در سال 1358 با ملی شدن موسسات بیمه و لغو فعالیت شركتهای بیمه خارجی صنعت بیمه وارد مرحله جدیدی شد و بر اساس قانون اداره امور شركتهای بیمه در سال 1367 بازار بیمه کشور در اختیار چهار شرکت بیمه ایران، البرز، آسیا و دانا قرار گرفت و نهایتا” تصویب قانون تاسیس موسسات بیمه غیر دولتی در سال 1380 بار دیگر زمینه را برای فعالیت شركتهای بیمه خصوصی فراهم نمود (امین وکمالخانی،1387).
2-33- مباني بيمه هاي عمر
از آنجا که در اين تحقیق، مبحث اصلي، بيمههاي عمر است، سعي بر آن است که ابعاد مختلف ارائه اين بيمهها مورد بررسي قرار گیرد:
ريسکهاي مرتبط
اصولا بيمههاي عمر و مستمريها دو نوع ريسک کلي را در زندگي انسان پوشش ميدهند.
فوت ناگهاني و غيرمنتظره (ريسک فوت): اين ريسک مخصوصاً در مورد فوت سرپرست و نان آور خانواده از اهميت خاصي برخوردار است. در بسياري از خانواده ها، حيات اقتصادي خانواده به وجود نان آور آن وابسته است و با فوت ناگهاني او اعضاي ديگر، از حمايت مادي و معنوي وي محروم ميشوند، درآمدهاي حاصل از فعاليت و کسب و کار وي قطع ميشود و خانواده تحت شرايط و آسيبهاي سخت اقتصادي و به طبع آن اجتماعي قرار ميگيرند.
طول عمر بيش از حد انتظار (ريسک حيات): در مقابل خطر فوت اين خطر قرار دارد که در آن فرد و خانواده، در اثر طول عمر بسيار زياد وي در شرايط سخت اقتصادي و اجتماعي قرار ميگيرند. دليل اين امر آن است که با افزايش سن و رسيدن دوران بازنشستگي و کهولت سن، درآمد افراد کاهش مييابد و در مقابل، هزينه هاي او نيز به دليل افزايش هزينه هاي درماني ناشي از بيماريها و مشکلات پيري با افزايش روبروست.
براي پوشش دادن به اين ريسکها، اصولا سه نوع بيمه عمر وجود دارد:
-
- بيمه عمر به شرط فوت (با پوشش فوت)
-
- بيمه عمر به شرط حيات (با پوشش حيات)
-
- بيمه عمر به شرط فوت و حيات (با پوشش توام فوت و حيات يا مختلط).
به عبارت ديگر، تماميانواع بيمههاي عمر در جهان، در يکي از اين سه طبقه قرار ميگيرند. در بيمهنامههاي با پوشش فوت، بيمه گر تنها در صورت فوت بيمه شده، منافع بيمه را پرداخت مينمايد و در قبال زنده بودن فرد تعهدي ندارد. در بيمهنامههاي با پوشش حيات، بيمهگر تنها در صورت حيات بيمه شده در موعد مقرر، منافع بيمهنامه را ميپردازد و تعهدي در قبال فوت وي ندارد، به عبارت ديگر، در اين بيمهها انجام تعهدات بيمهگر موكول به حيات بيمه شده در موعد معين است. و بالاخره، بيمههاي با پوشش توام فوت و حيات، بيمه گر در هر دو صورت متعهد به پرداخت منافع تعيين شده در بيمهنامه ميباشد. در اين بيمهنامهها که به بيمههاي مختلط نيز موسومند، در صورت فوت بيمه شده، بيمه گر منافع را پرداخت ميکند، در غير اين صورت اگر بيمه شده تا آخر دوره قرارداد، زنده بماند، باز هم بيمه گر متعهد به پرداخت منافع است.
بر اين اساس ميتوان بيمه عمر را به شکل ساده زير تعريف کرد:
تعريف كلي
بيمه عمر، قراردادي است كه به موجب آن شركت بيمه متعهد ميشود تا در صورت فوت و يا حيات شخص بيمه شده مبلغي را بصورت يكجا يا مستمري به استفاده كننده از بيمهنامه بپردازد. خطر فوت در بيمههاي عمر، به هر علت شامل فوت ناشي از انواع بيماريها و يا حوادث بوده و فقط فوتهاي ناشي از جنگ و يا خودكشي را بصورت استثناء در نظر گرفته و تنها تحت ضوابط مشخصي تحت پوشش قرار ميدهد.
2-33-مزاياي مهم بيمههاي عمر
بيمههاي عمر و مستمري چهار دسته از نيازمنديها را مرتفع ميسازند::
-
- تامين خطرات ناشي از فوت
-
- تامين مستمري در دوران بازنشستگي
-
- تامين در مقابل حوادث و از کار افتادگي
-
- پس انداز و تشکيل سرمايه
با توجه به شرايطي كه افراد و خانوادهها ممكن است در اثر فوت نانآور يا رسيدن وي به سن بازنشستگي، متحمل شوند، كاربردهاي بيمههاي عمر به صورت زير برشمرده ميشود:
-
- تامين هزينههاي فوت
-
- تامين مستمري براي بازماندگان پس از فوت
-
- تامين اقساط وامها و ديون
-
- تامين هزينه تحصيلات
-
- تامين سرمايه براي مقاصد خاص
-
- تامين برخي نارساييها در كسب و كار
-
- تامين مستمري بازنشستگي
-
- تامين آتيه فرزندان
-
- پسانداز با قاعده و سرمايهگذاري منظم مبالغ اندك و ………..
2-34- تحقیقات مرتبط با موضوع تحقیق
اسکات دگرافنريد[341] در تحقيقي با عنوان «ماوراء تبليغات» به بررسي جايگاه و اهميت تبليغات توصيهاي به عنوان يک ابزار اثربخش و نوين تبليغاتي، در تصميمگيري خريد مشتريان بالقوه
ميپردازد. به اعتقاد وي هدف اصلي اکثر تبليغات ارايه شده توسط شرکتها، جلب توجه
مصرف کنندگان بالقوه به کالاها و خدمات شرکت است. لذا شرکتها از ابزارها و پيامها تبليغاتي متفاوتي، به تناسب کالا يا خدمت خود استفاده ميکنند.
هدف اصلي اين تحقيق، بررسي مقايسهاي و تحليلي تاثير تبليغات توصيهاي کالاها و خدمات توسط افراد متخصص، نسبت به تبليغات رسانهاي کالاها و خدمات، در تصميمگيري خريد مصرف کنندگان است. روشن شدن اين موضوع، ميتواند به سياستگذاري اثربخش مديران بازاريابي و تبليغات در خصوص انجام تبليغ مناسب کالاها و خدمات کمک کند.
اين تحقيق در بخش دارو و درمان انگليس انجام شده و محقق در بررسي خود به اين نتيجه رسيده که تبليغات توصيهاي نسبت به ساير انواع تبليغات اثربخشي به مراتب بالاتري دارد. تحليل يافتههاي تحقيق که عمدتاً بر اساس مشاهده و مصاحبه گردآوري شده اند نشان ميدهد که، به عنوان نمونه احتمال جلب توجه مشتريان بالقوه در تبليغات مکتوب يک درصد است ولي ميزان جلب توجه به تبليغات توصيهاي برابر با هشتاد درصد ميباشد. همچنين احتمال پذيرش محصول توسط مشتريان بالقوه در تبليغات مکتوب برابر با 01/0 درصد است، ولي در تبليغات توصيهاي احتمال پذيرش محصول 35 درصد ميباشد. يکي از يافتههاي جالب اين تحقيق که ميتواند راهنماي مناسبي براي سياستگذاران حوزه بازاريابي و تبليغات در صنعت دارو و درمان باشد اين است که، معمولاً پزشکان داروهايي را که از تبليغات گستردهاي در رسانه ها برخوردارند را به بيماران و همکاران خود توصيه نميکنند. بنابراين شرکتهايي که هزينههاي سنگين تبليغاتي را در صنعت دارو و درمان انجام
ميدهند، بايد اين واقعيت را مد نظر داشته باشند. لذا تبليغات توصيهاي با ميزان هزينه تبليغات رابطه عکس دارد.
شواينگ وو[342] در تحقيق خود در زمينه اثربخشي تبليغات، به بررسي رابطه «درگيري و مشارکت مصرف کننده» با اثربخشي تبليغات پرداخته است. به طور کلي، سطح مشارکت يا درگيري مصرف کننده در يک گروه محصول، يک متغير مهم تاثيرگذار بر تعيين استراتژي و سياستگذاري تبليغات است. سطوح مختلف درگيري مصرف کنندگان يک محصول خاص، ميزان اثربخشي تبليغات متفاوتي را ايجاد ميکند. در اين تحقيق، عوامل فردي و عوامل مرتبط با کالا به عنوان وروديهاي سيستم، سطح درگيري مصرف کنندگان را تعيين ميکنند. خروجيهاي سيستم نيز شامل «ترجيح دادن محتواي تبليغات» و «اثربخشي تبليغات» است.
دو فرضيه اصلي تحقيق عبارتند از:
-
- بين سطح درگيري مصرف کنندگان و اهميت محتواي تبليغ، رابطه مثبت وجود دارد.
- بين سطح درگيري مصرف کنندگان و سلسله مراتب تاثيرات تبليغ، رابطه مثبت وجود دارد.