱۰: سطح آسیب وارده به سازههای با طبقه همکف باز در زلزله ۱۹۹۵ کوبه [۵]
ترکیه: زلزله ۱۹۳۹ ارزینکن[۹] یک نقطه عطف برای تصویب مفهوم طراحی و ساخت و ساز مقاوم در برابر زلزله بود. در این زلزله ۱۳۰۰۰۰ نفر جان باختند و حدود ۱۴۰۰۰۰ خانه تخریب شد. پس از این زلزله، اولین مجموعه از مقررات قانونی صریح و روشن برای طراحی مقاوم در برابر زلزله در سال ۱۹۴۰ توسط وزارت کار ترکیه انتشار یافت. در این دستورالعمل به طبقه نرم توجهی نشده بود. به دنبال آن نسخه دیگری از آیین نامه در سال ۱۹۴۲ به همراه نقشه مناطق لرزهخیز ترکیه انتشار یافت. پس از زلزلههای متعدد در کشور ترکیه آیین نامه در سالهای ۱۹۵۳، ۱۹۶۸،۱۹۶۲،۱۹۷۵، ۱۹۹۷و ۱۹۹۸ ویرایش و تجدید نظر شد [۶].
آیین نامه ۱۹۹۸ توصیه می کند از ایجاد نامنظمی در ارتفاع سازه مانند طبقه نرم و ضعیف خودداری شود. طبق این آیین نامه، طبقه نرم هنگامی در سازه ایجاد می شود که ضریب نامنظمی در سختی (که برابر است با نسبت میانگین تغییر مکان جانبی نسبی در هر طبقه به میانگین تغییر مکان جانبی نسبی طبقه بالاییاش) برای هر کدام از جهات متعامد زلزله بزرگتر از ۵/۱ باشد. همچنین در این آیین نامه برای ساختمانهایی که دارای طبقه نرم یا انعطافپذیر و ارتفاع کلی بیشتر از ۲۵ متر هستند و برای مناطق با خطر نسبی زیاد و خیلی زیاد طراحی میشوند، استفاده از روش تحلیل استاتیکی معادل را مجاز نمیداند.
در زلزله ۱۹۹۹ کوجائلی[۱۰] و دوزجه[۱۱] و زلزله ۲۰۰۳ بینگول[۱۲] اکثر خرابیها ناشی از پدیده طبقه نرم به علت کمبود دیوارهای پرکننده و ایجاد فضای باز در خروجیهای بزرگ طبقه همکف بود. خسارات وارد شده در این زلزلهها بیشتر به علت ضعف در نحوه اجرا و ساخت و ساز بود و ضعف آیین نامه سهم کوچکی از این خرابیها را به خود اختصاص میداد. در حال حاضر ساختمانها در ترکیه با تبعیت از آیین نامه زلزله ترکیه[۱۳] که در سال ۲۰۰۷ چاپ شده، ساخته میشوند که تعریف طبقه نرم در این ویرایش مورد بازنگری قرار گرفته است. طبق این آیین نامه طبقهای نرم است که ضریب نامنظمی در سختی آن طبقه برای هر کدام از جهات متعامد زلزله بزرگتر از ۲ باشد [۷].
شکل ۱-۱۱: زلزله ۱۹۹۹ کوجائلی [۷] شکل ۱-۱۲: زلزله ۱۹۹۹ دوزجه [۷]
شکل ۱-۱۳: زلزله ۲۰۰۳ بینگول؛ شکستن ستونهای طبقه همکف در اثر پدیده نرم [۷]
چین: اولین آیین نامه طراحی لرزهای با نام ” آیین نامه طراحی لرزهای ساختمانهای عمرانی و صنعتی TJ11-74″ در سال ۱۹۷۴ تدوین و در سال ۱۹۷۸ نسخه جدید TJ11-78 چاپ شد. نسخه به روز رسانی شده با نام “آیین نامه طراحی لرزهای GBJ11-89″ ویرایش و در سال ۱۹۸۹ توسط مرکز تحقیقات ساختمان چین منتشر شد. در حال حاضر ساختمانها در چین با تبعیت از آیین نامه GB50011-2001 که در سال ۲۰۰۱ چاپ شده، ساخته میشوند که شامل چند بند جدید در مورد طبقه نرم است مثلاً این که برای طبقه نرم باید افزایش بار طراحی به میزان ۱۵ درصد را در نظر گرفت [۸].
شکل ۱-۱۴: زلزله ۲۰۰۸ چین؛ ایجاد تغییر شکل ماندگار در ستون [۸]
هند: اولین آیین نامه طراحی ساختمان هند با نام IS1893 در سال ۱۹۷۰ به چاپ رسید. این آیین نامه در ابتدا تنها شامل یک بخش بود. با گذشت زمان در همین آیین نامه تجدید نظر، و ویرایش سوم در سال ۱۹۷۵ و ویرایش چهارم در سال ۱۹۸۴ چاپ شد [۹]. در ویرایش چهارم به پدیده طبقه نرم توجه شده بود. پس از یک وقفه ۱۸ ساله و با توجه به تجارب محققان از زلزلههای رخ داده در هند مخصوصاً زلزله بهوج[۱۴] در سال ۲۰۰۲ چندین بخش جدید به آیین نامه اضافه و ویرایش پنجم آن منتشر گردید. در این ویرایش تعریف طبقه نرم تغییر کرده[۱۵] و اصطلاح طبقه خیلی نرم نیز از آیین نامه حذف شده است. در زلزله ۲۰۰۱ بهوج خسارات زیادی ایجاد شد و کلیه ساختمانهای دارای طبقه نرم به طور کلی خراب شدند. مثلاً در شهر احمدآباد حدود ۲۵۰۰۰ ساختمان ۵ طبقه و حدود ۱۵۰۰ ساختمان ۱۱ طبقه که دارای طبقه همکف باز بودند به طور کامل منهدم شدند، بنابراین محققان به این نتیجه رسیدند که این ساختمانها در طول زلزله بسیار آسیبپذیر بوده و آیین نامهی هند در طراحی آنها ضعیف عمل کرده است. در سال ۲۰۰۲ بخش جدیدی شامل مقررات طراحی ویژه ساختمانهای دارای طبقه نرم و ضعیف به آیین نامه طراحی لرزهای ساختمان هند اضافه شد که این آیین نامه طبقهای را نرم میداند که، سختی جانبی آن کمتر از ۷۰ درصد سختی جانبی طبقه روی خود یا کمتر از ۸۰ درصد متوسط سختی سه طبقه روی خود باشد. در حالی که در ویرایش قبلی این آیین نامه این درصدها به ترتیب ۶۰ و ۷۰ بودند که نشان میدهد ویرایش جدید محافظه کارانهتر است. [۱۰].
شکل ۱-۱۵: زلزله ۲۰۰۲ بهوج؛ شکستن ستونها در اثر پدیده طبقه نرم [۱۰]
۱-۵- مروری بر پیشینه تحقیقاتی
در تحقیقات پیشین به بعضی از اثرات طبقه نرم مخصوصاً در طبقه همکف در طی تحلیلهای مختلف مثل تحلیل استاتیکی خطی پرداخته شده است که نتایج حاصله عموماً به صورت تغییر مکان جانبی طبقات و نیروهای داخلی اعضای طبقه نرم در طبقه اول میباشند. به دلیل اهمیت موضوع و آشکار شدن ضعف طبقه نرم در زلزلههای اخیر، در این پژوهش به موارد و پارامترهای بیشتری از سازههای دارای طبقه نرم پرداخته می شود و از تحلیلهایی که رفتار اعضا را به صورت واقعیتری در زلزله نشان می دهند، مانند تحلیل استاتیکی غیرخطی استفاده می شود.
- آلتین[۱۶] و همکاران در سال ۱۹۹۲ با مطالعه رفتار قاب به همراه دیوار پرکننده، افزایش ۶ تا ۸ درصد برای سختی قاب بتنی در اثر وجود میانقابهای چسبیده به قاب را گزارش کردند. [۱۱]
- کاسیس[۱۷] و کورنجو[۱۸] در سال ۱۹۹۶ مطالعات خود را بر روی پاسخهای غیر خطی ساختمانهای بتن مسلح با نامنظمی در ارتفاع انجام دادند و در مطالعه خود دو نوع نامنظمی را در نظر گرفتند: ۱- دیوارهای برشی قطع شده در ارتفاع. ۲- ساختمانهایی که دارای اولین طبقه نرم هستند. این محققان مدلهای ساختمانی را تحت آنالیزهای استاتیکی غیرخطی و دینامیکی غیرخطی مورد مطالعه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که ساختمانهای نامنظم که در بعضی طبقات فاقد دیوار بودند دارای یک حالت شکننده از شکست هستند و باید از ساخت آنها اجتناب شود. [۱۲]
- مهرابی و همکاران (۱۹۹۶) با انجام کار آزمایشگاهی دریافتند در نتیجه وجود پرکنندهها مقاومت جانبی قاب تا حدود ۲۵ درصد افزایش مییابد. [۱۳]
- آرلکار[۱۹] و همکاران (۱۹۹۷) یک قاب خمشی چهار طبقه با سه دهنه بتنی که ارتفاع طبقه اول ۴/۴ متر و ارتفاع سایر طبقات ۲/۳ متر بود را تحت تحلیل استاتیکی خطی معادل و تحلیل دینامیکی خطی با مشارکت چند مود اول، قرار دادند. آنها در این پژوهش ضخامت میانقابها را نیز در چند قاب به عنوان متغیر مورد بررسی قرار دادند. در نهایت این نتایج حاصل شد که جابجاییها و نیروهای حاصل از تحلیل استاتیکی معادل حدوداً ۲۰ درصد بزرگتر از نتایج خاصل از تحلیل دینامیکی خطی مودی است. از طرفی کاهش ضخامت دیوار میانقابی در طبقات بالایی باعث کاهش نامنظمی در سختی می شود. [۱۴]
- کراوینکلر[۲۰] و العلی[۲۱] در سال ۱۹۹۸ مطالعات پارامتری بر روی قاب دوبعدی انجام دادند که تاثیر تغییر در نامنظمی عمودی در ارتفاع سازهها را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که تشکیل یک طبقه نرم با تغییر مشخص در سختی، باعث افزایش در میزان دریفت نسبی در تراز آن طبقه می شود. این محققان مکانیزم ستون قوی-تیر ضعیف را مبنای مدلسازی خود قرار دادند. [۱۵]
- ستار[۲۲] و لیل[۲۳] در سال ۲۰۰۰ با انجام تحلیل پوشآور نشان دادند که دیوارهای میانقاب موجب افزایش سختی اولیه، مقاومت و استهلاک انرژی قاب دارای دیوار پرکننده با مصالح بنایی میشوند. [۱۶]
- تابشپور در سال ۲۰۰۴ با تحلیل عددی و مفهومی اثر دیوارهای پرکننده روی رفتار لرزهای قابهای بتنی مشاهده کرد که جابجایی نسبی بزرگ به عنوان یک مشکل اصلی برای این گونه سازهها تحت زلزله شدید بروز می کند و به منظور جلوگیری از ایجاد طبقه نرم، ستونها بایستی با ملاحظات ویژهای طراحی شوند. [۱۷]
- آستریس[۲۴] (۲۰۰۴)، در تحقیقات خود معمولترین طبقه نرم را طبقه پیلوت معرفی کرده است. این امر منجر به تمرکز تنش زیادی در المانهای باربر طبقه اول می شود. این در حالی است که اکثر المانهای سازهای دیگر بدون تخریب باقی میمانند. همچنین وی بیان کرده است هر چند میانقابها سختی و مقاومت را افزایش می دهند، ولی سهم مشارکت آنها به دلیل فقدان دانش کافی از رفتار مرکب قاب و میانقاب نادیده گرفته می شود. به طور مثال بعد از زلزله ۱۹۷۸ یونان تنها ۴/۱۶ درصد از ساختمانها که دارای میانقاب در طبقه اول بودند، دچار خرابی شدند.
- کاشف محمود و همکاران (۲۰۰۷)، به مطالعه قابهای بتن آرمه ۱۰ طبقهی دارای میانقاب آجری تحت تحلیل استاتیکی خطی پرداختند و با تغییر دادن پارامترهای مختلف تاثیر آن را بر سازه بررسی کردند. آنها بیان کردند که تغییر ناگهانی سختی در ارتفاع منجر به ایجاد طبقه نرم می شود. همچنین میانقابها منجر به افزایش قابل توجه در مقاومت و سختی میشوند. طبق آزمایشهای صورت گرفته افزایش در سختی سودمند است زیرا منجر به کاهش بزرگی تغییر مکانهای ناشی از زمین لرزه میگردد. از طرفی تغییر مکانهای جانبی سازه دارای میانقاب با ضخامت بیشتر، کمتر از تغییر مکانهای جانبی سازه دارای میانقاب با ضخامت کمتر است. [۱۸]
- ترانگ[۲۵] و لی[۲۶] در سال ۲۰۰۸ رفتار لرزهای ساختمانهای قاب خمشی ویژه نامظم در ارتفاع و مقایسه با همتای منظم را مورد بررسی قرار دادند. این محققان ساختمانهای ۲۰ طبقه را طراحی کرده و سه نوع نامنظمی (جرمی، سختی، مقاومتی) را به عنوان نامنظمی عمودی در IBC 2000 به ساختمان اصلی اعمال کردند. بر روی سازهها آنالیزهای استاتیکی غیرخطی و دینامیکی غیرخطی انجام دادند و انواع مختلف بینظمی را بر روی رفتار لرزهای ساختمانها مورد بررسی قرار دادند. آنها در مورد توزیع دریفتهای طبقه در ارتفاع، و ماکزیمم دریفت طبقه به نتایج زیر دست یافتند: ۱- در طبقه بالای طبقه نرم یا ضعیف توجه به نامنظمیهای عمودی لازم نیست ولی نامنظمی جرمی در طبقه آخر باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا این حالت باعث دریفت بزرگتر طبقه در طبقات بالاتر می شود. ۲- نامنظمی جرمی در طبقه اول با همتای منظم تفاوت چندانی ندارد. ۳- نامنظمی مقاومتی در طبقات ۹ تا ۱۱ تاثیر زیادی روی دریفت دارد. [۱۹]
۳
اراک
۳۳
یاسوج
۲۳
سبزوار
۲۰
نوشهر
۱۴
ایرانشهر
۹
چابهار
۴
اردبیل
۸
بوشهر
۳۵
زابل
۱۳
ایلام
۱۸
خرمآباد
۲۱
رامسر
۲۹
سیرجان
مجموع گرهها
۳۷
شکل (۴-۲): ۳۷ شهر موجود در مجموعه دادههای IAD
۴-۴٫ نتایج محاسباتی (برای حالت قطعی)
در این بخش نتایج تخصیص ساده و تخصیص چندگانه در حالت قطعی ارائه میشوند. هزینههای ثابت راهاندازی محور () را بسته به بزرگی و کوچکی جریان و پرجمعیت بودن شهرها بر اساس مجموع جریانهایی که از هر گره سرچشمه میگیرد () محاسبه کرده و در مدل جایگذاری کردیم. در این قسمت هزینهی راهاندازی هر محور را در گرههای مربوطه از فرمول حساب می کنیم.
مثلاً برای هزینههای راهاندازی محور گرهی ۱ داریم: ۷۸۰/۲۱ برای گرهی ۲ : ۱۴۸/۲۳ و برای گرهی ۳ : ۲۴۸/۲۲ . برای ظرفیت هر گره نیز باز از () استفاده کرده و از فرمول ، مثلاً برای ظرفیت گرهی ۱ داریم: ۱۷۸/۲ برای ظرفیت گرهی ۲ : ۳۱۵/۲ و برای ظرفیت گرهی ۳ داریم: ۳۱۵/۲ .
ضریب کاهشی هزینههای جمع آوری و توزیع را نیز بر اساس فرض رایجی که در مرور ادبیات موجود است برابر یک میگیریم (). اما ضریب کاهشی هزینههای انتقال را از هر دوی ضرایب هزینههای جمع آوری و توزیع کمتر فرض کرده و مدل را با مقادیر ۸/۰ و ۶/۰ ، ۴/۰، ۲/۰ پیادهسازی میکنیم.
مدل این قسمت با بهره گرفتن از نرمافزار GAMS ver.24 که در مواجهه با مسائل عدد صحیح مختلط یکی از بهترین ابزارهای تحلیل نتایج است و با بهره گرفتن از رایانهی شخصی به مشخصات ریزپردازندهی مرکزی ۶۷/۲ گیگابایت هرتزی اینتل و حافظهی داخلی ۴ گیگابایت[۲۲] تجزیه و تحلیل شده است. مدلهای مختلف در عرض کمتر از ۱۰ ثانیه به صورت بهینه حل شدند و به همین دلیل نیازی به گزارش زمان حل بهینهی مدل ندیدیم. لیست جریانها و فاصلهی شهرها نیز در پیوستهای انتهایی پایاننامه آمده است.
۴-۴-۱٫ نتایج محاسباتی حالت قطعی تخصیص سادهی ظرفیت محدود مسئلهی مکانیابی محور (CSAHLP)
یک عدد صحیح است،
بهصورت رابطه ۲-۵ تعریف می شود:
(۲-۵)
ارتفاع نمونه،
فشار منفذی اولیه
عامل زمان است که بهصورت رابطه ۲-۶ تعریف می شود:
(۲-۶)
نهایتاً درجه تحکیم میانگین ( ) برای تمام عمق لایهی رسی در هر زمان می تواند بهصورت رابطه ۲-۷ تعریف شود:
(۲-۷)
اطلاعات بیشتر در مورد نظریه کلاسیک تحکیم را میتوان در کتابهای داس[۱۴] (۲۰۰۰)، ترزاقی و پک (۱۹۶۷) و پژوهشی که توسط استپانیان (۱۹۷۵) انجام گرفته است، یافت. هرچند نظریه تحکیم نشست دارای چندین فرض غیرواقعی است و تحکیم ثانویه را شامل نمی شود، اما هنوز هم بهطور گسترده در کارهای مهندسی برای پیش بینی آهنگ تراکم و فشار آب منفذی در رسها کاربرد دارد. مطابق با نظریه کلاسیک ترزاقی، نظریه تحکیم مبتنی بر کرنش توسط جانبو[۱۵] در سال ۱۹۶۰ توسعه یافته است.
نظریه عمومی تحکیم سهمحوری توسط بایوت[۱۶] (۱۹۴۱) پیشنهاد شده است. بایوت فرض کرده است که خاک، یک اسکلت متخلخل با سیال درون این حفرات است و این اسکلت متخلخل ایزوتروپ و الاستیک و سیال درون آن نیز غیرقابل تراکم است. معادلات تعادل زیر تنشهای قائم و برشی کل را ارضا مینماید:
(۲-۸)
که در آن ، و مؤلفهی نیروی جسم بر واحد حجم هستند. این معادلات باید با معادله پیوستگی جریان بایوت، رابطه ۲-۹ که بر اساس قانون دارسی است، ترکیب شود:
(۲-۹)
که در آن کرنش حجمی، وزن مخصوص آب، ، فشار منفذی و عمق است. اطلاعات کاملی درباره این نظریه در کتاب «نظریهی کلی تحکیم سهبعدی» بایوت قابل دسترسی و مطالعه است. فرمولبندی المان محدود تحکیم برای مسائل ترکیبی بر اساس نظریه بایوت نیز در کتاب «کاربرد تحلیل المان محدود در مهندسی ژئوتکنیک» نوشته شده توسط پاتس[۱۷]، قابل مطالعه است.
در سال ۱۹۳۸ پوکروسکی[۱۸] آزمایشهای تحکیم مختلفی بر روی نمونههای خاک اشباع با ارتفاع (ضخامت) های مختلف، ۱ و ۴ سانتیمتر، انجام داد. بر اساس این آزمایشها، او دریافت که مدتزمان تغییرشکل در این دو ضخامت، چندان تغییر نمیکند؛ یعنی ارتفاع نمونه تأثیر زیادی در زمان تحکیم ندارد (مسچیان، ۱۹۹۵). این واقعیت با نظریه کلاسیک ترزاقی تناقض داشت. تیلور[۱۹] و مرچنت[۲۰] نظریه کلاسیک را دوباره آزمایش کردند و مسئلهی تحکیم یکبعدی خاکهای رسی اشباع را با مشارکت تحکیم ثانویه، یعنی تغییرشکل بلندمدت اسکلت خاک، حل کردند (هاول[۲۱]، ۲۰۰۴). در سال ۱۹۵۳، فلورین[۲۲] نظریه خود درباره تحکیم خاک متخلخل خزشی اشباع را منتشر کرد. در این نظریه فرض شده است که نشت و خزش اسکلت، مطابق نظریه خطی خزش ارثی مواد کهنه شونده، از آغاز فرایند تحکیم بهصورت همزمان عمل مینمایند. این نظریه بعدها با مطالعات تجربی متعددی که توسط گیبسون[۲۳] و لوو[۲۴] (۱۹۶۱) و لوو (۱۹۶۱) انجام گرفت، تأیید شد.
مفهوم مقاومت در برابر زمان توسط جانبو توسعه یافته است تا رفتار تنش-کرنش-زمان خاک را بررسی و ارزیابی نماید. بر اساس این مفهوم، مطالعه ترکیبی رفتار خزشی رسهای Norwegian Eberg و Troll با بهره گرفتن از آزمایشهای ادئومتر توسط کریستینسن (۱۹۸۵) انجام گرفت.
مطالعات متعددی توسط سایر پژوهشگران دراینباره انجام شده است. متأسفانه زمان کافی برای توصیف همه آنها در این پایان نامه وجود ندارد. بهصورت مختصر میتوان به پژوهشهای مصری[۲۵] (۱۹۷۳)، مصری و رخسار[۲۶] (۱۹۷۴)، مصری و چوی[۲۷] (۱۹۷۹، ۱۹۸۱)، مصری و گودلوسکی[۲۸] (۱۹۷۷)، بررسیهای تحکیم اولیه و ثانویه رسهای فنلاند توسط ناتانن، لجاندر[۲۹] و پومالانن[۳۰] (۱۹۹۵)، مطالعه تحکیم رس و خاک نباتی توسط باردن[۳۱] (۱۹۶۸)، پژوهشهای لرویل[۳۲] و همکاران (۱۹۸۵)، یا تفسیر منحصربهفرد تحکیم ثانویه رس بهعنوان یک فرایند آبزدایی با ارائه یک مدل جدید توسط ناوارو[۳۳] و آلونسو[۳۴] (۲۰۰۱) اشاره نمود. تأثیر تحکیم ثانویه بر مقاومت برشی زهکشینشدهی رس توسط بجریوم[۳۵] و لوو (۱۹۶۳) معرفی شده است. بررسیهای مشابهی درباره تأثیر تحکیم بلندمدت بر را نیز میتوان در پژوهش یاشوهارا[۳۶] و هیرائو[۳۷] (۱۹۸۸) مشاهده نمود.
دستگاه تحکیم یکبعدی (ادئومتر)
در سال ۱۹۱۰ اولین معادله برای آزمایش تحکیم یکبعدی توسط فرونتار[۳۸] در فرانسه ارائه داده شد. در سال ۱۹۱۹ کمیسیون ژئوتکنیک سوئد یک آزمایش تحکیم یکبعدی را برای خاک رسی با زهکشی آب از دو طرف نمونه، از طریق لایه های ماسهای انجام داد (مسچیان، ۱۹۹۵). این روش بعدها توسط ترزاقی برای طراحی تحکیمسنج که امروزه بهعنوان دستگاه تحکیم یا ادئومتر شناخته می شود، مورد استفاده قرار گرفت.
۲-۲- خزش
بر اساس مشاهدات واقعی سازههای قدیمی و دامنههای طبیعی، وجود خزش در خاکهای رسی از زمانهای قدیم شناخته شده است. بااینحال، بررسی جدی این پدیده در اواسط قرن نوزدهم میلادی و به دنبال اوجگیری فعالیتهای ساختمانسازی، شروع شده است. خزش خاکهای رسی بعد از مشاهده تغییرشکلهای بلندمدت بزرگ، مورد توجه دانشمندان و متخصصان قرار گرفت. اولین باری که پدیده خزش در خاکهای رسی بهصورت برجسته مورد توجه قرار گرفت اثر «پایهها و فونداسیونها» از Karlovich در سال ۱۸۶۹ بود (هاول، ۲۰۰۴). میتوانیم بگوییم که در طول قرن اخیر و بهطور عمده در طول سالهای اخیر، تغییرشکلهای خزشی در خاکهای رسی به یکی از مهمترین مسائل مکانیک خاک تبدیل شده است. بیشترین مطالعات مرتبط با پدیده خزش در نیمه دوم قرن بیستم و سالهای آغازین قرن اخیر انجام گرفته است (هاول، ۲۰۰۴).
سیتوویچ[۳۹] و مارتیروسیان[۴۰] (۱۹۶۶) روشی را برای تعیین پارامترهای خزشی خاکهای رسی نیمهاشباع بر اساس نتایج آزمایشهای زهکشینشده به دست آوردند. تعیین مشخصات تغییرشکل خاکها عموماً با وسایل آزمایشگاهی انجام می شود. در برخی حالتها این آزمایشها بایستی تا یک ماه نیز ادامه یابد. در این کار روشی برای کوتاه کردن زمان آزمایش تا حدود یک الی دو روز تشریح شده است. این روش بر اساس نتایج آزمایشهای خزشی زهکشینشده، تحت شرایط فشار تکمحوری و بدون تغییرشکل جانبی خاک انجام شده است. نتایج این پژوهش بهصورت خلاصه در زیر آمده است:
۱- زمانی که یک بار استاتیک به یک خاک رسی نیمهاشباع وارد می شود، فشار آب منفذی باید با در نظر گرفتن مقاومت ویسکوز تغییرشکل (خزش) اسکلت خاک محاسبه شود که در برخی مواقع منجر به کاهش مقادیر فشار آب منفذی میگردد.
۲-مقدار نهایی فشار آب منفذی زمانی که زهکشی نمونه امکان پذیر نیست، می تواند تا حد زیادی از مقدار اولیه آن بیشتر باشد (سیتوویچ و مارتیروسیان، ۱۹۶۶).
مسچیان (۱۹۶۹) روابط توصیفکننده فرایند تغییرشکل خاکهای رسی در طول زمان را مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش مسائل عمدهی خزش حجمی، کرنش زاویهای و مقاومت بلندمدت خاکهای رسی که اهمیت زیادی در هنگام تصمیم گیری در مسائل عملی و اجرایی دارد، بررسی شده است؛ و نیز قابلیت کاربرد نظریه های مختلف خزش، برای توصیف فرایند خزش ذرات خاک در طول تحکیم یکبعدی و تحت بارهای ثابت و متغیر تشریح شده است. ابتدا مفاهیم اساسی تغییرشکل حجمی (تحکیم) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. خزش حجمی (تحکیم) به درجه اشباع خاک (G)، مشخصات تراوشی آن (K) و شرایط خاک (چگالی، درصد رطوبت، مقاومت سازهای) به دلیل خزش دانه های خاک، آهنگ تراکم و تراکمپذیری آب منفذی وابسته است (مسچیان، ۱۹۶۷)؛ بنابراین، مسائل مربوط به تحکیم خاکهای رسی اشباع معمولاً به مسئله ترکیبی نظریه خزش و تراوش که برای اولین بار توسط فلورین (۱۹۵۳) آزمایش شد، تقلیل مییابد. تأثیر وجود گازهای حلنشده در آب منفذی بر فشار اضافی موجود در آب منفذی نیز بررسی گردیده است. در ادامه تأثیر تنش انحرافی یا همان تنش برشی بر میرا شونده یا غیر میرا شونده بودن کرنشهای خزشی بررسی شده است. یک مثال از نمودار چنین کرنشهایی در شکل ۲-۱ آمده است. در پایان نیز مقایسه ای بین نمودارهای خزش برشی تجربی و نظری صورت گرفته است.
مسچیان و بادالیان[۴۱] (۱۹۷۵) تأثیر حالت خاک بر روی کرنش خزشی در حین برش را مورد بررسی قرار دادند.
شکل ۲-۱: منحنیهای نمونه خزش کرنشی (مسچیان، ۱۹۶۹)
یکی از مهمترین عاملهای حالت خاک، تأثیر تغییرات حالت خاک در بارگذاری خارجی تحکیمی است. در طول برش، حالت خاک اساساً توسط مقدار و مدتزمان تنش اعمالی عمود بر صفحه برش تعیین می شود. درنتیجه در این پژوهش کمیت بهعنوان شاخص انتگرالی حالت خاک در نظر گرفته شده است (مسچیان، ۱۹۶۰، ۱۹۶۷). مسئلهی محاسبهی تغییرپذیری حالت خاکهای رسی در کرنشهای خزشی در طول برش، برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ در نظر گرفته شد. نمونههای استوانهای خاک رس اشباع در چهار حالت اولیه مختلف، یعنی های مختلف تحکیم داده شدند. نمونهها برای مدت ۴۱ روز تحکیم شدند و سپس با تنشهای برشی ثابت و مختلف مورد آزمایش خزش قرار گرفتند. در این مطالعه، مجموعه منحنیهای تجربی خزش از رابطه ۲-۱۰ (آروتیونیان[۴۲]، ۱۹۵۲) بهدستآمده است:
(۲-۱۰)
که در آن: درجه خزش (کرنش خزشی با ) و تابع تنش مماسی است که رابطه غیرخطی بین کرنش خزشی و تنشهای مماسی را حساب می کند و شرایط را ارضا مینماید.
شکل ۲-۲: مجموعه منحنیهای تجربی خزش (خطوط ساده) رس کیو برای چهار مقدار مختلف و نمودارهای بهدستآمده آنها از معادله (۲-۱۱) (مسچیان، ۱۹۶۰)
در این پژوهش معادله نهایی برای کرنش خزشی خاک بهصورت رابطه ۲-۱۱ بهدستآمده است:
(۲-۱۱)
علائم موجود در این رابطه، قبلاً تشریح گردیدهاند. در ادامه، تأثیر آهنگ تنش مماسی بر مقاومت خاکها مورد بررسی قرار گرفته است. شکل ۲-۳ نمودار مقاومت برشی خاک مورد آزمایش را نشان میدهد. آزمایشها نشان میدهد که کاهش آهنگ تنش مماسی منجر به کاهش مقاومت برشی خاک می شود. برای مثال در این آزمایشها شاهد کاهش حدوداً ۲۰ درصدی زاویه اصطکاک داخلی و کاهش ۷ درصدی چسبندگی هستیم.
شکل ۲-۳: منحنیهای مقاومت برشی رس کیو[۴۳] بهدستآمده از روش برش سریع (۱) و روش استاندارد (۲) (مسچیان، ۱۹۷۵)
خلاصه نتایج بهدستآمده در این پژوهش بهصورت زیر است:
-
- تابع تنش مماسی در حقیقت مستقل از حالت خاک است.
-
- برای تنشهای مماسی نسبی یکسان نیز شاخص خزش درواقع مستقل از حالت خاک است.
-
- حالت خاک، تأثیر عمدهای روی درجه خزش برشی خاک دارد. در محدوده بارهای تحکیمی ذکرشده، خزش برشی تقریباً با سه عامل تغییر می کند.
-
- کاهش آهنگ برش (مدتزمان) منجر به کاهش مقاومت برشی خاک می شود؛ این عامل نشان میدهد که تأثیر آن روی زاویه اصطکاک داخلی بیشتر از تأثیرش روی چسبندگی میباشد.
مسچیان و بادالیان (۱۹۷۶) نقش مهم خزش خاکهای رسی تحت برش را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش، برای مقایسه، مقاومت برشی نمونههای با ساختار دستخورده، با حفظ درصد رطوبت طبیعی و وزن مخصوص، تعیین شده است. آزمایشهایی بر روی نمونههای دستخورده و دستنخورده انجام گرفته است. نمونههای دستنخورده از یک توده خاک بریده شده است و نمونههای دستخورده نیز از باقیماندههای خاک توده ساخته شده است و درصد رطوبت اولیه و چگالی نمونههای دستخورده حفظ شده است. در این پژوهش، بار دیگر اثبات شده است که در تمام حالتها و با تنشهای نسبی برابر ، کرنش خزشی بهصورت تجربی یکشکل هستند. با مقایسهی نمودارهای حاصل از هر دو سری نمونهها، مطابقت بین نمونههای دستخورده و دستنخورده به چشم میخورد؛ یعنی ضریب تبدیل داده های آزمایش نمونههای دستخورده به داده های نمونههای دستنخورده تقریباً واحد است (مسچیان و بادالیان، ۱۹۷۶). در انتها پیشنهاد شده است که الگوی خزش تحت برش برای خاکهای رسی مختلف دستخورده و دستنخورده بررسی شود و در صورت تصدیق نتایج، در تعیین مشخصات ریختشناسی خاکها این امر در نظر گرفته شود؛ یعنی امکان بررسی خزش در یک حالت چگالی-درصد رطوبت برای خاک وجود خواهد داشت (مسچیان و بادالیان، ۱۹۷۶).
مسچیان و آیرویان[۴۴] (۱۹۸۹) خزش برشی خاکهای متورم شونده را مورد بررسی قرار دادند. هدف اصلی آنها در این پژوهش بررسی امکان تعمیم قانون خزش برشی، به خاکهای متورم شونده میباشد. بررسیهایی روی نمونههای متورم شونده ترکیبی بنتونیت - ماسه حاوی ۶۰% (جرمی) پودر بنتونیت و ۴۰% ماسهی کوارتز انجام شده است. بر روی نمونهها آزمایشهای مقاومت برشی و خزش برشی در دستگاههای M-5 (مسچیان، ۱۹۸۵) در شرایط رطوبت اولیه و که می تواند کمتر یا بیشتر از (حد خمیری) باشد، انجام شده است. در هرکدام از شرایط اولیه چگالی و درصد رطوبت، فشارهای تورم آزاد ( ) و مقاومت برشی ( ) در شرایط حفظ رطوبت اولیه ( ) در طول تراکم و برش نمونهها بهخوبی حالت اشباع ، تعیین شدهاند. خزش خاک ترکیبی ذکر شده با آزمایش هفت سری از نمونههای جفتی در هفت حالت مختلف چگالی و درصد رطوبت اولیه، تعیین شده است. در هرکدام از حالتها، خزش برشی برای سه مقدار مختلف ثابت و افزایشی تعیین شده است. در شکل ۲-۴ نمودار خزش برشی برای حالتهای مختلف مخلوط مورد نظر نمایش داده شده است.
شکل ۲-۴: نمودارهای ترکیبی گروه منحنیهای تجربی برای خزش برشی ترکیب بنتونیت - ماسه، بهدستآمده از آزمایش نمونهها تحت حالتهای مختلف درصد رطوبت – چگالی (مسچیان، ۱۹۸۹)
همانطوری که در شکل ۲-۴ مشاهده می شود، پراکندگی تغییرشکلهای خزش برشی بهدستآمده برای مقدار تنش برشی در هفت حالت مختلف از ترکیب بنتونیت - ماسه، مقادیر هرکدام در بیش از پنج نقطه با بقیه تفاوت دارد، ولی بیش از ۱۰% نیست.
نتایج بهدستآمده در این پژوهش، بهطور کامل، درستی قانون خزش برشی اثبات شده برای خاکهای رسی معمولی را تأیید می کند (مسچیان، ۱۹۸۹). متعاقباً برای به دست آوردن معادلات حالت تورم خاک تحت برش (لحاظ کردن تأثیر عوامل مختلف)، شکل دادن گروه منحنیهای خزشی تجربی در یک حالت انتخابی چگالی و درصد رطوبت و تعیین الزامی مقاومت برشی در تمام حالتهای چگالی و درصد رطوبت مورد نظر، با لحاظ کردن تأثیر عوامل مختلف روی آن (فشار تراکمی، شیوه خیساندن و غیره)، کافی است (مسچیان، ۱۹۸۹). اطلاعات ارائه شده در این پژوهش تأیید می کند که برای تعیین مشخصات خزش برشی خاکهای متورم شونده، تحت شرایط چگالی و درصد رطوبت مختلف، کافی است تنها یک گروه از منحنیها در هر یک از این حالتها بهطور تجربی تعیین گردد. علاوه بر این، نیاز است تا با آزمایش، تغییرپذیری مقاومت برشی وابسته به عوامل مختلف مدنظر (فشار تحکیمی، نحوه آزمایش، شرایط خیساندن و غیره) تعیین گردد. درنتیجه، تأثیر تغییرپذیری شرایط خاک بر مشخصات خزش برشی آن، از طریق تغییرپذیری شاخص های مقاومتی آن محاسبه میگردد.
مسچیان (۱۹۹۶) سادهترین مدلها و روشهای سادهشده برای تعیین خزش برشی غیرخطی خاکهای رسی را ارزیابی نموده است. نمودار دراکر-پراگر یک جسم الاستوپلاستیک (دراکر[۴۵] و پراگر[۴۶]، ۱۹۵۲) برای توصیف تبعیت و وابستگی تنش برشی ( ) به کرنش برشی یک خاک رسی ( ) با امکان تغییرپذیری شرایط چگالی-رطوبت، تحت تنشهای قائم مورد استفاده قرار میگیرد. در این نمودار تأثیر بر وابستگی برحسب تغییر تنش برشی نهایی (نقطهی تسلیم) بیان می شود درحالیکه در نمودار یالو (یالو[۴۷] و شابان[۴۸]، ۱۹۹۴)، برحسب تغییر مدول الاستیسیته (تغییرشکل خطی) و نیز کمیت بیان می شود.
خاکهای رسی واقعی توسط مشخصات خزش برشی وابسته به ( ) و رابطه غیرخطی توصیف میشوند. برای ثابت رابطه از یک گروه منحنی تجربی خزش برشی، شکل ۲-۵، در زمانهای مختلف معین تعیین می شود. تأثیر روی و نیز می تواند با بهره گرفتن از چندین گروه منحنی تجربی خزش برشی که در تنشهای قائم ثابت مختلف ( های ثابت) بهدستآمدهاند، مدنظر قرار گیرد. در این مقاله دو مدل ساده و روشهای تجربی سادهشده برای تعیین مشخصات خزش برشی غیرخطی خاکهای رسی با در نظر گرفتن تغییرپذیری حالت خاک تحت تنشهای قائم مدنظر قرار گرفته شده است.
شکل ۲-۵: گروه منحنی تجربی خزش برشی در های ثابت (مسچیان، ۱۹۹۶)
طول موج[۵] : عبارت است از فاصله بین دو نقطه متوالی و همانند، مانند فاصله بین دو بیشینه و کمینه. طول موج به سرعت و نیز فرکانس صدا بستگی دارد.
توان[۶] : عبارت است از مقدار انرژی خروجی از یک منبع در واحد زمان که با واحد وات (w) اندازه گیری می شود.
فشار[۷] : عبارت است از میزان تغییر فشار اتمسفریک ایجاد شده توسط صدا در محیط فراگیره. فشار هوا مقداری بینهایت کوچک است که با واحد پاسکال(Pa) سنجیده می شود.
شدت[۸] : عبارت است از میزان انرژی صوتی که در واحد زمان بر واحد سطح عمود بر جهت انتشار موج میرسد و با واحد () اندازه گیری می شود.
امواج ساکن[۹] : در تداخل امواج چنانچه دو موج با فرکانسهای یکسان مثلاً امواج منتشر شده و بازتاب با یکدیگر ترکیب شوند، ممکن است به علت اختلاف فاز یک صد و هشتاد درجه در بعضی نقاط یکدیگر را تضعیف کرده و نیز تساوی فازها یکدیگر را تقویت کنند. محل این نقاط ثابت است و الگوی به وجود آمده به امواج ساکن معروف است [۹-۷].
ساختمان گوش انسان
گوش عضو مربوط به حس شنوایی بوده و در استخوان گیجگاهی واقع شده است. اگر امواج صوتی در مسیر حرکت خود به جسمی ازقبیل پرده گوش برخورد کنند و آن را به همان اندازه مرتعش سازند، ارتعاش پرده گوش به وسیله اندامهای داخلی به مراکز اعصاب شنوایی منتقل گشته و درنتیجه صدا شنیده می شود و عکسالعمل لازم صادر می شود [۹].
محدوده شنوایی
گوش انسان صداهایی که نوار فرکانس آن از ۲۰ الی Hz 20000 باشد را میشنود که به آن محدوده و یا میدان شنوایی میگویند. حد بالای آن با بالا رفتن سن کاهش مییابد و در سن چهل سالگی در حدود ۱۶۰۰۰Hz است. نوسانات آرامتر از ۱۶Hz به صورت لرزه احساس شده که در صنعت از آن استفاده میگردد. همچنین نوسانات بیش از ۲۰۰۰۰Hz را برخی از جانوران مانند سگ (تا ۳۰۰۰۰Hz) و خفاش (بیش از ۹۰۰۰۰Hz) میشنوند. به فرکانس صوتی پایینتر از ۲۰۰۰۰Hz فروصوت و به فرکانسهای بالاتر از ۲۰۰۰۰Hz فراصوت اطلاق میگردد. با اینکه فراصوت و فروصوت توسط انسان قابل شنیدن نمیباشند، اما فردی که در معرض آن قرار میگیرد دچار احساس سرگیجه، تهوع و سردرد میگردد. حساسیت گوش به فرکانسهای پایین(بم) به مراتب کمتر است [۹].
انواع صوت
نغمه ناب
صدایی است که یک فرکانس ثابت داشته. این نوع امواج در طبیعت موجود نبوده و با دستگاههای الکترونیکی تولید میشوند. گوش کردن به این نوع صداها اغلب به دلیل یکنواختی خستهکننده میباشد.
نغمه
صدایی است که از چند فرکانس مربوط به هم تشکیل شده باشد یعنی از یک فرکانس اصلی و ضرایب آن مانند صدای موسیقی.
نوفه
اگر در اسیلوگرام به جای خطوط مشخص و منظم، نوار نامنظمی ایجاد گردد، آن صدا دارای اجزای مشخصی نبوده و از لحاظ فیزیکی شکل خاصی نخواهد داشت. درنتیجه اینگونه صداها خوشایند و دلپذیر نبوده و نوفه نامیده میشوند [۹].
سرچشمههای صوتی
سرچشمههای نقطهای
به سرچشمههایی گفته می شود که در آنها امواج صوتی از همه جهات به صورت کروی منتشر شده و سرچشمه صدا در مرکز کره قرار دارد، مانند صدای انسان و یا یک بلندگو.
سرچشمههای خطی
اگر چندین سرچشمهی نقطهای در یک جهت امتداد یابند (مانند بزرگراه)، سرچشمهی خطی تشکیل میگردد که امواج صوتی را به صورت استوانهای پخش خواهد کرد.
سرچشمههای صفحهای
اگر سرچشمههای نقطهای در دو جهت امتداد یابند، یک سرچشمهی سطحی را به وجود میآورند (صدای حضار در یک سالن). در این حالت امواج صوتی در نزدیکی سرچشمه تنها در روی یک محور پخش شده و بنابراین شدت صدا یکسان میماند [۹].
تأثیر شرایط محیطی بر صوت
شرایط محیطی تأثیر غیرقابل انکاری در چگونگی انتشار صدا دارند که در ذیل به برخی از مهمترین عوامل اشاره شده است.
تأثیر باد
صدای حاصل از یک منبع صوتی همواره در جهت باد بیشتر بوده و درخلاف جهت باد کمتر است. این مسئله صرفاً به دلیل تغییر سرعت صدا نبوده بلکه به علت تغییر شکل کروی انتشار صدا بر اثر باد غالب میباشد. به عبارتی صدا را در جهت باد بهتر میتوان شنید تا در جهت مخالف آن.
تأثیر دما
سرعت صدا وابسته به دمای محیط است. در دمای بالاتر سرعت صدا نیز افزایش مییابد. هرگاه دمای نزدیک سطح زمین بیشتر از دمای هوای بالای آن باشد (هنگام روز)، جهت امواج صوتی متمایل به بالا میشوند. بنابراین با ازدیاد سطح انتشار، انرژی کمتری به فرد شنونده در سطح زمین میرسد. در شب، هنگامی که دمای سطح زمین کمتر از دمای هوا است، به عکس، جهت انرژی امواج صوتی تمایل به پایین داشته، بنابراین با کم شدن سطح انتشار، انرژی صوتی بیشتری به فرد شنونده میرسد. هنگامی که هوای بالا گرمتر از هوای سطح باشد، امواج صوتی تمایل به خم شدن از محیط گرم به سمت محیط سردتر خواهند داشت. به همین دلیل همانند شکل انرژی صوتی مضاعفی از طریق انکسار، علاوه بر حرکت از طریق خط مستقیم به شنونده خواهد رسید [۹].
جذب صوت
اصولاً هنگامی انرژی صوتی جذب می شود که تبدیل به نوع دیگری از انرژی گردد. معمولاً این تبدیل انرژی، تبدیل به انرژی گرمایی بوده و مقدار بسیار کمی از آن به انرژی جنبشی تبدیل میگردد. براثر اصطکاک مولکولهای هوا با سایر مواد در اثر تحریک توسط انرژی صوتی و مقاومت مواد در برابر حرکت و تغییر شکل، انرژی صوتی تبدیل به انرژی گرمایی می شود. بدیهی است که این انرژی حرارتی تولید شده بر حسب وات بسیار بسیار اندک است همانطوری که توان انرژی صوتی بر حسب وات بسیار کم میباشد [۱۰،۱۱].
اتلاف انرژی صوت
موج صدا به سمت سطح ماده آکوستیکی حرکت می کند. مقداری از توان موج در هوا تلف شده و مقداری از آن در برخورد با سطح ماده منعکس می شود. باقیمانده انرژی موج که وارد ماده می شود دچار شکست می شود. همینطور مقداری از آن در داخل ماده تلف می شود. در حین عبور از ماده آکوستیکی نیز مقداری از انرژی در داخل خود ماده منعکس می شود و در پایان مقدار کمی از انرژی باقیمانده از موج صوتی عبور می کند [۱۲].
شکل (۱-۱) برخورد یک پرتو صدا با سطح ماده[۱۲]
ضریب جذب صوت
عبارت است از نسبت انرژی صوتی جذب شده به کل انرژی صوتی تابیده شده. از لحاظ تئوری بهترین ماده ایدهآل برای جذب، دارای ضریب جذب۱ خواهد بود که عملاً در طبیعت وجود ندارد. به طورکلی سطوحی که دارای ضریب جذب بزرگتر و یا مساوی ۵/۰ باشند، سطوح جذب کننده و سطوحی که دارای ضریب جذب کوچکتر یا مساوی۲/۰ باشند، سطوح بازتابنده به شمار میآیند [۱۲،۹].
عوامل مؤثر در ضریب جذب ماده
زاویه تابش:
با افزایش زاویه تابش ضریب جذب اضافه می شود تا اینکه به یک مقدار حدی میرسیم که در آن ضریب جذب به طور ناگهانی افت می کند.
فرکانس پخش موج صدا:
جاذبهای گوناگون دارای تواناییهای متفاوت برای جذب در فرکانسهای مختلف میباشند. مثلاً جاذبهای متخلخل توانایی بیشتری در جذب فرکانسهای بالا دارند ولی نوع رزونانسی در فرکانسهای پایین مؤثرتر میباشند.
ضخامت جاذب:
برای فرکانسهای پایین، زیر۵۰۰ هرتز، جاذبهای ضخیم جذب بالاتری نسبت به جاذبهای نازک دارند. بیشترین جذب هنگامی رخ میدهد که مواد جاذب در فاصله۵۲/۰ طول موج یا ضرایب فردی از این مقدار نسبت به یک سطح بازتابنده قرار گیرد.
فاصله هوایی در پشت جاذب:
با قراردادن یک فاصله هوایی در پشت جاذبهای متخلخل میتوان یک جاذب مؤثر برای فرکانسهای پایین به دست آورد.
چگالی جاذب :
به طورکلی صدا قادر است که در خلل و فرج مواد با چگالی بالا یا پایین به خوبی نفوذ کند. برای سطوح با چگالی پایین نفوذ بیشتر و برای سطوح با چگالیهای بالاتر انعکاس سطحی بالاتر و نفوذ کمتر میباشد [۱۳،۱۲].
روشهای اندازه گیری ضریب جذب صوت
روش لوله امپدانس
روش اول برای موجهای ساده، که موج به صورت مستقیم و عمودی به ماده برخورد می کند، مورد استفاده قرار میگیرد و ضریب جذب نرمال نامیده می شود. در این روش کافیست که نمونه به اندازهای بزرگ باشد که بتواند دیواره داخل لوله را لمس کند. یک موج صوتی هنگامی که در یک محیط مایع یا جامد منتشر می شود، مقداری از انرژی اش را از دست میدهد. این کاهش انرژی آکوستیکی به دلیل جذب صوت است. در جامدات، جذب امواج صوتی به دلیل نا خالصیهای شبکه، خواص فروالکتریکی و فرومغناطیسی، برهمکنش الکترون-فوتون، تاثیرات حرارتی و تشدید مغناطیسی هسته است [۹].
موج فرودی بر روی نمونه در یک نقطه فشار صوتی را ایجاد می کند که از رابطه زیر بدست می آید [۱۰].
(۱-۱) | = A |
۵-۵- پیشنهادات جهت تحقیقات آتی ۱۲۱
منابع و مآخذ ۱۲۲
الف) منابع فارسی ۱۲۲
ب) منابع انگلیسی ۱۲۵
پیوستها ۱۲۹
چکیده انگلیسی ۱۳۷
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول (۳-۱) پایایی پرسشنامه عوامل موثر بر استقرارسیستم حسابداری منابع انسانی ۹۶
جدول (۳-۲) پایایی پرسشنامه پرسشنامه حسابداری منابع انسانی ۹۶
جدول (۴-۱) توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنسیت ۱۰۰
جدول (۴-۲) توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سابقه کار ۱۰۱
جدول(۴-۳) توزیع فراوانی پاسخگویان براساس تحصیلات ۱۰۲
جدول( ۴-۴) ماتریس همبستگی بین آگاهی و شناخت کافی از سیستم حسابداری منابع انسانی و استقرار سیستم ۱۰۳
جدول (۴-۵) ماتریس همبستگی بین نیروی انسانی متخصص و استقرار حسابداری منابع انسانی ۱۰۴
جدول (۴-۶) ماتریس همبستگی بین حمایت دولت و استقرار حسابداری منابع انسانی ۱۰۵
جدول (۴-۷) ماتریس همبستگی بین نرم افزارهای مناسب و استقرار حسابداری منابع انسانی ۱۰۶
جدول (۴-۸) ماتریس همبستگی بین توجه به ارزش اقتصادی دارایی انسانی و استقرار سیستم حسابداری منابع انسانی ۱۰۷
جدول (۴-۹) ماتریس همبستگی بین حمایت مدیران ارشد و استقرار سیستم حسابداری منابع انسانی ۱۰۸
جدول(۴-۱۰) خلاصه رگرسیون ۱۱۰
جدول( ۴-۱۱) آنالیز واریانس رگرسیون ۱۱۰
جدول(۴-۱۲) ضرایب متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیون ۱۱۱
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار (۴-۱) توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنسیت ۱۰۰
نمودار (۴-۲) توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سابقه کار ۱۰۱
نمودار(۴-۳) توزیع فراوانی پاسخگویان براساس تحصیلات ۱۰۲
فهرست شکلها
عنوان صفحه
شکل ۱-۱ مدل مفهومی تحقیق ۸
شکل ۲-۱ سیستم منابع انسانی و مدل نقشه قلمرو مدیریت منابع انسانی هاروارد ۲۲
شکل ۲-۲- مدل مدیریت منابع انسانی میشیگان ۲۴
شکل ۲-۳ مدل مدیریت استراتژیک منابع انسانی دیوید گاست (مدل مقایسهای) ۲۵
شکل ۲-۴- مدل منتخب مدیریت استراتژیک منابع انسانی ۲۸
شکل ۲-۵- چارچوب مدل مفهومی مدیریت استراتژیک منابع انسانی وانگدهین ۲۹
شکل ۲-۶- مدل عوامل مؤثر بر استراتژیها و خط مشیهای مدیریت منابع انسانی ۳۱
شکل ۲-۷- چرخه منابع انسانی ویلسون ۳۲
شکل ۲-۸- مدل عمومی سیستم حسابداری منابع انسانی ۴۶
شکل ۲-۹-نقش حسابداری منابع انسانی ۵۱
شکل ۲-۱۰ الگوی داده – ستاده سیستم مدیریت منابع انسانی ۵۷
چکیده
حسابداری منابع انسانی، رویکرد جدیدی در حسابداری است که عمر نسبتا کوتاهی دارد. حسابداری منابع انسانی را میتوان تلفیقی از دو حوزه مدیریت منابع انسانی و حسابداری دانست. حسابداری منابع انسانی با کمی کردن ارزش منابع، موجبات ارتقاء کارایی مدیریت منابع انسانی و ایجاد امکانات برای ارزشیابی خط مشی پرسنلی را فراهم آورده است.بنابراین تحقیق حاضر با هدف شناسایی موانع اجرای سیستم حسابداری منابع انسانی در شرکتهای ایرانی (مطالعه گروه صنعتی انرژی سبز) صورت گرفته است.جامعه آماری تحقیق حاضر را مدیران ارشد کلیه شرکتها، مدیران میانی و کارشناسان مالی و منابع انسانی گروه صنعتی انرژی سبز به تعداد ۷۴ نفر تشکیل میدهند که جهت بالا بردن اعتبار تحقیق کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده که پایایی آن با بهره گرفتن از آزمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جهت تحلیل اطلاعات بدست آمده از نرم افزار spss استفاده شد و نتایج حاکی از آن است که بین آگاهی و شناخت کافی از سیستم حسابداری منابع انسانی، نیروی انسانی متخصص، حمایت دولت، وجود نرم افزارهای مناسب، توجه به ارزش اقتصادی دارایی انسانی و حمایت مدیران ارشد به عنوان متغیرهای مستقل و استقرار سیستم حسابداری منابع انسانی به عنوان متغیر وابسته رابطه معنی داری وجود دارد.
کلید واژه ها: حسابداری، منابع انسانی، حمایت دولت
فصل اول
کلیات تحقیق
۱–۱- مقدمه
حسابداری منابع انسانی درحقیقت شناخت بی سابقه یک اصل از اصول مدیریتی را در مورد ارزش مادی منابع انسانی در سازمان میسر میسازد. اصلی که در گذشته مدیران هیچگونه تفکری در مورد آن نداشتند و به آن کاملاً بی توجه بودند، ولی امروزه با توجه به دستاوردهای حسابداری منابع انسانی توجه مدیران به مسائل نگهداری و استفاده بهینه از منابع انسانی بیش از پیش جلب شده است. (طوسی ،۱۳۷۱ : ۳۹ )
هدف دیگر حسابداری منابع انسانی فراهم کردن اطلاعات لازم در جهت اداره موثر و کارآمد نیروی انسانی توسط مدیریت است. سیستم حسابداری منابع انسانی اطلاعات لازم را در مورد بهای تمام شده و ارزش افراد، برای سازمانها آماده میسازد و نیازهای خاص سازمان را در این زمینه پاسخگو میباشد .( همان) اکنون بهتر است قبل از هر چیز درباره تاریخچه و دلایل پیدایش حسابداری منابع انسانی اندکی بدانیم تا با دید بهتری بتوانیم این مبحث را پیگیر شویم. حسابداری یکی از شاخههای علوم انسانی است که در پی گزارش وضعیت مالی و عملکرد اقتصادی اشخاص حقیقی و حقوقی میباشد. و حسابداری منابع انسانی نیز یکی از زیرشاخههای جدید آن است که نسبت به زیرشاخههای دیگر این شاخه تنومند از عمر کمتری برخوردار است .