در تحقیق حاضر نیز برای گردآوری و تدوین ادبیات مربوط به موضوع تحقیق و بررسی سوابق تحقیق، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. بدین منظور، از کتب و مقالات موجود در کتابخانه ها و مقالات موجود در اینترنت و همچنین پایان نامه های فارسی انجام شده در زمینه موضوع تحقیق، استفاده شده است.
مصاحبه:
مصاحبه شیوه ای است که در آن فرد پژوهشگر با آزمودنی تماس مستقیم برقرار می کند و از این طریق، به ارزیابی عمیق ادراکها، نگرشها، علایق و تلقی های او می پردازد(خاکی،۱۳۹۰).
مصاحبه دارای مزایایی می باشد از جمله اینکه امکان توضیح و رفع ابهام برای آزمودنی وجود دارد. دیگر اینکه بیشتر مردم، تمایل دارند که به اظهار نظرهای شفاهی بپردازند. از معایب مصاحبه نیز می توان به وقت گیر و پرهزینه بودن آن، محدودیت در تعمیم نتایج، مشکل بودن تعبیر و تفسیر نتایج و نیاز به افراد ماهر اشاره کرد (خاکی، ۱۳۹۰).
در تحقیق حاضر به منظور شناخت عوامل و موانع اثرگذار بر صادرات در راستای کاربردی کردن مدل الماس ملی پورتر در رابطه با موضوع تحقیق، با کارشناسان، خبرگان و اساتید حوزه های صادرات و صنایع بهداشتی و شوینده مصاحبه شده است. لازم به ذکر است با توجه به مصاحبه های مختلف و مطالعات صورت گرفته، معیارهای شناخته شده در این زمینه تکمیل گردیده و سوألات پرسشنامه مطابق با آنها طراحی شده است. به این ترتیب نتایج مصاحبه های انجام شده به عنوان عوامل تاثیرگذار در قالب سوأل در پرسشنامه مطرح گردیده است.
پرسشنامه:
پرسشنامه یکی از متداول ترین ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش های پیمایشی است. هر پرسشنامه معمولاً عبارت از مجموعه ای از پرسش های هدف مدار است که با بهره گیری از مقیاس های گوناگون نظر، دیدگاه و بینش یک فرد پاسخگو را مورد سنجش قرار می دهد. یک پرسشنامه نباید همچون فهرستی از پرسش ها در نظر گرفته شود(خاکی، ۱۳۹۰).
پرسشنامه در بین جامعه آماری کارشناسان و متخصصین توزیع شده و نظر ایشان را نسبت به موانع موجود بر سر راه صادرات صنایع بهداشتی و شوینده و نیز میزان تأثیر و اولویت و اهمیت آنها جویا شده است. پرسشنامه یکی از ابزارهای رایج تحقیق و روشی مستقیم جهت کسب داده های تحقیق است. پرسشنامه مجموعه ای از سوألات است که پاسخ دهنده با ملاحظه آنها پاسخ لازم را ارائه می دهد. سئوالات ممکن است جواب را در میان انتخاب هایی که برای پاسخ دهنده فراهم می کنند، تعیین کرده باشند که این گونه از پرسشنامه ها، پرسشنامه بسته نام دارند و یا ممکن است پاسخ دهنده را در ارائه جواب آزاد بگذارند که این پرسشنامه ها پرسشنامه باز نام دارند(علوی، ۱۳۷۴).
در مجموع پاسخ های داده شده، تشکیل دهنده ی داده های مورد نیاز پژوهشگر است. در این پژوهش نیز، ابزار اندازه گیری پرسشنامه بسته است و سوألات پرسشنامه، بر اساس طیف ۵ درجه ای لیکرت طرح ریزی گردیده است. (طیف ۵ درجه ای لیکرت: درباره گزینه های مثبت، پژوهشگر، ارزش های عددی مقیاس را طوری تعیین می کند که بیشترین(بالا ترین) ارزش عددی(امتیاز) به موافق ترین افراد تعلق گیرد و درباره گزینه های منفی، بیشترین امتیاز، متعلق به مخالف ترین افراد و کمترین امتیاز متعلق به موافق ترین آنان شود(خاکی، ۱۳۹۰).
در راستای طراحی سوألات پرسشنامه، مطالعه و بررسی عوامل معرفی شده در مدل الماس ملی و تکمیل شده از طریق نتایج مصاحبه ها، به عنوان اصلی ترین راهکار در طراحی سوألات پرسشنامه در نظر گرفته شد. لازم به ذکر است که بخش های مذکور در یک مطالعه مقدماتی و پس از انجام مصاحبه اکتشافی و با مراجعه به اساتید راهنما و مشاور، اصلاح و پرسشنامه نهایی تحقیق بدست آمده است.
۳-۵- شرحی بر روش AHP
۳-۵-۱- فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
در علم تصمیمگیری که در آن انتخاب یک راهکار از بین راهکارهای موجود و یا اولویتبندی راهکارها مطرح است، چند سالی است که روش های تصمیم گیری با شاخصهای چند گانه «MADM» جای خود را باز کردهاند. از این میان روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بیش از سایر روشها در علم مدیریت مورد استفاده قرار گرفته است. فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از معروفترین فنون تصمیم گیری چند منظوره است که اولین بار توسط توماس ال. ساعتی عراقی الاصل در دهه ۱۹۷۰ ابداع گردید. فرایند تحلیل سلسله مراتبی منعکس کننده رفتار طبیعی و تفکر انسانی است. این تکنیک، مسائل پیچیده را بر اساس آثار متقابل آنها مورد بررسی قرار میدهد و آنها را به شکلی ساده تبدیل کرده به حل آن میپردازد.
فرایند تحلیل سلسله مراتبی در هنگامی که عمل تصمیم گیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیم گیری روبروست میتواند استفاده گردد. معیارهای مطرح شده میتواند کمی و کیفی باشند. اساس این روش تصمیم گیری بر مقایسات زوجی نهفته است. تصمیم گیرنده با فرآهم آوردن درخت سلسله مراتبی تصمیم آغاز میکند. درخت سلسله مراتب تصمیم، عوامل مورد مقایسه و گزینههای رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان میدهد. سپس یک سری مقایسات زوجی انجام میگیرد. این مقایسات وزن هر یک از فاکتورها را در راستای گزینههای رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان میدهد. در نهایت منطق فرایند تحلیل سلسله مراتبی به گونهای ماتریسهای حاصل از مقایسات زوجی را با یکدیگر تلفیق میسازد که تصمیم بهینه حاصل آید.
۳-۵-۲- اصول فرایند تحلیل سلسله مراتبی
توماس ساعتی (بنیان گزار این روش) چهار اصل زیر را به عنوان اصول فرایند تحلیل سلسله مراتبی بیان نموده و کلیه محاسبات، قوانین و مقررات را بر این اصول بنا نهاده است. این اصول عبارتند از:
شرط معکوسی: اگر ترجیح عنصر A بر عصر B برابر n باشد، ترجیح عنصر B بر عنصر A برابر خواهد بود.
اصل همگنی: باید عنصرA با عنصر B همگن و قابل مقایسه باشد یعنی برتری عنصر A بر عنصر B نمیتواند بی نهایت یا صفر باشد.
وابستگی: هر عنصر سلسله مراتبی به عنصر سطح بالاتر خود میتواند وابسته باشد و به صورت خطی این وابستگی تا بالاترین سطح میتواند ادامه داشته باشد.
انتظارات[۶]: هرگاه تغییری در ساختمان سلسله مراتبی رخ دهد پروسه ارزیابی باید مجدداً انجام گیرد(قدسی پور،۱۳۸۱،ص۶).
۳-۵-۳- مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی
بکارگیری این روش مستلزم چهار قدم عمده زیر میباشد:
الف) مدل سازی
در این قدم، مسأله و هدف تصمیم گیری به صورت سلسله مراتبی از عناصر تصمیم که با هم در ارتباط میباشند، در آورده میشود. عناصر تصمیم شامل «شاخصهای تصمیم گیری» و «گزینههای تصمیم» میباشد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی نیازمند شکستن یک مساله با چندین شاخص به سلسله مراتبی از سطوح است. سطح بالا بیانگر هدف اصلی فرایند تصمیم گیری است. سطح دوم، نشان دهنده شاخصهای عمده و اساسی (که ممکن است به شاخصهای فرعی و جزئی تر در سطح بعدی شکسته شود) میباشد. سطح آخر گزینههای تصمیم را ارائه میکند. در شکل زیر سلسله مراتب یک مساله تصمیم نشان داده شده است (مهرگان،۱۳۸۳،ص۱۷۰).
شکل ۳‑۱- مدل سلسله مراتب تصمیم
ب) قضاوت ترجیحی (مقایسات زوجی)
انجام مقایساتی بین گزینههای مختلف تصمیم، بر اساس هر شاخص و قضاوت در مورد اهمیت شاخص تصمیم با انجام مقایسات زوجی، بعد از طراحی سلسله مراتب مساله تصمیم، تصمیم گیرنده میبایست مجموعه ماتریسهایی که به طور عددی اهمیت یا ارجحیت نسبی شاخصها را نسبت به یکدیگر و هر گزینه تصمیم را با توجه به شاخصها نسبت به سایر گزینهها اندازهگیری می کند، ایجاد کند. این کار با انجام مقایسات دو به دو بین عناصر تصمیم (مقایسه زوجی) و از طریق تخصیص امتیازات عددی که نشان دهنده ارجحیت یا اهمیت بین دو عنصر تصمیم است، صورت میگیرد.
برای انجام این کار معمولا از مقایسه گزینهها با شاخصهایi ام نسبت به گزینهها یا شاخصهای j ام استفاده میشود.
ج) محاسبات وزنهای نسبی
تعیین وزن «عناصر تصمیم» نسبت به هم از طریق مجموعهای از محاسبات عددی .قدم بعدی در فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام محاسبات لازم برای تعیین اولویت هر یک از عناصر تصمیم با بهره گرفتن از اطلاعات ماتریسهای مقایسات زوجی است. خلاصه عملیات ریاضی در این مرحله به صورت زیر است.
مجموع اعداد هر ستون از ماتریس مقایسات زوجی را محاسبه کرده، سپس هر عنصر ستون را بر مجموع اعداد آن ستون تقسیم میکنیم. ماتریس جدیدی که بدین صورت بدست میآید، «ماتریس مقایسات نرمال شده» نامیده میشود.
میانگین اعداد هر سطر از ماتریس مقایسات نرمال شده را محاسبه میکنیم. این میانگین وزن نسبی عناصر تصمیم با سطرهای ماتریس را ارائه میکند.
د) ادغام وزنهای نسبی
به منظور رتبهبندی گزینههای تصمیم، در این مرحله بایستی وزن نسبی هرعنصر را در وزن عناصر بالاتر ضرب کرد تا وزن نهایی آن بدست آید. با انجام این مرحله برای هر گزینه، مقدار وزن نهایی بدست میآید.
۳-۵-۴- سازگاری در قضاوتها
تقریباً تمامی محاسبات مربوط به فرایند تحلیل سلسله مراتبی بر اساس قضاوت اولیه تصمیم گیرنده که در قالب ماتریس مقایسات زوجی ظاهر میشود، صورت میپذیرد و هر گونه خطا و ناسازگاری در مقایسه و تعیین اهمیت بین گزینهها و شاخصها نتیجه نهایی به دست آمده از محاسبات را مخدوش میسازد. نرخ ناسازگاری[۷] که در ادامه با نحوه محاسبه آن آشنا خواهیم شد، وسیلهای است که سازگاری را مشخص ساخته و نشان میدهد که تا چه حد میتوان به اولویتهای حاصل از مقایسات اعتماد کرد. برای مثال اگر گزینه A نسبت به B مهمتر (ارزش ترجیحی ۵) و B نسبتا مهمتر (ارزش ترجیحی ۳) باشد، آنگاه باید انتظار داشت A نسبت به C خیلی مهمتر (ارزش ترجیحی ۷ یا بیشتر) ارزیابی گردد یا اگر ارزش ترجیحی A نسبت به B، ۲ و B نسبت به C، ۳ باشد آنگاه ارزش A نسبت به C باید ارزش ترجیحی ۴ را ارائه کند. شاید مقایسه دو گزینه امری ساده باشد، اما وقتیکه تعداد مقایسات افزایش یابد اطمینان از سازگاری مقایسات به راحتی میسر نبوده و باید با به کارگیری نرخ سازگاری به این اعتماد دست یافت. تجربه نشان داده است که اگر نرخ ناسازگاری کمتر از ۱۰/۰ باشد سازگاری مقایسات قابل قبول بوده و در غیر اینصورت مقایسهها باید تجدید نظر شود. قدمهای زیر برای محاسبه نرخ ناسازگاری به کار گرفته میشود:
گام ۱٫ محاسبه بردار مجموع وزنی: ماتریس مقایسات زوجی را در بردار ستونی «وزن نسبی» ضرب کنید بردار جدیدی را که به این طریق بدست میآورید، بردار مجموع وزنی[۸] بنامید.
گام ۲٫ محاسبه بردار سازگاری: عناصر بردار مجموع وزنی را بر بردار اولویت نسبی تقسیم کنید. بردار حاصل بردار سازگاری[۹] نامیده میشود.
گام ۳٫ بدست آوردن max، میانگین عناصر برداری سازگاری max را به دست میدهد.
گام ۴٫ محاسبه شاخص سازگاری: شاخص سازگاری بصورت زیر تعریف میشود:
n عبارتست از تعداد گزینههای موجود در مساله
گام ۵٫ محاسبه نسبت سازگاری: نسبت سازگاری از تقسیم شاخص سازگاری برشاخص تصادفی[۱۰] بدست میآید.
نسبت سازگاری ۱/۰ یا کمتر سازگاری در مقایسات را بیان میکند(مهرگان،۱۳۸۳،ص۱۷۳-۱۷۰)
شاخص تصادفی از جدول زیر استخراج میشود.
جدول ۳‑۲- شاخص تصادفی (مهرگان،۱۳۸۳،ص۱۷۳)
۱۰ |