عنوان صفحه
۲-۱- ویژگی های کیفی اطلاعات مالی…………………………………………………………………………………۵۳
۳-۱- مدل مفهومی پژوهش………………………………………………………………………………………………..۷۸
چکیده
کیفیت سود از جنبه های مختلف شامل (داشتن ارزش پیش بینی، ارزش بازخورد، بی طرفی، به موقع بودن و بیان صادقانه) توسط پژوهشگران مورد ارزیابی و توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین برخی ازسازوکارهای حاکمیت شرکتی و اعلام به موقع سوددر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این پژوهش ساختار مالکیت به سه طبقه مالکیت خانوادگی، مالکیت نهادی، مالکیت شرکتی طبقه بندی شده است. برای هر کدام از طبقات فرضیه تدوین و تأثیر آن بر به موقع بودن سود آزمون گردید. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار طی سال های ۱۳۸۶ الی ۱۳۹۱ و با حذف سیستماتیک و هدفمند ۱۰۱ شرکت انتخاب گردیده است. در این تحقیق جهت پردازش اولیه داده ها از نرم افزار اکسل و برای تجزیه تحلیل داده ها از نر م افزارهای ۸Eviews استفاده شده است. در این تحقیق از روش رگرسیون خطی مرکب به روش ترکیبی یاData panel جهت ارزیابی رابطه بین متغیرها استفاده می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مالکیت خانوادگی و مالکیت نهادی با به موقع بودن سود رابطه مثبت معنا داری وجود دارد و بین مالکیت شرکتی با به موقع بودن سود رابطه مثبت و عدم معناداری وجود دارد.
واژه های کلیدی
حاکمیت شرکتی، مالکیت خانوادگی، مالکیت نهادی، مالکیت شرکتی، به موقع بودن سود
فصل اول کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
مقوله سود در مباحث حسابداری و مالی با توجه به بحث کیفی آن و همچنین به عنوان ابزاری برای تصمیم گیری از جایگاه ویژه ای برخوردار است همچنین با مروری بر تاریخچه و ادبیات کهن دانش حسابداری در می یابیم که کمتر مفهوم یا پدیده ای، همانند سود مورد بحث و منازعه فراگیر بین و تئوریسین ها متفکران حسابداری و طبقات مختلف حرفه حسابداری و مالی قرار گرفته است. بر اساس فرضیات و همچنین تحقیقات انجام شده مشاهده می شود که سود حسابداری بار و محتوای اطلاعاتی دارد. محاسبه سود حسابداری به عنوان معیاری برای ارزیابی شرکت ها ویا اطلاعاتی که در محاسبه آن لحاظ می شود، توسط حسابداران حرفه ای ومفسران مالی همواره مورد تأکید قرار داشته است همچنین با توجه به این که صورت های مالی اطلاعات مربوط و با ارزشی را برای گروه های برون سازمانی فراهم می کند، اتکای شدیدتری بر اعداد حسابداری به ویژه سود و به موقع بودن آن دارد. پس از رسوایی های انرون و ورلدکام در سال ۲۰۰۲، تاکنون تحقیقات زیادی در زمینه حاکمیت شرکتی و کیفیت سود انجام شده است روهایدا[۱] (۲۰۱۱) .بسیاری از محقیقن، ورشکستگی این شرکت های بزرگ ناشی از ضعیف بودن حاکمیت شرکتی در آنها می دانند. با وقوع این رویدادها شفافیت صورت های مالی مورد تردید قرار گرفت. دیفویند و همکاران[۲] (۲۰۰۰) بیان کردند که این رسوایی ها منجر به نقش حاکمیت شرکت شد. حاکمیت شرکتی در برگیرنده مجموعه روابط بین سهامداران، مدیران، و سایر افراد ذینفع است که متضمن نظام کنترلی به منظور رعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای صحیح مصوبات مجمع و جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی است. دی آنجلو[۳] (۱۹۸۱) و روداک و همکاران[۴] (۲۰۰۶) اعتقاد دارند که سیستم های مکانیزم حاکمیت شرکتی مناسب منجر به تقویت و مهارت مدیران و کمیته حسابرسی شده و نظارت مؤثر بر فعالیت های مدیران نموده و در نهایت منجر به بهبود کیفیت صورت های مالی افشاء شده می شود. مهمترین ویژگی های شرکت ها تفکیک مالکیت از مدیریت آنهاست. در طی سی سال گذشته موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروه ها و چگونگی مواجه شرکت ها با این گونه تضاد ها از سوی اقتصاد دانان مطرح شده است. این موارد به طور کلی تحت عنوان تئوری نمایندگی در حسابداری مدیریت بیان می شود. تئوری نمایندگی به این موضوع اشاره دارد که بخشی از عملیات شرکت ها به روابط نمایندگی بین سها مداران و مدیران مربوط می شود. در واقع جدایی مالکیت سهام و کنترل مدیریت بر عملیات شرکت می تواند به تضاد منافع منجر شود و هزینه های نمایندگی ناشی از این تضاد منافع بین مدیران و سهامداران بوجود آید. بدون این مسئله نمایندگی، کیفیت گزارشگری هیچ مسئله خاصی نخوا هد داشت چون مدیران هیچ گونه انگیزه ای برای تحریف گزارشات مالی یا مخفی نگه داشتن اطلاعات ندارند. حاکمیت شرکتی یکی از سازوکارهای کاهش مسئله نمایندگی است. مکانیزم های حاکمیت شرکتی می تواند فرصت های مدیریت سود را کاهش و در نتیجه کیفیت سود را افزایش دهد. در تئوری نمایندگی هدف مالکان حداکثر سازی ثروت است. بنابراین به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت و عملکرد او را ارزیابی می کنند. سود نیز یکی از اقلام مندرج در صورت های مالی است که به موقع بودن آن در تصمیم گیری استفاده کنندگان صورت های مالی تأثیر بسزایی دارد. و توجه بسیاری را به خود معطوف ساخته است. یکی از گروه های اصلی استفاده کنندگان از صورت های مالی سهامداران هستند. از این رو عموماً این تصور می شود که ساختار مالکیت شرکت ها به تغییر رفتار شرکت ها منجر می شود. این امر از فعالیت های نظارتی که سرمایه گذاران مختلف در این ساختار انجام می دهند، نشأت می گیرد جنکینز[۵] (۲۰۰۶).
۱-۲- بیان مسئله
سود حسابداری یکی از اقلام مهم صورت مالی است اطلاعات سود برای اینکه به تصمیم استفاده کنندگان مربوط باشد، باید در زمانی مؤثر واقع شود و در دسترس استفاده کنندگان قرار گیرد. به موقع بودن سود به عنوان یکی از ویژگی های کیفیت سود به شمار می رود. و به بهبود فرایند تصمیم گیری استفاده گنندگان از گزارش های حسابداری منجر می گردد. سازوکار حاکمیت شرکتی بر کیفیت اطلاعات افشاء شده توسط شرکت ها، از جمله به موقع بودن سود اثر می گذارد. افشای اطلاعات مالی شفاف، مشکلات و مسائل نمایندگی را از طریق کاهش تقارن اطلاعاتی بین مدیریت وسهام داران به حداقل می رساند. در مقابل، افشای ضعیف اطلاعات مالی اغلب باعث گمراهی سهامداران و در نتیجه تأثیر نامطلوبی بر ثروت آنان می گردد. در تئوری نمایندگی هدف مالکان حداکثرسازی ثروت است، بنابراین، به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت و عملکرد او را ارزیابی می کنند. سود خالص نیز یکی از اقلام مندرج در صورت های مالی است که در تصمیم گیری استفاده کنندگان صورت های مالی تأثیر بسزایی دارد و توجه زیادی را معطوف خود ساخته است. یکی ازگروه های اصلی استفاده کنندگان از صورت های مالی سهامداران هستند. از این رو عموماً این گونه تصور می شود که ساختار مالکیت شرکت ها ممکن است به تغییر رفتار شرکت ها منجر شود. این امر از فعالیت های نظارتی که سرمایه گذاران مختلف در این ساختار انجام می دهند، نشأت می گیرد. از حیث تئوری، نهادها ممکن است انگیزه هایی برای نظارت فعال، بر مدیریت داشته باشند در این صورت سؤال مطرح این است که: آیا متفاوت بودن ساختارمالکیت شرکت ها بر به برافشای به موقع اطلاعات مالی ازجمله سود تأثیر دارد. و نتیجه تحقیقات قبلی، حاکی از آن است که سازوکارهای حاکمیت شرکتی، نظیر ویژگی های هیأت مدیره، ساختارهای مالکیت و کیفیت حسابرسی، رویه های افشای اطلاعات مالی را تحت تأثیر قرار می دهد، کارامانو و وافیس[۶] (۲۰۰۵). بنابراین می توان گفت حاکمیت شرکتی عاملی است که می تواند باعث بهبود کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط مدیریت می گردد. اگرافشای به موقع سود توسط مدیریت به عنوان ابزاری برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سرمایه گذاران بالقوه تلقی گردد، افشای سود به موقع از اهمیت در خور توجهی برخوردار است. و یک فاکتور حیاتی به شمار می رود. بنابراین، ما در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین برخی ازسازوکارهای حاکمیت شرکتی و اعلام به موقع سود می پردازیم.
۱-۳- اهمیت وضرورت انجام تحقیق
امروزه به دلیل گسترش فعالیت های اقتصادی، توسعه بازارهای مالی و رونق سرمایه گذاری در بازار های سرمایه به خصوص بورس اوراق بهادار توسط اشخاص حقیقی و حقوقی، مهمترین ابزار جهت اتخاذ تصمیمات مالی، دسترسی به اطلاعات درست وبه موقع وتحلیل دقیق و واقع بینانه آن می باشد. که درنتیجه باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می شود. ورشکستگی اخیر شرکت ها بزرگ باعث شده است که جامعه به اهمیت شفافیت و پاسخگویی شرکت ها پی ببرد. از سوی دیگر مراجع قانون گذار حاکمیت شرکتی را به عنوان ابزاری سودمند برای بهبود کیفیت اطلاعات مالی افشاء شده توسط شرکت ها تلقی می کنند با این فرض به موقع بودن سود حاوی اطلاعاتی درباره زمانبندی، شکل وصحت آنها باشد مطالعه رابطه بین افشای به موقع سود و سازوکارهای حاکمیت شرکتی دارای اهمیت است، با عنایت به تلاش هایی که در کشور ما به منظور شناساندن ماهیت نظام حاکمیت شرکتی و اهمیت آن از بعد از نظارت بر شرکت صورت گرفته است، شناخت اثر بخشی سازوکارهای حاکمیت شرکت در ایران و نقش آنها در افزایش به موقع افشاء کردن سود ارائه شده توسط مدیریت از اهداف خاص تحقیق حاضر به شمار می رود. نتایج این تحقیق مورد علاقه قانون گذاران بازار سرمایه خواهد بود زیرا این نتایج با سازوکارهای حاکمیت شرکتی که کیفیت افشای اطلاعات مالی و در نتیجه دقت در به موقع بودن سود را متأثر می سازد، سر و کار دارد. علاوه بر این، نتایج مورد علاقه سرمایه گذاران و تحلیل گیران مالی خواهد بود؛ از این نظر که این نتایج مبنایی را به منظور ارزیابی کمیت و کیفیت اطلاعات مندرج در افشای به موقع سود فراهم خواهد کرد. از سوی دیگر، نتایج این تحقیق شناخت ما را از رابطه بین افشای مالی و ساختار مالکیت به عنوان یکی از سازوکارهای حاکمیت شرکتی افزایش دهد و نیز شواهد بیشتری را در رابطه با نقش سازوکارهای حاکمیت شرکتی در کاهش تضاد منافع بین مدیریت و سهامداران فراهم خواهد نمود. فرصت های مربوط به تجارت و معاملات داخلی مختل می کند و کاهش هزینه های کل را دنبال دارد، ارائه به موقع در نهایت می تواند بازه ی زمانی عظیم مربوط به درآمددهی کاهش دهد. در عوض اعتبار مدیر یت و کاهش هزینه های مربوط به سهام را در پی دارد.
۱-۴- اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و مالکیت شرکتی و به موقع بودن سود در بورس اوراق بهادار تهران است. بدیهی است انجام چنین مطالعاتی، مشروط به بهبود فرایند تصمیم گیری استفاده گنندگان از گزارش های حسابداری منجر می گردد. سازوکار حاکمیت شرکتی بر کیفیت اطلاعات افشاء شده توسط شرکت ها، از جمله به موقع بودن سود اثر می گذارد. افشای اطلاعات مالی شفاف، مشکلات و مسائل نمایندگی را از طریق کاهش تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سهام داران به حداقل می رساند. و باعث بهبود کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط مدیریت می گردد. این تحقیق در صدد یافتن پاسخی برای این سؤال است که آیا حاکمیت شرکت با نوع مالکیت شرکت ارتباط دارد؟ آیا به موقع بودن سود به نوع مالکیت شرکت بستگی دارد؟ از آن جایی که در این مطالعه، شواهدی در خصوص مالکیت شرکتی و همچنین به موقع بودن سود ارائه خواهد شد، اهداف تحقیق را می توان به صورت زیر بیان کرد:
بررسی رابطه بین مالکیت خانوادگی و به موقع بودن سود
بررسی رابطه بین مالکیت نهادی و به موقع بودن سود
بررسی رابطه بین مالکیت شرکتی و به موقع بودن سود
۱- ۵- فرضیه های تحقیق ومبانی نظری آنها
وقتی عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه با سهام یک شرکت افزایش می یابد، ارزش ذاتی آن با قیمت در بازار سرمایه متفاوت خواهد بود. بنابراین، وجود عدم تقارن اطلاعاتی دربازارسرمایه، سرمایه افراد عادی را در این بازار، به مخاطره می اندازد. همچنین اگر اطلاعات مربوط به سود به موقع باشند، منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و در نتیجه واقعی شدن بازده مورد انتظار سرمایه گذاران می گردد. شرکت هایی که سود به موقع تری دارند، بدلیل کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران قیمت سهام آنها سقوط کمتری خواهد داشت. مک کوناگی و همکاران[۷] (۲۰۰۱) با بهره گرفتن از تئوری نمایندگی نشان دادند که در شرکت های خانوادگی، ارزش بازار سرمایه نسبت به ارزش دفتری، بیشتر از شرکت های غیر خانوادگی است. افزون بر آن نسبت های عملیاتی در شرکت های خانوادگی نسبت به شرکت های غیرخانوادگی، مساعدتر است. همچنین شرکت های خانوادگی، نسبت به شرکت های غیرخانوادگی دارای کارایی بالاتر، ریسک کمتر و ارزش بیشتری هستند. اندرسون و همکاران[۸] (۲۰۰۳) نیز به این نتیجه رسیدند که مالکیت خانوادگی باعث کاهش هزینه های نمایندگی برای هزینه های بدهی می شود.
فرضیه اول : بین مالکیت خانوادگی و به موقع بودن سود ارتباط معنا داری وجود دارد.
نتایج تحقیق نویسی و نایکر (۲۰۰۶) نشان می دهند که حضور سرمایه گذاران نهادی تأثیر مثبت بر کل ارزش شرکت خواهد داشت. تاسیا و گو در تحقیقی، ارتباط بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکت را مورد بررسی قرار دادند. مالکیت نهادی برابر درصد سهام نگهداری شده توسط شرکت های دولتی از کل سهام سرمایه می باشد. آنها نشان دادند که سرمایه گذاران نهادی ممکن است به سرمایه گذاران کمک کنند تا مسائل نمایندگی حاصله از تفکیک مدیریت و مالکیت را کاهش دهند. هارتزل و همکاران[۹] (۲۰۰۵) در تحقیق خود شواهدی یافتند که بر اساس آن شرکت های نظارت شونده به وسیله مالکان نهادی از توانایی محدود کردن رفتار مدیران برخوردار هستند به علاوه مالکان نهادی فرصت، منابع و توانایی نظارت، نظم دادن و تأثیر بر مدیران را در اختیار دارند. نظارت بر شرکت ها از طریق مالکان نهادی می تواند مدیران را برای توجه بیشتر بر عملکرد شرکت و توجه کمتر به رفتار فرصت طلبانه یا خدمت به خود وادار کند. نوروش و همکاران (۱۳۸۴) با بهره گرفتن از دو نمونه متشکل از شرکت های با درجه پایین مالکیت نهادی و درجه بالای از مالکیت نهادی، به بررسی نقش مالکان نهادی سهام در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج آنان نشان داد که شرکت های دارای مالکیت نهادی بیشتر، اطلاعات افزونتری در رابطه با سودهای آتی گزارش می کنند. تسای و گو ارتباط بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکت در صنعت کازینو برای سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ را مورد پژوهش قرار دادند. مالکیت نهادی برابر درصد سهام نگهداری شده توسط شرکت های دولتی از کل سهام سرمایه می باشد و این شرکت ها شامل شرکت های بیمه، مؤسسات مالی، بانک ها، شرکت های دولتی و دیگر اجزای دولت می باشند. آنها نشان دادند که سرمایه گذاری نهادی در کازینوها ممکن است به سرمایه گذاران این صنعت کمک کند تا مسائل نمایندگی حاصله از تفکیک مدیریت و مالکیت را کاهش دهند.
فرضیه دوم : بین مالکیت نهادی و به موقع بودن سود ارتباط معنا داری وجود دارد.
رحمان سرشت و مظلومی (۱۳۸۴)، ” رابطه عملکرد مدیریتی سرمایه گذاران شرکتی با سهم مالکیت این مؤسسات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ” را مورد مطالعه قرار دادند. که گروه های مختلف مالک (حقیقی و حقوقی) به یک میزان از قدرت و هم سویی در اثر گذاری بر نقش سرمایه گذاران شرکتی در کاهش تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش، شرکت های سرمایه گذاری و سایر مؤسسات تجاری به عنوان سرمایه گذاران شرکتی تعریف شدند. یافته های این تحقیق نشان داد که شرکت های با درصد بالای سهامداران شرکتی، نسبت به شرکت های با درصد پایین سرمایه گذاران شرکتی، اطلاعات بیشتری در رابطه با سودهای آتی را گزارش کرده اند و در نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری در شرکت های با مالکیت شرکتی کمتر مشاهده شده است. وانگ (۲۰۱۰) در تحقیقی به بررسی رابطه بین به موقع بودن سود و افزایش سرمایه از طریق صدور سهام جدید پرداخت. تحقیق او بر مبنای این تئوری بود که هنگام عرضه سهام قیمت سهام افت خواهد کرد و یکی از دلایل این کاهش قیمت عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران بیان شد. او به این نتیجه رسید که در شرکت هایی که سود به موقع تری دارند به دلیل اینکه عدم تقارن اطلاعاتی کمتر است، قیمت سهام آن ها افت کمتری خواهد داشت.
فرضیه سوم : بین مالکیت شرکتی و به موقع بودن سود ارتباط معنا داری وجود دارد.
۱-۶- قلمرو تحقیق
هر تحقیق باید دارای قلمرو و دامنه مشخصی باشد، تا محقق بتواند در تمام مراحل تحقیق بر موضوع تحقیق تسلط کافی داشته باشد و بتواند نتایج حاصل از نمونه را به جامعه تعمیم دهد.
۱-۶-۱- قلمروزمانی
قلمرو زمانی این تحقیق از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۳۹۱ به مدت ۶ سال می باشد.
۱-۶-۲- قلمرومکانی
قلمرو مکانی این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
۱-۶-۳- قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی این تحقیق بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و مالکیت شرکتی و به موقع بودن سود می باشد.
۱-۷- تعریف اصطلاحات و واژه ها
۱-۷-۱- مالکیت خانوادگی
یکی از ارکان مهم حاکمیت شرکتی، هیأت مدیره شرکت است. هیأت مدیره، با بهره گرفتن از قدرت قانونی خود از طریق استخدام، اخراج و جبران گروه های مدیریت سازمان، مقدمات کنترل مدیریت را فراهم میسازد. هدف استقرار هیأت مدیره حفاظت از منافع سهامداران است. بنابراین، هیأت مزبور مسئول تدوین و تصویب اهداف و برنامه های شرکت و نیز مسئول ارزیابی خط مشیهای اتخاذ شده از سوی مدیریت در راستای رسیدن به این اهداف است. شرکتهای خانوادگی را از جنبه های گوناگونی میتوان تعریف کرد: ۱) عضویت اعضای خانواده هیئت مدیره ۲) درصد مالکیت سهم توسط اعضای خانواده ۳) کنترل یا نفوذ قابل ملاحظه خانواده در شرکت (نمازی و محمدی، ۱۳۸۹). همچنین در تعریف کومار (۲۰۰۳)، مالکیت خانوادگی بیانگر درصد سهام نگهداری شده توسط اعضای خانوادهی هیئت مدیره است.
۱-۷-۲- مالکیت نهادی
سرمایه گذاران نهادی شامل سهام در دست سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانکها، شرکتهای بیمه، صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای سرمایه گذاری و سایر مؤسسههایی هستند که به خرید و فروش حجم بالایی از اوراق بهادار می پردازند و با بهره گرفتن از میزان بالای حق رأی در مجامع شرکت ها به صورت مستقیم بر تصمیمات مدیریتی شرکت های سرمایه پذیر مؤثر هستند. به عبارت دیگر، بوشی[۱۰]در سال ۱۹۹۸، مالکیت نهادی را اینطور تعریف می کند که در بین سرمایه گذاران، سرمایه گذارانی وجود دارند که به عنوان یک نهاد مالی یا اعتباری به سرمایه گذاری میپردازند. این نهاد یا شرکتها عبارتند از: شرکتهای سرمایه گذاری، بانک ها و شرکت های بیمه و غیره. درصد سهام متعلق به این موسسات در هر شرکت به عنوان درصد مالکیت مالکان نهادی در نظر گرفته می شود (بوشی، ۱۹۹۸).
۱-۷-۳- مالکیت شرکتی
در کشور ما نیز در سالیان اخیر با گسترش روند واگذاری سهام شرکتها در اختیار دولت روبرو بودهایم. در فرایند این انتقال مالکیت، شاهد حضور مؤسسههایی هستیم که با عنوان سرمایه گذاران شرکتی شناخته شده و در قالب مالکان و صاحبان سهام جدید سهم بیشتری از ارزش ویژه شرکت های در حال انتقال را به خود اختصاص می دهند. هدف این گروه از سازمانها که در نقش سرمایه گذار ظاهر میشوند قاعدتاً علاوه بر کسب سود، توان بخشی قوام مالی خود برای پاسخگویی به تعهدات آتی است که در قبال مالکان و سایر ذینفعان سازمانهای خود پذیرفتهاند. گروه دیگر را مؤسسههایی تشکیل می دهند که اصالتاً شرکتهای سرمایه گذاری هستند و از سرمایه گذاریها هدف بیشینه کردن سود را برای مؤسسه متبوع خود تعقیب می کنند. تعداد این گروه از سازمانها نیز رو به تزاید بوده است.
بنابراین، مالکیت شرکتی برابر درصد سهام نگهداری شده توسط اجزای شرکتهای سهامی از کل سهام سرمایه میباشد و شامل انواع شرکتهای سهامی میباشد (نمازی و محمدی، ۱۳۸۹).
طبق تعریف حسینی و آخوندی (۱۳۹۱)، وقتی مالکیت در گروه نهادی و مدیریت نباشد یعنی اشخاص حقوقی که مستقل از شرکت هستند مالکیت را دارا باشند این نوع مالکیت، مالکیت شرکتی نامیده می شود.
۱-۷-۴- به موقع بودن سود
اطلاعات سود برای اینکه به تصمیم استفاده کنندگان مربوط باشد، باید در زمانی مؤثر واقع شود و در دسترس استفاده کنندگان قرار گیرد. به عبارت دیگر اطلاعات باید به موقع باشد. اگر اطلاعات مربوط به سود به موقع باشند، به توانایی سود جاری در انتقال اطلاعات جاری مربوط می باشد. به موقع بودن سود اشاره به این دارد که سود قادر است اطلاعات را به شکل کارامدتر منتقل کند وانگ، (۲۰۱۰). از این رو، اقلام سودها حاوی اطلاعات مفید و کیفی بیشتر برای سرمایه گذاران برون سازمانی هستند و باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران خواهد شد بازده مورد انتظارسرمایه گذاران نیز واقعی خواهد بود. هر چه اطلاعات در فواصل زمانی کوتاه تری گزارش شوند به دلیل بالا بودن سطح اطلاعات در دسترس سرمایه گذاران، ریسک اطلاعاتی شرکت پایین خواهد بود. همین نکته باعث کاهش ریسک کلی سرمایه گذاری در شرکت و کاهش بازده مورد انتظار سرمایه گذاران خواهد شد. به موقع بودن سود به عنوان یک ویژگی کیفی مبتنی بر این ایده است که سود حسابداری در صدد اندازه گیری سود اقتصادی است که به عنوان تغییر در ارزش بازار سهام تعریف شود.
۱- ۸- ساختارپژوهش
در این فصل، پس از ارائه مقدمه ای کوتاه در رابطه با موضوع تحقیق به معرفی کلیات پژوهش در قالب بیان مسأله، اهمیت و ضرورت انجام پژوهش و بیان اهداف پرداخته شد و در ادامه به تشریح فرضیات تحقیق پرداختیم. در پایان فصل به تعریف واژگان کلیدی و متغییرهای اصلی تحقیق پرداخته شد. در فصل دوم به ارائه مبانی نظری، ادبیات موضوع و مطالعات داخلی و خارجی صورت گرفته در حوزه موضوع تحقیق پرداخته خواهد شد. در فصل سوم، روش انجام تحقیق تشریح شده و جامعه آماری، نمونه آماری و روش نمونه گیری استفاده شده ارائه خواهد شد. همچنین در این فصل فرضیه های تحقیق بیان شده و متغییرهای تحقیق و شیوه محاسبه آنها برآورد خواهد شد و روش گرد آوری اطلاعات و روش های آماری استفاده شده به طور مسبوط تشریح خواهد شد. در فصل چهارم مدل های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و فرضیه های تحقیق آزمون خواهد شد و سرانجام در فصل پنجم، نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها و تجزیه و تحلیل های انجام شده بیان گردیده و توصیه برای تحقیقات آتی داده خواهد شد.
فصل دوم
مبانی نظری و ادبیات تحقیق
-پدر و مادر تحت تکفل بیمه شده
-فرزندان پسر بیمه شدگان و مستمری بگیران تا سن ۲۲ سالگی یا تا پایان دوران تحصیل
-فرزندان دختر بیمه شدگان و مستمری بگیران تا قبل از ازدواج وهمچنین درصورت طلاق یا فوت همسر
-بیمه شدگان مشمول بیمه اجباری کارگران ساختمانی ( در صورت بروز حوادث ناشی از کار )
۲-۵۴ مروری بر روند تاسیس کارگزاری ها
بر اساس تبصره ۱ بند ۴ ماده۱۲ قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی نهادها،سازمانها،موسسات و صندوق های اصلی فعال در قلمروهای بیمه ای،حمایتی و امدادی مکلفند امور اجرایی و تصدی گری خود در زمینه تولید و ارائه خدمات و تعهدات قانونی مربوطه را به موجب قراردادهایی که ضوابط آن با پیشنهاد وزارت و تصویب شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی تعیین خواهد شد به موسسات کارگزاری محول نمایند.در این راستا و بر اساس مصوبه شماره ۱۲۰۶۸/۲۰۰ مورخ۱۰/۷/۸۴ شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی مقرر گردید با توجه به گسترش روز افزون وظایف سازمان اجتماعی درمیان جامعه فعال کشور و نقش مهم این سازمان در فراهم نمودن رفاه حال آینده بیمه شدگان آنان و اثرات سود بخش آشنایی بیمه شدگان و کار فرمایان با مفاهیم و تکالیف بیمه ای،کارگزاری های رسمی تأمین اجتماعی ایجاد و درچهار چوب معیارها و موازین جهت اجرای تمام یا قسمتی از وظایف واگذاری از سوی سازمان فعالیت نمایند.
کارگزاری های رسمی،تشکیلاتی است که برای پی گیری و حصول هدف ها و برنامه هایی که درآیین نامه تعریف شده است تشکیل می گردد،کارگزاری های رسمی به دو صورت تشکیل می شود:
۱-کارگزاری های حقوقی که با شرکت حداقل سه نفر،در چهار چوب ضوابط مشخص به ثبت رسانده می شود.
۲- کارگزاری های حقیقی که توسط اشخاص حقیقی واجد شرایط ایجاد می شود
۲-۵۵ اهداف اصلی کارگزاری های سازمان شامل موارد زیر است:
-روان سازی امور و فعالیت ها
-ارتقاءسطح رضایتمندی در مخاطبان
-صرفه و صلاح اقتصادی
-تعمیم و توسعه بیمه شدگان از طریق انجام فعالیت های بازاریابی.
۲-۵۶ اهداف فرعی کارگزاریهای سازمان شامل موارد زیر است:
-نهادینه و نظام مند نمودن سیاست برون سپاری و واگذاری فعالیت ها،جدا سازی سازمان از فعالیت های تصدی گری و پرداختن به امور مهم و دارای اولویت بالاتر
-مطرح ساختن مقوله های بیمه های اجتماعی در جایگاه ویژه آن به نحوی که قابل آموزش بوده و اشاعه آن در جامعه منجر به اشتغال و تولید شود
-جلوگیری از گسترش بدنه اجرایی سازمان
-تسهیل ارائه خدمات به بیمه شدگان
-ارتقاءنظام پاسخگویی سازمان در برابر مراجع نظارتی،مقامات محلی،حقوقی و غیره ایجاد ساز و کارهای قوی نظارتی در زمینه بیمه گری
-انتقال محل برخورد اولیه و نقطه تماس سازمان با مخاطبان(کارفرمایان و بیمه شدگان)ازواحدهای اجرایی به محل کار آنان به منظور جلوگیری از اتلاف وقت و رفت و آمدهای درون شهری
-ایجاد ساختار مناسب منظم و منسجم مشاوره در حوزه بیمه های اجتماعی به گونه ای که امکان بهره گیری از تسهیلات مشاوره ای جهت آحاد بیمه شدگان اصلی و تبعی فراهم گردد.
۲-۵۷ شرح وظایف کارگزاری های رسمی سازمان شامل موارد زیر است:
-دریافت لیست و دیسک حق بیمه
-چاپ،تعویض،و صدور دفترچه های درمانی
-صدوربرگ پرداخت حق بیمه انواع بیمه های قراردادی(حرف ومشاغل آزاد،اختیاری،رانندگان و۰۰۰۰)
-ابلاغ اخطاریه ،اجراعیه و۰۰۰
-بازاریابی بیمه های اختیاری،حرف ومشاغل آزاد ومعرفی به شعب جهت انعقاد قرارداد
۲-۵۷ دستاوردها:
دستاوردهای حاصل از فعالیت های کارگزاری های سازمان از دو منظر اجتماعی و اقتصادی قابل بررسی است:
از منظر اجتماعی:
افزایش رضایت مندی مخاطبان با سهولت دسترسی به خدمات سازمان ،تسریع درگردش عملیات و بهبود نحوه ارائه خدمات
ارتقاء اعتبار سازمانی و بهبود نظام پاسخگویی در برابرمخاطبان با افزایش سرعت در صدور کارنامه و اعلام سوابق بیمه شدگان،کاهش پیچیدگی های بروکراسی اداری
بهره گیری از توان و تجربه باز نشستگان سازمان،اشتغال زایی برای نیروی جوان و تحصیل کرده و افزایش انگیزه در کارکنان سازمان به دلیل وجود چشم انداز شغلی مناسب در هنگام بازنشستگی
از منظر اقتصادی:
تقویت منابع سازمان یا پاک برداری و کشف کارگاه های جدید،تقویت زمینه بازرسی و اجرائیات شعبه،کمک به اجرای ماده۶۶ قانون،توسعه و تعمیم تسهیلات مربوط به بیمه شدگان خاص،تسریع در بازرسی از دفاتر قانونی.
کاهش مصارف سازمان با قطع مقرری بیمه بیکاری در موارد غیر مجاز،اصلاح فرایند ابلاغ،ممانعت از ایجاد واحدهای جدید(جایگزین)با کاهش ازدحام شعب و فشار بر نیروی انسانی درشعب مادر و ممانعت ار استخدام نیروهای جدید.
بخش سوم
پیشینه تحقیق
۲-۵۸ بررسی سوابق موضوع:
می توان گفت در حوزه رفتار سازمانی، رضایت شغلی از جمله موضوعاتی است که بیش از هر پدیده دیگری در مورد آن پژوهش شده است. در بسیاری از سازمان ها رضایت شغلی کارکنان تأثیر تعیین کننده ای بر رضایت مندی مشتریان دارد. در سازمان های خدماتی رضایت شغلی کارکنان بیشترین اثر را بر رضایت مندی مشتریان می گذارد (Snipes & etal , 2004,2). مطالعات متعددی در سازمان های مشتریان و رضایت شغلی کارکنان وجود دارد. در مطالعه ای که در سال ۱۹۹۶ آهیرن انجام داده، رابطه بین این دو متغیر در محل تماس مشتری با کارکنان مورد بررسی قرار گرفته و عوامل کلیدی رضایت مندی هر دو گروه شناسایی و نه تنها ثابت شده است که رابطه مستقیمی بین این دو متغیر وجود دارد بلکه ارتباط مستقیمی نیز بین عوامل کلیدی رضایت مندی مشتریان و سطح مهارت، دانش، تجربه و ارزش های آنان وجود دارد. در این پژوهش، نخستین عاملی که بر رضایت مندی کلی مشتریان بیشترین اثر را داشته « سرعت حل مشکل » تشخیص داده شده و سایر عوامل نیز عبارت بوده اند از : توجه به شخص مشتری، در اولویت قرار دادن مسأله مشتری، رعایت ادب و متانت و درک مشکل مشتری ( Ahearn , 1996, 17) از بررسی عوامل فوق چنین برمی آید که نحوه « ارتباطات انسانی » کارکنان با مشتریان عامل موثر بر رضایت مندی مشتریان بوده است، زیرا عوامل اشاره شده همگی دررفتار کارکنان مستتر هستند. در پژوهش دیگری برای اثبات رابط بین رضایت کارکنان و رضایت مندی مشتریان از روش « محک زنی با بهترین ها » استفاده شده است. براساس یافته های این پژوهش ” بهترین سازمان ها ” اساساً رضایت کارکنان و رضایت مندی مشتریان را یکسان تلقی کرده و براساس این تلقی، نتیجه گرفته اند که رضایت مندی کارکنان بعلاوه رضایت مندی مشتریان برابر با سودآوری پایدار است (Bailey & Dandrade , 1995 , 2 )
رابطه علت و معلولی بین این دو متغیر نیز در پژوهش هایی مورد تصدیق قرار گرفته است. ما دریافته ایم که چنان رابطه علّی و معلولی بین این دو وجود دارد که داشتن مشتریانی وفادار بدون کارکنانی وفادار ناممکن به نظر می رسد. بهترین کارکنان ترجیح می دهند برای شرکت هایی کار کنند که بر آنها ارزش های والایی حاکم است و حاکمیت همین ارزش هاست که موجبات وفاداری مشتریان را فراهم می آورد. در این واقع وفادارسازی مشتریان آزمون دشوار رهبری سازمان است ( Reichheld , 1996 , 17 ) سازمان های کلاس جهانی پیوسته رضایت مندی مشتریان و رضایت شغلی کارکنان خود را با بهره گرفتن از روش « پیمایش » به طور منظم اندازه گیری می نمایند و نتایج پیمایش را مبنایی برای پرداخت های تشویقی به کارکنان خود قرار می دهند. مطالعات نشان داده است که از میان سازمان های کلاس جهانی، ۹۰ درصد آنها حداقل سالی یک بار رضایت مشتریان خود را بررسی می نمایند، ۷۰ درصد از آنها اهدف کمّی برای مشتریان خود در نظر می گیرند و ۶۴ درصد، پرداخت های تشویقی به کارکنان را برمبنای نتایج بررسی رضایت مندی مشتریان طرح ریزی می نمایند Hill ) , 2003 , 5634) در پاره ای از مطالعات نیز به تأثیر عملکرد کارکنان بر رضایت مندی مشتریان پرداخته شده است. این تحقیقات اغلب با هدف پی بردن به مکانیزم های تعاملی بین کارکنان و مشتریان صورت می گیرند. از جمله این پژوهش ها می توان به پژوهشی اشاره کرد که دولان و همکارانش با عنوان « مواجهه کارکنان فروش با مشتریان » انجام داده اند. در این پژوهش فرض شده که ارزیابی مشتریان از عملکرد کارکنان فروش در طول تماس این دو با یکدیگر، نه تنها تحت تأثیر رضایت مندی مشتری قرار می گیرد، بلکه به همان میزان از رضایت خود کارکنان نیز اثرمی پذیرد.اثر اول را اثر کنش گرا و دومی را اثرشریک نامیده اند، بعلاوه فرض شده که عکس این روابط نیز صادق است. نتایج مطالعات نه تنها صحت این فرض ها را مشخص کرده بلکه صحت عکس روابط را نیز تأیید نموده است ( Dolan & etal , 2002 , 266)
۲-۵۹ تحقیقات خارجی
-در تحقیقی که در سال ۲۰۰۸ توسط پولاک از دانشکده ی مدیریت بازرگانی دانشگاه ویسکانسین در ایالات متحده انجام شده ریشه ی روابط میان کیفیت خدمات و رضایت مشتری مورد پژوهش قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از سه بخش خدماتی ( خدمات بانکی، خدمات مخابراتی –تلفن- و خدمات بهداشتی) توسط پرسش نامه به دست آمده است. این مقاله اشاره دارد که سطح بالاتری از کیفیت خدمات منجر به سطوح بالاتری از رضایت مشتری می گردد.
-همچنین در تحقیق دیگری که در سال ۲۰۰۶ توسط اولورانیو، ماکسل سو و گادوین اودو در ایالات متحده صورت گرفته، کیفیت خدمات ، رضایت مشتری ، و نیات رفتاری در مرکز ارائه خدمات مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. جامعه ی آماری این مطالعه بخش مسکن می باشد .در این مقاله نیز با بهره گرفتن از ابعاد ارزیابی کیفیت خدمات (ملموس بودن، همدلی، اطمینان، قابلیت پاسخگویی و قابلیت اعتماد) به ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده پرداخته و کیفیت خدمات را مبنایی برای رضایت به حساب می آورد.
-تحقیقی که توسط اندیش مندی به نام «زیتهامل» با موضوع تحت عنوان «سنجش کیفیت خدمات ارائه شده از طرف سازمان های دولتی از دیدگاه مشتری» در سال ۱۹۹۹ در کشور کانادا صورت گرفته است.
بر اساس نتایج این تحقیق ابعاد کیفیت خدمات از دیدگاه مشتری در ۱۰ مورد شناسایی شده است که عبارتند از ۱- ملموس و محسوس بودن، ۲- قابل اعتماد بودن،۳- مسئولیت پذیری، ۴- صلاحیت و شایستگی، ۵- تواضع و فروتنی، ۶- اعتبار، ۷- ایمنی، ۸- در دسترس بودن، ۹- مرتبط بودن،۱۰- درک کردن (۳،۲۰۰۲،office of comptroller ).
-مطالعه دیگر، تحقیقی است که توسط سه نفر از محققان به نام های « اکیم والتر»، « تایلو میولر» و « گابریله هلفرت » با موضوع تحت عنوان « بررسی تأثیر رضایت مندی، اعتماد، و ارزش روابط بر تعهد و وفاداری ارباب رجوع» درکشور آمریکا انجام شده است. براساس یافته ها و نتایج این تحقیق، رضایت مندی ارباب رجوع باعث ایجاد اعتماد در ارباب رجوع شده، و در نهایت تعهد و وفاداری آنان را افزایش می دهد.
-مطالعه دیگر، تحقیقی است که توسط دو نفر از پژوهش گران بنام های « برن مارسون » و « فای اشمیت » با موضوع تحت عنوان « بررسی عوامل مؤثر بر رضایت مندی مشتری در سازمان های دولتی » در سال ۲۰۰۰ میلادی در کشور کانادا انجام شده است.
بر اساس نتایج این تحقیق، ۵ مورد از عوامل مؤثر در رضایت مندی مشتری در سازمان های دولتی شناسایی گردیده که عبارتند از :
۱- به موقع ارائه شدن خدمات، ۲- تواضع و فروتنی کارکنان، ۳- دانش و شایستگی کارکنان،
۴- رفتار درست و مناسب کارکنان، ۵- نتیجه مراجعه.
در یک بررسی دیگر که توسط یک گروه تحقیقاتی با موضوع تحت عنوان « طراحی سیستم رضایت مندی ارباب رجوع در سازمان های دولتی » در سال ۲۰۰۲ در آمریکا صورت گرفته است، حدود ۶۰ شاخص اندازه گیری رضایت مندی ارباب رجوع ابداع شده است که برخی از مهم ترین آن ها عبارتند از:
رعایت اصول اخلاقی و امانت داری توسط کارکنان، وجدان کاری کارکنان، کیفیت سرویس دهی، میزان خلاقیت و ابتکار در به کارگیری دانش توسط کارکنان، میزان تخصص و آگاهی از قوانین و بخش نامه ها توسط کارکنان، سطح بالای ارتباطات شخصی کارکنان، تواضع و احترام توسط کارکنان و… (۲،۲۰۰۲،Anderson boyer group ).
هم چنین در مطالعه ای دیگر که توسط « وارنر » و « کریستنسون » با موضوع تحت عنوان « بررسی رابطه تعداد دفعات استفاده از خدمات دولتی و رضایت مندی ارباب رجوع » صورت گرفته است مشخص گردید، سطح رضایت مندی شهروندانی که بیش از حد مکرر از خدمات دولتی استفاده می کنند بیشتر از شهروندانی است که فقط اتفاقی و مقطعی از آن استفاده می کنند (۲، ۱۹۹۰،lavis & Blackburn ).
در چند پژوهشی که در بالا به آنها اشاره شد همبستگی بین این دو مفهوم مورد تأیید قرار گرفته است، اما نباید از نظر دور داشت که این پژوهش ها و بسیاری از پژوهش های دیگر عمدتاً در کشورهای غربی انجام شده اند بنابراین قبل از تعمیم انگاشته ها و یافته های این مطالعات به کشورهای دیگر که شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی متفاوتی دارند باید شواهد و قراین لازم از طریق تکرار و توسعه این نوع مطالعات جمع آوری گردد. پژوهش حاضر به منظور تحقق چنین هدفی صورت پذیرفته است
در ادامه به چند تحقیق که در داخل کشور ودر ارتباط با موضوع انجام شده است اشاره می شود:
۲-۶۰ «نظریه نوین مدیریت کیفیت جامع در بخش دولتی»
اصل ارجاع به معاهدات فیمابین یا تصرفات گذشته، بویژه در مورد تعیین سرحدات و مرزها مصداق پیدا میکند. بطور مثال در مورد اینکه مرز میان دو یا چند کشور در یک دریاچه فیمابین آنها در کجا قرار دارد، در مرحله نخست معاهدات و موافقتنامههای فیمابین و در صورت عدم وجود یا سکوت این قبیل معاهدات و موافقت نامهها، تصرفات مستمر و بلامعارض گذشته آنها ملاک قرار خواهد گرفت. در صورت عدم وجود یک معاهده فیمابین، چنانچه دریاچه یا دریا بین هر کشور باشد فرض بر تساوی است. شیلات و منابع زیردریایی و تمامی منابع بستر و زیربستر و حق استفاده و بهرهبرداری از آنها و نیز نفت و غیره در دریاچهها به دولتهای ساحلی تعلق دارد.اینگونه دریاچهها و دریاها چون مشمول کنوانسیون دریاهای آزاد نبوده و در زمره آبهای داخلی محسوب میشوند لذا دولتهای ساحلی آنها دارای صلاحیتهای قانونی، اداری، قضایی و اجبار کننده (پلیسی) می باشند(همان).
به هرحال در مورد صلاحیت قضایی و کیفری سیستم حقوقی کامنلا و معمولا در مورد کشتیهای خصوصی، وقتی موضوع را در صلاحیت دولت ساحلی میدانند که جرم واقع نظم عمومی و آرامش ساحل را بر هم میزند. در حالیکه سیستم حقوقی در مواردیکه موضوع، منافع دولت محلی را تحت تاثیر قرار دهد، موضوع به خدمات پلیسی ارتباط داشته باشد یا جرمی توسط خدمه کشتی علیه بیگانگان (تبعه دول غیر) حتی در عرشه کشتی صورت گیرد، موضوع را در صلاحیت دولت ساحلی قلمداد میکنند. بدیهی است اینگونه موارد فقط وقتی مصداق مییابد که فرض کنیم کشتیهای متعلق به دولی غیر از دولی که در ساحل دریا یا دریاچه بسته مزبور قرار دارند، بنا به عرف یا قرارداد خاصی حق سیر در آبهای دریا یا دریاچه مزبور را داشته باشند والا موضوع منتفی است(ممتاز، همان،ص ۱۲۵).
بهره سوم. اصل جانشینی دولتها
مساله دیگر، موضوع جانشینی دولتها در قبال معاهدات است؛ مساله ای که از شدیدترین موضوعات اختلافی بین علمای حقوق بینالملل بوده و در خصوص جانشینی دولتها در قبال معاهدات پاسخ صددرصد قطعی وجود ندارد. آیا طبق حقوق بینالملل دولتهای جانشین متعهد به تعهدات دولت سابق هستند؟ قاعده کلی آن است که وقتی دولتی جدید ظهور مییابد؛ براساس اصل “جانشینی دولتها” متعهد به مفاد دولت سلف خود نیست؛ زیرا براساس یک اصل موسوم به “ولادت مطهر” یا “دکترین لوح پاک” یا “قاعده عدم انتقال"؛ دولت جدید را که طرف معاهده نبوده نمیتوان طرف اصلی دانست. از سوی دیگر، دولتهای طرف آن معاهده نیز ناچار نیستند که دولتی ثالث را به عنوان طرف اصلی یا دولت جانشین بپذیرند. این مساله هم در مورد دولتهای جدید الاستقلال و هم در مورد دولتهایی که براثر تجزیه یک اتحاد یا ایجاد اتحاد پدیدار میشوند؛ مصداق پیدا میکند. بنابراین، طبق موازین بینالمللی مگر در صورت رضایت صریح یا تلویحی، دولتهای جدید به تعهدات مندرج در معاهدات سلف خویش متعهد نیستند. در این راستا، بین دولتهایی مانند نامیبیا یا آلمان و یمن که از اتحاد دو آلمان و دو یمن ایجاد میشوند یا کشورهای مستقل مشترکالمنافع عضو CIS مانند آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، روسیه و دیگر کشورهای منتزع شده از شوروی و نیز کشورهای کرواسی، اسلوونی، بوسنی و هرزگوین، صربستان و مونتهنگرو و مقدونیه که یوگسلاوی سابق پدیدار شدهاند نیز تفاوتی وجود ندارد(ممتاز، ص۱۲۷).
البته کنوانسیون ۱۹۷۸ وین هنگامی که راجع به جانشینی دولتها در رابطه با معاهدات تصویب شد، بین جانشینی دولتهای جدیدالاستقلالو رها شده از استعمار با جانشینی دولتهایی که در اثر اتحاد یا تجزیه دولتها ایجاد میشوند تفاوت نهاده بود؛ ولی عملکرد متعاقب دولتها این امر را تایید نکرد. بنابراین، چنین دولتهایی ملزم به ایفای تعهدات سلف خویش نیستند مگر اینکه تغییر در رویه موجود حاصل و در جهت کنوانسیون مزبور فقط دولتهای جدیدالاستقلال استثنا و بقیه متعهد به تعهدات دولتهای سابق خود شناخته شوند(آقایی، ۱۳۷۷،ص۲۷۳-۲۷۱).
با وجود این، در اصل دکترین لوح پاک، استثنائات متعددی وجود دارد و معاهدات راجع به حقوق ترانزیت، دریانوردی، تسهیلات بندری، تعیین مرز، سواحل رودخانه، راههای آبی، راهآهن، خطوط تلگراف و حقوق ارتفاقی در سرزمین دولتی دیگر قابل انتقال بوده و مستثنی بر اصل هستند. هر چند در این مورد نیز بین علمای حقوق بینالملل اختلاف نظر وجود دارد(همان).
بهره چهارم: وضعیت خزر با توجّه به کنوانسیون حقوق دریاها و تعیین رژیم حقوقی آن
نخستین موضوعی که در تحلیل وضعیت دریاچه خزر نقش دارد، فهمیدن این مطلب است که آیا «خزر» دریای بسته یا نیمه بسته به حساب می آید یا اینکه دریاچه است. نتیجه بحث آن است که اگر «خزر» دریای بسته یا نیمه بسته محسوب شود، در تحدید حدود، تابع مقررات کنوانسیون حقوق دریاها خواهد بود و اگر دریاچه باشد، کنوانسیون حقوق دریاها در مورد آن جاری نخواهد بود و روشی دیگر برای تعیین رژیم حقوقی آن باید اتخاذ شود. اینکه خزر مطابق تقسیمات زمین شناسی در چه گروهی از آبها قرار گیرد، تأثیری در بحث ما نخواهد داشت( ضیائی بیگدلی،۱۳۷۶، ص ۲۸۸ و باوند، ۷۴، ص ۶۵۹ )
و باید سعی در مقایسه وضعیت دریاچه خزر با مقررات کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها شود. زیرا تحلیل علمی آن ربطی به آنچه عملاً توسط دولتها جهت ایجاد نوعی توافق و اراده مشترک برای ساماندهی حقوق مربوط به دریاچه خزر اتخاد شده، نخواهد داشت. مطابق ماده ۱۲۲ کنوانسیون حقوق دریاها، اگر دریایی میان چند کشور محاط باشد، در صورتی مشمول ضوابط کنوانسیون حقوق دریاها خواهد شد که دارای یک آبراه طبیعی، حتّی یک رودخانه، به دریای آزاد یا اقیانوس باشد. یکی از موارد اختلاف در مورد دریاچه خزر همین آبراه است. هر چند که در واقع چنین آبراهی وجود دارد، ولی گروهی معتقدند اتصال دریاچه خزر از طریق کانالهای رودخانه ولگا به آبهای آزاد، مجرایی طبیعی به شمار نمی رود؛ بلکه ساخته دست روسهاست. بررسی اسناد تلخیص شده سومین اجلاس کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها، نشان می دهد که مواد ۱۲۲ و ۱۲۳ به عنوان کوششی در محدود نمودن کاربرد کنوانسیون به دریاهای معین نبوده، بلکه، به منظور شناسایی اشکال مشخص دریاها بوده است(دانش پژوه، ۷۴، ص ۲۵۵؛ باوند، پیشین، ص ۶۶۰ ).
بر اساس اصول کلی حقوق بین الملل، رویه کشورها و نوشته های حقوقدانان برجسته، دریاچه هایی که با بیش از یک کشور هم مرز هستند، باید توسط توافقنامه ای میان کشورهای ساحلی تقسیم شوند. پس برای تقسیم خزر نیز باید به توافقنامه های کشورهای ساحلی مراجعه کنیم. قبل از مطالعه و بررسی عهدنامه های مربوط به دریای خزر، لازم است به این نکته اشاره شود که رژیم حقوقی دریای خزر باید شامل این موارد باشد: مرزهای آبی، حقوق مربوط به کشتی رانی، محیط زیست، شیوه حضور کشتی های جنگی و دیگر فعالیتهای نظامی، نحوه تقسیم منابع سطح و بستر دریا و…. تدوین رژیم حقوقی جامع خواهد توانست اختلافات مربوط به حضور دول ساحلی و بیگانه در این دریا را حل نموده و مشکلات ناشی از استفاده سودجویانه از این دریا را رفع نماید( عیسی زاده، ۱۳۸۰،ص ۱۲۳؛ ملکی، ۷۵ ، صص ۵۹ و۶۰ ؛ خولاکف، ۱۳۸۵، صص ۱۵۶ – ۱۵۳).
با تمام مواردی که بدان اشاره شد هنوز یک سوال مهم باقی است و آن این است که بالاخره دریای خزر، دریا است یا دریاچه؟
در پاسخ باید گفت جواب این سوال به طور صریح داده نشده و عقاید و آرایی ضد و نقیض در این باره موجود است. کنوانسیونهای معتبر نظیر ۱۹۵۸ و ۱۹۸۲ که معتبرترین سند در این مقوله هستند به جز مواردی محدود حرف زیادی برای گفتن ندارند. در فصل نهم و در ماده ۱۲۲ کنوانسیون حقوق دریاهای ملل متحد فقط تعریفی از دریای بسته و نیمه بسته ارائه شده به این مضمون:
“خلیج، حوزه آبی یا دریای محصور میان دو یا چند کشور است که از طریق گذرگاهی باریک به دریا یا اقیانوس متصل بوده و کاملا یا عمدتا شامل دریای سرزمینی و منطقه انحصاری اقتصادی دو یا چند کشور ساحلی باشد."( نوازنی، ۱۳۸۹، ص ۱ ؛ ملک زاده، ۷۹، ص ۱؛ دبیری، ۱۳۷۷، ص ۱۵).
در ماده بعد فقط به این نکته اشاره میکند که دولتهای هم مرز (در دریای بسته و نیمه بسته) در اعمال حقوق خود و در اجرای وظایف خود تحت این کنوانسیون با یکدیگر همکاری کنند و برای این منظور باید مستقیما یا از طریق سازمانی منطقهیی در موارد زیر کوشا باشند:
الف- هماهنگی مدیریت، حفاظت، استخراج و بهرهبرداری منابع زنده دریایی؛
ب - هماهنگی در اجرای حقوق و تکالیف با در نظر گرفتن حمایت و حفاظت از محیط زیست دریایی؛
ج- هماهنگی سیاستهای پژوهشی علمی و درمورد لزوم و مقتضی برنامههای مشترک پژوهشهای علمی در ناحیه؛
د- در صورت لزوم دعوت از دولتهای علاقهمند یا سازمانهای بینالمللی برای همکاری در پیشبرد اصول این ماده( ناظمی، ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱، صص ۱۵۱ و ۱۵۲ ؛ نوریان، تابستان ۷۷، صص ۱۱۴ و ۱۱۵ ).
همان گونه که مشاهده میشود این تعریف شامل دریای خزر نمیشود. در سند سازمان ملل متحد دریای خزر آبگیر داخل قارهیی بسته شناخته شده است. ولی بطور کلی از این اسناد معتبر نیز نمیتوان نتیجهگیری کرد که آیا دریا است یا دریاچه. چیزی که در این راستا مهم است این است که کارشناسان هر یک از دولتهای ساحلی سعی در تعریف آن به تعبیر و عقیده خود دارند.
بوداغ بوداغ اف آذری بر اساس تحلیلهای خود سعی در اثبات خزر به عنوان یک دریاچه دارد. او میگوید:
“با پیدایش کشورهای جدید در اطراف آن، روسیه برای حفظ تسلط خود بر این حوزه سعی در اعطای وضعیت حقوقی دریا به خزر را دارد. با اطلاق عنوان دریا به دریاچه کشورهای ساحلی از حق استفاده از آبهای ورای ۲۲ کیلومتر ساحل خود (۱۲ مایلی دریای سرزمینی) محروم شده و کشتیهای روسیه یا قزاقستان میتوانند در منطقه مرکزی آن آزادانه حرکت کرده و از ثروتهای طبیعی آن بهرهمند شوند"( بوداغ اف، تابستان ۱۳۷۴، ص ۱۲۰).
وی هم چنین سعی در اثبات خزر به عنوان دریاچه میکند:
“در لغتنامهها… دریاچه یک واحد جغرافیایی است که در اثر جمع شدن آب در نقاطی معین از پستیهای زمین به وجود میآید و به دریا متصل نیست. با این تعبیر “آزوف با ۳۸ هزار کیلومتر مربع وسعت و ۱۴ متر عمق در ردیف بحار و خزر با ۴۲۴ هزار کیلومتر مربع دریاچه محسوب میشود."(همان)
با وجود این، بسیاری از آثار علمی خزر را بخاطر وسعت زیاد آن بطور مشروط دریا میخوانند و این تنها در مورد خزر نیست و آرال و بحرالمیت را نیز دریا میخوانند. دریاچه بودن خزر در بسیاری از اسناد حقوقی و بینالمللی رسما منعکس شده است(دبیری، ۱۳۷۴، ص ۱۴۲). در سال ۱۸۸۲ کمیسیون مرزی آبی مرز بین روسیه و ایران را در امتداد حسینقلی - آستارا تعیین نمود. جمهوری آذربایجان باید به منظور تعیین مرزهای آبی کشورهای ساحلی و اعطای وضعیت دریاچه به خزر تدابیری را اتخاذ کند.
اما قزاق ها نیز نه عقیده دارند که خزر دریاچه و نه دریا است بلکه نظر نویسندگان آنان نیز که از مواضع دولت آنها نشات گرفته حاکی از آن است که خزر آبگیر داخل قاره یی بسته ای است که به اقیانوسهای جهان اتصال طبیعی ندارد(تقوی اصل، صص۲۲۸- ۲۲۵).
دانشمندان در مورد آنکه خزر دریاچه است اتفاق نظر دارند و این یک تعریف متداول علمی است. ولی به لحاظی یک تفاوت جزیی وجود دارد، اینکه دریای خزر از طریق دو کانال راه خروج دارد. از این رو کارشناسان قزاقستانی راه میانه را در پیش گرفتهاند و آن را دریا دریاچه نامیدهاند.
قزاقستان از آنجا که هم میخواهد بر منابع غنی مجاور ساحل خود و هم کانالهای ولگا دن و ولگا بالتیک و بالنتیجه کشتیرانی در دریای آزاد بهره ببرد حالت بینابین برای دریای خزر قایل شده است.
یعنی هم آن را دریاچه و هم دریا میداند. دریاچه میداند تا با تحدید حدود به منابع غنی نفت خود چنگ اندازد و دریا میداند تا با آن ادعا از طریق کانالهای مذکور به دریاهای آزاد و به تعبیری یک ترانزیت ارزان کالاها بهره جوید.
تعبیر روسیه کاملا برعکس قزاقستان است. آنان معتقدند دریای خزر به طور حتم دریا نیست. در واقع این برداشت روسها دو جنبه دارد یکی آنکه کشورهای دیگر از مزیت کانالهای ذکر شده بیبهره باشند و دیگر اینکه رژیم حقوقی دریا نیز که شامل آبهای داخلی، دریای سرزمینی، منطقه نظارت و منطقه انحصاری اقتصادی میشود و در نتیجه حاکمیت آنان را در دریای خزر محدود میکند نیز با عقاید آنان تناقض دارد.
استدلال روسها در مورد دریاچه بودن خزر نیز جالب است. روسها میگویند دریای خزر به دلیل وسعت بسیار دریاچه نیز محسوب نمیشود. شاید این استدلال روسها به آن دلیل است که از تحدید حدود آن جلوگیری به عمل آید. روسها استدلال میکنند که تحدید حدود باعث میشود به اکوسیستم منطقه بشدت ضربه بزند. البته این استدلال صحیح است چرا که با وجود منابع غنی زیر بستر دریا، اقدام یکجانبه دول دیگر در صورتی که تحدید حدود در آن به عمل آید ممکن است بدون توجه به اکوسیستم منطقه صورت گیرد و به آن بشدت آسیب رساند. همان گونه که در دوره استیلای شوروی کمونیست و استخراج نفت از باکو این چنین شد. ولی بطور کل باید گفت نگرانی روسها این است که کشورهای دیگر مبادا از این خوان سود بیشتری ببرند. روسها خزر را دریاچه ای منحصر به فرد با رژیم حقوقی منحصر به فرد میدانند اما در مورد ترکمنستان باید گفت که ترکمانان به ابراز نظر خاصی در این مورد نپرداخته اند و دیدگاهی مستقل ندارند. علت این است که کارشناسان و مسوولان ترکمن در هر موضوعی با دیگر کشورها به توافق میرسند(طاهری شمیرانی، ۱۳۷۸، ص ۴۵۸؛ لو و رابین ۱۳۷۷ ، ص۲۶۵؛ میرفخرایی، ۱۳۸۳، صص ۱۸۸-۱۸۰).
ایران نیز خزر را به عنوان یک دریاچه نمیپذیرد زیرا از لحاظ عقیده به آسیبپذیر بودن اکوسیستم این منطقه کاملا با روسیه موافق است. ایران خزر را بیشتر به عنوان یک دریا قبول دارد و با تحدید حدود در آن کاملا مخالف است. منتهی اولا در دریا مناطق مجزا باید مشخص باشند و دیگر اینکه منطقه انحصاری اقتصادی ۲۰۰ مایلی وجود داشته باشد. در حالی که دریای خزر روی عرض جغرافیایی ۳۸ درجه تنها ۲۰۰ مایل است. بنابراین امکان استفاده از ۲۰۰ مایل منطقه انحصاری اقتصادی برای همه دولت ها وجود ندارد. با این حساب، ایران موضع خود را بر این قرار داده که با تکیه بر قراردادهای قبلی منطقه ماهیگیری از ده مایل به بیست مایل افزایشداده شود و چون در قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ سخنی از منطقه انحصاری به میان نیامده است این مورد نیز در رژیم حقوقی جدید گنجانده شود. اما چون امکان استفاده از ۲۰۰ مایل منطقه انحصاری اقتصادی برای هر کشور موجود نیست با توافق طرفین، هر کشور میتواند منطقه انحصاری اقتصادی خود را ۴۰ یا ۵۰ مایل تعیین کند و فراتر از آن را به عنوان مشترکات عامه یا مشاع تلقی کنند. این موضع ایران بیشتر برای حفظ شیلات آن است زیرا عمق دریای ایران بسیار زیاد است و لذا قبول مشترکات عامه فراتر از ده مایل (موضع روسیه) برای ایران نتایج خوبی ندارد( میرصادقی، ۷۴، ص ۱۶۳؛ مولایی،۱۳۸۲، ص ۲۴؛ ممتاز، ۸۲، ص ۸ ؛ باوند، پیشین، ص۳۰).
نتیجه گیری فصل دوم
از لحاظ حقوق بینالملل دریاها و دریاچههایی نظیر خزر در حکم آبهای آزاد به شمار نمیروند و از محدوده کنوانسیون ۱۹۸۲ خارج هستند. بنابراین، اولاً، دریانوردی آزاد در آن وجود ندارد، ثانیاً، رژیم حقوقی کشتیرانی و تعیین مرزها تابع معاهدات فیمابین یا اعمال تصرفی است که توسط هر یک از دول ساحلی گرفته شده و در صورت عدم وجود معاهده در هر صورت فرض بر تساوی است. ثالثا، منابع زیردریایی و حق ماهیگیری در انحصار دول ساحلی است. رابعا، دول ساحلی در مورد اینگونه دریاها حق حاکمیت انحصاری و صلاحیت قانونگذاری، اداری، قضایی و اجبار کننده دارند.
بنا بر این، طبق اصول حقوق بینالمللبرای تعیین رژیم حقوقی دریای خزر باید به رویه گذشته و تصرفات ایران و شوروی مراجعه کرد.
موضوع دیگر این است که آیا دولتهای تازه تاسیس ملزم به ایفای تعهدات سابق هستند یا نه؟ در این باره نظریات گوناگون وجود دارد. از سویی طبق »قاعده عدم انتقال » یا «دکترین لوح پاک » جانشین های شوروی به معاهدات شوروی پای بند نیستند. در حالی که از سوی دیگر به لحاظ این که معاهدات مربوط به امور کشتیرانی، مرز و غیره است طبق کنوانسیون وین در مورد جانشینی دولتها ملزم به ایفای تعهدات دولت سلف هستند. چیزی که مهم است اینکه آیا چنین دولتهایی میتوانند معاهدات مزبور را فسخ کنند یا خیر؟ طبق کنوانسیون وین ۱۹۷۸ مربوط به حقوق جانشینی دولتها در معاهدات چنین حقی برای دولتهای جانشین به رسمیت شناخته نشده است و باید تعهدات مرزی و سرزمینی را بپذیرند و به آنها پای بند باشند(ممتاز، همان).
وضعیت حقوقی دریای خزر با چهار مشکل عمده روبه رو است: الف. فقدان یک موافقتنامه همه جانبه (کلی) در مورد بهرهبرداری از منابع دریای خزر؛ ب. مشکلات ناشی از دریانوردی و کشتیرانی آزاد؛ ج. مشکلات مربوط به محیط زیست دریای خزر؛ و د. مسایل مربوط به ماهیگیری (شیلات) و حفاظت از منابع بیولوژی دریای خزر(باوند، همان).
در حال حاضر بر پایه موازین حقوق بین الملل معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰- منعقده بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی- حاکم بر وضعیت حقوقی دریای خزر هستند. این معاهدات هنوز به طور رسمی از درجه اعتبار ساقط نشده اند؛ زیرا هیچگونه سندی جدید در مورد ارائه مبنایی برای رژیم حقوقی این دریا تنظیم نشده است. تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و افزایش تعداد اعضای دولتهای ساحلی دریای خزر هیچ گونه تغییری در وضعیت حقوقی این دریا ایجاد نکرده است و تنها سبب بروز پارهای ادعاهای یکجانبه از سوی دول ساحلی شدهاست. “فدراسیون روسیه از دید جهانی و بینالمللی وارث تعهدات و الزامات اتحاد جماهیر شوروی میباشد". برا ساس مقررات و قواعد حقوق بینالملل تغییر در تعداد طرفین یک معاهده هیچگونه تاثیری بر وضعیت حقوقی آن ندارد؛ یعنی وضعیت حقوقی دریای خزر همانگونه که بر اساس معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ بوده، ادامه مییابد مگر اینکه معاهده ای جدید در خصوص تغییر این رژیم حقوقی منعقد شود که در این صورت معاهده جدید حاکم خواهد بود (البته در مورد آن قسمتهایی از معاهده سابق که نسخ شده باشد). بنابراین، وضعیت حقوقی دریای خزر همچنان تابع معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰- منعقده بین ایران و شوروی- میباشد. این موضوع را نه تنها حقوق بینالملل، بلکه بیانیه آلماتی (۲۱ دسامبر ۱۹۹۱) نیز تایید میکند(یکتا، ۱۳۹۰، ص ۶۵). در نتیجه هر گونه اقدام یکجانبه در مورد تعیین سهم، تقسیمات منطقهای، ترتیبات راجع به بهرهداری دور از ساحل و اجازه دادن به کشورهای غیر همجوار برای انجام فعالیتهای مشابه رژیم حقوقی دریای خزر را نقض میکند. به هر حال با توجه به آنچه که گفته شد چنین بر میآید که ادعای پارهای از دولتهای ساحلی و برخی از نویسندگان مبنی بر تعیین رژیم حقوقی دریای خز ر بر اساس کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریا فاقد وجاهت حقوقی و قانونی میباشد.
منابع
الف) کتب:
۱ـ آقایی، بهمن. مجموعه مقالات حقوق بین الملل دریاها و مسایل ایران، تهران: انتشارات گنج دانش، ۱۳۷۴.
۲- تقوی اصل، سید عطا، ژئوپلیتیک جدید ایران: از قزاقستان تا گرجستان،تهران، وزارت امور خارجه، مرکز چاپ و انتشارات، ۱۳۸۴.
- لو، آلن و رابین چرچیل. حقوق بینالملل دریاها، ترجمه بهمن آقایی، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۷ .
ب) نشریات
-
- احمدی پور، زهرا. «ضرورت تعیین رژیم حقوقی دریای خزر در پرتو ژئوپلیتیک جدید منطقه» فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، ش ۴۳، تهران ۱۳۷۶.
-
- اکوشیک، والنتین. فرزین نیا، زیبا. «اختلافات سیاسی معاصر در مورد وضعیت حقوقی دریای خزر»، همان،شماره ۲۲.
-
- بوداغ اف، بوداغ. «دریای خزر دریا است یا دریاچه»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز،س ۴، دوره ۲، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۷۴.
-
- پتینجر، کریستوفرجی. شریفیان، جمشید. «تحدید حدود دریای خزر، گفتگویی از وضعیت حقوقی آن»، همان،شماره ۲۳.
-
- دبیری، محمدرضا. «رژیم حقوقی دریای خزر، عاملی برای توازن منافع و توازن امنیت» فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز،ش ۱۰ ،تابستان ۱۳۷۴.
- طاهری شمیرانی. صفتالله، «نظام حقوقی بهرهبرداری از منابع نفت و گاز دریای خزر»، تهران، سیاست خارجی، س ۱۳، ش ۲، تابستان ۱۳۷۸.
مقیاس های عملکردخانواده شامل آموزش عاطفی،ایفای نقش،عملکردکلی،حل مشکل،همراهی عاطفی،کنترل رفتارمی توانندسازگاری دانش آموزان راپیش بینی کنند.درسبک های دلبستگی هرسه سبک(ایمن،دوسوگرا،ناایمن)درهردوگروه دختروپسرپیش بینی کننده معناداری برای سازگاری دانش آموزان به تفکیک دختروپسرمحسوب می شوند.هنگامی که در گروه پسران سبک های دلبستگی خرده مقیاس های عملکرد خانواده به صورت یکجا وارد معادله رگرسیونی شدند نشان دادکه،عملکردکلی،حل مشکل،همراهی عاطفی وکنترل رفتاروسبک های دلبستگی ناایمن پیش بینی کننده سازگاری اجتماعی بودند..هنگامی که در گروه دختران سبک های دلبستگی خرده مقیاس های عملکرد خانواده به صورت یکجا وارد معادله رگرسیونی شدند نشان دادکه، خرده مقیاس های ارتباط، آمیزش عاطفی، عملکرد کلی، همراهی عاطفی، و کنترل در عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا پیش بینی کننده معناداری برای سازگاری اجتماعی محسوب می شدند.
کلیدواژه ها:سازگاری اجتماعی،عملکردخانواده،سبک های دلبستگی،دانش آموزان مقطع متوسطه.
فصل اول
طرح تحقیق
۱-۱- مقدمه
انسان محصول اجتماع است و در نتیجه تحت تأثیر نظام ها و فرهنگ های جامعه خود قرار می گیرد. در چنین شرایطی است که باید نیازهای خود را برآورده سازد و آرامش و تعادل خود را حفظ کند، بنابراین انسان باید با اجتماع سازگار شود. ابعاد سازگاری شامل: سازگاری جسمانی، روانی، اجتماعی و اخلاقی است که در رأس آنها سازگاری اجتماعی قرار دارد. سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متکی است که نیازها و خواسته های فرد با منافع و خواسته های گروهی که در آن زندگی می کنند، هماهنگ و متعادل شود وتا حد امکان از برخورد و اصطکاک مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری شود (مظاهری و همکاران، ۱۳۸۶).
سازگاری اجتماعی به عنوان مهمترین نشانه سلامت روان از مباحثی است که در دهه های اخیر توجه بسیاری از جامعه شناسان، روان شناسان و به ویژه مربیان را به خود جلب کرده است. داشتن جامعه ای سالم مستلزم داشتن افرادی سالم است و هر چه میزان سازگاری اجتماعی افراد بالاتر باشد، سلامت جامعه نیز بالاتر خواهد بود. تلاش و کوشش دست اندر کاران تعلیم و تربیت کشورها برای رشد همه جانبه افراد است که پایه و اساس آن را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند (مظاهری و همکاران، ۱۳۸۶). علاوه بر دست اندرکاران تعلیم و تربیت که نقش مهمی در رشد و افزایش سازگاری اجتماعی افراد و خصوصاً دانش آموزان دارند، خانواده و کارکرد خانواده نیز می تواند بر روی سازگاری اجتماعی دانش آموزان تأثیر مثبت یا منفی بگذارد.
کارکردهای خانواده هستند که ملاکهایی برای خانواده سالم به حساب میآیند. این کارکردها عبارتند از: تأمین نیازهای اقتصادی خانواده و رفع نیازهای مالی، روانی و عاطفی اعضا. روشن است که در جامعهء ما ابتدا پدر و در درجهء دوم مادر نیازهای اقتصادی خانواده را تأمین میکنند. ولی رفع نیازهای مالی، روانی و عاطفی اعضا، عملکرد کل نظام خانواده است. از کارکردهای بعدی خانواده میتوان حمایت از اعضا در برابر بحرانها و فشارهای زندگی را نام برد. خانوادهء سالم ضمن تلاش برای به ثمر رساندن کارکردهایش، انعطافپذیر نیز هست وبه راحتی با تغییرات سازگار میشود (حسینی زاده مهدوی، ۱۳۸۵). یکی دیگر از که عواملی خانواده ها و والدین که می تواند در سازگاری افراد با تغییرات و سازگاری اجتماعی مؤثر باشد سبک دلبستگی است.
سبک دلبستگی، از عوامل موثر در تعاملات بین فردی است که در نتیجه ی روابط فرد با چهره های دلبستگی (والدین، همسالان و همسر) شکل می گیرد و به طور معناداری بر عملکرد و روابط فرد تاثیر میگذارد (باولبی[۱]، ۱۹۶۹). روابط دوستانه، الگوهای ارتباطی و احساس رضایت از رابطه، موضوعاتی هستند که هم از جنبه ی اجتماعی و هم از جنبه ی روان شناسی بر روی رفتارهای بین فردی متمرکزند و موضوع اصلی هستند که از دوران کودکی آغاز می شوند (کاتلر و همکاران[۲]، ۲۰۰۹).
این پژوهش با هدف بررسی رابطه عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی با سازگاری اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر بندرعباس اجرا می گردد.
۱-۲- بیان مسأله
یکی از مفاهیمی که از بطن خانواده شکل می گیرد، مفهوم دلبستگی[۳] است. سروف، ایگلند، کارلسون و کولینز[۴] (۲۰۰۵) دلبستگی را چنین تعریف می کنند: دلبستگی به طور کلی یعنی مأمنی از آسایش، امنیتی برای کاوش و جستجو کردن و منبعی برای اطمینان بخشی به کودک، زمانی که دچار پریشانی می شود. بالبی[۵] دلبستگی را در قالب نظریه ای بزرگ مفهوم سازی کرد. از نظر بالبی (۱۹۷۳، ۱۹۶۹ و ۱۹۸۰؛ به نقل از گودوین[۶]، ۲۰۰۳)، روابط دلبستگی همیشه موجودند و در سراسر چرخه زندگی فعال هستند، به طوری پیوندهای دلبستگی در زندگی بزرگسالی ایجاد می شوند و بر فعالیت های مهم دوران بزرگسالی موثرند. دلبستگی در نوجوانی و بزرگسالی را به عنوان روابط دوبه دویی تعریف می کنند که در آن، همجواری با یک شخص ویژه ترجیح داده شده و به دستیافتن به احساسی ایمنی یا حفظ آن منجر می شود. نتایج پژوهش های زیادی استمرار و تداوم سبک دلبستگی را در چرخه زندگی تایید می کنند (فریلی[۷]، ۲۰۰۲، مین، کاپلان و کسیدی[۸]، نافتل و شاور[۹]، ۲۰۰۶).
بر اساس آزمایش های آینثورث (۱۹۸۷، لوی، بلات و شاور، ۱۹۹۸) روابط والد- فرزند در سه گروه ایمن [۱۰] اجتنابی[۱۱] و اضطرابی دوسوگرا[۱۲] طبقه بندی شد. فرزندانی که در گروه ایمن دسته بندی شدند، بعد از پریشان شدن به سرعت برای رسیدن به آرامش پیش مادر برگشتند، سریعتر به آرامش رسیدند، سریعتر و کاملتر فعالیت های خود را از سرگرفتند. فرزندانی که در گروه دو سوگرای اضطرابی دسته بندی شدند، واکنشهای آمیختهای به حضور مادر داشتند، از حضور مادر به آرامش نرسیدند و فعالیتهای خود را از سرنگرفتند. در نهایت گروه با دلبستگی اجتنابی مادر خود را نادیده گرفتند، به انزوا و گوشه گیری پرداختند و شروع به انجام فعالیتهایی برای دور شدن از پریشانی کردند (رولز و سیمپسون[۱۳]، ۲۰۰۴).
بلسکی و کاسیدی (۱۹۹۴، به نقل از لوی و بلت و شاور، ۱۹۹۸) نشان دادند که گروههای سه گانه بدست آمده در محیط آزمایشگاهی توسط آینثورث (۱۹۷۸) در محیط طبیعی هم وجود دارند. هینن، ساندرمن و اسپرانگر[۱۴] (۲۰۰۹) از این ایده حمایت کردند که روابط و تجربیات اولیه به شکل دلبستگی بر تجربیات زندگی بعدی تاثیر میگذارد. آنها دریافتند که خاطرات دوران کودکی ۹۰ درصد از زنان، با سبک دلبستگی آنها در بزرگسالی همبستگی دارد که میتواند رضایت از زندگی کلی را پیشبینی کند. این محققان دریافتند که افرادی که سبکهای دلبستگی ناایمن داشتند، میزان بالایی از طرد توسط والدین، میزان پایینی از حمایت خانوادگی و میزان پایینی از هماهنگی و گرمی در کانون خانواده را گزارش دادند در حالی که افراد با سبک دلبستگی ایمن میزان پایینی از عدم رضایت از خود، روابط و زندگی را گزارش دادند. سبکهای دلبستگی نه تنها با رضایت کلی از زندگی، بلکه با افسردگی و اضطراب هم ارتباط دارند. فروید اولین کسی بود که اظهار داشت پیوند عاطفی فرزند با مادر مبنای تمامی روابط بعدی است (برک[۱۵]، ۱۳۸۶).
به دنبال خط پژوهشی بالبی، آینثورث [۱۶]، واتر و وال[۱۷] (۱۹۸۷) سه سبک دلبستگی را توصیف نمودند: ایمن، اضطرابی / دوسوگرا و اضطرابی / اجتنابی. نقش این سبک های دلبستگی در روابط بزرگسالان را هازان و شیور[۱۸] (۱۹۸۷) مورد پژوهش قرار دادند. دلبستگی نقش بسزایی در کمک به فرزندان در برخورد با چالش های اجتماعی و سازگاری اجتماعی دارد. به طوری که الگوهای دلبستگی ناسالم در طی دوران کودکی مشکل رفتاری و اعمال بزه و ناسازگاری های اجتماعی را در نوجوانی ایجاد می کند. (شالیزا [۱۹]، ۲۰۰۱ ؛ لیبل[۲۰]، ۲۰۰۷؛ کاسدی و شیور[۲۱]، ۲۰۰۷).
سازگاری یک مفهوم عام است و به همه راهبردهایی که فرد برای اداره کردن موقعیت های استرس زای زندگی و اجتماعی اعم از تهدیدهای واقعی یا غیر واقعی به کار می برد، گفته می شود (سادوک و سادوک[۲۲]، ۲۰۰۳ به نقل از افتخار و همکاران، ۱۳۸۹). به عبارتی سازگاری، مجموعه کنشها و رفتارهایی است که فرد در موقعیتها و شرایط جدید به منظور ارائه پاسخهای مناسب به محرکهای موجود از خود بروز میدهد (آقامحمدیان شعرباف، ۱۳۷۳). در دیدگاه راجرز، شخصیت ناسازگار، همان فردی است که مورد تهدید درونی واقع شده است و برعکس افراد سازگار، شخصیتهایی به نظر میرسند که در وجودشان هیچ نشانی از احساس تهدید نمی توان یافت (آقا محمدیان شعرباف، ۱۳۷۳). از آنجا که سازگاری میتواند واجد طیف گستردهای باشد و ابعادی مانند اجتماع، خانواده، عواطف، شغل، بهداشت و ازدواج را شامل شود، برخی از صاحبنظران، سازگاری اجتماعی را رأس سایر ابعاد تلقی میکنند. ابعاد مسئله سازگاری ممکن است در هر دوره از زمان و در هر مرحله از تحولات اجتماعی تغییر کند؛ اما جامعهای نیست که با مسئله ناسازگاری افراد خود مواجه نباشد. عوامل اجتماعی مهمی در بروز سازگاری نقش دارند که یکی از این عوامل، پاسخدهی والد به نیازهای فرزندان در دوران کودکی و نوجوانی است و به تشکیل سبکهای دلبستگی در فرزند منجر می شود (بالبی، ۱۹۸۰).
خانواده و سازگاری اجتماعیِ بنیاد یک خانواده با پدر و مادر ریخته می شود. پیش از این که خانواده گسترش یابد، این دو کوشش می کنند که هم خود را بهتر درک کنند و هم طرف مقابل را، هم چنین سعی میکنند تا حد ممکن بفهمند گره مشکلات در کجاست تا حلشان کنند. فرزندان به دعواهای پدر و مادر و خشونتهای لفظی، حتی به رنجشهای پنهان و گلههای ابراز نشده حساس هستند. بنابراین به خاطر فرزندان بایستی خانوادهها در جهت توافق و سازگاری بیشتر تلاش نمایند و اگر اختلافی هست باید در غیاب آنان مطرح و حل شود. مهم این است که مشکلات با راه حل های منطقی حل گردد و در این جا، کلید حل مسئله، فهمیدن یکدیگر می باشد که به کودکان بردباری و سازگاری می آموزد و ناهمواری ها، شخصیت آنها را برای سازگاری با اجتماع آماده می سازد. کودکانی که در خانواده، سازگاری با دیگران را می آموزند، بهتر میتوانند با محیط بیرون و شخصیت های گوناگون آن، خود را تطبیق دهند. این که فکر کنیم کودک در آینده می تواند اشخاص شبیه به خود را بیابد و با آن ها معاشرت کند، حرف بیهوده ای است چرا که همیشه این اتفاق نمیافتد. زیرا او مجبور است در نخستین تماس بیرون از خانه، با شخصیت های متفاوت با خویش تماس داشته باشد (گلشن مهر، ۱۳۹۱).
محیط رشد اجتماعی و روانی خانواده و نحوه عملکرد[۲۳] خانواده، نخستین نهاد زندگی اجتماعی به شمار میرود. در خانواده و با عملکرد خانواده است که فرزندان با شکل گیری شخصیت اش، شناختن دیگران را فرا میگیرد و سازگاری اجتماعی را پیشه می کند. اگر این الگو از نظر روانی، سالم نباشد یعنی به طور مثال سلطه جو و زور مدار یا بر عکس جبون و متملق یا بی صداقت و. . . باشد فرزندان همان را درست می پندارد و سرمشق قرار می دهد. تاثیر الگوهای رفتاری نامناسب، موجبات فراهم آمدن بیماری شخصیت و ناسازگاری اجتماعی در فرزندان خواهد شد که در آینده در مواجهه با جامعه نمایان خواهد شد و دامنه ی آن بستگی به میزان بیماری شخصیت فرد از ناسازگاری های معمول اجتماعی تا اقدام به کارهای غیر اجتماعی و ضد اجتماعی گسترش دارد (گلشن مهر، ۱۳۹۱).
حال با توجه به این که عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی می توانند تأثیرات زیادی بر روی افراد و همچنین دانش آموزان بگذارند و از طرفی دیگر سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه به دلیل رسیدن به سن بلوغ متأثر از عوامل زیادی می باشد، در این پژوهش قصد بر این است که به این سؤال پاسخ داده شود که آیا بین عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان رابطه وجود دارد؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به اینکه عملکرد خانواده مستقیما بر سبک های دلبستگی و در نهایت نحوه سازگاری فرزندان در اجتماع خواهد بود و سازگاری اجتماعی نیز یکی از اصلی ترین نشانه های سلامت روانی محسوب می گردد و اهمیت سازگاری در تمام جنبه های زندگی اعم از فردی، خانوادگی، تحصیلی، شغلی و اجتماعی روشن است، انسان از طریق سازش یافتگی با شرایط جدید، اضطراب، تنیدگی و افسردگی را در خود کاهش داده سلامت روانی خود را حفظ می کند و زمینه را برای موفقیت خود فراهم می نماید.
در میان عوامل متعددی که در شکل دهی و تحول ویژگی های شخصیتی مؤثرند، نقش خانواده از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است. تأثیر خانواده بر رشد و تحول ویژگی های شخصیتی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و صاحب نظران بر آن اتفاق نظر دارند (شریفی، عریضی و نامداری، ۱۳۸۴). خانواده در راستای شکل دهی شخصیت، هرگز اهمیت خود را از دست نمی دهد، زیرا تغییر و دگرگونی در خانواده، تغییر در فرایندهای درون روانی اعضای خود را به همراه خواهد داشت (مینوچین، ۱۳۷۵).
هرچند برای شناسایی عوامل مرتبط با سازگاری اجتماعی تلاش های نظری و تجربی زیادی صورت گرفته اما تلاش کمتری متوجه شناسایی نقش سبک های دلبستگی با سازگاری اجتماعی و عملکرد خانواده با سازگاری اجتماعی بوده است و همچنین مطالعات انجام شده بیشتر درباره جمعیت عمومی و نه اقشاری خاص از جامعه به ویژه دانش آموزان بوده است. از آنجا که به نظر می رسد پژوهش هایی محدود در زمینه بررسی ارتباط میان عملکرد خانواده، سبک های دلبستگی و سازگاری اجتماعی انجام شده، انجام پژوهشی در این زمینه دارای اهمیتی بسزا است.
۱-۴- اهداف تحقیق
۱-۴-۱- اهداف کلی :
-
- بررسی رابطهی عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه بندرعباس
۱-۴-۲- اهداف جزیی:
-
- بررسی رابطه بین بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس.
-
- بررسی رابطه بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس به تفکیک جنسیت
-
- بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس
-
- بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس به تفکیک جنسیت
-
- بررسی رابطه بین مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس.
-
- بررسی رابطه بین مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان شهر بندرعباس به تفکیک جنسیت.
۱-۵- فرضیه های تحقیق
-
- بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
-
- بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان به تفکیک جنسیت رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
-
- بین سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
-
- بین سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان به تفکیک جنسیت رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
-
- بین مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
-
- بین مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان به تفکیک جنسیت رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
۱-۶- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق
سازگاری اجتماعی (متغیر ملاک):
تعریف مفهومی: برخی صاحب نظران سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارت اجتماعی میدانند. اسلاموسکیودان (۱۹۹۶)، سازگاری و مهارت اجتماعی را فرایندی میدانند که فرد را قادر میسازد تا رفتار دیگران را درک و پیشبینی کند، رفتار خود را کنترل کند و تعاملات اجتماعی خود را به نحو سازش یافتهای تنظیم کند. اسلبی و گورا (۱۹۸۸، نقل از عابدینی، ۱۳۸۱) سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارت اجتماعی میدانند. از نظر آنها مهارت اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینهی خاص اجتماعی و به طریق خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشند (کرمی و همکاران، ۱۳۹۰).
تعریف عملیاتی: منظور از سازگاری اجتماعی در این پژوهش نمره ای است که از پرسشنامه سازگاری نوجوانان دبیرستانی به دست می آید.
دلبستگی و سبک های دلبستگی (متغیر پیش بین):
تعریف مفهومی: دلبستگی را می توان یک الگوی رفتاری خاص در نظر گرفت که در اکثر جوامع برای رشد سالم اهمیت حیاتی دارد و زمانی دلبستگی مطلوب بوجود می آید که در سال اول زندگی کیفیتی متقابل و خوشایند بین کودک و مادر یا ( نگهدارنده ) شکل گرفته و این رابطه گرم , صمیمانه و پایا بین کودک و مادر است که برای هر دو رضایت بخش و مایه خوشی است. دلبستگی دارای سه سبک ایمن، اجتنابی و مضطرب می باشد (بالبی، ۱۹۹۶).
▪ سبک ایمن: افراد دارای این سبک ارتباط با دیگران برایشان اسان است و از اینکه به دیگران تکیه کنند و نیز اجازه دهند که دیگران به آنها تکیه کنند احساس راحتی می کنند. این افراد از اینکه دیگران آنها را ترک کنند و یا خیلی به آنها تزدیک شوند احساس نگرانی نمی کنند (بالبی، ۱۹۹۶).
۲- ۱۳- ۸ -کنترل شیمیایی:
ارتباط نزدیک بین میزبان و انگل گل جالیز سبب محدودیت کنترل گل جالیز به روش شیمیایی می شود. جستجو در زمینه کنترل شیمیایی گل جالیز با هدف یافتن علفکش شیمیایی باید به نحوی باشد که برای میزبان انتخابی بوده و صدمه ای به آن وارد نسازد(Parker & Fryer , 1975).
با تمام محدودیت های موجود، موفقیت های چشم گیری نیز حاصل گردیده است و علفکش هایی چون کلروسولفورون، ایمازاکوئین، ایمازاپیر، گلیفوزیت نتایج امید بخشی نشان داده اند. نکته مهم طیف باریک میزان مصرف ایمن علفکشها است. مصرف بیش از مقدار توصیه شده علفکش باعث صدمه شدید به میزبان شده و عملکرد آن را کاهش می دهد. در مقادیر کمتر از میزان تعیین شده نیز کنترل رضایت بخشی حاصل نمی شود. اخیراً تیمار بذری و خیسانیدن بذر میزبان در محلول حاوی علفکش و نیز استفاده مکرر از علفکش بصورت متوالی( Sequential application)تا حدی محدودیت های کنترل شیمیایی (علفکش) گل جالیز را مرتفع ساخته است.
درویش (Darwish, 2005) در تحقیق خود با مصرف یک مرتبه ای ریم سولفورون به میزان ۵/۱۲ گرم ماده موثر در هکتار و سپس مصرف متسلسل گلیفوزیت(به میزانهای ۱۰۰ و ۲۰۰ و۳۰۰ گرم ماده موثر در هکتار )در ۲۵ ، ۳۵ ۵۰ روز پس از خروج سیب زمینی کنترل گل جالیز را آزمایش کردند. نتایج این آزمایش نشان داد که این مقادیر اثر منفی بر روی سیب زمینی ندارد اما آلودگی به گل جالیز را کاهش می دهد. تمام تیمارهای اندام هوایی گل جالیز را در ۱۱۰ روز پس از خروج سیب زمینی را کنترل کردند، اما بهترین نتیجه در مصرف ۵/۱۲ گرم ماده موثر ریم سولفورون و سپس سه مرتبه مصرف متسلسل گلیفوزیت به میزان ۱۰۰ گرم ماده فعال در هکتار حاصل شد.
تحقیقات انجام شده توسط ویلیام و همکاران(Willem et al., 1997) نشان دادند که با بهره گرفتن از دی اتیل سولفات در غلظت ۰۵/۰ و ۱/۰ درصد از ماده خالص در هکتار می توان گل جالیز را به میزان ۷۰ درصد کنترل کرد و استفاده از مقادیر بالاتر سبب توقف رشد پارازیت شد.
هرشن هورن و همکاران(Hershen horn et al., 1998) اثر علفکش های سولفونیل اوره ای مختلف شامل بن سولفورون، کلروسولفورون، نیکوسولفورون، متسولفورون، ریم سولفورون، تیفن سولفورون و تریا سولفورون را بر جوانه زنی بذر و طویل شدن گونه O. aegyptiaca در شرایط آزمایشگاهی بدون حضور میزبان بررسی کردند. بذور این گونه در زمان آماده سازی و جوانه زنی با علفکش های مزبور تیمار شدند. نتایج این بررسی نشان داد که طویل شدن ریشچه گل جالیز بطور مؤثر و معنی داری توسط علفکش های مورد استفاده کاهش می یابد. کلروسولفورون و تریاسولفورون در مقادیر ۵/۲ و ۲۵ میکرومول ماده موثر ریم سولفورون به مقدار ۵ میکرومول ماده موثر در مرحله آماده سازی و جوانه زنی تقریباً بطور کامل از توسعه پارازیت جلوگیری کرد، اما در مقادیر کم انگل بطور جزئی کنترل شد و پس از ۲۶ روز بهبود یافت. کلروسولفورون از نمو گیاه انگل به مدت چهل و سه روز جلوگیری کرد. کلروسولفورون، تریاسولفورون و ریم سولفورون به اندامهای انگل خسارت زد و سبب مرگ سریع توبرکول های گل جالیز O. aegyptiaca شد و اتصال به میزبان متوقف گردید. به هر حال کلروسولفورون و تریاسولفورون در مقدار ۲۵ میکرومول ماده فعال برای گیاه گوجه فرنگی سمی بودند.
نتایج نشان داد که علف کشهای متسولفورون متیل، سولفو سولفورون می توانند تا ۱۰۰ درصد کنترل گل جالیز کنترل کنند اما موجب از بین رفتن ۲۰ درصد بوته ها گوجه فرنگی نیز شدند. سولفوسولفورون ۵۰ و ۲۵ گرم در هکتار و ریم سولفورون ۳۰ و ۶۰ گرم در هکتار به ترتیب ۴۰، ۶، ۴۷ و ۹/۳۷ و ۴/۳۶ درصد موجب کنترل گل جالیز شدند. کاربرد کودهای سولفات آمونیوم و اوره هیچ تاثیری در کنترل گل جالیز نداشتند.
۲- ۱۳- ۹ – کنترل زراعی
کنترل زراعی به محموعه ای از روشها گفته می شود که با هدف افزایش توان رقابتی گیاه زراعی انجام می شود. کنترل زراعی دارای مزیت هایی نسبت به سایر روش های کنترل است. که از آن جکله به کوارد زیر می توان اشاره کرد:
کنترل زراعی با محیط زیست سازگار است و چنانچه بدرستی عمل شود آثار مخربی بر محیط زیست ندارد.
کنترل زراعی با توان کشاورز هماهنگی دارد و نیاز به امکانات ویژه ای همچون سمپاش و غیره ندارد. به عبارت دیگر کنترل زراعی با دانش و توان کشاورز قابل تطبیق است و کشاورزان براحتی با آن خود را هماهنگ می کنند.
کنترل زراعی در شرایط گوناگون و اکوسیستم های زراعی متفاوت قابل اجرا است.
کنترل زراعی حتی اگر در کنترل عامل مهاجم یعنی علف هرز موثر نباشد، برای افزایش توان تولید گیاه زراعی مفید است.
از مهم ترین روش های کنترل زراعی گل جالیز موارد زیر است:
۲- ۱۳- ۹-۱- کشت ارقام متحمل یا مقاوم:
میزان مقاومت یا حساسیت به گل جالیز در یک گونه میزبان متفاوت است و می تواند تحت تأثیر چندین عامل ارثی و غیر ارثی باشد. در ماش مقاومت به گل جالیز در ارتباط با مقاومت مکانیکی ریشه در مقابل نفوذ مکینه گل جالیز و احتمالاً اختصاصات شیمیایی آن می باشد. کشت ارقام مقاوم یا متحمل به گل جالیز از عوامل محدود کننده آلودگی میزبان به گل جالیز است(Goldwasser et al., 1997). کارهای اصلاحی برای مقاومت به گل جالیز در خصوص مقاومت آفتابگردان به O.cernua و در باقلا علیه O. crenata صورت گرفته است. در روسیه برخی از واریته های آفتابگردان در سال ۱۹۱۲ یافت شد که نسبت به گونه O. cernua مقاومت نشان دادند(Dhanapal et al., 1996) ، اما در دهه ۱۹۲۰ به دلیل وجود نژادهای مختلفی از گونه O. cernua مقاومت آنها شکسته شد(۱۰۱). بررسی های انجام شده در ایتالیا، اسپانیا و مصر در روی باقلا نشان داد که تنها واریته(F-402) متحمل به این انگل می باشد و در برنامه های اصلاحی بطور موفقی بکار گرفته شده است(Estabrook & Yoder, 1998) از سال ۱۹۷۰ تاکنون توجه زیادی به یافتن ارقام مقاوم به گل جالیز شده است.
بلند اندام و همکاران(۱۳۵۷) در طرح سه ساله ای در همدان بیست رقم سیب زمینی را از نظر مقاومت به گل جالیز بررسی کردند. در این آزمایش که در اراضی آلوده به گل جالیز O.aegyptiaca انجام شد،. رقم دراگا با بیست و نه درصد آلودگی کمترین ابتلا به گل جالیز را داشته و پس از آن وانکوخ با پنجاه درصد آلودگی در گروه بعدی قرار داشت. مشکل اصلی در ایجاد مقاومت به گل جالیز شکسته شدن مقاومت در گیاهان زراعی یا تحمل گونه میزبان نسبت به گیاه انگل است. متعاقب ظهور نژادهای پاتوژن جدید مهاجم، منابع جدید مقاومت از ژرم پلاسم سیب زمینی ترشی بدست آمد. از آنجا که نژادهای پاتوژنی جدید گل جالیز گونه O. cernua رایج است تحقیقات متعددی برای یافتن منابع جدید مقاومت لازم است(۱۰۱).
پنج نژاد جدید از گونه O.cernua شناسایی شده و از A تا E مشخص شده اند. نژاد A ابتدا در اکراین در اواخر قرن نوزده یافت شد. نژادهای جدید گل جالیز گونه O. cernuaکه اخیراً یافت شده اند بر مقاومت لاینهای آفتابگردان حامل ژنهای Or5 – Or1 غلبه کرده اند. گونه های مختلف جنس Helianthus sp لازم است تا منابع جدید ژنی مقاومت به انگل گل جالیز جدا شوند(Aydyn et al., 2000).
نتایج تحقیقات نشان داد که نژاد های O. cumana که در اسپانیا وجود دارد متفاوت از آن در رومانی است . این تحقیقات نشان داد که نژاد E و نژاد F در اسپانیا رایج تر است. این محققان ۱۶ نژاد از O. cumana را که هشت تا از اسپانیا(S1 – S8 ) دو تا از رومانی (R1 , R2) و شش تا از ترکیه(T1 – T6 ) بود جمع آوری کردند و در لاین های آفتاب گردان ۱۱۷ (حساس به تمام نژاد ها) و NR5 (مقاوم به نژاد E وحساس به نژاد F ) وL86 (حساس به E و مقاوم بهF) و P96 (مقاوم به نژاد E وF ) شناسائی کردند. نتایج نشان داد که R1 نتوانست NR5 را آلوده کند. R2 نیز کاملا توسط L86 و P96 کنترل شد، اما توانست NR5 را آلوده کند( Dominguez et al.,1996).
در تحقیق انجام شده توسط روبیالس و همکاران(Rubiales et al., 2003) مقاومت ارقام نخود و ارقام نخود وحشی بهO. crenata بررسی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که مقاومت ارقام نخود وحشی ناشی از ترکیبی از چند مکانیزم است. این مکانیزم ها عبارتند از ترغیب کمتر بذر گل جالیز به جوانه زنی، جلوگیری از اتصال گل جالیز به ریشه ها، اضمحلال توبرکول ها در حضور گیاه میزبان بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که در کشت بهاره نخود ((Cicer arietinum آلودگی به گل جالیز کمتر است. بنظر می رسد تاخیر در کاشت نخود سبب کاهش ترغیب O. crenata به جوانه زنی می شود. نخود به طور معمول در مناطق مدیترانه ای در بهار کشت می شود. اما به خاطر توسعه بیماری برق زدگی(Ascochyta) کشت پاییزه آن متداول شده است. اما کشت پاییزه این گیاه منجر به توسعه رویش گل جالیز شده است. در این آزمایش گــونه های نخود شامل C. songoricam, C. echinospermu, C. bijugum, C. oxyoclen, C. canariense نسبت به گل جالیز مقاومت بالا داشتند.
۲- ۱۳- ۹- ۲ - استفاده از مواد محرک جوانه زنی:
بذر گل جالیز پس از گذرانیدن دوره آماده سازی نیازمند مواد محرک شیمیایی از ترشحات ریشه میزبان است. شناسایی و سنتز این ترکیبات میتواند فصلی تازه در کنترل گل جالیز و گیاهان انگلی مشابه چون علف جادو ایجاد کند(Bouwmeester et al., 1992). در این خصوص تحقیقات مناسبی انجام شده است که از جمله سنتز آنالوگ های استرایگول به منظور تحریک جوانه زنی گل جالیز بدون حضور میزبان است. از آنجائی که سنتز استرایگول وقت گیر است و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست، بنابراین تلاش برای سنتز آنالوگ های آن آغاز شده است. تحقیقات دراین باره منجر به تولید ترکیباتی شد که از جمله مهم ترین این ترکیبات سزگوئی ترپنها میباشند که پتانسیل بالایی در تحریک جوانه زنی بذرهای استریگا و گل جالیز دارند(Dhanapal et al., 1997).
مطالعات انجام شده نشان میدهد که اتیلن و یا مواد آزاد کننده اتیلن نظیر اتفن هیچگونه قدرت تحریک کنندگی بر جوانه زنی گونه های گل جالیز گونه O .cernua و O. ramosa را ندارند، در حالیکه این ترکیبات در تحریک جوانه زنی استریگا موفق بوده اند(Hsaao et al., 1983).
آنالو گ های استرایگول در محیط پتری دیش آزمایش شده اند که از این بین فعالترین آنها GR7، GR21، GR28، GR41 بودند که در غلظتهای ۰.۱ تا PPM 1.0 مؤثر بودند(Mesa- Garcia & Garcia – Torres, 1984).
اثر آنالوگهای مصنوعی به عنوان محرک جوانه زنی برای کنترل گل جالیز O. ramosa در مزرعه توتون بررسی شده است. این بررسی در شرایط مزرعه انجام شد و نشان داد که استفاده از آنالوگ های استرایگول تاثیر بیشتری روی توتون داشت. بطوری که میزان آلودگی توتون نسبت گوجه فرنگی کمتر از بیست درصد بود، در حالی که بوته های شاهد کاملاً به گل جالیز آلوده شده بودند. بوته های توتون در کرتهای تیمار شده سالم و قوی بودند و ارتفاع بیش از ۱۰۰ الی ۱۲۰ سانتی متر داشتند، در حالیکه در کرتهای شاهد برگ های توتون کوچک شده و ارتفاع بوته ها کمتر از ۶۰ سانتی متر بود(Girefe & Raman, 2005).
جورادو و همکاران (Jurado et al., 2002) در مطالعه خواص برخی از آفت کشها بر تحریک جوانه زنی بذور گل جالیز، ابتدا بذور را در معرض بیست و چهار نوع قارچ کش، هفده نوع علف کش، ده نوع حشره کش و یک آفت کش بیولوژیک قرار داد. از بین این ترکیبات قارچ کش های توپسینام به مقدار۵۰ PPM، آمبیس در ۱۲۰ PPM ، و حشره کشهای تیودان در ۱۰۰ PPM ، تیوفانوکس به میزان ۱۰ PPM و حشره کش بیولوژیک دیپتراکس در ۳۰ PPM بیشترین تاثیر را در تحریک جوانه زنی بذر گل جالیز داشتند. حداکثر اثر تحریک کنندگی در روز چهلم پس از تیمار بذر حاصل شد. ترکیبات محرکی که بصورت گاز فعالیت داشتند مؤثرتر از ترکیبات محرک با اثر تراوشی بودند.
صغیر(Saghir , 1977)در مطالعات گلخانه ای بالاترین فعالیت ترکیب GR7 را در غلظت۱.۰ تا ۳.۰ PPM گزارش کرد. تیمار بوته های گوجه فرنگی با مواد مصنوعی محرک جوانه زنی در سه هفته قبل از نشاءکاری مشاهده شد که وزن خشک و تعداد جوانه های گل جالیز O. crenata بطور معنی داری کاهش می یابد و عملکرد میوه گوجه فرنگی افزایش می یابد. در آزمایشات مزرعه ای روی باقلا در مصر کاربرد ترکیب GR21 با میزان ۳/۰ کیلوگرم در هکتار کنترل خوبی بر گل جالیز O. crenata با حضور باقلا در خاک اسیدی داشت.
ماتیوز و همکاران(Mattews et al., 1991) پاسخ گونه های مختلف گل جالیز به محرک های استخراج شده از گیاهان میزبان و نیز ترکیبات سنتز شده را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که جوانه زنی بذر در دو گونه گل جالیز بطور متفاوتی تحت تاثیر تراوشات ریشه گیاهان زراعی متفاوت قرار می گیرند (۱۱۱). تحقیقات ماتیو و همکاران (۱۹۹۱) نشان داد که بذر گل جالیز O. cumana تنها با ترشحات گیاه غیر میزبان خود یعنی کتان تحریک به جوانه زنی می شود(۱۱۱). این تحقیقات نشان داد که اثر تحریک جوانه زنی توسط مواد محرک از گونه ای به گونه دیگر متفاوت است.
ماگنوس و همکاران(Mgnus et al., 1982) چندین روش برای سنتز مواد محرک جوانه زنی گیاهان انگل بر پایه مولکول استرایگول شرح دادند.
در آزمایش وست وود و همکاران(West wood et al., 1999) تأثیر مواد غذایی مختلف روی ترکیب تحریک کننده جوانه زنی بذر گل جالیز O. aegyptiaca در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه آنالوگ های استرایگول جوانه زنی بذور گل جالیز را که با آب مقطر آماده سازی شده بود تا پنجاه و پنج درصد تحریک نمودند. بذوری که در آب مقطر یا محلول های نمکی مختلف آماده سازی شدند، اما با آنالوگ های استرایگول تیمار نشدند تا هجده درصد جوانه زنی نشان دادند. مقدار پنج میلی مول از ترکیب GR27 جوانه زنی بذرهایی را که در ده میلی مول نیترات آمونیوم همراه و یا بدون فسفات پتاسیم آماده سازی شده بودند را بیش از بذوری که در کلرید سدیم آماده سازی شدند تحریک کرد. آماده سازی بذرها در نیترات سدیم(ده میلی مول)و تیمار با ترکیب GR7 جوانه زنی را تحریک نمود در حالیکه آماده سازی بذرها در نمک های آمونیوم یک میلی مول سولفات آمونیوم با بیست میلی مول همراه با ترکیب GR7 بطور معنی داری از جوانه زنی ممانعت به عمل آورد.
یوکاتا و همکاران(Yokata et al., 2000) اثر محرک های جوانه زنی الکترول و اوربانکول بر روی O. minor در حضور میزبان شبدر قرمز را بررسی کردند. در این تحقیق سه ماده محرک جوانه زنی گیاه انگلی گل جالیز شبدر از ترشحات ریشه میزبان یعنی شبدر قرمز جدا شده و مورد شناسایی قرار گرفتند. ساختمان دو ترکیب محرک جوانه زنی از این بین شناخته شد که یکی از آنها اوربانکول و دیگری الکترول بود.
بیگدلی و همکاران(۱۳۷۴)با بررسی ترکیبات سنتزی متفاوت محرک جوانه زنی گل جالیز، نتیجه گرفتند که ترشحات گیاهان میزبان اثرات گوناگونی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز دارند و کودهای نیتروژنه سبب تغییر غلظت ترشحات گیاهان میزبان در محیطهای خاک شده و بدین ترتیب میزان جوانه زنی گل جالیز تحت تاثیر قرار می گیرد.
۲- ۱۳- ۹-۳ - استفاده از کودهای نیتروژنی:
گل جالیز در طی تکامل توانایی کسب مواد غذایی از گیاه میزبان را بدست آورده است و به شرایط خاک فقیر سازگار است. تحقیقات آزمایشگاهی گلخانه ای و مزرعه ای در خصوص اثرات بازدارندگی نیتروژن بر روی رشد گل جالیز به قرن نوزدهم یعنی زمانی که کشاورزان از کود دامی و کمپوست جهت کاهش رشد گل جالیز استفاده می کردند بر میگردد(محمودی فر و جم نژاد، ۱۳۸۹).
کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف با تأثیر برpH خاک اثرات متفاوتی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز را دارند. نتایج تحقیقات بیوشف و فروغی ( ۱۳۶۴) نشان داد که در خاک اسیدی، قوه نامیه بذر گل جالیز سریعتر تخلیه می شود(۷). همچنین کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف سبب تحریک بذر گل جالیز در فاصله ای دورتر از ریشه شده و در نهایت این بذرهای جوانه زده قادر به اتصال به میزبان نمی باشند و از بین می روند.
۲- ۱۴- بررسی منابع :
در خصوص روش های کنترل گل جالیز تاکنون تحقیقات زیادی انجام شده است که در اینجا به ذکر مختصری از این تحقیقات کفایت می شود:
تحقیقات آزمایشگاهی و گلخانه ای در خصوص اثرات بازدارندگی نیتروژن بر روی رشد گل جالیز به قرن نوزدهم، یعنی زمانی که کشاورزان از کود دامــی و کمپوست جهت کاهش گـل جالــیز استفــــاده می کــردند بر می گردد( موسوی و شیمی، ۱۳۸۶).
کودهای شیمیایی نیتروژنه، با تاثیر گذاردن بر pH خاک طول عمر بذر گل جالیز را در داخل خاک تحت تأثیر قرار می دهند و بدین ترتیب استفاده از کودهای شیمیایی نیتروژنه سبب کاهش طول عمر بذر گل جالیز و قابلیت جوانه زنی آن می شود( موسوی و شیمی، ۱۳۸۶)..
بنابه نظر ریچز(Riches , 2005) علف جادو S. asiatica در خاکی که کمبود نیتروژن دارد گسترش دارد و به میزبانها حمله می کند.
پارکر و آببا (Parker & Abeba, 1992) نشان داد که جوانه زنی و رشد گل جالیز O. cerenata)) در حضور مقدار چهار میکرومول نیتروژن فرم اوره ای شدید تر از فرم آمونیومی تحت تاثیر قرار می گیرد، اما نیترات بر آن اثر ندارد.
نتایج (West wood et al 1999) نشان داد که نیترات آمونیوم و فسفات آمونیوم سبب کاهش تولید بیوماس (O.ramosa) در حضور میزبانهای توتون و گوجه فرنگی در شرایط گلدانی میشود
نتایج تحقیق (Abu- Irmaileh 1981) نشان داد که استفاده از کود نیترات آمونیوم به میزان ۱۰ گرم در هر گلدان سبب کاهش آلودگی توتون به گل جالیز میشود.
بداوی و همکاران(Bedawi et al., 1984) در بررسی طول عمر بذر علف جادو(Striga asiatica ) مشاهده کردند که نیتروژن سبب کاهش طول عمر بذر علف جادو می شود. در این تحقیق، کودهای آمونیومی طول عمر بذر علف جادو را بیش از کودهای نیتراتی کاهش داد.
تحقیقات ابوایرماله (Abu- Irmaileh , 1981) نشان داد که استفاده از کود نیتروژنه در مقادیر بالا سبب کاهش توسعه گل جالیزO. cernua در مزارع توتون و گوجه فرنگی می شود و همچنین در بررسی اثر کودهای نیتروژنه بر رشد و نمو گل جالیز نتیجه گرفتند که بطور کلی کودهای آمونیاکی اثر بازدارندگی بیشتری نسبت به ازت نیتراتی در گل جالیز دارند. این نتایج نشان داد که استفاده از کود نیترات آمونیوم به میزان ۱۰ گرم در هر گلدان سبب کاهش آلودگی توتون به گل جالیز می شود.
مطالعات انجام شده در مورد متابولیزم نیتروژن در تشکیل هوستاریم نشان داد که استریگا تاثیر اصلی را بر متابولیزم نیتروژن در میزبان دارد و سبب افزایش غلظت نیترات و اسیدهای آمینه در برگ ها و ریشه میزبان دارد.
با توجه به این که نوع اسیدهای آمینه موجود در گیاه میزبان همانند گیاه انگل است، می توان نتیجه گرفت که تعریق از میزبان نقش اصلی را در جریان مواد نیتروژنه به سمت گیاه انگل دارد.
ناندولا(Nndula, 1998) اظهار داشت که کودهای نیتروژنه سبب تحریک بذر گل جالیز در فاصله ای دورتراز ریشه شده و در نهایت این بذرهای جوانه زده قادر به اتصال به میزبان نمی باشند و از بین می روند و همچنین وی اظهار داشت فرم آمونیومی بیش از فرم نیتراتی اثرات ممانعت کنندگی بر جوانه زنی و رشد گل جالیز دارد و این در حالتی است که اثرات اوره حد فاصل این دو نوع کود است.
بیوشف و فروغی(۱۳۶۴) در بررسی اثر pH خاک بر تعداد آلودگی گیاه گوجه فرنگی و توتون به گل جالیز، اظهار داشت که در خاک اسیدی، قوه نامیه بذر گل جالیز سریعتر تخلیه شده و کودهای شیمیایی نیتروژنه مختلف نیز با تأثیر برpH خاک سبب اثرات متفاوتی بر قابلیت جوانه زنی در رویش گل جالیز می شوند.
بنابه نظر ون هازویک و همکاران (Van Hezawijk et al., 1997) استفاده از نیتروژن به میزان ۴ میلی مول از فرم اوره یا آمونیوم سبب کاهش جوانه زنی گونه O. cernua می شود. دمیرکان و نملی(۱۹۹۵) استفاده از کود نیتروژن، جهت کاهش شدت خسارت گل جالیز( O. cernua )و علف جادو(Striga asiatica) به گیاه میزبان را توصیه کردند.
نتایج وست وود و همکاران(West wood et al., 1999) نشان داد که نیترات آمونیم و فسفات آمونیم سبب کاهش تولید بیوماس(O. ramosa) در حضور میزبانهای توتون و گوجه فرنگی در شرایط گلدانی می شود.