۲۰
۷۶۲/۰
۱٫۹۶
۵۷۶/۲
۲/۰
محتوای آموخته شده
۸۸/۲
۶۶۵۶/۰
نتایج: با توجه به قدر مطلق t محاسبه شده (۷۶۲/۰) که از t بحرانی جدول (۵۷۶/۲) در سطح خطاپذیری۲/۰ و درجه آزادی۲۰ کوچکتر است، (به عبارت دیگر سطح معنی داری آن۹۹/۰ است۰۱/۰p<) بنابراین با احتمال ۹۹ درصد فرض صفر تایید میگردد. بنا بر این بین دو میانگین تفاوت معنی داری وجود ندارد. می توان نتیجه گرفت که تفاوت معنا داری بین محتوای مورد نظر دربرنامه آموخته شده و محتوایی که به طور رسمی در برنامه اجرا شده مدارس ناحیه ۲ شیراز به علوم تجربی پایه سوم راهنمایی اختصاص داده می شود، وجود ندارد. انطباق بین این متغیر در دو نوع برنامه درسی
وجود دارد. در نمودار ۴-۱۶ مقایسه متغیر محتوا در برنامه اجرا و برنامه درسی قصد شده صورت گرفته است.
نمودار ۴-۱۶ مقایسه متغیرمحتوا در برنامه درسی اجرا شده و برنامه درسی آموخته شده
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱-مقدمه
بشر در تمام ادوار مراحل حیات خود نیازمند تعلیم و تربیت بود و هست و خواهد بود، آموزش بهترین ابزار برای این کار است، و آموزش از طریق برنامه درسی معنا و مفهوم می یابد. با بررسی و بازنگری مداوم، می توان به برنامه درسی غنا بخشید به شکلی که بتواند تمام نیازهای کنونی و دگرگونی های پر شتاب آینده را پاسخگو باشد.
بررسی عناصرهر برنامه درسی می تواند وضعیت آن برنامه را مشخص کند. سه برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و آموخته شده درآموزش و پرورش رسمی خود نمایی بیشتری در مشخص شدن وضعیت آموزش و پرورش از خود نشان می دهد. با توجه به اهمیت درس علوم تجربی، این سه برنامه، در برنامه درسی علوم تجربی سال سوم راهنمایی مورد بررسی واقع شده است.
در این فصل به خلاصه پژوهش، بحث در نتایج به ترتیب فرضیه ها، پیشنهادهای پژوهشی مبتنی بر یافته های پژوهش، پیشنهادهای کاربردی مبتنی بر یافته های پژوهش و محدودیت های پژوهش در اختیار و محدودیت های پژوهش خارج از اختیار پرداخته می شود.
۵-۲- خلاصه پژوهش
پژوهش حاضر از نوع تحقیقات پیماشی می باشد. با بررسی عناصر هشت گانه برنامه درسی قصد شده واجرا شده وآموخته شده، میزان هم خوانی این سه برنامه درسی ارزیابی می کند. این عناصرازکتاب درسی وراهنمای معلم علوم تجربی سال سوم راهنمایی به عنوان جامعه و نمونه برنامه درسی قصد شده، لیست گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی که در طی انجام یک تحقیق توصیفی، پیمایشی درعلوم تجربی سال سوم راهنمایی ناحیه۲ شیرازبه وسیله سه فرضیه اصلی و دوازده فرضیه فرعی صورت گرفته است حاکی از:عدم انطباق برنامه قصد شده بابرنامه درسی اجرا شده وبرنامه درسی آموخته شده می باشد. ومیزان همبستگی بالایی بین دو برنامه اجراشده و آموخته شده را نشان می دهد. در این فصل از پژوهش به بحث و بررسی فرضیه های پژوهش پرداخته می شودو نتایج هریک در این بخش مورد بحث واقع می گردد.
برنامه اجرا شده، درحقیقت نوعی نگرش سنجی می باشد. ضریب پایایی مقیاس محقق ساخته، دبیرو مدیر با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ، ۸۳/۰ وضریب همبستگی مقیاس دانش آموزبا روش باز آزمایی ۷۶/۰ محاسبه شد. واز آنجایی که برنامه درسی قصد شده باید به شکلی تدوین گرددکه بتواند به تمام اهداف خودبرسد. ازاین رومیانگین برنامه قصد شده ۵ درنظر گرفته شد. و در محاسبات تی تک نمایی نیز مرجع ۵ در نظر گرفته شده است. برای شناسایی نحوه اجرا هر کدام از هشت عنصر برنامه درسی اجرا شده، نمونه ی به حجم ۷۴۴ نفر از جامعه ایی به حجم ۴۴۶۰ نفر باروش نمونه گیری تصادفی از خوشه ها، شامل ۱۱ مدیر ۲۳ دبیر ۷۱۰ دانش آموز انتخاب اقدام به تکمیل مقیاس کردند و با جمع بندی ومحاسبه میانگین از پاسخ به ۷۹ گویه مدیر، ۹۳ گویه دبیر و ۴۸ گویه دانش آموز میانگین برنامه اجرایی ۱۹/۳ به دست آمد. برنامه آموخته شده، که نتایج دو برنامه قصد شده واجرا شده می باشد، به وسیله یک آزمون تشریحی ۲۰ سوالی، که در حیطه های مختلف (به نسبت برنامه قصد شده) طراحی شده بود مورد اندازه گیری واقع گردید. میانگین آن ۸۹/۲ بدست آمد. نتایج به دست آمده در پاسخ به فرضیه های اصلی این پژوهش- انطباق بین برنامه درسی قصد شده و اجرا شده با بهره گرفتن از آزمون تی تک متغیره برابر با۳۹/۴ با درجه آزادی۷۴۳، مقدارتی محاسبه شده بین برنامه درسی قصد شده وآموخته شده، برابر ۷۶/۴ محاسبه شدو بدین ترتیب در دو فرضیه اخیر تفاوت معنا داری درسطح ۰۵/ بین برنامه قصد شده و آموخته شده وجود دارد و انطباق لازم وجود ندارد.
ضریب همبستگی پیرسون بین برنامه درسی اجرا شده و آموخته شده با محاسبه عدد ۹۶/۰ به دست آمد که این مقدارنشانگرهم جهت بودن و همبستگی دو برنامه می باشد.
۵-۳-بحث و نتیجه گیری فرضیه های پژوهش
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۱- بین برنامه درسی قصد شده و اجرا شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی در ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
همانطورکه درجدول ۴-۱ مشاهده شد مقدارt محاسبه شده برابربا ۳۹/۴ با درجه آزادی۷۴۳ درسطح ۰۵/۰ معنادار گردیده و چون سطح قابل قبول معناداری کمتر از ۰۵/۰ می باشد، بنا بر این نتیجه گیری می شود که تفاوت معنا داری بین قصد شده و برنامه اجرا شده وجود دارد. بین این دو برنامه در مدارس ناحیه ۲ شیرازدر درس علوم تجربی پایه سوم راهنمایی، انطباق وجود ندارد. که نتایج آماری در نمودار ۴-۱ نیز قابل ملاحظه است.
محاسبه میانگین ۱۳۶ گویه درسه فرم مقیاس مدیر، دبیرودانش آموزان ومحاسبه میانگین میانگین ها، نشان می دهد برنامه اجرا شده وابسته به عناصر خود می باشد از آنجا که در این پژوهش هر کدام از عناصر نیز به تنهایی مورد بررسی واقع می شوند، در محاسبات مشخص شد که در میان عناصر معلم، دانش آموز، فضا و تجهیزات انطباق لازم وجود دارد. عدم انطباق در سایر عناصر موجب شده مجموعً میانگین کل برنامه درسی اجرا شده نتواند حد نصاب لازم را در انطباق با برنامه درسی قصد شده به دست آورد. عدم انطباق در بعضی از مواد درسی را شاید بتوان به نحوی با برنامه های درسی اجتماع، برنامه درسی پنهان و سایر برنامه های درسی جبران کرد اما برنامه درسی علوم به علت محدود بودن منابع آموزشی دیگر، از طرف دیگر زیر بنایی بودن آن تقریباً غیر قابل جبران است. این نتیجه با تحقیقات(میلربه نقل ازبدریان، ۱۳۸۵) و احمدی (۱۳۸۵)، کیامنش(۱۳۸۱)، موسسه علمی-پژوهشی علوم(۱۹۹۴)، شعبانی( ۱۳۸۶)، (ادنل،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)همسو می باشد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۲- بین برنامه درسی قصد شده و آموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی در ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
همانطورکه درجدول ۴-۲ مشاهده گردید مقدارt محاسبه شده برابربا ۷۶/۴ می باشد که با درجه آزادی۷۴۳ درسطح ۰۵/۰ معنادار گردیده وچون سطح قابل قبول معناداری کمتر۰۵/۰ می باشد، بنابراین نتیجه گیری می شود، بین برنامه درسی قصد شده و آموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز تفاوت معنا داری وجود دارد. دو نوع برنامه درسی قصد شده و آموخته شده برهم انطباق ندارند. از آنجا که لازم است برنامه درسی قصد شده، به شکلی هدفمند با نظر متخصصان امر و بعد از انجام یک نیاز سنجی همه جانبه در شاکله ایی با قابلیت درک همه جانبه برای تمامی مخاطبان و مجریان تهیه شده باشد به شکلی بتواند به تمام متغیرهای خود به طور کامل برسد، با این فرض در مقیاس لیکرت ۵ درجه ایی میانگین پتاسیل برنامه قصد شده، عدد مرجع ۵ می باشد. در واقع هر نوع اختلال در هر کدام از عناصر اجرای برنامه قصد شده، تاثیر خود را روی برنامه آموخته شده، خواهد گذاشت. در حدی که حتی ممکن است برنامه اجرا شده میانگین مناسبی را برای تطابق با برنامه قصد شده کسب کند، ولی تاثیر آن روی برنامه آموخته شده به حدی شدید باشد که برنامه آموخته شده نتواندمیانگین لازم را برای انطباق کسب کند. این نتیجه با تحقیقات(میلربه نقل ازبدریان،۱۳۸۵)، احمدی(۱۳۸۵)،نظریات(آیزنر،۱۹۹۴به نقل ازمهرمحمدی)،(پوسنر،۱۹۹۴به نقل ازبدریان)، (ملکی،۱۳۸۴)، (حسینی،۱۳۸۱)، (محبی،۱۳۷۹)، (کیوانفر،۱۳۸۰و احمدی،۱۳۸۰)،(احمدی،۱۳۸۵)، (اکانو،۲۰۰۳٫ به نقل ازکیامنش،۱۳۸۲)،(موسسه پژوهشی علوم امریکاوموسسه علمی-پژوهشی علوم(۱۹۹۴)، به نقل ازکیامنش، ۱۳۸۲)، (موسسه علمی-پژوهشی علوم،۱۹۹۶ به نقل از شعبانی، ۱۳۸۶)، (ادنل،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)همسو می باشد. اما با پژوهشهای(مارتین اتال ،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، (ولنوق،۱۹۹۱ به نقل از خویی نژاد)، (حسینی،۱۳۸۱)، (مایر،۲۰۰۴به نقل ازبدریان،۱۳۸۵)، (اصفا، ۱۳۸۵ و یزدانی، ۱۳۸۵)نشان داده است. اما با پژوهشهای (شاه محمدی ، ۱۳۸۴)، (صفری، ۱۳۸۵) همسو نیست. ناحیه ۲شیراز از نواحی ومناطق برجسته دراستان فارس می باشددرآزمونهای مقایسه ایی مانندآزمونهای پیشرفت تحصیلی یکی از بهترین میانگین ها در کل دروس درناحیه۲به دست می آید. باملاحظه نتایج حاصل ازاین پژوهش لازم است تأمل بیشتری روی وضعیت برنامه آموخته شده در سایرمناطق داشته باشیم.
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۳- بین برنامه درسی اجرا شده و آموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی در ناحیه ۲ شیرازانطباق وجود دارد.
همانطورکه درجدول ۴-۳ مشاهده گردید مقدارt محاسبه شده برابربا ۴۵۶/۵ می باشد که با درجه آزادی۷۴۳ درسطح۰۵/۰ معنادار گردیده وچون سطح قابل قبول معناداری کمتر۰۵/۰ می باشد، بنابراین نتیجه گیری می شود، بین برنامه درسی قصدشده وآموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه۲ شیراز تفاوت معنا داری وجود دارد. دو نوع برنامه درسی قصد شده و آموخته شده برهم انطباق ندارند. از آنجا که لازم است در آزمونی که تحت عنوان برنامه آموخته شده در مدارس نمونه تحقیق اجرا شد، سوالات در سطح ضعیف، متوسط و بالا به نسبت برنامه قصد شده و به شکلی که دقیقاً اهداف برنامه قصد شده را دنبال می کرد، طراحی شد علت طرح چنین سوالاتی و کم بودن سوالات سطوح پایین یادگیری، در درجه اول نسبت آن در برنامه قصد شده بود و دومین علت این بود که در ارزشیابی های داخلی مدارس و هماهنگ بنا براین است که دانش آموزان بتوانند به خوبی از عهده امتحان برآیند و احساس بدی از آزمون و یادگیری در آنها به وجود نیاید، هر چند این اهداف بسیار مناسب است، اما این آزمون به علت بعد مقایسه ایی با برنامه قصد شده لازم بود، دانش را در تمام سطوح واهداف نگرشی را نیز در تمام ابعاد مورد سنجش قرار دهد واین دلایل تاحدی پایین بودن میانگین برنامه آموخته شده نسبت به برنامه اجرا شده را توجیه می کند.برنامه آموخته شده به وسیله آزمون تشریحی شامل ۲۰سؤال، از آموخته های دانش آموز در پایان سال تحصیلی مورد اندازه گیری قرارداده شد.
همانطورکه درجدول ۴- ۴ مشاهده گردید مقدار ضریب همبستگی پیرسون بین دو برنامه درسی اجرا شده و برنامه درسی آموخته شده، برابر ۹۶۷/۰ می باشد که این مقدار همبستگی و هم جهت بودن دو برنامه درسی اجرا شده وبرنامه درسی آموخته شده را، به میزان بسیار بالایی نشان می دهد.این نتایج با تحقیقات (میلربه نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، احمدی (۱۳۸۵)،( آیزنر،۱۹۹۴)،( پوسنر،۱۹۹۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، ( ملکی،۱۳۸۴)، (حسینی، ۱۳۸۱)،(محبی، ۱۳۷۹)، (کیوانفر، ۱۳۸۰و احمدی،۱۳۸۰)، (احمدی،۱۳۸۵) ، (اکانو،۲۰۰۳٫ به نقل از کیامنش، ۱۳۸۲)،(موسسه پژوهشی علوم امریکا وبه نقل ازکیامنش، ۱۳۸۲) وموسسه علمی-پژوهشی علوم(۱۹۹۴)، (موسسه پژوهشی علوم امریکا،۱۹۹۶ به نقل از شعبانی، ۱۳۸۶)، (ادنل،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، (واجارگاه ، ۱۳۸۴)همسو می باشد. اما با پژوهشهای (مارتین اتال ،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵) ولنوق،۱۹۹۱٫ به نقل از خویی نژاد)، (حسینی،۱۳۸۱)، (مایر،۲۰۰۴٫به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، (اصفا، ۱۳۸۵ و یزدانی، ۱۳۸۵)نشان داده است. وبا پژوهشهای (شاه محمدی ، ۱۳۸۴)، (صفری، ۱۳۸۵) همسو نیست.
بحث و نتیجه گیری فرضیه۱-۱- اهداف مورد نظربرنامه قصد شده با اهدافی که درمدارس ناحیه ۲ شیراز در علوم تجربی پایه سوم راهنمایی اجرا می شود، انطباق دارد.
همانطور که در جدول ۴-۵ ملاحظه می شود اهداف مورد نظردربرنامه قصد شده دارای نسبت مشخص ۶۸% برای اهداف دانش ۱۹% برای اهداف نگرش۱۳% برای اهداف مهارتی می باشد با توجه به نسبت های برنامه درسی اجرا شده ۸۷% اهداف دانش و برای اهداف نگرش۱۳% برای اهداف مهار تی ۵% مشاهده می گردد در اهداف دانشی نه تنها در ناحیه ۲ به نسبت کمتری اجرا نمی شود بلکه درصد بالاتری نیز به وقوع می پیوندد اما در اهداف نگرشی ۶% کمتر از برنامه قصد شده و در اهداف مهارتی این عدد به کمتر از نصف تقلیل می یابد. در توجیه این موضوع شاید بتوان یکی از علل را سابقه بالای دبیران این ناحیه نام برد تغییر اهداف کتاب به سوی فرآیندی شدن آن مربوط به پانزده سال اخیر است حال آنکه میانگین سابقه بالای ۱۸ سال می باشد به این ترتیب به جرأت می توان گفت، در دور ه های آموزشی دانشگاه و تربیت معلم این رویکرد از اهداف برنامه در آن زمان نبوده است و دوره های ضمن خدمت نیز در انتقال آن عملکرد مناسبی نداشته است. با همه این تفاسیر هنوز هم در آموزش معلمان این ابعاد از اهداف نه در عملکرد مدرسان و نه در برنامه اجرا شده مراکز آموزشی مشاهده می گردد حتی اولیاء تحصیلکرده نیز در دوران آموزش خود با این ابعاد سروکاری نداشته اند و درک چگونگی اجرای آموزش با این اهداف نیاز به زیرساخت آموزشی با برنامه ریزی حساب شده و دقیق به صورت پنهان و آشکار دارد به همین جهت حتی اگردبیردر این جهت و با این رویکردکلاس خود راتحت فرایند آموزش قرار دهددر مقابل تفکر اکثر مدیران و تصمیم گیرندگان آموزشی واولیاء دانش آموزان قرار می گیرد.
روش آموزشی منبطق بر اهداف نگرشی و مهارتی احتیاج به زمان و امکانات گسترده تر و کلاسها ی بسیار کم جمعیت تر از کلاسهای کنونی دارد و عملاً برای معلم مستلزم تحمل مشقاتی بسیار بیشتر از وظیفه آموزشی او می باشد. پژوهشها و نظریات (میلر به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)،(هودسون،۱۹۹۰به نقل ازبدریان،۱۳۸۵)،(هارلن به نقل ازبدریان، ۱۳۸۵) نظریات(پوسنر،۱۹۹۴)و(کیوانفر، ۱۳۸۰ و احمدی، ۱۳۸۰)، (ملکی،۱۳۸۴) نتایج حاصل از پژوهشهای موسسه علمی علوم امریکا (۱۹۹۴)، (موسسه پژوهشی علوم امریکا، ۱۹۹۶ به نقل از شعبانی، ۱۳۸۶) پرویزیان(۱۳۸۴)،(حسینی، ۱۳۸۱)،(محبی، ۱۳۷۹) وهارلن به نقل ازسعیدی( ۱۳۸۲) وکریمی(۱۳۸۴)، عابدی (۱۳۸۲)،(دیویی به نقل از کدیور،۱۳۸۱)وصداقت(۱۳۷۵)، (مومنی راد،۱۳۸۷) با آن همسو می باشد پژوهشهای (اصفا، ۱۳۸۵ و یزدانی، ۱۳۸۵) با نتایج این پژوهش همسویی ندارد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه۱-۲- شرایط معلم مورد نظر وزرات آموزش و پرورش با معلمین علوم تجربی پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه ۲ شیراز، انطباق دارد.
همانطور که در جدول ۴-۶ مشاهده گردید مقدار t محاسبه شده برابر ۵۹/۱ با درجه آزادی ۳۳ در سطح ۰۵/۰ نیز معنادار گردیده و چون سطح قابل قبول معناداری کمتر از ۰۵/۰ می باشد، بنا براین نتیجه می گیریم که تفاوت معنا داری بین شرایط معلم مورد نظر وزرات آموزش و پرورش با معلمی که در مدارس ناحیه ۲ شیراز مشغول تدریس علوم تجربی پایه سوم راهنمایی هستند، وجود ندارد. دبیرانی که در ناحیه ۲ خدمت می کنند، دارای سنوات تجربی بالایی هستند که بعد از سالها خدمت در روستا، شهرستانها و دیگر نواحی شیراز به ناحیه ۲ منتقل می شوند. با توجه به جغرافیای ناحیه بیشتر ساکنین آن نیز از تمکن مالی خوبی برخوردار هستندو طبق تئوری مازلو چون در سطوح پایین نیازها ارضاء شده اند، متوقع خدمات در سطوح بالاتری هستند، وضعیت دبیرانی که در این ناحیه زندگی می کنند نیز به همین وصف است. تعامل دبیران و خانواده ها موجب انتقال سطح توقعات و در نتیجه ارائه خدمت در سطح توقعات می گردد. نتیجه حاصل با پژوهش های احمدی (۱۳۸۳)، فتحی واجارگاه (۱۳۸۴)، تئوری آیزنز( ۱۹۹۴) (احمدی، ۱۳۸۵و صافی، ۱۳۸۲) (مونباشو، ۱۹۹۴) به نقل ازدرکی. (اکانو، ۲۰۰۳٫ به نقل از کیامنش، ۱۳۸۱). و نتایج حاصل از پژوهش های یارمحمدیان (۱۳۸۴) و موسسه پژوهشی علوم امریکا،۱۹۹۶ ونتایج تحقیقات میلر در مورد آموزش معلمان (به نقل از بدریان، ۱۳۸۵) با نتایج حاصل از این متغیر همخوانی دارد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۱ -۳ بین دانش آموزان مورد نظر برنامه قصد شده با دانش آموزانی مدارس ناحیه ۲ شیراز، درعلوم تجربی پایه سوم راهنمایی انطباق وجود دارد.
همانطور که در جدول ۴-۷ مشاهده گردید مقدار t محاسبه شده برابر ۶۸/۱ با درجه آزادی ۷۴۳ در سطح۰۵/ نیز معنادار نگردیده .بنابراین نتیجه گیری مشود که تفاوت معنا داری بین شرایط دانش آموزدربرنامه قصد شده بادانش آموزانی که در مدارس ناحیه۲ شیرازمشغول تحصیل علوم تجربی پایه سوم راهنمایی هستند،وجود ندارد. انطباق بین این متغیردردو برنامه وجوددارد۳۸/۰ دانش آموزان نمونه مورد مطالعه درکلاسهای فوق العاده تابستانی ودرطول سال توسط مدارس با اخذ شهریه و بقیه به صورت خصوصی دایرمی شودشرکت می کنندوبرنامهجنه چندان دائمی نیزدرپژوهسرای دانش آموزی وجودداردکه تعدادکمتراز ۱۰۰ نفر هم دربرنامه های فو ق العاده آن شرکت می کنند.تمکن مالی وخانواده های تحصیلکرده دوعامل دربالا بردن اندوخته ها ی علوم دانش آموزان می باشد. این امرطبق تئوری انگیزشیرهرزبرگ، موجب تعامل بهتربامعلم و درس وکتاب می شود و انگیزه بهتریجواحساس کامیابی راایجاد می کند. دانش آموز درمیان دانش آموزانی دیگری است که به علت کلاسهای خصوصی در وضعیت ممتازی قرار دارد و این عامل به اضافه رقابت موجود نوعی هم افزایی ایجاد می کند هر چند روی نتایج هم افزایی جای بحث وجود دارد اما با هرنتیجه ایی که خواهد داشت در حال حاضر این هم افزایی احساس نیاز برای یادگیری و در نتیجه یادگیری را به دنبال خواهد داشت، البته نتایج آزمون ها انجام شده این پژوهش نیز نشان داده است این یادگیری درحدبسیار بالاو رضایت بخش مطابق بابرنامه اجرا شده صورت گرفته وعمده آن در بخش دانش می باشد. نتایج حاصل باپژوهشهای موسسه علمی-پژوهشی علوم،(موسسه پژوهشی علوم امریکا،۱۹۹۶) پرویزیان(۱۳۸۴)و هارلن به نقل ازسعیدی( ۱۳۸۲) وکریمی( ۱۳۸۴)، (دیویی به نقل از کدیور،۱۳۸۱)وصداقت(۱۳۷۵)، (مومنی راد،۱۳۸۷) همسو می باشد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۱- ۴- بین محتوی برنامه قصد شده با محتوی اجرا شده ناحیه ۲ شیراز در علوم تجربی پایه سوم راهنمایی انطباق وجود دارد.
همانطورکه درجدول ۴-۸ مشاهده گردید مقدارt محاسبه شده برابربا۴۰/۳۲ با درجه آزادی۷۴۳در سطح ۰۵/۰نیزمعنادارگردیده، بنابراین تفاوت معناداری بین محتوی برنامه قصدشده و اجرا شده ناحیه ۲ شیرازدرعلوم تجربی پایه سوم راهنمایی وجود دارد. انطباق لازم بین محتوی برنامه قصد شده با محتوی اجرا شده، وجودندارد. محتوی هربرنامه برحسب اهداف آن برنامه تهیه وتدوین میگرددبنابراین به همان اندازه که دراهداف برنامه قصدشده وبرنامه اجراشده تفاوت وجوددارداین تفاوت درمحتوی نیزمحفوظ می ماند.
تفاوت درمحتوی بر حسب برآورد نیازهای آموزشی و توقعات آموزشی نیز بوجود آمده است . نوع سوالات و محتوی سوالات در آزمونهای مختلف که درکلاس– مدرسه– منطقه– ناحیه–شهرستان و استان و امتحانات ورودی دبیرستانهای خاص، چنین می طلبد که محتوی به صورتی تنظیم و ارائه شود که بار دانشی بالایی که پاسخگو ی موارد مذکور می باشد داشته باشد ودرعوض نیازی به طراحی وارائه محتوایی با اهداف وابعادنگرشی ودانشی به صورتی که منیطق بر برنامه قصد شده باشد،احساس نمی شود.
نتیجه حاصل از این پژوهش با نتایج پژوهش با احمدی (۱۳۸۵) ومفهوم برنامه درسی عملی و زنده
( آیزنر،۱۹۹۴)، ملکی (۱۳۸۴)، صفری(۱۳۸۸)، قاسمی(۱۳۸۷)و کریمی (۱۳۸۱)، اخلاقی (۱۳۸۴)نظریات (میلر به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، (هارلن به نقل ازبدریان، ۱۳۸۵) وسلیمان پور (۱۳۸۲)،پوربافرانی(۱۳۷۶)،(دادستان،۱۳۷۶)، (شعبانی،صمد۱۳۷۸)،(شاه محمدی،۱۳۸۴)، همخوانی دارد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۱- ۵- بین روش تدریس (یاددهی - یاد گیری) برنامه قصد شده باروش های یاددهی و یاد گیری اجرا شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
همانطورکه درجدول ۴-۹ مشاهده گردید مقدارt محاسبه شده برابربا ۹۷/۵۰ با درجه آزادی۷۴۳ درسطح ۰۵/۰ نیز معنادار گردیده، بنا براین تفاوت معنا داری بین روش های یاددهی - یاد گیری مورد نظر دربرنامه قصد شده وزرات آموزش و پرورش و روش های یاددهی و یاد گیری که دربرنامه رسمی در مدارس ناحیه ۲ شیرازدر علوم تجربی پایه سوم راهنمایی اجرا می شود، وجود دارد. انطباق لازم در روش های یاددهی - یاد گیری بین این دو برنامه درسی وجود ندارد. جمعیت زیاد دانش آموزی، تجربه های سالهای قبل و نتایج مثبت این تجربه ها در کسب نمره ارزشیابی بالا، معدل بالای دانش آموزان، ورود دانش آموزان به مدارسی که به نحوی جزء مدارس خاص به حساب می آیند، مانع احساس نیاز معلم به تغییر رویه و یادگیری روش های جدید می شود. روش های جدید معلمان را به سمت آموزش های فردگرا سوق می دهد و سعی آنها بر این است که این روش را در تدریس خصوصی عملی کنند اما رویکرد تدریس خصوصی نیز همان رویکرد کلاس درس است فقط با تعداد کمتر. یعنی حفظ مطالب در حیطه دانش در سطوح پایین. این دیدگاه با دیدگاه برنامه قصد شده در تناقض است به شکلی که تفاوت معنی داری حتی در سطح ۰۱/۰ نیز بین این دو برنامه قابل توجه است. این روش ۶۶/۰ از برنامه را پوشش می دهد و ۳۴/۰ آن به جا مانده و از مدار اجرا و آموخته ها به جا می ماند و تبدیل به برنامه درسی پوچ میگردد.نتایج این قسمت از پژوهش با اخلاقی (۱۳۸۴) دردرس علوم اجتماعی، احمدی (۱۳۸۵) و مفهوم برنامه درسی عملی و زنده( آیزنر،۱۹۹۴)، (فرشاد،۱۳۸۳)، (موسسه پژوهشی علوم امریکا، ۱۹۹۶)، وسطوح هفت گانه ( پوسنر،۱۹۹۴)، ملکی (۱۳۸۴) ونتایج پژوهش (صمدی، ۱۳۸۲)، (دادستان، ۱۳۷۶). (شاه محمدی ، ۱۳۸۴) (میلر به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، (هارلن به نقل ازبدریان، ۱۳۸۵) ونظریات( پوسنر،۱۹۹۴) و عابدی(۱۸۸۳) سلسبیلی، نادر (۱۳۸۲)، شعبانی، صمد (۱۳۷۸)،فرشاد (۱۳۸۳)، کیامنش، علیرضا و خیریه، مریم(۱۳۸۱) وکیوانفر(۱۳۸۰ )، (مارتین اتال ،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵). (صفری، ۱۳۸۵)، (میلر به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵) و هودسون، ۱۹۹۰ به نقل ازبدریان،۱۳۸۵) همخوانی دارد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه۱-۶- بین زمان پیشنهادی سازمان برنامه ریزی کتب درسی با زمانی که در مدارس ناحیه ۲ شیراز به علوم تجربی پایه سوم راهنمایی اختصاص داده میشود، انطباق وجود دارد.