«ابوزکریا صیمری که معمولاً اولین سخن گو در جلسات گروهی بود؛ ابوالفتح نوشجانی که خود مجلس مهمی داشت؛ ابومحمد عروضی، شاگرد سابق ابن عدی؛ ابومحمد اندلسی، نحوی بزرگ اندلسی که در طلب دانش به شرق آمده بود؛ ابوبکر قومسی، فیلسوف و شاگرد سابق ابن عدی، کاتب و علاقه مند به کتاب و غلام زحل، منجم؛ و حسن بن مقداد از اعضای مجلس سجستانی بودند.»(ابو حیان توحیدی ۱۹۳۹م، ج ۱، ص ۱۲۰) ابوحیان یادآور می شود که هر یک از اینان در رشته و دانش خود بی همتا بودند.
مجلس سید مرتضی نیز مجمع مردان متفکر و مرکز انتشار بحث های کلامی، فقهی و ادبی بود. ابوالعلاءمَعَرّی (م۴۴۶ق) هم زمان با ورودش به بغداد به مجلس سید راه یافت و بین آنان سخنانی ظریف و نغز از ادب و جدل رد و بدل می شد. ابواسحاق صابی (م۳۸۴ق) و عثمان بن جِنّی موصلی (م۳۹۲ق) نیز از ملازمان مجلس سید بودند که همه از بزرگان و سر آمدان ادب روزگار به شمار می آورند(محیی الدین، ۱۳۷۳ش، ص ۱۲۲).
۲-۹ استاد و شاگرد
گاه نیز اعضای مجلس را استاد و شاگرد یا شاگردان وی تشکیل می دادند و این بیشتر منحصر به مجالسی بود که با هدف آموزش و آموختن تشکیل می شد. مجلس ابوسلیمان و ابوحیان از این نوع بود. ابوحیان خود از شاگردان و همنشینان همیشگی ابوسلیمان بود و با وی مجالس انس داشت
(محی الدین، ۱۳۷۳ش، ص ۳۳۲). وی کتاب الامتاع والمؤانسه را به ویژه برای منعکس کردن آرا و عقاید استاد خویش تألیف کرد.(خراسانی، ۱۳۷۴ش، ج ۵، ص ۵۶۵). این مناظره ها بدون هیچ گونه غرض ورزی انجام می شد و شاگرد فقط به منظور آموختن از استاد سؤال می کرد و با وجود احترام عظیمی که دانشجو برای استاد در دل داشت، هرگز از طرح سؤال و مناقشه درباره درس استاد پرهیز نمی کرد، بلکه این روش چنان فضیلت پسندیده ای بود که حتی شرم در پرسش را از آفات علم می دانستند.
۳-۹ ملازمان و شرکت کنندگان غیر اصلی
آن چنان که از محتوای گزارش ها و مناظره ها برمی آید، در مجالس فوق، علاوه بر دانشمندان و عالمان که به بحث و جدل علمی می پرداختند، افراد دیگری نیز شرکت می کردند که گرچه نقشی در مناظر و مجادلات نداشتند، ولی به گونه ای در برگزاری مجلس و چگونگی تشکیل آن مؤثر بودند و موجبات سرور و شادمانی و فراغت از امور گران بار مقام و منصب را فراهم می آوردند(کرمر، ۱۳۱۵۷ش، ص ۱۵۶).
۱۰- چگونگی برگزاری مجالس
۱-۱۰ طرح مسئله
نوع تشکیل از نظر چگونگی شروع و اداره کردن و خاتمه دادن به آن بستگی داشت به اینکه مجلس امیران باشد یا وزیران و یا دانشمندان. مجالس امیران و وزیران اغلب پرزرق و برق و همراه با سرودن شعر و ترانه بود و نوازندگان، سازها را می نواختند و در انتها نیز با شعری یا لطیفه ای با عنوان «مُلْحَه الوداع» یا«خاتمه المجلس» پایان می پذیرفت(ابو حیان توحیدی، ۱۹۳۹م، ص ۲۶).
اما وجه مشترک همه مجالس این بود که مناظره با طرح مسئله ای شروع می شد و شرکت کنندگان با خاطری آسوده، در مقام پاسخ بر می آمدند. مجلس ابن سعدان وزیر با ابوحیان به این صورت بود که وزیر مسئله ای مطرح می کرد و ابوحیان به آن پاسخ می گفت( ابو حیان توحیدی، ۱۹۳۹م، ج ۱، ص ۱۹). گاه نیز به این صورت اتفاق افتاد که در مجلس به کسی فرمان داده می شد تا با شیخی مناظره کند. نقل شده است که وقتی ابن عدی فیلسوف در بغداد از مجلس وزیری دیدار می کرد و گروهی از اهل کلام نیز حاضر بودند، وزیر به اهل کلام فرمان داد تا با شیخ یحیی که رئیس و سخن گوی مکتب فلسفی بود، مناظره کنند. نکته جالب آنکه ابن عدی درخواست مناظره را رد می کند و عذر می آورد که متکلمان مبانی اصطلاحات او را درک نمی کنند و او نیز مصطلحات ایشان را نمی فهمد. وزیر نیز از ابن عدی عذر می خواهد و سنجیده بودن عمل او را تصدیق می کند(همان، ج ۲، ص ۷۸).
۲-۱۰ مبارز طلبی
گاه نیز مجلس به این صورت آغاز می شد که شخص با اظهار کردن مدعای خود، افراد را به مبارزه علمی فرا می خواند و کسی که مقام علمی خود را همطراز با حریف می دید، درمقام پاسخ گویی برمی آمد. گفته شده است که روزی ابوالجیش خراسانی (گوینده شیعی)، در مجلسی با لحنی مبارزطلب بر خاست و به ضعف نظریه اهل سنت در خصوص وحی و انتقال متن قرآن اشاره کرد. به ادعای او این نظریه، اسلام را در معرض حملات زندیقان قرار می داد. او سخنش را مدتی به همین سان ادامه می دهد و مبارز می طلبد. اما هیچ یک از حاضران قادر به پاسخ نبودند. امیر می گوید: آیا کسی نیست که با او در این میدان رقابت کند؟ تا اینکه ابوحامد مرورودی برخاسته و سخن آغاز می کند و تلاش می کند سخنان ابوالجیش را پاسخ گوید.(کرمر، ۱۳۵۷ش، صص ۲۶۱-۲۶۰)
۳-۱۰ مجلس به صورت گردش بهاری
ابوحیان نقل می کند که چگونه سجستانی و یارانش درآغاز بهار به قصد تفرج و استراحت از بغداد بیرون رفتند و در آنجا در خصوص هنر و طبیعت مجلسی برپا کردند که طبیعتاً موضوع بحث را نیز در اینجا موقعیت بحث تعیین کرده است(ابو حیان توحیدی، ۱۹۳۹م، ج ۱، ص ۱۱۲). این گونه مجالس اغلب به صورت اتفاقی و بدون برنامه ریزی قبلی صورت می گرفت و موضوع مورد بحث نیز به همین منوال مطرح می شد.
۴-۱۰ مجلس به صورت شبیه سازی
گاه مجلس به طور اتفاقی یا ارادی به تقلید از یکی از مجالس مشهور سابق تشکیل می شد. یکی از این مجالس ، مجلسی است که هنگام مرگ عضدالدوله در خانه سجستانی تشکیل شد؛ به این صورت که اعضای مجلس سجستانی که هنگام مرگ عضدالدوله در منزل او حضور داشتند، در این موقع در مورد مرگ و زندگی ابراز عقیده کردند که حاکی از نگرش آنها درباره قدرت های این جهانی بود. آنها در آن هنگام همان صحنه را تکرار کردند که قرن ها قبل صورت گرفته بود؛ یعنی حلقه زدن آن ده فیلسوف برگرد تابوت اسکندر و ایراد پند و اندرز(ابن جوزی، ۱۴۱۲ق، ج ۷، صص ۱۸-۱۷).
۵-۱۰ مجلس بدون طرح و برنامه
مجالس مناظره گاهی بدون پیش بینی قبلی انجام می گرفت، مانند رویارویی اتفاقی بصری و سجستانی. ابوحیان در این باره می گوید: ابوسلیمان برای ما نقل کرده است که در «قطیعه الربیع» در مجلس ولیمه ای حاضر شد و آنجا ابوعبدالله بصری را دید و در کنارش نشست و با او به گفت وگو پرداخت. بصری لگام از زبان خود برداشت و تا آنجا پیش رفت که با تمسخر بپرسد: «ای ابوسلیمان در فلسفه ات چیزی یافته ای که بر آن اعتماد باشد»( ابن جوزی، ۱۴۱۲ق، ج ۷، صص ۱۸-۱۷). سجستانی به طور مختصر پاسخ می دهد که کلام و تعالیم اهل جدل را غرور بیهوده می داند و از این رو به احترام مجلس، آرامش خود را حفظ می کند و فقط به قرائت یک بیت شعر اکتفا می کنند: «انسان ها مختلف اندو خصائل گوناگون دارند اما گور همه آنها را گرد می آورد»(ابو حیان توحیدی، ۱۹۶۵م، صص ۲۱۳-۲۱۲).
همچنین روز درگذشت ابوعبدالله محمد بن محمد بن طاهر موسوی (پدر سید مرتضی) در منزل ایشان مجلسی بدون برنامه ریزی قبلی شکل گرفت. حاضران در آن مجلس شیخ مفید و ابوبکر باقلانی و نیز جمع کثیری از بنی هاشم و نیز جمعی از تجار و مسافران بودند. ابوبکر باقلانی نماینده مکتب سنی معتزلی در دوره، به مناسبت حضور شیعیان در این مجلس، بحثی را درباره نص (معنای لغوی) و سپس نص بر امامت علی آغاز می کند و در این باب، آنقدر مناظره و گفت وگو ادامه پیدا می کند تا جایی که ابوبکر دیگر چیزی نمی گوید که لایق حکایت باشد(شیخ مفید،ترجمه خوانساری،۱۳۷۷ش، صص ۴۰۵-۳۶۳).
۱۱- مناظره به صورت غیر حضوری و کتبی
گاه نیز مناظره ها و مجادله ها به صورت غیر حضوری و به شیوه مکاتبه و ارسال نامه انجام می گرفت؛ بدین صورت که یکی از موافقان یا مخالفان درباره موضوع مورد بحث، تحقیق و بررسی می کرد وحاصل آن به صورت مکتوب (کتاب) در دسترس همگان قرار می گرفت، آنگاه صاحب نظر مخالف، بر آن ردیه می نوشت که گاه این وضعیت چندین بار تکرار می شد.
در این راستا، رساله الغفران از ابولعلاء معری قابل ذکر است که در پاسخ به نامه علی بن منصور حلبی، معروف به ابن قارح نوشته شده است. ابن قارح در نامه خود ضمن بیان شوق دیدار او، مسائلی چند را درباره ادب، فلسفه، زندقه، تصوف، تاریخ، امور دینی، فقه، نحو، لغت و غیره مطرح کرده و بر زنادقه می تازد و در نکوهش وزیر مغربی(دوست ابوالعلاء) نیز سخنانی گفته است. در بخش دوم، ابوالعلاء به یکایک پرسش های ابن قارح پاسخ گفته و ضمن پاسخ ها، درباره مسائل دیگر هم بحث کرده است. برای مثال، از زمان و مکان، تناسخ، مذهب قرمطیان و مسائل مورد اعتقاد مذهب حلولی سخن گفته و آنها را نقد کرده است. انتقاد های ابوالعلاء آمیخته با سُخریه و طنز است(فاخوری، ۱۳۶۱ش، صص ۵۱۳-۵۱۲ ).
این امر در سده های گذشته نیز موسوم بوده است به گونه ای که وقتی مالک در مدینه خبر یافت که لیث بن سعد در مصری فتوایی غیر از فتوای مردم مدینه صادر کرده است، نامه ای به وی نوشت، بار دیگر لیث نیز جوابی در رد آن و آکنده از اخلاص و رسوخ رأی در شناخت مسائل فقهی و کاوش در مباحث حدیث فرستاد(ابو زهره،۲۰۱۵، ص ۵).
۱۲- موضوعات مورد بحث
موضوعات این مجالس در دوره آل بویه را مطالب گوناگونی درباره فلسفه، اخلاق، کلام، شریعت تصوف، ادب، حساب و نیز اصول فقهیِ مذاهب گوناگون تشکیل می داد. خوشبختانه بخش بزرگی از گفت وشنودهای علمی این دوره از مجالس مختلف (ادبی، فلسفی، کلامی و مذهبی) و حتی موضوعات مورد بحث در انجمن های مخفی اخوان الصفا در کتاب های مختلفی چون المقابسات و الامتاع ابوحیان توحیدی و نیز مجالس شیخ مفید و دیگر کتاب ها باقی مانده است(توحیدی، ۱۹۳۹م، صص ۶۴۸-۶۴۴).
یک بار ابن سعدان وزیر از ابوحیان خواست تا با او از آنچه در یک(اصفهانی، ۱۳۷۴ش، ج ۱،
ص ۳۰) روز معین در منزل سجستانی گفت وگو کرده است سخن گوید. ابوحیان به بازگویی سیمایی از آنچه در خانه ابوسلیمان به گفت وگو آمده بود پرداخت که واپسین دیدگاه ها درباره روان(نفس) بود.بیشتر چیزهایی که ابوحیان در الامتاع برای وزیر بازگو می کند، مسائل و موضوعاتی بوده است که در این نشست درباره آنها گفت وگو و بحث شده است. آنان بیشتر به شرح، نقد و بررسی گفت وگو از دیدگاه های فیلسوفان گذشته می پرداختند؛ خواه با آن دسته از فیلسوفان همگام و هم اندیشه بودند یا نبودند. همچنین بیشتر مناظره های شیخ مفید و دیگر هم طرازان ایشان با مخالفان، درباره موضوعاتی نظیر نص، خلافت، امامت، عصمت، آیه تطهیر، شفاعت، علم امامت و نیز غیبت امام دوازدهم شیعیان می باشد(شلبی، ۱۳۶۱ش، ص ۶۹).
۱۳- ویژگی مجالس ادبی آل بویه
حاکمیت تسامح و تساهل مذهبی، فراوانی مجالس و انجمن های علمی و استفاده گسترده از استدلالهای عقلی در فهم مبانی دینی مهمترین ویژگی های مجالس این دوره بود. در این دوره، روش استدلال عقلی، جایگاه ویژه ای داشت و به رغم مخالفت های اصحاب حدیث تقریبا در کلیه مبانی فقهی و اعتقادی راه یافت.
۱۴- حاصل مجالس
همانطور که گذشت، روزانه تعداد زیادی مجلس بحث و فحص علمی و ادبی، در عصر آل بویه و در گوشه وکنار حوزه اقتدار ایشان، به ویژه شهرهایی چون بغداد، بصره، ری و شیراز تشکیل می شد. عالمان و دانشمندان بسیاری در حوزه های مختلف علمی گرد هم جمع شده و به مناظره و مجادله علمی می پرداختند.
این فضای فرهنگی را ـ چنانکه مشاهده کردیم ـ نخبگان آفریدند. و آن نیز ممکن نبود مگر در سایه حمایت های حاکمان و وزیران و دربار آل بویه. برخی از مورخان، این امر را ناشی از مشرب فکری این خاندان (تشیع) دانسته اند و برخی از این هم فراتر، فضای فرهنگ حاکم بر قرن چهارم و تمدن حاصل از آن را مدیون خاندان های شیعی حاکم بر سرزمین های اسلامی در این دوره می دانند.
کرمر در پایان کتاب احیای فرهنگی در عهد آل بویه و پس از توصیف بسط و توسعه فرهنگی در این دوره صراحتاً چنین می آورد:
در دوره مورد بحث ما در سرزمین های مرکزی جهان اسلام سه خاندان شیعی حکومت می کردند: آل بویه در بین النهرین و غرب ایران، حمدانیان در شام، فاطمیان در مصر؛ حتی سامانیان خراسان باآنکه سنی بودند، اغلب مستعد نفوذ شیعه اسماعیلی بودند… این حکومت های شیعی هیچ گاه در صدد متحد شدن یا حتی تحمیل مذهب خود به جمعیت سنی بر نیامدند، اما تا اندازه بسیاری عامل توسعه فرهنگی شدیدی بودند که پیش رفت(کرمر، ۱۳۵۷ش، ص ۳۸۸).
۱۵- قوام بخشی و نظام بخشی تشیع به مجالس علمی-آموزشی ایرانیان
تشکیل مجالس علمی – ادبی در دوره بویهیان، به دلیل تقریت آموزه های ایرانی با آموزه های اسلامی، نتایج و دستاوردهای بسیاری داشت که سهم قابل ملاحظه از آن نصیب مکتب ایرانی و همچنین شیعی گردید، که به طور خلاصه به مواردی از آنها اشاره می شود.
۱-۱۵ تنظیم و تعمیقِ نظریه ها و روش های علمی مستدل
مطالعه تاریخ عقاید و اندیشه های مذاهب و مکاتب مختلف و سیر تحولات آن، خواننده رابه این امر واقف می کند که گرچه بسیاری از افکار و اندیشه ها جزء اصول و مبانی اعتقادی مکتب بوده است، اما آن اصول در طول زمان و در جریان مجادله های علمی و کلامی که با مخالفان برسر ابطال یا اثبات آن داشته اند، تبیین شده و آیات و روایات و ادله مربوط به صحت آن تدوین گشته است تا جایی که به صورت اندیشه ای مستند و مستدل و به شیوه ای علمی باقی مانده است. تمسک به عقل و استدلال های عقلی و کلامی، از دستاوردهای این دوره و حاصل مجالس بحث و مجادله بود که در ابتدا به عنوان دستاویز مورد استفاده صاحبان فرقه ها قرار می گرفت، اما به مرور توانست به عنوان یکی از گونه های شناخت در مبانی فکری و عقیدتی شیعه و سنی راه یابد. در آن دوره، عالمان بسیاری در این زمینه فعالیت داشتند. در میان اهل سنت در آن دوره می توان به دو چهره برجسته، یعنی قاضی عبدالجبار و ابوبکر باقلانی اشاره کرد و در میان شیعه نیز می توان مثلثی از سه چهره برجسته، یعنی شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی نام برد. اینان در زمینه های فقه و اعتقادات، تمسک به استدلات عقلی را در کنار نص و روایات، به رسمیت شناختند. این امر به تدریج در رشته های مختلف علوم و فنون رسوخ کرد و باعث تدوین و نگارش آثار فراوان در رشته های حدیث، رجال و فقه در قرن چهارم گردید. مکتب کلامی بغداد در فضای فرهنگی این دوره، مراحل رشد و نمو خود را طی کرد و به اوج بالندگی رسید. شیخ مفید دویست اثر کلامی از خود بر جای گذاشت که بیشتر آنها ردیه بر فرقه های گوناگون کلامی است. شاگرد او سید مرتضی المغنی را در رد الشافی قاضی عبدالجبار نوشت و راه عقل و خرد را به گونه افراطی پیمود. متکلم مشهور دیگر شیعی در این دوره شیخ الطایفه (طوسی) است که کتاب های بسیاری در کلام نگاشته است(ابن شهر آشوب، ۱۴۳۳ق، ص ۱۱۳).
۲-۱۵قوام یابی شک و شبهه افکنی در مباحث
ایرانیان با نقادی مسائل و مباحث به جویای مبانی عقلانی در موضوعات بودند که در باب معارف دینی هم شک و شبه هایی را مطرح می کردند و عالمان دینی برای یافت پاسخ همت می گماشتند. ایجاد شک و شبهه در مبانی دینی از پیامدهای بحث و فحص های علمی بود. «جهان وطنی و کثرت گرایی این عصر، حال و هوایی ایجاد کرد که شکاکیت به طور طبیعی در آن شکوفا شد و اتفاقاً شکاکیت در میان همان مجالس فلسفی ای خانه کرد که در آنها متکلمان به دلیل سست کردن ایمانِ نیندیشیده و نسنجیده مردمان عامی، سرزنش شده بودند»(کرمر، ۱۳۷۵ش، ص ۳۶۶). و این از آن رو بود که عقل، دغدغه مکاتب مختلف آن روزگار شده بود به گونه ای که رساله های مختلف درباره عقل نوشته می شد و با محک عقل، بسیاری از مبانی فقهی چون اجماع را نیز زیر سؤال می بردند. ابن سمح از جمله آنانی است که اجماع را به شرط عقل می پذیرد. او می گوید: بعضی از اخبار روایت شده به وسیله بسیاری از مردم، شایان اعتماد است، اما برای آنها معیار هایی باید تعیین کرد، از جمله سازگاری آنها با مقتضیات عقل. وی با این استدلال به طور ضمنی به مناقشه مسلمانان مبنی بر اینکه اعتقادات آنها (برای نمونه اعتقاد به معجزات پیامبر(ص)) به دلیل اجماع گروه کثیری از مردم معتبر است، خدشه وارد می سازد.
بنابراین، در ادامه بحث و جدل ها و با باز شدن پای عقل برای اثبات مسائل اعتقاد ی، ایمان تعبدی و بی چون و چرا، رنگ باخت و شک و شبهه در پذیرش بسیاری از مبانی اعتقادی رخنه کرد. و این بر خلاف فلسفه وجودی مجالس فلسفی و به ویژه کلامی بود که به منظور اثبات عقاید تشکیل می شد. مکتب تشیع با استقبال از نقدها و طرح شبهه ایرانیان، وجاهتی دینی به این خصلت فرهنگی بخشید.
۳-۱۵ به وجود آمدن مکاتب جدید کلامی و فلسفی
یکی دیگر از مهم ترین نتایج مناظره های مستمر علمی کلامی و فلسفی به وجود آمدن یا تحدید مرزهای مکاتب جدید بود. یکی از این نوع مناظره ها که موجب به وجود آمدن مکتب کلامی جدیدی شد، مناظره های مهم میان ابوعلی جبایی معتزلی باابوالحسن اشعری است. اشعری که چهل سال در مکتب معتزله تلمذ کرده بود و با تمامی اصول و مبانی آن مکتب آشنا بود، در پی مشاجره با استادش ابوعلی جبایی، مکتب جدیدی را پدید آورد که به عنوان راهی وسط، میان معتزله و اهل حدیث که سخت با معتزله در ستیز بودند، از طرف جماعت انتخاب شد.[۱] وی در فروع فقه، تابع مذهب شافعی شد، ولی برای اثبات عقاید دینی خود، با وجود نهی اصحاب سنت و حدیث، ادله کلامی رابه کار می برد،گرچه اصول آن را با عقاید اهل سنت و جماعت وفق میداد. همزمان با وی در شرق اسلامی نیز ماتریدی ـ احتمالاً بدون اطلاع از اشعری، ولی با هدفی مشترک و مشابه ـ مکتب ماتریدیه را به عنوان راهی وسط، میان معتزله و اهل حدیث پدید آورد. وی حتی در استدلال های خود بسیار عقلانی تر از اشاعره برخورد کرده و عقل گراتر بود.
به همین سان در این دوره، مکاتب فلسفی مختلفی به وجود آمد یا رونق گرفت. مکاتبی چون مکتب سجستانی که معتقد است عقل موهبتی است خدایی که به هر کس به اندازه ای که می تواند از آن بهره جوید، داده شده است، اما وحی، نوری است پراکنده و فراگیر. وی پیامبر را برتر از فیلسوف و فیلسوف را فروتر از پیامبر می داند و اضافه می کند بر فیلسوف است که از پیامبر پیروی کند، اما پیامبر را پیروی از فیلسوف نشاید، زیرا پیامبر مبعوث است و فیلسوف مبعوث الیه(ابو حیان توحیدی، ۱۹۳۹م، ص ۳۸).
وی معتقد است فلسفه حق است اما با شریعت سروکاری ندارد.نقطه مقابل ایشان مکتب فلسفی اخوان الصفاست که معتقدند شریعت با جهل و گمراهی آلوده شده و تنها راه پاک کردن آن، فلسفه است. آنها مدعی بودند که کمال وقتی حاصل می شود که فلسفه یونان و شریعت عرب با یکدیگر ترکیب شوند(فاخوری، ۱۳۶۱ش، ص ۱۹۱).
همچنین مکتب ابن زرعه منطقی، فیلسوف و مترجم برجسته مسیحی که از جمله شاگردان و یاران نزدیک یحیی بن عدی در منطق و فلسفه بود، فلسفه را بهترین انگیزه پیروی از شریعت دانسته و حتی رساله ای در دفاع از رابطه نیرومند دین (مسیحیت) و فلسفه نوشت(ابوحیان توحیدی، ۱۹۳۹م، ج ۱، ص ۳۳).
۴-۱۵ تقویم فرهنگ توسعه طلبی ایرانیان در کسب معارف
ایرانیان ملتی توسعه طلب و علاقه مند به رشد و شکوفایی معرفتی بودند. باز بودن درِ منازل عالمان و دانشمندان شیعی بر روی همگان و بر پایی مناظره های کلامی در مجالس آنها، زمینه توسعه مکاتب فقهی و کلامی، از جمله مکتب امامی بغداد را فراهم کرد. در پی منازعه ها و مجادله های عالمان و اندیشوران در حوزه ها و مکتب های مختلف و مناقشات علمی حوزه علمی قم و بغداد، مبانی فقهی و کلامی امامی تبیین شد و نظم جدیدی یافت و عالمان بسیاری در این زمینه تلاش های بی وقفه نمودند. کتاب های رجالی و فهرست ها، سیاهه ای از اسامی آنان و آثار علمی و تصنیفات ایشان را ضبط و ثبت نموده اند. توسعه مکاتب علمی حاصل انطباق آموزه های شیعی با خصلت ایرانی بود.
۵- ۱۵تقویت توان فکری و کمک به فهم مسائل
طبیعی است بحث و مجادله با هدف آموزش و یا حتی اهداف دیگر موجب بالا رفتن توان فکری است و به فهم مسائل مطروحه کمک می کند. ابن خلدون از بی توجهی به مناقشه های علمی در دانشگاه های مغرب اسلامی در قرن هشتم هجری انتقاد می کند و آن را نتیجه ضعف ملکه علمی در بین دانشجویان آن دیار می داند و در این باب می گوید: «آسان ترین راه برای کسب ملکه، باز شدن زبان محاوره و مناظره در مسائل علمی است که در بین مغرب زمین رواج ندارد»(ابن خلدون، ۱۳۷۸ش، ص ۴۰۸).
۱۶- قوام بخشی تشیع به تسامح و تساهل ایرانی
کلمه تسامح و تساهل در زبان عربی معولا مترادف بکار برده می شوند. تسامح از ریشه مسح به معنای بخشش و سخاوت، بلند نظری و آزاد منشی است که نوعی بزرگواری و جوانمردی در آن نهفته است. تساهل از ریشه سهل به معنای سهل گرفتن، آسان گرفتن، سعه صدر و تحمل هر گونه عقیده مخالف می باشد(فیروز آبادی، ۱۳۰۶ق، ج ۱، ص ۴۶).
شکل ۱۸- ۴ دستهبندی سنجه های ارزش مشتری بر حسب عوامل مکنون…………………………………………………….۱۷۴
شکل ۱۹- ۴ مدل اندازه گیری ارزش مشتری……………………………………………………………………………………………….۱۷۵
شکل ۲۰- ۴ آماره t و سطح معنیداری………………………………………………………………………………………………………..۱۷۶
شکل ۲۱- ۴ نمودار اسکری برای تعیین تعداد عوامل مکنون وفاداری…………………………………………………………….۱۷۹
شکل ۲۲- ۴ دستهبندی سنجه وفاداری بر حسب عوامل مکنون………………………………………………………………….. ۱۸۱
چکیده
با توجه با این که امروز رقابت در بازار هرروز شدید تر می شود، پاسخگویی به نیازهای مشتریان با هدف جلب رضایت و ایجاد وفاداری در آنها اهمیت بیشتری می یابد. از آنجا که مهمترین عامل حفظ و بقا و متضمن رشد سازمانها، مشتریان آنها هستند و باتوجه به تغییرات شدیدمحیطی، سازمان های خدماتی باید پیشاپیش خود را تجهیز کرده و آماده مقابله با رقباباشند. از جمله مسائلی که برای آن اهمیت ویژه ای قائل می شوند توجه به وضعیت بازار و شناسایی نیاز ها و توقعات مشتریان است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر ابعاد کیفی خدمات بر ارزش ادراک شده مشتری و رضایتمندی مشتری و وفاداری مشتری در نظام بانکی کشوراست.برای رسیدن به چنین هدفی ابتدا به مطالعه دقیق مبانی نظری تحقیق پرداخته شد
و با توجه به سازه های مورد نظر در مدل و همچنین جهت سنجش مدل و فرضیات تحقیق از پرسشنامه جامعی با ۲۸ سوال استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را کلیه مشتریان شعب برترو ممتاز بانک ملت،در شهرستان سیرجان تشکیل می دهد. پرسشنامه ها در میان ۴۰۰ نفر از مراجعه کنندگان تکمیل گردید.
برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن باکمک نرم افزار spss استفاده شده است ،که نتایج آزمون این فرضیه را تایید کرده است. برای تبیین مدل تحقیق و سازه های آن از روش معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL 8. استفاده شد.
نتایج نشان داد عامل ابعاد کیفی خدمات دارای ارتباط معناداری با ارزش مشتری ،و رضایتمندی مشتری و وفاداری می باشد. کیفیت ادراک شده، نتیجه مقایسه انتظارات مشتریان از خدمتو عملکرد واقعی بانک است. در نهایت به اتکای نتایج تحقیق، پیشنهادهایی عملی برای مدیران و متخصصین بازاریابی، جهت ارائه بهتر خدمات بانکی و افزایش رضایتمندی و وفاداری مشتریان ارائه شد و در نهایت پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی بیان گردید.
فصل اول :
کلیات و طرح تحقیق
۱-۱٫ مقدمه
عرصه خدمات بانکی پس از سال ۱۹۸۰وسعت بیشتری یافته و به موازات این تحولات، میزان انتظارات مشتریان بانکی از شبکه بانکی رشد داشته است آن چنان که همه مشتریان خواهان دریافت خدمات با کیفیت بالا، افزایش سرعت در انجام عملیات بانکی و توجه خاص کارکنان به خود هستند. .سرعت در ارائه خدمات با استقرار شبکه های رایانه ای به خودی خود بهبود یافته است اما دقت و کیفیت در ارائه خدمات تنها با افزایش توان ماشین و پیشرفت فناوری تحقق نمی یابد به همین دلیل از بهبود کیفیت خدمات بانکی، به عنوان یک فرهنگ در سرتاسر بدنه بانکهای پیشرو حمایت می شود. راهبرد بلندمدت و اصلی در تمام بانکهای موفق در سرتاسر جهان، «در مرکز کسب و کار قراردادن مشتریان است» چون در تلاش برای افزایش سهم خود از کل بازار خدمات بانکی، آن بانکی موفق تر خواهد بود که به راهکار بهبود کیفیت خدمات بانکی به عنوان یک راهبرد توجه کند نه یک طرح تاکتیکی، بنابراینلازم است تا با تحلیلی آسیب شناسانه، عواملی که برعدم ارتقای کیفیت خدمات بانکی در ایران موثر بوده اند را شناسایی کرده و برای رفع این عوامل، راه حلهایی پیشنهاد کنیم و آنها را عملی سازیم. هرچند معتقدیم که برای حل یک مشکل راهکار یگانه ای وجود ندارد. (ماهنامه تدبیر-سال چهاردهم- شماره ۱۴۲)
در تمامی صنایع خدماتی، کیفیت خدمات به عنوان یک موضوع اساسی برای رقابت پذیری در بازار مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که سازمانهای ارائه دهنده خدمات مالی و بویژه بانکها در محیطی با محصولات غیرمتمایز فعالیت می کنند، و به طور کلی بانک هایی که در کیفیت خدمات برتری دارند، بازار جدایی دارند، و اگر شرکت های خدماتی به طور مرتب مشکلات را از مشتریانشان جویا شوند، کیفیت به شکل چشم گیری ارتقا خواهد یافت. شکایات مشتریان هزینه های مستقیم و غیرمستقیم بالایی را برای سازمانها به همراه دارد اما این شکایات از آنجا که در بردارنده نداهای مستقیم مشتریان هستند ، دانش گرانبهایی را در خود دارند که می تواند مورد استفاده وافر در بهبود کیفیت قرارگیرد. بانک های امروزی برای رقابت در محیط متلاطم امروز ناچار از توجه ویژه به کیفیت خدمات خود هستند. علیرغم اهمیت این موضوع تحقیقات اندکی در صنعت بانکداری در مورد نیازمندی های مشتریان و عناصر خدمت به صورت توأمان انجام گرفته است؛ هر چند که در مورد کیفیت خدمات در بانک تحقیقات زیادی انجام شده است.
۲-۱ . بیان مسئله پژوهش
اگرچه تحقیق در مورد کیفیت خدمات بانکی بر مبنای ادراک مشتریان بطور گسترده انجام گردیده است اما در زمینه بررسی اثر ابعاد کیفی خدمات بر ارزش ادراک شده، رضایتمندی و وفاداری مشتریان بر اساس یک مدل یکپارچه پژوهشی صورت نپذیرفته است. در صنعت بانکداری ارائه خدمات با کیفیت،بر رضایتمندی،ارزشو وفاداری مشتریان تاثیرگذار می باشد به عبارت دیگر مشتریان قصد استفاده از ابعاد یا ویژگی های متفاوتی از خدمات را دارند که بوجود آورنده ثبات کیفی و ارزش خدمات است. ابعاد ویژگی های خدمتی ،از نقش مهمی در صنعت بانکداری برخوردار بوده و بعنوان شاخص تعیین کننده کیفیت خدمات و ارزش برای مشتریان عمل می نماید . انتظار می رود اهمیت خدمات در صنعت بانکداری متأثر از کیفیت خدمات، رضایت ،ارزش و اعتماد به خدمات باشد. از سوی دیگر مشتریان از خدمات گسترده ای استفاده می نمایند که از نظر کیفیت و ارزش با یکدیگر متفاوت هستند به دلیل آنکه این ابعاد خدماتی نقش مهمی را در ارائه خدمات ایفا می کندو به عنوان شاخص کیفیت و ارزش خدمات محسوب می شوند شناخت و پیش بینی نیاز مشتریان از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا مشتریان عامل اساسی و حیاتی بقا و رشد سازمان هستند و کلید موفقیت برای پیروزی در بازار دستیابی به خدماتی با کیفیت بالا ، رضایتمندی و اعتمادو وفاداری مشتریان است.
۳-۱٫ اهمیت و ضرورت تحقیق
اکثر خدمات بانکی از پیچیدگیهای خاص برخوردارند. بنابراین، بحث کیفیت خدمات نیز به همان میزان پیچیده است . وقتی صحبت از کیفیت کالا به میان می آید بلافاصله در ذهن افراد، مشخصات فنی کالا شکل می گیرد. اما میان کیفیت کالا و کیفیت خدمات همانقدر فاصله است که بین مدیریت کالا و مدیریت خدمات. هرچند اصول پایه ای و کلاسیک مدیریت (اصولی نظیر برنامه ریزی، سازماندهی و…) در مورد این دو شیوه مدیریت یکسان است اما نقطه عطف تمایز بین این دو شیوه مدیریت، همان مسئله کیفیت است.کیفیت خدمت در بانکها نقش مهمی را ایفا می کند چون کیفیت خدمت برتر تنها یک استراتژی انتخابی یا اختیاری نیست بلکه کیفیت خدمت برتر دقیقاً وجه تمایز بین بانکهای موفق و بانکهای ناکارا است. تمام اموری که امروزه آنها را بانکداری مجازی اطلاق می کنیم در جهت دستیابی به کیفیت خدمت برتر انجام پذیرفته است. اموری نظیر نصب ماشین های خودپرداز چندکاره، تلفن بانک، بانکداری شخصی، همگی با هدف بهبـود کیفیت خدمت صورت می پذیرد. بنابراین، می توان از کیفیت خدمت به عنوان مغزافزار عملیات بانکی نام برد.آگاهی از مفهوم کیفیت خدمت و تلاش برای بهبود آن به ارائه خدمات با کیفیت در بانک منجر شده و از طریق افزایش سطح کیفیت خدمات می توان افزایش رضایتمندی مشتریان را انتظار داشت. پس، کیفیت خدمت به عنوان یک مقیاس یا عامل سنجش رضایتمندی مشتری مطرح می شود.
( CHRISTIAN GRONROOS. “SERVICE MANAGEMENT & MARKETING”, SECOND EDITION, WILEY, 2001)در شرایط اقتصادی فعلی جهان، حضور فعال در بازار کسب و کار و موفقیت در این بازار با توجه به کاهش تدریجی حمایتهای دولتی و فروریختن انحصارات، مستلزم کیفیت بالای محصولات و خدمات در مفهوم جدید آن یعنی لحاظ نمودن خواسته های مشتری همراه با مشخصات فنی و استانداردهاست، این فرهنگ که در حقیقت زائیده شرایط رقابتی است، تواناییهایی راطلب میکند که مهمترین آنها را می توان به شرح زیر بیان نمود:
درک خواسته های مشتری و تأمین آن در کوتاه ترین زمان ممکن و با پایین ترین سطح قیمت
ارائه محصولات و خدمات با کیفیت و مورد اعتماد با در نظر گرفتن شرایط محیطی [۱] و دوام آن
پیش بینی نیازهای آتی مشتریان و پیشی گرفتن از آنها (رازانی، ۱۳۷۳، ص ۳۵).
به تدریج و با گذر زمان اهمیت موضوع حفظ و نگهداری مشتریان وفادار در صنعت بانکداری ایران بر جسته تر می گردد .تشکیل گروه های بازاریابی در بانک های دولتی و خصوصی کشور و جذب دانش آموختگان بازاریابی ضرورت بهره گیری از بازاریابی نوین را برای صنعت بانکداری کشور جهت حفظ مشتریان خود در آستانه حضور بانک های بین المللی در ایران گوشزد می کند در حال حاضر مدیران برای اداره نمودن این نوع تهدید ها لاجرم به سمت بازاریابی و مشتری مداری توجه نشان می دهند از سوی دیگر ،تغییر ساختار رقابت در صنعت بانکداری با حضور بخش خصوصی و بین المللی و عملکرد مناسب بانکداری خصوصی در داخل ،ضرورت توجه به ارزش مشتریان و وفادار نمودن و کسب رضایت انها را دو چندان میکند لذا تلاش برای حفظ سهم بازار و افزایش آن و و ارائه راهکارهای جدید به شدت مورد نیاز مدیران این صنعت می باشد .
۴-۱٫ اهداف تحقیق
این تحقیق به بررسی تاثیر ابعاد کیفی خدمات ،ارزش ادراک شده مشتری و رضایتمندی مشتری و وفاداری مشتری در نظام بانکی کشور می پردازد مشتریانی که با مراجعه به بانک و استفاده از خدمات بانکی ، برای بانک تولید درآمد می کنند . بدین لحاظ شناخت ادراک ، نظریات ، انتظارات ، و خواسته های آنان از بانک ، به منظور اصلاح و بهبود مستمر عملیات و ایجاد و توسعه خدمات منطبق با نیازهای مشتریانو تاثیر ان بر وفاداری مشتریان بسیار مهم و ضروری می باشد.
- تأثیر ابعاد کیفی خدمات ( عملکرد کارکنان، قابلیت اتکا و عوامل محسوس ) بر روی وفاداری مشتریان بانکی
- تأثیر ابعاد کیفی خدمات( عملکرد کارکنان، قابلیت اتکا و عوامل محسوس ) بر روی ارزش مشتری
- تأثیر ابعاد کیفی خدمات( عملکرد کارکنان، قابلیت اتکا و عوامل محسوس ) بر روی رضایتمندی مشتری
- ارائه ایده های خلاق برای بهبود خدمات بانکی و تاثیر و آن بر وفاداری و رضایت مشتریان
۵-۱٫ چهارچوب نظری تحقیق
شکل ۱-۱ چهارچوب تحلیلیای پژوهش حاضر را نشان میدهد.این مدل کوشیده است . بررسی رابطه میان ابعاد کیفی خدمات بر ارزش ادراک شده و رضایتمندی و وفاداری مشتریان بانکی بارانشان دهد.
قابل ذکر است فرضیه های تحقیق بر اساس این چارچوب نظری تنظیم شده اند.
بر اساس مدل زیر فر ضیه های تحقیق ارائه می شود
عملکرد کارکنان
H4
H1111
ارزش مشتری
H6
H6
H5
H4
H3
قابلیت اتکا
وفاداری مشتری
H2
H5
رضایتمندی مشتری
عوامل محسوس
مثلاً، در روایتی از ابن عباس آمده که آن دو، ساحرانی از اهالی بابل بودند.[۸۹۶]
ضحاک، Cهارُوتَ وَ مارُوتَB را «دو مرد تنومند از اهالی شهر بابل» می داند.[۸۹۷]
حسن بصری، نظری مشابه ضحاک دارد و علت آن را عدم آمورش سحر توسط ملائکه، عنوان می کند.[۸۹۸]
آیت الله معرفت پس از نقل این روایات، Cهارُوتَ وَ مارُوتَB را نام فرشته نمی داند؛ بلکه با اشاره به ریشه کلدانی این دو نام، آن را نام ماه و نام مشتری نزد کلدانیان دانسته که نزد آنها تقدس داشته است.[۸۹۹]
سپس به گفته ابن عاشور استناد می کند که او تقدس ستاره ها را ناشی از این اعتقاد دانسته که آن دو افرادی صالح و مقدّسی بودند که بعد از مرگشان به آسمان رفتند و به صورت ستاره در آمدند. بنابراین، هاروت و ماروت از عالمانی بودند که سحر را وضع نمودند. و شاید همین داستان، باعث شده که در آیه قرآن از آن دو، تعبیر به «فرشته» شود.[۹۰۰]
آیت الله معرفت نیز در تأیید گفته ابن عاشور می گوید: اینکه قرآن آن دو را فرشته نامیده، در حقیقت حکایتی از زبان یهود را بیان نموده تا به آن پاسخ داده و آنها را نفی کند.[۹۰۱]
محمد عبده در توجیه این مطلب، می گوید: «مقصود، دو مرد با ابّهت بودند که به فرشتگان تشبیه شدند، و این عادت مردم است که وقتی شخصــی را دارای صــفت های پسنــدیده می بیننــد، می گویند: او فرشته است و انسان نیست…».[۹۰۲]
مراغی هم در تفسیر خود، همین دیدگاه را در تفسیر این آیه اتخاذ نموده و توجیهی شبیه آنچه عبده بیان نموده را ذکر کرده است.[۹۰۳]
آیت الله معرفت دلیلی دیگر در صحت این تفسیر می آورد، روش قرآن، در بیان خرافه یا اعتقاد نادرست است که آن را به صورت حکایتی شرح می دهد، بدون اینکه آن را تأیید کند، مانند آنچه در باب مدت درنگ اصحاب کهف در غار، آمده: Cوَ لَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَهٍ سِنِینَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاًB[904] که آن را عطف بر Cسَیَقُولُونَ ثَلاثَهٌ رابِعُهُمْ کَلْبُهُم…B[905] نموده و این نشان گر این است که این سخن آنان در این باره بود و حدس محض می باشد.[۹۰۶]
ایشان، در این راستا به روایات ابن عباس[۹۰۷] استناد می کند که در مورد آیه این نظر را داشت.[۹۰۸]
دلیل دیگری که ایشان اضافه می کند، «عدم امکان مواجهه با فرشتگان به صورت واقعیشان» می باشد؛ چرا که آنها از سنخی می باشند که با سنخ بشر مغایرت دارد. وی در این باره می گوید:
«بعید به نظر می رسد که هاروت و ماروت دو فرشته حقیقی باشند؛ زیرا برای بشر عادی امکان مواجهه با فرشته ای که در حالت اصلیش به ملاقات انسان می آید، نیست؛ زیرا نه ملک سختی و تراکم [ناشی از مادیت] را داراست و نه انسان لطافتی روحانی [در حد فرشته] دارد».[۹۰۹]
اما، به نظر می رسد، این دلیل قابل پذیرش نباشد؛ زیرا: آنچه امکانش محال است مواجهه بشر با فرشته غیرمتمثل است؛ اما امکان رویارویی انسان با فرشته ای که متمثل در صورت انسان شده، امری ممکن می باشد. مانند آنچه در رویارویی حضرت مریم علیهاالسلام و جبرئیل رخ داد و او به صورت انسانی در برابر حضرت مریم ظاهر شد، قرآن در این باره می فرماید: Cفَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّاB[910] یا اینکه جبرئیل، بارها به صورت «دحیــه کلبی» بر پیامبرصلی الله علیه و آله، ظاهــر شده است.[۹۱۱] و نمونه های بسیار دیگری که امکان تجسم و تمثل فرشتگان را اثبات می کند.[۹۱۲]
بنابراین آیت الله معرفت، با وجود عدم تصریح به پذیرش تفسیر ابن عباس، حسن و ضحاک آنها را قابل قبـول فرض نموده است؛ زیرا تفسیــر ایشان از سوره با آنچه این صحــابیان از آیه ارائه داده اند، یکسان است و به نظر می رسد، این روایات را به منظور تأیید نظر تفسیری خود، ذکر نموده است.
فصل چهارم
اسباب نزول در روایات
صحابه و تابعان
از آنجا که حجم زیادی از روایات سبب نزول، از صحابه و تابعان روایت شده، و اهمیت این دسته از روایات غیرقابل انکار است، بررسی آن، در تفسیر علامه طباطبایی و آیت الله معرفت، ضروری به نظر می رسد:
۴-۱٫ علامه و اسباب نزول
بررسی رویکرد علامه طباطبایی، در دو بخش «نظری» و «عملی» ارائه می شود:
۴-۱-۱٫ رویکرد نظری
در این مجال به آنچه را علامه در مقام بیان تئوری و نظریه نسبت به روایات اسباب نزول اظهار داشته، عنوان می کنیم:
۴-۱-۱-۱٫ تعریف و اهمیت اسباب نزول
از دیدگاه علامه اسباب نزول یعنی: «حوادث و وقایع مرتبط با آیات و سورهای قرآن» و یا «نیازها و زمینه هایی برای روشن شدن احکام و قوانین اسلام» که باعث نزول آیه یا سوره ای می گردد.[۹۱۳]
ایشان همچنین به اهمیت، دانستن این قسم از روایات اشاره کرده و می گوید: «دانستن آنها تا اندازهاى انسان را از مورد نزول و مضمونى که آیه نسبت به خصوص مورد نزول خود به دست مىدهد، روشن ساخته و کمک می کند».[۹۱۴]
۴-۱-۱-۲٫ عوامل سستی روایات اسباب نزول
ایشان، به عواملی اشاره می کند که باعث «بدبینی» به این روایات می شود. این عوامل را می توان چند مورد دانست:
۴-۱-۱-۲-۱٫ اجتهاد راویان در نقل اسباب نزول
شاید بتـوان گفت، یکی از مهم ترین معیارهایی که باعث عدم پذیرش روایات پیرامــون سبب نزول می شود، همین عامل است.
توضیح اینکه بر خلاف علمای دیگر، که روایات سبب نزول را گزارش صرفِ راویانِ شاهد نزول می دانند، از نظر علامه همه یا اکثر این روایات، حقیقتاً سبب نزول آیه نیستند؛ بلکه راوی این آیات را با حوادثی که به نظرش منطبق بوده، «تطبیق» داده است.
ایشان، در این باره می گوید:
«آنچه در روایات اسباب نزول آمده، اگر نگوئیم همهاش، حداقل بیشترش نظریه شخصى راویان است؛ به این معنا که راویان آن احادیث غالباً حوادث تاریخى را نقل مىکنند، آن گاه یکى از آیات کریمه قرآن را که با آن حادثه مناسبتى دارد، ضمیمه نقل خود مىسازند و مردم خیال مىکنند که آیه نامبرده اصلاً درباره همان حادثه نازل شده است».[۹۱۵]
در مقامی دیگر، با اشاره به روش تلقی این گونه احادیث توسط راوی، می گوید:
«سیاق بسیارى از آنها پیدا است که راوى ارتباط نزول آیه را در مورد حادثه و واقعه به عنوان مشافهه و تحمل و حفظ به دست نیاورده؛ بلکه قصه را حکایت می کند، سپس آیاتى را که از جهت معنى مناسب قصه است به قصه ارتباط می دهد و در نتیجه سبب نزولى که در حدیث ذکر شده، سبب نظرى و اجتهادى است، نه سبب نزولى که از راه مشاهده و ضبط به دست آمده باشد».[۹۱۶]
یکی از نشانه هایی که باعث اتخاذ این نظر شده، «سیاق روایات» می باشد. همچنین، «تناقض فراوان» در روایات نقل شده از یک راوی،[۹۱۷] و حتی «سیاق آیات» مربوط به روایات اســباب نزول، نشانه های دیگری است که آنها، سبب نزول حقیقی آیه نیستند، بلکه صرفاً تطبیقی اجتهادی اند.[۹۱۸]
این گونه تطبیق توسط راویان، اثری منفی در تفسیر قرآن گذاشت؛ چرا که باعث شد، آیاتی که در سیاق یکسان بودند، تقطیع شود و نظم آن به طور کلی به هم بخورد.[۹۱۹]
۴-۱-۱-۲-۲٫ تأثیر اختلافات مذهبی و انگیزه های سیاسی
یکی دیگر از مواردی که علامه، عامل سستی روایات سبب نزول عنوان می کند، تأثیری است که اختلاف مذهبی راویان، بر لحن این روایات گذاشته و هر کدام از آنها سعی در توجیه و تأیید مذهب خود به وسیله آن روایت، نموده است.[۹۲۰]
علاوه بر این، علامه از «فضای سیاسی» هر عصر یاد کرده که باعث شده حقایق و معارف، در هاله ای از ابهام باقی بماند.[۹۲۱]
همان طور که ایشان می گوید:
«در صدر اسلام، مقام خلافت از ثبت حدیث و کتابت آن شدیداً مانع بود و هر جا ورقه و لوحى که حدیثى در آن نوشته شده بود به دســت می آوردند، توقیــف کرده می سوزانیدند و این قدغن[بودن] تا آخر قرن اول هجرى یعنى تقریباً نود سال ادامه داشت».[۹۲۲]
۴-۱-۱-۲-۳٫ شایع شدن نقل به معنا و بی مبالاتی در ضبط حدیث
نتیجه خفقان سیاسی، شیوع «نقل به معنا» در راویان می باشد که باعث بی مبالاتی در نقل و ضبط حدیث می گردد؛[۹۲۳] چرا که وقتی این روش، تــداوم یابد، ممکــن است اصــل مطلبــی که از پیــامبرصلی الله علیه و آله نقل شده بود، تغییر یابد.[۹۲۴]
علامه، در این باره می گوید:
«تغییرات ناچیز که در هر مرتبه نقل روایت پیش می آمد، کم کم روى هم تراکم نموده،گاهى اصل مطلب را از میان می برد و این معنى با مراجعه به مواردى که در یک قصه یا مطلب، روایات از طرق مختلف وارد شده است، بسیار روشن است، انسان گاهى به روایاتى بر می خورد که در قصهاى که مشترکاً به شرح آن می پردازند، هیچ جهت جامعه ندارند».[۹۲۵]
بر این اساس، این عامل نیز، در سستی روایات سبب نزول تأثیر گذاشت.
۴-۱-۱-۲-۴٫ جعل و دسّ در روایات اسباب نزول
رنگ متیلن بلو ۱۰ درصد جهت رنگ آمیزی مغز ها
۳-۷-طرز تهیه محلول ها
داروی D-AP5 در داخل سرم فیزیولوژیک ۹/۰ در صد حل شد .داروی AM930 در سرم فیزیولوژی به اضافه۱۰ درصد DMSO و همچنین GP1a در سرم فیزیولوژیک به اضافه ۲۰درصد DMSO حل گردید.
۳-۸- دستگاه بررسی حافظه( Step-Through)
دستگاه یادگیری اجتنابی مهاری (غیرفعال)[۲۹] ، مدل Step-Through، از جعبه ای تشکیل شده که به وسیله یک دیواره به دو قسمت با اندازه یکسان (۲۰×۲۰×۳۰ سانتیمتر) تقسیم می شود. درون دیوار بین دو قسمت درب گیوتینی به ابعاد ۹×۷ سانتیمتر تعبیه شده است که می توان در موقع لزوم آنرا برداشت. این دستگاه دارای بخشی سفید می باشد که کف و دیواره های آن از جنس پلکسی گلاکس سفید ساخته شده و فاقد سقف بوده که توسط نور غیر مستقیم لامپ مهتابی زرد رنگ روشن می شود. بخش دیگر دستگاه سیاه رنگ است در کف این قسمت میله های فولادی با فاصله یک سانتیمتر از هم قرار می گیرند که این میله ها توسط سیم رابطی به دستگاه استیمولاتور متصل می شوند و عمل انتقال شوک الکتریکی به حیوانات مورد آزمایش را ممکن می سازند. اتاق آزمایش باید نسبتا تاریک و بدون سر و صدا باشد(شکل ۳-۱).
شکل۳-۱:دستگاه تست حافظه Step-Though
۳-۹- حیوانها
در آزمایش ها از موش رت نر نژاد ویستار به وزن تقریبی ۲۳۰-۲۵۰ گرم استفاده می گردد. در طول آزمایش ها آب و غذای کافی در اختیار موش ها قرار می گرفت و هر سه روز یکبار قفس موشها تمیز می شد دما در حیوانخانه بین ۳±۲۲ درجه سانتیگراد متغیر بوده است. به مدت یک هفته به موشها اجازه داده می شود که خود را با شرایط حیوانخانه قبل از جراحی وفق بدهند در طول یک هفته هر روز حیوانها Handling می شدند تا در موقع آزمایش استرس ناشی از گرفتن و کار با آنها وجود نداشته باشد هر حیوان فقط یکبار استفاده می شد و در هر گروه هشت حیوان قرار داده شد. تمام آزمایش ها در طول روز انجام می شدند.
۳-۱۰- مراحل جراحی
حیوانها توسط تزریق درون صفاقی[۳۰] کتامین حیوانی[۳۱] ۱۰ درصد به میزان(m lit/kg2) بیهوش می شدند.
برای جلوگیری از سفتی عضلات در هنگام بیهوشی زایلزین با کتامین به ترتیب با نسبت ۱ به۴ قبل از تزریق مخلوط شدند. بعد از بیهوشی حیوان موهای روی سر از فاصله بین دو چشم تا دو تا گوش چیده شده و حیوان در دستگاه استریوتاکسی قرار می گرفت(در این وضعیت میله های گوشی[۳۲]در فرورفتگی مربوط به صندوق صماخی و دندانهای پیشین در داخل سوراخ میله دندانی[۳۳] جاسازی می شوند(شکل ۳-۲).
شکل۳-۲:جا انداختن سر موش در دستگاه
بر طبق اطلس پاکسینوس و واتسون میله دندانی باید در حدود ۳/۳ میلیمتر زیر صفر باشد که سطح جمجمه در داخل دستگاه کاملا افقی باشد. با پنبه آغشته به بتادین این محل ضد عفونی شده و توسط تیغ جراحی استریل یک برش از فاصله بین چشمها تا گوشها در قسمت وسط (در امتداد شیار ساجیتال میانی جمجمه) داده میشد.بعد از برش با کنار زدن پوست سر، بوسیله پنبه و الکل سفید تمام چربیهایی که بین پوست و استخوان جمجمه است کاملا برداشته میشد و پس از خشک شدن کامل سطح جمجمه دو نقطه برگما[۳۴] (محل تقاطع درز تاجی[۳۵] و درز سهمی[۳۶])، لامدا[۳۷] و خط وسط آن کاملا مشخص شود(شکل۲-۳).
با بهره گرفتن از اطلس پاکسینوس و واتسون (۱۹۸۶) مشخصات منطقه CA1 هیپوکامپ تعیین می شد (ML=±۲, AP=-3.3, V=-1.8)، چون این اعداد برای موشهای با برگما، لامدا ۹ است با بهره گرفتن از تناسب تمام اعداد مربوط به موشهای با برگما –لامدا پایین تر محاسبه می شد. بعد با بهره گرفتن از مته به دقت این مکان ها سوراخ می گردید.
بعد از این کار با بهره گرفتن از دستگاه استریوتاکسی دو کانول (Gauage 22) به طول ۸ میلیمتر در داخل سوراخهایی که قبلا توسط مته ۷/۰ ایجاد شده بود قرار می گرفت. البته این کار به طور همزمان صورت نمیگیرد اول کانول سمت چپ در مکان خود طبق نقشه قرار می گرفت. بعد بوسیله آکریل و مونومر دندانپزشکی یک سیمان که نه خیلی سفت باشد و نه خیلی شل درست کرده و در کنار کانول قرار داده می شد که دور تا دور آنرا فرا گیرد و لازم است سیمان کاملا سفت شود(شکل ۳-۳و۳-۴)
شکل۳-۳:قرار دادن کانول اول در محل خود
شکل۳-۴:ریختن سیمان در اطراف کانول اول
بعد از اینکه سیمان کاملا سفت شد کانول دیگر را در جای خود قرار داده و با ریختن سیمان در اطراف کانول و تمام سطح جمجمه هر دو کانول محکم به سطح جمجمه اتصال داده می شوند(شکل۳-۵).
شکل ۳-۵:گذاشتن کانول دوم و پرکردن آن با سیمان دندان پزشکی
این کانولها یک میلیمتر بالاتر از منطقه CA1 هیپوکامپ هستند. برای جلوگیری از بسته شدن کانولها یک سیم نازک استریل شده را در داخل کانولها قرار داده میشد تا از مسدود شدن کانولها در طول آزمایش جلوگیری کند. بعد از جراحی و قبل از تزریق درون مغزی دارو داخل کانولها به حیوان ۵ تا ۷ روز استراحت[۳۸] داده میشد تا استرس و تخریب بافتی احتمالی که توسط جراحی صورت گرفته است از بین برود و حیوان به حالت عادی خود برگردد.
۳-۱۱- تزریق درون مغزی دارو
برای تزریق دارو از کانول ۲۷ گیج دندانپزشکی به طول ۹ میلیمتر استفاده شد که یک میلیمتر بزرگتر از کانول راهنما است و دقیقا به CA1 رسیده ولی به آن آسیب نمی زند. این سر سوزن توسط چسب قطره ای به کت دان تیوپ[۳۹] نوزاد اندازه ۴ متصل میشد. برای تزریق از سرنگ هامیلتون ۲ میکرولیتر استفاده شد و مراحل تزریق به این ترتیب بود که بعد از برداشتن سیم داخل کانول راهنما، سر سوزن ۲۷ دندانپزشکی را در داخل کانول راهنما ۲۲ قرار داده و در هر کانول ۵/۰ میکرولیتر از دارو را به مدت ۶۰-۹۰ ثانیه تزریق میشد این زمان بدین منظور است که دارو در مغز وارد شده و از کانول راهنما بیرون نیاید و در مجموع به هر موش ۱ میکرولیتر دارو درون مغزی تزریق می شود. در طول تزریق به حیوان اجازه داده میشود بدون هیچ استرسی آزادانه حرکت کند شکل(۳-۶).
شکل (۶-۳): تزریق داخل مغزی(i.c.v.) دارو به وسیله سرنگ هامیلتون
۳-۱۲- تستهای رفتاری
روش اجتنابی مهاری برای بررسی حافظه در موشهای آزمایشگاهی در دو روز پشت سر هم انجام می شود. روز اول یا روز آموزش[۴۰] شامل آموزش دادن حیوانها در دستگاه می باشد و روز دوم، روز آزمون[۴۱] یا تست کردن میزان حافظه ی حیوانهای آموزش دیده است.
۳-۱۲-۱ مرحله آموزش
در روش اجتنابی مهاری مدل Step-Throuth ، هر حیوان به آرامی در بخش روشن دستگاه قرار می گیرد و به مدت ۵ ثانیه به آن اجازه داده می شود که در این قسمت بمانند تا با آن آشنا شوند. بعد از گذشت ۵ ثانیه درب گیوتینی باز شده و به حیوان اجازه داده می شود از این قسمت وارد قسمت سیاه شود بلافاصله بعد از ورود حیوان به خانه سیاه درب گیوتینی بسته شده و ۱۰ ثانیه به حیوان فرصت داده می شود تا با محیط مذکور آشنا شود بعد از ۱۰ ثانیه به آرامی حیوان به قفس نگهدارنده برگردانده می شود. با توجه به تمایل ذاتی حیوانها برای ورود به بخش تاریک، بعد از مدتی زمانی اندک موش از بخش روشن وارد بخش تاریک دستگاه می شود. موشهایی که بیشتر از ۱۲۰ ثانیه در ورود به بخش تاریک تاخیر داشته باشند از ادامه آزمایش حذف می شوند.پس از گذشت ۳۰ دقیقه این حیوان دوباره به بخش سفید دستگاه منتقل شده و بعد از ۵ ثانیه درب گیوتینی باز شده تا حیوان وارد بخش تاریک شود. با ورود حیوان به بخش تاریک، درب گیوتینی پشت سرش بسته شده و حیوان تحریک الکتریکی با شدت یک میلی آمپر و به مدت ۳ ثانیه، که توسط استیمولاتور به میله های فولادی کف بخش تاریک منتقل می شود، را دریافت می کند. با توجه به بسته بودن سقف این بخش حیوان نمی تواند از شوک الکتریکی اجتناب کند(شوک اجتناب ناپذیر). ۲۰ ثانیه بعد از پایان تحریک حیوان از دستگاه خارج شده و به قفس نگهداریش منتقل می شود. پس از گذشت ۲ دقیقه مرحله دوم آموزش روش موش شوک گرفته انجام می شود در این مرحله موش مانند دفعات قبل به خانه سفید دستگاه منتقل شده و درب گیوتینی باز می شود و میزان تاخیر ورود به بخش تاریک ثبت می گردد. چنانچه موش به میزان ۱۲۰ ثانیه در ورود به بخش سیاه تاخیر داشته باشد اصطلاحا یادگیری موفق[۴۲] برایش ثبت می گردد و از دستگاه خارج شده بلافاصله تزریق بعد از آموزش۱ را دریافت می کند. اما اگر موش در ورود به بخش تاریک کمتر از ۱۲۰ ثانیه تاخیر داشته باشد، پس از ورود به بخش تاریک درب گیوتینی بسته پشت سرش بسته شده و برای بار دوم شوک دریافت می کند و پس از خارج کردن آن از دستگاه و گذشت ۲ دقیقه دوباره مورد امتحان قرار می گیرد. در صورت کسب یادگیری موفق از دستگاه خارج شده و تزریق بعد از آموزش را دریافت می کند. حداکثر آموزش برای هر موش سه بار در نظر گرفته می شود.
شکل ۳-۷:با باز شدن درب گیوتینی بین محفظه سفید و سیاه موش وارد قسمت سیاه شده و شوک دریافت می کند.
۳-۱۲-۲- مرحله آزمون یا بررسی حافظه
مرحله آزمون ۲۴ ساعته بعد از مرحله آموزش انجام می شود. در جلسه آزمون تحریک الکتریکی انجام نمی شود. برای بررسی حافظه، هر موش بعد از دریافت تزریق قبل از آزمون همانند روز اول در بخش روشن دستگاه قرار می گیرند، درب گیوتینی بعد از ۵ ثانیه باز شده و زمان تاخیر حیوان در ورود به بخش تاریک دستگاه بعنوان معیاری برای بررسی میزان حافظه در نظر گرفته می شود. بیشترین مقدار تاخیر برای ورود به بخش تاریک ۳۰۰ ثانیه در نظر گرفته می شود. موشی که به خاطر می آورد که در بخش تاریک دستگاه شوک گرفته است و می تواند تمایلش را برای ورود به بخش تاریک مهار کند و از ورود به آن اجتناب کند(روش اجتناب مهاری)، تاخیرش در ورود به بخش تاریک، نسبت به آنچه که در روز آموزش مشاهده شده، به طور قابل توجهی افزایش می یابد و اصطلاحا حافظه ی بهتری دارد.
۳-۱۳- تیمار های دارویی و آزمایشهای انجام شده
۳-۱۳-۱- آزمایش شماره ۲: بررسی تاثیر تزریق پس از آموزش AM630 بر روی حافظه ی اجتنابی مهاری (نمودار Dose response)
گروه اول : گروه شم جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار (µl/rat 1) سالین را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه دوم: گروه شم جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار (۱ µl/rat) حامل(DMSO 10درصد) را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه سوم: گروه تجربی جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار µl/rat) AM630(1 با غلظت۵۰ ng/µl را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه چهارم: گروه تجربی جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدارµl/rat) 1)AM630 با غلظت ng/ µl 75 را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه پنجم: گروه تجربی جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار AM630(1µl/rat)با غلظت ng/µl 100 را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه ششم: گروه تجربی جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار ( AM630(1µl/rat)با غلظت ۱۲۵ng/µl را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
۳-۱۳-۲- آزمایش شماره ۳: بررسی تاثیر تزریق پس از آموزش GP1a بر روی حافظه ی اجتنابی مهاری (نمودار Dose response)
گروه اول : گروه شم جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار (µl/rat 1) سالین را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه دوم: گروه شم جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار (µl/rat 1) حامل(DMSO 20 درصد) را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه سوم: گروه تجربی جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار (۱µl/rat GP1a(با غلظتµl 50 ng/را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه چهارم: گروه تجربی جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار µl/rat) GP1a(1 با غلظت ng/µl 75را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه پنجم: : گروه تجربی جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار (GP1a(1µl/rat با غلظت ۱۰۰ ng /µl را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه ششم: : گروه تجربی جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار (GP1a(1µl/rat با غلظت /µl 125 ngرا به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند..
۳-۱۳-۳- آزمایش شماره ۳: بررسی تاثیر تزریق پس از آموزش D-AP5 بر روی حافظه ی اجتنابی مهاری (نمودار Dose response)
گروه اول : گروه شم جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار ( µl/rat 1) سالین(حامل) را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه دوم: گروه تجربی جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار( (۱µl/rat D-AP5 با غلظت / ۰.۲۵µg/ µL را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
گروه سوم: گروه تجربی جراحی شده و بلافاصله بعد از آموزش مقدار D-AP5(1µl/rat) با غلظت ۰.۰۵µg /µl را به صورت درون مغزی (Intra-CA1) دریافت می کنند.
c14/0 ۱۱/۶
c14/0 ۲۲/۶
۲۰ درصد
ab02/0 ۹۲/۲
c01/0 ۴۱/۳
d12/0 ۰۱/۴
c02/0 ۳۲/۴
d08/0 ۸۴/۵
c09/0 ۹۷/۵
۴۰ درصد
b04/0 ۸۰/۲
d07/0 ۸۵/۲
e02/0 ۵۲/۳
c11/0 ۰۸/۴
e014/0 ۸۸/۴
d14/0 ۴۸/۵
میانگین انحراف معیار۳=n
حروف کوچک مشترک(در هر ستون) نشان از عدم تفاوت معنی دار و حروف مختلف کوچک وجود تفاوت معنی دار در تیمارهای مختلف
باکتریهای سرمادوست گرم منفی، گروه اصلی میکروارگانیزم های مسئول فساد ماهی تازه نگهداری شده به صورت سرد هستند(گرام و هوس، ۱۹۹۶)[۲۰۵]. بار باکتریایی مجاز برای سایکروتروفیکهای هوازی(سرمادوگرا) log CFU/g7 گزارش شده است(گیمینز و همکاران، ۲۰۰۲)[۲۰۶]. باکتریهای سایکوتروفیک و عمدتا گونه های سودوموناسها، آنزیمهای لیپاز و فسفولیپاز را تولید میکنند که سبب افزایش اسید چرب آزاد می شوند(کوموداوالی و همکاران، ۲۰۰۸)[۲۰۷]. کوموداوالی و همکاران (۲۰۰۸) در مطالعه ای نشان دادند که تیمار کردن با عصاره چای سبز در بازدارندگی از سودوموناس ها به همان اندازه که سبب کاهش سطوح آمین های بیوژن شود مفید است ۰مطابق جدول(۴-۹) شمار باکتری های سرماگرا با افزایش زمان نگهداری افزایش پیدا کرد، به طوری که این فزایش در نمونه شاهد شدت بیشتری را به خصوص در انتهای دوره نگهداری نشان داد و مقدارش به۳۵/۷ رسید که بیشتر از حد مجاز مصرفی می باشد. در حالی که در سایر تیمار های مورد مطالعه به خصوص تیمار ۲۰ و۴۰ درصد این مقدار به طور معنی داری(۰۵/۰P<) کمتر از حد مجاز بود. که نشان دهنده تاثیر معنی دار عصاره چای سبز به کار برده شده به عنوان آنتی باکتریال میباشد. با توجه به مقایسه بین تیمارهای مختلف نتایج کمترین مقدار بار باکتریهای سرماگرا در انتهای دوره را در نمونه های ۲۰ و ۴۰ درصد عصاره به ترتیب با مقادیر ۹۷/۵ و ۴۸/۵ مشاهده شدو مطابق جدول۴-۹) افزایش باکتریهای سرمادوست در طول زمان نگهداری در تیمارهای مختلف معنی دار(۰۵/۰P<) بود که با نتایج به دست آمده توسط ماکسیز و همکاران(۲۰۰۹) و سالام(۲۰۰۶)[۲۰۸] در مطالعه بر روی ماهی قزل آلای رنگین کمان و ماهی آزاد اقیانوس آرام مطابقت دارد. در مطالعه کوموداوالی و همکاران (۲۰۰۸) گوشت قرمز تیمار شده با عصاره چای سبز در شرایط نگهداری هوازی در دمای ۲۵ درجه سانتی گراد نسبت به تیمار شاهد به طور معناداری دارای شمار سودوموناس کمتری بود( p<0/05). به طوری که در نمونه شاهد میزان شمار کل سودوموناس ها در پایان روز دوم نگهداری به log cfu/g 44/9 رسید در حالی که در نمونه تیمار شده با عصاره چای سبز این میزان در انتهای روز چهارم نگهداری به log cfu/g98/5 رسیدکه در محدوده مجاز قرار داشت. در مطالعه تیزیکاز و همکاران (۲۰۰۷)[۲۰۹] میزان شمار باکتریهای سودوموناس در دو گونه از تون ماهیان طی ۱۲روز نگهداری در یخ به طور معنی داری افزایش یافت گرچه که در انتهای دوره از میزان مجاز فراتر نرفت. در مطالعه چایتری و همکاران [۲۱۰]۲۰۰۴ در مدت ۱۸ نگهداری ماهی کامل قزل آلای رنگین کمان در یخ شمار باکتری های سودوموناس در انتهای دوره نگهداری به میزان log cfu/g 6 رسید.
۴-۳-۳ مقادیر انتروباکتریاسه[۲۱۱]
مقادیر باکتریهای انتروباکتریاسه در جدول شماره (۴-۹) نشان داده شده است. نتایج حاصل از مقایسه میانگینها نشان داد که با گذشت زمان در تمامی تیمارها مقادیر باکتریهای انتروباکتریاسه افزایش یافته که البته این افزایش در تیمار کنترل شدیدتر بود، به طوریکه در انتهای دوره بیشترین بار باکتریایی () را داشت. در مقایسه تیمارهای مختلف با تیمار شاهد از زمان ۴ دوره نگهداری به بعد اختلاف معنی داری ( p<0/05) مشاهده شد. در مقایسه تیمارهای مختلف حاوی درصد های مختلف عصاره در فیلم بسته بندی تیمار ۴۰ درصد دارای کمترین میزان بار باکتریایی ()بود.
جدول۴-۹٫ مقادیر باکتری های انتروباکتریاسه برای تیمارهای مختلف نسبت به زمان برحسب log cfu/g
تیمار
زمان نگهداری(روز)
۰
۴
۸
۱۲
۱۶
۲۰