- فعالیتهای معلم در کلاس چقدر مفید بوده است؟
- نقاط قوت و ضعف معلم و یادگیرنده کدامند؟ (یادگارزاده، ۱۳۸۴: ۶۴).
به طور کلی ارزشیابی عبارت است از فرایند نظامدار جمع آوری، دستهبندی، تفسیر و تحلیل دادهها به منظور قضاوت و تصمیمگیری در مورد ارزش برنامه.
۲-۸- ضرورت ارزشیابی در آموزش دانشگاهی
در آموزش دانشگاهی ارزشیابی نقش مهمی ایفا میکند، زیرا دارای توان داوری، آموزش و عنصر توسعه برای دانشآموزان است (کلیپا، ایگنات و روسو۱، ۲۰۱۱: ۸۸۲).
براون، بال و پندلبوری۲ نیز (۱۹۹۷) اهداف ارزشیابی تحصیلی در آموزش عالی را ذکر کردهاند. از نظر آنها، ارزشیابی در سطح دانشگاه با اهداف زیر انجام میشود:
- ارائه بازخورد به دانشجویان برای بهبود یادگیری
- تشخیص نقاط قوت و ضعف یادگیری دانشجویان
- کمک به دانشجویان برای توسعه مهارتهای خودارزشیابی
- ارائه تصویری از آنچه دانشجو آموخته است
- تصمیمگیری درباره ارتقاء یا ارتقاء نداشتن دانشجو در درسها
- ارائه گواهی به دانشجویان برای ادامه تحصیل
- اعطای مجوز انتخاب درسهای بعدی
- فراهم کردن بازخورد برای اعضای هیأت علمی
- بهبود و بهسازی کیفیت تدریس
- شناسایی نقاط ضعف و قوت دوره آموزشی (به نقل از شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۸: ۱۲).
آیزنر (۱۹۹۴) به کارکردهای ارزشیابی در پنج محور از جمله تشخیص مشکلات یادگیری، اصلاح برنامهدرسی، مقایسه برنامهها با یکدیگر، پیشبینی یا برآورد نیازهای آموزشی و تعیین میزان تحقق اهداف، توجه کرد.
با وجود آنکه ارزشیابی یکی از کارکردهای مهم نظامهای آموزشی است، ضعفهایی در رویههای فعلی ارزشیابی به چشم میخورد. مراکز آموزش عالی و دانشگاهها نیز از این ضعفها مبرا نیستند (شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۸: ۱۲و۱۳).
براون، بال و پندلبوری (۱۹۹۷) به نقاط ضعفی اشاره کردهاند، که در ارزشیابی از عملکرد تحصیلی دانشجویان در آموزش عالی وجود دارد. برخی از مهمترین این ضعفها عبارت هستند از:
- محدودیت زمان دانشجویان برای انجام دادن تکالیف درسی
- کمبود زمان برای اعضای هیأت علمی برای ارزیابی تکالیف قبل از شروع نیمسال بعدی
- بازخوردهای نامناسب ارائه شدهبه دانشجویان
- اختلاف زیاد نمرهگذاری درباره یک درس
- تفاوتهای زیاد در نمرهگذاریهای افراد همکار در ارزشیابی
- ملاکهای مبهم و غیر مشخص در ارزشیابی
- بیاطلاعی دانشجویان از انتظارات علمی که از آنها وجود دارد.
- آگاهی نداشتن دانشجویان از تکالیفی که به لحاظ علمی ارزشمند یا فاقد ارزش محسوب میشود
- تلقی ارزشیابی توسط برخی از بخشها یا دانشکدهها به عنوان یک فعالیت غیر ضروری (به نقل از شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۸: ۱۲).
۲-۹- ماهیت و تعاریف خودارزشیابی
اگرچه ارزشیابی دانشجو توسط اساتید ضروری است؛ اما میتوان در کنار این نوع ارزشیابی، از روشهای مکمل، از جمله خود ارزشیابی۱ نیز استفاده کرد (امینخندقی، سپندار، سیفی و جوادی، ۱۳۹۲: ۵۲؛ دلارام، صفدری، اکبری، حسینی و رفیعی ، ۱۳۹۲: ۲۷۳). نظر به اینکه دانشجویان بیش از کلیه دستاندرکاران آموزش در جریان روند آموزش قرار دارند، بنابراین بخوبی میتوانند نسبت به کم و کیف آن نظر دهند (شکورنیا، مطلق، ملایری، جهانمردی و کمیلی، ۱۳۸۴: ۱۰۹). خودارزشیابی میتواند به عنوان شکلی از ارزشیابی درونی تعریف شود که به دانشآموزان اجازه میدهد که کیفیت کار خود را با توجه به امکانات و تواناییهایش بسنجد و فرایندی است که جواب سؤال فوق در آن جستجو میشود: کیفیت کار من چگونه است؟ (برجیک و همکاران؛ به نقل از معتمدی، ۱۳۹۱). مهارت خود ارزشیابی یک ابزار مهم برای دانشآموزان برای تبدیل شدن به یک یادگیرنده مؤثر است (عبدالله و همکاران۲، ۲۰۱۱: ۱۲۲). خود ارزشیابی یکی از مهارتهای مهم است که دانشجویان برای یادگیری مؤثر و حرفهای، و یادگیری مادامالعمر نیاز دارند (دارنلی و مدینگس۱، ۲۰۰۷: ۳۳۴). فرهنگ خودارزشیابی میتواند یادگیرندگانی با تسلط نسبت به کارشان و مشتاق به یادگیری پرورش دهد به گونهای که بتوانند، نظم فکری خود را افزایش دهند (کمپل و همکاران۲، ۱۹۹۸؛ به نقل از امینخندقی، سپندار، سیفی و جوادی، ۱۳۹۲: ۵۳).
توانایی فرد در خود ارزشیابی خود ممکن است یک شایستگی و دستاورد طبیعی و ذاتی باشد، اما خود ارزشیابی یک مهارت است که فرد میتواند آن را یاد بگیرد و در آن توسعه یابد و سرآمد. همینطور ادبیات خود ارزشیابی بیانگر این است که فرایند خود ارزشیابی چیزی نیست که به دانشآموز تحمیل شود، بلکه خود دانشآموز است که تصمیم به اجرا و عمل آن میگیرد (عبدالله و همکاران، ۲۰۱۱: ۱۲۳). مشاوره دادن، انگیزه دانشآموزان، مسئولیتپذیری و خودپنداره از جمله عناصری که میتوانند خود ارزشیابی را تحت تأثیر قرار دهند. (عبدالله و همکاران، ۲۰۱۱: ۱۲۳). بنابراین یکی از شاخصها برای خودارزشیابی، انگیزش دانشآموزان است. و هنگامی که در این مورد صحبت میشود اولین عاملی که به فکر خطور میکند نقش برانگیزانندگی معلم است. کیفیت کار معلم با بسیاری از مهارتهای مرتبط شده به مدیریت کلاس درس بستگی دارد. و این امر با توانایی معلم برای استفاده از زمان و سرعتش در اینکه کار گروهی، وظایف فردی و یا ترکیبی از آنها را استفاده کند مربوط میباشد. معلم باید دقت داشته باشد و پدیدههای منفی را که در ارتباط خوب خود با دانشآموزان، اصول و قواعد مدرسه و ارتباط با پدر و مادر دانشآموزان به وجود میآید را پیشبینی کند. بنابراین باید اصولی را تنظیم نماید که کار و تدریسش را بهبود بخشد و برای کار خود طرحریزی داشته باشد. وی باید به دانشآموزان اجازه دهد که خالق کار در کلاس باشند و برای معلمان بسیار مهم است که با دانشآموزان تعامل داشته و بر قضایی از کلاس پافشاری داشته باشند که مثبت و جهت داده شده به سمت یادگیری باشد (رستوسکا، ۲۰۱۰؛ به نقل از معتمدی، ۱۳۹۱).
فرایند خودارزشیابی به عنوان نوعی از ارزشیابی، در پی آن است که مشخص کند که یادگیرندگان در دستیابی به ملاکهای مورد نظر خود به موفقیت دست پیدا کردهاند (زارعی، ملکی و سبزیپور، ۱۳۹۱: ۱۳۳). خودارزشیابی میتواند به عنوان مهارتی در نظر گرفته شود که به یادگیرندگان کمک میکند تا نسبت به یادگیریها و بروندادهای خود آگاه شوند، خودارزشیابی میتواند به عنوان جزئی از فرایند زندگی فراگیران تبدیل شود (امینخندقی، سپندار، سیفی و جوادی، ۱۳۹۲: ۵۹). خود ارزشیابی به داشتن اطلاعات خاص در مورد دانشجویان از دیدگاه خود آنها اشاره دارد و معطوف به بیان تواناییها و ناتواناییها، پیشرفتها، کارآمدیها و ناکارآمدیها در یک دوره آموزشی خاص توسط خود دانشجویان است (بلانسی و مرینو۱، ۱۹۸۹: نقل از آلیشا و دولماسی۲، ۲۰۱۳: ۸۷۴). خود ارزشیابی ابزار مفیدی برای تعیین صلاحیتها است، به ویژه در آموزش و ارزشیابی یادگیرندگان بزرگسال محسوب میشود (معطری و فلاحزاده، ۱۳۸۶: ۷۴).
خودارزشیابی آگاهی خود یادگیرنده از آمادگی برای بروز توانایی های خود تلقی میشود. در این تعریف، خودارزشیابی شامل شناسایی تواناییها و نقاط قوت و ضعف یادگیرنده در یادگیری توسط خود او است این امر مستلزم آن است که توجه را از سمت استاد به فراگیر سوق دهیم و به تجربه های یادگیری محوری توجه کنیم که ایجاد تعهدی مقتدرانه را در فراگیر باعث میشود (امینخندقی، سپندار، سیفی و جوادی، ۱۳۹۲: ۵۴). بنابراین منظور از خودارزشیابی یک نظام ارزشیابی است که دانشجویان را وادار میکند تا در تهیه معیارها و ملاکهایی که برای کار خود تدوین میکنند و سپس درباره اینکه تا چه اندازه به معیارها رسیدهاند، قضاوت کنند (نصر، زارع و پاکسرشت، ۱۳۸۸: ۲۱۵).
۲-۱۰- اهمیت خود ارزشیابی
خود ارزشیابی نقش مهمی در آموزش دانشگاهی دارد چون بازتابی است از تصویر ذهنی که دانشجو به دست آورده است (کلیپا، ایگنات و روسو، ۲۰۱۱: ۸۸۴). خودارزشیابی این امکان را فراهم میآورد و به بیرون کشیدن دانش از ذهن یادگیرندگان کمک میکند (زارعی، ملکی و سبزیپور، ۱۳۹۱: ۱۳۳). خود ارزشیابی بهویژه برای دانشجویان بسیار مفید است، زیرا نه تنها آنها را دراین فرایند بسیار با انگیزه، علاقهمند و درگیر نگه میدارد، بلکه آنها را به خود کنترلی و مسئولیتپذیری تشویق میکند (چانگ، تسنگ و لوو، ۲۰۱۲: ۳۰۴). خودارزشیابی میتواند هم برای معلم و هم دانشجو مزایایی داشته باشد، به طور مشخص دانشجویان تمایل بیشتری پیدا میکنند، برخی از مسئولیتهای معلمان را کاهش میدهد، بارخورد فوری را برای معلم فراهم میکند، برخی از موانع بین دانشجویان و معلمان را از بین میبرد، علاوه بر این باعث میشود دانشجویان کمتر به معلمان خود وابسته باشند و مسئول و مستقل باشند، نقش فعالتری داشته باشند، باعث افزایش اعتماد به نفس دانشجویان میشود و همچنین معلمان میتوانند اثرات تلاشهای خود را در امر تدریس دقیقتر و عینیتر ارزیابی کنند (مککانل، ۲۰۰۰: نقل از کوکوسیک، گاراکا و جادریک، ۲۰۱۴: ۱۰۱).
خود ارزشیابی نقش حیاتی را در سطح فهمیدن هدفهای یادگیری اهداف، انتظارات، نقاط قوت و ضعف بازی میکند که منجر به بهبود کار و توسعه حرفهای میشود(سیلویا، ۲۰۱۴: ۳۸۳۸). خودارزشیابی از خود، مناسبترین روش برای بهسازی آموزش یادگیرندگان و کسب تجربه است که به عنوان یک ابزار فراگیر، با نگرش جامع به تمامی زوایای یادگیری به کمک یادگیرندگان میآید تا آنها را در شناخت دقیقتر نقاط ضعف و قوت خود یاری کند (زارعی، ملکی و سبزیپور، ۱۳۹۱: ۱۳۴). همینطور خود ارزشیابی اغلب برای ترویج یادگیری دانشآموز محوری، افزایش بینش در فرایند یادگیری و تشویق یادگیری فعال مورد استفاده قرار میگیرد (ویسی۱، ۲۰۱۳: ۷۳۱). خودارزشیابی، نقش کلیدی در افزایش بازده یادگیری دارد؛ هنگامیکه دانشجویان عملکرد خود را مثبت ارزیابی میکنند، اهداف بالاتری را مد نظر قرار میدهند و تمامی تلاش خود را برای رسیدن به این اهداف بهکار میگیرند و به طور مداوم در مورد خود قضاوت میکنند. تلاش در جهت رسیدن به هدف و خود قضاوتی، سبب افزایش اعتماد به نفس میشود (وان لنگرکی۲ و همکاران، ۲۰۱۱؛ به نقل از دلآرام و همکاران ، ۱۳۹۲: ۱۷۹). بندورا (۲۰۰۱) مطرح میسازد که که خودارزشیابیهای مثبت به دنبال داشتن باورهای مثبت از خود به وجود میآید چراکه این امر برای دانشآموزان افزایش توانمندی را به همراه دارد و حسی از خودارزشی را در اختیار آنها میگذارد. رضایت در انجام کار به عنوان مؤلفه اساسی و بنیادی در خودارزشی، با انجام موفقیتآمیز کارها مرتبط است (نارسیس و همکاران، ۲۰۱۱؛ به نقل از معتمدی، ۱۳۹۱).
۲-۱۱- نقش خودارزشیابی در فرایند یادگیری
خود ارزشیابی، مناسبترین روش برای بهسازی آموزش یادگیرندگان و کسب تجربه است که به عنوان یک ابزار فراگیر، با نگرش جامع به تمامی زوایای یادگیری به کمک یادگیرندگان میآید تا آنها را در شناخت دقیقتر نقاط ضعف و قوت خود یاری کند (زارعی، ملکی و سبزیپور، ۱۳۹۱: ۱۳۴). به عبارت دیگر، درگیرکردن یادگیرنده در فرایند ارزشیابی خود و تصمیمگیری برای برداشتن گام بعدی، او را به فرد آگاهی تبدیل میکند که به فراشناخت رسیده است و میتواند معلم را طی فرایند تدریس یا پس از آن و در طراحی مراحل مختلف آموزش یاری کند. خودارزشیابی با پیشبینی سهم یادگیرندگان در فرایند یادگیری و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی رویکردی را به وجود آورده است که از طریق آن هویت فردی یادگیرندگان مورد توجه قرار میگیرد زیرا وقتی یادگیرنده یاد بگیرد به مقایسه و ارزشیابی خود بپردازد، دیگر احساس منفی، حقارت، حسادت، نفرت و رقابت نادرست در وجودش شکل نمیگیرد و به ارزش صداقت و امانتداری در فرایند آموزشی پیمیبرد چراکه این ارزشیابی آنها را به سنجشی ترغیب میکند که آنها را به رشد و تعالی میرساند (زارعی، ملکی و سبزیپور، ۱۳۹۱: ۱۳۵). بهطور کلی، خودارزشیابی یادگیرندگان را تحریک میکند تا با توجه به استفاده از پدیدههای مختلف، مشکلات عملیشان را خودشان حل کنند، هدایت فرایند یادگیریشان را برعهده بگیرند و ارزش دانستن را کشف کنند (دوآنی، ریس و زاچوس، ۲۰۰۶: ۴۸).
۲-۱۲- پیشینه پژوهش
۲-۱۲-۱- پژوهشهای داخلی