۲-۳-۵- روشهای محاسباتی ریسک ( شیوا و میکائیل پور، ۱۳۸۲)
روشهای مختلفی برای محاسبه ریسک وجود دارد؛ مهمترین آن ها عبارتند از:
روش ارزش در معرض خطر (Value at Risk)؛ این روش نخستین بار توسط وترستون (Weather Stone) در سال ۱۹۹۴ ارائه شد. در سال ۱۹۹۵ کمیته بال (نهاد ناظر بر فعالیت بانکهای بینالمللی) بانکها را موظف کرد که از این مدل، برای تعیین حد کفایت سرمایه خود استفاده کنند. این روش، بهمعنای برآورد حداکثر زیان در سطح خاصی از اطمینان (مثلا۹۵درصد) و در مدتزمان معین است. با بهره گرفتن از این روش، میتوان ریسک موجود را اندازه گیری کرد.
آزمون شرایط حاد؛ استفاده از این روش، به عنوان ابزاری برای برآورد حداکثر میزان زیانهای اقتصادی بالقوه در شرایط غیر عادی بازار است. هدف این ابزار، تلاش در جهت افزایش شفافیت ریسکها از طریق بازاریابی دامنه رخدادهای بالقوهای است که از احتمال وقوع بسیار کمی برخوردارند؛ بهگونه ای که این رخدادهای زیانبار خارج از محدوده آماری مورد استفاده از روش قبلی قرار دارند.
پوشش ریسک؛ اکثر شرکتهایی که در رابطه با ساخت و تولید، خردهفروشی، عمدهفروشی یا ارائه خدمات فعالیت میکنند، در زمینه پیشبینی متغیرهایی همچون نرخ بهره، نرخ ارز و قیمت کالا، از تخصّص و مهارت کافی برخوردار نیستند. بنابرین منطقی است که اقدام به پوشش ریسک ناشی از متغیرهای مذکور نمایند و از این طریق شرکتها میتوانند بر فعالیت اصلی خود تمرکز یابند.
راهبرد پوشش ریسک در موضع خرید (Long Hedges)؛ معاملهگرانی که به منظور پوشش ریسک، یک موضع معاملاتی خرید در قرارداد آتی اتخاذ میکنند، اصطلاحا گفته می شود که از راهبرد پوشش ریسک در موضع خرید استفاده کرده اند. این راهبرد، برای شرکتی مناسب است که قصد دارد در آینده کالایی را خریداری و قیمت آینده آنرا در حال حاضر تثبیت نماید.
راهبرد پوشش ریسک در موضع فروش (Short Hedges)؛ این راهبرد، اتخاذ موضع معاملاتی فروش در قراردادهای آتی است و هنگامی مناسب خواهد بود که پوششدهنده ریسک، از قبل مالک دارایی بوده و در انتظار دارد که در مقطعی از زمان آینده، آنرا بفروشد. برای مثال کشاورزی که مقداری محصول در اختیار دارد و میداند که محصولش در دو ماه آینده، آماده فروش در بازار است، می تواند از این راهبرد استفاده کند ( هال [۱۵]، ۱۳۸۴).
۲-۳-۶- ابعاد ریسک
اگر ریسک را به عنوان یک پدیده مورد بررسی قرار دهیم، از ابعاد گوناگونی میتوان به آن نگاه کرد:
ریسک مولّد و غیر مولد؛ ریسک مولّد ریسکی است که متضمن ارزش افزوده است؛ در حالی که ریسک غیر مولد ریسکی فاقد ارزش افزوده است. سرمایهگذاری در پروژه اکتشاف معدن، متضمن نوع اقتصادی ریسک است؛ در حالی که شرکت در جلسه قمار که آن هم نوعی بهخطر انداختن مال به امید کسب مال بیشتری است ریسک غیر مولد شمرده می شود.
ریسک قابل کنترل و غیر قابل کنترل (Controllable & Uncontrollable Risk)؛ ریسک قابل کنترل می تواند به وسیله تصمیمگیرنده، کنترل شود یا تحت تاثیر قرار گیرد؛ در حالی که تصمیمگیرنده در ریسک غیر قابل کنترل، هیچگونه کنترلی بر ریسک ندارد. به ریسک قابل کنترل، ریسک واکنشی و به ریسک غیر قابلکنترل ریسک شانس گفته می شود. به عنوان مثال صاحب خودرو با رعایت موارد ایمنی مثل استفاده از دزدگیر می تواند خود را در برابر قسمتی از ریسک سرقت پوشش دهد؛ اما اگر با رعایت موارد ایمنی بازهم با خطر سرقت روبرو شود، ریسک غیر قابل کنترل خواهد بود.
ریسک مالی و غیر مالی؛ ریسک مالی پذیرش مخاطره در امور مالی است؛ در حالی که ریسک غیر مالی پذیرش خطر جانی، اجتماعی امنیتی و … است ( مصباحی مقدم و صفری ، ۱۳۸۸).
ریسک از جهت سود و زیان: ریسک را به دو دسته ریسک واقعی (خالص) و سوداگرانه (برد و باخت) تقسیم میکنند. بدین صورت که ریسک واقعی، همواره دربرگیرنده زیان است (همانند مالکیت خودرو که در صورت تصادف، زیان وارد میشود و در غیر اینصورت، وضعیت، بدون تغییر است) و ریسک سوداگرانه، سود و زیان را دربردارد (نمونه بارز آن مالکیت یک کارخانه یا شرکت است). بهعبارت ساده، ریسک هم میتواند جنبه زیان (ریسک منفی) و هم جنبه سود (ریسک مثبت) را در برگیرد ﴿ اکبریان ، ۱۳۸۲).
۲-۳-۷- انواع ریسک
۱٫ ریسک بازار (Market Risk)؛ نوسانات نرخهای مختلف در بازار از قبیل نرخ تورّم، بهره، ارز، قیمت داراییها و بدهیها و هزینه های ناشی از آن ها را تحت تأثیر قرار میدهد. خطای در پیشبینی این نوع از نوسانات را ریسک بازار مینامند. ریسکهای عمده بازار به شرح زیرند ( شایان آرانی ، ۱۳۸۰).
الف) ریسک نوسانات نرخ ارز (Currency Risk)؛ ریسک نرخ ارز عبارت است از احتمال زیان در یک موقعیت غیر پوششی؛ که در اثر افزایش یا کاهش ارزش یک پول خارجی پیش میآید ( شیوا و میکائیل پور ، ۱۳۸۲).
با بهره گرفتن از مدلهای پیشرفته موجود (مثل ارزش در معرض ریسک)، برای پیشبینی و اندازهگیری ریسک و همچنین استفاده از ابزارهای مالی موجود، (مثل ابزار مشتقّه؛ مانند سواپ ارزی، معاملات آتی و سلف بر روی نرخ ارز) میتوان این ریسکها را کنترل نمود. این کار باعث میشود که ریسک ارزی بانک کاهش پیدا کند ( نیازی ، ۱۳۸۴).
ب) ریسک نوسانات قیمتها (Price Risk)؛ این ریسک، بهعلت نوسانها و تغییرهای شدید قیمت داراییها و موجودیهای نزد بانک پدید میآید ( ابو الحسنی و حسنی مقدم ، ۱۳۸۷). برای مقابله با این مشکل، نیز میتوان به اقداماتی چون سرمایهگذاری در صنایع و تجارتهای مختلف با ریسکهای متفاوت، استفاده از سیستم محاسبه سود به طور متغیر و همچنین ابزارهای مالی مشتقه اشاره نمود ( شایان آرانی ، ۱۳۸۴).
ج) ریسک نوسانات نرخ بهره (Interest Rate Risk)؛ احتمال کاهش ارزش یک دارایی بهرهدار (مثل وام بانکی) در اثر تغییرات نرخهای بهره در بازار را ریسک نوسانات نرخ بهره میگویند. تغییر حاصل در ارزش دارایی در اثر نوسانات نرخ بهره، تابعی از میزان تغییر در نرخ و سررسید دارایی است. ارائه وامهای بلندمدت با نرخ بهره ثابت از سوی مؤسسات مالی، نمودی از عدم توجه به این نوع ریسک است ( شیوا و میکائیل پور ، ۱۳۸۲). بارزترین روشهای مورد استفاده، برای کنترل این ریسک، متغیر کردن نرخ سود تسهیلات بانکی و نرخ سود سپردهها است.
د) ریسک نقدینگی؛ ریسک نقدینگی مهمترین ریسک بازار سرمایه و عبارت از خطر بروز کمبود نقدینگی برای تأمین هزینه های جاری و نیز تقاضای سپردهگذاران در بانکها است( کهزادی ، ۱۳۸۲).
“