تشکیلات مالیاتی مطرح و مورد توجه واقع می شود ؛ طرح سازمان مالیاتی باید به گونه ای باشد که توانایی شناسایی کلیه مشمولین مالیات و منابع مالیاتی را داشته و امکان فرار مالیات را به حداقل برساند؛ برای این منظور باید جمع آوری اطلاعات مربوط به فعالیت مؤدیان و توزیع به موقع آنها در مرحله تشخیص بین مأموران ذیربط به طور کامل اجرا شود و از نظر سلسله مراتب، نحوه انجام وظیفه مأمورین باید به گونه ای طرح و اجرا گردد که تمام مأموران بدانند و احساس نمایند که اقدامات و گزارشات و سایر فعالیتهای آنها در امور مالیاتی تحت نظارت و کنترل دقیق مأموران مافوق قرار می گیرد و مأموران مادون هم در حدود وظایف خود نسبت به اعمال و تصمیمات مأموران رده بالاتر مسئولیت دارند. از سوی دیگر سازمان مالیاتی نیز باید امکانات بازرسی و کنترل های مکرر را در مورد مأموران و مشمولان مالیات فراهم آورد و نظر به اینکه مالیات جزء حقوق عمومی بوده و عمل مأموران تشخیص و وصول مالیات و مراجع حل اختلافات مالیاتی تقریبا شبیه اعمال قضایی است لذا تشکیلات سازمان مالیاتی ضمن دارا بودن انسجام کامل باید به نحوی باشد که هیچ یک از رده های مأموران مالیاتی و مراجع حل اختلاف نتوانند یکدیگر را تحت تأثیر و نفوذ قرار دهند و به عبارت دیگر استقلال بین هر طبقه و گروه از مأموران تشخیص و بویژه مراجع حل اختلاف برقرار باشد.
در تقسیم بندی اقسام مالیات باید گفت بطور کلی مالیاتها به دو گروه مستقیم و غیرمستقیم قابل تفکیک است ؛ مالیاتهای مستقیم شامل مالیات بر درآمد و مالیات بر دارایی می باشد و مالیاتهای غیرمستقیم نیز به دو گروه مالیات بر مصرف و مالیات بر واردات قابل بررسی است.
در این رساله سعی شده است که مراتب رسیدگی به پرونده های مالیاتی از مرحله صدور آرای کمیسیون های مالیاتی تا اجرای آن و نیز کیفیات اعمال آن بطور دقیق مورد بررسی قرار بگیرد و اگر در این راستا نواقصی در قانون و یا در نحوه اعمال مجریان و نیز سازمان مالیاتی وجود دارد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و چاره جویی هایی برای رفع این نواقص و اعمال اصلاحات مؤثر برای تنظیم نظام مالیاتی مناسب تر صورت گیرد. در رساله مزبور بعد از بخش اول که شامل کلیاتی در رسیدگی های مالیاتی و پیشینه تاریخی آن است در بخش دوم به ضوابط رسیدگی و صدور آرای کمیسیون های مالیاتی و نظام حاکم بر آن پرداخته شده و در بخش سوم نیز ضوابط اجرای آرای کمیسیون های مالیاتی و کیفیات آن و نیز تضمینات و اختیارات دستگاه مالیاتی مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان نتیجه گیری مربوط به موضوع تحقیق آمده است و بالاخره پیشنهاداتی در تنظیم و اصلاح قوانین و ساختار مالیاتی کشور ارائه شده است که امید است مورد رضایت باریتعالی و نیز خوانندگان محترم قرار بگیرد.
الف) بیان مسئله
آنچه که در این تحقیق بدان پرداخته شده است نحوه صدور و نیز اجرای آرای کمیسیون های مالیاتی است که می تواند توسط هر یک از مراجع ذی صلاح مالیاتی بر مؤدیان اعمال شود. در واقع نگارش این تحقیق پاسخگویی به این مسئله است که در فرایند رسیدگی به اختلافات مالیاتی که منجر به صدور و اجرای آرای مربوطه بر مؤدیان می شود چه ضوابط و شرایطی حکمفرما است و از طرفی ضوابط مربوطه به چه کیفیتی اعمال می شود از سوی دیگر در صورتی که در فرایند رسیدگی اشتباهی صورت بگیرد و یا مؤدیان محترم به صدور و اجرای آراء اعتراضی داشته باشند در این خصوص چه تمهیداتی در قانون پیش بینی شده است.
ب) اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق
با توجه به اهمیت مالیات به عنوان یکی از منابع مهم مالی در تامین درآمدهای دولت و نظر به سیاستهای اخیر دولت در جهت توسعه اخذ مالیات و استفاده از آن در جهت رفاه عمومی و نیز رسیدن به عدالت اقتصادی اهمیت و ضرورت این تحقیق بر کسی پوشیده نیست. از آنجا که نظام وصول مالیات و اجرای آرا در چند سال اخیر عمدتا بر اساس روش های تجربی و سنتی بوده و تا کنون کمتر بصورت علمی و دانشگاهی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است و با در نظر گرفتن ویژگیهای وصول و ضوابط صدور و اجرای آرای مالیاتی و نارسایی هایی همچون عدم آموزش مامورین تشخیص فقدان امکانات عدم انطباق قوانین مالیاتی با فرهنگ جامعه و… سبب میگردد تا هرساله مبلغ قابل توجهی از درآمدهای مالیاتی کشور به هدر رود لذا شناسایی موانع مذکور و ارائه راه حل های مفید در جهت اصلاح قوانین و ساختار مالیاتی می تواند از سویی سبب افزایش کارایی کارگزاران مالیاتی و از سوی دیگر موجب افزایش درآمد سالم مالیاتی شود.
ج) پیشینه تحقیق
از آنجا که موضوع مربوطه اختصاص به قوانین مالیاتی دارد در کتب حقوقی بسیار کم به آن پرداخته شده است البته در خصوص مسائل مرتبط با مالیات تحقیقاتی هر چند اندک صورت گرفته است اما تمام تحقیقات صورت گرفته مباحث مربوط به مالیات را از حیث اقتصادی مورد توجه قرار داده است و تا کنون رساله ای که به نظام صدور و اجرای آرای مالیاتی بپردازد و مالیات را از جنبه حقوقی آن مورد توجه قرار دهد نگاشته نشده است.
د) مسیر تحقیق
در پردازش به این موضوع ابتدائا در بخش اول به مفهوم مالیات و کلیاتی در رسیدگی های مالیاتی و پیشینه تاریخی آن پرداخته شده است و سپس در بخش دوم به ضوابط صدور آرای کمیسیون های مالیاتی و نظام حاکم بر آن توجه شده و در نهایت در بخش سوم ضوابط اجرای آرای صادره از این کمیسیونها و کیفیات اجرای رأی صادره و نحوه اعتراض و اصلاح اشتباه در فرایند رسیدگی مالیاتی مورد بررسی واقع شده است.
ه) اهداف تحقیق
در تحقیق مزبور رسیدن به دو هدف مورد توجه بوده است:
الف- هدف علمی ب- هدف کاربردی
الف- هدف علمی: منظور از این هدف آن است که با توجه به تعدد مؤدیان مالیاتی و نیز احیانا وجود نکات مبهم و پوشیده پیرامون موضوع که در لابه لای مواد قانونی استخراج می شود ابهام و نیز نقص مواد مربوطه روشن شود تا در تدوین قانون مناسب و نیز اصلاح ساختار مالیاتی کشور مورد استفاده قرار بگیرد و در واقع می توان منظور خود را از این هدف نوگستری دانست.
ب- هدف کاربردی : تحقیق مزبور صرفا جنبه نظری محض ندارد بلکه برای شناسایی قوانین مناسب و نیز تبیین حقوق وتکالیف مؤدیان و نیز وظایف مجریان مالیاتی و همچنین اصلاح ساختار مالیاتی کشور
می تواند مفید واقع شود.
و) سوالات تحقیق
۱- مراحل رسیدگی به پرونده های مالیاتی به چه کیفیتی می باشد.
۲- چه ضوابطی بر صدور و اجرای آرای کمیسیون های مالیاتی حکمفرما است.
۳- چه ارتباطی بین قوانین و ساختار مالیاتی کشور با موضوع فرار مالیاتی وجود دارد.
ز) فرضیات تحقیق
۱-رسیدگی به پرونده های مالیاتی در دو بخش درون سازمانی و برون سازمانی انجام می شود.
۲- ضوابط صدور و اجرای آرای کمیسیون های مالیاتی تقریبا مشابه ضوابط صدور و اجرای آرای قضایی صادره از مراجع دادگستری است.
۳-وجود عیوب و نقایص فراوان در قوانین و نیز ساختار مالیاتی کشور عامل اصلی بروز پدیده فرار مالیاتی است.
ح ) تبیین و توجیه پلان تحقیق
تحقیق مزبور در سه بخش جداگانه مورد نگارش قرار گرفته است. در ابتدا پس از بیان چکیده و مقدمه به تبیین مسئله و اهمیت موضوع تحقیق و نیز پیشینه آن و فرضیات مربوطه پرداخته شده است و سپس به دلیل ضرورت بررسی مفهوم مالیات و اصول حاکم بر آن بخش اول تحقیق به کلیاتی در رسیدگی های مالیاتی و پیشینه تاریخی آن اختصاص یافته است و پس از آن در بخش دوم به ضوابط رسیدگی و صدور آرای کمیسیونهای مالیاتی و نظام حاکم بر آن پرداخته شده و در ادامه در بخش سوم ضوابط اجرای آرای صادره توسط این کمیسیونها مورد توجه واقع شده و در ذیل آن اقتدارات و اختیارات دستگاه مالیاتی مورد بررسی قرارگرفته است و سپس نتیجه گیری و پیشنهاداتی در جهت اصلاح قوانین و ساختار مالیاتی کشور ذکر شده است.
بخش اول:
کلیات در رسیدگی های مالیاتی و پیشینه تاریخی آن
بخش اول - کلیات در رسیدگی های مالیاتی و پیشینه تاریخی آن
مالیات ستانی در ایران دارای سابقه ای طولانی است و در هر یک از ادوار تاریخی و حکومت حکام مختلف با عناوین متفاوتی از انواع مالیاتها و نیز اسامی متنوع متصدیان اخذ مالیات مواجه هستیم؛ رسیدگی های مالیاتی در هر دوره با دوره دیگر متفاوت است در این بخش سعی شده است تا ضمن بررسی کلیاتی در رسیدگی های مالیاتی پیشینه تاریخی آن نیز در طی اعصار مختلف تاریخی مورد مطالعه قرار بگیرد؛ لذا این بخش به دو فصل تفکیک شده است. در فصل اول به تعریف مالیات و بررسی جایگاه آن در نظام اجتماعی و اقتصادی کشور پرداخته شده و در ذیل آن اهداف وصول مالیات و اصول حاکم بر آن و نیز موضوع
فرار مالیاتی بررسی شده است و در فصل دوم نیز به پیشینه تاریخی رسیدگی مالیاتی در ایران قبل و بعد از اسلام تا دوره معاصر و نیز منابع درآمد مالیاتی مورد مطالعه واقع شده است.
فصل اول- تعریف مالیات و بررسی جایگاه آن در نظام اجتماعی و اقتصادی کشور
مالیات به بیان ساده عبارت است از آن قسمت از درآمد یا دارایی اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی که دولت برای جبران هزینه های خویش به موجب قانون دریافت می کند و از مهمترین و باثبات ترین درآمد دولت محسوب می شود که به عنوان مؤثرترین حربه در سیاستهای مالی نقش برجسته ای در فرایند توسعه دارد و می تواند بعنوان ابزاری مؤثر در اجرای عدالت اجتماعی، مقابله با تورم قیمتها، هدایت پروژه های توسعه ای و سرمایه گذاری مولد در مسیر مطلوب مورد استفاده شایسته قرار بگیرد. در بیشتر کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به علل مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سهم درآمدهای مالیاتی بعد از درآمدهای حاصل از فروش منابع طبیعی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و پس از درآمدهای فوق الذکر بیشترین سهم را در تامین هزینه های دولت دارد؛ این ترکیب نامناسب درآمدها از یک سو حکایت از وابستگی شدید اقتصاد و درآمدهای دولت به منابع طبیعی دارد و از سوی دیگر بیانگر فقدان یک نظام مالیاتی مؤثر و مفید در این گونه کشورها است. بررسی ها نشان می دهد که شکاف قابل توجهی میان ظرفیت بالقوه مالیاتی و وصولی های بالفعل کشور وجود دارد بطوریکه با از بین بردن نارسایی های نظام مالیاتی موجود می توان درآمدهای مالیاتی را به مقدار زیادی افزایش داد. جایگاه مالیات در اقتصاد هر کشور برای تامین هزینه های جاری و اعمال سیاستهای مالی و اجتماعی دولت کاملا مشخص است. همانطور که گفته شد درآمدهای مالیاتی دومین درآمد تشکیل دهنده بودجه در ایران است از این رو جهت رسیدن به اهداف دولت توجه به درآمدهای مالیاتی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. تغییرات مهم نظام مالیاتی کشور در سال های اخیر بیانگر این واقعیت است که سازمان امور مالیاتی در تبیین جایگاه واقعی مؤدیان جهت بهره مندی از همکاری و مساعدت آنان در تحقق درآمدهای مالیاتی و وصول به موقع مالیات های مورد مطالبه و در نتیجه نظام بخشی اقتصاد کشور توجه جدی مبذول داشته است. نظام مالیاتی سالم و کارآمد موجب می شود تا فعالان اقتصادی کشور که سهم بسزایی در تامین هزینه های دولت و بالمآل تامین درآمدهای مالیاتی کشور دارند با اعتماد به دولت و نظام مالیاتی به فعالیت در امور زیربنایی و نیز سرمایه گذاری در بخش های مختلف کشور بپردازند و از سوی دیگر اخذ مالیات در جامعه سبب ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی و رفع تبعیض از افراد کم درآمد و ایجاد رفاه عمومی برای اقشار مختلف جامعه خواهد شد.
مبحث اول- اهداف وصول مالیات و اصول حاکم بر آن
مالیات همواره بعنوان یک ابزار مهم در برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی و تعدیل درآمدها و نیز تساوی نسبی بین اقشار مختلف جامعه مد نظر قانونگذار بوده است. اکثر کشورها در جهان امروز بسط و گسترش قسط و عدالت اجتماعی و اقتصادی را بعنوان هدفی عمده مورد توجه قرار داده اند و در جهت حصول به این هدف خط مشی های اجرایی ویژه ای را برگزیده و عملی می کنند. مشارکت مؤثر دولت در فراهم آوردن خدمات تامین اجتماعی و بسط و گسترش خدمات آموزشی و فعالیتهای دولت در زمینه های بهداشت و درمان از جمله خط مشی های اجرایی مؤثر در بنیانگذاری عدالت اجتماعی و اقتصادی شناخته می شود. در این زمینه اصل این است که این نوع خدمات بصورت رایگان یا بسیار ارزان در اختیار عموم قرار بگیرد و تامین مالی هزینه های مربوطه بر دوش قشری از جامعه باشد که با بهره گرفتن از امکانات کشور توانسته است درآمد اضافه بر نیازهای خویش کسب کند بعلاوه دولت و قشرهای پردرآمد نیز پذیرفته اند که ثبات اجتماعی و اقتصادی مورد نیاز آنان با توسل به چنین سیاستهایی در نهایت به گسترش قشر متوسط جامعه می انجامد. لذا دریافتهای مالیاتی نسبتا بیشتر از قشر مرفه جامعه به منظور فراهم آوردن خدمات آموزشی، بهداشتی و تامین اجتماعی رایگان یا ارزان قیمت برای عامه مردم از پایه های مهم سیاستهای بسط و گسترش عدالت اقتصادی و اجتماعی و حصول به ثبات سیاسی و اقتصادی بلند مدت تلقی می شود.«اکثر دولتها در جهان امروز اهداف مهم تامین اشتغال کامل، حفظ تداوم ، رشد اقتصادی و کمک به حل سریع بحران های مختلف مالی را در رٲس اهداف خویش جای داده اند.حصول به این اهداف جز با بهره گرفتن از اهرم های سیاستگزاری های اقتصادی امکان پذیر نیست و سیاست مالیاتی از جمل اهرم های مهم در اختیار این دولتها در جهت حصول به اهداف مزبور است.»[۱]به منظور ایجاد انگیزه برای پرداخت مالیات در یک جامعه صرف نظر از جنبه های اقتصادی و فرهنگی باید اصولی در مورد مالیاتها با دقت هر چه بیشتر رعایت شود؛ به عقیده مکتب کلاسیک مالیات باید آنچنان وضع گردد که حداکثر درآمد را برای دولت تحصیل کند و بنابراین مالیات باید پربهره و با ثبات باشد. البته اصول مالیات در مالیه کلاسیک و مالیه جدید با یکدیگر تفاوت دارد که در قسمت های آتی به آن خواهیم پرداخت.
گفتار اول- تبیین و بررسی اهداف اخذ مالیات
مالیات و درآمدهای ناشی از آن از چند نظر مورد توجه می باشد:
۱- تامین هزینه ها و خدمات دولتی
۲- وسیله و ابزاری در جهت حرکت به سوی قسط و عدالت اقتصادی
۳-ابزار و وسیله مهم سیاستگزاری های اقتصادی
۴- ایجاد عدالت اجتماعی، رفع تبعیض، کم کردن فاصله طبقاتی بین اقشار مختلف جامعه
مالیات تنها ابزار عملی کسب درآمد برای تامین مالی مخارج دولت است؛ مخارجی که دولت برای تامین کالا و خدمات بدان نیازمند است؛ البته اخذ مالیات علاوه بر اینکه موجب تامین مالی دولت می شود بعنوان ابزار تکمیلی در جهت دسترسی به اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز شمرده می شود و اثربخشی آن زمانی اهمیت می یابد که بتواند سهم بیشتری از وظیفه تامین هزینه های دولت را بر عهده بگیرد که این مهم نه از طریق نرخ های بالای مالیاتی بلکه با افزایش مشارکت عمومی و استفاده از تمام ظرفیتهای بالقوه مالیاتی فراهم خواهد شد.
عامل اقتصادی در جامعه توان و بازوی مهم فیزیکی است که پشتیبان استقلال سیاسی و فکری ملل است؛ نقش اقتصاد همواره انگیزه ساز بوده و برای رشد اقتصادی همراهی مردم در تامین مالی جای خود را بصورت واضح باز کرده است. اخذ مالیات در تامین هزینه های جاری کشور هرگز پایان یافتنی نیست در حالیکه درآمدهای دیگر که متکی بر منابع مردمی نیست روزی به پایان خواهد رسید و این نکته از اهمیت خاصی در میان کشورهای پیشرفته امروز برخوردار است. به طور کلی هدف از اخذ مالیات در جامعه را می توان در دو قسمت جداگانه مورد بررسی قرار داد که شامل اهداف عمومی و اهداف خصوصی است؛ اهداف عمومی اخذ مالیات شامل ایجاد عدالت اجتماعی، برابری نسبی اقتصادی، رفع تبعیض، کم کردن فاصله طبقاتی میان اقشار مختلف جامعه از حیث میزان درآمد و ایجاد منبعی برای تامین سرمایه ملی و استفاده از آن برای فراهم کردن رفاه عمومی می باشد؛ از اهداف خصوصی اخذ مالیات نیز می توان اهداف تخصیصی و توزیعی ثروت را نام برد؛ توضیحا اینکه اخذ مالیات موجب توزیع مجدد درآمد و ثروت در جامعه می گردد که این امر در نهایت به برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی منجر خواهد شد.
گفتار دوم- اصول حاکم بر مالیات و ویژگیهای آن
همانطور که پیشتر گفته شد اصول حاکم بر مالیات در مالیه کلاسیک و مالیه جدید با یکدیگر متفاوت است. اقتصاد دانان کلاسیک معتقدند که مالیات باید با توجه به دو اصل زیر تبیین و اخذ شود که شامل اصل درآمد و اصل عدالت و مساوات است. مطابق اصل درآمد، مالیات باید آنچنان وضع شود که حداکثر درآمد را برای دولت تحصیل کند و بنابراین مالیات باید پربهره، باثبات و انعطاف ناپذیر باشد. مطابق اصل عدالت و مساوات که به اصل مالیات نسبی نیز معروف است وضع مالیات هنگامی عادلانه است که در پرداخت مالیات مساوات و برابری در نظر گرفته شود و یا بعبارت دیگر هر فرد نسبت برابر از درآمدش را بعنوان مالیات بپردازد اما آنچه که در مالیه جدید بعنوان اصول مالیات شناخته می شود عبارتنداز: اصل شخصی ساختن مالیات ، اصل دخالت، اصل فداکاری در پرداخت مالیات و اصل مطلوبیت درآمد. مطابق اصل شخصی ساختن مالیات، هنگام وضع و دریافت مالیات تنها رقم درآمد مبنای محاسبه قرار نمی گیرد بلکه وضع شخص مالیات دهنده از نقطه نظر تحصیل درآمد و وضعیت اجتماعی نیز مورد توجه قرار می گیرد و برای مثال نحوه تحصیل درآمد از نظررنج و مشقت بکار رفته در تحصیل درآمد مورد توجه قرارمی گیرد؛ مطابق اصل دخالت هرگونه وضع مالیات باید از نظر اقتصادی کاملا مؤثر باشد یعنی مالیات علاوه براینکه منبع تامین درآمد برای دولت می باشد ابزار بسیار مؤثری برای ارشاد اقتصادی یعنی مداخله دولت در امور اقتصادی به منظور نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی نیز است؛ مطابق اصل فداکاری پرداخت مالیات باید به گونه ای باشد که نوعی فداکاری که مطلوب جامعه است بین افراد بوجود آورد یعنی گروهی از افراد جامعه باید بیش از آنچه که از دولت خدمت عایدشان می شود مالیات بپردازند (فداکاری کنند) و گروه دیگر کمتر از ارزش خدماتی که از دولت بهره مند می شوند مالیات پرداخت کنند این اصل می تواند اصل توانایی پرداخت نیز باشد یعنی آنان که تواناترند بیشتر و ناتوانان کمتر مالیات بپردازند «و بالاخره برمبنای اصل مطلوبیت درآمد مالیه جدید معتقد است بعلت اینکه مطلوبیت نهایی هر واحد پول برای افراد کم درآمد بیشتر از مطلوبیت نهایی پول برای افراد پردرآمد است پس اگر به نسبت برابر از درآمد این دو طبقه مالیات اخذ شود شخص کم درآمد مقدار بیشتری مطلوبیت را از دست می دهد بنابراین می بایست ضریب مالیاتی با افزایش درآمد افزایش یابد یعنی نظام مالیاتی باید تصاعدی باشد»[۲]
بند الف- ویژگیهای مالیات در اسلام
اسلام با تربیت اخلاق مردم بوسیله آیات و روایات و رفتار اولیاء و بزرگان دین نوعی خودجوشی ایجاد کرده است که بیشترین تاثیر را بر رفتارهای مسلمانان داشته و دارد. آیات قران به انفاق، ایثار، عدم اسراف و انباشته نکردن مال و دل نبستن به آن و رها کردن خصلتهای متکبران و تعاون و همکاری با مؤمنان تاکید دارد. مالیات در اسلام از امتیازات ویژه ای برخوردار است از جمله ویژگیهای مالیات در اسلام عبارتند از:
۱- داوطلبانه بودن مالیات : این ویژگی از بزرگترین امتیازات مالیات اسلامی شمرده می شود زیرا در سسیتم های مالیاتی سایر مکاتب بیشتر از الزام و اجبار استفاده می شود و مؤدیان مالیاتی می کوشند از پرداخت آن فرار کنند.
۲- عبادی بودن مالیات : مالیات در اسلام بیشتر جنبه عبادت دارد و انگیزه های معنوی پشتوانه آن است. در این مکتب اکثر مسائل اقتصادی با عبادت آمیخته شده و علت داوطلبانه بودن مالیات در اسلام نیز این است که پرداخت کننده به این وسیله برای خود پاداش الهی را تامین نماید و عمل او اجر اخروی را نیز در پی خواهد داشت.
۳- اخلاقی بودن مالیات: در اسلام پرداخت مالیات وسیله تعالی روح و تکامل پرداخت کننده شمرده
می شود بطوریکه وی با پرداخت اموال خویش نه تنها احساس فشار نمی کند بلکه احساس تعالی به کمال و رشد یافتن به وی دست می دهد.
۴- مردمی بودن مالیات: بخشی از انفاقها در اسلام توسط خود افراد به موارد مصرف پرداخت می شود مانند زکات، فطره، کفارات، نذورات و صدقات مستحبی ؛ در نتیجه نوعی ارتباط محبت آمیز میان افراد جامعه از غنی و فقیر برقرار می شود اما در دیگر نظام های مالیاتی همه مالیاتها ابتدا به خزانه دولت واریز می شود و سپس به موارد مصرف انتقال می یابد و پرداخت کننده آثار کار خویش را بزودی نمی بیند و شاید به همین سبب است که اشتیاقی به پرداخت مالیات وجود ندارد.
۵- وسعت دایره انفاق : اسلام برای انفاق دایره وسیعی قرار داده است؛ بخشی از آن را واجب و عمل نکردن به آن را از نظر قانونی قابل تعقیب می داند و بخش دیگر را که دامنه بسیار گسترده دارد مستحب قرار داده است تا همه نیازهای مادی و معنوی و روانی جامعه را تامین کند.
۶- توزیع مجدد ثروت و تعدیل آن بطور خود به خود: ازاهداف بارز مالیات در اسلام توزیع صحیح ثروت است که بخش زیادی از توزیع مجدد بوسیله خود مردم و بدون واسطه انجام می شود در نتیجه بطور خود به خودی و بدون تقبل هزینه توسط دولت توزیع ثروت انجام شده و بدین ترتیب تعدیل ثروت نیز تحقق می یابد.
۷- هماهنگی بین کارایی بیشتر و عدالت اجتماعی : در اسلام با توجه به داوطلبانه بودن مالیات ها و گسترش دایره آن شخص احساس زیان و خسارت نخواهد کرد و از کارایی آن کاسته نخواهد شد بلکه با توجه به پاداش فراوانی که انفاق کننده برای خویش انتظار می کشد کارایی او بهتر می شود زیرا خداوند در قرآن می فرماید انفاق در راه خدا همچون دانه گندمی است که با کشت آن هفت خوشه دهد و در هرخوشه صد دانه بروید و خدا بر هرکس که بخواهد این پاداش را مضاعف خواهد فرمود.[۳]
۸- حداقل هزینه برای وصول مالیات : یکی از مسائل مهمی که درباره مالیاتها مطرح است بازدهی آنها نسبت به هزینه وصول است؛ زیرا معمولا برای تشخیص میزان مالیات تعلق گرفته به افراد و وصول آن نیاز به سازمانها و دستگاه های مختلفی است که موجب صرف قسمت عمده ای از درآمد های مالیاتی است. در مکتب اسلام با توجه به پرداخت داوطلبانه هزینه وصول به حداقل ممکن می رسد.
استفاده از منابع پایان نامه ها درباره ضوابط رسیدگی، صدور و اجرای آرای کمیسیون های مالیاتی