فدا شدن بر سر زبان مردم جاری گشته است اما بحتری از این هم فراتر رفته است تا جایی که خود و پدر و مادر و دائیها و عموها یش را نیز فدای محبوب و ممدوح میکند و در این امر یک مبالغه مد نظر شاعر است تا با آن، توجه ممدوح و محبت او را نسبت به خود جلب کند همانطور که این صیغههای دعایی از تملق و طمع شاعر ناشی میشود و چه بسا که این تصویر در نهایت وضوح و شکل آن در مدح محمد بن یوسف ظاهر میشود که شکایت تنگدستی خود را نزد او میبرد.
۱- نَفْسیِ تَقیکِ وَ وَالَدیَّ کُلاهُما ۲- ثِقْلُ الْخراجْ عَلیَّ دَین مؤَلمٌ |
و َجَمیعَ مَن وَلَدا مِنَ الأسْواءِ وَلَدَیْکَ مِمَّا أَشْتَکِیه دَوَائِی (همان؛ ۱/۴۴) |
ترجمه
۱- جان خودم و پدر و مادرم و تمامی افراد بشر فدای تو.
۲- سنگینی بار زندگی به من فشار آورده است و این امر برای من درد آور است دوای درد من که از آن نالانم در نزد توست.
شاعر کلمات مدح و ثنا را با زبانی مجازی که سرشار از شاعریت اوست، برای ممدوح به کار میبرد. این متن بیانگر حالت درونی شاعر خدمتگزار به افراد ثروتمند و پول دار است. (الفاخوری؛ ۱۳۷۷: ۵۱۳)
۴-۱-۳-۰۲ دعا برای پیروزی خلفاء و رجال دولتی بر دشمنان
از جمله اشکال دعا که درباره خلفا و رجال دولتی گفته شده است، دعا در حق آنها برای پیروزی بر دشمنانشان است بخصوص هنگامی که دولت اسلامی در حال جنگ پیاپی با دشمنان خارجی بود، از آن جمله شعر ابوالعتاهیه(وفات ۲۱۱ هـ) در مورد مدح هارونالرشید بعد از پیروزی بر پادشاه روم و فتح هرقله میباشد:[۵]
۱- اَلا نـادَتْ هِرْقِـلهُ بـِاْلخَـرابِ، ۲- غداهارونُ یُرعـدُ بـِاْلمَنـاـیَا، ۳- وَرایـاتٌ یَحـِلُ النـَّصُر فیـهـا، ۴- أَمیرُاْلمومنینَ ظَفَرْتَ، فَأَسْلمْ |
مِنَ الْمَلکِ المُوفَّقِ للِصوابِ و َیَبْرَقُ بـِاْلمُـذَکَّرهِ القَضـابِ تـَمَّر کـأنـَّها قِـطَعُ السَـحـاب و أبْـشـِر بـِاْلغَــنیـمـهِ وَ الایـابِ(ابو العتاهیه؛ ۱۴۲۷: ۶۶-۶۵) |
ترجمه
۱- آگاه باش که هرقله ندای ویرانی سر داد از جانب پادشاه موفق در کار خیر است.
۲- هارون شروع به تهدید مرگ نمود و با شمشیرهای بران و آبدیده ظاهر شد.
۳-و پرچمهایی که پیروزی در آنها حتمی شده است به حرکت در میآیند و گویی پارههای ابر هستند.
۴- ای امیر مؤمنان پیروز شدی پس سالم و تندرست باشی و تو را بشارت باد به غنایم و بازگشت از میدان جنگ.
شاعر بعد از آن که زمینه را برای ممدوح خود با بیان ویژگیها و قدرت و هیبت او در جنگ و هجوم ناگهانی او بر دشمنان همانند برق از جهت سرعت و قدرت آماده میکند، دعا را در متن آورده و برای او آرزوی سلامت و پیروزی می کند و با لقب (امیر المومنین) که شاعران آن را در سایه دولت عباسی فراوان به کار میبردند. مورد خطاب قرار میدهد:
این لقب در قرن اول هجری اختصاص یافت و کاربرد آن در قرن دوم هجری رایج شد، (نجم العبیدی؛ ۲۰۰۳:۱۰۵) این لقب با وجود پیچیدگیهایش دارای یک بعد دینی است، در ضمن دعا طلب سلامت برای خلیفه نهفته است که با گفتن کلمهی «بشارتباد» به او به جهت پیروزی در جنگ و بازگشت پیروزمندانه همراه با غنایم است، دعای سلامت برای خلیفه یک معنای اضافی به پیروزی میبخشد چرا که سلامت به او فرصت دوبارهای برای ورود به جنگهای جدید با دشمنان برای دفاع از مملکت اسلامی میبخشد.
ابوتمام(وفات ۲۲۹ هـ) برای معتصم پس از پیروزیش در جنگ عموریه دعا میکند، و حالات درونی خلیفه و سربازانش را توصیف میکند و میگوید:
۱- خَلـیفهَ اللهِ جازِی اللهُ سَعْیـکَ عَنْ ۲- بَصَرْت بِالراحهِ الْکُبری فَلَمْتَرَها |
جُرثُومهِ الدَّین وَ الْاسلامِ و الحَسَبِ تُنـالُ إلـاّ عـَلَی جِـسـْرٍ مِـنَ التَـعَــبِ(ابوتمام؛ ۱۴۲۷: ۱/۴۴-۴۳) |