جنسیت ← متغییر کنترل شده
تعاریف عملیاتی ونظری واژه ها ومفاهیم
هوش هیجانی (تعریف نظری ):
عبارت است از توانایی شناخت ،درک وتنظیم هیجانها واستفاده از آنها در زندگی است وهمین طور هوش هیجانی برای بیان کیفیت ودرک احساسات افراد ،همدردی با احساسات دیگران وتوانایی اداره مطلوب خلق وخو به کار برد .
وسواس (تعریف نظری ):
یکی از اختلالات روانی است که گاهی اوقات با اعمال مستمر و پی در پی مانند دست شستن و راه رفتن وگاهی هم به صورت وسواس فکری واینکه کاری را انجام نداده ومدام ومستمر کاری را انجام دادن وفکر کردن مُداوم .
تعریف عملیاتی هوش هیجانی :
عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون هوش هیجانی بدست آورده است.
تعریف عملیاتی وسواس :
عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون وسواس بدست آورده است .
فصل دوم
پیشینه وادبیات تحقیق
هوش هیجانی وسلامت عمومی
فهرست :
هوش هیجانی رابشناسیم
چگ.نه می توان در هوش هیجانی پیشرفت کرد ؟
مؤلفه های هوش هیجانی
سنجشی برای هوش هیجانی
هوش هیجانی IE
هوش هیجانی خود رابیازمایید
اهمیت اندازه گیری هوش هیجانی
تعریف وپیشینه هوش هیجانی
پیشینه مطالعه هوش غیر شناختی
مؤلفه های اصلی هوش هیجانی واجتماعی وعوامل تشکیل دهنده آنها
هوش هیجانی را بشناسیم
هوش هیجانی (EQ)همان توانایی شناخت ،درک وتنظیم هیجان ها واستفاده از آنها در زندگی است . اولین بار در سال ۱۹۹۰روان شناسی به نام «سالوی »اصطلاح هوش هیجانی را برای بیان کیفیت ودرک احساسات افراد ،همدردی با احساسات دیگران وتوانایی اداره مطلوب خلق وخو به کاربرد . در حقیقت این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویش ودیگران واستفاده از آن برای اتخاذ تصمیمات مناسب در زندگی است . به عبارتی عاملی است که به هنگام شکست ،در شخص ایجاد انگیزه می کند وبه واسطه داشتن مهارتهای اجتماعی بالا منجر به برقراری رابطه خوب با مردم می شود تئوری هوش هیجانی دیدگاه جدیدی درباره پیش بینی عؤامل مؤثر بر موفقیت وهمچنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی را فراهم می کند که تکمیل کننده علوم شناختی ،علوم اعصاب ورشد کودک است قابلیتهای هیجانی برای تدبیر ماهرانه روابط با دیگران بسیار حائز اهمیت است .
روان شناسی به نام «گلمن »اظهار می دارد که هوش هیجانی وشناختی در بهترین شرایط تنها ۲۰ درصد از موفقیتها را باعث می شود و۸۰درصد از موفقیتها به عوامل دیگر وابسته است وسرنوشت افراد در بسیاری از موفقیتها در گرو مهارتهایی که هوش هیجانی را تشکیل می دهند . در واقع هوش هیجانی عدم موفقیت افراد با ضریب هوش بالا وهمچنین موفقیت غیر منتظره افراد دارای هوش متوسط را تعیین می کند . یعنی افرادی با داشتن هوش عمومی متوسط وهوش هیجانی بالا خیلی موفقتر از کسانی هستند که هوش عمومی بالا وهوش هیجانی پایین دارند . پس هوش هیجانی پیش بینی کننده موفقیت افراد در زندگی ونحوه برخورد مناسب با استرسها است .
این هوش بنا به نظر «بار – اون » مؤلفه به شرح زیر دارد که ۱۵ عامل در آن مؤثر هستند . افراد تعداد بیشتری از این مؤلفه ها را در خود بیابند هوش هیجانی بالاتری دارند .
۱- مهارتهای درون فردی شامل :
خود آگاهی هیجانی (بازشناسی وفهم احساسات خود )
جرأت (ابراز احساسات ،عقاید ،تفکرات ودفاع از حقوق شخصی به شیوه ای سازنده )
خود تنظیمی (آگاهی ،فهم ،پذیرش واحترام به خویش )
خود شکوفایی (تحقق بخشیدن به استعدادهای بالقوه خویشتن )
استقلال (خود فرمانی وخود کنترلی در تفکر وعمل شخصی ورهایی از وابستگی هیجانی )
۲- مهارتهای میان فردی شامل :
روابط میان فردی (آگاهی ،فهم ودرک احساسات دیگران ،ایجاد وحفظ روابط رضایت بخش دو جانبه که به صورت نزدیکی هیجانی ووابستگی مشخص می شود .)
تعهد اجتماعی (عفو مؤثر وسازنده گروه اجتماعی خود بودن ،نشان دادن خود به عنوان یک شریک خوب )همدلی (توان آگاهی از احساسات دیگران ،درک احساسات وتحسین آنها )
۳- سازگاری شامل :
مسأله گشایی (تشخیص وتعریف مسائل /همچنین ایجاد راه کارهای مؤثر )
آزمون واقعیت (ارزیابی مطابقت میان آنچه به طور ذهنی وآنچه به طور عینی ،تجربه می شود )
انعطاف پذیری (تنظیم هیجان ،تفکر ورفتار به هنگام تغییر موقعیت وشرایط )
۴-کنترل استرس شامل :
توانایی تحمل استرس ومقاومت در برابر وقایع نامطلوب وموقعیت های استرس زا )
کنترل تکانه (ایستادگی در مقابل تکانه یا انکار تکانه )
۵- خلق عمومی شامل :
شادی (احساس رضایت از خویشتن شاد کردن خود ودیگران )
خوش بینی (نگاه به جنبه های روشن زندگی وحفظ نگرش مثبت حتی در مواجهه با ناملایمات )
چگونه می توان در هوش هیجانی پیشرفت کرد ؟
باید گفت بیشتر مهارتها در اثر تعلیم وتربیت پیشرفته می شود واحتمال دارد که این موضوع حداقل برای بعضی از مهارتهای هوش هیجانی صحیح باشد . مهارتهای هوش هیجانی در منزل وبا تعامل خوب والد وکودک شروع می شود . والدین به کودکان یاد می دهند که هیجانهای خود را تشخیص داده و آنها را نامگذاری کنند . به عنوان نمونه ،من الان ناراحت هستم ،خوشحالم ،عصبانی ام . پس وقتی از رفتار برادرش شکایت می کند ومی گرید من از او متنفرم ،می توان او را این گونه بازگویی کرد ؛به نظر می رسد رفتار برادرت خیلی تو را عصبانی کرده ،هم نشان داده اید که احساس کودک خود را درک کرده اید وهم الگوی مناسبی برای بیان احساسات فراهم ساخته اید .یکی دیگر از راه های پیشنهادی برای پرورش هوش هیجانی ایجاد یک محیط امن عاطفی است به گونه ای که کودکان بتوانند با آزادی وامنیت خاطر درباره احساساتشان با والدین گفت وگو کنند . پس باید به آنها نشان داد که به احساسات آنها توجه شده ونظریات آنها با صبر و حوصله شنیده می شود . حتی اگر نظریات کودکان مورد قبول والدین نیست بهتر است با استدلال خواهی آنها را توجیه کنند ودر مواردی که آسیب کودک را مورد حمله قرار می دهد بهتر است به جای اینکه بگویند« بالاخره خودت رابه کشتن می دهی »این عبارت را بگویند «من می ترسم به خودت آسیب برسانی »واگر اشتباهی از جانب والدین رخ داد باید از کودکان عذر خواهی کنند تا عملاًآموخته باشند که پذیرش اشتباهات واحساس تأسف امری طبیعی است . عدم رعایت این موارد وعدم ابراز ناراحتی وحتی خشم توسط والدین ممکن است باعث شود بعضی اوقات کودکان دچار اختلالاتی شوند که در آن از احساسات خود دور شوند .
یا در درک احساسات با سوءتفاهم روبه رو شوند . متخصصان باور دارند کهآموزش طبیعی هیجانی که با هنرهای آزاد ونظام های ارزشی همراه است اهمیت ویژه ای دارد . در درسهایی که شامل داستانهای مهیج است کودکان در مورد احساسات قهرمانان شروع به یادگیری می کنند . پس آنها می توانند یاد بگیرند که چه چیزی باعث احساس شخصیت به صورت شادمانی ،خشم ،ترس و…شده وچگونه اینها با احساسات خود کنار آمده ویا مقابله کنند . آموزش مهارتهای اجتماعی نیز یکی از راه های افزایش هوش هیجانی است . این آموزش ها شامل برنامه های کنترل خشم وعصبانیت ،همدلی،تشخیص وبه رسمیت شناختن تشابهات وتفاوتهای مردم ،اظهار ادب وصمیمیت وتعارف ،اداره خود ،برقراری ارتباط ،ارزیابی خطرات ،خود گفتاری مثبت ،حل مسأله ومشکل ،تصمیم گیری ،ایجاد هدف ومقاومت درمقابل فشار گروه هم سن است . موضوع دیگر هوش هیجانی ومقابله با بحران است . دیده شده افرادی وجود دارند که به طور مداوم در مقابله با نتایج منفی دچار مشکل هستند وبه نظر می رسد هیچ گاه از شر حوادث بد در زندگی خلاص نمی شند . در مقابل افرادی وجود دارند که حتی پس از غم انگیزترین تجارب به حال اولیه بر می گردند وحتی به جلو می روند . این موضوع مربوط به قابلیت های هیجانی است که اجزای آن ترکیب کننده هوش هیجانی هستند . هوش هیجانی به این صورت فرایند مقابله را تشریح می کند :
ابتدا لازم است آنچه را احساس می کنیم درک کنیم ولذا برای ایجاد ارتباط با احساسات خود به دو طریق کلامی وغیر کلامی عمل می کنیم . از آن گذشته لازم است احساسات دیگران را نیز درک کنیم وبا آنها همدلی کنیم .باید بدانیم که هیجانها در افکار اولویت ایجاد می کنند (منجر به وجود آمدن تفکرات خاّص می شوند )حافظه را شکل می دهند دیدگاه های مختلف حل مسأله خلق می کنند وخلاقیت را سهولت می بخشند . یکی از پدیده هایی که در دهه اخیر مورد استقبال زیادی قرار داشته است پدیده ی هوش هیجانی بوده است که دلیل این امر توانایی فرضی هوش هیجانی بالاتر در حل بهتر مسأئل ،کاستن از میزان تعارضات بین آنچه که انسان احساس می کند با آنچه که فکر می کند – یا همان تقابل قدیمی «عقل ودل » ومشاهده زندگی شد وموفقیت آمیز کسانی بده که از تحصیلات عالی برخوردار نیستند ولی به دلیل هوش هیجانی بالا به این خوشبختی دست یافته اند پژوهش های متعددی نشان داده که هوش هیجانی می تواند سبب افزایش میزان سلامتی ،رفاه،ثروت،موفقیت وعشق وشاد می گردد.
مؤلفه های هوش هیجانی:
هر چند هوش هیجانی IQارتباط دارد ولی از لحاظ مفهوم نظری وعملکرد کاملاًبا آن تفاوت دارد . مؤلفه های هوش هیجانی به قرار زیر است :
۱.درون فردی :شامل خود شکوفایی ،استقلال وخود آگاهی عاطفی
- بین فردی :همدلی ومسئولیت اجتماعی