۲-۱-۹ آموزش تغذیه
آموزش تغذیه، هم آموزش رسمی در مدارس و هم آموزش غیر رسمی توسط والدین و سایرین، میتواند به کودکان در انتخاب غذاها و آشامیدنیها به صورت آگاهانهتر کمک کند. آموزش تغذیه به منظور کمک به دانشآموزان برای یادگیری تمامی موارد زیر طراحی شده است:
- دانش در مورد تغذیه، اگر چه تنها محدود به این موارد نمیشود، شامل فایده خوردن غذاهای سالم، مواد غذایی ضروری، کمبودهای تغذیهای، اصول مدیریت وزنی مناسب، استفاده و سوء استفاده از مکملهای غذایی و آمادهسازی، جابهجایی و ذخیره غذا به صورت ایمن است.
- مهارتهای مرتبط با تغذیه را، اگر چه تنها محدود به این موارد نمیشود، برنامهریزی برای غذایی سالم، شناخت و استفاده از برچسبهای غذایی و ارزیابی جدی اطلاعات تغذیه، اطلاعات غلط و تبلیغات بازرگانی مرتبط با غذا در بر میگیرد.
- عادتهای غذا خوردن خودشان را ارزیابی، اهدافی را برای پیشرفت مشخص کنند و با بهره گرفتن از سامانههای مشاوره غذایی، مانند هرم من[۲۴]، معیارهای غذایی برای آمریکاییها[۲۵] و برچسبهای واقعی تغذیه[۲۶]، به آن اهداف برسند.
آموزش تغذیه با کیفیت عالی، به کودکان دانشها و مهارتهای لازم برای داشتن زندگی سالم را ارائه خواهد داد. معیارهای آموزش تغذیه، به معلمان در ارائه دروس متوالی و مناسب به لحاظ سنی، از پیش دبستانی تا پایان دبیرستان کمک خواهد کرد.
به طور ایده آل، آموزش تغذیه با سایر موضوعات ادغام خواهد شد تا مکمل و نه جایگزین آموزش تغذیه معیار محور باشد. سایر مشخصه های آموزش کیفی تغذیه بدین قرار است:
- به هم پیوستن آموزش تغذیه و تربیت بدنی برای توازن در شیوه زندگی.
- فعالیتهای رفتار-محور و تعاملی.
- هماهنگی با خدمات غذایی مدرسه.
- پیغامهای واضح، پیوسته و منسجم مرتبط با تغذیه در مدرسه و کلاس درس.
- کارمندانی که به طور کافی آماده هستند.
- توصیههای دقیق و جدید مرتبط با تغذیه.
- فرصتهایی برای دانشآموزان تا هر آنچه یاد میگیرند را تمرین کنند.
- ارتقاء غذا خوردن به عنوان فعالیتی لذتبخش و نیز فعالیتی که در تندرستی مشارکت دارد.
- تشویق دانشآموزانی که خواهان رفتارهای مثبت در مورد غذا خوردن هستند، هم از طریق برنامه آموزشی رسمی و هم از طریق تمامی فرصتهای یادگیری که در ساعات کار مدرسه رخ میدهد (داویدسون[۲۷]، ۲۰۰۹).
۲-۱-۱۰ مفاهیم آموزش تغذیه نوجوانان
آموزش تغذیه برای این که اثرگذار باشد بایستی به لحاظ رشدی مناسب باشد و محیط و سایر عواملی را در نظر بگیرد که بر رفتار تأثیر میگذارند. نظریه رشد شناختی ویژگیهای نوجوانان را در سنین مختلف توصیف میکند و برای هر آنچه که به لحاظ رشدی مناسب است، چارچوبی را ارائه میدهد. آموزشهای قبلی، نگرشها و کنشهای بزرگسالان مانند والدین و معلمان و نیز رسانه بر رفتار نوجوانان و شناخت آنها نسبت به تغذیه تأثیرگذار میباشد (کلی[۲۸]، ۱۹۹۸).
جدول ۲-۱: نظریه رشد شناختی
مراحل | ویژگیها |
مرحله پیشعملیاتی (سنین ۲ تا ۶ یا ۷ سالگی) |
- میتواند واژهها و گروه واژهها را بدون درک معنای آنها تکرار کند. - خودمحور است. - علت و معلول را در نظر نمیگیرد. - با طبقهها مشکلاتی دارد. |
مرحله عملیات عینی (سنین ۶ یا ۷ سالگی تا ۱۱ یا ۱۲ سالگی |
- به مرور علت و معلول را درنظر میگیرد. - میتواند زنجیرهای از رخدادها را با دقت بررسی کند. - میتواند اشیاء یا ایدههای عینی را طبقهبندی کند. - به زمان حال تمایل دارد. |
مرحله عملیات رسمی (سنین ۱۱ یا ۱۲ سالگی و بزرگتر) |
- به مرور مفهوم انتزاعی را میشناسد. - به مرور فرضیهها را شکل میدهد. - به مرور پیامدهای چندگانه را درنظر میگیرد. |