بررسی چالش های کشاورزی و تاثیر آن بر جمعیت روستایی
هدف در این مقاله بررسی چالش های کشاورزی در دهستان سیلاخور شرقی با توجه به نقش مهم آن به عنوان فعالیت اکثر روستانشینان و بررسی تاثیرات آن بر وضعیت جمعیتی منطقه مورد مطالعه است. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که پراکندگی و کوچک بودن قطعات اراضی نقش مهمی در اتلاف منابع داشته و سبب رها شدن بسیاری از اراضی شده است و این روند در ۱۰ سال اخیر، نقش تعیین کننده ای در کاهش جمعیت در دهستان سیلاخور شرقی داشته است.
تقوایی و همکاران(۱۳۸۹)
تحلیلی بر عوامل موثر در عدم استفاده از سیستم های آبیاری تحت فشار در روستاهای ایران: مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان ازنا
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری نشان می دهد که تقطیع و پراکندگی اراضی کشاورزان، مهم ترین مانع در توسعه سیستم های آبیاری تحت فشار بوده است. هم چنین یافته ها حاکی از آن است که سه عامل ساختاری، اقتصادی ـ اجتماعی و طبیعی ۱۰/۶۶ درصد از واریانس متغیرها را تبیین می کند که در این راستا توسعه ی کمی و کیفی برنامه های آموزشی ـ ترویجی و بالا بردن اطلاعات و آگاهی کشاورزان، تربیت مروجان آگاه از مسائل سیستم های آبیاری تحت فشار و تشویق کشاورزان منطقه، با حمایت های مالی و اعطای آسان تر تسهیلات بانکی، در راستای مشارکت هرچه بیش تر در یکپارچه سازی اراضی، از جمله پیشنهادهایی هستند که براساس نتایج تحقیق ارائه شده اند.
هجرتی و افشاری(۱۳۸۹)
نقش مالکیت های ارضی در توسعه روستایی
باتوجه به نتایج به دست آمده، بزرگ بودن اراضی کشاورزی هرچند باعث افزایش بهره وری در واحد سطح خواهد شد اما روستاییان خرده پا علاقه ای نسبت به ساماندهی نداشته و آن را موجب بیکاری دانسته اند و شیوه کشت سنتی را به کشت نوین ترجیح می دهند.
مطیعی و بختیاری(۱۳۸۹)
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه زیربخش زراعت در استان زنجان(با تاکید بر اعتبارات عمرانی دولت)
نتایج حاصل از برآورد مدل رگرسیون نشان میدهد که اعتبارات عمرانی دولت در زمینه مهار و انتقال آب در مناطق روستایی در استان زنجان با دو دوره وقفه زمانی، دارای اثر مثبت و معنی داری بر سطح توسعه زراعی دراین استان بوده و به ازای هر ۱۰۰۰ میلیارد ریال افزایش اعتبار عمرانی هزینه شده در زمینه مهار و انتقال آب، سطح توسعه یافتگی زراعی در استان مورد مطالعه ۰۰۷۱۷/۰ واحد کاهش پیدا کرده است. لازم به توضیح است دامنه تغییرات شاخص توسعه یافتگی زراعی بین صفر و یک بوده وکاهش مقدار این شاخص و نزدیک شدن آن به صفر گویای افزایش سطح توسعه زراعی و افزایش مقدار شاخص مذکور و نزدیکی آن بیانگر کاهش سطح توسعه زراعی در استان است.
کلانتری و همکاران(۱۳۸۹)
تحلیل مولفه های پایداری نظام کشت گندم در استان فارس
نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که ۵ عامل، اکولوژیکی ـ زراعی، عملیات زراعی پایدار محور، خدمات حمایتی ـ ترویجی، وضعیت اجتماعی ـ مشارکتی و عامل اقتصادی که مجموعاً ۲۱ متغیر را در برگرفته است، بیش از ۷۲ درصد از واریانس عوامل پایداری نظام کشت گندم در استان فارس را تبیین می کنند.
عبدالله زاده و همکاران(۱۳۸۹)
تدوین و اعتبارسنجی شاخصهای مناسب به منظور تحلیل نابرابری های فضایی توسعه کشاورزی(مطالعه موردی استان فارس)
نتایج نشان داد که؛ به جز چهار شاخص، بقیه شاخصها از نظر کارشناسان برای تحلیل نابرابری فضایی توسعه کشاورزی مناسب می باشند. همچنین نتایج محاسبه ضرایب نابرابری نشان داد که بیشترین سطح نابرابری مربوط به شاخصهای بعد اقتصادی- مالی و زیرساختی- خدماتی توسعه کشاورزی از قبیل موسسات اعتباری کشاورزی، صنایع کشاورزی و روستایی و تعاونی های روستایی و کشاورزی می باشد.
فاضل بیگی و یاوری(۱۳۸۹)
واکاوی چالش های فراروی صندوق بیمه محصولات کشاورزی در ایران
بر اساس نتایج به دست آمده، از جمله نقاط ضعف صندوق بیمه عبارت اند از : عدم پذیرش چارچوب های اقتصادی و اصول بنگاه داری، ضعف در نظام آمار، نبود رقابت در عرصه خدمات، و نبود نظام ارزشیابی و نظارت مستمر؛ همچنین، از جمله تهدیدهای فراروی صندوق بیمه می توان بدین موارد اشاره کرد: ساختار نامناسب واحدهای تولیدی، عدم یکپارچگی اراضی، نبود استانداردهای تولید، و نظام های بهره برداری معیشتی. افزون بر این، نتایج نشان داد که در بسیاری از موارد، نظر دو گروه کارشناسان و متخصصان صفی و ستادی یکسان است.
ویلیام ملور(۱۳۸۳)
توسعه کشاورزی در ایران: تعامل هدف ها و راهبردها
در ایران به موازات گسترش اقتصادی در سطح کلان نرخ رشد درآمد در مناطق شهری سرعت گرفته و مشکل نابرابری درآمدهای شهری و روستایی جدیدتر شده است. اصولا سرعت گرفتن روند توسعه کشاورزی تنها راه کاهش نابرابری سطوح درآمدی در مناطق شهری و روستایی است. برای همگام کردن نرخ رشد درآمد روستایی با درآمد شهری نیز به دو طریق می توان عمل کرد: الف) کاهش سریع جمعیت روستایی و یکپارچه سازی مزارع به منظور تشکیل واحدهای بهره برداری بزرگتر وب) توسعه عمقی کشاورزی از طریق افزایش عملکرد و تراکم کشت. شایان ذکر است که در مورد ایران نه تنها بزرگترین ظرفیت برای کاهش تفاوت درآمد روستایی و شهری در تولید کالاهای پر ارزش بویژه محصولات باغی و دامی نهفته است، بلکه شرایط مناسبی نیز برای افزایش تولید این قبیل محصولات وجود دارد. بدیهی است حصول اطمینان از دستیابی به نرخ رشد سریع در محصولات پر ارزش مستلزم تلاش ویژه برای حل مسائل مربوط به بازاریابی کالاهای فاسد شدنی و توسعه فناوری در جهت نیازهای بازارهای هدف است. البته در این زمینه سایر زیر بخش ها هم نقش مهمی دارند.و باید به الزامات آنها نیز توجه شود.در این راستا مهمترین مسئله، اولویت قائل شدن برای تحقیقات در زیر بخش باغبانی، با توجه به تنوع محصولات در ایران است.
صامتی و فرامرزپور(۱۳۸۳)
بررسی موانع سرمایه گذاری خصوصی در بخش کشاورزی ایران
یافته های تجربی مطالعه حاضر نشان می دهد که نرخ تورم و ارزش افزوده مهمترین عوامل تاثیرگذار بر سرمایه گذاری خصوصی در بخش کشاورزی است که در این میان حساسیت سرمایه گذاری خصوصی نسبت به ارزش افزوده بیش از دیگر متغیرهاست. همچنین کشش سرمایه گذاری خصوصی نسبت به سرمایه گذاری دولتی در سطحی بسیار پایین قرار دارد.
جدول (۱-۲): سوابق مطالعاتی در خارج از کشور
نتایج تحقیق
عنوان
پژوهشگر