۱۸۸/۰
جدول (۵-۵۹) نشان دهنده تاثیر مستقیم، غیر مستقیم و تاثیر کل هر یک از متغیرهای اصلی تحقیق می باشد. با توجه به داده های جدول در زمینه آثار مستقیم مشخص می شود که متغیر میزان تعهد گروهی (۳۱۹/۰) قویترین پیش بینی کننده ی هنجار اجتماعی می باشد و احساس همبستگی (۱۷۲/۰) در رده بعدی قرار دارد. همچنین کم ترین میزان تاثیرگذاری مربوط به خرد ورزی (۱۱۱/۰) می باشد.
در قسمت مربوط به آثار غیر مستقیم، احساس همبستگی (۱۹۶/۰)، مهم ترین پیش بینی کننده هنجار اجتماعی بوده است و پس از آن روابط درون گروهی (۰۵۳/۰) در مرتبه بعدی تاثیر گذاری، همچنین متغیر دلهره منزلت درون گروهی (۰۴۷/۰) در پایین ترین مرتبه تاثیرگذاری قرار داشته است.
ستون مربوط به اثرات کلی متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته حاکی از آنست که متغیر احساس همبستگی (۳۶۸/۰) بالاترین اثر کل را بر هنجار اجتماعی داشته است و پس از آن متغیرهای تعهد گروهی(۳۱۹/۰)، دروابط درون گروهی (۱۸۸/۰)، خردورزی (۱۱۱/۰)، دلهره منزلت درون گروهی (۰۴۷/۰) در رده های بعدی تاثیر گذاری قرار دارند.
فصل ششم
بحث و نتیجه گیری
مقدمه
موضوع اصلی پژوهش حاضر مطالعه جامعه شناختی میزان پایبندی به هنجارهای اجتماعی و عوامل مرتبط با آن میباشد. هنجارها ازجمله سازه های مقوم نظم اجتماعی هستند که از اهمیت ویژهای در مباحث جامعهشناختی برخوردارند که دانشمندان اجتماعی به هیچ مفهومی بهاندازهی مفهوم هنجار در تبیین رفتار انسانی استناد نمیکنند (کلمن، ۱۳۹۰: ۳۶۷). انسجام اجتماعی در هر جامعه ای از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که دوام و قوام هر جامعه ای به حفظ نظم اجتماعی آن جامعه بستگی دارد و نظم اجتماعی میسر نخواهد بود مگر اینکه هنجارهای اجتماعی تعریف شده جامعه، مورد احترام افراد واقع شوند. در ایران نه تنها بسیاری از هنجارها اجتماعی رعایتنمیشود بلکه به نظر میرسد بسیاری از کارهای نامشروع به صورت هنجار درآمدهاند. هنگامی که افراد به رفتارهای خلاف عادت میکنند، آن رفتار از حالت نابهنجار خارج میشود و در نظر مردم بهنجار تلقی میشود و این سبب میشود که ارزشهای منتسب به آن هنجار نیز خود به خود زیر سوال رفته و این امر یعنی به خطر افتادن انسجام اجتماعی است. جامعه، زمانی به «نابسامانی» دچار می شود که با نقص هنجارهای اجتماعی به تدریج ارزشهای اساسی جامعه زیر سوال رفته و جامعه به نوعی با خلاء ارزشی – هنجاری روبه رو گردد؛ بنابراین پرداختن به هنجارهای اجتماعی به لحاظ اهمیتی که برای انسجام اجتماعی و در نهایت تعالی یک جامعه دارند به خصوص در جامعه فعلی ایران که در بخشهای مختلف از بیهنجاری رنج میبرد، امری ضروری است (فیروزجائیان، ۱۳۸۷: ۷ – ۱۲۶).
اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر ازاینجهت است که با شناسایی الگوی هنجارها و عوامل مرتبط با آن در میان ساکنین و گردشگران، میتوان سیاست و برنامه ریزی بهتر و همه جانبهای را برای رعایت هنجارهای مطلوب جامعه فراهم کرد. جنبه کاربردی و اهمیت اجرایی این مطالعه جدای از گستره مطالعات مختلف در حوزه توسعه فرهنگی- اجتماعی که موجب شناخت نظام هنجاری و عوامل اجتماعی مرتبط با آن میگردد که از اساسیترین نیازهای بنیادی در امر برنامهریزی فرهنگی و تحولات آن در آینده است. بنابراین برای یک برنامهریزی نسبتاً دقیق و هماهنگ شناخت این نظام هنجاری الزامی است. از سوی دیگر دستیابی به چنین نتایجی استفاده علمی و کارآمد آن را برای سازمانها، مؤسسات و مراکز فرهنگی و برنامهریزی را مسیر میسازد تا بتوان با ارائه راهبردها و ارائههای مناسب در پویایی نظامند جامعه کمک نمایند.
ازاینرو لزوم پژوهش و بررسی، اجتنابناپذیر است و از اهمیت جامعهشناختی زیادی برخوردار است و پژوهشهایی که تاکنون انجامشده است بسیار اندک و ناچیز است.
در تحقیقات مختلفی که در همین زمینه انجامشده است، بیهنجاری و یا عدم اعتماد و عدم پایبندی مردم به هنجارهای اجتماعی نمایان است. رفیع پور (۱۳۷۷) درباره مسائل توسعه در ایران معتقد است پیگیری نفع فردی بهجای نفع جمعی در زندگی اجتماعی یکی از پیامدهای نابرابری در ایران دانسته شده است. در همین بررسی میزان اعتماد افراد به اعتبار و اجرای قوانین و مقررات و ضوابط موجود در سازمانهای رسمی در یک پیوستار ۴ نمرهای عمدتاً کمتر از ۲ و حتی کمتر از ۱ عنوانشده است. ازنظر رفیع پور با افزایش انحرافات سازمانی چون رشوه و اختلاس و انحرافات اجتماعی به نظر میرسد، کارهای نامشروع هنجارمند شدهاند. محسنی (۱۳۷۹) درباره نگرشها و رفتارهای اجتماعی– فرهنگی در ایران، به مواردی چون عدم تبعیت و اعتبار قانون در نزد مردم و وجود پارتیبازی اشاره میکند.
الستر که در میان جامعهشناسان معاصر که مبحث هنجار اجتماعی را مورد عنایت ویژه قرار داده، معتقد است هنجارهای اجتماعی دستورالعملهای اجتماعی (گرامر اجتماعی) برای تعیین وظایف و حقوق افراد برای انجام کارهای مختلف و همچنین برای توزیع حقوق و تکالیف در میان اعضای گروه و گروهها هستند. اجرا و رعایت این دستورالعملها توسط کنشگران موجبات نظم و ترتیب در جمع را فراهم مینماید و بهاینترتیب پیشبینی رفتار افراد را تا اندازه قابلملاحظهای میسر میسازد (چلبی، ۱۳۹۱؛ الستر، ۱۹۸۹).
از تئوری الستر (۱۹۸۹) برای تبیین بهتر مفهوم هنجار سود جسته میشود، الستر به یک سری از هنجارها اشاره میکند که عبارتاند از: هنجارهای مصرفی، هنجارهای ضد رفتار، هنجارهای تنظیمکننده پول، هنجارهای عملمتقابل، هنجارهای کیفری، هنجارهای یاری، هنجارهای شغلی، هنجارهای توزیعی که بهعنوان متغیر وابسته استفاده میشود.
متغیرهای مستقل مطرح شده در پژوهش عوامل مختلفی هستند که در اطاعت کنشگران از هنجارها نقش ایفا میکنند؛ که در این پژوهش ما فرضیه ها را با این رویکرد استخراج کردهایم که چگونه میشود که فرد در اطاعت از هنجارهای اجتماعی، تن به خواسته های گروه میدهد و چگونه است که گروه میتواند فرد را به اطاعت از هنجارها وادار نماید؛ بنابراین در این پژوهش ما به تعدادی از تئوریها توجه داشتهایم و با رویکردی تلفیقی به دنبال تبیین این مسئله هستیم و بر اساس این تئوریها، متغیرهای مستقل خود را استخراج نمودهایم. در این پژوهش از نظریه دورکیم متغیر همبستگی اجتماعی، نظریه کلمن متغیر روابط درونگروهی، نظریه چلبی متغیر تعهد اجتماعی، دیدگاه انتخاب عقلانی متغیر خردورزی و درنهایت از نظریات روانشناسی اجتماعی متغیر دلهرهی منزلت سود جستهایم. علاوه بر این متغیرها، هشت متغیر زمینهای نیز مورد توجه محقق قرار گرفته است. این متغیرها شامل سن، شغل، جنسیت، وضعیت تاهل، تحصیلات، درآمد، محل تولد و پایگاه اجتماعی و اقتصادی پاسخگویان میباشد.
در این مطالعه، روش اجرای تحقیق پیمایشی بوده و به لحاظ معیار زمان، مطالعه مقطعی بوده و به لحاظ معیار ژرفایی از نوع پهنانگر است. تکنیک گردآوری اطلاعات موردنیاز برای پژوهش حاضر به دو صورت کتابخانهای و میدانی بوده است. بدینصورت که برای جمعآوری ادبیات تجربی و نظری پژوهش و رسیدن به فرضیه های پژوهش از شیوه اسنادی و کتابخانهای استفادهشده است و برای جمعآوری داده های لازم برای توصیف و تحلیل فرضیه ها از پرسشنامه استفادهشده است.
در پژوهش حاضر برای اطمینان از اعتبار سنجش، از نظرات داوران متخصص در حوزه موضوع تحقیق، مورداستفاده قرار گرفت. علاوه بر استفاده ازنظر متخصصان، در طرح سؤالات متغیر مستقل از سؤالات و پرسشنامه استانداردشده دغاقله (۱۳۸۴) نیز استفاده گردیده است. همچنین؛ بعضی از گویه ها، از نظریههای مطرحشده در حوزه هنجارهای اجتماعی استنتاج گردید؛ بنابراین اعتبار ابزار سنجش در پژوهش حاضر صوری هست.
برای سنجش پایایی ابزار پژوهش از آلفای کرونباخ استفادهشده است که در جریان مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان میدهد که آلفای بهدستآمده برای گویه های مربوط به هنجار عمل متقابل ۶۹/.، هنجار شغلی ۷۵/.، هنجار یاری ۷۱/.، هنجار توزیعی ۷۳/.، هنجار کیفری ۷۳/.، هنجار مصرفی ۷۳/.، هنجار ضد رفتار ۷۵/.، هنجار تنظیمکننده کاربری پول ۹۰/. میباشد.
همچنین؛ یافته های پژوهش حاکی از آن است که آلفای بهدستآمده برای گویه های مربوط به متغیرهای مستقل اینگونه هست: روابط درون و برون گروهی به ترتیب ۶۵/. و ۵۵/.، همبستگی اجتماعی ۷۰/. تعهد اجتماعی ۷۶/. دلهرهی منزلت برون گروهی و درونگروهی به ترتیب ۸۱/؛ و ۸۵/؛ و عقلانیت ۶۲/. بهدستآمده است.
در این پژوهش، جامعه آماری کلیه ساکنین و گردشگران سواحل دریای خزر بوده است. روش نمونهگیری در تحقیق حاضر شیوهی نمونهگیری تصادفی خوشه ای چندمرحلهای است.
مراحلی که برای تعیین حجم نمونه بکار گرفتهشده، شامل مراحل زیر است:
- استان مازندران به سه خوشه شرق، مرکز و غرب تقسیم شد و سپس به روش تصادفی از خوشه شرق دو شهرستان ساری و بهشهر انتخاب شدند، از خوشه مرکز، شهرستان آمل و از غرب استان، دو شهرستان نوشهر و تنکابن بهعنوان نمونه انتخاب شدند.
- هر شهر انتخابشده به چهار بخش شمال، جنوب، شرق و غرب تقسیم شد و از هر بخش مناطق و محلههایی بهتصادف انتخاب شد.
- تعدادی کوچه و خیابان فرعی از هر محله بهتصادف انتخاب شد.
- برای انتخاب گردشگران، علاوه بر روش های بالا، گردشگران سواحل، گردشگران ساکن در هتل، ساکن در شهرک و کمپ نیز انتخاب شدند.
در این پژوهش برای آنکه بتوان میان ساکنین و گردشگران و همچنین میان شهرهای مختلف استان، مقایسهای در میزان پایبندی به هنجارها انجام داد و نتایج آن را بتوان به جامعه آماری تعمیم داد، ۶۰۰ پاسخگو را بهعنوان نمونه، انتخاب کردهایم. از این تعداد ۳۰۰ نفر ساکن مازندران و ۳۰۰۰ نفر گردشگر بودهاند. در این پژوهش از هر شهر (۵ شهر)، ۱۲۰ نفر پاسخگو یعنی ۶۰ نفر ساکن آن شهر و ۶۰ نفر گردشگر آن شهر را انتخاب کردهایم.
۶-۱- یافته های توصیفی
یافته های پژوهش نشان میدهد ۲۷۴ نفر از حجم نمونه را زنان (۴۵/۷ درصد) و ۳۲۶ نفر را مردان (۵۴/۳درصد) تشکیل میدهند.
به لحاظ وضعیت تاهل ۴۴/۳ درصد (۲۶۶ نفر) از پاسخگویان را افراد مجرد و ۵۳/۸ درصد (۳۲۳ نفر) را متاهیل تشکیل میدهند. در این میان وضعیت همسر فوتشده ۰/۸ درصد (۵ نفر) و مطلقه ۱/۰ درصد (۶ نفر) بوده است.
برای بررسی وضعیت پاسخگویان به لحاظ سنی، تمامی پاسخگویان به گروه های ۱۰ ساله تقسیم شدند. یافته های موجود نشان میدهد که بیشترین فراوانی (۲۳۵) به گروه سنی ۲۵ – ۱۵ تعلق دارد که ۳۹/۲ درصد پاسخگویان را شامل میشود. کمترین فراوانی نیز به گروه بالاتر از ۵۵ سال اختصاص دارد که ۲/۸ درصد پاسخگویان میباشد.
برای بررسی وضعیت پاسخگویان به لحاظ تحصیلات، پاسخگویان به ۳ مقطع تقسیم شدند. یافته های موجود نشان میدهد که بیشترین فراوانی (۴۰۶) به مقطع دیپلم تا کارشناسی تعلق دارد که ۶۷/۷ درصد پاسخگویان را شامل میشود. کمترین فراوانی مربوط به ارشد، دکتری و حوزوی هست که ۱۵/۲ درصد پاسخگویان میباشد.
برای بررسی وضعیت پاسخگویان به لحاظ محل سکونت، پاسخگویان به دو گروه روستایی و شهرنشین تقسیم شدند که بیش از ۸۲ درصد (۴۹۶ نفر) از پاسخگویان در مناطق شهری سکونت دارند، همچنین ۱۷/۳ درصد (۱۰۴ نفر) نیز در روستا زندگی میکردند.
برای بررسی وضعیت پاسخگویان به لحاظ پرستیژ شغلی، پاسخگویان به سه گروه مشاغل با پرستیژ بالا، متوسط و پایین تقسیم شدند، بیشترین تعداد پاسخگویان ۴۰۷ نفر (۶۷/۸ درصد) مربوط به مشاغل با پرستیژ پایین و کمترین آنها به پرسستیژ بالا با ۳۰ نفر (۵/۰ درصد) به خود اختصاص دادهاند.
مقایسه میانگین انواع هنجار[۸۴] نشان میدهد که میانگین هنجار حاضر شدن با لباس آزاد در اجتماع (۵/۲ از ۶) در بالاترین سطح و میانگین هنجار گوش دادن به موسیقی در فضای عمومی با صدای بلند (۳/۵ از ۶) در پایینترین سطح قرار دارد.
مقایسه میانگین انواع هنجار نشان میدهد که میانگین هنجار گناه بودن خیانت در امانت (۴/۶ از ۵) در بالاترین سطح و میانگین هنجار اعتقاد به اجرای حکم قصاص (۲/۹ از ۵) در پایینترین سطح قرار دارد.
مقایسه میانگین همبستگی اجتماعی نشان میدهد که میانگین کمک به بهتر شدن وضعیت زندگی مردم (۴/۵ از ۵) در بالاترین سطح و میانگین درد و دل کردن با دوستان صمیمی (۳ از ۵) در پایینترین سطح قرار دارد.
مقایسه میانگین تعهد اجتماعی نشان میدهد که میانگین پایبندی به ارزشهای اخلاقی، کمک به رشد همه جانیه مردم ایران و انکار کردن ایرانی بودن خود در صورت منفعت داشتن برای آنها (۴ از ۵) در بالاترین سطح و منافع مردم بومی را در نظر گرفتن (۳/۳ از ۵) در پایینترین سطح قرار دارد.
مقایسه میانگین خردورزی نشان میدهد که میانگین انتخاب راه منطقی (۴/۲ از ۵) در بالاترین سطح و عدم محاسبه سود و زیان (۳/۴ از ۵) در پایینترین سطح قرار دارد.
مقایسه میانگین روابط درونگروهی و برون گروهی نشان میدهد که میانگین نزدیکان و فامیل بومی (۴/۱ از ۵) در بالاترین سطح و مطالعه کتاب و نشریات غیربومی (۲ از ۵) در پایینترین سطح قرار دارد.
مقایسه میانگین دلهره منزلت درونگروهی و برون گروهی نشان میدهد که میانگین احترام داشتن در میان دوستان و آشنایان بومی و انجام کار بهگونهای که در میان دوستان غیربومی احترامم افزایش یابد (۳/۸ از ۵) در بالاترین سطح و نگران احترام داشتن در میان مردم غیربومی (۳/۲ از ۵) در پایینترین سطح قرار دارد.
۶-۲- یافته های استنباطی
نتایج توصیف ابعاد متغیر وابسته برحسب متغیرهای زمینهای بیانگر آن است که در بُعد هنجار مصرفی در بین زنان و مردان، میانگین نمره کسبشده زنان (۲۳/۹) بیشتر از نمره کسبشده مردان (۲۱/۵) هست؛ بنابراین میتوان گفت که میانگین هنجار مصرفی زنان و مردان تفاوت معناداری دارد. همچنین بررسی میانگین نمرات کسبشده زنان و مردان نشان میدهد با توجه به سطح معناداری ۰۰۲/ بهدستآمده جنسیت و هنجار اجتماعی کل، فرضیه زنان بیش از مردان به هنجارها پایبند هستند، تائید میشود. یکی از متغیرهای کلیدی که تقریبا در بیشتر تحقیقات مورد سنجش قرار میگیرد، جنسیت است. از میان تحقیقات مورد بررسی تنها در یک مورد پایبندی مردان به هنجار اجتماعی از زنان بیشتر ارزیابی شده است (افشاری، ۱۳۷۸)؛ اما به طور کلی و در بیشتر این تحقیقات، عدم پایبندی به هنجارهای اجتماعی در بین مردان فراوانی و شدت بیشتری نشان میدهد (حبیبی، ۱۳۸۹؛احمدی، ۱۳۸۸؛ضرابی و همکاران، ۱۳۸۷؛ رحمانی فروزجاه و همکار و ۱۳۸۵؛ صداقت، ۱۳۸۴؛سرگلزایی، ۱۳۸۲؛ فخرائی، ۱۳۷۷) که با تحقیق (آسلین، ۲۰۰۹؛ کیل و لابری، ۲۰۰۹) در پژوهش خارجی تطبیق دارد. و در تحقیقات (زارع شاهآبادی و همکار، ۱۳۹۱؛ حاجی زاده میمندی و همکار، ۱۳۹۲؛ محسنی، ۱۳۷۹؛ مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۳) تفاوت معناداری میان مردان و زنان دیده نشده است، که با تحقیق انجام شده در خارج از کشور (کراگیس و همکاران، ۲۰۱۱) تطابق دارد.
پایبندی به هنجارها همچنین متاثر از متغیر «سن» است. در این پژوهش در ابعاد هنجارهای کیفری، هنجار مصرفی و هنجار ضد رفتار، با توجه به سطح معناداری بهدستآمده، تفاوت معناداری میان گروه های سنی وجود دارد. بدین معنا که هرچه گروه های سنی پاسخگویان بالاتر میرود، در این ابعاد به هنجارها پایبندتر میشوند همچنین بررسی میانگین نمرات کسبشده میان گروه های سنی نشان میدهد با توجه به مقدار سطح معناداری ۰۰۰/ بهدستآمده میان گروه های سنی مختلف و هنجار اجتماعی کل، این فرض که گروههای سنی بالا نسبت به گروه های سنی پایین، به هنجارها پایبند هستند، تائید میشود. در حقیقت بین سن و پایبندی به هنجارهای اجتماعی رابطه معناداری در تحقیقات مختلف مشاهده میشود، به این معنا که که گروه های کم سن و سال یا نوجوانان و جوانان کمتر از سایر گروه های سنی به هنجارها پایبند هستند. در حقیقت هرچه سن افراد، بالاتر می رود، پایبندی آنها به هنجار بیشتر می شود. در بیشتر پژوهش های انجام شده (زارع شاه آبادی، ۱۳۹۱؛ حاجی زاده میمندی و همکار، ۱۳۹۲؛ رفیع پور، ۱۳۷۷؛ رضایی، ۱۳۸۴؛ حاجی صفرعلی، ۱۳۸۱؛ محسنی، ۱۳۷۸؛ فخرایی، ۱۳۷۵؛ دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی استان آذربایجان شرقی، ۱۳۷۵) تفاوت معناداری میان گروه های سنی و پایبندی به هنجارها دیده شده است. البته یافته های این پژوهش با تحقیقات (حقیقتیان و همکار، ۱۳۹۱؛ علوی و حجتی، ۱۳۸۶؛ مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۳) تطبیق ندارد. به نظر می رسد بالا رفتن سن و افزایش پایبندی به هنجارها بی ارتباط با متغیرهای دیگری چون وضعیت تاهل، تحصیلات و اشتغال نباشد.
بررسی میانگین نمرات کسبشده مجردین و متاهلین نشان میدهد که در بعد هنجارهای مصرفی، میانگین نمره کسبشده متأهلین (۲۳/۶) بیشتر از نمره کسبشده مجردین (۲۱/۲) و در بعد هنجار ضد رفتار میانگین نمره کسبشده متأهلین (۲۵/۹) بیشتر از نمره کسبشده مجردین (۲۵/۱) میباشد. لذا میتوان گفت که میانگین هنجار مصرفی و هنجار ضد رفتار مجردین و متأهلین تفاوت معناداری دارد. همچنین با توجه به مقدار سطح معناداری ۰۰۰/ بهدستآمده، وضعیت تأهل و هنجار اجتماعی کل، فرضیه متأهلین بیش از مجردین به هنجارها پایبند هستند، تائید میشود و این تحقیق با یافته های (حاجی زاده میمندی و همکار، ۱۳۹۲؛ ضرابی و همکاران، ۱۳۸۷؛ صداقت، ۱۳۸۴؛ محسنی، ۱۳۷۸) تطابق دارد. با توجه به نتایجی که در رابطه بین رده های سنی و پایبندی به هنجارها بدست آمد، باید گفت که مجردها با توجه به اینکه در سنین جوانی به سر می برند، کمتر از افراد متاهل پایبند هنجار هستند. تاثیر وضعیت تاهل بر پایبندی به هنجارها را می توان بر اساس اصل پیوند اجتماعی توضیح داد.
یکی از متغیرهای تاثیر گذار بر پایبندی به هنجارهای اجتماعی تحصیلات است. در بعد هنجارهای شغلی، هنجار یاری، هنجار کیفری و هنجار تنظیمکننده کاربری پول، با توجه به سطح معناداری بهدستآمده، تفاوت معناداری وجود دارد. پس این فرضیه که میان تحصیلات پایین، متوسط و بالا ازنظر انواع هنجار اجتماعی تفاوت وجود دارد، باید گفت که در ابعاد هنجارهای شغلی، یاری، کیفری و تنظیمکننده کاربری پول تفاوت معناداری وجود دارد یعنی فرضیه پژوهش تائید میشود. همچنین با توجه به سطح معناداری ۰۰۰. بهدستآمده تحصیلات و هنجار اجتماعی کل، این فرض که تحصیلات بالا نسبت به مشاغل پایینتر به هنجارها پایبند هستند، تائید میشود. تحصیلات تاثیری دوسویه بر پایبندی به هنجارها دارد، به این معنا که تحصیلات در برخی زمینه ها به افزایش پایبندی به هنجارها می انجامد یا رفتارهای مثبت اجتماعی را تقویت می کند و در برخی موارد زمینه ساز تخطی از هنجارها می شود یا به تضعیف آنها می پردازد. تحصیلات عموماً یک رابطه منفی بسیار قوی و معنادار با هنجارهای سنتی، بالاخص هنجارهای مذهبی دارد (کرمانشاهیان، ۱۳۸۲؛ شمس آبادی، ۱۳۷۹؛ رفیع پور، ۱۳۷۸). در عین حال تحصیلات تاثیر مثبتی بر رعایت هنجارهای مدنی دارد (زارع شاه آبادی و همکار، ۱۳۹۱؛ رضایی، ۱۳۸۴؛ صداقت، ۱۳۸۴؛ حاجی صفرعلی، ۱۳۸۱؛ علیوردی نیا، ۱۳۷۸؛ افشاری، ۱۳۷۸؛ محسنی، ۱۳۷۸؛ فخرایی، ۱۳۷۷). همچنین در برخی از پژوهش ها میان تحصیلات مختلف و پایبندی به هنجارها تفاوت معناداری یافت نشد (حاجی زاده میمندی و همکار، ۱۳۹۲؛ حقیقتیان و همکار، ۱۳۹۱؛ مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۳؛ عظیمی هاشمی، ۱۳۷۳).
یکی دیگر از متغیرهای تاثیر گذار بر پایبندی به هنجارهای اجتماعی پرستیژ شغلی است. در بعد هنجارهای شغلی، هنجار مصرفی و هنجار تنظیمکننده کاربری پول، با توجه به سطح معناداری بهدستآمده، تفاوت معناداری وجود دارد. پس این فرضیه که میان مشاغل باپرستیژ پایین، متوسط و بالا ازنظر انواع هنجار اجتماعی تفاوت وجود دارد، باید گفت که در ابعاد هنجارهای شغلی، مصرفی و تنظیمکننده کاربری پول تفاوت معناداری وجود دارد، یعنی فرضیه پژوهش تائید میشود. همچنین با توجه به سطح معناداری ۰۰۰/ بهدستآمده پرستیژ شغلی و هنجار اجتماعی کل، این فرض که مشاغل باپرستیژ بالا نسبت به مشاغل پایینتر به هنجارها پایبند هستند، تائید میشود. در مورد رابطه اشتغال و قانون گریزی باید گفت آنهایی که شغل دولتی دارند بیشتر از کسانی که شغل ازاد دارند، قانون را رعایت می کنند (صداقت، ۱۳۸۴). از جمله تحقیق دیگر انجام شده در داخل کشور (زارع شاه آبادی و همکار، ۱۳۹۱) موید این نتیجه نیست.
بررسی میانگین نمرات کسبشده میان درآمد پایین، متوسط و بالا نشان میدهد که بین هنجارهای اجتماعی کل و ابعاد آن (هنجار عمل متقابل، شغلی، یاری، توزیعی، کیفری، مصرفی، ضد رفتار و تنظیمکننده کاربری پول) تفاوت میانگین نمرات کسبشده میان درآمد پایین، متوسط و بالا در پایبندی به هنجارهای اجتماعی معنادار نیست. لذا این فرضیه که بین درآمد پایین، متوسط و بالا ازنظر انواع هنجار اجتماعی تفاوت وجود دارد، فرضیه تحقیق رد میشود همچنین با توجه به مقدار سطح