“
واژگان کلیدی: دارایی های نامشهود، دارایی ، سرقفلی، قابلیت اعتماد، مربوط بودن
مقدمه:
استانداردهای حسابداری هدف اصلی از تهیه و ارائه صورتهای مالی را کمک به استفاده کنندگان در راستای تصمیم گیری هایشان میداند. همچنین اطلاعات حسابداری دارای ویژگی های کیفی خاصی است. از جمله مهمترین این ویژگی ها می توان به قابلیت اعتماد و مربوط بودن این اطلاعات اشاره کرد. یکی از مهمترین و بحث انگیز ترین اقلام حسابداری می توان سرقفلی و دارایی های نامشهود را نام برد. صرفنظر از تعریف سرقفلی و دارائیهای نامشهود آنچه در این تحقیق اهمیت داشته است، بررسی وجود قابلیت اعتماد و مربوط بودن ارزشهای گزارش شده این دو در صورتهای مالی میباشد.
اگر اقلام حسابداری دارای دو ویژگی مربوط بودن و قابلیت اطمینان باشند، باید در تصمیم گیری استفاده کنندگان از این اطلاعات مفید واقع شوند و بر ارزش بازار شرکت اثر بگذارند. برای بررسی قابلیت اعتماد و مربوط بودن سرقفلی و دارایی های نامشهود گزارش شده در صورتهای مالی ناگزیر باید تحت یک رابطه همبستگی این دو را با ارزش بازار شرکت سنجید.
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱) مقدمه
در این فصل به طور مختصر به کلیات تحقیق شامل؛ بیان مسئله، اهداف، اهمیت، مدل تحلیلی، چارچوب نظری، فرضیات، دوره زمانی، قلمروها و در نهایت تعریف واژگان کلیدی تحقیق پرداخته خواهد شد.
۲-۱) تاریخچه مطالعاتی
تحقیقات داخلی
کرمی و عمرانی (۱۳۸۹)در پژوهشی که آقایان کرمی و عمرانی تحت عنوان ” تأثیر چرخه عمر شرکت بر میزان مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد” انجام دادهاند به بررسی تأثیر چرخه عمر شرکت بر میزان مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد پرداختهاند. در این تحقیق، بازده سهام به عنوان متغیر وابسته و معیارهای ریسک و عملکرد به عنوان متغیرهای توضیحی در نظر گرفته شده تا میزان مربوط بودن معیارهای مذبور با در نظرگرفتن متغیر تعدیل کننده چرخه عمر شرکت بررسی گردد. نخست نمونه آماری با بهره گرفتن از متغیرهای رشد فروش، نسبت سود تقسیمی و مخارج سرمایه ای به شرکت های در مرحله رشد، بلوغ و افول تفکیک شده، سپس با بهره گرفتن از معادلات رگرسیونی چند متغیره و آزمون آماری وونگ فرضیات تحقیق بررسی شده اند. نتایج حاصل از بررسی ۵۱۸ سال – شرکت طی سال های ۱۳۸۰ الی ۱۳۸۶ نشان میدهد که میزان مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد و نیز توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر(رشد، بلوغ، افول) تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. نتایج حاصل از آزمون آماری وونگ نشان میدهد که توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مرحله رشد، دارای بیشترین مقدار و در مرحله بلوغ دارای کمترین مقدار است.
بایزیدی و جبارزاده کنگرلوئی (۱۳۸۸) در پژوهشی که آقایان بایزیدی و جبارزاده کنگرلوئی تحت عنوان “بررسی و مقایسه قدرت توضیح دهندگی ارزش افزوده اقتصادی، درآمد پسماند و رشد غیر عادی سود در تعیین ارزش بازار سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” انجام دادهاند مدل ارزیابی درآمد پسماند، ارزش بازار شرکت را تابعی از سود و ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام در روش حسابداری شمول کلی و مدل رشد غیر عادی سود، ارزش بازار شرکت را تابعی از میزان سود غیر عادی در هر دوره میداند در حالی که مدل ارزش افزوده اقتصادی، ارزش شرکت را بر اساس سود عملیاتی خالص پس از کسر هزینه های تأمین مالی (از طریق بدهی یا حقوق صاحبان سهام) در روش حسابداری متعارف محاسبه میکند. در این پژوهش، تعداد ۱۱۵ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دورهء زمانی ۸۶-۸۲ بررسی شده است. جهت آزمون فرضیهها از داده های تلفیقی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بین قدرت توضیحی این مدلها در تعیین ارزش شرکتها در حالت کلی تفاوت معنی داری وجود ندارد و تقریباً در تمامی موارد، مدل ارزیابی درآمد پسماند نسبت به مدل ارزش افزوده اقتصادی و همچنین مدل ارزش افزوده اقتصادی نسبت به مدل رشد غیر عادی سود در تعیین ارزش شرکتها دارای قدرت توضیحی نسبی بالاتری است
سعیدی و قادری (۱۳۸۶)در پژوهشی که آقایان سعیدی و قادری تحت عنوان ” بررسی مربوط بودن سود حسابداری، ارزش دفتری گردش وجوه نقد عملیاتی و سرمایه گذاری در مدل های ارزشیابی مبتنی بر قیمت” انجام دادهاند به بررسی توان پیشبینی کنندگی ارزش دفتری، سود خالص، گردش وجوه نقد عملیاتی و سرمایه گذاری به عنوان نماینده اطلاعات حسابداری در رابطه با ارزش بازار شرکتها پرداختهاند. یافته های تحقیق نشان میدهد که ارزش دفتری و سود حسابداری اقلامی مربوط تر هستند و وارد نمودن گردش وجوه نقد (عملیاتی و سرمایه گذاری )در قدرت توضیح دهندگی مدلها افزایش معنی داری ایجاد نمی کند.
تحقیقات خارجی
هالتسن و واتز[۱] ( ۲۰۰۹)در پژوهشی که هالتسن و واتز تحت عنوان ” ارتباط بین ارزش و قابلیت اطمینان دارایی های نامشهود: قبل و بعد از IFRS ” انجام دادهاند، ارزش های گزارش شده دارایی های نامشهود را قبل و بعد از IFRS در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ در شرکتهای کشور استرالیا مورد بررسی قرار دادهاند.
“