- عمیات امام مهدی ( عج ) در غرب سوسنگرد که به آن اشاره کردیم
- عملیات قوچ سلطان در منطقه مریوان
( از این عملیات به بعد وارد سال ۱۳۶۰ هجری شمسی میشویم )
- عملیات در ارتفاعات ذیل در منطقه ایلام
- عملیات حضرت مهدی ( عج ) در منطقه غرب دزفول
- عملیات امام مهدی ( عج ) در منطقه شوش
- عملیات بازی دراز در منطقه سر پل ذهاب
- عملیات آزادسازی تنگه حاجیان در منطقه گیلان غرب
- عملیات شیخ فضل الله نوری در منطقه آبادان
- عملیات امام علی ( ع ) روی تپه های الله اکبر
- عملیات آزادسازی ارتفاع و روستای کاوه زهرا و ارتفاع موسوک در منطقه پاوه
- عملیات ایذایی در منطقه دهلران – چیلات (درودیان،۱۳۹۱: ۴۱)
همچنین در حین انجام عملیات های محدود زمینی توسط نیروهای مردمی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عملیات هوایی بزرگی توسط نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران طرح ریزی و عملیاتی شد که شاید در تاریخ جنگ های هوایی بی نظیر باشد. نیروی هوایی برای نخستین بار طرح یک حمله هوایی به دورترین پایگاه هوایی ارتش عراق در ۵۰ کیلومتری مرز اردن را برنامه ریزی کرد. ” این پایگاه الولید نام داشت، از مجموعه ی سه پایگاه هوایی به نام اچ ۳ تشکیل میشد".(علایی،۱۳۹۱: ۳۰۷) این عملیات در روز ۱۵فروردین ماه سال ۱۳۶۰ با حضور هشت فروند هواپیمای فانتوم اف ۴ و دو هواپیمای بوئینگ سوخت رسان ۷۴۷[۲۰۳] از پایگاه هوایی همدان آغاز شد. با وجود اینکه از پایگاه هوایی همدان ده دقیقه بیشتر تا بغداد پایتخت عراق زمان بیشتر برای هواپیماهای جنگنده لازم نبود و این امر پاشنه آشیل ارتش عراق محسوب میشد، اما این بار این مسیر برای اجرای عملیات انتخاب نشد. آنها بر روی دریاچه ارومیه سوخت گیری کردند و از طریق مناطق شمالی عراق خود را به این پایگاه رساندند و آن را بمباران کردند. آنها توانستند ۴۸ فروند بالگرد و هواپیمای نیروی هوایی ارتش عراق را مورد اصابت قرار بدهند که بعضی از آنها منهدم شدند. در اثنا بازگشت هواپیماها به کشور، دو فروند سوخت رسان در فرودگاه سوریه به عنوان هواپیمای باری فرود آمدند و سپس به سمت آسمان ایران پرواز کردند و توانستند به موقع سوخت به جنگنده های در حال بازگشت از ماموریت برسانند. این اولین و آخرین بار نبود که صدام حسین و نیروی هوایی ارتش عراق از آسمان ضربه میخورد. در طول هشت سال جنگ تحمیلی نیروی هوایی ارتش توانست ضربات مهلکی را بر پیکر ارتش عراق وارد کند. همچنین اسراییل نیز یک بار پس از حمله نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به تاسیسات اتمی عراق، یک عملیات شمشیر سوزان که اوسیراک[۲۰۴] لقب گرفت را طی یک عملیات هوایی به نام اپرا به تاسیسات اتمی عراق طرح ریزی و اجرا کرد تا خطر دستیابی صدام به سلاح اتمی را از بین ببرد.
۴-۱-۱۲.هیئت های صلح
باز هم در سال ۱۳۶۰ هیئت صلحی متشکل از کشورهای عضو سازمان غیر متعهد ها وارد ایران شدند و با مقامات کشور ایران دیدار کردند اما باز هم راه به جایی نبردند. همچنین در روز ۳۱ خرداد نیز دوباره آقای اولاف پالمه که علاقه زیادی برای پایان دادن به جنگ از خود نشان میداد به ایران سفر کرد و با آقای هاشمی رفسنجانی، رییس مجلس سابق ایران دیدار کرد.(هاشمی،۱۳۸۶: ۱۴۱)
در اواخر سال ۱۳۶۰ و پس از عملیات های ثامن الائمه و طریق القدس بود که آقای اولاف پالمه طرح صلح جدیدی را به ایران ارائه داد. اما بار دیگر به دلیل اختلاف نظر میان مقامات ایران و مواد طرح های ایشان، مذاکرات به نتیجه مشخصی دست نیافت. در اسفند ماه سال ۱۳۶۰ بود که روسای جمهور گینه، پاکستان، بنگلادش و نخست وزیر ترکیه و دبیرکل سازمان کنفراس اسلامی به تهران سفر کردند و خواستار پذیرش آتش بس شدند و از طرف صدام حامل پیامی بودند. صدام به انها گفته بود پس از پذیرش آتش بس، مذاکرات درباره اروند رود شروع میشود و سپس نیروهای عراقی از خاک ایران خارج خواهند شد. اما بار دیگر ایران شروط قبلی خود به علاوه بازگشت اسیران به کشور را مطرح کرد.
۴-۱-۱۳.عملیات فرماندهی کل قوا
در کنار عملیات های موفق ایران از انتهای اسفند ماه که شروع تحولات در استراتژی نظامی بود و راهبرد فرصت ندادن به دشمن جایگزین واگذاری زمین و خریدن زمان شده بود، تا خرداد ماه سال ۱۳۶۱ تحولات سیاسی نیز در تهران پایخت ایران به سرعت در حال انجام بود. نیروهای انقلابی با بنی صدر درگیر شدند و تحرکات سازمان مجاهدین خلق و بنی صدر باعث شد آشوب های خیابانی در تهران به منتهی الیه خود برسد. امام خمینی در تاریخ بیست خرداد ماه سال ۱۳۶۰ طی نامه ای به ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا خبر داد. پس از عزل وی از این منصب، فشار درباره کفایت سیاسی بنی صدر در مجلس شورای اسلامی ایران زیاد میشود. در نهایت در روز ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۰ با رای ۱۷۷ نماینده مجلس ایران، عدم کفایت سیاسی بنی صدر احراز شد[۲۰۵] و او از مقام ریاست جمهوری نیز خلع شد. در همان روز دکتر مصطفی چمران نیز به شهادت رسید و ضربه بزرگی به ایران وارد شد.
اما عملیات فرماندهی کل قوا از آن جهت دارای اهمیت است که یک روز پس از عزل بنی صدر توسط پاسداران مستقر در دارخوین انجام شد. این عملیات هشت روز به طول انجامید و برای نخستین بار در این عملیات همزمان با تک، برای پدافند از منطقه تصرف شده، شبانه خاکریز زده شد، از این رو با وجود واکنش های شدید عراقی ها، منطقه آزاد شده تثبیت گردید. این عملیات هشت روز به طول انجامید حدود صد تن از نیروهای سپاه به درجه شهادت نائل شدند. همچنین لازم به ذکر است نام این عملیات بنا بر پیشنهاد فرمانده سپاه خوزستان فرمانده کل قوا – خمینی روح خدا نام گذاری شده بود. نبردهای محدود در این مدت توانسته بود بیست درصد از مناطق اشغالی کشور را بازگرداند و اعتماد به نفس رزمندگان را دوچندان کند. عملیات های شهید چمران، تپه ۳۳۲ و عملیات شهیدان رجایی و باهنر نیز در مرداد ماه و شهریور ماه همان سال انجام شد.(رشید،۱۳۹۱: ۴۰)
۴-۲.تحولات ۹ ماه پایانی سال ۱۳۶۰ هجری شمسی
تحولات شکل گرفته در نه ماهه پایانی سال ۱۳۶۰، این سال را به یکی از مهمترین و حساس ترین برهه های تاریخ جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده است. برکناری ابوالحسن بنی صدر در خرداد ماه باعث تحول در جنگ و آغاز رویکرد جدید در مقابله با ارتش رژیم بعث عراق شد.” در حقیقت استراتژی نظامی، فرماندهی میدان نبرد، سازمان عمل کننده، طرح ریزی و تاکتیک های بکار گرفته شده تغییر کرد و اندیشه های کلاسیک با روحیه انقلابی درهم آمیخته شد".(همان،۱۳۹۱: ۴۴) در این موقعیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در زمان فرماندهی بنی صدر بر نیروهای مسلح دچار ناملایمات های فراوان شده بود با انتصاب محسن رضایی در تاریخ بیستم شهریور ماه به فرماندهی خود به سطح مطلوبی از انسجام رسید. محسن رضایی پنجمین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران بود که به جای مرتضی رضایی انتخاب شده بود. قبل از مرتضی رضایی عباس آقا زمانی ملقب به ابوشریف، عباس دوزدوزانی و جواد منصوری فرماندهی سپاه را بر عهده داشتند. ” با انتصاب محسن رضایی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که تا آن روز بیشتر توان خود را معطوف به مسائل فرهنگی و امنیتی کرده بود، گرایش به سمت نظامی گری را به صورت جدی آغاز کرد و ضمن گسترش سازمان رزم خود، استعداد گردان های مستقل را تا سطح تیپ[۲۰۶] افزایش داد و امکان جذب نیروهای داوطلب بسیجی را فراهم آورد."(همان،۱۳۹۱: ۴۴)
پس ازخروج ابوالحسن بنی صدر به همراه مسعود رجوی[۲۰۷] از ایران، شهید محمد علی رجایی در انتخابات دوم مرداد ماه سال ۱۳۶۰ رییس جمهور ایران اسلامی شد و شهید محمد جواد باهنر را به عنوان نخست وزیر انتخاب کرد اما دیری نپایید که در حادثه بمب گذاری در ساختمان نخست وزیری در هشتم شهریور ماه همان سال به شهادت رسیدند. موج تازه ای از خشونت و ترور در ایران توسط سازمان مجاهدین خلق آغاز شده بود که به سادگی به پایان نمیرسید.
با انتخاب آیت الله خامنه ای و نخست وزیری مهندس میرحسین موسوی فاز جدیدی از قرار گرفتن دولت در موضوع جنگ شکل گرفت چنان که در دهه های بعدی از این دولت به عنوان دولت جنگ و از میرحسین موسوی به عنوان نخست وزیرهشت سال دفاع مقدس یاد شد.
همچنین با تغییر بنی صدر لزوم تحول در سطح فرماندهی ارتش نیز محتمل به نظر میرسید. بنی صدر توانسته بود با کمک عوامل خود در نیروی هوایی از ایران خارج بشود لذا در ۱۶ مرداد ماه سال ۱۳۶۰ کلیه فرماندهان پایگاه های هوایی و تعدادی از مسئولین آن تعویض شدند. شهید جواد فکوری به عنوان فرمانده و سرهنگ معین پور به عنوان جانشین ایشان انتخاب شدند. همچنین در نیروی زمینی ارتش، سرهنگ علی صیاد شیرازی به فرماندهی غرب نیروی زمینی ارتش یعنی لشکر ۶۴ رسید و از این به بعد شاهد فصلی نو در تاریخ همکاری سپاه و ارتش شاهد هستیم.
سقوط هواپیمای حامل فرماندهان ارشد نظامی در هفتم مهر ماه و شهادت امیران فکوری، نامجو و فلاحی ضرورت این تحول در ارتش قطعی شد. یکی از بدترین اتفاقات سال ۱۳۶۰ سقوط هواپیمای سی ۱۳۰ مورد اشاره است که علاوه بر از دست دادن امرای ارتش، موجب به شهادت رسیدن محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهرو یوسف کلاهدوز قائم مقام وقت سپاه شد.
پس از فاجعه سقوط هواپیما سرهنگ علی صیاد شیرازی به مقام فرماندهی نیروی زمینی ارتش نائل شد که این امر خود یکی از اتفاقات مبارک آن سال بود زیرا روند همکاری سپاه و ارتش وارد مرحله سازنده و جدیدتری شد و توانست تاثیر بسزایی در روند جنگ بر جای بگذارد. استان خوزستان برای ایران دارای اهمیت فراوانی بود. زیرا بار سیاسی - اقتصادی برای کشورداشت و آزادسازی مناطق اشغالی آن میتوانست جنگ را به سوی خاتمه یافتن ببرد. همچنین خوزستان به دلیل قرار گرفتن در کنار خلیج فارس، منطقه ژئوپلیتیکی حساسی به شمار میرفت چنان که اگر صدام خوزستان را تصرف میکرد به راحتی میتوانست به کشورهای دیگر حمله ور بشود. ” ارتش عراق که در مناطق وسیعی زمین گیر شده بود، به همان وسعت نیز نیروهای ایرانی را درگیر پدافند کرده بود، لذا در انتخاب مناطق عملیاتی اهدافی تعیین میشد که علاوه بر آزادی زمین، متضمن آزادی نیرو از خطوط پدافندی نیز باشد."(همان،۱۳۹۱: ۴۴) ظهور تفکر خلاق عملیاتی در کنار استفاده از تجربه گرانسنگ سال ابتدایی جنگ و همچنین همکاری مشترک سپاه و ارتش باعث گردید تغییر در استراتژی نظامی ایران پدید بیاید و این نکته ای بود که از دید دشمن دور مانده بود.
به جرات میتوان ادعا کرد نیمه دوم سال ۱۳۶۰ که امتداد آن تا سوم خرداد ۱۳۶۱ به طول می انجامد پر افتخارترین دوره تاریخی جنگ برای ایرانیان است. از مهر ماه سال ۱۳۶۰ تا خرداد ماه سال ۱۳۶۱ چهار عملیات بزرگ و سرنوشت ساز شکل گرفت. نکته مهم در این عملیات ها زنجیره ای بودن و بهم پیوستگی آنان بود به این معنا که اجرای هر کدام از عملیات های بزرگ به موفقیت عملیات قبلی بستگی داشت و به همین دلیل ترتیب ترکیب و توالی آن ها بسیار مهم بود. این چهار عملیات تماما در سرزمین های جنوبی درگیر با عراق شکل گرفت. در این عملیات ها به ترتیب ۱۳۰ کیلومتر مربع، ۶۵۰، ۲۵۰۰ و ۵۳۸۰ کیلومتر مربع از خاک ایران آزاد شد. امیر موسوی قویدل[۲۰۸] از فرماندهان وقت ارتش جمهوری اسلامی اعلام میدارد که در قرارگاه مرکزی دو اکیپ تشکیل شد که یکی از آنها مسئول طرح ریزی عملیات طریق القدس شد و دیگری همزمان طراحی عملیات فتح المبین را آغاز کرد. در حقیقت عملیات طریق القدس انجام نشده بود که عملیات فتح المبین در حال طراحی بود. هنوز عملیات فتح المبین نیز آغاز نشده بود که اطلاعات جامع از منطقه عملیاتی بیت المقدس به دست آمده بود.(همان،۱۳۹۱: ۴۴)
۴-۲-۱.عملیات ثامن الائمه
نخستین عملیات از سلسله عملیات های چهارگانه ثامن الائمه نام داشت که در شمال آبادان به منظور شکستن حصر آبادان شکل گرفت. “ثامن الائمه نقطه عطفی در تاریخ جنگ بود. این عملیات از سویی نتیجه سال اول جنگ و اوج نبردهای نیمه گسترده محسوب میشد و از سویی دیگر، عامل تحول استراتژیک جنگ بود و اولین گام از نبردهای گسترده برای آزادسازی به حساب می آمد."(همان،۱۳۹۱: ۴۵) محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران در این باره میگوید: عملیات ثامن الائمه نقطه عطف است و به عنوان مبدا آغاز استراتژی مرحله دوم جنگ است و یکی از نقاط ایجاد اعتماد به نفس در استراتژی مرحله دوم، عملیات ثامن الائمه بود که حلقه واسط و مبداء تحول بود. عزل بنی صدر برای سپاه پاسداران خوش یمن بود زیرا توانستند طرح شکست حصر آبادان را که از اوایل سال ۱۳۶۰ آماده کرده بودند به اجرا در آورند. عملیات ثامن الائمه در ساعت ۱ بامداد پنجم مهر ماه ۱۳۶۰ با فرماندهی مشترک ارتش و سپاه از چهار محور به اجرا درآمد که دارخوین و فیاضیه از محورهای اصلی این عملیات بودند. در این عملیات هشت گردان پیاده و هفت گردان توپخانه از لشکر ۷۷ ارتش و ۱۲ گردان پیاده از سپاه حضور داشتند. ” منطقه عملیات ثامن الائمه (ع) در شرق رودخانه کارون و در حدفاصل شمال شهر آبادان و جنوب منطقه دارخوین قرار داشت و شامل سرپل ارتش عراق به وسعت ۱۵۰ تا ۱۸۰ کیلومتر مربع می شد که در اشغال نیروهای عراقی بود. عوارض حساس منطقه، رودخانه کارون و دو جاده اهواز – آبادان و ماهشهر - آبادان بودند و عوارض مصنوعی منطقه نیز بیشتر شامل مواضع استحکامات دشمن نظیر خاکریزهای متعدد، مواضع تانک، سنگرهای اجتماعی و انفرادی می شدند. با توجه به اهمیت دو پل قصبه و حفار برای دشمن که به منزله معبر و محل اتصال عقبه های او در شرق کارون بودند، مواضع و استحکامات فراوان و تعداد زیادی نیروی رزمی در این دو محور وجود داشت."(درودیان،۱۳۹۱: ۱۵۵) ثامن الائمه مجموعا ۵۵ ساعت به طول انجامید و در پایان آن رزمندگان توانستند شهر آبادان را پس از ۳۴۹ روز از محاصره ارتش بعثی عراق در آورند. در این عملیات مجموعا ۱۳۰ تا ۱۵۰ کیلومتر از خاک ایران آزاد شد. از نکات بارز این عملیات خسارت شدیدی که به تجهیزات و نفرات ارتش عراق وارد شده است. حدود سه هزار نفر از نیروهای دشمن زخمی و کشته شدند و حدود ۱۸۰۰ نفر به اسارت درآمدند. ۹۰ دستگاه تانک و نفربر به همراه ۱۵۰ دستگاه خودرو به غنیمت گرفته شد و سه فروند هواپیما و یک فروند هلی کوپتر منهدم شد. با غنیمت گرفته شدن ۲۰ توپ ۱۲۲ و ۱۵۲ میلی متری از عراق، نخستین یگان توپخانه سپاه نیز شکل گرفت و در عملیت طریق القدس شرکت کرد.(رشید،۱۳۹۱: ۴۶)
۴-۲-۲.عملیات طریق القدس
با انتصاب محسن رضایی به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تحول اساسی در دستور کار سپاه قرار گرفت و مقرر شد برای جنگیدن با ارتش عراق و بیرون راندن انها از خاک ایران، اقدامات تازه ای انجام بشود. از جمله این اقدامات: تشکیل تیپ های سپاه، تشکیل گروه طرح ریزی سپاه برای برنامه ریزی عملیات ها با هویت مستقل و مشخص سپاه، طراحی زنجیره ای از عملیات ها به منظور بیرون راندن ارتش عراق از ایران و تعیین راهبرد عملیات نظامی با هدف پایان دادن به اشغال سرزمین های ایران بود. همچنین با فعال شدن فرماندهان جدید سپاه و ارتش در جنوب، قرارگاه عملیاتی مشترک کربلا متشکل از بخش های عملیات، اطلاعات، مهندسی، مخابرات و … شکل گرفت.
طریق القدس نخستین پازل از استراتژی جدید تحت عنوان مجموعه عملیات های کربلا بود. ” در آن زمان تصور میشد که با اجرای حدود ۱۲ عملیات میتوان قوای ارتش بعثی را از خاک ایران بیرون راند. بنابراین عنوان سلسله عملیات های کربلای یک تا دوازده را برای طرح انتخاب کردند."(علایی،۱۳۹۱: ۳۶۱)
محدوده ی بین اراضی شمال غربی شهر اهواز محدود به ارتفاعات الله اکبر و ارتفاعات میش داغ و تپه های رملی از جنس ماسه بادی یا شنی در شمال، رودخانه ی نیسان و شهر هویزه در جنوب، در شرق شهر سوسنگرد و در غرب هوالهویزه و تنگه چزابه و مرزهای بین المللی بود که وسعتش سه برابر منطقه عملیاتی ثامن الائمه بود. ویژگی اصلی عملیات طریق القدس، گذشتن از زمین های رملی غیر قابل عبور در شمال منطقه عملیاتی بود که سبب غافل گیری ارتش عراق شده بود. عملیات طریق القدس در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز هشتم آذر ماه سال ۱۳۶۰ آغاز شد. تجربه عملیات های قبلی کمک زیادی به رزمندگان ایرانی کرد. نکته قابل توجه آن است که هنگام شروع عملیات، نم نم باران آغاز گردید و باعث شد تپه های رملی محل عبور رزمندگان محکم و سفت بشود و تردد از مسیر شن های روان برای آنها آسان تر بشود. در پایان این عملیات شهر بستان پس از ۴۲۷ روز اشغال، آزاد گردید و رزمندگان ایرانی توانستند ۶۵۰ کیلومتر مربع از خاک ایران را آزاد کنند. البته در ۲۲ روز عملیات طریق القدس، ۷۰۰ نفر از نیروهای ایرانی به شهادت رسیدند. غنائم زیادی از جمله ۱۹ عراده توپ ۱۵۲ میلی متری، ۱۷۰ تانک و نفربر، ۷۰ قبضه توپ ضد هوایی ۲۳ و ۱۴ میلی متری و ۲۵۰ خودرو به غنیمت گرفته شد. علاوه بر این تعداد زیادی از ماشین های جنگی عراق منهدم شد. همچنین دو فروند هواپیمای اف ۱۴ از نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سرنگون شد. امام خمینی در پیامی عملیات طریق القدس را فتح الفتوح خواند.(درودیان،۱۳۹۱: ۱۷۵) (رشید،۱۳۹۱: ۴۷)
از دیگر عملیات های سال ۱۳۶۰ میتوان از عملیات امیرالمومنین (ع) ، عملیات مولای متقیان و عملیات ام الحسنین (ع) نام برد.(سایت فاتحین)
۴-۲-۳.آزاد سازی سرزمین های میانی و شمالی
اما در میان دو عملیات نیمه گسترده در جبهه میانی و شمالی تحت عناوین عملیات های مطلع الفجر[۲۰۹] و محمد رسول الله (ص)[۲۱۰] شکل گرفت. این دو عملیات از آنجا که برای تامین مرزهای بین المللی طراحی شده بود خود به خود در قالب زنجیره استراتژی جدید تعریف میشد اما به دلیل آنکه اجرای عملیات های بزرگ و گسترده جنوب وابسته به این دو عملیات نبود، اجرای آنها تحول استراتژیکی در آن برهه جنگ به همراه نداشت.(همان،۱۳۹۱: ۵۵)
نیروهای ایرانی همانند ارتش عراق تمرکز خود را بر جبهه های جنوبی گذاشته بودند و جبهه های میانی و شمالی را در رده های بعدی الویت قرار داده بودند.
در آذر ماه سال ۱۳۶۰ عملیات مطلع الفجر در منطقه گیلان غرب واقع در منطقه جبهه میانی با هدف آزادسازی ارتفاعات غرب و گیلان غرب آزاد شد. نیروهای ایرانی توانستند ارتفاعات شیاکوه و برآفتاب را به تصرف خود در بیاورند اما به دلیل پاتک های سنگین ارتش عراق و عدم توانایی پشتیبانی نیروهای ایرانی مستقر در خط مقدم توسط نیروهای عقبه، پس از ۱۷ روز قله های آزاد شده بار دیگر به تصرف ارتش عراق در آمد.(همان،۱۳۹۱: ۵۶)
در ابتدای زمستان سال ۱۳۶۰ عملیات محمد رسول الله در جبهه های شمالی با هدف تامین مرز بین المللی در منطقه اورامانات با فرماندهی مشترک سپاه و ارتش آغاز شد. رزمندگان اسلام توانستند به اغلب اهداف تعیین شده دست یابند اما به دلیل نبود جاده های مواصلاتی مناسب و حضور دشمن در ارتفاعات نتوانستند مناطق به دست آورده را حفظ و تثبیت کنند و به ناچار به مواضع قبلی بازگشتند. شاید در پرده اول این عملیات یک شکست به نظر برسد اما این عملیات توانست ضربه محکمی به عراق بزند و جنگ را وارد مرحله جدیدی بکند و همچنین فرماندهان جدیدی با توان عملیاتی بسیار بالا همچون احمد متوسلیان[۲۱۱] و محمد ابراهیم همت[۲۱۲] را به جبهه های جنوبی معرفی کند که هر دو به مدت اندک زمانی به فرماندهی یکی از بزرگترین لشکر های سپاه یعنی لشکر ۲۷ محمد رسول الله منصوب شدند. عملیات محمد رسول الله دومین عملیات در جبهه های شمالی پس از عملیات روح الله بود. در عملیات روح الله نیروهای ایرانی توانسته بودند شرق نوسود را آزاد کنند.(همان،۱۳۹۱: ۵۷)
۴-۲-۴.عملیات فتح المبین
پس از پیروزی نیروهای ایرانی در عملیات طریق القدس، راه ارتباطی زمینی یگان های تحت امر سپاه سوم عراق در دو منطقه غرب رود کارون و غرب رود کرخه قطع شد و همین امر سبب شد تا زمینه مناسب برای انجام عملیات بعدی در هر دو منطقه فراهم شود. ” از روز آغاز جنگ، منطقه پل نادری و سرزمین های غرب رودخانه کرخه و اراضی دشت عباس از مهم ترین اولویت های ایران برای اجرای عملیات بزرگ بود."(علایی،۱۳۹۱: ۴۰۲)
برای انتخاب منطقه عملیات بعدی و نکات مثبت و منفی هر کدام از مناطق بحث های فراوانی میان مقامات ایرانی شکل گرفت و پس از گفتگوهای فراوان منطقه غرب رودخانه کرخه که از شمال به ارتفاعات بلند و صعب العبور تیشه کن، دالپری، چاه نفت و تپه سیپتون، از جنوب به ارتفاعات بلند میش داغ، تپه های رملی و چزابه، از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بین المللی در شمال و جنوب فکه محدود میشد مورد انتخاب قرار گرفت. تناسب وسعت منطقه عملیات با توان مورد نیاز برای تصرف آن، امکان پدافند مطمئن از منطقه تصرف شده پس از پایان عملیات و امکان آزاد سازی یگان جدید به منظور ایجاد تمرکز قوا برای عملیات بعدی از جمله ویژگی هایی بود که برای انتخاب منطقه عملیاتی فتح المبین مورد نظر قرار گرفته بود. در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین ماه عملیات فتح المبین از چهار محور و با چهار قرارگاه مشترک قدس، نصر، فجر و فتح با هدف آزادسازی منطقه غرب رودخانه کرخه و جاده درفول – دهلران و تامین اندیمشک، شوش، دزفول و جاده اندیمشک – اهواز در چهار مرحله آغاز شد. مرحله اول عملیات مصادف شد با آزاد شدن تنگه عین خوش به وسیله تیپ ۱۴ امام حسین (ع) به فرماندهی شهید حسین خرازی[۲۱۳]. ” در مرحله دوم، تنگه رقابیه مسدود شد، یگان های خودی با بهره گرفتن از کانالی که در زمین های رملی در انتهای میش داغ احداث شده بود، تنگه رقابیه را دور زدند و دشمن را از پشت محاصره کردند."(همان،۱۳۹۱: ۴۱۵) عراقی ها نیز نتوانستند معبری برای نجات خویش باز کنند. در مرحله سوم تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) سپاه توانست سایت های ۴ و ۵ را به اشغال خود دربیاورد. در مرحله چهارم رزمندگان ایرانی مناطق آزادسازی شده را پاکسازی کردند و در تعقیب نیروهای عراقی، شرق رودخانه دویرج را به تصرف درآوردند. در این عملیات در مجموع ۲۴۰۰ کیلومتر مربع از مناطق اشغال شده در ایران توسط ارتش عراق آزاد شد و زمینه مناسبی را برای عملیات نهایی، یعنی عملیات بیت المقدس آماده کرد.
۴-۲-۵.تحولات ناشی از عملیات فتح المبین
عراق در جنگ با ایران استراتژی جنگ محدود و برق آسا را دنبال میکرد(درودیان،۱۳۸۲: ۵۰) و هرگز به فکر جنگ طولانی مدت نبود. آنها تنها یک هفته پس از آغاز جنگ چهار شرط برای ایران به منظور رسیدن به صلح را پیشنهاد کردند که عبارت بود از:
- ایران حقوق ارضی عراق را به رسمیت بشناسد.
- در امور داخلی عراق مداخله نکند.
- به رعایت حسن همجواری قول متقابل بدهند.