ب ) رفتارهای مدرن بازارگرایی :
نسل دوم شرکت های بازارگرا خود را متعهد به شناخت نیازهای اظهار شده و نشده مشتریان . توانایی ها و برنامه های رقبا و ارزیابی اطلاعات بازار می کنند.
شرکت های بازارگرای نسل دوم به طور وسیع به کنکاش بازار پرداخته، افق زمانی بلند مدت داشته و بیشتر در بازار نفوذ می کنند . تکنیک های پژوهش نسل دوم شرکت های بازار گرا مشابه تکنیک های پژوهش نسل اول شرکت های بازار گرا است. البته نسل دوم شرکت های بازارگرا از تکنیک های دیگر برای شناخت نیازهای آشکار شده مشتریان استفاده می کنند . در بازارگرایی جدید شرکت های بازارگرا با مصـرف کنندگان بالفعـل و بالقـوه ارتباط نـزدیک دارند و مصرف کنندگان را مشتریان بالقوه یا بالفعل می دانند که دارای نیازهای ارضا نشده ای می باشند که نحوه برآوردن نیازهایشان را در بازار مورد مقایسه قرارداده و راه حل مطلوب جهت برآوردن نیازهایشان را دربازار مورد مقایسه قرار داده و راه حل مطلوب جهت برآوردن آن نیازها را از شرکت انتظار دارند. نسل دوم شرکت های بازارگرا به دنبال کشف بازارهای ناشناخته می باشند . تمام سیستم های اطلاعاتی شرکت های بازارگرای نسل دوم در جهت ایجاد تجربه رضایت بخش برای مشتری جمع آوری اطلاعات مربوط به مشتری و انجام اصلاحات لازم در این زمینه سازماندهی شده است. با این با این اوصاف بازارگرایی یک نوع فرهنگ سازمانی است که رفتارهای فردی را جهت ایجاد ارزش بـرتر بـرای مشتـری فراهم ساخته و در نهایت منجر به عملکرد بهتر برای سازمان می شود.
۲-۲-۵- دیدگاه های بازارگرایی معاصر
طی سال های گذشته تلاش های علمی و تجربی زیادی پیرامون بازارگرایی صورت گرفته است که می توان آن ها را به پنج گروه زیر تقسیم کرد.
دیدگاه تصمیم گیری شاپیرو [۳۴]و گلازر[۳۵] (شاپیرو، ۱۹۸۸؛ گلازر، ۱۹۹۱)
دیدگاه هوشمندی بازار کوهلی و جاورسکی
دیدگاه رفتاری مبتنی بر فرهنگ نرور و اسلاتر( نارور، ۱۹۹۰)
دیدگاه بازاریابی استراتژیک روکرت[۳۶] ( روکرت، ۱۹۹۰)
دیدگاه مشتری گرایی دیشپند و فارلی[۳۷] (دیشپند، ۱۹۹۸)
تأکید این دیدگاه ها بر نهادینه و اجرایی کردن مفهوم بازاریابی است. در برخی از این دیدگاه ها، بازارگرایی یک پدیده مدیریتی و در برخی دیگر به عنوان یک پدیده فرهنگی است که تمرکز بر ایجاد مزیت رقابتی دارد (لافرتی، ۲۰۰۱). به طور مسلم بازارگرایی در ادبیات بازاریابی جایگاه ویژه ای دارد، اما آزمون های تجربی آن با مسائل متعددی رو به رو بوده و یک نوع پراکندگی بین مدل های آزمون شده آن مشاهده می شود که این مسأله موجب ایجاد محدودیت در بازارگرایی شده است. خلاصه ای از کارها و ارجاعات مربوط به هر دیدگاه در جدول (۲-۱) آورده شده است.
جدول ۲-۱٫ خلاصه ای از کارها و ارجاعات مربوط به هر دیدگاه
دیدگاه و سال طرح | ارجاعات معرف |
فرایند تصمیم گیری (۱۹۹۸) | Glazer (1991) Glazer and Weiss (1993) Shapiro (1988) Avlonitis and Gounaries (1997) Cadogan and Diammantopoulos(1995) |
هوشمندی بازار (۱۹۹۰) | Cadogan et al. (1998) Hart and Diamantopoulos (1995) Hooley et al. (1990) Jaworsky and Kohli (1993) Jaworski and Kohli (1996) Kohli and Jaworski (1990) Kohli et al. (1993) Maltz and Kohli (1996) Selnes et al. (1996) |
رفتار های مبتنی بر فرهنگ (۱۹۹۰) | Cadogan and Diamantopolus (1995) Han et al. (1998) Narver and Slater (1990) Narver and Slater (1998) Narver et al. (1998) Siguaw and Diamantoploulos (1995) Siguaw et al. (1994) Slater and Narver (1992) |
تمرکز بر بازاریابی استراتژیک (۱۹۹۲) | Slater and Narver (1994) Day (1994) |