دومین نوع ادراکی در تجارب دینی شناختی قرآن یافت میشود درک خیالی است. ادراک خیالی طیف وسیعی را در برمیگیرد و از جهاتی مهمتر از تجارب دیگر به شمار میروند. قوّه خیال تمام مکاشفات قوای دیگر را تجزیه وتحلیل نموده و به آنها صورت میدهد و در خزانه خود نگه میدارد. خود این قوه نیز به صورت مستقلی به تجربه میپردازد. عالم خیال که در محازات قوه خیال وجود دارد، موجوداتی مختص به خود دارد. جن، شیطان،فرشتگان مثالی، ارواح برزخی و تجلیات الهی[۴۳۸] از ساکنان این عالم به شمار میآیند. بنابراین قوه خیال این توانایی را دارد که با تمام این موارد مواجه شود. مکاشفه و خواب ( رؤیا) مهمترین زمانهایی هستند که تجارب خیالی در آنها شکل میگیرد اگر چه در زمان های دیگر هم وجود دارد. همین امر سبب میشود که طیف این تجارب بسیار گسترده باشد و معمول تجارب انبیاء و عرفاء در این قوه صورت میگیرد. وجود موجوداتی مثل شیطان و جن به همراه سرکشیها و طغیانهای خود قوه خیال باعث میشود که مواظبت از این قوه بسیار مهم باشد. عقل و شرع دو عاملی هستند که میتواند این امور را کنترل کنند. اکنون به بررسی این موارد میپردازیم:
۱ـ ابراهیم و ذبح فرزند « إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى»[۴۳۹] حضرت ابراهیم (ع) در رؤیا میبیند که فرزند خود را ذبح میکند. این خواب به منزله امر الهی براین عمل بود. این آیه نمایانگر نمونهای از تجربه دینی در عالم رویا و خیال میباشد.
ابن عربی معتقد است که این رؤیا در عالم مثال مقیّد ( خیال متصل) اتفاق افتاده ونیاز به تعبیر داشت، اما از آنجا که حضرت ابراهیم به عالم مثال مطلق ( خیال منفصل) عادت داشت که نیاز به تعبیر ندارد، گمان نمود که باید فرزند را ذبح کند، در حالی که از همان آغاز هم میبایست قوچی قربانی کند.[۴۴۰]
ولی این سخنان به نظر صحیح نمیرسد، و مقام حضرت ابراهیم (ع) اجل و بالاتر از این مراتب است. و ایشان مقصود خداوند را درست متوجه شده و لکن غرض تزکیه نفس بود که حاصل شد و خداوند ابراهیم را سرافراز نمود.دلیل این مطلب آن است که خداوند فرمود: ای ابراهیم به وظیفهات عمل کردی. « قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا»[۴۴۱] بنابراین مکاشفه حضرت ابراهیم نیاز به تعبیر نداشته بلکه خود مطابق واقع بود.
۲ـ رؤیای حضرت یوسف:
«إِذْ قَالَ یُوسُفُ لأبِیهِ یَا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ»[۴۴۲] این رؤیا هم در پایان سوره تصدیق میشود آنگاه که حضرت یوسف میفرماید: «یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا»[۴۴۳] علامه طباطبایی در ذیل تفسیر آیه سوره یوسف میفرماید: مراد از تأویل رؤیا آن چیزی است که حقیقت خارجی رؤیا را تشکیل میدهد و رؤیا آنرا در لباسها و صورتهای مختلف قرار میدهد. هرکسی به تناسب قوای ادراکی خود حقیقت خارجی را به صورتی میکشد. مثلاً یوسف برادران و پدر و مادر خود را مانند ماه و ستاره و خورشید تصور نمود.
این رؤیاها پدیدههای شخصی هستند که فقط برای صاحب آن پدیده پیش میآید. ولیکن میتوان آنرا برای دیگران توصیف نمود. قوه خیال، حقایق معقول یا مثالی را گرفته و به آنها صورت خارجی میدهد و امور معقول را تشبیه به محسوس می کند تا برای انسان و دیگران قابل درک باشند. بنابراین حقایق غیبی میتواند با این روش مشاهده شوند و پرده از روی آنها کنار برود.
نکتهای که حائز اهمیت است این است که در این رؤیا و رؤیای پیشین از لفظ « حق و صدق» نام برده شد. بنابراین روشن میشود که حالات متضاد این دو « کذب و بطلان» نیز در رؤیاها امکان دارد. و در رؤیا و تعبیر آن باید از این آفات جلوگیری نمود.
۳ـ رؤیای شجره ملعونه:
خداوند متعال در قرآن از خوابی خبر میدهد که پیامبر اسلام را پریشان نمود. «و ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلا فِتْنَهً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ »[۴۴۴] این آیهای است که بعد از آن پیامبر هرگز خندان دیده نشد. در تفسیر قمی[۴۴۵] آمده است که پیامبر (ص) در خواب دید که میمونها از منبر شریف حضرت بالا میروند و این باعث ناراحتی پیامبر گردید. پیامبر فرمود: این میمونها بنیامیه هستند. و سوره قدر به همین مطلب[۴۴۶] اشاره دارد که میفرماید: « لیله القدر خیر من الف شهر»[۴۴۷] یعنی شب قدر از هزار ماه حکومت بنیامیه که در آن شب قدری نباشد برتر است. این آیه شریفه رؤیایی از پیامبر را بیان میکند که نیاز به تعبیر دارد و حیوانی تعبیر به انسانهای خاصی شدهاند.
۴ـ رؤیای فتح مکه:
پیامبر در خواب دید که او و اصحاب سرها را تراشیدهاند و به زیارت خانه خدا مشرف شدند.
لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُءُوسَکُمْ وَمُقَصِّرِینَ لا تَخَافُونَ»[۴۴۸] این خواب نیاز به تعبیر نداشت هر چند تحقق آن یک سال طول کشید. این خواب وعدهای بود به پیامبر اسلام برای فتح مکه، وعدهای که محقق شد.
این آیه حجیت رؤیاهای پیامبر را تأیید میکندو برای آنها بار معرفت شناسانه قایل شده است بنابراین اصل حجیت رؤیای پیامبر در این آیات مفروغ عنه است، با اینحال مورد تأکید قرار گرفته است. اما این آیه نیز رؤیاها را به دو دسته صادقه و کاذبه تقسیم میکند که بسیار با اهمیت است و نشان میدهد که هر رؤیایی قابل اعتماد نیست، زیرا در بسیاری از رؤیاها احتمال تدلیس و اشتباه وجود دارد.
۵ـ تمثّل جبرئیل بر حضرت مریم «فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا»:[۴۴۹]
در صفحات گذشته پیرامون این آیه شریفه بحث نمودیم و گفتیم عدهای این آیه را از مصادیق تجربه حسی دانستهاند و برخی آنرا از مصادیق تجربه خیالی. که تفسیر این آیه و استدلال به آن بنا هر قولی متفاوت میشود.
۶ـ رؤیای دیگری از پیامبر:
در احادیث اهل سنت نقل شده است که پیامبر فرمود: در خواب دیدم که ظرف شیر مینوشیدم و چنان سیراب شدم که شیر از انگشتان من بیرون زد، و آن شیر را به علم تعبیر نمودند. این رؤیا هم [۴۵۰] از مواردی است که مکاشفه پیامبر در حال رؤیا صورت گرفته است. بنابراین این تجارب در جایی رخ میدهند که معانی معقول بخواهند صورت محسوس به خود بگیرند و در این صورت از قوه خیال کمک میگیرند.
۷ـ از برخی آیات قرآن چنین برمیآید که قرآن بر قوه خیال پیامبر نازل شده است.
« نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ»[۴۵۱] و « نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِینُ، عَلَى قَلْبِکَ ».[۴۵۲]این آیات نشان میدهد که نزول قرآن بر قلب پیامبر بوده است. علامه طباطبایی میفرماید: مراد از قلب « نفس» پیامبر است.
ایشان اقوال دیگران را هم ذکر میکنند و رد میکنند: برخی گفتهاند نفس پیامبر دو مرتبه دارد، روح الامین و قلب. پیامبر از یک مرحله نفس خود مطالبی را به مرحله دیگر ( قلب) القاء میکند. علامه این قول را بسیار سخیف میخواند. و این قلب، همان قلب از جنس گوشت و ماهیچه در سینه انسان هم نیست، بلکه مراد نفس انسان است که فرشته خدا بر آن نازل میشود.
علامه وجه این را که فرمود « علی قلبک» و نفرمود« علیک» این ذکر میکند که شاید مقصود[۴۵۳]این است که حواس ظاهری در وحی دخالت ندارد، اگر چه پیامبر فرشته را دید و سخن او را شنید و لیکن از گوش و چشم مادی خود بهره نبرد. و اگر به صورت مادی بود و حواس ظاهری دخیل بود، دیگران هم آنچه پیامبر میدید، میدیدند و میشنیدند. اما علامه به صراحت معلوم نمیکند که کدامیک از قوای نفسانی پیامبر وحی را دریافت میکند.
علامه در سوره بقره هم مراد آیه از قلب را بیان نمیکند و صرفاً به استناد روایات میگوید مراد از قلب آن قلبی است که وقتی چشم میخوابد نمیخوابد و بیدار است و از خود غافل نمیشود.[۴۵۴]
به نظر میرسد که مراد از قلب در این آیه شریفه قوه خیال باشد. زیرا وحی در ماهیت اصلی خود محسوس نیست و از عالم قدس میآید. عالم عقل هم که بدون هرگونه صورتی است و علامه انکار میکند که معانی وحی بر پیامبر[۴۵۵] برسد و حضرت برای آن صورت سازی کند که بنابراین قوه خیال تنها محتمل است.
اما اینکه قرآن و وحی خداوند شهودی باشد هم به نظر صحیح نمی رسد زیرا که خداوند از نزول فرشته و واسطه در وحی صحبت میکند و این با تکلم مستقیم با خداوند سازگار نیست. علاوه بر اینکه در وحی مستقیم به پیامبر حالت بیهوشی و از خود بیخودی دست میدهد در حالیکه در نزول قرآن چنین حالتی به پیامبر دست نداد.[۴۵۶] فقط در ذیل سوره انعام چنین حالتی به پیامبر نسبت داده شده و حتی در نزول سوره انعام هم پیامبر مدهوش نشد و صرفاً سنگینی را احساس نمود.
مگر اینکه اینجا اشکال کنیم که رؤیت جبریل خود میتواند به گونه علم شهودی باشد، به بیان دیگر کسی ادعا ندارد که در نزول قرآن شهود مستقیم خدا صورت گرفته، بلکه شهود مستقیم جبرئیل صورت گرفته و در این صورت اشکال ندارد که جبرئیل را با علم شهودی دریافت و نه به اقسام سه گانه علم حصولی به بیان دیگر درباره علم شهودی دو مبنا وجود دارد، عدهای آنرا همان علم حضوری میدانند ولی نظریه صحیحتر آن است که آنرا گونه دیگری از علم بدانیم. در هر صورت ادعای فارابی[۴۵۷] و ابن سینا بر این است که وحی بر قوه خیال پیامبر نازل شده است و در این جا همین مقدار بحث کافی است و برای تفصیل آن باید کتابهای دیگر مراجعه شود.
۸ـ حضرت ابراهیم و ملکوت «وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ»[۴۵۸] علامه در ذیل این آیه شریفه میفرماید: معنی ملکوت در اینجا همان معنای لغوی آن است.ملکوت یعنی وجود اشیاء از حیث نسبت آنها با خداوند و قیام آنها به ذات خداوند است.[۴۵۹] مراد ربوبیت خداوند نسبت به اشیاء است.علامه در جای دیگر[۴۶۰] میفرماید که ملکوت باطن اشیاء است برخلاف ظاهر محسوس اشیاء. حضرت ابراهیم با نفس شریفش باطن اشیاء را مشاهده نمود. وی به صورت پراکنده در دو جا اعلام میکند که حضرت ابراهیم با قلب خود رؤیت[۴۶۱] نمود.اما مراد خود را از قلب یا نفس روشن نمیسازد. ولی به نظر میرسد که آنچه حضرت ابراهیم مشاهده نمود با قوه خیال بوده، یعنی همان چیزی که در تعابیر عرفاء به عالمی بین عالم محسوس ( ناسوت) و عالم جبروت ( عقول) اطلاق میشود و ظاهر آیه و تفاسیر هم همین مطلب است. خصوصاً این که ملکوت را به « آسمان و زمین» اضافه نموده که دلالت میکند، مرحله این مکاشفه در حدی بالا از عالم حس بوده و در حد عالم عقل و بالاتر نبوده است. بنابراین آیه شریفه فوق بر نوعی مکاشفه خیال دلالت دارد.
۳ـ ادراک عقلی:
استاد جوادی آملی ادراکات عقل را به دو دسته عملی و نظری تقسیم می کند و سپس به تفسیر آیات قرآن میپردازد. او مراد از عقل نظری را عقلی میداند که متعلق آن تصورات و تصدیقات است و عقل عملی را عقلی میداند که متعلق آن عزم و اراده باشد.[۴۶۲] وی عقل نظری را قادر بر دریافت وحی و مکاشفات[۴۶۳] عارفانه میداند. اما بیشترین نقش عقل نظری را معیاری برای محک زدن تجارب صحیح از ناصحیح وتجارب[۴۶۴] و حیانی و شیطانی و نفسانی میداند.
اما نکته عجیب آن است که استاد جواد آملی برخلاف تجارب حسی و خیالی هرگز مثالی برای تجارب عقل نظری نمیزند. علامه طباطبایی نیز در جستجوهای ما چیزی بر ادراکات این قوه بیان ننموده است. ظاهر امر این است که عقل نظری متعلق وحی و مکاشفه صورت نمیگیرد و بیشتر جنبه داوری و قضاوت را دارا میباشد. اگر چه به نظر میرسد که القاء معارف بر عقل نظری است. (شهودی معنوی در برابر شهود صوری) اما عقل عملی دارای ادراکات زیادی است به عقیده استاد جوادی آملی حفظه الله عقل عملی بسیاری از موارد وحی را به خود اختصاص داده است. وی دریافت های عقل عملی را « الهام»[۴۶۵] مینامد.
۱ـ «فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا »[۴۶۶] خداوند میفرماید که ما به حضرت نوح (ع) وحی کردیم که کشتی را در پیش چشم ما بساز. این وحی به صورت تصور یا القاء مطلب نبوده است بلکه به عزم و اراده حضرت نوح تعلق گرفته است. ایشان تصریح میکند که « گیرنده این نوع وحیها عقل عملی است».[۴۶۷]
۲ـ « وَإِذْ أَوْحَیْتُ إِلَى الْحَوَارِیِّینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی »[۴۶۸] ما به حواریون امر کردیم که به من و حضرت عیسی ایمان آورید. این الهام الهی است که به عقل عملی تعلق گرفته است.
۳ـ «وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ»[۴۶۹]ما به حضرت موسی وحی نمودیم که زمانی که قوم تو طلب آب کردند، با عصای خویش سنگ را بشکافت تا آب سرازیر شود.
۴ـ « وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِیهِ»[۴۷۰] و همینطور: «وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لا یَشْعُرُونَی»[۴۷۱] وحی به مادر حضرت موسی (ع) وحضرت یوسف (ع) نیز از نوع وحی به عقل عملی است.
اما به نظر میرسد که استدلال فوق تام نباشد. زیرا هیچ منعی ندارد که تمام موارد فوق را حمل بر وحی بر عقل نظری بنمائیم. این مطلب با ظواهر آیات نیز بیشتر همخوانی دارد. و اگر این اوامر نسبتی با عمل دارند، برای آن نیست که وحی مستقیماً به عقل عملی مربوط بوده است، بلکه عقل در انجام وحی و دستور الهی، خود اراده و عزم را به کار انداخته است.
۴-ادراک شهودی:
در کتابهای نوشته شده در این زمینه بسیار بین علم حضوری و شهودی ارتباط برقرار شده است. شاید این عمل نتیجه تأملات ملاصدرا و حتی ابن عربی باشد. در هر صورت این بحث باید در کتب فلسفی مورد تحلیل قرار گیرد. اما آنچه ما در اینجا از آن صحبت میکنیم آن است که شهود یکی از انواع علم حضوری است که در آن هیچ نوع واسطهای وجود ندارد. آیاتی که احتمال دارد در قرآن پیرامون شهود مطرح شود در اینجا مورد بررسی قرار میگیرد.
۱ـ « شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَالْمَلائِکَهُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ »[۴۷۲]
ممکن است به این آیه استناد شود که نوعی شهود ذات واجب از خود و همچنین شهود ملائک و صاحبان علم از خداوند را مطرح نموده است.
اما علامه طباطبایی با این استدلال مخالف است. وی میفرماید: هر چند در آغاز لفظ شهود برای دیدن با چشم و دیدن عیان وضع شده است اما سپس این لفظ در گواهی و شهادت دادن استعمال شده است. و خداوند در این ایه گواهی میدهد که جز ذات مقدسش کسی نیست. و « اولو العلم» نیز بر اثر نگاه در آیات آفاقی و انفسی چنین شهادتی میدهند نه اینکه به واسطه شهود ذات واجب چنین شهادتی بدهند. اگر چه صاحبان علم نسبت به خدا شهوداتی دارند و لکن آن بحث دیگری است و به این بحث مربوط نمیشود.[۴۷۳]
اما به نظر میرسد کلام علامه خالی از اشکال نباشد. ما دلیلی برای دست کشیدن از ظاهر آیات نداریم. ظاهر آیه این است که شهادت خداوند با چشم است و اگر خداوند گواهی میدهد منشاء آن شهود عیانی است.
۲ـ «وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ»[۴۷۴] علامه در تفسیر این آیه میفرماید که این آیه دو نوع تکلم را نشان میدهد تکلم با حجاب و بیحجاب. قسمت اول تکلم بدون حجاب است و قسمت دوم و سوم با حجاب [۴۷۵] وواسطهاند. از این سخنان به نظر میرسد که علامه بیمیل نیست که نوع اول را مواجهه شهودی بنامد. مخصوصاً این که در فصلهای گذشته بیان نمودیم که عقل، خیال و حس هر سه حجاب اند و مانع درک مستقیم حقیقت میشوند. حتی ملائکه وانواع عالیه هم حجابهایی هستند که مانع رؤیت حضرت حق میشوند. این گروه را حجابهای نوریه مینامند. در برابر توهمات فاسد و عقائد باطل و اموری از این قبیل که حجابهای ظلمانی به حساب میآیند. بنابراین آیه فوق بر نوعی شهود دلالت دارد. حتی اگر بگوئیم که مراد از وحی ( درک شهودی)، و از من وراء حجاب ( درک حسی) و ارسال رسول (درک عقلی و خیالی) است سخن به گزاف نگفتهایم.
استاد جوادی آملی در ذیل این آیه احادیث مختلفی را میآورد. از جمله حدیثی از امام صادق که دلالت بر این دارد که گاهی به پیامبر وحی بدون واسطه جبرئیل میشد و به پیامبر حالت مدهوشی دست میداد.[۴۷۶] اینها هم دلالت بر نوعی تجربه دینی و مکاشفه مستقیم و بدون واسطه حجاب و شهود مستقیم تجلیات الهی میکند.
۳ـ «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ، فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى، فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى، مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى»[۴۷۷] آیات سوره نجم ابتدا از وحی با واسطه خداوند با پیامبر سخن میگوید و میفرماید پیامبر جبرئیل را در افق اعلی مشاهده نمود. پس از نوع دیگری از وحی صحبت میکند که در آن جبرئیل فاصله نبود. خداوند این درک را به « فؤاد» نسبت میدهد. ظاهر این گفتار آن است که در مقام قاب قوسین پیامبر تجربهای شهودی پیدا نمود. تجربهآی که در آن واسطهای مثل جبرئیل و حجابهای دیگر وجود ندارد.
علامه طباطبایی نیز در ذیل این آیه همین مطلب را استفاده نموده است. وی[۴۷۸] میفرماید مراد از فؤاد ضمیر پیامبر است که در آن با مشاهده عیان با خداوند صحبت نمود. در آنجا نه حس، نه خیال و نه فکر و هیچ یکی از قوای ظاهری و باطنی دخالتی ندارند. بنابراین آیات فوق دو مرحله از مکاشفه را نشان میدهد. مشاهده خیالی و رؤیت جبرئیل و مشاهده شهودی و رؤیت تجلیات الهی. این سخن با روایات لیله المعراج نیز سازگار است. زیرا جبرئیل فرمود: تو به مقامی میروی که اگر من به قدر «انمله» و سرانگشت نزدیک شوم نابود میشوم. لذا آنجا مقام شهود محض است.
اما کلام فخر رازی در اینجا کمی مبهم است. وی میگوید در اینجا آیه دو نوع ادراک را به پیامبر استناد داده ( فؤاد – بصر). و لیکن مراد از اینها درک حسی و خیالی و حسی نیست و نتیجه میگیرد که درک عقلی صورت گرفته است. وی میگوید در آن هنگام برای پیامبر نوعی علم ضروری حاصل شد که دانست فرشته را میبیند. لیکن در کلام او سخنی از درک شهودی دیده نمیشود.[۴۷۹]
بررسی آیات مربوطه به رؤیت خدا
موضوع تقاضای حضرت موسی از خداوند برای نظر کردن به او از مباحث مهم تفسیری است که همه مفسرین به آن پرداختند. علامه طباطبایی نیز به این موضوع پرداخته است. آیه شریفه چنین است: «وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ، قَالَ یَا مُوسَى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاتِی وَبِکَلامِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ»[۴۸۰]
علامه طباطبایی میفرماید: آیات قرآن درباب رؤیت خداوند دو دستهاند.آیاتی آنرا نفی و آیاتی آنرا اثبات مینمایند. آیات نفی کننده: « لَن تَرَانِی – لاَّ تُدْرِکُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الأَبْصَارَ– لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ». و آیات اثبات کننده مانند:
«وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَهٌ ، إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَهٌ»[۴۸۱] « مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى»[۴۸۲] « مَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لآتٍ»[۴۸۳] «أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ»[۴۸۴] ، « أَلَا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَهٍ مِّن لِّقَاء رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُّحِیطٌ»[۴۸۵]
« فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا»[۴۸۶]
آنچه مشخص است آن است که مرادحضرت موسی از تقاضای رؤیت، رؤیت جسمانی نبوده است. زیرا که خداوند نه جسم است نه جسمانی، نه زبان دارد و نه مکان و نه جهت و نه صورت مماثلی دارد نه مشابهی. پس دیدن ذهنی یا خارجی خدا امکان ندارد، نه در دنیا و نه در آخرت. و حضرت موسی که پیامبر بزرگی است یقیناً آنرا میدانسته و تقاضا ننموده است. پس خداوند هم چنین رؤیتی را نفی ننموده است.زیرا بدیهی بوده است. و آنچه که مسلم است آنچه که موسی تقاضا نموده علم ضروری عادی نبوده است. چون علم بدیهی مثل علم به وجود افرادی مثل ابراهیم خلیل یا علم به بدیهات منطقی را رؤیت نمیگویند.
بلکه آنچه مراد است علم ضروری حضوری شهودی است. مثل علم ما به خودما وصفات خودمان وآنچه دوست داریم و یا دوست نداریم. این هم یک قسم علم ضروری است که برخی به آن توجه نداشتهاند. این چنین علمی نه استدلال دارد نه فکر ونه محسوس است.
۸۴- Thornton, G. C., I., &. Rupp, D. E. (2006). “Assessment Centers in Human Resource Management: Strategies for Prediction, Diagnosis and Development”. London: Lawrence Erlbaum Associates, London.
۸۵- Ruggeberg, B. J. (2007). “A consultant’s perspective on doing competencies well: Methods, models, and lessons”. In A. Fink (Ed.), Doing competencies well, Symposium presented at the Annual Conference of the Society for Industrial and Organizational Psychology, New York.
۸۶- LeDeist, F.D., Delamare, F. and Winterston, I. (2005). “What is competence?” Human Resource Development International, 8, 1, pp. 27-46.
۸۷- Schollaert, E., & Lievens, F. (2011). “The Use of Role-Player Prompts in Assessment Center Exercises”. International Journal of Selection and Assessment, 19, 2, pp.190- 197.
۸۸- Hausknecht, J. P., Day, D. V. & Thomas, S. C. (2004). “Applicant reactions to selection procedures: An updated model and meta-analysis”. Personnel Psychology, ۵۷, ۶, pp.639–۶۸۳٫
۸۹- McCarthy, J.M., van Iddekinge, C.H., Lievens, F., Kung, M., Sinar, E., & Campion, M.A. (2013). “Do candidate reactions relate to job performance or affect criterion-related validity? A multi-study investigation of relations among reactions, selection test scores, and job performance.” Journal of Applied Psychology, 98, 9, pp.701-719.
۹۰- Anderson, N., Salgado, J. F. and Hülsheger, U. R. (2010). “Applicant Reactions in Selection: Comprehensive meta-analysis into reaction generalization versus situational specificity”. International Journal of Selection and Assessment, ۱۸, ۳, pp.291–۳۰۴٫
۹۱- Elkins, T.J. and Phillips, J.S. (2000), “Job context, selection decision outcome, and the perceived fairness of selection tests: bio-data as an illustrative case”, Journal of Applied Psychology, 85, 3, pp. 479-84.
۹۲- Jelley, R.B. and Goffin, R.D. (2001), “Can performance-feedback accuracy be improved? Effects of rater priming and rating-scale format on rating accuracy”, Journal of Applied Psychology, 86, 1, pp. 134-144.
۹۳- Lam, S.S.K., Yik, M.S.M. and Schaubroeck, J. (2002). “Responses to formal performance appraisal feedback: the role of negative affectivity”, Journal of Applied Psychology, 87, 1, pp. 192-201.
۹۴- Emmerik, Hetty van & Bakker, Arnold.B & Euwema, Martin.C. (۲۰۰۸), “What happens after the developmental assessment center?”, Journal of Management Development, ۲۷, ۵, PP. ۵۱۳ – ۵۲۷
۹۵- خشوعی˓م˓س. (۱۳۹۲). رساله دکتری: ̎ طراحی و اجرای کانون ارزیابی ارتقای مدیران(مطالعه موردی: شرکت گاز استان اصفهان) ̎ ˓ دانشکده روانشناسی˓ دانشگاه اصفهان.
۹۶- عریضی، ح. و براتی، ه (۱۳۹۳). ̎ نقش واسطهای پهنای نقش در رابطه بین عملکرد مدیران در کانون ارزیابی، تواناییهای شناختی و خودپیروی در شغل با عملکرد شغلی ̎ . دو فصلنامه روانشناسی معاصر، شماره ۹، دوره ۲، ص ۱۰۱- ۱۱۲٫
۹۷- منتظری˓ ر. (۱۳۹۲). رساله کارشناسی ارشد: ̎ تدوین مدل شایستگی ارزیابان کانونهای ارزیابی ̎ ˓ دانشکده مدیریت˓ دانشگاه علامه طباطبایی.
۹۸-Jansen, A., Lievens, F., & Kleinmann, M. (2011). “Do individual differences in perceiving situational demands moderate the relationship between personality and assessment center dimension ratings?” Human Performance, ۲۴, ۵, pp.231-250.
۹۹- Hoffman, B. J., & Meade, A. (2012). “Alternate Approaches to Understanding the Psychometric Properties of Assessment Centers: An Analysis of the Structure and Equivalence of Exercise Ratings”. International Journal of Selection and Assessment, 20, 1, pp.82- 97.
۱۰۰- Zysberg, L. (2012). “Assessment Center Dimensions Predict Performance-Based Bonus in Business Management Settings”. Journal of Applied Psychology, 3, 6, 500-503.
۱۰۱- دلاور، ع. ( ۱۳۷۱ )، ̎ روش تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی ̎ ، انتشارات نشر ویرایش، تهران.
۱۰۲- دولانی ، ع. ، حسینی نسب س، د. و نیک نفس، ب.(۱۳۸۸)، ̎ روشهای تحقیق در پایاننامه فارغالتحصیلان دانشگاه علومپزشکی تبریز ۷۵ تا۸۴ ̎ ، فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، شماره۲ ، دوره ۲۵، ص ۱۶۹ تا ۱۸۷٫
۱۰۳- کرسول، ج.(۱۳۹۲ ). ̎ پویش کیفی و طرح پژوهش. ترجمه دانایی فرد ̎ ، ترجمه حسن داناییفرد و حسین کاظمی، ویرایش دوم˓ انتشارات صفار، تهران.
۱۰۴- پرهیزگار، م˓ م. و آقا جانی افروزی، ع˓ ا.(۱۳۹۰). ̎ روششناسی تحقیق پیشرفته در مدیریت با رویکرد کاربردی ̎ ، انتشارات دانشگاه پیام نور، تهران.
۱۰۵-بلیکی ، ن. (۱۳۸۴). ̎ طراحی پژوهشهای اجتماعی ̎ . ترجمه حسن چاوشیان. انتشارات نی، تهران.
۱۰۶-استراس،آ. و کوربین،ج. (۱۳۸۵). ̎ اصول روش تحقیق کیفی(نظریه مبنایی) ̎ . ترجمه بیوک محمدی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. تهران.
۱۰۷- ببی،ا. (۱۳۸۸). ̎ روشهای تحقیق در علوم اجتماعی ̎ . ترجمه رضا فاضل. انتشارات سمت. تهران.
۱۰۸- عابدی، ا. و شواخی، ع.،(۱۳۸۸)، ̎ مقایسه روش کمی و کیفی در علوم رفتاری ̎ ، فصلنامه علمی تخصصی راهبرد شماره۵۴ ˓ سال ۱۹ ، ص ۱۵۳-۱۶۸٫
۱۰۹- طالب، م. (۱۳۹۱). ̎ شیوههای عملی مطالعات اجتماعی ̎ ، چاپ دوم˓ مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، تهران.
۱۱۰- دانایی فرد،ح. و امامی، م.(۱۳۸۶). ̎ استراتژیهای پژوهش کیفی: تأملی بر نظریهردازی داده بنیاد ̎ ، اندیشه مدیریت، شماره دوم، سال اول، ص ۶۹-۹۷٫
پیوست ها
پیوست الف) فرایند مصاحبه
جهت مصاحبه با افراد مورد نظر پس از معرفی پژوهشگر اطلاعاتی در خصوص
-
- موضوع مورد پژوهش˓
-
- هدف از مطالعه˓
در اختیار مصاحبه شونده قرار گرفت؛ سپس از آنها تقاضا گردید به سؤالات زیر پاسخ گویند.
سؤالات مصاحبه نیمه ساختار یافته
-
- چه عواملی قبل از پیاده سازی مرکز بر موفقیت اجرای مرکز تاثیر میگذارد؟
-
- به نظر شما مرکز ارزیابی بایدمستقل عمل کند و مستقیما زیر نظر مدیر ارشد سازمان باشد یا زیرنظر مدیر منابع انسانی باشد؟
-
- اصلا نیازی به استقرار مرکز در سازمان وجود دارد یا برون سپاری بهتر است؟
-
- متولیان طراحی و اجرای کانون چه کسانی باید باشند؟
-
- مدل شایستگی خوب، چه مدلی است؟
-
- چه ابزارهایی باید طراحی شوند؟ دربین ابزار های موجود کدام یک بهتر جواب می دهد؟
-
- ارزیاب ها باید چه ویژگی ها و تخصص هایی داشته باشند؟
- فرایند نگارش بازخورد چگونه باید باشد؟
۲_۹ مدیریت ایده ها و فرهنگ سازمانی
جیمز شوارز در کتاب خود با عنوان از A تا Z مدیریت ایده ها برای نوآوری و پیشرفت سازمانی عنوان می کند که شما نمی توانید به سرعت یک برنامه مدیریت ایده ها را در سازمانی که فرهنگ آن پذیرای ایده های جدید نیست اعمال کنید. اینکار نیازمند تغیراتی در فرهنگ سازمانی است. مسیر ایجاد یک سیستم مدیریت ایده های کاربردی مسیر ساده ای نیست. شما می بایست فرهنگ سازمان را به این باور تغییر دهید که تا زمانی که از نیروی کار برای حرکت در جهت پیشرفت سازمان بدرستی تقدیر نشود آنها به اینکار مبادرت نخواهند کرد. این دلبستگی شغلی نیازمند تعهد کامل سازمان به شنیدن و مشارکت دادن تمام پرسنل در امور می باشد.(Schwarz, 2007)
تعداد زیادی از سازمانها اقدام به شروع برنامه های ایده گیری از پرسنل می کنند بدون آنکه در ابتدای امر به آن متعهد شوند، بنابراین وقتی ایده ها ثبت می شوند افرادی که نیاز است آنها را بررسی کنند کاری نمی کنند، قوانین پیچیده ای برای اینکه چه ایده هایی قابل پذیرش و چه ایده هایی غیر قابل پذیرش هستند نوشته می شوند و مشاهده می کنیم که خیلی از ایده دهندگان پیشرو، قبل از اینکه ایده های خود را توسعه دهند دست از کار می کشند و حتی از آن بدتر اینکه تیم اجرایی این سیستم هیچ گونه پشتیبانی و حماتی از مدیریت ارشد ندارند که بتوانند فرایند را پیش ببرند.
۲_۱۰ خلاصه و جمع بندی:
به منظور طراحی مدلی برای اجرای مدیریت ایده ها در سازمان ها، در ابتدا مطالعات و نظرات سایر محققین مورد بررسی قرار گرفت تا در رابطه با تعریف ایده انواع ایده و منابع تولید آن به یک جمع بندی برسیم. انسان به عنوان تنها تولید کننده ایده و مشتریان و کارکنان بعنوان با اهمیت ترین منابع خلق ایده در سازمانها معرفی شدند. فرایند نوآوری بعنوان مهمترین فرایند خلق و بررسی ایده ها مورد مطالعه قرار گرفت و مسائل مربوط به اهمیت فرآیندهای خلق ایده بررسی گردید. سپس نکاتی در رابطه با ترکیب ایده ها و تولید ایده های جدید از ایده های قبلی مطرح گردید. در ادامه تاریخچه مدیریت ایده ها و ارتباط آن با برنامه های پیشنهادگیری از کارکنان مورد مطالعه قرار گرفت و درپایان ضمن تعریف مدیریت ایده ها و تعیین اسکوپ آن در سازمان نسبت به بررسی فرآیندهای مختلف مدیریت ایده ها در سازمانهای مختلف خصوصی و دولتی اقدام شد.
در بررسی انتقادی فرآیندهای مختلف مدیریت ایده ها نکات زیر قابل تامل هستند:
بخش اصلی فرایند مدیریت ایده ها که در تمام مدل های ارائه شده مشترک است مربوط به ثبت، نگهداری، دسته بندی و اشاعه ایده ها (فعالیت های مرتبط با استخر ایده) می باشد. خلق ایده نیز بخش دیگری است که در اکثر مدلهای ارائه شده از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در بررسی مدل فرایند مدیریت ایده ها در سازمانهای دولتی و خدمات عمومی مانند وزارت حمل و نقل هلند همانطور که در شکل ۲_۱۰ مشخص است، فرایند بیشتر بر مراحل بررسی ایده متمرکز است از طرف دیگر در برخی سازمانها مانند شرکت حمل و نقل ریلی سوئیس تمرکز فرایند بر بهبودهای کوچک و مستمر قرار دارد و از ایده دهندگان در اجرا و پیش راندن ایده ها بیشتر استفاده می کند. در حالیکه در سازمانهایی که بدنبال نوآوری و تولید محصولات و خدمات جدید هستند، فرایند خلق ایده از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
با توجه به اینکه مدیریت ایده ها فرآیندی جامع و در برگیرنده کلیه فازهای خلق ایده تا اجرا و بهره برداری از ایده ها می باشد لذا نکات ذیل در طراحی یک مدل کاربردی جهت اجرای آن در سازمانها مورد اهمیت می باشد.
تعریف دقیق و مشخص کردن اهداف و نیازهای سازمان از بکاگیری مدیریت ایده ها، برای مثال اینکه آیا سازمان به اختراعات بدیع بیشتر نیازمند است و یا بهبود های کوچک در فرآیندها؟!
تعیین و اولویت بندی منابع مختلف تولید ایده برای سازمان
استفاده از ابزارهای مختلف برای ترکیب و توسعه ایده ها
لزوم دسته بندی ایده ها بر اساس انواع و بکارگیری فرآیندهای بررسی مشخص و مختص هر دسته
توجه به توسعه و پرورش ایده های تولید شده به منظور دستیابی به ایده های کاربردی و قابل اجرا
فصل سوم
روش پژوهش
۳_۱ مقدمه
این قسمت یکی از مهمترین بخش های یک پژوهش است چرا که بدون داشتن روش و متدولوژی مناسب، صحیح و مرتبط نمی توان نتایج را بدرستی استخراج و آنها را تعمیم داد. لذا در این فصل به مباحثی چون روش پژوهش کیفی، چگونگی انجام مراحل پژوهش کیفی، جمع آوری اطلاعات، تحلیل نتایج و جامعه آماری پرداخته می شود.
۳_۲ مبانی پژوهش کیفی
زبان پژوهش کیفی، زبان تفسیر است، پژوهشگران کیفی، موارد را در بافت خودشان مورد بحث قرار می دهند و نظریه های داده بنیاد ایجاد می کنند که بر پیگیری فرایند توالی رویدادها در وضعیت های خاص تاکید دارد. آنها تبیین می کنند که چگونه افراد معانی را به رویداد ها اختصاص می دهند و فرا می گیرندکه رویدادها را از چندین نگاه ببینند. نظریه داده بنیاد یک شیوه پژوهش کیفی است که از مجموعه رویه های نظام مند برای ایجاد یک نظریه استقرایی در مورد یک پدیده استفاده می کند. پژوهشگران کیفی از جایگزین هایی برای نظریه داده بنیاد نیز استفاده می کنند. بعضی از پژوهشگران کیفی، ژرف نگاری آنچه در جهان بینی مشارکت کنندگان درست است را ترجیح می دهند.
روش های پژوهش کیفی در رشته های مختلف از جمله علوم اجتماعی و مدیریت کاربرد ویژه ای دارد. در این پژوهش برای دیدگاه افراد مورد پژوهش ارزش قائل می شوند و می کوشند تا از دیدگاه های آنها آگاه شوند ضمن آنکه پژوهشگر و افراد مورد پژوهش با هم رابطه متقابل ایچاد می کنند. (دانایی فرد ۱۳۸۹)
۳_۳ استراتژی پژوهش
استراتژی پژوهش استفاده از مصاحبه نیمه ساختار بندی شده یا نیمه ساخت یافته است است. بطور کلی ۳ نوع اصلی مصاحبه وجود دارد. مصاحبه ساخت یافته[۱۹]، بدون ساختار[۲۰] و نیمه ساخت یافته[۲۱]. در مصاحبه ساخت یافته یا دارای ساختار از قبل سوالاتی در قالب پرسشنامه یا بصورت لیست تهیه می شود و تقریبا بدون هیچ تغییری از مصاحبه شوند پرسیده شده و پاسخ های صریح و مشخصی بدست می آید در مقابل مصاحبه بدون ساختار ممکن است تنها با یک سوال مانند اینکه نظر شما در مورد مدیریت ایده ها چیست آغاز می شود و سوالات بعدی بر اساس پاسخ های ارائه شده طراحی و پرسیده می شود در این نوع مصاحبه می توان عمیق تر وارد مبحث شد اما وقت گیر و مدیریت آن بسیار مشکل است. مصاحبه نیمه ساخت یافته در ابتدا با چند سوال کلیدی از قبل طراحی شده آغاز می شود که به شما امکان می دهد تا اسکوپ کار را مشخص کنید و سپس شما می توانید با تعمیق سوالات خود امکان پرداختن به جزئیات بیشتر را فراهم کنید.
هدف مصاحبه جستجوی نقطه نظرات، تجارب و اعتقادات افراد در رابطه با یک موضوع مشخص است. ابزاهای روش های کیفی مانند مصاحبه می تواند فهم عمیق تری از موضوعات و پدیده ها برای محقق نسبت به روش های کمی محض از قبیل پرسشنامه ایجاد کند.(MACK, 2011)
هنگام مصاحبه شایسته است سوالاتی مطرح شود که منجر به دریافت هرچه بیشتر اطلاعات در رابطه با موضوع از مصاحبه شونده گردد همچنین سوالات می بایست بصورت باز ، طبیعی و قابل فهم طرح گردند. بهتر است در ابتدا سوالات ساده که به براحتی قابل پاسخگویی هستند و سپس سوالات مشکل تر پرسیده شوند. مصاحبه شایسته است در زمان مناسب برای مصاحبه شونده و در مکانی عاری از نگرانی و استرس انجام شود. ایجاد رابطه دوستانه در ابتدای مصاحبه و استفاده از زبان بدن بسیار می تواند در انجام بهتر مصاحبه راهگشا باشد.
۳_۴ تدوین پروتکل و انجام مصاحبه
با توجه به اینکه نوع مصاحبه در این پژوهش نیمه ساخت یافته بود لذا از قبل چند سوال اصلی برای مشخص شدن مباحث کلیدی آماده گردید. در ابتدای مصاحبه پس از ایجاد رابطه دوستانه با مصاحبه شونده، در رابطه با تعریف مدیریت ایده ها و همچنین لزوم طراحی آن بر اساس ویژگی های بومی سازمانهای دولتی ایران توضیحاتی ارائه گردید. سپس برخی از سوالات از پیش طراحی شده مطرح شد و در ادامه با پرسش های باز مصاحبه شونده به سمت ارائه جزئییات بیشتر و تعمیق مباحث سوق داده شد بطوریکه از آنها خواسته شد تا تجارب و یا مشاهدات خود را در رابطه با ایده هایی که توانسته به مرحله اجرا درآید و سازمان از منافع آن منتفع گردد را با ذکر مثال بیان نمایند. همچنین نظر شخصی ایشان در رابطه طرح و مدل کلی مدیریت ایده ها جویا شد. زمان مصاحبه ها عموما بیشتر از یک ساعت تا دوساعت و بعضا به دو جلسه ۲ ساعته نیز بطول می انجامید و در انتهای مصاحبه محقق سعی می کرد تا با شخص مصاحبه شونده در رابطه با پاسخ به سوالات پژوهش و ساختار مناسب سیستم مدیریت ایدها برای بخش دولتی به یک جمع بندی نهایی نزدیک شوند. سوالات از پیش طراحی شده مصاحبه به شرح ذیل می باشد:
آیا سیستمی برای جلب، بررسی و اجرای ایده ها در سازمان شما وجود دارد؟
در سازمانهای دولتی و خدمات عمومی چه ایده هایی با اهمیت تر هستند؟ مقایسه با شرکتهای خصوصی
ایده ها را چگونه دسته بندی می کنید؟
منابع خلق ایده برای سازمان دولتی کدامند؟ به ترتیب اهمیت
چطور ایده ها در سازمان شما پدیدار و رشد پیدا می کنند؟لطفا با ذکر مثال توضیح دهید؟
حجم ایده های ارائه شده در سازمان شما چگونه است؟
سازمانهای خدمات عمومی به ایده های بدیع و نوآورانه بیشتر نیازمندند یا ایده های بهبود مستمر؟
آیا فرصت ها در سازمان جهت جلب ایده ها شناسایی و اطلاع رسانی می شوند؟ فراخوان ایده چگونه است؟
چگونه ماموریت، اهداف و استراتژی سازمانی در مدیریت ایده ها تاثیر گذار است؟ آیا استراتژی سازمانهای خدمات عمومی با ایده های جدید قابل تغییر است؟
چه فعالیت هایی جهت افزایش خلاقیت در سازمان انجام می شود؟ ازقبیل طوفان فکری/ ۶ کلاه تفکر/ حل مسئله…
اتصال سازمان به منابع خلق ایده مردمی و ذینفعانشان می بایست چگونه باشد؟
۳_۵ انتخاب مصاحبه شوندگان:
باتوجه به اینکه موضوع مدیریت ایده ها مربوط به طیف گسترده ای از تمام ذینفعان، از کارکنان گرفته تا مشتریان، ارباب رجوع و مالکان سازمان مربوط می شود لذا سعی شد تا مصاحبه شوندگان حتی الامکان از میان مدیران ارشد سازمانهای دولتی و یا مدیران میانی حوزه های منابع انسانی و تحقیق و توسعه انتخاب شوند. تعداد ۲۸ نفر از ۲۴ سازمان و شرکت دولتی و خدمات عمومی و همچنین برخی از مشاورین با سابقه وزارتخانه ها در مصاحبه شرکت داده شدند. این مصاحبه ها تا جایی ادامه یافت که از نظر محقق یافته ها تقریبا تکراری و به اشباع رسید. در جدول زیر لیست مصاحبه شوندگان به تفکیک سمت و سازمان آمده است
جدول ۳_۱ لیست مصاحبه شوندگان به تفکیک سمت سازمانی
ردیف | سمت | سازمان |
۷٫۶۲
۰٫۸۳
سوال ۴۶
۷٫۵۲
۰٫۸۰
سوال ۴۷
آزمونهای نیکویی برازش[۲۲]
وقتی یک مدل از پشتوانه نظری مناسبی بر خوردار باشد در مرحله بعد نوبت به آن می رسد که تناسب این مدل با داده هایی که محقق جمع آوری کرده است بررسی گردد از این رو برخی از آزمونهای نیکویی برازش که درفصل سوم راجع به آنها بحث شده بود در اینجا برای داده های این تحقیق و مدل استفاده شده انجام می پذیرد تا این تناسب بررسی گردد.
الف) ریشه ی میانگین توان دوم خطای تقریب[۲۳]((RMSEA: این شاخص بر اساس پارامتر غیر مرکزی می باشد و کمتر تحت تاثیر حجم نمونه قرار دارد. RMSEA قادر است متوسط عدم برازش را برای هر درجه آزادی بسنجد.
مقدار آن در این تحقیق برابر است با:
Root Mean Square Error of Approximation (RMSEA) = 0.068
چون RMSEA=0.068، بنابراین داد ه های این تحقیق برای این مدل برازش مناسبی دارند.
ب) شاخص نیکویی برازش(GFI)[24] و شاخص نیکویی برازش تعدیل یافته (AGFI)[25]: این مقادیر تحت تاثیر حجم نمونه هستند و برای مدل هایی که به طور ضعیف معین شده اند، میتوانند بزرگ باشند. مقادیر بیشتر از۹/۰ برای این دو شاخص، بیانگر برازش بسیارمناسب مدل روی داده هاست. مقادیر بدست آمده برای این مدل برابر است با:
Goodness of Fit Index (GFI) = 0.91
Adjusted Goodness of Fit Index (AGFI) = 0.95
هر دو آیتم بدست آمده نشان می دهند که داده های این تحقیق مدل را بطور مناسب برازش می کنند.
د) ریشه میانگین توان دوم خطا۵ (RMR) و ریشه میانگین توان دوم خطای استاندارد شده۶ (SRMR)، که مقادیر کمتر از ۰۸/۰ برازش مدل خوب را می رساند.
مقادیر بدست آمده به کمک نرم افزار برای این تحقیق برابر است با:
Root Mean Square Residual (RMR) = 0.070
Standardized RMR = 0.073
و ملاحظه می گردد که مقدار RMR برای این تحقیق ۰۷۰/۰ می باشد که مناسب است و مقدار SRMR برابر ۰٫۰۷۳ می باشد که مناسب می باشد.
ه)شاخص برازش نرمال شده۱ (NFI)، شاخص برازش غیر نرمال شده ۲(NNFI) و شاخص برازش مقایسه ای۳ (CFI): مقادیر بیشتر از ۹/۰ برای این شاخصها، بیانگر برازش مدل مناسب است.
مقادیر بدست آمده برای این شاخصها برابر است با:
Normed Fit Index (NFI) = 0.90
Non-Normed Fit Index (NNFI) = 0.92
Comparative Fit Index (CFI) = 0.94
Incremental Fit Index (IFI) =0.94
در اینجا مقادیر شاخصها بیشتر از ۹/۰ می باشند، داده ها تقریبا به خوبی می توانند مدل را برازش کنند.
جدول ۴-۱۳- مقدار شاخص های برازش و نتیجه برازش مدل ساختاری
ردیف
شاخص برازش
مقدار قابل قبول
مقدار مدل
نتیجه برازش
۱
سرویس های جهانی رادیویی بسته ای را می توان مانند سرویس GSM برای دسترسی به اینترنت در نظر گرفت. نسل ۲٫۵ داده ها را باسرعت بالاتری پشتیبانی می کند ( ۱۷۱ بیت در ثانیه). همچنین اتصال دائمی داده ها را حفظ می کند، به این صورت که کاربران می توانند به صورت مداوم به اینترنت دسترسی داشته باشند و تنها در زمان دریافت و ارسال داده ها هزینه ای را پرداخت خواهند نمود ولی در حالت معمولی هیچ هزینه ای مربوط به اتصال به اینترنت از کاربران دریافت نمی شود. سرویس GPRS برای مرورگر های محدود، پست الترونیکی، معامله های مالی با بهره گرفتن از کارتو …در نظر گرفته شده است. این استاندارد نیز از بسیاری از آسیب پذیری های موجود در اینترنت متاثر است. همه خدمات مورد استفاده در اینترنت مانند انتقال فایل، مرورگر ها، گپ های دوستانه، پست الکترونیک، اتصال به یک کامپیوتر از راه دور بر روی شبکه تلفن همراه قابل دسترسی هستند. از مزایای GPRS می توان موارد زیر را نام برد:
سرعت انتقال داده ای سریع تر
اتصال به منابع اتصالی زیادی در اطراف دنیا با پشتیبانی از چندین پروتکل مانند IP
یک مرحله به سوی خدمات نسل سوم نزدیکتر است.
۴٫۱۰٫۱٫۲- نسل ۲٫۷:
این نسل EDGE [۵۱] نامیده می شود و انتقال داده ها در آن حداکثر با سرعت ۴۳۷ کیلوبایت در ثانیه انجام می شود. بسیاری از شرکت ها در آمریکا این نسل را به عنوان نسل سوم تلقی می کنند زیرا که سخت افزار لازم در زیر ساخت آن با هزینه کمی قابل ارتقا است. در رابطه با امنیت این نسل باید گفت که مانند GPRS مبتنی بر IP[52] است
۵٫۱۰٫۱٫۲- نسل سوم ( چند رسانه ای[۵۳]):
در دو مرحله آغازین ارتباطات تلفن همراه امکان برقراری تعداد محدود ارتباط به طور همزمان میسر بود و مشتریان با شرایط سخت ترافیک ارتباطی در برخی از ارتباطات تلفنی مواجه می شدند. در برخی از موارد به دلیل محدود بودن ارتباطات همزمان، ترافیک ارتباطی هزینه انتظار برقراری ارتباط را بر مشتری تحمیل می کند. در راستای حل این مشکل سیستم های ارتباطی چند رسانه ای با اهداف چند منظوره و امکان برقراری چندین ارتباط بدون هیچ محدودیتی و با کمترین ترافیک ارتباطی با اهداف مختلف بوجود آمد و برقراری ارتباطات دیجیتالی در قالب ارتباطات همزمان نامحدود گسترش یافت. با توجه به اینکه در سیستم های ارتباطی تلفن های همراه اینترنتی از سیستمهای ارتباطی چند رسانه ای استفاده می شود. زیرا که کاربرد های مختلف تلفن های همراه اینترنتی از یک سو و تعداد زیاد کاربران از طرف دیگر نیاز اساسی برای بکارگیری سیستم های ارتباطی چند رسانه ای را ملموس کرد بطوریکه امروزه در سطح بالایی از ارتباطات تلفن همراه اینترنی از این سیستم ارتباطی استفاده می شود ( عباسی نژاد و مهرنوش، ۱۳۸۵، ص ۵۸ ). در زیر به برخی از مشخصات این نسل اشاره می شود:
پهنای باند گسترده
مبتنی بر پروتکل بسته ای بودن
انتقال متن، صدا بر روی IP، تصویر ویدئویی، چند رسانه ای با سرعت داده ای حداکثر ۲ مگابیت در هر ثانیه در محیط بیسیم و ۳۸۴ بیت در ثانیه در محیط تلفن همراه
همچنین رمزنگاری این نسل با بهره گرفتن از کلید ۱۲۸ بیتی انجام می شود و روش تایید دو سویه با بهره گرفتن از کلیدهای رمزنگاری برای بررسی هویت دو طرف استفاده می شود.
با توجه به سیستم های ارتباطی در موبایل که در بالا بیان شد می توان جدول زیر را برای نشان دادن مشخصات نسل های ارتباطی تلفن همراه بکار برد:
جدول ۹٫۲ : مشخصات نسل های ارتباطی در موبایل
استاندارد ها( مثال ها) | تکنیک های سوئیچینگ | کانالهای رادیویی | نسل |
AMPS[54] TACS[55] |
مدار های سوئیچ | صدای آنالوگ | نسل ۱ |
GSM TDMA[56] |
مدار های سوئیچ | دیجیتال | نسل ۲ |
CDMA[57] | سوئیچ بسته ای | ||
GPRS EDGE |
سوئیچ بسته ای | دیجیتال |