-پدر و مادر تحت تکفل بیمه شده
-فرزندان پسر بیمه شدگان و مستمری بگیران تا سن ۲۲ سالگی یا تا پایان دوران تحصیل
-فرزندان دختر بیمه شدگان و مستمری بگیران تا قبل از ازدواج وهمچنین درصورت طلاق یا فوت همسر
-بیمه شدگان مشمول بیمه اجباری کارگران ساختمانی ( در صورت بروز حوادث ناشی از کار )
۲-۵۴ مروری بر روند تاسیس کارگزاری ها
بر اساس تبصره ۱ بند ۴ ماده۱۲ قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی نهادها،سازمانها،موسسات و صندوق های اصلی فعال در قلمروهای بیمه ای،حمایتی و امدادی مکلفند امور اجرایی و تصدی گری خود در زمینه تولید و ارائه خدمات و تعهدات قانونی مربوطه را به موجب قراردادهایی که ضوابط آن با پیشنهاد وزارت و تصویب شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی تعیین خواهد شد به موسسات کارگزاری محول نمایند.در این راستا و بر اساس مصوبه شماره ۱۲۰۶۸/۲۰۰ مورخ۱۰/۷/۸۴ شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی مقرر گردید با توجه به گسترش روز افزون وظایف سازمان اجتماعی درمیان جامعه فعال کشور و نقش مهم این سازمان در فراهم نمودن رفاه حال آینده بیمه شدگان آنان و اثرات سود بخش آشنایی بیمه شدگان و کار فرمایان با مفاهیم و تکالیف بیمه ای،کارگزاری های رسمی تأمین اجتماعی ایجاد و درچهار چوب معیارها و موازین جهت اجرای تمام یا قسمتی از وظایف واگذاری از سوی سازمان فعالیت نمایند.
کارگزاری های رسمی،تشکیلاتی است که برای پی گیری و حصول هدف ها و برنامه هایی که درآیین نامه تعریف شده است تشکیل می گردد،کارگزاری های رسمی به دو صورت تشکیل می شود:
۱-کارگزاری های حقوقی که با شرکت حداقل سه نفر،در چهار چوب ضوابط مشخص به ثبت رسانده می شود.
۲- کارگزاری های حقیقی که توسط اشخاص حقیقی واجد شرایط ایجاد می شود
۲-۵۵ اهداف اصلی کارگزاری های سازمان شامل موارد زیر است:
-روان سازی امور و فعالیت ها
-ارتقاءسطح رضایتمندی در مخاطبان
-صرفه و صلاح اقتصادی
-تعمیم و توسعه بیمه شدگان از طریق انجام فعالیت های بازاریابی.
۲-۵۶ اهداف فرعی کارگزاریهای سازمان شامل موارد زیر است:
-نهادینه و نظام مند نمودن سیاست برون سپاری و واگذاری فعالیت ها،جدا سازی سازمان از فعالیت های تصدی گری و پرداختن به امور مهم و دارای اولویت بالاتر
-مطرح ساختن مقوله های بیمه های اجتماعی در جایگاه ویژه آن به نحوی که قابل آموزش بوده و اشاعه آن در جامعه منجر به اشتغال و تولید شود
-جلوگیری از گسترش بدنه اجرایی سازمان
-تسهیل ارائه خدمات به بیمه شدگان
-ارتقاءنظام پاسخگویی سازمان در برابر مراجع نظارتی،مقامات محلی،حقوقی و غیره ایجاد ساز و کارهای قوی نظارتی در زمینه بیمه گری
-انتقال محل برخورد اولیه و نقطه تماس سازمان با مخاطبان(کارفرمایان و بیمه شدگان)ازواحدهای اجرایی به محل کار آنان به منظور جلوگیری از اتلاف وقت و رفت و آمدهای درون شهری
-ایجاد ساختار مناسب منظم و منسجم مشاوره در حوزه بیمه های اجتماعی به گونه ای که امکان بهره گیری از تسهیلات مشاوره ای جهت آحاد بیمه شدگان اصلی و تبعی فراهم گردد.
۲-۵۷ شرح وظایف کارگزاری های رسمی سازمان شامل موارد زیر است:
-دریافت لیست و دیسک حق بیمه
-چاپ،تعویض،و صدور دفترچه های درمانی
-صدوربرگ پرداخت حق بیمه انواع بیمه های قراردادی(حرف ومشاغل آزاد،اختیاری،رانندگان و۰۰۰۰)
-ابلاغ اخطاریه ،اجراعیه و۰۰۰
-بازاریابی بیمه های اختیاری،حرف ومشاغل آزاد ومعرفی به شعب جهت انعقاد قرارداد
۲-۵۷ دستاوردها:
دستاوردهای حاصل از فعالیت های کارگزاری های سازمان از دو منظر اجتماعی و اقتصادی قابل بررسی است:
از منظر اجتماعی:
افزایش رضایت مندی مخاطبان با سهولت دسترسی به خدمات سازمان ،تسریع درگردش عملیات و بهبود نحوه ارائه خدمات
ارتقاء اعتبار سازمانی و بهبود نظام پاسخگویی در برابرمخاطبان با افزایش سرعت در صدور کارنامه و اعلام سوابق بیمه شدگان،کاهش پیچیدگی های بروکراسی اداری
بهره گیری از توان و تجربه باز نشستگان سازمان،اشتغال زایی برای نیروی جوان و تحصیل کرده و افزایش انگیزه در کارکنان سازمان به دلیل وجود چشم انداز شغلی مناسب در هنگام بازنشستگی
از منظر اقتصادی:
تقویت منابع سازمان یا پاک برداری و کشف کارگاه های جدید،تقویت زمینه بازرسی و اجرائیات شعبه،کمک به اجرای ماده۶۶ قانون،توسعه و تعمیم تسهیلات مربوط به بیمه شدگان خاص،تسریع در بازرسی از دفاتر قانونی.
کاهش مصارف سازمان با قطع مقرری بیمه بیکاری در موارد غیر مجاز،اصلاح فرایند ابلاغ،ممانعت از ایجاد واحدهای جدید(جایگزین)با کاهش ازدحام شعب و فشار بر نیروی انسانی درشعب مادر و ممانعت ار استخدام نیروهای جدید.
بخش سوم
پیشینه تحقیق
۲-۵۸ بررسی سوابق موضوع:
می توان گفت در حوزه رفتار سازمانی، رضایت شغلی از جمله موضوعاتی است که بیش از هر پدیده دیگری در مورد آن پژوهش شده است. در بسیاری از سازمان ها رضایت شغلی کارکنان تأثیر تعیین کننده ای بر رضایت مندی مشتریان دارد. در سازمان های خدماتی رضایت شغلی کارکنان بیشترین اثر را بر رضایت مندی مشتریان می گذارد (Snipes & etal , 2004,2). مطالعات متعددی در سازمان های مشتریان و رضایت شغلی کارکنان وجود دارد. در مطالعه ای که در سال ۱۹۹۶ آهیرن انجام داده، رابطه بین این دو متغیر در محل تماس مشتری با کارکنان مورد بررسی قرار گرفته و عوامل کلیدی رضایت مندی هر دو گروه شناسایی و نه تنها ثابت شده است که رابطه مستقیمی بین این دو متغیر وجود دارد بلکه ارتباط مستقیمی نیز بین عوامل کلیدی رضایت مندی مشتریان و سطح مهارت، دانش، تجربه و ارزش های آنان وجود دارد. در این پژوهش، نخستین عاملی که بر رضایت مندی کلی مشتریان بیشترین اثر را داشته « سرعت حل مشکل » تشخیص داده شده و سایر عوامل نیز عبارت بوده اند از : توجه به شخص مشتری، در اولویت قرار دادن مسأله مشتری، رعایت ادب و متانت و درک مشکل مشتری ( Ahearn , 1996, 17) از بررسی عوامل فوق چنین برمی آید که نحوه « ارتباطات انسانی » کارکنان با مشتریان عامل موثر بر رضایت مندی مشتریان بوده است، زیرا عوامل اشاره شده همگی دررفتار کارکنان مستتر هستند. در پژوهش دیگری برای اثبات رابط بین رضایت کارکنان و رضایت مندی مشتریان از روش « محک زنی با بهترین ها » استفاده شده است. براساس یافته های این پژوهش ” بهترین سازمان ها ” اساساً رضایت کارکنان و رضایت مندی مشتریان را یکسان تلقی کرده و براساس این تلقی، نتیجه گرفته اند که رضایت مندی کارکنان بعلاوه رضایت مندی مشتریان برابر با سودآوری پایدار است (Bailey & Dandrade , 1995 , 2 )
رابطه علت و معلولی بین این دو متغیر نیز در پژوهش هایی مورد تصدیق قرار گرفته است. ما دریافته ایم که چنان رابطه علّی و معلولی بین این دو وجود دارد که داشتن مشتریانی وفادار بدون کارکنانی وفادار ناممکن به نظر می رسد. بهترین کارکنان ترجیح می دهند برای شرکت هایی کار کنند که بر آنها ارزش های والایی حاکم است و حاکمیت همین ارزش هاست که موجبات وفاداری مشتریان را فراهم می آورد. در این واقع وفادارسازی مشتریان آزمون دشوار رهبری سازمان است ( Reichheld , 1996 , 17 ) سازمان های کلاس جهانی پیوسته رضایت مندی مشتریان و رضایت شغلی کارکنان خود را با بهره گرفتن از روش « پیمایش » به طور منظم اندازه گیری می نمایند و نتایج پیمایش را مبنایی برای پرداخت های تشویقی به کارکنان خود قرار می دهند. مطالعات نشان داده است که از میان سازمان های کلاس جهانی، ۹۰ درصد آنها حداقل سالی یک بار رضایت مشتریان خود را بررسی می نمایند، ۷۰ درصد از آنها اهدف کمّی برای مشتریان خود در نظر می گیرند و ۶۴ درصد، پرداخت های تشویقی به کارکنان را برمبنای نتایج بررسی رضایت مندی مشتریان طرح ریزی می نمایند Hill ) , 2003 , 5634) در پاره ای از مطالعات نیز به تأثیر عملکرد کارکنان بر رضایت مندی مشتریان پرداخته شده است. این تحقیقات اغلب با هدف پی بردن به مکانیزم های تعاملی بین کارکنان و مشتریان صورت می گیرند. از جمله این پژوهش ها می توان به پژوهشی اشاره کرد که دولان و همکارانش با عنوان « مواجهه کارکنان فروش با مشتریان » انجام داده اند. در این پژوهش فرض شده که ارزیابی مشتریان از عملکرد کارکنان فروش در طول تماس این دو با یکدیگر، نه تنها تحت تأثیر رضایت مندی مشتری قرار می گیرد، بلکه به همان میزان از رضایت خود کارکنان نیز اثرمی پذیرد.اثر اول را اثر کنش گرا و دومی را اثرشریک نامیده اند، بعلاوه فرض شده که عکس این روابط نیز صادق است. نتایج مطالعات نه تنها صحت این فرض ها را مشخص کرده بلکه صحت عکس روابط را نیز تأیید نموده است ( Dolan & etal , 2002 , 266)
۲-۵۹ تحقیقات خارجی
-در تحقیقی که در سال ۲۰۰۸ توسط پولاک از دانشکده ی مدیریت بازرگانی دانشگاه ویسکانسین در ایالات متحده انجام شده ریشه ی روابط میان کیفیت خدمات و رضایت مشتری مورد پژوهش قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از سه بخش خدماتی ( خدمات بانکی، خدمات مخابراتی –تلفن- و خدمات بهداشتی) توسط پرسش نامه به دست آمده است. این مقاله اشاره دارد که سطح بالاتری از کیفیت خدمات منجر به سطوح بالاتری از رضایت مشتری می گردد.
-همچنین در تحقیق دیگری که در سال ۲۰۰۶ توسط اولورانیو، ماکسل سو و گادوین اودو در ایالات متحده صورت گرفته، کیفیت خدمات ، رضایت مشتری ، و نیات رفتاری در مرکز ارائه خدمات مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. جامعه ی آماری این مطالعه بخش مسکن می باشد .در این مقاله نیز با بهره گرفتن از ابعاد ارزیابی کیفیت خدمات (ملموس بودن، همدلی، اطمینان، قابلیت پاسخگویی و قابلیت اعتماد) به ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده پرداخته و کیفیت خدمات را مبنایی برای رضایت به حساب می آورد.
-تحقیقی که توسط اندیش مندی به نام «زیتهامل» با موضوع تحت عنوان «سنجش کیفیت خدمات ارائه شده از طرف سازمان های دولتی از دیدگاه مشتری» در سال ۱۹۹۹ در کشور کانادا صورت گرفته است.
بر اساس نتایج این تحقیق ابعاد کیفیت خدمات از دیدگاه مشتری در ۱۰ مورد شناسایی شده است که عبارتند از ۱- ملموس و محسوس بودن، ۲- قابل اعتماد بودن،۳- مسئولیت پذیری، ۴- صلاحیت و شایستگی، ۵- تواضع و فروتنی، ۶- اعتبار، ۷- ایمنی، ۸- در دسترس بودن، ۹- مرتبط بودن،۱۰- درک کردن (۳،۲۰۰۲،office of comptroller ).
-مطالعه دیگر، تحقیقی است که توسط سه نفر از محققان به نام های « اکیم والتر»، « تایلو میولر» و « گابریله هلفرت » با موضوع تحت عنوان « بررسی تأثیر رضایت مندی، اعتماد، و ارزش روابط بر تعهد و وفاداری ارباب رجوع» درکشور آمریکا انجام شده است. براساس یافته ها و نتایج این تحقیق، رضایت مندی ارباب رجوع باعث ایجاد اعتماد در ارباب رجوع شده، و در نهایت تعهد و وفاداری آنان را افزایش می دهد.
-مطالعه دیگر، تحقیقی است که توسط دو نفر از پژوهش گران بنام های « برن مارسون » و « فای اشمیت » با موضوع تحت عنوان « بررسی عوامل مؤثر بر رضایت مندی مشتری در سازمان های دولتی » در سال ۲۰۰۰ میلادی در کشور کانادا انجام شده است.
بر اساس نتایج این تحقیق، ۵ مورد از عوامل مؤثر در رضایت مندی مشتری در سازمان های دولتی شناسایی گردیده که عبارتند از :
۱- به موقع ارائه شدن خدمات، ۲- تواضع و فروتنی کارکنان، ۳- دانش و شایستگی کارکنان،
۴- رفتار درست و مناسب کارکنان، ۵- نتیجه مراجعه.
در یک بررسی دیگر که توسط یک گروه تحقیقاتی با موضوع تحت عنوان « طراحی سیستم رضایت مندی ارباب رجوع در سازمان های دولتی » در سال ۲۰۰۲ در آمریکا صورت گرفته است، حدود ۶۰ شاخص اندازه گیری رضایت مندی ارباب رجوع ابداع شده است که برخی از مهم ترین آن ها عبارتند از:
رعایت اصول اخلاقی و امانت داری توسط کارکنان، وجدان کاری کارکنان، کیفیت سرویس دهی، میزان خلاقیت و ابتکار در به کارگیری دانش توسط کارکنان، میزان تخصص و آگاهی از قوانین و بخش نامه ها توسط کارکنان، سطح بالای ارتباطات شخصی کارکنان، تواضع و احترام توسط کارکنان و… (۲،۲۰۰۲،Anderson boyer group ).
هم چنین در مطالعه ای دیگر که توسط « وارنر » و « کریستنسون » با موضوع تحت عنوان « بررسی رابطه تعداد دفعات استفاده از خدمات دولتی و رضایت مندی ارباب رجوع » صورت گرفته است مشخص گردید، سطح رضایت مندی شهروندانی که بیش از حد مکرر از خدمات دولتی استفاده می کنند بیشتر از شهروندانی است که فقط اتفاقی و مقطعی از آن استفاده می کنند (۲، ۱۹۹۰،lavis & Blackburn ).
در چند پژوهشی که در بالا به آنها اشاره شد همبستگی بین این دو مفهوم مورد تأیید قرار گرفته است، اما نباید از نظر دور داشت که این پژوهش ها و بسیاری از پژوهش های دیگر عمدتاً در کشورهای غربی انجام شده اند بنابراین قبل از تعمیم انگاشته ها و یافته های این مطالعات به کشورهای دیگر که شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی متفاوتی دارند باید شواهد و قراین لازم از طریق تکرار و توسعه این نوع مطالعات جمع آوری گردد. پژوهش حاضر به منظور تحقق چنین هدفی صورت پذیرفته است
در ادامه به چند تحقیق که در داخل کشور ودر ارتباط با موضوع انجام شده است اشاره می شود:
۲-۶۰ «نظریه نوین مدیریت کیفیت جامع در بخش دولتی»
اصل ارجاع به معاهدات فیمابین یا تصرفات گذشته، بویژه در مورد تعیین سرحدات و مرزها مصداق پیدا میکند. بطور مثال در مورد اینکه مرز میان دو یا چند کشور در یک دریاچه فیمابین آنها در کجا قرار دارد، در مرحله نخست معاهدات و موافقتنامههای فیمابین و در صورت عدم وجود یا سکوت این قبیل معاهدات و موافقت نامهها، تصرفات مستمر و بلامعارض گذشته آنها ملاک قرار خواهد گرفت. در صورت عدم وجود یک معاهده فیمابین، چنانچه دریاچه یا دریا بین هر کشور باشد فرض بر تساوی است. شیلات و منابع زیردریایی و تمامی منابع بستر و زیربستر و حق استفاده و بهرهبرداری از آنها و نیز نفت و غیره در دریاچهها به دولتهای ساحلی تعلق دارد.اینگونه دریاچهها و دریاها چون مشمول کنوانسیون دریاهای آزاد نبوده و در زمره آبهای داخلی محسوب میشوند لذا دولتهای ساحلی آنها دارای صلاحیتهای قانونی، اداری، قضایی و اجبار کننده (پلیسی) می باشند(همان).
به هرحال در مورد صلاحیت قضایی و کیفری سیستم حقوقی کامنلا و معمولا در مورد کشتیهای خصوصی، وقتی موضوع را در صلاحیت دولت ساحلی میدانند که جرم واقع نظم عمومی و آرامش ساحل را بر هم میزند. در حالیکه سیستم حقوقی در مواردیکه موضوع، منافع دولت محلی را تحت تاثیر قرار دهد، موضوع به خدمات پلیسی ارتباط داشته باشد یا جرمی توسط خدمه کشتی علیه بیگانگان (تبعه دول غیر) حتی در عرشه کشتی صورت گیرد، موضوع را در صلاحیت دولت ساحلی قلمداد میکنند. بدیهی است اینگونه موارد فقط وقتی مصداق مییابد که فرض کنیم کشتیهای متعلق به دولی غیر از دولی که در ساحل دریا یا دریاچه بسته مزبور قرار دارند، بنا به عرف یا قرارداد خاصی حق سیر در آبهای دریا یا دریاچه مزبور را داشته باشند والا موضوع منتفی است(ممتاز، همان،ص ۱۲۵).
بهره سوم. اصل جانشینی دولتها
مساله دیگر، موضوع جانشینی دولتها در قبال معاهدات است؛ مساله ای که از شدیدترین موضوعات اختلافی بین علمای حقوق بینالملل بوده و در خصوص جانشینی دولتها در قبال معاهدات پاسخ صددرصد قطعی وجود ندارد. آیا طبق حقوق بینالملل دولتهای جانشین متعهد به تعهدات دولت سابق هستند؟ قاعده کلی آن است که وقتی دولتی جدید ظهور مییابد؛ براساس اصل “جانشینی دولتها” متعهد به مفاد دولت سلف خود نیست؛ زیرا براساس یک اصل موسوم به “ولادت مطهر” یا “دکترین لوح پاک” یا “قاعده عدم انتقال"؛ دولت جدید را که طرف معاهده نبوده نمیتوان طرف اصلی دانست. از سوی دیگر، دولتهای طرف آن معاهده نیز ناچار نیستند که دولتی ثالث را به عنوان طرف اصلی یا دولت جانشین بپذیرند. این مساله هم در مورد دولتهای جدید الاستقلال و هم در مورد دولتهایی که براثر تجزیه یک اتحاد یا ایجاد اتحاد پدیدار میشوند؛ مصداق پیدا میکند. بنابراین، طبق موازین بینالمللی مگر در صورت رضایت صریح یا تلویحی، دولتهای جدید به تعهدات مندرج در معاهدات سلف خویش متعهد نیستند. در این راستا، بین دولتهایی مانند نامیبیا یا آلمان و یمن که از اتحاد دو آلمان و دو یمن ایجاد میشوند یا کشورهای مستقل مشترکالمنافع عضو CIS مانند آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، روسیه و دیگر کشورهای منتزع شده از شوروی و نیز کشورهای کرواسی، اسلوونی، بوسنی و هرزگوین، صربستان و مونتهنگرو و مقدونیه که یوگسلاوی سابق پدیدار شدهاند نیز تفاوتی وجود ندارد(ممتاز، ص۱۲۷).
البته کنوانسیون ۱۹۷۸ وین هنگامی که راجع به جانشینی دولتها در رابطه با معاهدات تصویب شد، بین جانشینی دولتهای جدیدالاستقلالو رها شده از استعمار با جانشینی دولتهایی که در اثر اتحاد یا تجزیه دولتها ایجاد میشوند تفاوت نهاده بود؛ ولی عملکرد متعاقب دولتها این امر را تایید نکرد. بنابراین، چنین دولتهایی ملزم به ایفای تعهدات سلف خویش نیستند مگر اینکه تغییر در رویه موجود حاصل و در جهت کنوانسیون مزبور فقط دولتهای جدیدالاستقلال استثنا و بقیه متعهد به تعهدات دولتهای سابق خود شناخته شوند(آقایی، ۱۳۷۷،ص۲۷۳-۲۷۱).
با وجود این، در اصل دکترین لوح پاک، استثنائات متعددی وجود دارد و معاهدات راجع به حقوق ترانزیت، دریانوردی، تسهیلات بندری، تعیین مرز، سواحل رودخانه، راههای آبی، راهآهن، خطوط تلگراف و حقوق ارتفاقی در سرزمین دولتی دیگر قابل انتقال بوده و مستثنی بر اصل هستند. هر چند در این مورد نیز بین علمای حقوق بینالملل اختلاف نظر وجود دارد(همان).
بهره چهارم: وضعیت خزر با توجّه به کنوانسیون حقوق دریاها و تعیین رژیم حقوقی آن
نخستین موضوعی که در تحلیل وضعیت دریاچه خزر نقش دارد، فهمیدن این مطلب است که آیا «خزر» دریای بسته یا نیمه بسته به حساب می آید یا اینکه دریاچه است. نتیجه بحث آن است که اگر «خزر» دریای بسته یا نیمه بسته محسوب شود، در تحدید حدود، تابع مقررات کنوانسیون حقوق دریاها خواهد بود و اگر دریاچه باشد، کنوانسیون حقوق دریاها در مورد آن جاری نخواهد بود و روشی دیگر برای تعیین رژیم حقوقی آن باید اتخاذ شود. اینکه خزر مطابق تقسیمات زمین شناسی در چه گروهی از آبها قرار گیرد، تأثیری در بحث ما نخواهد داشت( ضیائی بیگدلی،۱۳۷۶، ص ۲۸۸ و باوند، ۷۴، ص ۶۵۹ )
و باید سعی در مقایسه وضعیت دریاچه خزر با مقررات کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها شود. زیرا تحلیل علمی آن ربطی به آنچه عملاً توسط دولتها جهت ایجاد نوعی توافق و اراده مشترک برای ساماندهی حقوق مربوط به دریاچه خزر اتخاد شده، نخواهد داشت. مطابق ماده ۱۲۲ کنوانسیون حقوق دریاها، اگر دریایی میان چند کشور محاط باشد، در صورتی مشمول ضوابط کنوانسیون حقوق دریاها خواهد شد که دارای یک آبراه طبیعی، حتّی یک رودخانه، به دریای آزاد یا اقیانوس باشد. یکی از موارد اختلاف در مورد دریاچه خزر همین آبراه است. هر چند که در واقع چنین آبراهی وجود دارد، ولی گروهی معتقدند اتصال دریاچه خزر از طریق کانالهای رودخانه ولگا به آبهای آزاد، مجرایی طبیعی به شمار نمی رود؛ بلکه ساخته دست روسهاست. بررسی اسناد تلخیص شده سومین اجلاس کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها، نشان می دهد که مواد ۱۲۲ و ۱۲۳ به عنوان کوششی در محدود نمودن کاربرد کنوانسیون به دریاهای معین نبوده، بلکه، به منظور شناسایی اشکال مشخص دریاها بوده است(دانش پژوه، ۷۴، ص ۲۵۵؛ باوند، پیشین، ص ۶۶۰ ).
بر اساس اصول کلی حقوق بین الملل، رویه کشورها و نوشته های حقوقدانان برجسته، دریاچه هایی که با بیش از یک کشور هم مرز هستند، باید توسط توافقنامه ای میان کشورهای ساحلی تقسیم شوند. پس برای تقسیم خزر نیز باید به توافقنامه های کشورهای ساحلی مراجعه کنیم. قبل از مطالعه و بررسی عهدنامه های مربوط به دریای خزر، لازم است به این نکته اشاره شود که رژیم حقوقی دریای خزر باید شامل این موارد باشد: مرزهای آبی، حقوق مربوط به کشتی رانی، محیط زیست، شیوه حضور کشتی های جنگی و دیگر فعالیتهای نظامی، نحوه تقسیم منابع سطح و بستر دریا و…. تدوین رژیم حقوقی جامع خواهد توانست اختلافات مربوط به حضور دول ساحلی و بیگانه در این دریا را حل نموده و مشکلات ناشی از استفاده سودجویانه از این دریا را رفع نماید( عیسی زاده، ۱۳۸۰،ص ۱۲۳؛ ملکی، ۷۵ ، صص ۵۹ و۶۰ ؛ خولاکف، ۱۳۸۵، صص ۱۵۶ – ۱۵۳).
با تمام مواردی که بدان اشاره شد هنوز یک سوال مهم باقی است و آن این است که بالاخره دریای خزر، دریا است یا دریاچه؟
در پاسخ باید گفت جواب این سوال به طور صریح داده نشده و عقاید و آرایی ضد و نقیض در این باره موجود است. کنوانسیونهای معتبر نظیر ۱۹۵۸ و ۱۹۸۲ که معتبرترین سند در این مقوله هستند به جز مواردی محدود حرف زیادی برای گفتن ندارند. در فصل نهم و در ماده ۱۲۲ کنوانسیون حقوق دریاهای ملل متحد فقط تعریفی از دریای بسته و نیمه بسته ارائه شده به این مضمون:
“خلیج، حوزه آبی یا دریای محصور میان دو یا چند کشور است که از طریق گذرگاهی باریک به دریا یا اقیانوس متصل بوده و کاملا یا عمدتا شامل دریای سرزمینی و منطقه انحصاری اقتصادی دو یا چند کشور ساحلی باشد."( نوازنی، ۱۳۸۹، ص ۱ ؛ ملک زاده، ۷۹، ص ۱؛ دبیری، ۱۳۷۷، ص ۱۵).
در ماده بعد فقط به این نکته اشاره میکند که دولتهای هم مرز (در دریای بسته و نیمه بسته) در اعمال حقوق خود و در اجرای وظایف خود تحت این کنوانسیون با یکدیگر همکاری کنند و برای این منظور باید مستقیما یا از طریق سازمانی منطقهیی در موارد زیر کوشا باشند:
الف- هماهنگی مدیریت، حفاظت، استخراج و بهرهبرداری منابع زنده دریایی؛
ب - هماهنگی در اجرای حقوق و تکالیف با در نظر گرفتن حمایت و حفاظت از محیط زیست دریایی؛
ج- هماهنگی سیاستهای پژوهشی علمی و درمورد لزوم و مقتضی برنامههای مشترک پژوهشهای علمی در ناحیه؛
د- در صورت لزوم دعوت از دولتهای علاقهمند یا سازمانهای بینالمللی برای همکاری در پیشبرد اصول این ماده( ناظمی، ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱، صص ۱۵۱ و ۱۵۲ ؛ نوریان، تابستان ۷۷، صص ۱۱۴ و ۱۱۵ ).
همان گونه که مشاهده میشود این تعریف شامل دریای خزر نمیشود. در سند سازمان ملل متحد دریای خزر آبگیر داخل قارهیی بسته شناخته شده است. ولی بطور کلی از این اسناد معتبر نیز نمیتوان نتیجهگیری کرد که آیا دریا است یا دریاچه. چیزی که در این راستا مهم است این است که کارشناسان هر یک از دولتهای ساحلی سعی در تعریف آن به تعبیر و عقیده خود دارند.
بوداغ بوداغ اف آذری بر اساس تحلیلهای خود سعی در اثبات خزر به عنوان یک دریاچه دارد. او میگوید:
“با پیدایش کشورهای جدید در اطراف آن، روسیه برای حفظ تسلط خود بر این حوزه سعی در اعطای وضعیت حقوقی دریا به خزر را دارد. با اطلاق عنوان دریا به دریاچه کشورهای ساحلی از حق استفاده از آبهای ورای ۲۲ کیلومتر ساحل خود (۱۲ مایلی دریای سرزمینی) محروم شده و کشتیهای روسیه یا قزاقستان میتوانند در منطقه مرکزی آن آزادانه حرکت کرده و از ثروتهای طبیعی آن بهرهمند شوند"( بوداغ اف، تابستان ۱۳۷۴، ص ۱۲۰).
وی هم چنین سعی در اثبات خزر به عنوان دریاچه میکند:
“در لغتنامهها… دریاچه یک واحد جغرافیایی است که در اثر جمع شدن آب در نقاطی معین از پستیهای زمین به وجود میآید و به دریا متصل نیست. با این تعبیر “آزوف با ۳۸ هزار کیلومتر مربع وسعت و ۱۴ متر عمق در ردیف بحار و خزر با ۴۲۴ هزار کیلومتر مربع دریاچه محسوب میشود."(همان)
با وجود این، بسیاری از آثار علمی خزر را بخاطر وسعت زیاد آن بطور مشروط دریا میخوانند و این تنها در مورد خزر نیست و آرال و بحرالمیت را نیز دریا میخوانند. دریاچه بودن خزر در بسیاری از اسناد حقوقی و بینالمللی رسما منعکس شده است(دبیری، ۱۳۷۴، ص ۱۴۲). در سال ۱۸۸۲ کمیسیون مرزی آبی مرز بین روسیه و ایران را در امتداد حسینقلی - آستارا تعیین نمود. جمهوری آذربایجان باید به منظور تعیین مرزهای آبی کشورهای ساحلی و اعطای وضعیت دریاچه به خزر تدابیری را اتخاذ کند.
اما قزاق ها نیز نه عقیده دارند که خزر دریاچه و نه دریا است بلکه نظر نویسندگان آنان نیز که از مواضع دولت آنها نشات گرفته حاکی از آن است که خزر آبگیر داخل قاره یی بسته ای است که به اقیانوسهای جهان اتصال طبیعی ندارد(تقوی اصل، صص۲۲۸- ۲۲۵).
دانشمندان در مورد آنکه خزر دریاچه است اتفاق نظر دارند و این یک تعریف متداول علمی است. ولی به لحاظی یک تفاوت جزیی وجود دارد، اینکه دریای خزر از طریق دو کانال راه خروج دارد. از این رو کارشناسان قزاقستانی راه میانه را در پیش گرفتهاند و آن را دریا دریاچه نامیدهاند.
قزاقستان از آنجا که هم میخواهد بر منابع غنی مجاور ساحل خود و هم کانالهای ولگا دن و ولگا بالتیک و بالنتیجه کشتیرانی در دریای آزاد بهره ببرد حالت بینابین برای دریای خزر قایل شده است.
یعنی هم آن را دریاچه و هم دریا میداند. دریاچه میداند تا با تحدید حدود به منابع غنی نفت خود چنگ اندازد و دریا میداند تا با آن ادعا از طریق کانالهای مذکور به دریاهای آزاد و به تعبیری یک ترانزیت ارزان کالاها بهره جوید.
تعبیر روسیه کاملا برعکس قزاقستان است. آنان معتقدند دریای خزر به طور حتم دریا نیست. در واقع این برداشت روسها دو جنبه دارد یکی آنکه کشورهای دیگر از مزیت کانالهای ذکر شده بیبهره باشند و دیگر اینکه رژیم حقوقی دریا نیز که شامل آبهای داخلی، دریای سرزمینی، منطقه نظارت و منطقه انحصاری اقتصادی میشود و در نتیجه حاکمیت آنان را در دریای خزر محدود میکند نیز با عقاید آنان تناقض دارد.
استدلال روسها در مورد دریاچه بودن خزر نیز جالب است. روسها میگویند دریای خزر به دلیل وسعت بسیار دریاچه نیز محسوب نمیشود. شاید این استدلال روسها به آن دلیل است که از تحدید حدود آن جلوگیری به عمل آید. روسها استدلال میکنند که تحدید حدود باعث میشود به اکوسیستم منطقه بشدت ضربه بزند. البته این استدلال صحیح است چرا که با وجود منابع غنی زیر بستر دریا، اقدام یکجانبه دول دیگر در صورتی که تحدید حدود در آن به عمل آید ممکن است بدون توجه به اکوسیستم منطقه صورت گیرد و به آن بشدت آسیب رساند. همان گونه که در دوره استیلای شوروی کمونیست و استخراج نفت از باکو این چنین شد. ولی بطور کل باید گفت نگرانی روسها این است که کشورهای دیگر مبادا از این خوان سود بیشتری ببرند. روسها خزر را دریاچه ای منحصر به فرد با رژیم حقوقی منحصر به فرد میدانند اما در مورد ترکمنستان باید گفت که ترکمانان به ابراز نظر خاصی در این مورد نپرداخته اند و دیدگاهی مستقل ندارند. علت این است که کارشناسان و مسوولان ترکمن در هر موضوعی با دیگر کشورها به توافق میرسند(طاهری شمیرانی، ۱۳۷۸، ص ۴۵۸؛ لو و رابین ۱۳۷۷ ، ص۲۶۵؛ میرفخرایی، ۱۳۸۳، صص ۱۸۸-۱۸۰).
ایران نیز خزر را به عنوان یک دریاچه نمیپذیرد زیرا از لحاظ عقیده به آسیبپذیر بودن اکوسیستم این منطقه کاملا با روسیه موافق است. ایران خزر را بیشتر به عنوان یک دریا قبول دارد و با تحدید حدود در آن کاملا مخالف است. منتهی اولا در دریا مناطق مجزا باید مشخص باشند و دیگر اینکه منطقه انحصاری اقتصادی ۲۰۰ مایلی وجود داشته باشد. در حالی که دریای خزر روی عرض جغرافیایی ۳۸ درجه تنها ۲۰۰ مایل است. بنابراین امکان استفاده از ۲۰۰ مایل منطقه انحصاری اقتصادی برای همه دولت ها وجود ندارد. با این حساب، ایران موضع خود را بر این قرار داده که با تکیه بر قراردادهای قبلی منطقه ماهیگیری از ده مایل به بیست مایل افزایشداده شود و چون در قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ سخنی از منطقه انحصاری به میان نیامده است این مورد نیز در رژیم حقوقی جدید گنجانده شود. اما چون امکان استفاده از ۲۰۰ مایل منطقه انحصاری اقتصادی برای هر کشور موجود نیست با توافق طرفین، هر کشور میتواند منطقه انحصاری اقتصادی خود را ۴۰ یا ۵۰ مایل تعیین کند و فراتر از آن را به عنوان مشترکات عامه یا مشاع تلقی کنند. این موضع ایران بیشتر برای حفظ شیلات آن است زیرا عمق دریای ایران بسیار زیاد است و لذا قبول مشترکات عامه فراتر از ده مایل (موضع روسیه) برای ایران نتایج خوبی ندارد( میرصادقی، ۷۴، ص ۱۶۳؛ مولایی،۱۳۸۲، ص ۲۴؛ ممتاز، ۸۲، ص ۸ ؛ باوند، پیشین، ص۳۰).
نتیجه گیری فصل دوم
از لحاظ حقوق بینالملل دریاها و دریاچههایی نظیر خزر در حکم آبهای آزاد به شمار نمیروند و از محدوده کنوانسیون ۱۹۸۲ خارج هستند. بنابراین، اولاً، دریانوردی آزاد در آن وجود ندارد، ثانیاً، رژیم حقوقی کشتیرانی و تعیین مرزها تابع معاهدات فیمابین یا اعمال تصرفی است که توسط هر یک از دول ساحلی گرفته شده و در صورت عدم وجود معاهده در هر صورت فرض بر تساوی است. ثالثا، منابع زیردریایی و حق ماهیگیری در انحصار دول ساحلی است. رابعا، دول ساحلی در مورد اینگونه دریاها حق حاکمیت انحصاری و صلاحیت قانونگذاری، اداری، قضایی و اجبار کننده دارند.
بنا بر این، طبق اصول حقوق بینالمللبرای تعیین رژیم حقوقی دریای خزر باید به رویه گذشته و تصرفات ایران و شوروی مراجعه کرد.
موضوع دیگر این است که آیا دولتهای تازه تاسیس ملزم به ایفای تعهدات سابق هستند یا نه؟ در این باره نظریات گوناگون وجود دارد. از سویی طبق »قاعده عدم انتقال » یا «دکترین لوح پاک » جانشین های شوروی به معاهدات شوروی پای بند نیستند. در حالی که از سوی دیگر به لحاظ این که معاهدات مربوط به امور کشتیرانی، مرز و غیره است طبق کنوانسیون وین در مورد جانشینی دولتها ملزم به ایفای تعهدات دولت سلف هستند. چیزی که مهم است اینکه آیا چنین دولتهایی میتوانند معاهدات مزبور را فسخ کنند یا خیر؟ طبق کنوانسیون وین ۱۹۷۸ مربوط به حقوق جانشینی دولتها در معاهدات چنین حقی برای دولتهای جانشین به رسمیت شناخته نشده است و باید تعهدات مرزی و سرزمینی را بپذیرند و به آنها پای بند باشند(ممتاز، همان).
وضعیت حقوقی دریای خزر با چهار مشکل عمده روبه رو است: الف. فقدان یک موافقتنامه همه جانبه (کلی) در مورد بهرهبرداری از منابع دریای خزر؛ ب. مشکلات ناشی از دریانوردی و کشتیرانی آزاد؛ ج. مشکلات مربوط به محیط زیست دریای خزر؛ و د. مسایل مربوط به ماهیگیری (شیلات) و حفاظت از منابع بیولوژی دریای خزر(باوند، همان).
در حال حاضر بر پایه موازین حقوق بین الملل معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰- منعقده بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی- حاکم بر وضعیت حقوقی دریای خزر هستند. این معاهدات هنوز به طور رسمی از درجه اعتبار ساقط نشده اند؛ زیرا هیچگونه سندی جدید در مورد ارائه مبنایی برای رژیم حقوقی این دریا تنظیم نشده است. تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و افزایش تعداد اعضای دولتهای ساحلی دریای خزر هیچ گونه تغییری در وضعیت حقوقی این دریا ایجاد نکرده است و تنها سبب بروز پارهای ادعاهای یکجانبه از سوی دول ساحلی شدهاست. “فدراسیون روسیه از دید جهانی و بینالمللی وارث تعهدات و الزامات اتحاد جماهیر شوروی میباشد". برا ساس مقررات و قواعد حقوق بینالملل تغییر در تعداد طرفین یک معاهده هیچگونه تاثیری بر وضعیت حقوقی آن ندارد؛ یعنی وضعیت حقوقی دریای خزر همانگونه که بر اساس معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ بوده، ادامه مییابد مگر اینکه معاهده ای جدید در خصوص تغییر این رژیم حقوقی منعقد شود که در این صورت معاهده جدید حاکم خواهد بود (البته در مورد آن قسمتهایی از معاهده سابق که نسخ شده باشد). بنابراین، وضعیت حقوقی دریای خزر همچنان تابع معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰- منعقده بین ایران و شوروی- میباشد. این موضوع را نه تنها حقوق بینالملل، بلکه بیانیه آلماتی (۲۱ دسامبر ۱۹۹۱) نیز تایید میکند(یکتا، ۱۳۹۰، ص ۶۵). در نتیجه هر گونه اقدام یکجانبه در مورد تعیین سهم، تقسیمات منطقهای، ترتیبات راجع به بهرهداری دور از ساحل و اجازه دادن به کشورهای غیر همجوار برای انجام فعالیتهای مشابه رژیم حقوقی دریای خزر را نقض میکند. به هر حال با توجه به آنچه که گفته شد چنین بر میآید که ادعای پارهای از دولتهای ساحلی و برخی از نویسندگان مبنی بر تعیین رژیم حقوقی دریای خز ر بر اساس کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریا فاقد وجاهت حقوقی و قانونی میباشد.
منابع
الف) کتب:
۱ـ آقایی، بهمن. مجموعه مقالات حقوق بین الملل دریاها و مسایل ایران، تهران: انتشارات گنج دانش، ۱۳۷۴.
۲- تقوی اصل، سید عطا، ژئوپلیتیک جدید ایران: از قزاقستان تا گرجستان،تهران، وزارت امور خارجه، مرکز چاپ و انتشارات، ۱۳۸۴.
- لو، آلن و رابین چرچیل. حقوق بینالملل دریاها، ترجمه بهمن آقایی، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۷ .
ب) نشریات
-
- احمدی پور، زهرا. «ضرورت تعیین رژیم حقوقی دریای خزر در پرتو ژئوپلیتیک جدید منطقه» فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، ش ۴۳، تهران ۱۳۷۶.
-
- اکوشیک، والنتین. فرزین نیا، زیبا. «اختلافات سیاسی معاصر در مورد وضعیت حقوقی دریای خزر»، همان،شماره ۲۲.
-
- بوداغ اف، بوداغ. «دریای خزر دریا است یا دریاچه»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز،س ۴، دوره ۲، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۷۴.
-
- پتینجر، کریستوفرجی. شریفیان، جمشید. «تحدید حدود دریای خزر، گفتگویی از وضعیت حقوقی آن»، همان،شماره ۲۳.
-
- دبیری، محمدرضا. «رژیم حقوقی دریای خزر، عاملی برای توازن منافع و توازن امنیت» فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز،ش ۱۰ ،تابستان ۱۳۷۴.
- طاهری شمیرانی. صفتالله، «نظام حقوقی بهرهبرداری از منابع نفت و گاز دریای خزر»، تهران، سیاست خارجی، س ۱۳، ش ۲، تابستان ۱۳۷۸.
مقیاس های عملکردخانواده شامل آموزش عاطفی،ایفای نقش،عملکردکلی،حل مشکل،همراهی عاطفی،کنترل رفتارمی توانندسازگاری دانش آموزان راپیش بینی کنند.درسبک های دلبستگی هرسه سبک(ایمن،دوسوگرا،ناایمن)درهردوگروه دختروپسرپیش بینی کننده معناداری برای سازگاری دانش آموزان به تفکیک دختروپسرمحسوب می شوند.هنگامی که در گروه پسران سبک های دلبستگی خرده مقیاس های عملکرد خانواده به صورت یکجا وارد معادله رگرسیونی شدند نشان دادکه،عملکردکلی،حل مشکل،همراهی عاطفی وکنترل رفتاروسبک های دلبستگی ناایمن پیش بینی کننده سازگاری اجتماعی بودند..هنگامی که در گروه دختران سبک های دلبستگی خرده مقیاس های عملکرد خانواده به صورت یکجا وارد معادله رگرسیونی شدند نشان دادکه، خرده مقیاس های ارتباط، آمیزش عاطفی، عملکرد کلی، همراهی عاطفی، و کنترل در عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا پیش بینی کننده معناداری برای سازگاری اجتماعی محسوب می شدند.
کلیدواژه ها:سازگاری اجتماعی،عملکردخانواده،سبک های دلبستگی،دانش آموزان مقطع متوسطه.
فصل اول
طرح تحقیق
۱-۱- مقدمه
انسان محصول اجتماع است و در نتیجه تحت تأثیر نظام ها و فرهنگ های جامعه خود قرار می گیرد. در چنین شرایطی است که باید نیازهای خود را برآورده سازد و آرامش و تعادل خود را حفظ کند، بنابراین انسان باید با اجتماع سازگار شود. ابعاد سازگاری شامل: سازگاری جسمانی، روانی، اجتماعی و اخلاقی است که در رأس آنها سازگاری اجتماعی قرار دارد. سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متکی است که نیازها و خواسته های فرد با منافع و خواسته های گروهی که در آن زندگی می کنند، هماهنگ و متعادل شود وتا حد امکان از برخورد و اصطکاک مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری شود (مظاهری و همکاران، ۱۳۸۶).
سازگاری اجتماعی به عنوان مهمترین نشانه سلامت روان از مباحثی است که در دهه های اخیر توجه بسیاری از جامعه شناسان، روان شناسان و به ویژه مربیان را به خود جلب کرده است. داشتن جامعه ای سالم مستلزم داشتن افرادی سالم است و هر چه میزان سازگاری اجتماعی افراد بالاتر باشد، سلامت جامعه نیز بالاتر خواهد بود. تلاش و کوشش دست اندر کاران تعلیم و تربیت کشورها برای رشد همه جانبه افراد است که پایه و اساس آن را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند (مظاهری و همکاران، ۱۳۸۶). علاوه بر دست اندرکاران تعلیم و تربیت که نقش مهمی در رشد و افزایش سازگاری اجتماعی افراد و خصوصاً دانش آموزان دارند، خانواده و کارکرد خانواده نیز می تواند بر روی سازگاری اجتماعی دانش آموزان تأثیر مثبت یا منفی بگذارد.
کارکردهای خانواده هستند که ملاکهایی برای خانواده سالم به حساب میآیند. این کارکردها عبارتند از: تأمین نیازهای اقتصادی خانواده و رفع نیازهای مالی، روانی و عاطفی اعضا. روشن است که در جامعهء ما ابتدا پدر و در درجهء دوم مادر نیازهای اقتصادی خانواده را تأمین میکنند. ولی رفع نیازهای مالی، روانی و عاطفی اعضا، عملکرد کل نظام خانواده است. از کارکردهای بعدی خانواده میتوان حمایت از اعضا در برابر بحرانها و فشارهای زندگی را نام برد. خانوادهء سالم ضمن تلاش برای به ثمر رساندن کارکردهایش، انعطافپذیر نیز هست وبه راحتی با تغییرات سازگار میشود (حسینی زاده مهدوی، ۱۳۸۵). یکی دیگر از که عواملی خانواده ها و والدین که می تواند در سازگاری افراد با تغییرات و سازگاری اجتماعی مؤثر باشد سبک دلبستگی است.
سبک دلبستگی، از عوامل موثر در تعاملات بین فردی است که در نتیجه ی روابط فرد با چهره های دلبستگی (والدین، همسالان و همسر) شکل می گیرد و به طور معناداری بر عملکرد و روابط فرد تاثیر میگذارد (باولبی[۱]، ۱۹۶۹). روابط دوستانه، الگوهای ارتباطی و احساس رضایت از رابطه، موضوعاتی هستند که هم از جنبه ی اجتماعی و هم از جنبه ی روان شناسی بر روی رفتارهای بین فردی متمرکزند و موضوع اصلی هستند که از دوران کودکی آغاز می شوند (کاتلر و همکاران[۲]، ۲۰۰۹).
این پژوهش با هدف بررسی رابطه عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی با سازگاری اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر بندرعباس اجرا می گردد.
۱-۲- بیان مسأله
یکی از مفاهیمی که از بطن خانواده شکل می گیرد، مفهوم دلبستگی[۳] است. سروف، ایگلند، کارلسون و کولینز[۴] (۲۰۰۵) دلبستگی را چنین تعریف می کنند: دلبستگی به طور کلی یعنی مأمنی از آسایش، امنیتی برای کاوش و جستجو کردن و منبعی برای اطمینان بخشی به کودک، زمانی که دچار پریشانی می شود. بالبی[۵] دلبستگی را در قالب نظریه ای بزرگ مفهوم سازی کرد. از نظر بالبی (۱۹۷۳، ۱۹۶۹ و ۱۹۸۰؛ به نقل از گودوین[۶]، ۲۰۰۳)، روابط دلبستگی همیشه موجودند و در سراسر چرخه زندگی فعال هستند، به طوری پیوندهای دلبستگی در زندگی بزرگسالی ایجاد می شوند و بر فعالیت های مهم دوران بزرگسالی موثرند. دلبستگی در نوجوانی و بزرگسالی را به عنوان روابط دوبه دویی تعریف می کنند که در آن، همجواری با یک شخص ویژه ترجیح داده شده و به دستیافتن به احساسی ایمنی یا حفظ آن منجر می شود. نتایج پژوهش های زیادی استمرار و تداوم سبک دلبستگی را در چرخه زندگی تایید می کنند (فریلی[۷]، ۲۰۰۲، مین، کاپلان و کسیدی[۸]، نافتل و شاور[۹]، ۲۰۰۶).
بر اساس آزمایش های آینثورث (۱۹۸۷، لوی، بلات و شاور، ۱۹۹۸) روابط والد- فرزند در سه گروه ایمن [۱۰] اجتنابی[۱۱] و اضطرابی دوسوگرا[۱۲] طبقه بندی شد. فرزندانی که در گروه ایمن دسته بندی شدند، بعد از پریشان شدن به سرعت برای رسیدن به آرامش پیش مادر برگشتند، سریعتر به آرامش رسیدند، سریعتر و کاملتر فعالیت های خود را از سرگرفتند. فرزندانی که در گروه دو سوگرای اضطرابی دسته بندی شدند، واکنشهای آمیختهای به حضور مادر داشتند، از حضور مادر به آرامش نرسیدند و فعالیتهای خود را از سرنگرفتند. در نهایت گروه با دلبستگی اجتنابی مادر خود را نادیده گرفتند، به انزوا و گوشه گیری پرداختند و شروع به انجام فعالیتهایی برای دور شدن از پریشانی کردند (رولز و سیمپسون[۱۳]، ۲۰۰۴).
بلسکی و کاسیدی (۱۹۹۴، به نقل از لوی و بلت و شاور، ۱۹۹۸) نشان دادند که گروههای سه گانه بدست آمده در محیط آزمایشگاهی توسط آینثورث (۱۹۷۸) در محیط طبیعی هم وجود دارند. هینن، ساندرمن و اسپرانگر[۱۴] (۲۰۰۹) از این ایده حمایت کردند که روابط و تجربیات اولیه به شکل دلبستگی بر تجربیات زندگی بعدی تاثیر میگذارد. آنها دریافتند که خاطرات دوران کودکی ۹۰ درصد از زنان، با سبک دلبستگی آنها در بزرگسالی همبستگی دارد که میتواند رضایت از زندگی کلی را پیشبینی کند. این محققان دریافتند که افرادی که سبکهای دلبستگی ناایمن داشتند، میزان بالایی از طرد توسط والدین، میزان پایینی از حمایت خانوادگی و میزان پایینی از هماهنگی و گرمی در کانون خانواده را گزارش دادند در حالی که افراد با سبک دلبستگی ایمن میزان پایینی از عدم رضایت از خود، روابط و زندگی را گزارش دادند. سبکهای دلبستگی نه تنها با رضایت کلی از زندگی، بلکه با افسردگی و اضطراب هم ارتباط دارند. فروید اولین کسی بود که اظهار داشت پیوند عاطفی فرزند با مادر مبنای تمامی روابط بعدی است (برک[۱۵]، ۱۳۸۶).
به دنبال خط پژوهشی بالبی، آینثورث [۱۶]، واتر و وال[۱۷] (۱۹۸۷) سه سبک دلبستگی را توصیف نمودند: ایمن، اضطرابی / دوسوگرا و اضطرابی / اجتنابی. نقش این سبک های دلبستگی در روابط بزرگسالان را هازان و شیور[۱۸] (۱۹۸۷) مورد پژوهش قرار دادند. دلبستگی نقش بسزایی در کمک به فرزندان در برخورد با چالش های اجتماعی و سازگاری اجتماعی دارد. به طوری که الگوهای دلبستگی ناسالم در طی دوران کودکی مشکل رفتاری و اعمال بزه و ناسازگاری های اجتماعی را در نوجوانی ایجاد می کند. (شالیزا [۱۹]، ۲۰۰۱ ؛ لیبل[۲۰]، ۲۰۰۷؛ کاسدی و شیور[۲۱]، ۲۰۰۷).
سازگاری یک مفهوم عام است و به همه راهبردهایی که فرد برای اداره کردن موقعیت های استرس زای زندگی و اجتماعی اعم از تهدیدهای واقعی یا غیر واقعی به کار می برد، گفته می شود (سادوک و سادوک[۲۲]، ۲۰۰۳ به نقل از افتخار و همکاران، ۱۳۸۹). به عبارتی سازگاری، مجموعه کنشها و رفتارهایی است که فرد در موقعیتها و شرایط جدید به منظور ارائه پاسخهای مناسب به محرکهای موجود از خود بروز میدهد (آقامحمدیان شعرباف، ۱۳۷۳). در دیدگاه راجرز، شخصیت ناسازگار، همان فردی است که مورد تهدید درونی واقع شده است و برعکس افراد سازگار، شخصیتهایی به نظر میرسند که در وجودشان هیچ نشانی از احساس تهدید نمی توان یافت (آقا محمدیان شعرباف، ۱۳۷۳). از آنجا که سازگاری میتواند واجد طیف گستردهای باشد و ابعادی مانند اجتماع، خانواده، عواطف، شغل، بهداشت و ازدواج را شامل شود، برخی از صاحبنظران، سازگاری اجتماعی را رأس سایر ابعاد تلقی میکنند. ابعاد مسئله سازگاری ممکن است در هر دوره از زمان و در هر مرحله از تحولات اجتماعی تغییر کند؛ اما جامعهای نیست که با مسئله ناسازگاری افراد خود مواجه نباشد. عوامل اجتماعی مهمی در بروز سازگاری نقش دارند که یکی از این عوامل، پاسخدهی والد به نیازهای فرزندان در دوران کودکی و نوجوانی است و به تشکیل سبکهای دلبستگی در فرزند منجر می شود (بالبی، ۱۹۸۰).
خانواده و سازگاری اجتماعیِ بنیاد یک خانواده با پدر و مادر ریخته می شود. پیش از این که خانواده گسترش یابد، این دو کوشش می کنند که هم خود را بهتر درک کنند و هم طرف مقابل را، هم چنین سعی میکنند تا حد ممکن بفهمند گره مشکلات در کجاست تا حلشان کنند. فرزندان به دعواهای پدر و مادر و خشونتهای لفظی، حتی به رنجشهای پنهان و گلههای ابراز نشده حساس هستند. بنابراین به خاطر فرزندان بایستی خانوادهها در جهت توافق و سازگاری بیشتر تلاش نمایند و اگر اختلافی هست باید در غیاب آنان مطرح و حل شود. مهم این است که مشکلات با راه حل های منطقی حل گردد و در این جا، کلید حل مسئله، فهمیدن یکدیگر می باشد که به کودکان بردباری و سازگاری می آموزد و ناهمواری ها، شخصیت آنها را برای سازگاری با اجتماع آماده می سازد. کودکانی که در خانواده، سازگاری با دیگران را می آموزند، بهتر میتوانند با محیط بیرون و شخصیت های گوناگون آن، خود را تطبیق دهند. این که فکر کنیم کودک در آینده می تواند اشخاص شبیه به خود را بیابد و با آن ها معاشرت کند، حرف بیهوده ای است چرا که همیشه این اتفاق نمیافتد. زیرا او مجبور است در نخستین تماس بیرون از خانه، با شخصیت های متفاوت با خویش تماس داشته باشد (گلشن مهر، ۱۳۹۱).
محیط رشد اجتماعی و روانی خانواده و نحوه عملکرد[۲۳] خانواده، نخستین نهاد زندگی اجتماعی به شمار میرود. در خانواده و با عملکرد خانواده است که فرزندان با شکل گیری شخصیت اش، شناختن دیگران را فرا میگیرد و سازگاری اجتماعی را پیشه می کند. اگر این الگو از نظر روانی، سالم نباشد یعنی به طور مثال سلطه جو و زور مدار یا بر عکس جبون و متملق یا بی صداقت و. . . باشد فرزندان همان را درست می پندارد و سرمشق قرار می دهد. تاثیر الگوهای رفتاری نامناسب، موجبات فراهم آمدن بیماری شخصیت و ناسازگاری اجتماعی در فرزندان خواهد شد که در آینده در مواجهه با جامعه نمایان خواهد شد و دامنه ی آن بستگی به میزان بیماری شخصیت فرد از ناسازگاری های معمول اجتماعی تا اقدام به کارهای غیر اجتماعی و ضد اجتماعی گسترش دارد (گلشن مهر، ۱۳۹۱).
حال با توجه به این که عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی می توانند تأثیرات زیادی بر روی افراد و همچنین دانش آموزان بگذارند و از طرفی دیگر سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه به دلیل رسیدن به سن بلوغ متأثر از عوامل زیادی می باشد، در این پژوهش قصد بر این است که به این سؤال پاسخ داده شود که آیا بین عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان رابطه وجود دارد؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به اینکه عملکرد خانواده مستقیما بر سبک های دلبستگی و در نهایت نحوه سازگاری فرزندان در اجتماع خواهد بود و سازگاری اجتماعی نیز یکی از اصلی ترین نشانه های سلامت روانی محسوب می گردد و اهمیت سازگاری در تمام جنبه های زندگی اعم از فردی، خانوادگی، تحصیلی، شغلی و اجتماعی روشن است، انسان از طریق سازش یافتگی با شرایط جدید، اضطراب، تنیدگی و افسردگی را در خود کاهش داده سلامت روانی خود را حفظ می کند و زمینه را برای موفقیت خود فراهم می نماید.
در میان عوامل متعددی که در شکل دهی و تحول ویژگی های شخصیتی مؤثرند، نقش خانواده از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است. تأثیر خانواده بر رشد و تحول ویژگی های شخصیتی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و صاحب نظران بر آن اتفاق نظر دارند (شریفی، عریضی و نامداری، ۱۳۸۴). خانواده در راستای شکل دهی شخصیت، هرگز اهمیت خود را از دست نمی دهد، زیرا تغییر و دگرگونی در خانواده، تغییر در فرایندهای درون روانی اعضای خود را به همراه خواهد داشت (مینوچین، ۱۳۷۵).
هرچند برای شناسایی عوامل مرتبط با سازگاری اجتماعی تلاش های نظری و تجربی زیادی صورت گرفته اما تلاش کمتری متوجه شناسایی نقش سبک های دلبستگی با سازگاری اجتماعی و عملکرد خانواده با سازگاری اجتماعی بوده است و همچنین مطالعات انجام شده بیشتر درباره جمعیت عمومی و نه اقشاری خاص از جامعه به ویژه دانش آموزان بوده است. از آنجا که به نظر می رسد پژوهش هایی محدود در زمینه بررسی ارتباط میان عملکرد خانواده، سبک های دلبستگی و سازگاری اجتماعی انجام شده، انجام پژوهشی در این زمینه دارای اهمیتی بسزا است.
۱-۴- اهداف تحقیق
۱-۴-۱- اهداف کلی :
-
- بررسی رابطهی عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه بندرعباس
۱-۴-۲- اهداف جزیی:
-
- بررسی رابطه بین بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس.
-
- بررسی رابطه بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس به تفکیک جنسیت
-
- بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس
-
- بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس به تفکیک جنسیت
-
- بررسی رابطه بین مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس.
-
- بررسی رابطه بین مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس به تفکیک جنسیت.
۱-۵- فرضیه های تحقیق
-
- بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
-
- بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان به تفکیک جنسیت رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
-
- بین سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
-
- بین سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان به تفکیک جنسیت رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
-
- بین مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
-
- بین مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان به تفکیک جنسیت رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
۱-۶- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق
سازگاری اجتماعی (متغیر ملاک):
تعریف مفهومی: برخی صاحب نظران سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارت اجتماعی میدانند. اسلاموسکیودان (۱۹۹۶)، سازگاری و مهارت اجتماعی را فرایندی میدانند که فرد را قادر میسازد تا رفتار دیگران را درک و پیشبینی کند، رفتار خود را کنترل کند و تعاملات اجتماعی خود را به نحو سازش یافتهای تنظیم کند. اسلبی و گورا (۱۹۸۸، نقل از عابدینی، ۱۳۸۱) سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارت اجتماعی میدانند. از نظر آنها مهارت اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینهی خاص اجتماعی و به طریق خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشند (کرمی و همکاران، ۱۳۹۰).
تعریف عملیاتی: منظور از سازگاری اجتماعی در این پژوهش نمره ای است که از پرسشنامه سازگاری نوجوانان دبیرستانی به دست می آید.
دلبستگی و سبک های دلبستگی (متغیر پیش بین):
تعریف مفهومی: دلبستگی را می توان یک الگوی رفتاری خاص در نظر گرفت که در اکثر جوامع برای رشد سالم اهمیت حیاتی دارد و زمانی دلبستگی مطلوب بوجود می آید که در سال اول زندگی کیفیتی متقابل و خوشایند بین کودک و مادر یا ( نگهدارنده ) شکل گرفته و این رابطه گرم , صمیمانه و پایا بین کودک و مادر است که برای هر دو رضایت بخش و مایه خوشی است. دلبستگی دارای سه سبک ایمن، اجتنابی و مضطرب می باشد (بالبی، ۱۹۹۶).
▪ سبک ایمن: افراد دارای این سبک ارتباط با دیگران برایشان اسان است و از اینکه به دیگران تکیه کنند و نیز اجازه دهند که دیگران به آنها تکیه کنند احساس راحتی می کنند. این افراد از اینکه دیگران آنها را ترک کنند و یا خیلی به آنها تزدیک شوند احساس نگرانی نمی کنند (بالبی، ۱۹۹۶).
۲- ۱۳- ۸ -کنترل شیمیایی:
ارتباط نزدیک بین میزبان و انگل گل جالیز سبب محدودیت کنترل گل جالیز به روش شیمیایی می شود. جستجو در زمینه کنترل شیمیایی گل جالیز با هدف یافتن علفکش شیمیایی باید به نحوی باشد که برای میزبان انتخابی بوده و صدمه ای به آن وارد نسازد(Parker & Fryer , 1975).
با تمام محدودیت های موجود، موفقیت های چشم گیری نیز حاصل گردیده است و علفکش هایی چون کلروسولفورون، ایمازاکوئین، ایمازاپیر، گلیفوزیت نتایج امید بخشی نشان داده اند. نکته مهم طیف باریک میزان مصرف ایمن علفکشها است. مصرف بیش از مقدار توصیه شده علفکش باعث صدمه شدید به میزبان شده و عملکرد آن را کاهش می دهد. در مقادیر کمتر از میزان تعیین شده نیز کنترل رضایت بخشی حاصل نمی شود. اخیراً تیمار بذری و خیسانیدن بذر میزبان در محلول حاوی علفکش و نیز استفاده مکرر از علفکش بصورت متوالی( Sequential application)تا حدی محدودیت های کنترل شیمیایی (علفکش) گل جالیز را مرتفع ساخته است.
درویش (Darwish, 2005) در تحقیق خود با مصرف یک مرتبه ای ریم سولفورون به میزان ۵/۱۲ گرم ماده موثر در هکتار و سپس مصرف متسلسل گلیفوزیت(به میزانهای ۱۰۰ و ۲۰۰ و۳۰۰ گرم ماده موثر در هکتار )در ۲۵ ، ۳۵ ۵۰ روز پس از خروج سیب زمینی کنترل گل جالیز را آزمایش کردند. نتایج این آزمایش نشان داد که این مقادیر اثر منفی بر روی سیب زمینی ندارد اما آلودگی به گل جالیز را کاهش می دهد. تمام تیمارهای اندام هوایی گل جالیز را در ۱۱۰ روز پس از خروج سیب زمینی را کنترل کردند، اما بهترین نتیجه در مصرف ۵/۱۲ گرم ماده موثر ریم سولفورون و سپس سه مرتبه مصرف متسلسل گلیفوزیت به میزان ۱۰۰ گرم ماده فعال در هکتار حاصل شد.
تحقیقات انجام شده توسط ویلیام و همکاران(Willem et al., 1997) نشان دادند که با بهره گرفتن از دی اتیل سولفات در غلظت ۰۵/۰ و ۱/۰ درصد از ماده خالص در هکتار می توان گل جالیز را به میزان ۷۰ درصد کنترل کرد و استفاده از مقادیر بالاتر سبب توقف رشد پارازیت شد.
هرشن هورن و همکاران(Hershen horn et al., 1998) اثر علفکش های سولفونیل اوره ای مختلف شامل بن سولفورون، کلروسولفورون، نیکوسولفورون، متسولفورون، ریم سولفورون، تیفن سولفورون و تریا سولفورون را بر جوانه زنی بذر و طویل شدن گونه O. aegyptiaca در شرایط آزمایشگاهی بدون حضور میزبان بررسی کردند. بذور این گونه در زمان آماده سازی و جوانه زنی با علفکش های مزبور تیمار شدند. نتایج این بررسی نشان داد که طویل شدن ریشچه گل جالیز بطور مؤثر و معنی داری توسط علفکش های مورد استفاده کاهش می یابد. کلروسولفورون و تریاسولفورون در مقادیر ۵/۲ و ۲۵ میکرومول ماده موثر ریم سولفورون به مقدار ۵ میکرومول ماده موثر در مرحله آماده سازی و جوانه زنی تقریباً بطور کامل از توسعه پارازیت جلوگیری کرد، اما در مقادیر کم انگل بطور جزئی کنترل شد و پس از ۲۶ روز بهبود یافت. کلروسولفورون از نمو گیاه انگل به مدت چهل و سه روز جلوگیری کرد. کلروسولفورون، تریاسولفورون و ریم سولفورون به اندامهای انگل خسارت زد و سبب مرگ سریع توبرکول های گل جالیز O. aegyptiaca شد و اتصال به میزبان متوقف گردید. به هر حال کلروسولفورون و تریاسولفورون در مقدار ۲۵ میکرومول ماده فعال برای گیاه گوجه فرنگی سمی بودند.
نتایج نشان داد که علف کشهای متسولفورون متیل، سولفو سولفورون می توانند تا ۱۰۰ درصد کنترل گل جالیز کنترل کنند اما موجب از بین رفتن ۲۰ درصد بوته ها گوجه فرنگی نیز شدند. سولفوسولفورون ۵۰ و ۲۵ گرم در هکتار و ریم سولفورون ۳۰ و ۶۰ گرم در هکتار به ترتیب ۴۰، ۶، ۴۷ و ۹/۳۷ و ۴/۳۶ درصد موجب کنترل گل جالیز شدند. کاربرد کودهای سولفات آمونیوم و اوره هیچ تاثیری در کنترل گل جالیز نداشتند.
۲- ۱۳- ۹ – کنترل زراعی
کنترل زراعی به محموعه ای از روشها گفته می شود که با هدف افزایش توان رقابتی گیاه زراعی انجام می شود. کنترل زراعی دارای مزیت هایی نسبت به سایر روش های کنترل است. که از آن جکله به کوارد زیر می توان اشاره کرد:
کنترل زراعی با محیط زیست سازگار است و چنانچه بدرستی عمل شود آثار مخربی بر محیط زیست ندارد.
کنترل زراعی با توان کشاورز هماهنگی دارد و نیاز به امکانات ویژه ای همچون سمپاش و غیره ندارد. به عبارت دیگر کنترل زراعی با دانش و توان کشاورز قابل تطبیق است و کشاورزان براحتی با آن خود را هماهنگ می کنند.
کنترل زراعی در شرایط گوناگون و اکوسیستم های زراعی متفاوت قابل اجرا است.
کنترل زراعی حتی اگر در کنترل عامل مهاجم یعنی علف هرز موثر نباشد، برای افزایش توان تولید گیاه زراعی مفید است.
از مهم ترین روش های کنترل زراعی گل جالیز موارد زیر است:
۲- ۱۳- ۹-۱- کشت ارقام متحمل یا مقاوم:
میزان مقاومت یا حساسیت به گل جالیز در یک گونه میزبان متفاوت است و می تواند تحت تأثیر چندین عامل ارثی و غیر ارثی باشد. در ماش مقاومت به گل جالیز در ارتباط با مقاومت مکانیکی ریشه در مقابل نفوذ مکینه گل جالیز و احتمالاً اختصاصات شیمیایی آن می باشد. کشت ارقام مقاوم یا متحمل به گل جالیز از عوامل محدود کننده آلودگی میزبان به گل جالیز است(Goldwasser et al., 1997). کارهای اصلاحی برای مقاومت به گل جالیز در خصوص مقاومت آفتابگردان به O.cernua و در باقلا علیه O. crenata صورت گرفته است. در روسیه برخی از واریته های آفتابگردان در سال ۱۹۱۲ یافت شد که نسبت به گونه O. cernua مقاومت نشان دادند(Dhanapal et al., 1996) ، اما در دهه ۱۹۲۰ به دلیل وجود نژادهای مختلفی از گونه O. cernua مقاومت آنها شکسته شد(۱۰۱). بررسی های انجام شده در ایتالیا، اسپانیا و مصر در روی باقلا نشان داد که تنها واریته(F-402) متحمل به این انگل می باشد و در برنامه های اصلاحی بطور موفقی بکار گرفته شده است(Estabrook & Yoder, 1998) از سال ۱۹۷۰ تاکنون توجه زیادی به یافتن ارقام مقاوم به گل جالیز شده است.
بلند اندام و همکاران(۱۳۵۷) در طرح سه ساله ای در همدان بیست رقم سیب زمینی را از نظر مقاومت به گل جالیز بررسی کردند. در این آزمایش که در اراضی آلوده به گل جالیز O.aegyptiaca انجام شد،. رقم دراگا با بیست و نه درصد آلودگی کمترین ابتلا به گل جالیز را داشته و پس از آن وانکوخ با پنجاه درصد آلودگی در گروه بعدی قرار داشت. مشکل اصلی در ایجاد مقاومت به گل جالیز شکسته شدن مقاومت در گیاهان زراعی یا تحمل گونه میزبان نسبت به گیاه انگل است. متعاقب ظهور نژادهای پاتوژن جدید مهاجم، منابع جدید مقاومت از ژرم پلاسم سیب زمینی ترشی بدست آمد. از آنجا که نژادهای پاتوژنی جدید گل جالیز گونه O. cernua رایج است تحقیقات متعددی برای یافتن منابع جدید مقاومت لازم است(۱۰۱).
پنج نژاد جدید از گونه O.cernua شناسایی شده و از A تا E مشخص شده اند. نژاد A ابتدا در اکراین در اواخر قرن نوزده یافت شد. نژادهای جدید گل جالیز گونه O. cernuaکه اخیراً یافت شده اند بر مقاومت لاینهای آفتابگردان حامل ژنهای Or5 – Or1 غلبه کرده اند. گونه های مختلف جنس Helianthus sp لازم است تا منابع جدید ژنی مقاومت به انگل گل جالیز جدا شوند(Aydyn et al., 2000).
نتایج تحقیقات نشان داد که نژاد های O. cumana که در اسپانیا وجود دارد متفاوت از آن در رومانی است . این تحقیقات نشان داد که نژاد E و نژاد F در اسپانیا رایج تر است. این محققان ۱۶ نژاد از O. cumana را که هشت تا از اسپانیا(S1 – S8 ) دو تا از رومانی (R1 , R2) و شش تا از ترکیه(T1 – T6 ) بود جمع آوری کردند و در لاین های آفتاب گردان ۱۱۷ (حساس به تمام نژاد ها) و NR5 (مقاوم به نژاد E وحساس به نژاد F ) وL86 (حساس به E و مقاوم بهF) و P96 (مقاوم به نژاد E وF ) شناسائی کردند. نتایج نشان داد که R1 نتوانست NR5 را آلوده کند. R2 نیز کاملا توسط L86 و P96 کنترل شد، اما توانست NR5 را آلوده کند( Dominguez et al.,1996).
در تحقیق انجام شده توسط روبیالس و همکاران(Rubiales et al., 2003) مقاومت ارقام نخود و ارقام نخود وحشی بهO. crenata بررسی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که مقاومت ارقام نخود وحشی ناشی از ترکیبی از چند مکانیزم است. این مکانیزم ها عبارتند از ترغیب کمتر بذر گل جالیز به جوانه زنی، جلوگیری از اتصال گل جالیز به ریشه ها، اضمحلال توبرکول ها در حضور گیاه میزبان بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که در کشت بهاره نخود ((Cicer arietinum آلودگی به گل جالیز کمتر است. بنظر می رسد تاخیر در کاشت نخود سبب کاهش ترغیب O. crenata به جوانه زنی می شود. نخود به طور معمول در مناطق مدیترانه ای در بهار کشت می شود. اما به خاطر توسعه بیماری برق زدگی(Ascochyta) کشت پاییزه آن متداول شده است. اما کشت پاییزه این گیاه منجر به توسعه رویش گل جالیز شده است. در این آزمایش گــونه های نخود شامل C. songoricam, C. echinospermu, C. bijugum, C. oxyoclen, C. canariense نسبت به گل جالیز مقاومت بالا داشتند.
۲- ۱۳- ۹- ۲ - استفاده از مواد محرک جوانه زنی:
بذر گل جالیز پس از گذرانیدن دوره آماده سازی نیازمند مواد محرک شیمیایی از ترشحات ریشه میزبان است. شناسایی و سنتز این ترکیبات میتواند فصلی تازه در کنترل گل جالیز و گیاهان انگلی مشابه چون علف جادو ایجاد کند(Bouwmeester et al., 1992). در این خصوص تحقیقات مناسبی انجام شده است که از جمله سنتز آنالوگ های استرایگول به منظور تحریک جوانه زنی گل جالیز بدون حضور میزبان است. از آنجائی که سنتز استرایگول وقت گیر است و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست، بنابراین تلاش برای سنتز آنالوگ های آن آغاز شده است. تحقیقات دراین باره منجر به تولید ترکیباتی شد که از جمله مهم ترین این ترکیبات سزگوئی ترپنها میباشند که پتانسیل بالایی در تحریک جوانه زنی بذرهای استریگا و گل جالیز دارند(Dhanapal et al., 1997).
مطالعات انجام شده نشان میدهد که اتیلن و یا مواد آزاد کننده اتیلن نظیر اتفن هیچگونه قدرت تحریک کنندگی بر جوانه زنی گونه های گل جالیز گونه O .cernua و O. ramosa را ندارند، در حالیکه این ترکیبات در تحریک جوانه زنی استریگا موفق بوده اند(Hsaao et al., 1983).
آنالو گ های استرایگول در محیط پتری دیش آزمایش شده اند که از این بین فعالترین آنها GR7، GR21، GR28، GR41 بودند که در غلظتهای ۰.۱ تا PPM 1.0 مؤثر بودند(Mesa- Garcia & Garcia – Torres, 1984).
اثر آنالوگهای مصنوعی به عنوان محرک جوانه زنی برای کنترل گل جالیز O. ramosa در مزرعه توتون بررسی شده است. این بررسی در شرایط مزرعه انجام شد و نشان داد که استفاده از آنالوگ های استرایگول تاثیر بیشتری روی توتون داشت. بطوری که میزان آلودگی توتون نسبت گوجه فرنگی کمتر از بیست درصد بود، در حالی که بوته های شاهد کاملاً به گل جالیز آلوده شده بودند. بوته های توتون در کرتهای تیمار شده سالم و قوی بودند و ارتفاع بیش از ۱۰۰ الی ۱۲۰ سانتی متر داشتند، در حالیکه در کرتهای شاهد برگ های توتون کوچک شده و ارتفاع بوته ها کمتر از ۶۰ سانتی متر بود(Girefe & Raman, 2005).
جورادو و همکاران (Jurado et al., 2002) در مطالعه خواص برخی از آفت کشها بر تحریک جوانه زنی بذور گل جالیز، ابتدا بذور را در معرض بیست و چهار نوع قارچ کش، هفده نوع علف کش، ده نوع حشره کش و یک آفت کش بیولوژیک قرار داد. از بین این ترکیبات قارچ کش های توپسینام به مقدار۵۰ PPM، آمبیس در ۱۲۰ PPM ، و حشره کشهای تیودان در ۱۰۰ PPM ، تیوفانوکس به میزان ۱۰ PPM و حشره کش بیولوژیک دیپتراکس در ۳۰ PPM بیشترین تاثیر را در تحریک جوانه زنی بذر گل جالیز داشتند. حداکثر اثر تحریک کنندگی در روز چهلم پس از تیمار بذر حاصل شد. ترکیبات محرکی که بصورت گاز فعالیت داشتند مؤثرتر از ترکیبات محرک با اثر تراوشی بودند.
صغیر(Saghir , 1977)در مطالعات گلخانه ای بالاترین فعالیت ترکیب GR7 را در غلظت۱.۰ تا ۳.۰ PPM گزارش کرد. تیمار بوته های گوجه فرنگی با مواد مصنوعی محرک جوانه زنی در سه هفته قبل از نشاءکاری مشاهده شد که وزن خشک و تعداد جوانه های گل جالیز O. crenata بطور معنی داری کاهش می یابد و عملکرد میوه گوجه فرنگی افزایش می یابد. در آزمایشات مزرعه ای روی باقلا در مصر کاربرد ترکیب GR21 با میزان ۳/۰ کیلوگرم در هکتار کنترل خوبی بر گل جالیز O. crenata با حضور باقلا در خاک اسیدی داشت.
ماتیوز و همکاران(Mattews et al., 1991) پاسخ گونه های مختلف گل جالیز به محرک های استخراج شده از گیاهان میزبان و نیز ترکیبات سنتز شده را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که جوانه زنی بذر در دو گونه گل جالیز بطور متفاوتی تحت تاثیر تراوشات ریشه گیاهان زراعی متفاوت قرار می گیرند (۱۱۱). تحقیقات ماتیو و همکاران (۱۹۹۱) نشان داد که بذر گل جالیز O. cumana تنها با ترشحات گیاه غیر میزبان خود یعنی کتان تحریک به جوانه زنی می شود(۱۱۱). این تحقیقات نشان داد که اثر تحریک جوانه زنی توسط مواد محرک از گونه ای به گونه دیگر متفاوت است.
ماگنوس و همکاران(Mgnus et al., 1982) چندین روش برای سنتز مواد محرک جوانه زنی گیاهان انگل بر پایه مولکول استرایگول شرح دادند.
در آزمایش وست وود و همکاران(West wood et al., 1999) تأثیر مواد غذایی مختلف روی ترکیب تحریک کننده جوانه زنی بذر گل جالیز O. aegyptiaca در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه آنالوگ های استرایگول جوانه زنی بذور گل جالیز را که با آب مقطر آماده سازی شده بود تا پنجاه و پنج درصد تحریک نمودند. بذوری که در آب مقطر یا محلول های نمکی مختلف آماده سازی شدند، اما با آنالوگ های استرایگول تیمار نشدند تا هجده درصد جوانه زنی نشان دادند. مقدار پنج میلی مول از ترکیب GR27 جوانه زنی بذرهایی را که در ده میلی مول نیترات آمونیوم همراه و یا بدون فسفات پتاسیم آماده سازی شده بودند را بیش از بذوری که در کلرید سدیم آماده سازی شدند تحریک کرد. آماده سازی بذرها در نیترات سدیم(ده میلی مول)و تیمار با ترکیب GR7 جوانه زنی را تحریک نمود در حالیکه آماده سازی بذرها در نمک های آمونیوم یک میلی مول سولفات آمونیوم با بیست میلی مول همراه با ترکیب GR7 بطور معنی داری از جوانه زنی ممانعت به عمل آورد.
یوکاتا و همکاران(Yokata et al., 2000) اثر محرک های جوانه زنی الکترول و اوربانکول بر روی O. minor در حضور میزبان شبدر قرمز را بررسی کردند. در این تحقیق سه ماده محرک جوانه زنی گیاه انگلی گل جالیز شبدر از ترشحات ریشه میزبان یعنی شبدر قرمز جدا شده و مورد شناسایی قرار گرفتند. ساختمان دو ترکیب محرک جوانه زنی از این بین شناخته شد که یکی از آنها اوربانکول و دیگری الکترول بود.
بیگدلی و همکاران(۱۳۷۴)با بررسی ترکیبات سنتزی متفاوت محرک جوانه زنی گل جالیز، نتیجه گرفتند که ترشحات گیاهان میزبان اثرات گوناگونی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز دارند و کودهای نیتروژنه سبب تغییر غلظت ترشحات گیاهان میزبان در محیطهای خاک شده و بدین ترتیب میزان جوانه زنی گل جالیز تحت تاثیر قرار می گیرد.
۲- ۱۳- ۹-۳ - استفاده از کودهای نیتروژنی:
گل جالیز در طی تکامل توانایی کسب مواد غذایی از گیاه میزبان را بدست آورده است و به شرایط خاک فقیر سازگار است. تحقیقات آزمایشگاهی گلخانه ای و مزرعه ای در خصوص اثرات بازدارندگی نیتروژن بر روی رشد گل جالیز به قرن نوزدهم یعنی زمانی که کشاورزان از کود دامی و کمپوست جهت کاهش رشد گل جالیز استفاده می کردند بر میگردد(محمودی فر و جم نژاد، ۱۳۸۹).
کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف با تأثیر برpH خاک اثرات متفاوتی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز را دارند. نتایج تحقیقات بیوشف و فروغی ( ۱۳۶۴) نشان داد که در خاک اسیدی، قوه نامیه بذر گل جالیز سریعتر تخلیه می شود(۷). همچنین کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف سبب تحریک بذر گل جالیز در فاصله ای دورتر از ریشه شده و در نهایت این بذرهای جوانه زده قادر به اتصال به میزبان نمی باشند و از بین می روند.
۲- ۱۴- بررسی منابع :
در خصوص روش های کنترل گل جالیز تاکنون تحقیقات زیادی انجام شده است که در اینجا به ذکر مختصری از این تحقیقات کفایت می شود:
تحقیقات آزمایشگاهی و گلخانه ای در خصوص اثرات بازدارندگی نیتروژن بر روی رشد گل جالیز به قرن نوزدهم، یعنی زمانی که کشاورزان از کود دامــی و کمپوست جهت کاهش گـل جالــیز استفــــاده می کــردند بر می گردد( موسوی و شیمی، ۱۳۸۶).
کودهای شیمیایی نیتروژنه، با تاثیر گذاردن بر pH خاک طول عمر بذر گل جالیز را در داخل خاک تحت تأثیر قرار می دهند و بدین ترتیب استفاده از کودهای شیمیایی نیتروژنه سبب کاهش طول عمر بذر گل جالیز و قابلیت جوانه زنی آن می شود( موسوی و شیمی، ۱۳۸۶)..
بنابه نظر ریچز(Riches , 2005) علف جادو S. asiatica در خاکی که کمبود نیتروژن دارد گسترش دارد و به میزبانها حمله می کند.
پارکر و آببا (Parker & Abeba, 1992) نشان داد که جوانه زنی و رشد گل جالیز O. cerenata)) در حضور مقدار چهار میکرومول نیتروژن فرم اوره ای شدید تر از فرم آمونیومی تحت تاثیر قرار می گیرد، اما نیترات بر آن اثر ندارد.
نتایج (West wood et al 1999) نشان داد که نیترات آمونیوم و فسفات آمونیوم سبب کاهش تولید بیوماس (O.ramosa) در حضور میزبانهای توتون و گوجه فرنگی در شرایط گلدانی میشود
نتایج تحقیق (Abu- Irmaileh 1981) نشان داد که استفاده از کود نیترات آمونیوم به میزان ۱۰ گرم در هر گلدان سبب کاهش آلودگی توتون به گل جالیز میشود.
بداوی و همکاران(Bedawi et al., 1984) در بررسی طول عمر بذر علف جادو(Striga asiatica ) مشاهده کردند که نیتروژن سبب کاهش طول عمر بذر علف جادو می شود. در این تحقیق، کودهای آمونیومی طول عمر بذر علف جادو را بیش از کودهای نیتراتی کاهش داد.
تحقیقات ابوایرماله (Abu- Irmaileh , 1981) نشان داد که استفاده از کود نیتروژنه در مقادیر بالا سبب کاهش توسعه گل جالیزO. cernua در مزارع توتون و گوجه فرنگی می شود و همچنین در بررسی اثر کودهای نیتروژنه بر رشد و نمو گل جالیز نتیجه گرفتند که بطور کلی کودهای آمونیاکی اثر بازدارندگی بیشتری نسبت به ازت نیتراتی در گل جالیز دارند. این نتایج نشان داد که استفاده از کود نیترات آمونیوم به میزان ۱۰ گرم در هر گلدان سبب کاهش آلودگی توتون به گل جالیز می شود.
مطالعات انجام شده در مورد متابولیزم نیتروژن در تشکیل هوستاریم نشان داد که استریگا تاثیر اصلی را بر متابولیزم نیتروژن در میزبان دارد و سبب افزایش غلظت نیترات و اسیدهای آمینه در برگ ها و ریشه میزبان دارد.
با توجه به این که نوع اسیدهای آمینه موجود در گیاه میزبان همانند گیاه انگل است، می توان نتیجه گرفت که تعریق از میزبان نقش اصلی را در جریان مواد نیتروژنه به سمت گیاه انگل دارد.
ناندولا(Nndula, 1998) اظهار داشت که کودهای نیتروژنه سبب تحریک بذر گل جالیز در فاصله ای دورتراز ریشه شده و در نهایت این بذرهای جوانه زده قادر به اتصال به میزبان نمی باشند و از بین می روند و همچنین وی اظهار داشت فرم آمونیومی بیش از فرم نیتراتی اثرات ممانعت کنندگی بر جوانه زنی و رشد گل جالیز دارد و این در حالتی است که اثرات اوره حد فاصل این دو نوع کود است.
بیوشف و فروغی(۱۳۶۴) در بررسی اثر pH خاک بر تعداد آلودگی گیاه گوجه فرنگی و توتون به گل جالیز، اظهار داشت که در خاک اسیدی، قوه نامیه بذر گل جالیز سریعتر تخلیه شده و کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف نیز با تأثیر برpH خاک سبب اثرات متفاوتی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز می شوند.
بنابه نظر ون هازویک و همکاران (Van Hezawijk et al., 1997) استفاده از نیتروژن به میزان ۴ میلی مول از فرم اوره یا آمونیوم سبب کاهش جوانه زنی گونه O. cernua می شود. دمیرکان و نملی(۱۹۹۵) استفاده از کود نیتروژن، جهت کاهش شدت خسارت گل جالیز( O. cernua )و علف جادو(Striga asiatica) به گیاه میزبان را توصیه کردند.
نتایج وست وود و همکاران(West wood et al., 1999) نشان داد که نیترات آمونیم و فسفات آمونیم سبب کاهش تولید بیوماس(O. ramosa) در حضور میزبانهای توتون و گوجه فرنگی در شرایط گلدانی می شود.
در ادامه شکل ۴-۲ مربوط به نمودار مسیر مدل برازش شده بر اساس مقادیر t آورده شده است.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سرمایه های روانشناختی در میان ابعاد رهبری اصیل و اشتیاق شغلی انجام شده، برای این منظور بر اساس مباحث تجربی و نظری قبلی مدلی را ارائه کردیم و بر اساس روش تحلیل مسیر در این جامعه آماری مورد آزمون قرار دادیم. مشخصه های مدل نشان داد که داده های جمع آوری شده با این جامعه آماری برازش مناسب دارد. در ادامه به بحث در مورد اثرات مستقیم و غیرمستقیم فرضیه ها می پردازیم و در ادامه پیشنهادهای کاربردی، پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی، محدودیت ها و موانع آورده می شود.
۵-۱- فرضیه های مرتبط با اثرات مستقیم
فرضیه ۱: خودآگاهی بر مؤلفه های سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی) دارای اثرمستقیم مثبت است.
یافته های مربوط به فرضیه فوق نشان می دهد که خودآگاهی به عنوان یکی از مؤلفه های رهبری اصیل بر خودکارآمدی دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار است. این یافته با نتایج تحقیقات (خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳ و بندورا و همکاران، ۱۹۹۷، نقل از کیامرثی و همکاران، ۱۳۹۰؛ ایلیز و همکاران، ۲۰۰۵؛ شمیر و ایلام، ۲۰۰۵؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون، ۲۰۱۲؛ شلایر، ۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات (بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگر مربوط به فرضیه فوق این است که خودآگاهی بر امیدواری به صورت مثبت و معنی داری اثر می گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات (خلیلی باهر، ۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و اسنایدر، ۲۰۰۶، نقل از پرچم و همکاران، ۱۳۹۲؛ کارول عبدالله،۲۰۰۹ ؛ رندی پون، ۲۰۱۲؛ شلایر، ۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات ( بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگرمربوط به فرضیه فوق این است که خودآگاهی برتاب آوری به صورت مثبت ومعنی داری اثر می گذارد. این یافته بانتایج تحقیقات (خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و والر، ۲۰۰۱، به نقل از سامانی و همکاران، ۱۳۸۶؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون،۲۰۱۲ ؛ شلایر،۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات (بریاند،۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگر مربوط به فرضیه فوق این است که خودآگاهی برخوش بینی به صورت مثبت ومعنی داری اثر می گذارد. این یافته بانتایج تحقیقات (خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و میلیگان،۲۰۰۳؛ کارول عبدالله،۲۰۰۹؛ رندی پون،۲۰۱۲؛ شلایر،۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات( بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد.. با توجه به یافته فوق می توان گفت که اگر معلمان احساس کنند، مدیران مدارس از شخصیت، ارزش ها و انگیزه های خود آگاهند، معلمان آن مدارس تاب و تحمل مواجهه با مشکلات و سختی ها را دارند، همیشه مستقل و مثبت نگر بوده و درکارشان به توانمندی هایشان اعتماد می کنند. چرا که چنین افرادی در مدارس می توانند شاگردان مستعدتر و با انگیزه تری را تربیت کنند.
فرضیه ۲ : اخلاق مداری برمؤلفه های سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی) دارای اثرمستقیم مثبت است.
نتایج مربوط به فرضیه فوق نشان می دهدکه اخلاق مداری برخودکارآمدی دارا ی اثرمستقیم، مثبت و معناداراست. این یافته با نتایج تحقیقات(خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و آوولیو و گاردنر،۲۰۰۵؛ بندورا و همکاران،۱۹۹۷، نقل از کیامرثی و همکاران،۱۳۹۰؛ ایلیز و همکاران، ۲۰۰۵؛ شمیر و ایلام،۲۰۰۵؛ کارول عبدالله،۲۰۰۹؛ رندی پون،۲۰۱۲؛ شلایر،۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات( بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگرمربوط به فرضیه فوق این است که اخلاق مداری برامیدواری به صورت مثبت و معنی داری اثر می گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات (خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و اسنایدر، ۲۰۰۶،نقل از پرچم و همکاران،۱۳۹۲؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون،۲۰۱۲؛ شلایر،۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات (بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگرمربوط به فرضیه فوق این است که اخلاق مداری برتاب آوری به صورت مثبت و معنی داری اثر می گذارد. این یافته بانتایج تحقیقات (خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و و الر، ۲۰۰۱، به نقل از سامانی و همکاران،۱۳۸۶ ؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون، ۲۰۱۲؛ شلایر،۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات (بریاند،۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگرمربوط به فرضیه فوق این است که اخلاق مداری برخوش بینی به صورت مثبت و معنی داری اثر می گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات(خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و میلیگان،۲۰۰۳؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون، ۲۰۱۲؛ شلایر،۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات( بریاند،۲۰۰۹) همخوانی ندارد. به طورکلی نتایج بالا نشان می دهد که اگر معلمان احساس کنند مدیران مدارس، ارزش هایشان با اهداف و فعالیتهایشان منطبق است، آن ها برای رسیدن به اهداف خود، راه های متعدد را طی می کنند، از کارهای طاقت فرسا ترسی نداشته و به همین دلیل به آینده کاری خود خوش بین هستند، این باعث ایجاد محیط آموزشی با عملکرد خوب و همچنین انگیزه معلمان، به خصوص معلمان تربیت بدنی برای کار و فعالیت های ورزشی دو چندان می شود.
فرضیه ۳ : پردازش متوازن برمؤلفه های سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی)دارای اثرمستقیم مثبت است.
نتایج مربوط به فرضیه فوق نشان می دهد که پردازش متوازن برخودکارآمدی دارا ی اثرمستقیم، مثبت و معناداراست. این یافته با نتایج تحقیقات(خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و آوولیو و گاردنر، ۲۰۰۵؛ بندورا و همکاران، ۱۹۹۷،نقل ازکیامرثی و همکاران،۱۳۹۰؛ ایلیزو همکاران، ۲۰۰۵؛ شمیر و ایلام، ۲۰۰۵؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون، ۲۰۱۲؛ شلایر، ۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات( بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگر مربوط به فرضیه فوق این است که پردازش متوازن بر امیدواری به صورت مثبت و معنی داری اثر می گذارد. این یافته بانتایج تحقیقات(خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و اسنایدر، ۲۰۰۶، نقل از پرچم و همکاران،۱۳۹۲؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون، ۲۰۱۲؛ شلایر، ۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات( بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگرمربوط به فرضیه فوق این است که پردازش متوازن برتاب آوری به صورت مثبت و معنی داری اثر می گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات (خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و والر،۲۰۰۱، به نقل از سامانی و همکاران،۱۳۸۶ ؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون، ۲۰۱۲؛ شلایر، ۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات (بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگرمربوط به فرضیه فوق این است که پردازش متوازن برخوش بینی به صورت مثبت ومعنی داری اثر می گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات (خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و میلیگان،۲۰۰۳؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون، ۲۰۱۲؛ شلایر، ۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات (بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد. به طورکلی نتایج بالا نشان می دهد که اگر معلمان به این نتیجه برسند که مدیران مدارس به تحلیل اطلاعات قبل از تصمیم گیری می پردازند و همیشه از دیدگاه های دیگران بهره می برند، معلمان نیز به تبع آن ها درباره استراتژی های مدرسه بحث می کنند و در این راستا اطلاعاتی به همکاران ارائه می دهند و مشکلات کاری خود را با روش های متعدد مدیریت می کنند، در این چنین محیط آموزشی فضا برای کار کردن معلمان تربیت بدنی فراهم است. همچنین در این فرضیه این نتیجه به دست آمد که برخلاف انتظار ما، پردازش متوازن بر امیدواری و خوش بینی اثر ندارد. به این دلیل است که معلمان احساس می کنند که برخی از تصمیمات اتخاذ شده توسط مدیرانشان قبل از ابلاغ به آن ها صورت گرفته، که این از لحاظ فرهنگی یا ارتباطات فردی و سازمانی صحیح نمی باشد. که این ارتباطی با امیدواری و خوش بینی ندارد.
: شفافیت رابطهای بر مؤلفههای سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب فرضیه۴
آوری، خوش بینی)دارای اثرمستقیم مثبت است.
نتایج مربوط به فرضیه فوق نشان می دهد که شفافیت رابطه ای بر خودکارآمدی دارا ی اثر مستقیم، مثبت و معنادار است. این یافته بانتایج تحقیقات (خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و آوولیو و گاردنر،۲۰۰۵؛ بندورا و همکاران،۱۹۹۷، نقل از کیامرثی و همکاران،۱۳۹۰؛ ایلیز و همکاران، ۲۰۰۵؛ شمیر و ایلام،۲۰۰۵؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون، ۲۰۱۲؛ شلایر،۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات (بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگرمربوط به فرضیه فوق این است که شفافیت رابطه ای بر امیدواری به صورت مثبت و معنی داری اثر می گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و اسنایدر،۲۰۰۶، نقل ازپرچم و همکاران،۱۳۹۲؛ کارول عبدالله،۲۰۰۹؛ رندی پون،۲۰۱۲؛ شلایر،۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات( بریاند،۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگرمربوط به فرضیه فوق این است که شفافیت رابطه ای بر تاب آوری به صورت مثبت و معنی داری اثر می گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات(خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و والر، ۲۰۰۱، به نقل از سامانی و همکاران،۱۳۸۶ ؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون،۲۰۱۲؛ شلایر، ۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات( بریاند،۲۰۰۹) همخوانی ندارد. یافته دیگر مربوط به فرضیه فوق این است که شفافیت رابطه ای برخوش بینی به صورت مثبت و معنی داری اثر می گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات(خلیلی باهر،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، ۱۳۹۳و میلیگان،۲۰۰۳؛ کارول عبدالله، ۲۰۰۹؛ رندی پون، ۲۰۱۲؛ شلایر، ۲۰۱۴) همخوانی دارد. اما با یافته های تحقیقات( بریاند، ۲۰۰۹) همخوانی ندارد. به طورکلی در مورد یافته بالا می توان گفت که اگر معلمان به این نتیجه برسند که مدیران مدارس افکار و احساسات واقعی خود را ابراز می کنندو به بیان دیدگاه های خود به صورت شفاف می پردازند، معلمان آن مدارس، می توانند با تجزیه و تحلیل مشکلات از پس آن ها بر آیند و همیشه از خود انتظار بهترین نتیجه را داشته باشند و به راحتی ابراز عقیده کنند، در چنین محیطی است که با تعامل گره از کار معلمان به خصوص معلمان تربیت بدنی باز شده و به راحتی به کارهایشان ادامه می دهند.
فرضیه ۵: خودکارآمدی براشتیاق شغلی اثرمستقیم مثبت دارد.
یافته مربوط به فرضیه فوق این است که خودکارآمدی براشتیاق شغلی به صورت مستقیم، مثبت و معناداری اثر می گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات(جمال زاده، ۱۳۹۱؛ رحیمی و همکاران، ۱۳۹۱؛ علی پور، صفاری نیا، صراحی فروشانی، آقاعلیخانی، آخوندی، ۱۳۹۲؛ دیانتی نسب، ۱۳۹۲؛ شهبازی، ۱۳۹۲؛ هاشمی شیخ شبانی و همکاران، ۱۳۹۲؛ مقیمی مفرد،۱۳۹۳ و لوتانز و همکاران، ۲۰۰۵؛ آوی و همکاران، ۲۰۰۸؛ هاستینگ، ۲۰۱۰؛ لوک، ۲۰۱۱؛ هربرت، ۲۰۱۱) همخوانی دارد. با توجه به یافته فوق می توان گفت معلمانی که خود را با موقعیت های خاص تطبیق می دهند و به توانایی هایشان درسازمان ایمان دارند و بر این اساس می توانند اطلاعاتی را به همکاران ارائه دهند، این اشخاص درحرفه شان از اشتیاق و نشاط خوبی بر خور دارند که این خود باعث رشد و تعالی شاگردان در درس و فعالیتشان می شود.
فرضیه ۶ : امیدواری براشتیاق شغلی اثرمستقیم مثبت دارد.
نتایج مربوط به فرضیه بالا این است که امید بر اشتیاق شغلی به صورت مستقیم، مثبت و معناداری اثرمی گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات (جمال زاده، ۱۳۹۱؛ رحیمی و همکاران، ۱۳۹۱؛ علی پور، صفاری نیا، صراحی فروشانی، آقاعلیخانی، آخوندی، ۱۳۹۲؛ دیانتی نسب، ۱۳۹۲؛ شهبازی، ۱۳۹۲؛ هاشمی شیخ شبانی وهمکاران، ۱۳۹۲؛ مقیمی مفرد،۱۳۹۳و ورثینگتون،۲۰۰۵؛ آوی و همکاران، ۲۰۰۸؛ هاستینگ، ۲۰۱۰؛ لوک، ۲۰۱۱؛ هربرت،۲۰۱۱) همخوانی دارد. به طورکلی نتایج بالا نشان می دهد که معلمانی که دارای «قدرت اراده»، «قدرت راهیابی»، «داشتن هدف» و «تشخیص موانع» هستند و در موقعیت های شغلی که در تنگنا قرار می گیرند، می توانند به راه های متعدد برای رهایی از آن فکر کنند، پس بر این مبنا، آنان در خدمت آموزشی و تعلیم و تربیت موفق هستند و نتیجه عملکردشان به وجود آمدن نسلی با نشاط و امیدوار است.
فرضیه ۷ : تا ب آوری براشتیاق شغلی اثرمستقیم مثبت دارد.
یافته مربوط به فرضیه فوق این است که تاب آوری بر اشتیاق شغلی به صورت مستقیم، مثبت و معناداری اثرمی گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات(فولادچنگ موسوی،۱۳۸۷؛ جمال زاده، ۱۳۹۱؛ رحیمی و همکاران، ۱۳۹۱؛ علی پور، صفاری نیا، صراحی فروشانی، آقاعلیخانی، آخوندی، ۱۳۹۲؛ دیانتی نسب، ۱۳۹۲؛ شهبازی، ۱۳۹۲؛ هاشمی شیخ شبانی و همکاران، ۱۳۹۲؛ مقیمی مفرد،۱۳۹۳و ورنر و اسمیت، ۱۹۹۲؛ آوی و همکاران، ۲۰۰۸؛ هاستینگ، ۲۰۱۰؛ لوک، ۲۰۱۱؛ هربرت، ۲۰۱۱) همخوانی دارد. به طور کلی در مورد یافته فوق می توان گفت که دبیران تاب آور طبق گفته لاتر و همکاران (۲۰۱۰)، ذهنیتی تحلیلی- انتقادی نسبت به تواناییهای خود و شرایط موجود دارند، در مقابل شرایط مختلف انعطاف پذیرند و توانایی شگفت انگیزی درباره پیدا کردن راه حلهای مختلف درباره یک موقعیت یا مسأله خاص دارند. همچنین توانایی ویژهای در تجزیه و تحلیل واقع بینانه مشکلات شخصی و پیدا کردن راه حلهای فوری و راهبردهای دراز مدت برای حل و فصل مشکلاتی که به آسانی و سریع حل نمیشوند را دارا هستند. براین اساس در عملکردشان از شور و نشاط خوبی برخوردارند.
فرضیه ۸ : خوش بینی براشتیاق شغلی اثرمستقیم مثبت دارد.
یافته مربوط به فرضیه بالا این است که خوش بینی بر اشتیاق شغلی به صورت مستقیم، مثبت و معناداری اثرمی گذارد. این یافته با نتایج تحقیقات (جمال زاده، ۱۳۹۱؛ رحیمی وهمکاران، ۱۳۹۱؛ علی پور، صفاری نیا،صراحی فروشانی، آقاعلیخانی، آخوندی، ۱۳۹۲؛ دیانتی نسب، ۱۳۹۲؛ شهبازی، ۱۳۹۲؛ هاشمی شیخ شبانی و همکاران، ۱۳۹۲؛ مقیمی مفرد،۱۳۹۳و تایلر،۱۹۷۹؛ هاستینگ،۲۰۱۰؛ لوک،۲۰۱۱؛ هربرت،۲۰۱۱ ) همخوانی دارد. به طورکلی نتایج بالا نشان می دهد که معلمانی که در رویارویی با ناکامی ها، انتظار بهترین نتیجه را دارند و به توانایی ها وتلاش و همتشان ایمان دارند، در حرفه آموزشی خود و تربیت نسلی خوش بین موفق ترند.
در ادامه به ترتیب به بحث و بررسی پیرامون اثرات غیرمستقیم می پردازیم.
۵-۲- فرضیه های مرتبط با اثرات غیرمستقیم
فرضیه ۹ : خودآگاهی ازطریق مؤلفه ها ی سرمایه های روانشناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی) براشتیاق شغلی اثر غیر مستقیم مثبت دارد.
یافته مربوط به فرضیه فوق این است که خودآگاهی از طریق خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی بر اشتیاق شغلی به صورت غیر مستقیم تأثیر مثبت دارد. در خصوص اثر غیر مستقیم خودآگاهی در اشتیاق شغلی معلمان تربیت بدنی اگر چه هیچ پژوهشی مستقیما این رابطه را در داخل و خارج کشور مورد بررسی قرار نداده ولی با توجه به اثر مستقیم خودآگاهی بر سرمایه روانشناختی تحقیقات ( کاهه، ۱۳۹۱؛ میرمحمدی،رحیمیان، جلالی خان آبادی، ۱۳۹۱؛ نقی زاده باقی، زاهدبابلان، آخربین، ۱۳۹۲؛ تحقیقات ایلیزو همکاران، ۲۰۰۵؛ ویفالد، ۲۰۰۸؛ گوتیرز، ۲۰۱۴). ازیک سو و رابطه سرمایه های روانشناختی با اشتیاق شغلی ( مقیمی مفرد، ۱۳۹۳؛ نجاری و همکاران، ۱۳۹۲؛ شهبازی، ۱۳۹۲؛ هاستینگ، ۲۰۱۰؛ لوک، ۲۰۱۱؛ هربرت، ۲۰۱۱). از سوی دیگرمی توان این یافته راتبیین نمود. به طورکلی نتایج بالا با توجه به دیدگاه آوولیو و گاردنر، (۲۰۱۰) نشان می دهند که اگر معلمان احساس کنند مدیران مدارس از شخصیت، ارزش ها و انگیزه های خود آگاهند، معلمان آن مدارس تاب و تحمل مواجهه با مشکلات و سختی ها را دارند، همیشه مستقل و مثبت نگر بوده و درکارشان به توانمندی هایشان اعتماد می کنند. چرا که چنین افرادی درمدارس می توانند شاگردان مستعدتر و با انگیزه تری را تربیت کنند. و بدیهی است که این سبب افزایش اشتیاق و نشاط معلمان به خصوص معلمان تربیت بدنی می شود.
فرضیه ۱۰ : اخلاق مداری از طریق مؤلفه ها ی سرمایه های روانشناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی) بر اشتیاق شغلی اثر غیر مستقیم مثبت دارد.
یافته مربوط به فرضیه فوق این است که اخلاق مداری از طریق خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی بر اشتیاق شغلی به صورت غیرمستقیم تأثیر مثبت دارد. در خصوص اثر غیرمستقیم اخلاق مداری در اشتیاق شغلی معلمان تربیت بدنی اگرچه هیچ پژوهشی مستقیما این رابطه را درداخل و خارج کشور مورد بررسی قرار نداده ولی با توجه به اثر مستقیم اخلاق مداری برسرمایه روانشناختی تحقیقات (نقی زاده، زاهدبابلان، آخربین،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، جلالی خان آبادی،۱۳۹۱؛ لوتانز و آوولیو،۲۰۱۰؛ می و همکاران، ۲۰۱۲؛ ویفالد، ۲۰۰۸؛ گوتیرز، ۲۰۱۴) ازیک سو و رابطه سرمایه های روانشناختی با اشتیاق شغلی ( مقیمی مفرد، ۱۳۹۳؛ نجاری و همکاران، ۱۳۹۲؛ شهبازی، ۱۳۹۲؛ هاستینگ،۲۰۱۰؛ لوک، ۲۰۱۱؛ هربرت،۲۰۱۱). ازسوی دیگر می توان این یافته را تبیین نمود. به طورکلی نتایج بالا نشان می دهد اگر معلمان احساس کنند که مدیران مدارس، ارزش هایشان با اهداف و فعالیتهایشان منطبق است، آن ها برای رسیدن به اهداف خود، راه های متعدد را طی می کنند، از کارهای طاقت فرسا ترسی نداشته و به همین دلیل به آینده کاری خود خوش بین هستند، این باعث ایجاد محیط آموزشی با عملکرد خوب و همچنین انگیزه و اشتیاق معلمان، به خصوص معلمان تربیت بدنی برای کار و فعالیت های ورزشی دو چندان می شود.
فرضیه ۱۱: شفافیت رابطه ای ازطریق مولفه ها ی سرمایه های روانشناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی) براشتیاق شغلی اثرغیر مستقیم مثبت دارد.
یافته مربوط به فرضیه فوق این است که شفافیت رابطه ای از طریق خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی براشتیاق شغلی به صورت غیرمستقیم تأثیرمثبت دارد. در خصوص اثر غیرمستقیم شفافیت رابطه ای در اشتیاق شغلی معلمان تربیت بدنی اگرچه هیچ پژوهشی مستقیما این رابطه را در داخل و خارج کشور مورد بررسی قرار نداده ولی با توجه به اثر مستقیم شفافیت رابطه ای بر سرمایه روانشناختی تحقیقات( نقی زاده، زاهدبابلان، آخربین، ۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، جلالی خان آبادی، ۱۳۹۱؛ لوتانز و آوولیو، ۲۰۱۰؛ می و همکاران، ۲۰۱۲؛ ویفالد، ۲۰۰۸؛ گوتیرز، ۲۰۱۴) ازیک سو و رابطه سرمایه های روانشناختی با اشتیاق شغلی ( مقیمی مفرد، ۱۳۹۳؛ نجاری و همکاران، ۱۳۹۲؛ شهبازی،۱۳۹۲؛ هاستینگ،۲۰۱۰؛ لوک،۲۰۱۱؛ هربرت،۲۰۱۱). از سوی دیگرمی توان این یافته را تبیین نمود. به طورکلی نتایج بالا نشان می دهد که اگر معلمان به این نتیجه برسند که مدیران مدارس افکار و احساسات واقعی خود را ابراز می کنند و به بیان دیدگاه های خود به صورت شفاف می پردازند، معلمان آن مدارس، می توانند با تجزیه و تحلیل مشکلات از پس آن ها بر آیند و همیشه از خود انتظار بهترین نتیجه را داشته باشند و به راحتی ابراز عقیده کنند، در چنین محیطی است که با تعامل گره از کار معلمان به خصوص معلمان تربیت بدنی باز شده و بر شور و نشاط آن ها افزوده می شود.
فرضیه ۱۲ : پردازش متوازن از طریق مولفه ها ی سرمایه های روانشناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی) براشتیاق شغلی اثرغیر مستقیم مثبت دارد.
یافته مربوط به فرضیه بالا این است که پردازش متوازن از طریق خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی بر اشتیاق شغلی به صورت غیرمستقیم تأثیر مثبت دارد. در خصوص اثر غیر مستقیم پردازش متوازن در اشتیاق شغلی معلمان تربیت بدنی اگرچه هیچ پژوهشی مستقیما این رابطه را در داخل و خارج کشور مورد بررسی قرارنداده ولی با توجه به اثر مستقیم پردازش متوازن بر سرمایه روانشناختی تحقیقات( نقی زاده، زاهدبابلان، آخربین،۱۳۹۲؛ میرمحمدی، رحیمیان، جلالی خان آبادی،۱۳۹۱؛ لوتانز و آوولیو،۲۰۱۰؛ می و همکاران، ۲۰۱۲؛ ویفالد،۲۰۰۸؛ گوتیرز،۲۰۱۴) از یک سو و رابطه سرمایه های روانشناختی با اشتیاق شغلی ( مقیمی مفرد، ۱۳۹۳؛ نجاری و همکاران،۱۳۹۲؛ شهبازی،۱۳۹۲؛ هاستینگ،۲۰۱۰؛ لوک،۲۰۱۱؛ هربرت،۲۰۱۱) از سوی دیگر می توان این یافته را تبیین نمود. به طورکلی نتایج بالا نشان می دهد که اگر معلمان به این نتیجه برسند که مدیران مدارس به تحلیل اطلاعات قبل از تصمیم گیری می پردازند و همیشه از دیدگاه های دیگران بهره می برند، معلمان نیز به تبع آن ها درباره استراتژی های مدرسه بحث می کنند و در این راستا اطلاعاتی به همکاران ارائه می دهند و مشکلات کاری خود را با روش های متعدد مدیریت می کنند، در این چنین محیط آموزشی فضا برای کار کردن معلمان تربیت بدنی فراهم است و اشتیاق بیشتری را به کار نشان می دهند.
۵-۳- نتایج ضمنی پژوهش
در ارتباط با یافته های فوق می توان گفت که عامل حیاتــی در افزایش اشتیاق شغلی معلمان بسترسازی مناسب برای برقراری ارتباط شفاف از طرف رهبران به وسیله نشر اطلاعات صحیح از چشم انداز، اهداف و انتظارات می باشد. زمانی که رهبران فرصت های مداوم برای گفتگو و مباحثه را در سازمان گسترش دهند، این امر منجر به ایجاد اعتماد، بهبود درک معلمان از کلیت سازمان و می شود. ارتباطات شفاف در سازمان ارائه گزارش را در میان معلمان و مدیران تشویق میکند.
از میان متغیرهای درون زا (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی) امیدواری بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر اشتیاق شغلی دارد. این یافته در پژوهش اسنایدر(۲۰۰۲) مشاهده می شود.
همچنین از میان متغیرهای برون زا (خودآگاهی، اخلاق مداری، پردازش متوازن، شفافیت رابطه ای) اخلاق مداری بیشترین اثر غیرمستقیم را بر اشتیاق شغلی دارد. این یافته در پژوهش لوتانز و آوولیو(۲۰۰۸) مشاهده می شود.
هیچ کدام از ابعاد رهبری اصیل به عنوان متغیرهای برونزای پژوهش (خودآگاهی، اخلاق مداری، پردازش متوازن، شفافیت رابطه ای) بر اشتیاق شغلی دارای اثر مستقیم نیستند. در حالی که اثر غیر مستقیم هر چهار بعد رهبری اصیل شامل خودآگاهی، اخلاق مداری، پردازش متوازن و شفافیت رابطه ای بر اشتیاق شغلی معنی دار است که این امر بیانگر نقش واسطه ای موثر متغیر سرمایه های روانشناختی در میان مولفه های رهبری اصیل و اشتیاق شغلی است. در تبیین بررسی نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی گوتیرز(۲۰۱۴)، یان لیو(۲۰۱۲) بیان می دارند که حفظ نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی بهترین راهکار است و بهتر است این نقش با بهره گرفتن از ابعاد چهار وجهی سرمایه های روانشناختی آزموده شود.. ویفالد(۲۰۰۸) نیز با بهره گرفتن از رگرسیون سلسله مراتبی بیان می دارد که یک ارتباط قوی بین اشتیاق شغلی و رهبری و ساختار روانشناختی وجود دارد.
در بین مؤلفه های سرمایه های روانشناختی بیشترین واریانس تبیین شده به ترتیب به تاب آوری، خودکارآمدی، امیدواری، خوش بینی اختصاص دارد.
همچنین با توجه به این که میزان واریانس تبیین شده هیچ کدام ازمتغیرهای موجود در مدل صد درصد نیست به نظرمی رسد عوامل دیگری در پیش بینی این متغیرها نقش دارند.
بررسی مشخصه های برازندگی نشان داد که مدل پیشنهادی این پژوهش جهت پیش بینی اشتیاق شغلی از برازش مناسبی برخوردار است. در بررسی کلی مدل نیز می بینیم که مدل پیشنهادی با یک سری تغییرات جزئی تقریبا میان دبیران تربیت بدنی قابل کاربرد است و می تواند در تصمیم گیری های دست اندرکاران آموزش وپرورش مورد استفاده قرار گیرد.
۵-۴- پیشنهادهای کاربردی پژوهش
۱- با توجه به اثرمستقیم رهبری اصیل بر سرمایه روانشناختی، بنابراین پیشنهاد می شود که مدیران مدارس با بهره گرفتن از شاخصه های سرمایه، نقشه راهی را برای دبیران تربیت بدنی خود فراهم کنند. به این صورت که رهبران با ایجاد محیطی امن، چه ازنظر حمایت عاطفی و چه از نظر حمایت مالی در جهت اطمینان بخشی و خوش بینی دبیران گام برداشته، و لذا چنین عملکردی از سوی رهبر سبب فراهم آمدن محیطی فعال و پویا می شود.
۲- با توجه به اثرمستقیم سرمایه روانشناختی بر اشتیاق شغلی معلمان، بنابراین پیشنهاد می شود که دبیران با افزایش امیدواری، تاب و تحمل مشکلات، اعتماد به توانایی هایشان و خوش بینی در خود و دوستانشان، باعث افزایش روحیه و شادمانی در کار می شوند. و همان طورکه می دانیم رسالت دبیران تربیت بدنی به عنوان دبیری که با سلامتی جسمی شاگردان درگیر است، لذا افزایش این مشخصه ها در او به سلامتی و نشاط شاگردان می انجامد.
۳- باتوجه به نقش غیرمستقیم رهبری اصیل در افزایش اشتیاق شغلی معلمان، بنابراین پیشنهاد می شود که مدیران با شناســایی مؤلفه های کلیدی اشتیاق شــغلی معلمان و طراحی روش هایی جهت ارزیابی پیشرفت آن ها تلاش کنند. و همچنین مدیران آموزش و پرورش نیز با فراهم کردن امکانات و رفع مشکلات، بستری را برای افزایش اشتیاق در معلمان تربیت بدنی فراهم کنند.
۴- نتایج نشان داد از میان مؤلفه های رهبری اصیل، اخلاق مداری بیشترین اثر غیرمستقیم را بر اشتیاق شغلی دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که اگرمعلمان تربیت بدنی احساس کنند که مدیرانشان از اخلاق خوب و خوش برخوردارند، این سبب افزایش شور و نشاط آن ها درحرفه تربیت بدنی می شود و بدیهی است که درچنین محیطی دانش آموزان بیشتر به ورزش و حفظ سلامتی رو می آورند.
۵- نتایج نشان داد از میان مؤلفه های سرمایه روانشناختی، امیدواری بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر اشتیاق شغلی دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که مدیران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت عواملی را که منجر به افزایش امیدواری به کار می شود، را مورد توجه قرار دهند. به عنوان مثال با افزایش حقوق و دستمزد، و دادن پاداش های ماهیانه این احساس را دو چندان کنند.
۵-۵- پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده
۱- در مدل برازش شده این پژوهش میزان واریانس تبیین شده اشتیاق شغلی(۳۵/۰)است. این امر بیانگرتأثیرعوامل دیگری بر اشتیاق شغلی است که در پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته اند. بنابراین پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی مؤلفه های دیگر فرسودگی شغلی، میل ماندن در شغل و درگیری شغلی مورد بررسی قرارگیرد.
۲- پژوهش حاضردر میان دبیران تربیت بدنی شیراز انجام شده است. لذا پیشنهاد می شود چنین پژوهشی در میان دبیران رشته های دیگر انجام شود.
۳- در این پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است، در پژوهش های آتی می توان از روش های دیگر مثل روش تحقیق آمیخته کمی و کیفی و یا روش کیفی استفاده کرد.