Azarnoosh (1996) در بررسی کمی و کیفی گونه پلت به این نتیجه رسید که حدود % ۴۷ ارتفاع هر درخت را طول تنه تشکیل میدهد. ازنظر کیفیت تنه درختان ۱۰% عالی، %۵۵ خوب، ۲۲% متوسط و % ۹بد بودند، ازاینرو دخالتهای پرورشی در مراحل مختلف رویشی را ضروری میداند.
غفاریان (۱۳۸۴) در مورد بررسی تخریب واردشده به عرصه جنگل (زادآوری و خاک) در اثر حمل به روش سنتی در پارسل ۲۱۸ جنگل خیر/ودکنار نوشهر به این نتیجه رسید که ۲۷% نهالها آسیبدیدهاند و کوبیدگی خاک با میزان تردد ۲۸ بار، % ۸/۱۳ افزایشیافته است.
سبحانی و همکاران (۱۳۸۴) در تحقیق خود در جنگل آموزشی پژوهشی خیرود کنار نوشهر (بخش پاتم) با عنوان میزان تولید و هزینههای قطع درختان، مدل ریاضی زمان یک نوبت قطع را تهیه نمود که این مدل فقط تابعی از متغیر مستقل قطر برابرسینه درخت است. نتایج تحقیق فوق نشان داد که تأثیرگذارترین عامل روی زمان قطع، قطر درخت است و با افزایش آن زمان و هزینههای قطع نیز افزایش مییابد. بهطور متوسط میزان تولید ساعتی برای اکیپ ۳نفره قطع ۷ اصله درخت در ساعت و هزینه روزانه آنها ۳۰۹۷۸۵ ریال برآورد شده است.
Hassani & Amani (2005)با اجرای عملیات تنک کردن در تودههای دست کاشت پلت در منطقه امامزاده عبدالله آمل دریافتند که تنک کردن بر رویش قطری و ارتفاعی درختان نسبت به توده شاهد تأثیر بسیار داشته است، بهطوریکه رویش رویه زمینی در فاصله دو آماربرداری تنک کردن به دو برابر افزایشیافته است.
نیکویی و همکاران (۱۳۸۵) در تحقیق خود بر روی ارزیابی هزینهی تولید گروه قطع در جنگلهای اسالم با بهره گرفتن از فنون مطالعات کار و شیوهی زمانسنجی پیشبینی زمان یک نوبت قطع را تهیه نمودند، نتایج نشان داد که مدل تابعی از متغیرهای مستقل قطر برابرسینه درخت، فاصلهی بین درختان قطع شونده و درصد شیب طولی مسیر میباشد که بررسی اثر تغییرات هر یک از متغیرها روی زمان انجام کار و درنتیجه تغییرات هزینهی قطع نشان داد با افزایش قطر درختان هزینههای قطع یک مترمکعب چوب کاهش و با افزایش شیب طولی و فاصلهی بین درختان هزینهی قطع یک مترمکعب چوب افزایش مییابد. همچنین تعداد درختان قطعشده در هر ساعت کار ۱۳ اصله (۲/۸۴ مترمکعب در ساعت) با در نظر گرفتن زمانهای تأخیر بود و هزینهی قطع هر درخت با و بدون در نظر گرفتن زمانهای تأخیر به ترتیب ۲۳۳۴۳ و ۱۸۴۲۴ ریال بود، بعلاوه تأخیرها بعد از زمان لازم برای بن زنی و بنبری بیشترین زمان را به خود اختصاص داد.
Sayyad et al., (2006) در بررسی روی جنگلکاری خالص و آمیختهی توسکای ییلاقی و صنوبر دلتوئیدس (Populus deltoids ) که در نور مازندران انجام شد نشان داد که گونهی توسکا بر رشد قطر برابرسینه و ارتفاع کل درختان صنوبر اثر مثبت دارد و در تودهی آمیخته، تولید چوب بیشتر میشود و پایداری جنگل نیز بهبود مییابد. حداکثر تولید در ترکیب ۵۰ درصد از هر دو گونه به دست آمد.
راستی (۱۳۸۶) با مقایسهای بین تخریب، تولید و هزینه چوبکشی با قاطر در دو سیستم طراحی شده و طراحی نشده در جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود نتیجه گرفت که شدت تخریب واردشده به زادآوری نهالها در سیستم طراحی شده و طراحی نشده به ترتیب ۷۴/۷ و ۵۲/۲۴ درصد است.
سبحانی و همکاران (۱۳۸۶) قطع درخت در سری پاتم جنگل خیرود را بررسی نمودند و نتیجه گرفتند که قطر برابرسینه مهمترین عامل اثرگذار روی زمان و هزینهی قطع است و بهطور متوسط هر اکیپ اره موتوری شامل یک نفر ارهموتورچی و دو نفر همراه، در ساعت ۷ درخت را قطع میکنند.
بهرام کلهر (۱۳۸۶) در تحقیقی که در جنگلهای اسالم در مورد تأثیر ماشینآلات بر خاک جنگلی انجام داد، به این نتیجه رسید که در منطقه تحت تردد ماشینآلات وزن مخصوص ظاهری خاک افزایشیافته است که میزان این افزایش در قسمت وسط (محل کشیدن کندها) بیشتر از چرخ چپ و راست میباشد. که مورد دوم به علت شیب عرضی مسیر حرکت است.
گرجی بحری و همکاران (۱۳۸۷) برای بررسی اثر تنک کردن بر رشد و تولید چوبی توسکای ییلاقی، جنگلی دست کاشت در ناحیهی جلگهای شهرستان نوشهر روی خاک نسبتاً عمیق و مرطوب با حاصلخیزی متوسط انتخاب کرد که در مدت ۱۰ سال، سه بار در آن عملیات تنک کردن انجام گرفت. تعداد درختان از ۱۷۰۰ اصله به حدود ۴۰۰ اصله در هکتار کاهش یافت و در هر بار ۳۰ تا ۳۸ درصد تعداد درختان سرپای موجود برداشت شد. تلفات طبیعی درختان، پیش اجرای تنک کردن، حدود ۳۵ درصد بود و پسازآن به کمتر از یک درصد (۹/۰) کاهش یافت. میانگین قطر درختان سرپا از ۵/۱۵ سانتیمتر در ۹ سالگی به ۳/۲۷ سانتیمتر در ۱۹ سالگی و میانگین ارتفاع از ۲/۱۶ به ۶/۲۲ متر افزایش یافت. به عبارت دیگر، با سه بار تنک کردن، اندازهی قطر،۷۶ درصد و ارتفاع، ۴۰ درصد افزایش یافت. در همین مدت، حجم چوب سرپا از ۷/۱۶۳ به ۲/۲۹۷ مترمکعب در هکتار افزایش یافت. رویش حجمی سالیانه جنگل نیز از ۲/۱۸ به ۴/۲۱ مترمکعب در هکتار به ترتیب در پیش و پس از تنک کردن بهبود یافت. بهعبارتدیگر، با تنک کردن، رویش حجمی جنگل بیش از ۱۷ درصد افزایش پیداکرده است. یافتههای این تحقیق نشان داده است که توسکای ییلاقی درختی است سریع الرشد و برای اجرای طرحهای زراعت چوب در شمال کشور مناسب است. در این ناحیه، زمینهای با شرایط آبگیر، ماندابی و سنگین را که برای صنوبر کاری مناسب نیستند، میتوان به درختکاری و تولید چوب با گونهی توسکا اختصاص داد.
Jamshidi et al., (۲۰۰۸) تغییرات وزن مخصوص را در لایه ۱۰ سانتیمتری خاک در اثر چوبکشی با اسکیدر و حمل چوب با قاطر اندازهگیری کردند. آنها گزارش کردند که میانگین وزن مخصوص در مسیرهای چوبکشی بهطور معنیداری بیشتر از وزن مخصوص در مناطق دستنخورده مجاور است، ولی افزایش وزن مخصوص در مسیرهای عبور قاطر معنیدار نیست.
Kian et al., (۲۰۰۸) در بررسی تحول برخی از مشخصه های کمی توده طبیعی توسکا ییلاقی غرب مازندران اعلام کردند که متوسط رویش قطری یک سانتیمتر و رویش ارتفاعی ۷/۱ متر است. آنها اجرای عملیات پرورشی را یکی از عوامل اصلی افزایش رشد قطری تودهها میدانند.
Asadpour (2010) در بررسی اثر عملیات تنک کردن بر توده دست کاشت مدیریتشده و شاهد پلت با محاسبه ضریب قد کشیدگی توده مدیریتشده ۴/۹۹ و شاهد ۵/۱۰۵ بر ضرورت اجرای این عملیات بهمنظور پایداری بیشتر تودهها تأکید می کند.
جور غلامی و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیقی که انجام گرفت مؤلفههای قطع درخت، سرشاخه زنی و بینه بری در دو پارسل از بخش نمخانه جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود مورد ارزیابی قرار گرفت. اهداف این تحقیق مطالعهی زمانی عملیات قطع درخت، سرشاخه زنی و بینه بری، برآورد و محاسبه نرخ تولید و هزینه اره موتوری و همچنین ارائه مدل رگرسیونی پیشبینی زمان قطع درخت، سرشاخه زنی و بینه بری بود. و به این نتایج رسیدند که با افزایش قطر درختان، میزان تولید بدون تأخیر قطع درخت، سرشاخه زنی و بینه بری بهصورت رابطهی توانی افزایش مییابد. همچنین سرشاخه زنی بیشترین مقدار هزینه عملیات تبدیل را یا ۷۰ درصد به خود اختصاص میدهد. در این تحقیق نتیجهگیری شد که عدم انجام عملیات سرشاخه زنی و بینه بری تا آغاز عملیات چوبکشی، سبب تأخیرهای فراوان در حین عملیات چوبکشی میشود که باید مدنظر قرار گیرد.
اسلامی و همکاران (۱۳۹۱) اعلام کردند پلت یکی از گونههای بومی ایران است که در اغلب جنگلکاریها بهصورت تککشتی و یا آمیخته با دیگر گونه ها کشت میشود. انجام عملیات پرورشی در چنین تودههایی موجب تقویت تولید و اصلاح کمی و کیفی توده در حیات طولانی جنگل میگردد. در همین راستا این تحقیق روی دو تودهی پلت واقع در طرح برنجستانک (قطعه دخالت نشده) و چایپاغ (قطعهی دخالت شده) در محدودهی طرحهای جنگلداری چوب و کاغذ مازندران که در سال ۱۳۷۰ جنگلکاری شده بودند، انجام شد. نتایج حاصل از انجام آزمون آماری T نشان میدهد که بین میزان رویش قطری، حجمی، ارتفاعی، سطح مقطع و ضریب قد کشیدگی بین دو توده در سطح ۹۹ درصد اختلاف معنیداری وجود دارد. به لحاظ کیفی نیز تودهی دخالت شده از پایداری و وضعیت بهتری نسبت به تودهی دخالت نشده برخوردار بود. انجام آزمون مربع کای در مورد متغیرهای کیفی (کیفیت تنه و تاج) نیز نشان میدهد که در دو توده در سطح یک درصد اختلاف معنیداری وجود دارد. ازاینرو، با توجه به نتایج بهدستآمده و به دلیل صرفهجویی در هزینههای بالای عملیات جنگلکاری و ارتقاِِء ارزشافزوده محصولات با تولید چوبهای مرغوب و بدون عیوب فیزیکی، با تأکید بر پایداری درازمدت تودهها، میتوان اجرای عملیات پرورشی بهموقع و با شدت مناسب را به طراحان و مجریان طرحهای جنگلداری پیشنهاد نمود.
سوابق تحقیق در خارج از کشور
Hatchel et al.,; (1999) Vitrine et al.,;(2002) Tiernan et al., (1970) با توجه به مطالعاتی که روی زمینهای حساس و مکانهایی که محدودیت رفتوآمد ماشینهای بهرهبرداری به خاطر رطوبت زیاد دارند، انجام دادهاند به این نتیجه رسیدند که حرکت ماشینآلات بهرهبرداری در این مکانها باعث خسارت زیادی به اکوسیستم جنگل ازجمله خاک دارند که شامل نشست ماشینآلات در خاک گل شده (جلوگیری از حرکت ماشین) است که این خود باعث افزایش هزینه در عملیات بهرهبرداری میشود.
Mc Gongil و Keith (1979) مطالعهای تحت عنوان بررسی تولید و آسیب چوبکشی با قاطر در ایالت Oregon ایالاتمتحده انجام دادند. منطقه مورد مطالعه جامعه خالص کاج (Pinus sp) با ترکیب ۸۵ درصد کاج و ۱۵ درصد سایر گونههای سوزنیبرگ با میانگین شیب ۲ درصد (دامنه تغییرات از ۰ تا ۸ درصد) و میانگین قطر درختان ۱۴ اینچ (۳۵ سانتیمتر) بود. در مورد به هم خوردگی خاک محققان بر این باورند که حین عملیات چوبکشی، آسیب یا به هم خوردگی در خاکهای معدنی اندک بوده است.
Froehlich و همکاران (۱۹۸۵) در مطالعات خود دریافتند که خاک جنگل به دلیل داشتن مواد آلی زیاد، دارای وزن مخصوص کم، خلل و فرج زیاد، نفوذپذیری زیاد و مقاومت کم هستند درنتیجه نسبت به کوبیدگی و تنشهای برشی حساساند.
Dykstra و همکاران (۱۹۸۵) طی تحقیقی به این نتیجه رسیدند که چوبکشی با حیوانات بیشتر برای تنک کردن و بهرهبرداری از چوبهای کاتینی (کم قطر) مناسب است.
Kellogg and Bettinger (1994) به بررسی تولید و هزینه در عملیات تبدیل به بینه در سواحل اقیانوس آرام پرداختند و اعلامکردند که میزان تولید ۲/۱۰ تا ۵/۱۴ مترمکعب و میزان هزینه ۴۹/۱۲ تا ۳۷/۳۵ دلار در مترمکعب بوده است که این هزینهها شامل هزینه قطع و تبدیل و انتقال چوب به محل دپو میباشد. در مطالعهای که بر روی توده اکالیپتوس صورت گرفته است هزینه عملیات آزاد کردن و پاک کردن ۱۲۴۲ دلار در هکتار برآورد شده است که بسیار زیاد بوده است و سعی شده است برای کم کردن هزینه از مواد شیمیایی استفاده شود که با این کار هزینه عملیات به ۴۰۰ دلار در هکتار کاهشیافته است (Cunningham 1997). میزان تولید در عملیات اولین تنک کردن ۶/۵-۳/۱۰ مترمکعب در ساعت و در دومین تنک کردن ۱/۹تا ۷/۱۲ مترمکعب در ساعت متفاوت بوده است. هزینه اجرای این علمیات نیز ۵/۷ تا ۲/۱۴ دلار بر مترمکعب برآورد شده است (Kärhä et al. 2004).
Toms و همکاران (۱۹۹۶) در تحقیقی تحت عنوان حیوانات بارکش در جنوب ایالاتمتحده در منطقه آلاباما به این نتیجه رسیدند که به هم خوردگی خاک در این شیوه بهرهبرداری، کم است. در مسیر چوب کشی با قاطر، حدود دو اینچ (۵ سانتیمتر) خاک بههمخورده و بیشترین کوبیدگی مربوط به بارگیری بوده است.
Fickin و همکاران (۱۹۹۷) در تحقیقی در منطقهی Ozark در ایالات Missouri خسارات وارده به درختان حین عملیات گزینشی با بهره گرفتن از دو سیستم چوب کشی زمینی حیوانی (قاطر) و ماشینی را موردبررسی قراردادند. سطح مسیرهای چوب کشی حیوانی ۱ درصد کل سطح بهرهبرداری و در عرصه فعالیت اسکیدر تقریباً ۶/۴ درصد سطح کل بود. همچنین سطح کامبیوم آسیبدیده در عرصه چوبکشی با اسکیدر بیشتر بود. بیشترین خسارت مربوط به چوبکشی بوده که برای بهرهبرداری با قاطر ۴۳ درصد و برای اسکیدر ۴۷ درصد بود. محققان علت اصلی افزایش خسارات ناشی از چوبکشی را در تولید و بازدهی بالای سیستم بهرهبرداری با اسکیدر چرخ لاستیکی میدانند و یکی از راهکارهای کاهش خسارت حین قطع را برنامهریزی دقیق شبکه راه و مسیرهای چوبکشی عنوان میکنند و خسارت در اثر قطع برای قاطر ۴۰ و نسبت درختان آسیبدیده ۱۷ درصد و همین خسارت برای اسکیدر ۳۸ و ۱۵ درصد بود.
Lortz et al., (1997) با بررسی کارایی و زمان قطع درخت با اره موتوری در جنگلهای کاج شمال آمریکا در ۱۶ توده که به ۴ شیوه قطع یکسره، پناهی، گروه گزینی و تک گزینی بهرهبرداری میشد، نشان دادند که زمان سرشاخه زنی متأثر از قطر درخت است، بدان علت که قطر تاج درخت به قطر درخت در ارتفاع برابرسینه بستگی دارد. همچنین نشان داده شد که زمان سرشاخه زنی و تاجبری بیشترین بخش عملیات قطع (حرکت به سمت درخت، تصمیم برای قطع، قطع، سرشاخه زنی و تاجبری) را تشکیل میدهد.
Brock and Jones (1997) سه تیمار تنک کردن را در یک توده پهنبرگ آمیخته ۵۰ ساله اجرا نمودند. سیستم بهرهبرداری تنک کردن تجاری با بهره گرفتن از اره موتوری و اسکیدر چرخ لاستیکی صورت گرفت. جهت محاسبهی نرخ برداشت درختان قطعشده و کشیدن تنههای درختی به کنار جاده از مطالعهی زمانی استفاده شد. نرخ تولید بسته به حجم برداشت در هکتار بین ۷/۲ تا ۳ مترمکعب در ساعت متغیر بود. هزینهی حمل مقطوعات چوبی تا کنار جاده ۷۹/۱۰ تا ۹۹/۱۱ دلار در ساعت بود.
Kellogg et al., (1999) تولید و هزینه خروج در عملیات تنک کردن با بهره گرفتن از کابل هوایی را در یک توده جوان موردبررسی قرارداد. در این تحقیق سه توده تنک شده ۴۰ تا ۵۰ ساله دوگلاس در منطقه اورگون آمریکا مورد آنالیز قرار گرفت. سه معادله رگرسیونی مجزا برای پیشبینی زمان تأخیر و دپو در هر منطقه به دست آمد. سه تیمار در جنگل به صورت تصادفی موردبررسی قرار گرفت که تأثیر زیادی روی نرخهای تولید و هزینهها نداشت زیرا میزان حجم در هکتار اولیه در سه تیمار متفاوت نبود. تفاوتهای هزینه در میان سه تیمار به علت وجود روشهای مختلف عملیات قطع معنیدار بود. مجموع هزینههای بهرهبرداری در سه منطقه بین ۵۸ تا ۶۴ دلار به ازای ۱۰۰ فوت مکعب بود.
Laveran و همکاران (۲۰۰۱) در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که عملیات بهرهبرداری جنگل میتواند تخریبهای وسیعی ازجمله برداشت سطح کامل خاک، مخلوط و متراکم کردن لایههای مختلف خاک شود. و همچنین دریافتند که این تخریبهای سطحی میتواند تأثیراتی روی خواص فیزیکی خاک و لایههای مواد غذای مانند کم شدن رشد درختان و افزایش رواناب سطحی و رسوبگذاری شود.
Shrestha (2002) طی تحقیقی نتیجه گرفت که در بهرهبرداری با قاطر، فقط ۳ درصد سطح عرصه بههمخوردگی عمیق دارد و ۲۲ درصد سطح هم اندکی شیار و به هم خوردگی دارد و ۷۵ درصد سطح بدون به هم خوردگی است.
Bjorheden (2003) سیستمهای آنالیزی جهت برداشت درختان با ابعاد کم را جهت تهیهی چوب سوخت موردبررسی قرارداد. در این مطالعه آنالیز اقتصادی روی تودههای با قطر کم و متراکم صورت گرفت. روشهای قطع یکسرهی سنتی و تنک کردن سنتی بهعنوان روشهای شاهد در نظر گرفته شدند. نتایج بهدستآمده نشان داد که سیستمهای تولید چوب سوخت بر اساس کار اره موتوری در تودههای با قطر کم بهصرفه است. سیستمهای شامل فوروادر، چیپر، فلر بانچر و دو سیستم مکانیزه دیگر به همراه فوروادر و ماشین قطع و دستهبندی برای درختان با ابعاد بزرگ مناسب میباشد.
Ligné et al., (2004) روشهای جدید تنک کردن تجاری را موردبررسی قرارداد. در این بررسی دو روش دستی و مکانیزه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که رویکرد تنک کردن مکانیزه ازنظر زمانی باصرفهتر بوده ولی تعداد پایههای بیشتری در این روش آسیب میبینند. بعلاوه روش دستی قطرهای بالاتری را در مناطق متراکم قطع کرده و آسیب به پایهها در این روش کمتر است.
Wang et al., (2004) بامطالعهی کارایی و هزینهی سیستم قطع با اره موتوری در جنگلهای پهنبرگ آپالاچیان آمریکا، سرشاخه زنی درختان را جزء چهار مرحله قطع درخت در نظر گرفته و نتیجه گرفتند متوسط زمان سرشاخه زنی درخت ۰۱/۲ دقیقه است و از ۳۳/۰ تا ۳۵/۷ متغیر است. همچنین مدل رگرسیونی نیز برای زمان سرشاخه زنی درخت تهیه شد که دران متغیر قطر برابرسینه بهعنوان بهترین فاکتور برای پیشبینی زمان سرشاخه زنی است.
Fennessy (2004) در بررسی که در ایرلند انجام داد گزارش کرد که درخت توسکای ییلاقی در کمتر از ۲۰-۱۵ سالگی، سالانه بیش از ۱متر رشد ارتفاعی دارد و حداکثر رشد آن در ۴۰-۳۰ سالگی است و در ۶۰سالگی رشد ارتفاعی آن متوقف میشود. تنک کردن مداوم در توده، رشد قطری را تا ۲۰ درصد افزایش میدهد. فاصلهی کاشت اولیه ۵/۱ × ۲ متر است و اولین تنک کردن زمانی است که ارتفاع درختان به ۷-۶ متر و تعدادشان به حدود ۲۱۰۰ اصله در هکتار (۷سال) کاهش داده شود. در این تحقیق، تعداد ۱۲۰-۱۰۰ اصله در برداشت نهایی جنگل پیشنهادشده است.
Demirep و همکاران (۲۰۰۵) در مطالعاتی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که میزان تأثیرات ایجادشده بهوسیله کشیدن مستقیم محصولات، روی زمین و خاک با توجه به فاکتورهای مختلف مانند شیب، ویژگیهای مکانی، روش استفاده در حمل محصولات، طراحی مسیرهای چوب کشی و فصل بهرهبرداری متفاوت است.
Li et al., (2006) به بررسی تولید و هزینهی سه سیستم بهرهبرداری در جنگلهای آپالاچیای مرکزی ویرجینیا پرداختند و بیان نمودند که عوامل مؤثر بر زمان قطع درخت با اره موتوری عبارتاند از قطر درخت و فاصله بین درختان.
Mackinaci و همکاران (۲۰۰۷)بیان نمودند که تفاوت معنیداری در مقادیر مربوط به وزن مخصوص ظاهری، هدایت اشباع الکتریکی و رطوبت خاک در نواحی دستنخورده و مسیرهای چوبکشی وجود دارد.
Johnson et al., (2007) در مطالعات خود دریافتند که بیشترین عاملی که روی کوبیدگی خاک جنگل تأثیر دارد، ترددهای است که در عملیات بهرهبرداری جنگل اتفاق میافتد.
Laitila et al., (2007) خروج درخت کامل را بعد از قطع دستی و مکانیزه قطع و دستهبندی در تودههای تنک شده بررسی کرد. در این مطالعه هدف بررسی عملکرد تولیدی چوب حاصل از تنک کردن جهت مصارف سوختی بود. با بهره گرفتن از آنالیز رگرسیون، زمان موردنیاز در هر یک از فازهای قطع مکانیزه و دستی محاسبه شد. طبق نتایج بهدستآمده عملکرد تولیدی بعد از قطع مکانیزه در مقایسه با قطع به روش دستی بهطور معنیداری بیشتر بود.
Pan et al., (2008) تولید و هزینهی برداشت، تبدیل و خروج درختان با قطر کم را مورد مطالعه قراردادند. آنها برای بررسی هزینه و بازدهی برداشت از مطالعات زمانی استفاده کردند. مطالعه آنها نشان داد که با کاهش فاصله چوب کشی و افزایش حجم درخت بهرهبرداری شده، بهطور قابلملاحظهای از هزینهها میکاهد.
Karha (2011) برداشت تلفیقی از چوب سوخت و چوب خمیرکاغذ را با بهره گرفتن از روش قطع دو کپهای در اولین تنک کردن موردبررسی قرارداد. نتایج این تحقیق نشان داد که روش قطع تلفیقی باعث کاهش هزینهها در اولین تنک کردن میشود. نتایج همچنین نشان داد که در هنگام استفاده از روش تلفیقی حجم برداشت چوب سوخت و چوب مورداستفاده در خمیرکاغذ بایستی بیشتر از ۲۰ تا ۲۵ مترمکعب در هکتار باشد تا به تعادل تلفیقی اقتصادی دست پیدا کنیم.
فصل سوم: مواد و روشها
منطقهی مورد مطالعه
وضعیت عمومی و موقعیت مکانی
منطقهی جنگلکاری شده که مطالعه در آن انجامگرفته، جزء جنگلهای سری ۶ تنگار است که در نیمرخ شمالی رشتهکوههای البرز، ناحیه شمال غربی با جهت عمومی شمالی در حوزه ۳۲ تیرم رود از ارتفاعات پایینبند شروع میشود و تا میانبند ادامه پیدا میکند. کاشت درختان در این قسمت سال ۱۳۶۳ انجام گرفت. این جنگلها ازنظر استحفاظی مربوط به حوزه اداره منابع طبیعی تنکابن و منابع طبیعی کشکو - واحد نظارتی تیرم رود است. سری ۶ تنگار از طریق جاده آسفالته مسیر تنکابن - سلیمانآباد با انشعاب جادههای نفوذی روستاهای خشکرود و بالا بند حاجتی قابلدسترسی است.
موقعیت جغرافیایی – حدود و وسعت طرح
جنگلهای ناحیه طرح ازنظر موقعیت جغرافیایی بین عرض ً۵۳ ، َ۴۴º ، ۳۶ تا َ۵۰ ،º۳۶ و طول جغرافیایی ً۲۲ ، َ ۴۲ ، º۵۰ تا ً ۳۰ ، َ۴۶ ، ْ ۵۰ واقعشده است. حدود اربعه این سری از شمال به آبادی خشکرود و باغات روستاهای جلگهای، از جنوب به سری ۵ کاگان، از غرب به یال مرز حوزه ۳۲ و ۳۱ چالکرود و از شرق به سری هفت تکیش محدود است. حداقل ارتفاع از سطح دریا۷۰ متر در قطعه ۶۲۶ و حداکثر آن ۱۳۰۰ متر در قطعه ۶۰۱ است. بر اساس سطح یابی جدید سطح کل سری ۳۰۸۱ هکتاراست که از این میزان طبق جدول شماره دو ۲۱۶۸ هکتار به جنگلهای قابل بهرهبرداری و ۴۰۲ هکتار به جنگلهای حفاظتی و حمایتی، ۱۱۱ هکتار به عرصههای جنگلکاری شده سنواتی، ۴۴ هکتار به سطح جادههای موجود و پیشنهادی۸۹ هکتار به فضاهای بازو ۲۵۴ هکتار به زمینهای زراعی و باغ اختصاص دارد. سطح قابل کار این طرح شامل جنگلهای قابل بهرهبرداری، اراضی جنگلکاری سنواتی و فضاهای باز داخل سری۲۳۶۸هکتار است.
دسترسی به جنگلهای سری شش تنگار از طریق دوشاخه فرعی روستای متصل به جاده ارتباطی تنکابن- سلیمانآباد به نامهای خشکرود و بالا بند حاجتی و جاده آغوز حال به شرح زیر امکانپذیر است.
در شکل۳- ۱ نقشهی منطقه مورد مطالعه نشان داده شده است.
شکل ۳‑۱ موقعیت منطقه مورد مطالعه
الف- شاخه خشکرود
مقالات و پایان نامه ها درباره :بررسی میزان تولید و هزینه عملیات تنک کردن در جنگل ...