رویکرد ارزیابی
۴۵نمودار ۵-۲٫ الگوی برآمده از تئوری بنیادی
پس از آنکه مقوله ها از دل داده ها استخراج شدند و با نظم منطقی به هم مربوط شدند نوبت به ارائه نظریه موردنظر و اصلاح و تعدیل آن از طریق مقایسه با تحقیقات پیشین است. در روش تئوری بنیادی، نظریه به شکل خط اصلی داستان بیان می شود.
نظریه برآمده در مرحله کیفی به شرح زیر است:
سازمان های نظارتی از رویکردهای متفاوت برای ارزیابی و برنامه های نظارتی خود بهره می گیرند. در این راستا، سازمان بازرسی کل کشور از رویکرد مقابله ای و مشفقانه در فعالیت های بازرسی و ارزیابی خود بهره می گیرد که این رویکردها بر ارزیابی عملکرد وی تاثیر گذار بوده است. در این هنگام، وقتی که سازمان از منابع انسانی شایسه و دانشی و منابع مالی لازم و کافی برخوردار باشد و همچنین ساختار و محیط سازمان پویا و انعطاف پذیر باشد، از استراتژی های ارزیابی موردی و فوق العاده و یا چهار گونه استراتژی متناظر استفاده می شود و در غیر این صورت از استراتژی های برنامه ای(مستمر) استفاده خواهد شد. همچنین مطالبات و خواسته های مردم و قوانین دولت و آمادگی خود سازمان و بستر جامعه اسلامی ایران بر شیوه انتخاب این استراتژی ها اثر گذار خواهد بود. به هر صورت، انتخاب و استفاده از هر کدام از استراتژی های ارزیابی باعث افزایش کارایی و اثربخشی سازمان می گردد.
در تحقیق حاضر، استراتژی های ارزیابی عملکرد دستگاه های اجرایی به صورت برنامه ای، موردی و فوق العاده بوده است نه ارزیابی عملکرد سازمان بازرسی کل کشور. اما برای ارزیابی عملکرد سازمانی بر اساس الگوهای فوق می توان بر اساس دو بعد کنترل و کانون توجه چهار نوع استراتژی انسان محور، فرایند محور، نتیجه محور و بستر محور طبقه بندی نمود. که بر این اساس می توان بازرسی موردی را در خانه ارزیابی انسان مدار، بازرسی برنامه ای را در خانه ارزیابی فرایند محور، بازرسی فوق العاده را در خانه ارزیابی نتیجه محور قرار داد. البته از یک دیدگاه همه در ارزیابی فرایند محور قرار می گیرند.
۴۶نمودار۵-۳ گونه شناسی استراتژی های ارزیابی عملکرد.
خارج……………………..کانون توجه…………………………. داخل
کانون توجه
منعطف کنترل شدید
ستابازدده ……………………………………………. فرایند
ارزیابی فرایند محور (بازرسی برنامه ای)
ارزیابی بستر محور
ارزیابی انسان محور (بازرسی موردی)
ارزیابی نتیجه محور
(بازرسی فوق العاده)
البته با توجه به گونه شناسی استراتژی های ارزیابی عملکرد سازمانی (انسان محور، فرایند محور، نتیجه محور و بستر محور) در قسمت استراتژی ها (کد گذاری محوری)، می توان چندین گزاره نظری را در این زمینه ارائه نمود:
گزاره نظری۱: زمانی که سازمان رویکردی مشفقانه دارد و منابع انسانی شایسته و محیط سازمان نیز منعطف است، استراتژی انسان محور مناسب است.
گزاره نظری ۲: زمانی که سازمان رویکردی مقابله ای دارد و به دنبال ارتقا سلامت اداری و رضایتمندی عموم مردم است، استراتژی نتیجه محور مناسب است.
گزاره نظری۳: زمانی که سازمان رویکرد مقابله ای داشته و در حال بازرسی برنامه ای است و محیط سازمان نیز ثابت است، استراتژی فرایند محور مناسب است.
گزاره نظری ۴: زمانی که سازمان رویکرد مشفقانه داشته و در حال بازرسی موردی است و منابع انسانی و مالی کارآمد هستند، استراتژی انسان محور مناسب است.
گزاره نظری ۵: زمانی که سازمان رویکرد مقابله ای داشته و در حال بازرسی فوق العاده است و قوانین و اراده دولت در این بین دخیلند، استراتژی بستر محور مناسب است.
گزاره نظری ۶: زمانی که سازمان رویکرد مشفقانه داشته و ساختار سازمانی پویا و فرآیندها متغیر باشند، استراتژی فرایند محور مناسب است.
-
-
-
-
-
- تجزیه و تحلیل اطلاعات در فاز کمّی
-
-
-
-
پس از فرضیه سازی براساس تئوری ارائه شده، نوبت به آزمون فرضیات مورد نظر در جامعه مورد بررسی بود. ابتدا به منظور تایید و نهایی سازی مدل مفهومی تحقیق حاصل از روش تئوری بنیادی قبل از اجرای آن به صورت پیمایش به تحلیل عاملی تاییدی مدل های اندازه گیری پرداخته و سپس به منظور بررسی روابط میان متغیرها از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن همان طوری که در فصل سوم بیان شد؛ استفاده گردید. چون رابطه همبستگی بین متغیرها برقرار بود آنگاه جهت آزمون روابط علی مفروض، از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
آزمون همبستگی اسپیرمن این امکان را فراهم آورد تا با لحاظ کردن سطح معنیداری(۱% = )، معنیدار بودن آن را مورد بررسی قرار دهیم. با توجه به این که در این تحقیق از نرم افزار آماری Spss 16 استفاده شده است و با عنایت به این که این نرم افزار پس از محاسبه ضریب همبستگی اسپیرمن، سطح معنیداری آن را ارائه میکند؛ لذا در نتایج تحلیلها هرگاه سطح معنیداری کمتر از ۱% بوده است این نتیجه حاصل شده است که بین دو متغیر رابطه معناداری وجود دارد. چنانچه سطح معنیداری بزرگتر از ۱% بود فرض صفر پذیرفته شد و عدم وجود رابطه معنیدار بین متغیرهای مورد نظر را نشان میدهد.
همچنین جهت رتبهبندی هر یک از استراتژی های ارزیابی عملکرد سازمانی موثر بر عملکرد سازمانی از آزمون فریدمن استفاده شد.
در مدلهای اندازه گیری استراتژی ارزیابی عملکرد انسان محور، فرایند محور، نتیجه محور و بستر محور و همینطور مدل اندازه گیری عملکرد سازمانی با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تاییدی سؤالات اساسی مطرح شده این بود که آیا این مدلهای مورد نظر برای اندازه گیری؛ مناسب هستند؟ برای پاسخ به این پرسش آماره و سایر معیارهای مناسب بودن برازش مدل مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به خروجی لیزرل مقدار محاسبه شده برای تمامی مدلها وجود پایین نشان دهنده برازش مناسب مدلها بود. زیرا هر چه مقدار کمتر باشد، مدلهای ارائه شده با توجه به نتایج خروجی نرم افزار لیزرل مدل مناسبتری میباشد.
با نگاهی با نتایج خروجی لیزرل قسمت تخمین استاندارد مدلها متوجه می شویم که تمامی مدلهای اندازه گیری عملکرد مدلهای مناسبی بودند چون که مقدار کای دو و مقدارRMSEA آنها کم بوده و مقدارGFI و AGFI آنها بالای ۹۰ درصد است. خروجی بعدی قسمت معناداری ضرایب و پارامترهای بدست آمده برای مدلهای اندازه گیری عملکرد را نشان می دهد که تمامی ضرایب بدست آمده معنادار شده اند. زیرا مقدار آزمون معناداری تک تک آنها از عدد ۲ بزرگتر و از عدد ۲- کوچکتر است.