ملاحظه به رفتار انسانی مدیر با کارکنان بر میگردد (خاکسار، ۱۳۸۱).
مکلری و هنسلی (۱۹۷۳)، جو سازمانی را جنبه کیفی روابط بین افراد در یک سازمان تعریف میکنند که بستگی به درک فرد از کار و مقام و دیگر اعضاء در سازمان دارد. این ادراکات عمدتاً به وسیله مشارکت افراد در سازمان تعیین میشود و مجموعه رفتار آنها روابط کاری افراد را به وجود میآورد (شیرازی، ۱۳۷۳، ۱۵۶).
لیتوین واسترینجر در پژوهشی دیگر نشان دادند که شیوه رهبری از عواملی است که در جو سازمانی تأثیر دارد. آنان موسسات آموزشی متفاوتی را بررسی کردند که رهبران هر یک از آنها به شیوه متفاوتی آموزش دیده بودند. به طور مثال، در موسسه “ الف” رهبر سختگیرتر بود و بر حفظ نظم تأکید داشت و از عملکرد ضعیف انتقاد میکرد؛ اما موسسه “ ب” بر ا یجاد جو غیر رسمی و دادن پاداش وجایزه تأکید میورزید. آنها به این نتیجه رسیدند که کارمندان هر موسسه به روشنی با اثرهای متفاوت ناشی از فضای سازمانی کنار آمدهاند افراد موسسه “ الف” احساس میکردند سازمانشان “غیر حامی” و بسیار ساختاری است؛ اما افراد موسسه “ ب” احساس میکردند سازمانشان دارای ساختار محدود است ونوآوری و نواندیشی را تشویق میکند بدین ترتیب یک رهبر میتواند بر جو سازمانی موسسه خود تأثیر عمیقی داشته باشد.
تاگیوری (۱۹۷۸) جو سازمانی را متشکل از چهار بعد میداند: بوم شناسی، محیط، سیستم اجتماعی و فرهنگ.
الف: بوم شناسی؛ عبارت است از عوامل فیزیکی و مادی در سازمان مثل تسهیلات و شرایط ساختمان.
ب: محیط؛ بعد اجتماعی سازمان است مثل نژاد، قومیت، روحیه و انگیزش.
ج: سیستم اجتماعی؛ به سازمان و ساختار اداری سازمان اشاره دارد مثل ساماندهی و تصمیمگیری.
د: فرهنگ؛ به ارزشها و اعتقادات و هنجارها و طرز تفکر افراد در سازمان اشاره دارد (اعتمادی اهری، ۱۳۸۵، ۱۴۵).
مارشال پول[۱۰] (۱۹۶۸) جو سازمانی را به صورت زیر خلاصه کرده است :
جو سازمانی مورد توجه واحدهای بزرگ سازمان قرار گرفته و خصوصیات کل سازمان یا فرد واحدهای
مهم آن را توصیف میکند.
جو سازمانی به توصیف یک واحد سازمانی میپردازد و نیز نشان دهنده واکنشهای هیجانی افراد نسبت
به سازمان است.
جو سازمانی از عملیات روزمره سازمانی که برای خود سازمان و اعضای آن مهم است بدست میآید.
جو سازمانی بر رفتار و نگرش اعضاء تأثیر میگذارد (دشمنزیادی، ۱۳۷۴).
۲-۲-۳ عوامل موثر بر جو سازمانی :
ساختار، تکنولوژی، محیط خارجی، خطمشیها، سازماندهی کارها، ارتباطات بین اشخاص، بعد اجتماعی سازمان و اقدامات مدیریتی بر جو سازمان تأثیر مهمی دارند (عسکریان، ۱۳۸۳، ۶۲-۶۳).
-
- ساختار سازمان
از جمله عوامل ساختاری موثر بر جو، اندازه های سازمان است در سازمانهای وسیع، بین مدیریت مرکز و واحدهای تابعه، انزوای غیر قابل انکار وجود دارد لذا با ایجاد مکانیسمهایی شبکه های ارتباطی را بهتر تعبیه میکند.
-
- سازماندهی کار
در سازمانهای کوچکتر، محیط بازتر و پر اعتمادتر است و جو دوستانهتری وجود دارد و استفاده بهتر از زمان ایجاب میکند که زمان کاری در سازمان از طریق برنامهریزیهای ساعتی، روزانه و هفتگی، کنترل شود. این عمل در کارمند، احساس انجام اموری را که باید در زمان های خود انجام دهد، به وجود میآورد.
-
- ارتباطات
از طریق ارتباط، بعضی از کارکنان نسبت به محیط کار، نگرشی مثبت پیدا میکنند. میتوان مقوله های ارتباطی بین کارکنان را که در مطلوب ساختن جو سازمانی موثر است، به قرار ذیل است:
-
- برانگیختن احساسات کارکنان دارای مسایل شخصی
-
- جلب کننده همکاران یک واحد نسبت به یکدیگر
-
- ایجاد روحیه کمک و احترام نسبت به یکدیگر
-
- بعد اجتماعی:
کیفیت جو سازمانی با عواملی مختلفی چون ثبت وقایع ز ندگی نیروی انسانی، سالروز ازدواج، تولد و مرگ عزیزان، بزرگ داشت چنین روزهایی از طرف همکاران سازمانی موجب بالا رفتن کیفیت کاری در سازمان میگردد (عسکریان، ۱۳۸۳، ۶۲-۶۳).
-
- تکنولوژی :
طبق مطالعات برنز و استاکر (۱۹۶۱) تکنولوژهای متنوع موجب ارتباطات بازتر، اعتماد، خلاقیت و پذیرش مسئولیت فردی در انجام کار میشوند.
-
- محیط خارجی:
تحولات محیطی میتواند بر جو سازمان موثر باشد، برای مثال در شرایط سخت اقتصادی سازمانها ممکن است مجبور شوند عدهای از کارکنان خود را بر کنار کنند و این احتمالاً موجب میشود آنها احساس کنند جو تهدید آمیز و غیر حمایتی است.
-
- خطمشیها و اقدامات مدیریت :
که تأثیر آن بر جو مورد تایید است، برای مثال معلوم شده که ارائه باز خورد استقلال فردی و هویت بخشی به شغل موجب احساس مسئولیت اعضاء در دستیابی به اهداف گروهی و سازمانی میشود که این موجب ایجاد جو موفقیتآمیز میشود (شیروی، ۱۳۸۰).
شکل ۲-۱: عوامل موثر بر جو سازمانی (شیروی، ۱۳۸۰، ۵۵)
۲-۲-۴ روش های بهبود جو سازمانی
-
- ایجاد انگیزه و انگیزش در کارکنان و کارکنان
-
- توجه به شخصیت و انتظارات کارکنان و کارکنان
-
- مشارکت دادن کارکنان در تصمیمگیریهای امور سازمانها
-
- احترام گذاشتن به کارکنان و دیگر کارکنان سازمان
-
- ایجاد حس اعتماد در کارکنان و کارکنان نسبت به خود
- اعتماد و اطمینان قایل شدن به کارمندان و کارکنان