حسن انوری در کتاب شوریده و بی قرار (۱۳۸۴ ) به بیان شرایط زندگی شاعر می پردازد و از سفر وی به بغداد و تحصیل در مدرسه ی آن شهر و بازگشت پس از سی سال به شیراز، سخن می گوید. نویسنده، ضمن پرداختن به اتابکان فارس و تسلّط مغول براین دیار، سال شمار تاریخ عصر سعدی را بیان می کند. در فصلی نیز ارزش و اهمّیت آثار سعدی را مورد نقد و بررسی قرار داده و سعدی را شاعری جهانی دانسته است. نظرات نویسندگان بزرگ اروپایی درباره ی سعدی و آثارش نیز دیده می شود. در این کتاب پس از معرفی منتقدان سعدی، فصلی با عنوان ستایش از سعدی وجود دارد که در آن ابیاتی از سعدی و معاصران و نظرات دیگر نویسندگان درباره ی ارزش کلام شیخ، دیده می شود. نویسنده سعدی را یکی از چهار رکن فرهنگ و قومیّت ایرانی می داند.
عبدالحسین زرین کوب در کتاب حدیث خوش سعدی (۱۳۸۶ ) رفتار عمومی اتابکان فارس و مردم شیراز را در روزگار سعدی به تصویر می کشد. هم چنین از سفرهای سعدی به هند و کاشغر و گردش در سرزمین های اسلامی و زیارت مکّه سخن رانده است. در این کتاب، مباحثی مانند تخلّص سعدی، سعدی در اروپا، سعدی شاعر و معلّم اخلاق، توضیحاتی درباره ی بوستان و گلستان و یادداشت های حاشیه ی گلستان بیان شده است.
عبدالرسول چمن خواه در کتاب آرمان خواهی سعدی (۱۳۸۹ ) با مروری گذرا برآثار پیشینیان در سیاست مدن و تاریخچه ی پیدایش این علم، به بیان جایگاه و ارزش آن در آثار سعدی پرداخته است. او منزلت حکومت از نظر سعدی را با تمام ابعادش بیان می کند. در این کتاب با اشاره به ابیات سعدی، مردم سالاری دینی و رعایت عدالت را به عنوان یک اصل اساسی حکومتی و سرلوحه ی همه ی امور حاکم معرفی می نماید. نویسنده با بیان ابیّاتی از سعدی ، خصوصیّات کارگزاران شایسته را از زبان سعدی بیان می نماید.
منصور رستگار فسایی در کتاب مجموعه ی مقالاتی درباره ی زندگی و شعر سعدی (۱۳۷۵ ) به گردآوری ۳۴ مقاله ی ارزشمند از استادان زبان و ادب فارسی درمورد سعدی مبادرت ورزیده است. هر مقاله تحت عنوان و موضوعی خاص، ویژگی های فردی شاعر، شرایط زندگی، آثار، افکار و جهان بینی او را بیان کرده است. علاوه بر مقالات، اشعاری از شاعران فارسی زبان درباره ی سعدی در این کتاب چاپ شده است که همگی حاکی از مقام و منزلت سعدی در نزد اهل ادب می باشد.
کاووس حسن لی در کتاب فرهنگ سعدی پژوهی (۱۳۸۰ ) ابتدا به بیان توضیحات مختصری درباره ی نام سعدی، تاریخ تولّد، وجه تخلّص، مسافرت ها، مذهب و سال درگذشت سعدی می پردازد. در این کتاب ارزشمند، در بخش نخست به صورت مختصر، مقالات چاپ شده درباره ی سعدی معرفی شده اند. و در بخش دوم، کتاب های نگاشته شده درباره ی سعدی معرفی شده اند .
کاووس حسن لی از آثار سعدی به عنوان شاهکار های ادبی یاد می کند و همه ی شاهدان عالم را عاشق سعدی می داند.
حسین رزمجو مسؤول برگزاری کنگره ی سعدی (۱۳۶۴) و سرپرست وقت کمیسیون ملَی یونسکو درایران در سخنرانی خود درباره ی سعدی گفته است:
(( آثار باقی مانده از سعدی، بهترین گواه بر این واقعیَت است که او نه تنها شاعر و نویسنده ای توانا و کم نظیر است، بلکه فرزانه ای است خردمند، که در علوم دینی و اخلاقی و حکمت عملی و عرفان و سیاست و شناخت اجتماع متبحَر و صاحب نظر است و استادی او خصوصاً در این می باشدکه قادر است از تمامی این اطّلاعات وسیع و متنوَع در بیان مواعظ و نگارش داستان ها و تمثیل های آموزنده و سرودن غزلَیات پر شور و مثنوی ها و قصاید نغز و بدیع سود جوید و آن ها را به زبانی ساده و شیرین به شیوه ای سهل و ممتنع که قابل استفاده ی همگان باشد، بیان کند. )) ( رزمجو،۱۳۶۴،ج۱، ۲۸و۲۹ )
بدیع الله دبیر نژاد، در مقاله ای با عنوان چند نظر تربیتی و اخلاقی و مذهبی سعدی، (۱۳۶۴)ازسعدی به عنوان دانشمندی صاحب نظر در مسائل تربیتی یاد کرده و گفته است:
((یکی از بزرگ ترین ادبا و دانشمندان ایرانی که در دوره ی اسلامی، در باب آموزش و پرورش و مسائل اخلاقی و مذهبی سخن گفته « شیخ مصلح الدّین مشرف الدّین سعدی شیرازی» است. و از جمله مربیّان بزرگ اجتماعی است که پرورش و آموزش را از لوازم ذاتی و امور حیاتی و از اساس سعادت و نیک بختی های افراد و اعضای جامعه می داند و به همین منظور در دو اثر ارزشمند گلستان و بوستان یک دوره حکمت عملی را گنجانیده است. این صحیح است که سعدی اولین فردی نیست که در این باب سخن گفته، پیش از وی افراد دیگری در باب حکمت عملی به بحث پرداخته اند. وقتی از زمان ارسطو به این موضوع توجّه و عنایت شده است، ولی اسلوب کلام سعدی در این دو اثر زیبنده و پر ارزش در زبان و ادب فارسی و زبان های دیگر از طراوت و تازگی خاصّی برخوردار است. و از این جهت مورد دقّت و توجّه قرار گرفته است. گنج حقیقت از برای انسان علم اوست که علّت عزّت و نعمت و فرح و انبساط است.)) (دبیر نژاد، ۱۳۶۴،ج۲، ۴۳)
علی شریعتمداری در مقاله ای تحت عنوان تربیت از نظر سعدی(۱۳۶۴ ) گفته است:
((بحث درباره ی نظریات سعدی، بزرگ ترین شاعر و نویسنده ی ایران، آن هم در زمینه ی تربیت، کاری است پیچیده و نیاز به مطالعه و بررسی همه جانبه دارد. سعدی حکیمی است فرزانه، عارفی است وارسته، نویسنده ای است مردمی و شاعری است در حدّ اعلای فصاحت و بلاغت، آثار سعدی، چه منظوم و چه در نثر همه در بر گیرنده ی اندیشه های تربیتی این مربّی بزرگ است. آشنایی سعدی به فرهنگ و معارف اسلامی رنگ و معنای خاصّ به آثار او داده است. سعدی مانند یک جامعه شناس به تحلیل رفتار اجتماعی انسان می پردازد. او به عنوان یک فیلسوف به بررسی اخلاق و نقش آن در مناسبات انسانی اقدام می کند.)) (شریعتمداری،۱۳۶۴ ،ج۲، ۳۲۳)
حسین لسان در مقاله ای تحت عنوان پژوهش در روایات و مضامین سعدی(۱۳۶۴)، که به مناسبت هشتصدمین سالگرد تولّد سعدی نوشته و در ذکر جمیل سعدی جلد سوم به چاپ رسیده، گفته است:
((امّا آن چه گفتار سعدی را امتیاز بخشید، این واقعیّت است که گفته های او با درد و خواست همه ی مردم پیوندی سخت خورده است، درد و خواستی که با گذشت زمان و گردش روزگار از کهنگی و فراموشی در امان مانده است. حکایات و قصّه های سعدی در گلستان و بوستان با نهایت سلیقه انتخاب شده و از همین دردها و تقاضاها نشأت گرفته است آن گاه با دستکاری و نکته پردازی های شیخ، رنگی هر چه مطبوع تر و دل خواه تر پذیرفته است از سفرهای دور و درازی که داشته سخن می گوید، از صنعا و بلخ و هند و شام و جنگ با کافران قصه هایی نقل می کند و به این که سال ها در اقالیم غربت درنگ داشته، اشاراتی دارد.)) (لسان،۱۳۶۴،ج۳، ۱۴۷و ۱۴۸)
جعفر یاحقی در مقاله ای با عنوان جلوه های شاعرانه ی قصص اسلامی در شعر سعدی که ذکر جمیل سعدی در سال ۱۳۶۴ به چاپ رسیده ، گفته است:
((با آن که سعدی خداوندگار غزل است، عنوان« آموزگار اخلاق» نیز بر بالای او زیبنده می نماید. به همان اندازه که غزل سعدی از لحاظ جوهر شعری و درون مایه ی عاطفی در اوج است، شعر اخلاقی وی از لحاظ محتوا و کمال معنوی سرشار می نماید. اگر به یاد بیاوریم که در روزگار وی- که از همه سو فتنه می بارد- سخن گفتن تا چه پایه دشوار است. چه رسد به سخن حق گفتن، درخواهیم یافت که سعدی وظیفه دشواری را در مواعظ و سخنان حکمت آمیز خویش بر دوش داشته است.)) (یاحقی،۱۳۶۴،ج۳، ۳۰۸)
منوچهر دانش پژوه درکتاب استاد سخن سعدی(۱۳۸۸) درباره ی مقام بلند سعدی در سخن سرایی گفته است:
((درباره ی سعدی سخن گفتن، هم دشوار است هم آسان، همان گونه که سخن خود او را سهل و ممتنع خوانده اند. گفتن از سعدی آسان است، چون هر فارسی زبانی، زبان خود را از سعدی آموخته و سعدی با او هم زبان است و درباره ی سعدی، سخن گفتن دشوار است چون هر کس هر چه بگوید گوشه ای از قدرت سعدی را به زبان آورده است و هر کس از ظنّ خود یار او شده.))(دانش پژوه، ۱۳۸۸ ،۱۱)
بزرگان دیگری از جمله، خلیل خطیب رهبر با مجموعه ی ارزشمند ( شرح دیوان غزلیِِِّات استاد سخن سعدی شیرازی) در دو مجلّد، و ( گلستان سعدی با معنی واژه ها و شرح بیت ها و جمله های دشوار) و ( بوستان سعدی با معنی واژه ها و شرح بیت ها و جمله های دشوار) و خسرو معتضد، تاریخ نگار معاصر و نویسنده ی کتاب (زندگی و رنج های سعدی ) و علی دشتی با نوشتن کتاب ( در قلمرو سعدی) و آثار متعدّد دیگری چون (سعدی شناسی ) اثر امیر اسماعیل آذر، و… مطالب بسیاری درباره ی شرایط زندگی ، سفرها و روزگار زمان شاعر، بیان نموده اند. مقالات بسیار دیگری درباره ی سعدی نوشته شده است که ذکر همه ی آن ها از حوصله ی این گفتار بیرون است. شاید درباره ی پاره ای از مطالب این رساله، مثل ممدوحان سعدی کارهایی انجام شده، امّا هیچ تحقیقی تحت عنوان سعدی از زبان سعدی، تاکنون انجام نشده است.
۱-۴- روش تحقیق
روش کار در این تحقیق روش کتابخانه ای است و از فیش برداری به عنوان ابزار گردآوری اطّلاعات استفاده کرده ایم.
در این پژوهش، برای به دست آوردن طرح کلّی پژوهش، نخست باید به چندین سؤال پاسخ می دادیم که برخی از آنان عبارت بودند از:
۱- چه اطّلاعاتی درآثار سعدی، درباره ی او و خانواده اش وجود دارد؟
۲-آیا عقاید مذهبی سعدی در آثارش نمایان است ؟
۳- آیا در آثار سعدی، می توان معاصرانش (اساتید، حاکمان، شاعران،…)را شناخت؟
۴- چه تصویری از زندگانی مردم روزگار شیخ اجل در آثارش دیده می شود؟
برای پاسخ به این سؤالات به مطالعه ی کتاب های مختلفی پرداختیم. منبع اصلی در این تحقیق کلیّات سعدی بوده است. برای تسلّط بر موضوع و فهم بهتر اشعار، قبل از شروع کار، کتاب ها و مقالات معتبری که درباره ی آثار و احوال سعدی وجود داشته، جمع آوری گردید. ضمن مطالعه ی آن ها با آثار ارزشمند دیگری در باره ی سعدی، آشنایی حاصل شد .
با مسافرت به استان های خوزستان و فارس و استفاده از کتابخانه ی دانشگاه چمران و میرزای شیرازی، پاره ای از اطّلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. پس از مطالعات فراوان، کلیّات سعدی را مورد مطالعه قرار داده، آن چه درباره ی شاعر وجود داشت، استخراج و بر روی فیش ها ثبت گردید.
سپس مطالب یادداشت شده، طبقه بندی و مطالبی که از منابع دیگر استخراج شده بود، با هم تلفیق و ترکیب گردید و همه ی نوشته ها با توجّه به فصول، طبقه بندی و منظّم گردید.
در آخر نوبت به نوشتن فصول پایان نامه رسید که متن هر فصل تلفیقی از فیش ها و نظریات نویسنده درباره ی موضوع هر فصل می باشد.
فصل دوم :
جایگاه سعدی در ادب فارسی و جهان
۲- جایگاه سعدی در ادب فارسی وجهان
اگر چه درباره ی مقام ادبی سعدی سخن گفتن، کاری ساده و آسان است، در عین حال چنان آثار این سخنور بزرگ از غنا و عمق فرهنگی برخوردار است که سخن گفتن در باره ی او به وجهی دشوار می شود. شاید به همین علّت باشد که دانش آموز دبستانی سخن این شاعر را به خوبی می فهمد و یک استاد دانشگاه در تعبیر همان سخن می ماند. ادب شناسان ایرانی و غیر ایرانی با بهره گرفتن از کلام شیخ اجل، درباره ی این مهم مقالات فراوانی نوشته اند. در آثار سعدی، قدرت نویسندگی و هنر شاعری، تسلّط بر علوم مختلف از قبیل سیاست و کشورداری، عرفان، اخلاق و علوم دینی و نیازهای اجتماعی دیده می شود. قدرت سرایندگی شاعر در انواع قالب های شعری و نثر دلکش و بی نظیر گلستان، سبب گردید تا ادب دوستان، از او به عنوان چهره ای ممتاز و بی مانند یاد کنند. اندیشه های انسانی سعدی در پرتو تربیت دینی، سبب گردید تا همه ی مردم، مطلوب خود را در کلامش بیابند. اینک به بیان جایگاه سعدی در آینه ی کلام بزرگان می پردازیم.
۲-۱- جایگاه سعدی در ادب فارسی
حسن انوری در کتاب شوریده ی بی قرار(۱۳۸۴) گفته است: ((زادگان بزرگ آدمی که فرهنگ و روح انسانی را عظمت و اعتلا بخشیده اند و بدان شرف و ارج نهاده اند، چون هومریونانی، دانته ی ایتالیایی، شکسپیر انگلیسی، گوته ی آلمانی، و… بنیان گذاران ساختمان فرهنگ بشری هستند. اگر اینان نبودند، فرهنگ اوج و تعالی نمی یافت و مفهوم انسانیَت ژرفایی نمی پذیرفت. اینان به زندگی معنی بخشیده اند و جهان و زندگی را تحمل پذیر و بلکه دل پذیر ساخته اند. ما مردم ایران و فارسی زبانان جهان نیز باید مسرور باشیم که در زمره ی ملّت هایی هستیم که چنین چهره هایی پرورده ایم و می توانیم فردوسی، خیَام، مولوی، سعدی و حافظ را در کنار آن بزرگان بگذاریم و بگوییم این پنج تن نیز ارمغان ما به بشریَت است. ما به این پنج تن مباهات می کنیم و آنان را مایه ی مباهات تاریخ انسانی نیز می دانیم. در این جا از یکی از این پنج تن سخن می گوییم. از سعدی شاعری که در روز گار خود، آوازه ای قاره گستر داشت و در درازای تاریخ بعد از خود آوازه ای جهانی یافت.
سعدی در یکی از خونبار ترین روزگاران جهان، زندگی کرد. سقوط آدمی را به فرودترین جایگاه اخلاق و رذالت مشاهده کرد. با این همه، عشق را، که شرف آدمی در شناخت آن می دانست، فراموش نکرد و یکی از زیباترین نغمه های عاشقانه ی جهان را در زبان فارسی به وجود آورد.)) (انوری،۱۳۸۴، ۹)
((با آن که سعدی شخصیَتی است با ابعاد گوناگون، به نظر من دو ویژگی در او هست که بدو تشخَص و شاخصیَت بخشیده، و او را بر بسیاری دیگر از شاعران، اگر نگوییم همه، و فردوسی و مولوی و حافظ را مستثنی کنیم، برتری داده است. آن دو ویژگی عبارتند از عشق او و شیوه ی سخن نویسی و سخن سرایی او.)) (همان، ۵۷)
اقبال آشتیانی گفته است: ((استاد جمیع شعرای این دوره، بلا خلاف بلکه افصح شعرای ایران و محیی سبک روان نظم و نثر در دوره ی مغول ابوعبدالله مشرف بن مصلح شیرازی مشهور و متخلّص به سعدی که درعشره ی اول یا دوم از قرن هفتم هجری در شیراز تولّد یافته.))(اقبال آشتیانی ،۱۳۸۷ ،۵۴۴)
اسمی که روزانه شنیده می شود، ایرانیان همه او را می شناسند، اشعارش در مدارس، دانشگاه ها، تدریس می گردد و نقل زبان همه ی مردم است. امّا کسی نمی تواند آن گونه که سزاوار اوست به توصیفش بپردازد. کسی نمی تواند با جرأت درباره ی سرگذشت او سخن بگوید. آن چه مهّم است، تأثیر شگفت سعدی بر زبان و فرهنگ فارسی و ادبیّات جهان است. نورالله ایران پرست در مقاله ای تحت عنوان شناسایی سعدی (۱۳۷۵) گفته است:
((سعدی یکی از شاهکارهای آفرینش و موهبت پروردگار توانا، به این سرزمین است. مقدّر بود که زبان فارسی به دست او کمال یابد و آماده ی بیان لطیف ترین احساس ها و عاطفه های انسانی شود.)) (ایران پرست،۱۳۷۵ ،۵۵)
سخن درباره ی معجزه ای به نام سعدی، در ادبیّات ما بسیار طبیعی به نظر می رسد. زیرا کمتر کسی است که با خواندن بوستان و گلستان او، این شاهکار های ادب فارسی را، در زمان استیلای ظلم و ستم معجزه نداند. حبیب یغمایی در مقاله ای با عنوان شیخ سعدی شیرازی (۱۳۷۵) او را پیامبر و معجزه ی زبان فارسی دانسته و گفته است:
(( سعدی پیامبر فارسی است. و معجزه ی او زبان او. از دیگر فضایلش بگذریم. نکته ای که تکیه بدان می باید کرد، زبان اوست که دیگر شاعران بزرگ ایران، و شاید جهان، چنین معجزه ای را نیاورده اند. ما در این عصر اختلاف، در اعصار بعد، نه به زبان فارسی سخن می کنیم، نه به زبان حافظ، نه به زبان مولانا، نه به زبان دیگران. زبان ما زبان سعدی است، اوست استاد مسلّم و مصلح بزرگ، و اوست آفتابی جهان نورد که از نور و فروغ خود معارف بشری را تابان و روشن نگاه می دارد.))(یغمایی،۱۳۷۵ ،۳۸۰)
محمد ابراهیم انصاری لاری در مقاله ای با عنوان سعدی نو اندیش،(۱۳۸۰) سعدی را پایه گذار بینش و فرهنگ ایرانی دانسته، گفته است: ((سعدی کسی است که پایه ی منش و بینش و روانشناسی و فرهنگ ایرانی ما را می ریزد. از سویی دیگر سعدی یکی از آن دو خداوندگار سخن است که اگر ما امروز، بدین سان، به این زبان شکرین و شیوا سخن می گوییم، این برتری و نازش و شایستگی ها را در گرو آن دو هستیم. یکی از آن خداوندگاران سعدی است، با آن سخن شور انگیز و شور خیز و شکر آمیزش، دو دیگر، فرزانه هنرمند توس است. فردوسی فرخنده. این دوتنند که شالوده های زبان فارسی را ریخته اند. اگر این دو در آسمان سخن ایران نمی درخشیدند، بی گمان امروز به شیوه ای دیگر پارسی را سخن می گفتیم که بی گمان چنین پخته و شیوا و شکرین نمی توانست بود.)) (انصاری لاری،۱۳۸۰ ،۷۲و۷۳)
آن چه سبب این جاودانگی و برتری بر همنوعان می شود، تسلّطی است که سعدی بر زبان فارسی و فنون ادبی و قالب های مختلف این زبان دارد. عبدالحسین زرّین کوب در مقاله ای با عنوان سعدی شاعر و معلم اخلاق(۱۳۷۸) می گوید:
(( شاید هیچ شاعر و نویسنده ی کلاسیک ایرانی از شهرت و قبولی که شیخ شیراز در تمام ایران و در سراسر قلمرو زبان فارسی پیدا کرده است، بهره نیافته باشد. و این خود بی تردید به خاطر تفوّق فوق العاده ای است که سعدی تقریباً در تمام فنون و انواع شعر و نثر فارسی احراز کرده است.)) (زرین کوب،۱۳۷۸ ،۲۱)
عباس کی منش در کتاب مثلث عشق، (۱۳۸۲) درباره ی جایگاه سعدی در ادب فارسی، گفته است: ((سعدی بی تردید بزرگ ترین شاعری است که بعد از فردوسی آسمان ادب فارسی را به نور جهان افروز خود روشن ساخته است. و آن روشنی با چنان نیرویی همراه است که هنوز پس از گذشت هفت قرن تمام از تأثیر آن کاسته نشده است و این اثر تا پارسی بر جای است هم چنان بر قرار خواهد ماند. زبان استادانه فصیح او زبان دل است و عشق و محبّت، و او خود نشانه ی تمام عیّاری است از «آدمیّت» به همان معنی بسیار کاملی که به رندی بیان کرده است چه طنز گزنده ی آن اندرز بخش نامردمان است.)) (کی منش، ۱۳۸۲، ۱۰۷)
عبدالحسین زرین کوب در کتاب حدیث خوش سعدی، (۱۳۸۶) می گوید:
((سعدی مهندس و معمار بزرگ نثر فارسی، استاد و سرمشق تقلید ناپذیر غزل عاشقانه در شعر دری و ممتازترین سراینده ی شعر تحقیقی و تعلیمی عرفانی در تمام اعصار شعر فارسی است. آخرین مظهر کمال در سراسر ادبیات فارسی است. تا مدت ها بعد از او شعر فارسی فقط حافظ را در طراز او به وجود آورده است. و نثر فارسی دیگر تقریباً هیچ چیزی که با کلام او قابل مقایسه باشد به وجود نیاورد. قبل از او هیچ کس جز فردوسی نیست که با او در مجرّد شاعری قابل مقایسه باشد و شک نیست مولانای مثنوی و دیوان شمس را با معیار مجرّد فنون شاعری نمی توان سنجید. در زمینه ی نثر تنها ابوالمعالی نصر الله منشی کلیله است که لطافت و سلاست کلام سعدی هم او را پشت سر گذاشته است.)) ( زرین کوب، ۱۳۸۶، ۱۱۲)
و کلام آخر، این که ((سعدی را پیشینیان، افصح المتکلّمین یعنی«شیوا گوی ترین سخنوران» لقب داده اند و این وصف برای سعدی اغراق آمیز نیست، زیرا سعدی به عقیده ی همه ی اهل ادب فارسی یکی از چهار قلّه ی بزرگ شعر فارسی و به عقیده ی بعضی صاحب نظران، بزرگ ترین شاعر ایران است.))(دانش پژوه،۱۳۸۸ ،۱۳)
۲-۲- سعدی در ادبیّات جهان
سعدی نه تنها معجزه ی زبان فارسی در میان ایرانیان و فارسی زبانان جهان است، بلکه زیبایی سخنش سبب گردید که آثارش، در بین دیگر ملت های غیر فارسی زبان، جایگاه ادبی خود را پیدا کند و شهرت جهانگیری کسب نماید. کاووس حسن لی در کتاب فرهنگ سعدی پژوهی (۱۳۸۰) در این باره گفته است:
(( بیرون از مرزهای زبان پارسی و در آن سوی فرهنگ ایرانی نیز، سعدی بیش از همه ی سخنوران دیگر ایرانی، اندیشمندان را به شگفتی همراه با ستایش، برانگیخته است، و این هنگامی است که هنوز از همه ی شگرفی و شگفتی سعدی، بیش از اندکی شناخته نشده است.)) (حسن لی،۱۳۸۰ ،۸)
دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد سعدی از زبان سعدی- فایل ۱۲