۶) LTEPIX it = Et-1 (LTEPIX it) + βliεitLRPOIL + β۲iεitLRM + β۳iεitLREXR + a4iεitLRGDP+ a4iεitLCPI + εitLTEPIX
۳-۵-۱- تحلیل نااطمینانی برآوردهای واکنشهای آنی
در انواع مدل هایVEC ، VAR واکنش های آنی ابزار مناسبی در حسابداری اختلالات هستند. توابع واکنش آنی بر اساس ضرایب برآورد شده مدل ساخته میشوند. از آنجا که این ضرایب خود به نحو غیر دقیق برآورد شده اند، واکنشهای آنی هم با خطا برآورد می شوند. لذا لازم است فواصل اطمینان حول واکنش های آنی ایجاد و از آن طریق نا اطمینانی موجود در ضرایب برآورد شده را لحاظ کنیم[۵۵]. اگر فواصل اطمینان، به طور صحیح تغییر پذیری برآورد را نشان دهند، آنگاه تحلیل واکنشهای آنی بر پایه مدلهای غیر مقید با فواصل اطمینان پهن، تصویر روشنی از روابط بین متغیرها به دست نمیدهد. به علاوه فواصل پهن حول واکنشهای آنی، اهمیت لحاظ نااطمینانی را در تفسیر نتایج مشخص میسازد که تفسیر واکنشهای آنی بدون در نظر داشتن نااطمینانی برآورد می تواند گمراه کننده باشد (بنکویتز، ۲۰۰۱).
در مطالعات از روشهای مختلفی در تشکیل فواصل اطمینان حول واکنشهای آنی استفاده می شود. لیکن پاسخ به این سوال که کدام فاصله اطمینان برای واکنشهای آنی در مدلهای خود رگرسیون و تصحیح خطای برداری در مجموع بهتر است، مشکل میباشد. چرا که اساساً فواصل اطمینان در روشهای مجانبی نرمال، خود راه انداز و شبیهسازی بر پایه توزیع نمونه گیری و ویژگیهای آماری برآوردگر استوار است و لذا عوامل متعددی همچون مسئله منفرد بودن در توزیع مجانبی واکنشهای آنی، شکل توزیع خطاها، حجم نمونه، روش محاسبه برآوردگر و …، کارایی روش های مختلف را متأثر می نماید. در نهایت در این مطالعه با توجه به محدودیتهای نرم افزاری[۵۶] از روشهای خود راهانداز سازی زیر در تشکیل فواصل اطمینان حول واکنشهای آنی که عبارتند از:
) فاصله صدکی افرون
۲) فاصله صدکی هال
۳) فاصله Studentizedهال، جهت لحاظ نااطمینانی در برآورد واکنشهای آنی.
بر اساس فواصل اطمینان ترسیم شده حول واکنشهای آنی میتوان بیان داشت که فواصل پهنتر حاکی از نااطمینانی بالاتر در برآوردهای حاصله است. این نکته، مبین این است که نمی توان استنباطات قوی از نتایج حاصله به عمل آورد. همچنین چنانچه فاصله اطمینان در طول یک دوره خط شامل صفر باشد، بدان معنی است که در یک سطح اطمینان مشخص یک واحد نوسان یک متغیر، متغیر دیگر را در سطح اطمینان مشخص مورد تاثیر قرار نخواهد داد. در مجموع شمول خط صفر و فواصل پهن دلالت بر اجتناب از استخراج استنباطات قوی بر مبنای نتایج برآوردهای واکنشهای آنی خواهند داشت.
۳-۶- متغیرهای تحقیق
داده های تحقیق پیش رو، شامل سریهای زمانی متغیرها میباشد که از ابتدای سال ۱۳۸۸ تا پایان سال ۱۳۹۲ را در بر میگیرد. استفاده از متغیرهای سالانه، مانع از شناخت به موقع وضعیت جاری اقتصاد میگردد. این داده ها از نشریات مختلف بانک مرکزی و گزارشهای آماری سالانه بورس اوراق بهادار تهران و سایتهای BLS, OPEC و IFS گردآوری شده اند. متغیرهای مورد استفاده در این مطالعه عبارتند از :
متغیر مستقل:
LRPOIL : لگاریتم قیمت نفت
متغیر وابسته:
LTEPIX : لگاریتم شاخص کل بازده غیر عادی سهام
متغیرهای کمکی:
LRGDP : لگاریتم تولید ناخالص
LREXR : لگاریتم نرخ ارز حقیقی
LCPI : لگاریتم شاخص قیمت مصرف کننده
LRM : لگاریتم حجم پول حقیقی
LRPOIL : لگاریتم قیمت حقیقی نفت خام برنت که برای حقیقی کردن قیمت نفت از شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) ایالات متحده آمریکا استفاده شده است.
برای آشنایی با متغیرها، بیان نکات زیر در مورد آنها لازم میباشد:
LTEPIX : لگاریتم شاخص کل بازده غیر عادی سهام بورس تهران
LRM : لگاریتم حجم پول حقیقی که از تقسیم حجم پول اسمی بر شاخص قیمت مصرف کننده ایران بدست آمده است.
LRGDP : لگاریتم تولید ناخالص داخلی حقیقی
LCPI : لگاریتم شاخص قیمت مصرف کننده
LREXR : نرخ ارز حقیقی است که این نرخ از رابطه زیر محاسبه می شود:
(۳-۳)
که در آن:
EXR : نرخ ارز اسمی بازار آزاد
CPIUSA : شاخص قیمت مصرف کننده آمریکا
CPI : شاخص قیمت مصرف کننده ایران
۳-۶-۱- تصریح غیرخطی قیمت نفت
پژوهشگران تکنیکهای متفاوتی را برای جدا کردن نوسانهای مثبت از نوسانهای منفی قیمت نفت به کار گرفتهاند. در این مطالعه از روش مورک (۱۹۸۶) و هامیلتون (۱۹۹۶) برای تجزیه و تحلیل نوسانها استفاده می شود.
برآورد الگوی تحقیق در دو تصریح مختلف متناظر با دو معیار مذکور انجام می شود:
۱- تصریح اول: معیار مورک
مورک (۱۹۸۶) نرخهای مثبت تغییرات قیمت نفت را به عنوان نوسانهای مثبت و نرخهای منفی قیمت نفت را به عنوان نوسانهای منفی به صورت ذیل تعریف می کند:
(۳-۴)
Pops = { Δln oil if Δ ln oil >0 , 0 otherwise}
Nops = { -Δln oil if Δ ln oil <0 , 0 otherwise}
۲- تصریح دوم: معیار هامیلتون
هامیلتون (۱۹۹۶) یک روش تبدیل غیرخطی متفاوت با نام افزایش خالص قیمت نفت (NOPI) به عنوان نمایندهی مناسب برای نوسانهای نفتی در کشورهای وارد کننده نفت معرفی کرده است. تصریح مذکور به صورت زیر تعریف می شود:
(۳-۵)
NOPIt = max {ln oil t – max ( oil t-1 , ln oil t-2 , ln oil t-3 ), 0}
بر اساس رابطه فوق، قیمت نفت در یک فصل (t) با ماکزیمم مقدار نفت در طول سال قبل مقایسه می شود. اگر در این فصل افزایش پیدا کرده باشد، آن را در نظر گرفته و در غیر این صورت آن را صفر قرار می دهند. در ادبیات موضوع، کاهش قیمت نفت برای کشورهای وارد کننده یک نوسان منفی محسوب نمی شود؛ در حقیقت از آن جا که مطالعه هامیلتون معطوف به کشورهای وارد کننده نفت است، افزایش قیمت نفت به عنوان نوسان منفی محسوب شده است. لذا با الهام از تعریف هامیلتون، نوسان نفتی منفی برای کشورهای صادر کننده نفت به صورت زیر تعریف می شود:
(۳-۶)
NOPD t= -min { ln oil t – min (ln oil t-1 , ln oilt-2 , ln oil t-3), 0}
NOPD[57] کاهش خالص قیمت نفت خام است. بر اساس معیار مذکور نوسان منفی نفت، کاهش قیمت نسبت به حداقل قیمت در سه دوره قبل محسوب می شود. به نظر می رسد که معیار مذکور نمایندهی بهتری از نوسانهای منفی نفت در کشورهای صادر کننده نفت باشد. برای این که بین تصریحهای غیرخطی، یکی را انتخاب نماییم از معیارهای آکائیک (AIC) و شوارتز (SC) استفاده شده است.
مطالب پایان نامه ها درباره : بررسی تأثیر نوسانات قیمت نفت بر بازده غیرعادی سهام ...