۵- جهت دار بودن تربیت ؛ آیاتی که محور تعلیم و تربیت انبیا را اخلاص و توجه تام به مبدا هستی معرفی می کند، منشأ و محور تأکید فراوان امام خمینی (ره) نسبت به جهت دار بودن امر تعلیم و تربیت است: و از همین جا می توان گفت : تفاوت اسلام با دیگر مکاتب تربیتی آن است که آن ها خود را محدود به هر یک از اهداف مورد نظر در مبانی تربیتی خویش می دانند، ولی اسلام حرکت تربیت را به سوی خدا و توجه به او معرفی می کند؛ از این رو در سازندگی فرد یا سازندگی و بالندگی اجتماع خود را محصور و محدود نمی کند.
«… تمام انبیا، معلم ها هستند و تمام بشر ، دانشجو. انبیا مکتبی دارند که در آن مکتب می خواهند این موجود دو پایی که بدترین موجودات است و اگر رها بشود خطرناک ترین موجودات عالم است، این را به راه مستقیم، به صراط مستقیم هدایت کنند… عالم یک دانشگاهی است و انبیا و اولیا و تربیت شده های آن ها، معلم هستند و سایر بشر دانشجو … وظیفه معلم، هدایت جامعه است به سوی الله و وظیفه دانشجو، تعلم.»[۳۱]
به طور کلی امام تربیت را به دو بخش تربیت معنوی و تربیت عقلانی که به این شرح تقسیم کرده اند.
-
- تربیت معنوی
به نظر حضرت امام (ره) مهم ترین بعد تربیت، بعد معنوی آن است؛ به گونه ای که می توان از آن با عنوان- هدف تربیتی- نیز یاد کرد: « آن که اسلام می خواهد تمام علوم؛ چه علوم طبیعی باشد و چه علوم غیر طبیعی باشد، آن که از آن اسلام می خواهد، آن مقصدی که اسلام دارد، این است که تمام این ها مهار بشود به علوم الهی و برگشت به توحید بکند. هر علمی که جنبه الوهیت در آن باشد؛ یعنی انسان، طبیعت را که می بیند، خدا را در آن ببیند، ماده را که می بیند، خدا را در آن ببیند، سایر موجودات را که مشاهده بکند، خدا را در آن ببیند. آن که اسلام برای آن آمده است ؛ برای برگرداندن تمام موجودات طبیعی به الاهیت و تمام علوم طبیعی به علم الهی.»[۳۲]
۲- تربیت عقلانی
منظور از تربیت عقلانی؛ ایجاد زمینه های لازم برای پرورش قوه عاقله جهت دست یابی به قرب الهی است.
امام خمینی (ره) نیز بر این امر تأکید می فرماید: « بدان که اول شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی، « تفکر » است و بعضی از علمای اخلاق آن را در بدایات، در مرتبه ی پنجم قرار داده اند و آن نیز در مقام خود صحیح است و تفکر در این مقام عبارت است از آن که انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری - ولو کم هم باشد - فکر کند در این که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده و بدن سالم و قوای صحیحه - که هر یک دارای منافعی است که عقل هر کس را حیران می کند - به او عنایت کرده و این همه بسط بساط نعمت و رحمت کرده و از طرفی هم این همه انبیا فرستاده و کتاب ها نازل کرده و راهنمایی ها نموده و دعوت ها کرده، آیا وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟»[۳۳]
امام خمینی (ره) از روش های ویژه ی تربیتی بهره می جست و در گفتار و کردار از آن ها پیروی می کرد. این روش ها در دو بخش قابل بررسی است: ۱- روش عمومی تربیت، ۲- روش خاص تربیت کودکان.
تربیت کودکان از نظر امام بر دو پایه استوار است: احترام به کودک و اختیار دادن به او، همراه اعمال محدودیت های کمتر در رفتار آنان، که به رشد و پرورش قدرت تفکر و شخصیت و خلاقیت وی منجر می گردد.
به نظر برخی دانشمندان در فرزند پروری سه روش وجود دارد:
الف. روش استبدادی؛ به معنای اجبار در اطاعت از ارزش ها و باورهای والدین با محدود کردن خود مختاری کودک.
ب. روش آسان گیری ؛ در این روش ، والدین در هر چیز که به کودکی مربوط می شود، به کودک خود آزادی می دهند.
ج. اقتداری ؛ روشی است که آن والدین سعی می کنند فعالیت های کودک را در مسیری منطقی و مفید هدایت کنند. در این روش از یک سو به کودک امکان دخالت در تصمیم گیری ها داده می شود، و از سوی دیگر والدین محدودیت هایی را اعمال می کنند.[۳۴]
این روش که شیوه ای دوستانه و اقتداری است ، بهترین روش فرزند پروری به نظر می آید و در سیره ی عملی حضرت امام (ره) مشاهده نیز می گردد.
البته این سخن به معنای بی توجهی به مسایل مهم و اساسی و عدم حساسیت نسبت به تکالیف شرعی نیست. امام باقر علیه السلام می فرماید : « کودک در سه سالگی هفت بار « لا اله الا الله » بگوید و چون سن او به سه سال و هفت ماه و بیست روز رسید، هفت بار « محمد رسول الله » و در چهار سالگی هفت بار «صلی الله علی محمد و آل محمد » بگوید و در پنج سالگی رو به قبله واداشته شود و سجده کند و در شش سالگی رکوع و سجود را بیاموزد و در هفت سالگی وضو بگیرد و به نماز وادار شود و در نه سالگی ، به نماز فرمانش دهند و اگر نماز را ترک کرد از او بازخواست شود.»[۳۵]
امام خمینی (ره) که می کوشید تا مسایل دینی و امور شرعی در نظر فرزندان سخت و مشقت زا جلوه نشود، اما هرگز اجازه نمی داد که در انجام وظایف دینی کوتاهی و اهمال صورت گیرد. یکی از فرزندان حضرت امام می گوید: « تازه مکلف شده و شب خوابیده بودم که آقا با اخوی وارد شدند و خیلی سرحال و خوشحال بودند.پرسیدند: نماز خوانده ای؟ من فکر کردم چون الان آقا سرحال هستند دیگر نماز خواندن من هم برایشان مساله ای نیست. گفتم: نه، ایشان به قدری تغییر حالت دادند و عصبانی شدند که ناراحتی سراسر وجودشان را فرا گرفت و من خیلی ناراحت شدم که چرا با حرف و عملم مجلس به آن شادی را تلخ کردم.»[۳۶]
از دیدگاه امام خمینی (ره) عوامل ذیل را می توان در جهت تربیت انسان به کار گرفت.
۱- تفکر و اندیشه؛ که آن را شرط اول مجاهده و مبارزه با نفس و سیرالی الله توصیف فرمود.[۳۷]
۲- بیداری، آگاهی، انگیزه ی الهی تفکر، موجب بیداری انسان از خواب غفلت می شود تا جایگاه خود را در جهان هستی دریابد. حضرت امام خمینی (ره) درباره ی انگیزه ی الهی می فرماید : «اگر ما بنده ی مخلص خداییم، چرا شیطان در ما این قدر تصرف دارد … اگر شما، مخلصید، چرا چشمه های حکمت ، از قلب شما به زبان، جاری نشده؟… پس بدان، اعمال ما برای خدا نیست و خودمان هم ملتفت نیستیم و درد بی درمان، همین جاست.»[۳۸]
۳- عزم و اراده؛ « آن چه اکنون لازم است بیان شود، این است که انسان تا تنبه پیدا نکند که مسافر است و لازم است از برای او سیر و دارای مقصد است و باید به طرف آن مقصد، ناچار حرکت کند، و حصول مقصد ممکن است ، « عزم » برای او حاصل نشود و دارای « اراده » نگردد.»[۳۹]
۴- مراقبه و محاسبه؛ حضرت امام (ره) بر استفاده از این روش تأکید می ورزید ؛ همچنان که خطاب به فرزند خویش فرمود: « سعی کن در این قدم اول موفق شوی که در روزگار جوانی آسان تر و موفقیت آمیز تر است. مگذار مثل پدرت پیر شوی که یا درجا بزنی ، و یا به عقب برگردی و این محتاج مراقبه و محاسبه است.»[۴۰]
۵- عبادت و نیایش ؛ دایمی کردن نام و یاد خدا در اندیشه و اعمال و احساس حضور در محضر خدا، می تواند بسیار راه گشا و مفید باشد. با نیایش و پرورش روحیه ی تعبدی می توان به تدریج میزان احساس حضور در محضر الهی را افزایش داد و نماز بهترین روش نیایش است ؛ همان گونه که امام خمینی (قدس سره) بر اهمیت نماز و تأثیر برجسته ی آن در تربیت تأکید می فرماید : « در اسلام از نماز هیچ فریضه ای بالاتر نیست. چه طور نماز را این قدر سستی می کنید در آن ؟ از نماز همه ی این مسایل پیدا می شود.»[۴۱]
درباره نقش تربیتی روزه فرمود: « این ضیافت، همه اش ترک است، ترک شهوات از قبیل خوردنی ها، نوشیدنی ها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا می کند.خداوند دعوت کرده است ما را به این که شما باید وارد بشوید در این میهمان خانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودی ها، ترک منیت ها … تمام این مفاسدی که در عالم حاصل می شود، برای این است که در این ضیافت وارد نشده اند…[۴۲]
۶- ذکر و دعا؛ از دیدگاه حضرت امام (ره) دعا صرف نظر از مقوله ی عبادی، بعد تربیتی و اخلاقی دارد.
« این هایی که از کتب ادعیه انتقاد می کنند، برای این است که نمی دانند، جاهلند، بیچاره اند، نمی دانند که این کتب ادعیه چه طور انسان را می سازد. این دعاهایی که از ائمه ی ما وارد شده است، مثل دعای کمیل ، مثل مناجات شعبانیه، دعای عرفه ی حضرت سید الشهدا علیه السلام و دعای سمات این ها چه جور انسان را درست می کند.»[۴۳]
یکی از بستگان حضرت امام (ره) می گوید: «یکی از مسایلی که حضرت امام (ره) روزهای آخر به من توصیه می کردند، خواندن دعای عهد است، که در آخر کتاب مفاتیح الجنان آمده است.»[۴۴]
۷- تلاوت قرآن و تفکر در آن؛ امام خمینی (ره) قرآن را کتاب آدم سازی و تربیتی معرفی می فرماید: « کتاب آسمانی اسلام، که آن قرآن مجید است ، کتاب تربیت انسان است ، انسان را به همه ی ابعادی که دارد، به بعد روحانی و به بعد جسمانی، بعدهای سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی همه بعدها - بعد نظامی ؛ این اسلام آمده است که به ما راه تربیت را نشان بدهد »
۸- تعظیم شعائر مذهبی؛ به نظر حضرت امام (ره) یکی از ابعاد عزاداری و برپایی شعائر مذهبی، بعد اخلاقی و تربیتی آن است. ایشان در این باره می فرماید: « مجالسی که به نام روضه در بلاد شیعه به پا می شود - با همه نواقصی که دارد - باز هر چه دستور دینی و اخلاقی است و هر چه انتشار فضایل و پخش مکارم اخلاقی است در اثر همین مجالس است.»[۴۵]
۹- مبارزه عملی ، یا جهاد با نفس ؛ اهمیت این مجاهده چنان است که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از آن به عنوان جهاد اکبر و جهاد افضل یاد می فرماید.[۴۶]
به نظر حضرت امام (ره) جهاد با نفس تنها از راه مخالفت عملی با عادات ناپسند امکان پذیر است . ایشان در این باره می نویسد : « بهترین علاج ها که علمای اخلاق و اهل سلوک از برای این مفاسد اخلاقی فرموده اند، این است که هر یک از این ملکات زشت را که در خود می بینی در نظر بگیری و برخلاف آن تا چندی مردانه قیام و اقدام کنی و همت بگماری بر خلاف نفس تا مدتی و بر ضد خواهش آن رذیله رفتار کنی و از خدای تعالی در هر حال توفیق طلب کنی که با تو اعانت کند در این مجاهده، مسلما بعد از مدت قلیلی آن خلق زشت رفع شده و شیطان و جندش از این سنگر فرار کرده، جنود رحمانی به جای آن ها برقرار می شود.»[۴۷]
۱۰- ستایش و تشویق؛ این اصل مهم تربیتی ، مورد توجه حضرت امام (ره) بود و در تربیت فرزندان خود از آن بهره می گرفت. یکی از بستگان معظم له می گوید : « من هر موقع بیش امام می رفتم، مرا تشویق به نماز می کردند. یادم می آید که وقتی پنج ساله بودم وارد اتاق آقا شدم و دیدم که دارند نماز می خوانند، من هم پشت سر ایشان نماز خواندم. پس از نماز امام چند کتاب به من جایزه دادند.»[۴۸]
هنگامی که دفتر نقاشی کودکی تقدیم حضرت امام (قدس سره) شد، ایشان با دقت تمام اوراق آن را ملاحظه کردند؛ به ویژه آن که با دیدن تصویر پشت جلد که شامل یک تانک بود که چرخ های آن را مداد تراش ، تنه آن را کتاب و لوله آن را یک مداد و سرنشین آن را طفل دانش آموز تشکیل می داد - تبسم شیرینی بر لب های معظم له نقش بست، و دستور دادند تا برای این نقاش خردسال جایزه ای تهیه شود.[۴۹]