درک مولفه های تخریبی تصویر دوبعدی همچنین وابسته به مقیاس است و این می تواند با بهره گرفتن از معیارهای تصویر دوبعدی که توسط چشم ها دریافت می شود در مقیاس های مختلف از یک تصویر (شرح داده شده در مرجع [۱۲])، یا با بهره گرفتن از معیار کیفیت که ذاتا چند مقیاسی است.
نگاشت های اختلاف دو چشمی، نگاشت شباهت استریوها و تصاویر سایکلپین از یک روش چند مقیاسی توسط روش زیر مشتق گرفته شده (شرح داده شده در شکل ۳-۴):
ساخت اهرام گاوسی برای تصاویر چپ و راست از هر دو تصویر زوج استریو مرجع و آزمون. اندازه تصویر در مقیاس کوچک با اندازه اختلاف بلوک جستجو (مثلاً پنجره ۱۳x 13) محدود شده است.
با شروع از بالای هرم (تصویر با مقیاس کوچک) نگاشت اختلاف ادراکی و نگاشت شباهت استریو همان طور که در بند ۳-۱-۱ شرح داده شده، ساخته میشوند. با اعمال جستجو “از مقیاس کم به زیاد” با بهره گرفتن از اختلاف محاسبه شده در سطوح پیشین هرم به تعریف مرکز منطقه جستجو سطح کنونی پرداخته می شود.
ساخت تصاویر سایکلپین محلی بر اساس نگاشت اختلاف به دست آمده است. مقایسه تصاویر سایکلپین محلی بین زوج استریو آزمون و مرجع با بهره گرفتن از اندازه گیری شباهت ادراکی صورت گرفته. مقدار متوسط همه نتایج مقایسهها ارزش کیفیت تصویر دوبعدی مقیاس مربوطه را می دهد.
بدست آوردن یک نگاشت، از تفاوت کلی بین اختلاف دوچشمی مرجع و آزمون برای اندازه گیری اعوجاج معرفی شده در نشانه های دو چشمی است. بدست آوردن یک نگاشت از تفاوت کلی بین مؤلفه شباهت استریو مرجع و آزمون برای اندازه گیری مولفه های اعوجاجی معرفی شده می باشد که باعث فشار بصری می شود. ضرب دو نگاشت بصورت نقطه به نقطه و از نتیجه به عنوان یک نگاشت کیفیت سه بعدی برای مقیاس مربوطه استفاده می شود.
شکل ۳-۴. محاسبه اختلاف (د)، شباهت استریو (س)
و تصاویر سایکلپین (ج) برای مقیاس های مختلف از یک تصویر زوج استریو
در مرحله بعد مؤلفه کیفیت دوبعدی برای مقیاس های مختلف در یک معیار واحد کیفیت دوبعدی ترکیب میشوند. مقدار متوسط نگاشت کیفیت سه بعدی، برای همه مقیاس ها به عنوان یک مؤلفه کیفیت سه بعدی واحد برای کل هرم در نظر گرفته می شود. مقدار QM و QS بین ۱ (حداکثر کیفیت) و ۰ (حداقل کیفیت) تغییر می کند.
اهمیت نسبی QM و QS برای کیفیت کلی تصاویر سه بعدی از نظر بیننده، بسته به اینکه چقدر سیستم بصری بیننده متکی به نشانه های دو چشمی برای درک عمق است، متفاوت خواهد بود. به طور متوسط اهمیت هر یک از مؤلفه ها با بهره گرفتن از آزمونهای ذهنی در مقیاس بزرگ تخمین زده می شود.
۳-۱-۲ نتیجه گیری
یک طبقه بندی از مولفه های تخریبی خاص برای ویدیو استریو و یک چارچوب ارزیابی کیفیت که می تواند به طور جداگانه تصویر دو بعدی و سه بعدی را برآورد کند، ارائه شده است. این چارچوب بر اساس شاخص کیفیت SSIM است، اما معیارهای دیگری برای شباهت ادراکی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. آزمایش های اولیه نتایج امیدوار کننده ای در اختیار قرار داده است. با این حال، آزمایشات هنوز به اندازه کافی در مقیاس بزرگ برای اثبات چارچوب جهانی و برای کمک به اصلاح در اندازه گیری عینی پیشنهاد شده، صورت نگرفته است. برنامه ریزی برای کار آینده شامل آزمایش های ذهنی و گسترش اندازه گیری به سوی ادراک فضایی- زمانی و رنگ می باشد.
۳-۲ ارزیابی کیفیت تصاویر استریو بر اساس معیارهای عینی
در مرجع [۱۵]، یک استاندارد برای ارزیابی کیفیت تصاویر استریو که متکی براستفاده ازبرخی از معیارهای کیفیت دوبعدی شناخته شده می باشد، ارائه شده است. در بین استانداردهایی که در مرجع [۱۵] استفاده شده، معیار شباهت ساختاری[۵۰] (که در مرجع [۱۶] شرح داده شده) و روشC4 (در مرجع [۱۷] شرح داده شده) در معیار عینی ارائه شده مورد استفاده قرار گرفته اند. لذا این دو معیار کیفیت دوبعدی بطور خلاصه در ادامه تشریح میگردند:
معیار شباهت ساختاری، یک معیار عینی برای ارزیابی کیفیت ادراکی تصویرمی باشد، این کار بر اساس این فرضیه است که ادراک بصری انسان به شدت جهت استخراج اطلاعات ساختاری از یک صحنه تطبیق یافته است. ارزیابی کیفیت میبایست بر مبنای تخریب اطلاعات ساختاری باشد با این فرض که خطای دید معادل از دست دادن کیفیت نیست؛ زیرا برخی از اعوجاج های موجود، ممکن است به وضوح قابل مشاهده بوده اما به دلیل عدم تخریب ساختار کلی خیلی آزار دهنده نباشد. در نهایت معیار شباهت ساختاری به طور مستقیم به ارزیابی تغییرات ساختاری و سیگنال که ساختار پیچیده ای دارند می پردازد.
روش C4 یک معیار بر اساس مقایسه بین اطلاعات ساختاری استخراج شده از تصویر اعوجاجی و تصاویر اصلی است. این روش در پیاده سازی یک مدل شفاف ازسیستم بینایی انسان مورد استفاده قرار گرفته است.
فرایند کامل را می توان به دو مرحله تجزیه کرد:
در مرحله اول، نمایش ادراکی از تصاویر اصلی و اعوجاجی، ساخته می شود. سپس، در مرحله دوم، این نمایش ها به منظور محاسبه کیفیت محاسبه می شوند.
در مرجع [۱۵]، تمام معیارهای دوبعدی موجود به طور جداگانه بر روی هر تصویر (چشم راست و چپ) اعمال شده و روش های ترکیبی به منظور به دست آوردن یک معیار کلی برای زوج استریو، ارائه و مورد بررسی قرار گرفته است. همبستگی بین معیار تفاوت[۵۱] وهر یک از معیارهای عینی پس از یک عملیات “نگاشت” به منظور ارزیابی عملکرد هر یک از معیارها محاسبه می شود. بطور واضح تر، “نگاشت” اشاره به استفاده از تابع غیر خطی دارد که در روش VQEG به منظور تطبیق معیارهای عینی در فضای معیارهای ذهنی توصیه می شود. برای هرحالت، پارامترهای تابع نگاشت بهینه سازی شده است. به عنوان یک نتیجه اولیه، متوسط امتیازات دوچشم چپ و راست درمیان روش های همجوشی به کارگرفته شده، بهترین نتیجه را در اختیار قرار میدهد.
با این حال، در معیار ارائه شده در مرجع [۱۵] هیچ اطلاعاتی در مورد درک عمق مد نظر گرفته نشده است. همانطور که در بخش های قبل شرح داده شد، کم بود اطلاعات عمق می تواند منجر به عدم تطبیق کیفی بین تصاویر دوبعدی و سه بعدی شود. در واقع، به عنوان مثال، در برخی موارد، تخریب یکی از زوج استریو با بهره گرفتن از فیلتر مات کننده[۵۲] می تواند برای مشاهده بهتر تصاویر استریو کمک کند. در این حالت مشاهده می شود که با وجود تخریب معیارهای کیفیت دوبعدی کیفیت ادراک استریو افزایش یافته است؛ بنابراین، در معیار کیفیت سه بعدی ارائه شده با در نظر گرفتن این موضوع و با شروع از معیار ارائه شده در مرجع [۱۵]، میزان اطلاعات اضافه شده در پروسه بررسی کیفیت با بهره گرفتن از اطلاعات عمق، بررسی شده است. بطور خاص در این معیار بر اطلاعات عمق ناشی از تفاوت تصاویر دو چشم تأکید شده است. حس بینایی استریو مربوط به تفاوت در دیدگاه بین دوچشم است. با توجه به دو نقطه متناظر در تصاویر سمت چپ و راست از یک زوج استریو، بردار بین دو نقطه، بردار اختلاف نامیده می شود. به طور کلی، این بردار اختلاف می تواند برای ساخت یکی از دو تصویر از زوج استریو (با داشتن یکی دیگر) مورد استفاده قرار گیرد. بطور دقیق تر، دو الگوریتم محاسبه اختلاف برای این منظورانتخاب شده اند: معیار اول با نام “bpVision” در مرجع [۱۸] شرح داده شده و معیار دوم با نام “kz1″ در مرجع [۱۹] تشریح گردیده است. این دو الگوریتم اختلاف را با بهره گرفتن از میدان تصادفی مارکوف[۵۳] مدل می کنند. با این حال، الگوریتم bpVision به منظور استخراج اختلاف از انتشار بلیف[۵۴] استفاده می کند، در حالی که الگوریتم kz1 از برش گراف[۵۵] استفاده و فرمولاسیون آنها از میدان تصادفی مارکوف متفاوت است.
بررسی مقایس های ارائه شده در مرجع [۲۰] نشان می دهد که کارایی این دو روش نزدیک به یکدیگر بوده و نسبت به الگوریتم های ارائه شده دیگر ارجحیت دارد. روش های مبتنی بر برش گراف نتایج هموار تری در اختیار قرار می دهد، زیرا آنها قادر به پیدا کردن یک راه حل با انرژی کمتر هستند. از سوی دیگر، انتشار belief می تواند برخی از ساختارهایی که در روش برش گراف از دست می روند را حفظ کند. از نقطه نظر هزینه محاسباتی، روش های انتشار بلیف شتاب یافته مانند bpVision، سریعتر از روش های مبتنی بر برش گراف هستند.
هنگامی که اعوجاج به دلیل انتقال در کانال های در معرض خطا و یا عملیات پردازش سیگنال رخ می دهد، نگاشت اختلاف زوج استریو داده شده، تغییر می کند. به عنوان مثال به شکل ۳-۵ نگاه کنید که در آن نگاشت اختلاف اصلی به همراه نگاشت اختلاف از یک زوج استریو کد شده بر اساس استاندارد JPEG2000، نمایش داده شده است.
شکل ۳-۵. نگاشت اختلاف اصلی (سمت چپ) و نگاشت های اختلافی محاسبه شده
بعد ازفشرده سازی های JPG2000 مختلف با بهره گرفتن از الگوریتم bpVision
این ملاحظات لزوم به کارگیری این اطلاعات برای ارزیابی کیفیت درک شده از زوج استریو را به ما نشان می دهد. با این حال، تنها پس از تایید استفاده از مدل ارتقاء کیفیت با بهره گرفتن از آزمایش های ذهنی ما می توانیم استنباط کنیم که اطلاعات عمق مربوط به فرایند ارزشیابی کیفیت تصویر استریو می باشد.
برای معیار پیشنهاد شده، کیفیت زوج استریو اعوجاجی با اندازه گیری به شرح زیرمحاسبه می گردد:
اندازه گیری تفاوت بین تصاویر اصلی (چپ یاراست) و نسخه مربوطه که دچار اعوجاج شده (چپ یاراست). برای این منظور، می توان یکی ازمعیارهای کیفیت ادراکی معمول در دوبعدی مانند SSIM یا C4 را استفاده کرد. همانطور که در مرجع [۱۵] آمده است، به منظور استخراج میزان اعوجاج سراسری تصویر دوبعدی از اعوجاج اندازه گیری شده برای هر زوج تصویراستریو، متوسط گرفته می شود (M).
اندازه گیری تفاوت بین نگاشت اختلاف زوج استریو اصلی و نگاشت اختلاف زوج استریو اعوجاجی. لازم است به این موضوع اشاره شود که نگاشت های اختلاف، تصاویر طبیعی نیستند، معیارهای اعوجاج مبتنی بر ادراک قابل اعمال نمی باشند.
ترکیب این اطلاعات به دو صورت مختلف انجام می شود:
روش اول (ترسیم شده درشکل ۳-۶) شامل اندازه گیری یک اعوجاج اختلاف سراسری و ترکیب این اطلاعات با اطلاعات بدست آمده از ارزیابی زوج استریو به صورت دو تصویر دوبعدی مجزا، میباشد (توضیح بیشتر در مرجع [۱۵]). به این صورت که ابتدا تصاویر چپ و راست بطور مجزا بر اساس معیارهای کفیت دوبعدی همچون SSIM یا C4 امتیازدهی شده و از این دو امتیاز متوسط گرفته می شود. معیار کیفیت دوبعدی حاصل با امتیاز بدست آمده بر اساس اعوجاج بردار اختلاف، ترکیب می شود.
شکل ۳-۶.. برآورد کیفیت از زوج های استریو استفاده می کند با بهره گرفتن از دیدگاه های چپ و راست اصلی (Left.Or،Right.Or) در مقایسه با نسخه های تخریب شده (Left.Dg، Right.Dg) و نگاشت مربوط به اختلاف اصلی در مقایسه با نگاشت اختلاف تخریب شده (Disp.Or و Disp.Dg) با بهره گرفتن از یک رویکرد سراسری است.
در روش دوم (ترسیم شده درشکل ۳-۷)، اعوجاج بردار اختلاف به صورت محلی اندازه گیری شده و سپس با امتیازات بدست آمده از ارزیابی کیفیت دوبعدی دو تصویر استریو به طور مستقل، ترکیب می شود. امتیاز پایانی، مقدار متوسط امتیاز بدست آمده از اعوجاج های چپ و راست است. معیار SSIM برای این روش مناسب است زیرا اندازه گیریهای SSIM برای هر پیکسل از تصاویر با استفاده ازنگاشت SSIM در دسترس میباشند.
شکل ۳-۷. برآورد کیفیت از زوج های استریو استفاده می کند با استفاده ازدیدگاه های چپ و راست اصلی (Left.Or،Right.Or) درمقایسه با نسخه های تخریب شده (Left.Dg، Right.Dg) و نگاشت مربوط به اختلاف اصلی در مقایسه با نگاشت اختلاف تخریب شده (Disp.Or و Disp.Dg) با بهره گرفتن از یک رویکرد محلی است.
از سوی دیگر،C4 نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد، چرا که الگوریتم آن بر مناطق گسسته ای از تصویر تمرکز دارد.
جزئیات این دو رویکرد در بخش های بعدی آمده است.
۳-۲-۱ کیفیت تصویر واندازه گیری اختلاف اعوجاج سراسری
در روش اول، تاثیر اندازه گیری اعوجاج اختلافی سراسری با استفاده ازضریب همبستگی بین نگاشت اختلاف اصلی و نگاشت اختلاف مربوط پردازش یافته پس از تخریب تصویر، محاسبه می شود.
کیفیت نهایی d از تلفیق اختلاف اعوجاج به دست آمده و متوسط اعوجاج تصویر در سمت چپ و راست، M، بدست می آید. این دو اندازه بین ۰ (حداکثر خطای اندازه گیری) تا ۱ (بدون خطا اندازه گیری) تغییر می کنند. علاوه بر این، اندازه گیری اعوجاج اختلافی به تنهایی به منظور مقایسه در نظر گرفته شده است. باید به این نکته اشاره نمود که هدف اصلی، تعیین بهترین ترکیب ممکن نیست بلکه هدف اصلی یافتن یک مبادله مناسب میان ویژگی های کیفی مختلف است.
تفاوت های اصلی بین ترکیبات انتخاب شده مربوط به وزن اختصاص یافته به اختلاف اعوجاج اندازه گیری شده در مقایسه با اعوجاج های درون تصویر (چپ یا راست) می باشد:
تنها اعوجاج اختلافی را در نظر می گیرد در حالیکه و هر دو اختلاف و اعوجاج و اعوجاج درون تصویری را ترکیب می کنند (در واقع، وزن بیشتری به اختلاف اعوجاج می دهد ؛ برای اولین بار بر روی محاسبه اعوجاج دوبعدی تمرکز دارد و یک عامل اضافی مربوط به اندازه گیری اختلاف اعوجاج را اضافه می کند).
از رابطه زیر:
= M.
= M. (1+ (3-1) =
با بهره گرفتن از C4 و معیارهای SSIM، هفت معیار مختلف سراسری برای ارزیابی کیفیت به دست می آید:
SSIM (بدون در نظر گرفتن اختلاف)، C4 (بدون در نظر گرفتن اختلاف)، d3 (فقط بر اساس اختلاف)، SSIM با بهره گرفتن از d1، C4 با بهره گرفتن از d1، SSIM با بهره گرفتن از ۲d و C4 با بهره گرفتن از ۲d. معیار ۱d تاثیر اعوجاج اختلافی را محدود می کند در حالی که ۲d وزن بیشتری به این مقیاس می دهد.
لازم به ذکر است که محاسبه ضریب همبستگی برای اندازه گیری اعوجاج اختلافی را می توان باروش های دیگر جایگزین کرد. به عنوان مثال، ریشه متوسط مربعات خطا [۵۶] می تواند مورد استفاده قرار گیرد زیرا از این روش در حال حاضر در ارزیابی الگوریتم های اختلافی موجود استفاده شده است، ولی در اینجا RMSE سراسری معیارهای کیفیت با عملکرد پایین تری می دهد. لذا در این الگوریتم تنها معیارهای مبتنی بر ضریب همبستگی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
۳-۲-۲ کیفیت تصویر واندازه گیری اختلاف اعوجاج اختلاف محلی
در روش دوم پیشنهادی در این الگوریتم، معیار پیشنهادی در بخش قبل با بهره گرفتن از معیار محلی SSIM به همراه اندازه گیری اعوجاج های اختلافی محلی ارتقاء یافته است. در واقع، معیار SSIM کیفیت تصویر را با اندازه گیری سه فاکتور ارزیابی می نمایند:
درخشندگی
کنتراست
همواری ساختار
شکل ۴-۸ محتوای a1 S1 ۸۱
۸۱
۸۲
۸۲
شکل ۴-۱۲ مسیر طی شده در اولین مرحله از روش اول عمق ۸۲
شکل ۴-۱۳ مسیر طی شده در nامین مرحله از روش اول عمق در هسته اول ۸۴
شکل ۴-۱۴ مسیر طی شده در اولین مرحله از روش اول عمق ۸۴
شکل ۴-۱۵ مسیر طی شده در nامین مرحله از روش اول عمق ۹۰
شکل۵-۱ نمودار ستونی درصد مرتبط بودن صفحات در پرس و جوی”Computer networks“ ۹۴
شکل ۵-۲ نمودار ستونی درصد مرتبط بودن صفحات در پرس و جوی”Artificial Intelligence“ ۹۴
شکل ۵-۳ نمودار ستونی درصد مرتبط بودن صفحات در پرس و جوی“Web crawler“ ۹۵
شکل ۵-۴ نمودار ستونی درصد مرتبط بودن صفحات در پرس و جوی”Search engine“ ۹۵
شکل ۵-۵ نمودار ستونی درصد مرتبط بودن صفحات در پرس و جوی ”Cloud Computing“ ۹۶
شکل ۵-۶ نمودار ستونی درصد مرتبط بودن صفحات در پرس و جوی ”Software engineering“ ۹۶
شکل ۵-۷ نمودار ستونی درصد مرتبط بودن صفحات در پرس و جوی”Data mining“ ۹۷
شکل۵-۸ نمودار ستونی درصد مرتبط بودن صفحات در پرس و جوی ”Computer architecture“ ۹۷
شکل ۵-۹ نمودار ستونی درصد مرتبط بودن صفحات در پرس و جوی”Operatin system “ ۹۸
شکل۵-۱۰ نمودار ستونی درصد مرتبط بودن صفحات در پرس و جوی”Wi-Fi“ ۹۸
فهرست نشانه ها(فرمول ها)
…………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۶۷
Sim(q , p) = ………………………………………………………………………………………………………………… 68
h(n)≤h*(n)
h(n)≥۰ …………………………………………………………………………………………………… ۶۹
۰ ≤h(n) ≤h*(n)
فهرست اختصارات
BFS Best First Search
DFS Depth First Search
DNS Domain Name System
FTP File Transfer Protocol
HTTP Hyper Text Transfer Protocol
IP Internet Protocol
PPC Pay Per Click
SA Simulated Annealing
TA Threhsold Acceptance
URL Uniform Resource Locator
TFIDF ………………………….………………Term Frequency Inverse Document Frequency
چکیده
در عصر اطلاعات، وب امروزه به یکی از قدرتمند ترین و سریع ترین ابزارهای ارتباطات و تعـامل میان انسان ها بدل شده است. موتورهای جستجو به عنوان برنامه های کاربردی وب به طور خودکار پهنه وب را پیمایش نموده و مجموعـه ای از اسناد و مـدارک بروز موجـود را دریافـت می کننـد. فرآینـد دریافت، ذخیره سازی، رده بندی و شاخص دهی بر اساس الگوریتم های نیمه هوشمند به صورت خودکار انجـام می شود. اگر چه بسیاری از حقایق در مورد ساختار این برنامه های کاربردی به عنـوان اسـرار تجاری پنهان باقی مانـده است، ادبیات تحقیق در شاخه ی موتورهای جستجو و ابزارهای بازیابی اطلاعات تلاش در یافتن بهترین راهکارها برای عملکرد بهینه ی هر ماژول در ساختار موتورهای جستجو دارد. با توجه به زمان محدود کاربران وب امروزی، ارائه مرتبط ترین و تازه ترین اسناد به آنها اغلب مهمترین چالشی برای موتورهای جستجو می باشد. برای انجام این مهم، هر ماژول در معماری موتور جستجو باید به گونه ای هوشمند طراحی شود که نه تنها اسناد مرتبط را ارائه دهد بلـکه به پاسخگویی در سریع ترین زمان ممکن بپردازد. در میـان این ماژول ها بخش حساس و حیاتی به نام خزنده وجود دارد. یکی از مسائل قابل بحث در بهینه سازی عملکرد موتورهای جستجو این است که، سیاست خزیدن پیکربندی مجـدد گردد به طریقی که لینک های خارجی مرتبطی که به محتوای مرتبط با صفحات منبع پیوند می خورند دنبال گردد. ماژول خزنده مسئول واکشی صفحات برای ماژول رتبه بندی است. اگر صفحات با کیفیت بالاتر با انحراف موضوع کمتر توسط خزنده نمایه سازی شوند، رتبه بندی سریع تر انجام خواهد شد.
با در نظر گرفتن ساختار وب به صورت گراف، نحوه ی پیمایش وب به صورت روش های جستجوی گرافی می باشد. در این پژوهش، با بکار بردن تجربی روش های مختلف جستجوی گراف و ترکیبات مختلف آنها و با صدور پرس و جوهایی به موتور جستجوی گوگل جهت اندازه گیری کیفیت صفحات دریافتی و با ثابت در نظر گرفتن فاکتور عمق پیمایش به شناسایی بهترین روش با پیچیدگی زمانی و فضایی معقول به منظور بکار گیری در بخش خزنده در معماری موتور جستجو پرداخته خواهد شد.
کلمات کلیدی: خزنده وب، پیمایش گراف، موتورهای جستجو، انحراف موضوع.
فصل اول
کلیات
۱-۱ مقدمه
بدون وجود موتورهای جستجوگر تقریباً وب جهان گستر بدون فایده است. اما سؤال این است که موتورهای جستجوگر چگونه در میان این همه وب سایت اطلاعات مورد نیاز ما را پیدا می کنند. اینترنت بسیار وسیع است و کاربران وب در حدود دو میلیارد برآورد می شوند. در این میان حداقل ۲۵۰ میلیون وب سایت اینترنتی وجـود دارد که در مجمـوع چیزی در حدود ۳۰ میلیارد صفحه وب را در خود جـای داده اند. گشتن در محیط وب[۱] زمانی که بسیار کوچک و وب سایت ها بسیار کم بودند معمولاً اختصاص به پژوهشگران و اساتید دانشگاه داشت و می توان گفت که کار دشواری نیز به شمار می رفت[۹].
با توسعه وب و زیاد شدن حجم اطلاعات و وب سایت ها نیاز به ابزاری جهت یافتن اطلاعات در این اقیانوس اطلاعات بیش از پیش احساس می شد. در همین حال در اوایل دهه نود میلادی بود که اولین موتورهای جستجوگر به نام آرچی[۲] پا به عرصه حضور گذاشتند. یک موتور جستجوگر در قدم اول و قبل از آنکه بخواهد نتایجی را به کاربر نمایش دهد بایستی اطلاعات را جمع آوری و طبقه بندی کرده باشد. بنابراین موتورهای جستجو باید تا حد امکان وب سایت ها را مرور کنند و آدرس صفحات را با چکیده ای از محتویات صفحه ذخیره و طبقه بندی کنند. این وظیفه بسیار سنگین است و توسط خزندگان وب[۳] انجام می شود[۵۳].
این برنامه ها به صورت خودکار در وب به جستجو پرداخته و محتویات صفحات وب سایت ها را برای تحلیل بعدی ذخیره می کنند. از آنجا که تعداد صفحات و حجم آنها بسیار بالاست از این رو این کار در مقیاس بسیار بزرگی انجام می شود و به زمان و پهنای باند بالایی نیاز دارد. موتورهای جستجوگر معروف مخزن بسیار بزرگی را در صفحات وب ایجاد کـرده اند اما خزندگان جدیدتر باید این کار را از صفر شـروع کنند. خزنده ها برای شروع معمولاً به سراغ دایرکتوری های معروف می روند چون از طریق آنها می توانند به لیست بزرگی از سایت های مرتبط دسترسی پیدا کنند و با مرور این وب سایت ها خزنده وب هر چه بیشتر در فضای داخلی وب سایت ها فرو می رود و اطلاعات بیشتری بدست می آورد. تمامی این اطلاعات در مخزن ذخیره می شوند تا بعداً مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند[۴۴].
Azarnoosh (1996) در بررسی کمی و کیفی گونه پلت به این نتیجه رسید که حدود % ۴۷ ارتفاع هر درخت را طول تنه تشکیل میدهد. ازنظر کیفیت تنه درختان ۱۰% عالی، %۵۵ خوب، ۲۲% متوسط و % ۹بد بودند، ازاینرو دخالتهای پرورشی در مراحل مختلف رویشی را ضروری میداند.
غفاریان (۱۳۸۴) در مورد بررسی تخریب واردشده به عرصه جنگل (زادآوری و خاک) در اثر حمل به روش سنتی در پارسل ۲۱۸ جنگل خیر/ودکنار نوشهر به این نتیجه رسید که ۲۷% نهالها آسیبدیدهاند و کوبیدگی خاک با میزان تردد ۲۸ بار، % ۸/۱۳ افزایشیافته است.
سبحانی و همکاران (۱۳۸۴) در تحقیق خود در جنگل آموزشی پژوهشی خیرود کنار نوشهر (بخش پاتم) با عنوان میزان تولید و هزینههای قطع درختان، مدل ریاضی زمان یک نوبت قطع را تهیه نمود که این مدل فقط تابعی از متغیر مستقل قطر برابرسینه درخت است. نتایج تحقیق فوق نشان داد که تأثیرگذارترین عامل روی زمان قطع، قطر درخت است و با افزایش آن زمان و هزینههای قطع نیز افزایش مییابد. بهطور متوسط میزان تولید ساعتی برای اکیپ ۳نفره قطع ۷ اصله درخت در ساعت و هزینه روزانه آنها ۳۰۹۷۸۵ ریال برآورد شده است.
Hassani & Amani (2005)با اجرای عملیات تنک کردن در تودههای دست کاشت پلت در منطقه امامزاده عبدالله آمل دریافتند که تنک کردن بر رویش قطری و ارتفاعی درختان نسبت به توده شاهد تأثیر بسیار داشته است، بهطوریکه رویش رویه زمینی در فاصله دو آماربرداری تنک کردن به دو برابر افزایشیافته است.
نیکویی و همکاران (۱۳۸۵) در تحقیق خود بر روی ارزیابی هزینهی تولید گروه قطع در جنگلهای اسالم با بهره گرفتن از فنون مطالعات کار و شیوهی زمانسنجی پیشبینی زمان یک نوبت قطع را تهیه نمودند، نتایج نشان داد که مدل تابعی از متغیرهای مستقل قطر برابرسینه درخت، فاصلهی بین درختان قطع شونده و درصد شیب طولی مسیر میباشد که بررسی اثر تغییرات هر یک از متغیرها روی زمان انجام کار و درنتیجه تغییرات هزینهی قطع نشان داد با افزایش قطر درختان هزینههای قطع یک مترمکعب چوب کاهش و با افزایش شیب طولی و فاصلهی بین درختان هزینهی قطع یک مترمکعب چوب افزایش مییابد. همچنین تعداد درختان قطعشده در هر ساعت کار ۱۳ اصله (۲/۸۴ مترمکعب در ساعت) با در نظر گرفتن زمانهای تأخیر بود و هزینهی قطع هر درخت با و بدون در نظر گرفتن زمانهای تأخیر به ترتیب ۲۳۳۴۳ و ۱۸۴۲۴ ریال بود، بعلاوه تأخیرها بعد از زمان لازم برای بن زنی و بنبری بیشترین زمان را به خود اختصاص داد.
Sayyad et al., (2006) در بررسی روی جنگلکاری خالص و آمیختهی توسکای ییلاقی و صنوبر دلتوئیدس (Populus deltoids ) که در نور مازندران انجام شد نشان داد که گونهی توسکا بر رشد قطر برابرسینه و ارتفاع کل درختان صنوبر اثر مثبت دارد و در تودهی آمیخته، تولید چوب بیشتر میشود و پایداری جنگل نیز بهبود مییابد. حداکثر تولید در ترکیب ۵۰ درصد از هر دو گونه به دست آمد.
راستی (۱۳۸۶) با مقایسهای بین تخریب، تولید و هزینه چوبکشی با قاطر در دو سیستم طراحی شده و طراحی نشده در جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود نتیجه گرفت که شدت تخریب واردشده به زادآوری نهالها در سیستم طراحی شده و طراحی نشده به ترتیب ۷۴/۷ و ۵۲/۲۴ درصد است.
سبحانی و همکاران (۱۳۸۶) قطع درخت در سری پاتم جنگل خیرود را بررسی نمودند و نتیجه گرفتند که قطر برابرسینه مهمترین عامل اثرگذار روی زمان و هزینهی قطع است و بهطور متوسط هر اکیپ اره موتوری شامل یک نفر ارهموتورچی و دو نفر همراه، در ساعت ۷ درخت را قطع میکنند.
بهرام کلهر (۱۳۸۶) در تحقیقی که در جنگلهای اسالم در مورد تأثیر ماشینآلات بر خاک جنگلی انجام داد، به این نتیجه رسید که در منطقه تحت تردد ماشینآلات وزن مخصوص ظاهری خاک افزایشیافته است که میزان این افزایش در قسمت وسط (محل کشیدن کندها) بیشتر از چرخ چپ و راست میباشد. که مورد دوم به علت شیب عرضی مسیر حرکت است.
گرجی بحری و همکاران (۱۳۸۷) برای بررسی اثر تنک کردن بر رشد و تولید چوبی توسکای ییلاقی، جنگلی دست کاشت در ناحیهی جلگهای شهرستان نوشهر روی خاک نسبتاً عمیق و مرطوب با حاصلخیزی متوسط انتخاب کرد که در مدت ۱۰ سال، سه بار در آن عملیات تنک کردن انجام گرفت. تعداد درختان از ۱۷۰۰ اصله به حدود ۴۰۰ اصله در هکتار کاهش یافت و در هر بار ۳۰ تا ۳۸ درصد تعداد درختان سرپای موجود برداشت شد. تلفات طبیعی درختان، پیش اجرای تنک کردن، حدود ۳۵ درصد بود و پسازآن به کمتر از یک درصد (۹/۰) کاهش یافت. میانگین قطر درختان سرپا از ۵/۱۵ سانتیمتر در ۹ سالگی به ۳/۲۷ سانتیمتر در ۱۹ سالگی و میانگین ارتفاع از ۲/۱۶ به ۶/۲۲ متر افزایش یافت. به عبارت دیگر، با سه بار تنک کردن، اندازهی قطر،۷۶ درصد و ارتفاع، ۴۰ درصد افزایش یافت. در همین مدت، حجم چوب سرپا از ۷/۱۶۳ به ۲/۲۹۷ مترمکعب در هکتار افزایش یافت. رویش حجمی سالیانه جنگل نیز از ۲/۱۸ به ۴/۲۱ مترمکعب در هکتار به ترتیب در پیش و پس از تنک کردن بهبود یافت. بهعبارتدیگر، با تنک کردن، رویش حجمی جنگل بیش از ۱۷ درصد افزایش پیداکرده است. یافتههای این تحقیق نشان داده است که توسکای ییلاقی درختی است سریع الرشد و برای اجرای طرحهای زراعت چوب در شمال کشور مناسب است. در این ناحیه، زمینهای با شرایط آبگیر، ماندابی و سنگین را که برای صنوبر کاری مناسب نیستند، میتوان به درختکاری و تولید چوب با گونهی توسکا اختصاص داد.
Jamshidi et al., (۲۰۰۸) تغییرات وزن مخصوص را در لایه ۱۰ سانتیمتری خاک در اثر چوبکشی با اسکیدر و حمل چوب با قاطر اندازهگیری کردند. آنها گزارش کردند که میانگین وزن مخصوص در مسیرهای چوبکشی بهطور معنیداری بیشتر از وزن مخصوص در مناطق دستنخورده مجاور است، ولی افزایش وزن مخصوص در مسیرهای عبور قاطر معنیدار نیست.
Kian et al., (۲۰۰۸) در بررسی تحول برخی از مشخصه های کمی توده طبیعی توسکا ییلاقی غرب مازندران اعلام کردند که متوسط رویش قطری یک سانتیمتر و رویش ارتفاعی ۷/۱ متر است. آنها اجرای عملیات پرورشی را یکی از عوامل اصلی افزایش رشد قطری تودهها میدانند.
Asadpour (2010) در بررسی اثر عملیات تنک کردن بر توده دست کاشت مدیریتشده و شاهد پلت با محاسبه ضریب قد کشیدگی توده مدیریتشده ۴/۹۹ و شاهد ۵/۱۰۵ بر ضرورت اجرای این عملیات بهمنظور پایداری بیشتر تودهها تأکید می کند.
جور غلامی و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیقی که انجام گرفت مؤلفههای قطع درخت، سرشاخه زنی و بینه بری در دو پارسل از بخش نمخانه جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود مورد ارزیابی قرار گرفت. اهداف این تحقیق مطالعهی زمانی عملیات قطع درخت، سرشاخه زنی و بینه بری، برآورد و محاسبه نرخ تولید و هزینه اره موتوری و همچنین ارائه مدل رگرسیونی پیشبینی زمان قطع درخت، سرشاخه زنی و بینه بری بود. و به این نتایج رسیدند که با افزایش قطر درختان، میزان تولید بدون تأخیر قطع درخت، سرشاخه زنی و بینه بری بهصورت رابطهی توانی افزایش مییابد. همچنین سرشاخه زنی بیشترین مقدار هزینه عملیات تبدیل را یا ۷۰ درصد به خود اختصاص میدهد. در این تحقیق نتیجهگیری شد که عدم انجام عملیات سرشاخه زنی و بینه بری تا آغاز عملیات چوبکشی، سبب تأخیرهای فراوان در حین عملیات چوبکشی میشود که باید مدنظر قرار گیرد.
اسلامی و همکاران (۱۳۹۱) اعلام کردند پلت یکی از گونههای بومی ایران است که در اغلب جنگلکاریها بهصورت تککشتی و یا آمیخته با دیگر گونه ها کشت میشود. انجام عملیات پرورشی در چنین تودههایی موجب تقویت تولید و اصلاح کمی و کیفی توده در حیات طولانی جنگل میگردد. در همین راستا این تحقیق روی دو تودهی پلت واقع در طرح برنجستانک (قطعه دخالت نشده) و چایپاغ (قطعهی دخالت شده) در محدودهی طرحهای جنگلداری چوب و کاغذ مازندران که در سال ۱۳۷۰ جنگلکاری شده بودند، انجام شد. نتایج حاصل از انجام آزمون آماری T نشان میدهد که بین میزان رویش قطری، حجمی، ارتفاعی، سطح مقطع و ضریب قد کشیدگی بین دو توده در سطح ۹۹ درصد اختلاف معنیداری وجود دارد. به لحاظ کیفی نیز تودهی دخالت شده از پایداری و وضعیت بهتری نسبت به تودهی دخالت نشده برخوردار بود. انجام آزمون مربع کای در مورد متغیرهای کیفی (کیفیت تنه و تاج) نیز نشان میدهد که در دو توده در سطح یک درصد اختلاف معنیداری وجود دارد. ازاینرو، با توجه به نتایج بهدستآمده و به دلیل صرفهجویی در هزینههای بالای عملیات جنگلکاری و ارتقاِِء ارزشافزوده محصولات با تولید چوبهای مرغوب و بدون عیوب فیزیکی، با تأکید بر پایداری درازمدت تودهها، میتوان اجرای عملیات پرورشی بهموقع و با شدت مناسب را به طراحان و مجریان طرحهای جنگلداری پیشنهاد نمود.
سوابق تحقیق در خارج از کشور
Hatchel et al.,; (1999) Vitrine et al.,;(2002) Tiernan et al., (1970) با توجه به مطالعاتی که روی زمینهای حساس و مکانهایی که محدودیت رفتوآمد ماشینهای بهرهبرداری به خاطر رطوبت زیاد دارند، انجام دادهاند به این نتیجه رسیدند که حرکت ماشینآلات بهرهبرداری در این مکانها باعث خسارت زیادی به اکوسیستم جنگل ازجمله خاک دارند که شامل نشست ماشینآلات در خاک گل شده (جلوگیری از حرکت ماشین) است که این خود باعث افزایش هزینه در عملیات بهرهبرداری میشود.
Mc Gongil و Keith (1979) مطالعهای تحت عنوان بررسی تولید و آسیب چوبکشی با قاطر در ایالت Oregon ایالاتمتحده انجام دادند. منطقه مورد مطالعه جامعه خالص کاج (Pinus sp) با ترکیب ۸۵ درصد کاج و ۱۵ درصد سایر گونههای سوزنیبرگ با میانگین شیب ۲ درصد (دامنه تغییرات از ۰ تا ۸ درصد) و میانگین قطر درختان ۱۴ اینچ (۳۵ سانتیمتر) بود. در مورد به هم خوردگی خاک محققان بر این باورند که حین عملیات چوبکشی، آسیب یا به هم خوردگی در خاکهای معدنی اندک بوده است.
Froehlich و همکاران (۱۹۸۵) در مطالعات خود دریافتند که خاک جنگل به دلیل داشتن مواد آلی زیاد، دارای وزن مخصوص کم، خلل و فرج زیاد، نفوذپذیری زیاد و مقاومت کم هستند درنتیجه نسبت به کوبیدگی و تنشهای برشی حساساند.
Dykstra و همکاران (۱۹۸۵) طی تحقیقی به این نتیجه رسیدند که چوبکشی با حیوانات بیشتر برای تنک کردن و بهرهبرداری از چوبهای کاتینی (کم قطر) مناسب است.
Kellogg and Bettinger (1994) به بررسی تولید و هزینه در عملیات تبدیل به بینه در سواحل اقیانوس آرام پرداختند و اعلامکردند که میزان تولید ۲/۱۰ تا ۵/۱۴ مترمکعب و میزان هزینه ۴۹/۱۲ تا ۳۷/۳۵ دلار در مترمکعب بوده است که این هزینهها شامل هزینه قطع و تبدیل و انتقال چوب به محل دپو میباشد. در مطالعهای که بر روی توده اکالیپتوس صورت گرفته است هزینه عملیات آزاد کردن و پاک کردن ۱۲۴۲ دلار در هکتار برآورد شده است که بسیار زیاد بوده است و سعی شده است برای کم کردن هزینه از مواد شیمیایی استفاده شود که با این کار هزینه عملیات به ۴۰۰ دلار در هکتار کاهشیافته است (Cunningham 1997). میزان تولید در عملیات اولین تنک کردن ۶/۵-۳/۱۰ مترمکعب در ساعت و در دومین تنک کردن ۱/۹تا ۷/۱۲ مترمکعب در ساعت متفاوت بوده است. هزینه اجرای این علمیات نیز ۵/۷ تا ۲/۱۴ دلار بر مترمکعب برآورد شده است (Kärhä et al. 2004).
Toms و همکاران (۱۹۹۶) در تحقیقی تحت عنوان حیوانات بارکش در جنوب ایالاتمتحده در منطقه آلاباما به این نتیجه رسیدند که به هم خوردگی خاک در این شیوه بهرهبرداری، کم است. در مسیر چوب کشی با قاطر، حدود دو اینچ (۵ سانتیمتر) خاک بههمخورده و بیشترین کوبیدگی مربوط به بارگیری بوده است.
Fickin و همکاران (۱۹۹۷) در تحقیقی در منطقهی Ozark در ایالات Missouri خسارات وارده به درختان حین عملیات گزینشی با بهره گرفتن از دو سیستم چوب کشی زمینی حیوانی (قاطر) و ماشینی را موردبررسی قراردادند. سطح مسیرهای چوب کشی حیوانی ۱ درصد کل سطح بهرهبرداری و در عرصه فعالیت اسکیدر تقریباً ۶/۴ درصد سطح کل بود. همچنین سطح کامبیوم آسیبدیده در عرصه چوبکشی با اسکیدر بیشتر بود. بیشترین خسارت مربوط به چوبکشی بوده که برای بهرهبرداری با قاطر ۴۳ درصد و برای اسکیدر ۴۷ درصد بود. محققان علت اصلی افزایش خسارات ناشی از چوبکشی را در تولید و بازدهی بالای سیستم بهرهبرداری با اسکیدر چرخ لاستیکی میدانند و یکی از راهکارهای کاهش خسارت حین قطع را برنامهریزی دقیق شبکه راه و مسیرهای چوبکشی عنوان میکنند و خسارت در اثر قطع برای قاطر ۴۰ و نسبت درختان آسیبدیده ۱۷ درصد و همین خسارت برای اسکیدر ۳۸ و ۱۵ درصد بود.
Lortz et al., (1997) با بررسی کارایی و زمان قطع درخت با اره موتوری در جنگلهای کاج شمال آمریکا در ۱۶ توده که به ۴ شیوه قطع یکسره، پناهی، گروه گزینی و تک گزینی بهرهبرداری میشد، نشان دادند که زمان سرشاخه زنی متأثر از قطر درخت است، بدان علت که قطر تاج درخت به قطر درخت در ارتفاع برابرسینه بستگی دارد. همچنین نشان داده شد که زمان سرشاخه زنی و تاجبری بیشترین بخش عملیات قطع (حرکت به سمت درخت، تصمیم برای قطع، قطع، سرشاخه زنی و تاجبری) را تشکیل میدهد.
Brock and Jones (1997) سه تیمار تنک کردن را در یک توده پهنبرگ آمیخته ۵۰ ساله اجرا نمودند. سیستم بهرهبرداری تنک کردن تجاری با بهره گرفتن از اره موتوری و اسکیدر چرخ لاستیکی صورت گرفت. جهت محاسبهی نرخ برداشت درختان قطعشده و کشیدن تنههای درختی به کنار جاده از مطالعهی زمانی استفاده شد. نرخ تولید بسته به حجم برداشت در هکتار بین ۷/۲ تا ۳ مترمکعب در ساعت متغیر بود. هزینهی حمل مقطوعات چوبی تا کنار جاده ۷۹/۱۰ تا ۹۹/۱۱ دلار در ساعت بود.
Kellogg et al., (1999) تولید و هزینه خروج در عملیات تنک کردن با بهره گرفتن از کابل هوایی را در یک توده جوان موردبررسی قرارداد. در این تحقیق سه توده تنک شده ۴۰ تا ۵۰ ساله دوگلاس در منطقه اورگون آمریکا مورد آنالیز قرار گرفت. سه معادله رگرسیونی مجزا برای پیشبینی زمان تأخیر و دپو در هر منطقه به دست آمد. سه تیمار در جنگل به صورت تصادفی موردبررسی قرار گرفت که تأثیر زیادی روی نرخهای تولید و هزینهها نداشت زیرا میزان حجم در هکتار اولیه در سه تیمار متفاوت نبود. تفاوتهای هزینه در میان سه تیمار به علت وجود روشهای مختلف عملیات قطع معنیدار بود. مجموع هزینههای بهرهبرداری در سه منطقه بین ۵۸ تا ۶۴ دلار به ازای ۱۰۰ فوت مکعب بود.
Laveran و همکاران (۲۰۰۱) در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که عملیات بهرهبرداری جنگل میتواند تخریبهای وسیعی ازجمله برداشت سطح کامل خاک، مخلوط و متراکم کردن لایههای مختلف خاک شود. و همچنین دریافتند که این تخریبهای سطحی میتواند تأثیراتی روی خواص فیزیکی خاک و لایههای مواد غذای مانند کم شدن رشد درختان و افزایش رواناب سطحی و رسوبگذاری شود.
Shrestha (2002) طی تحقیقی نتیجه گرفت که در بهرهبرداری با قاطر، فقط ۳ درصد سطح عرصه بههمخوردگی عمیق دارد و ۲۲ درصد سطح هم اندکی شیار و به هم خوردگی دارد و ۷۵ درصد سطح بدون به هم خوردگی است.
Bjorheden (2003) سیستمهای آنالیزی جهت برداشت درختان با ابعاد کم را جهت تهیهی چوب سوخت موردبررسی قرارداد. در این مطالعه آنالیز اقتصادی روی تودههای با قطر کم و متراکم صورت گرفت. روشهای قطع یکسرهی سنتی و تنک کردن سنتی بهعنوان روشهای شاهد در نظر گرفته شدند. نتایج بهدستآمده نشان داد که سیستمهای تولید چوب سوخت بر اساس کار اره موتوری در تودههای با قطر کم بهصرفه است. سیستمهای شامل فوروادر، چیپر، فلر بانچر و دو سیستم مکانیزه دیگر به همراه فوروادر و ماشین قطع و دستهبندی برای درختان با ابعاد بزرگ مناسب میباشد.
Ligné et al., (2004) روشهای جدید تنک کردن تجاری را موردبررسی قرارداد. در این بررسی دو روش دستی و مکانیزه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که رویکرد تنک کردن مکانیزه ازنظر زمانی باصرفهتر بوده ولی تعداد پایههای بیشتری در این روش آسیب میبینند. بعلاوه روش دستی قطرهای بالاتری را در مناطق متراکم قطع کرده و آسیب به پایهها در این روش کمتر است.
Wang et al., (2004) بامطالعهی کارایی و هزینهی سیستم قطع با اره موتوری در جنگلهای پهنبرگ آپالاچیان آمریکا، سرشاخه زنی درختان را جزء چهار مرحله قطع درخت در نظر گرفته و نتیجه گرفتند متوسط زمان سرشاخه زنی درخت ۰۱/۲ دقیقه است و از ۳۳/۰ تا ۳۵/۷ متغیر است. همچنین مدل رگرسیونی نیز برای زمان سرشاخه زنی درخت تهیه شد که دران متغیر قطر برابرسینه بهعنوان بهترین فاکتور برای پیشبینی زمان سرشاخه زنی است.
Fennessy (2004) در بررسی که در ایرلند انجام داد گزارش کرد که درخت توسکای ییلاقی در کمتر از ۲۰-۱۵ سالگی، سالانه بیش از ۱متر رشد ارتفاعی دارد و حداکثر رشد آن در ۴۰-۳۰ سالگی است و در ۶۰سالگی رشد ارتفاعی آن متوقف میشود. تنک کردن مداوم در توده، رشد قطری را تا ۲۰ درصد افزایش میدهد. فاصلهی کاشت اولیه ۵/۱ × ۲ متر است و اولین تنک کردن زمانی است که ارتفاع درختان به ۷-۶ متر و تعدادشان به حدود ۲۱۰۰ اصله در هکتار (۷سال) کاهش داده شود. در این تحقیق، تعداد ۱۲۰-۱۰۰ اصله در برداشت نهایی جنگل پیشنهادشده است.
Demirep و همکاران (۲۰۰۵) در مطالعاتی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که میزان تأثیرات ایجادشده بهوسیله کشیدن مستقیم محصولات، روی زمین و خاک با توجه به فاکتورهای مختلف مانند شیب، ویژگیهای مکانی، روش استفاده در حمل محصولات، طراحی مسیرهای چوب کشی و فصل بهرهبرداری متفاوت است.
Li et al., (2006) به بررسی تولید و هزینهی سه سیستم بهرهبرداری در جنگلهای آپالاچیای مرکزی ویرجینیا پرداختند و بیان نمودند که عوامل مؤثر بر زمان قطع درخت با اره موتوری عبارتاند از قطر درخت و فاصله بین درختان.
Mackinaci و همکاران (۲۰۰۷)بیان نمودند که تفاوت معنیداری در مقادیر مربوط به وزن مخصوص ظاهری، هدایت اشباع الکتریکی و رطوبت خاک در نواحی دستنخورده و مسیرهای چوبکشی وجود دارد.
Johnson et al., (2007) در مطالعات خود دریافتند که بیشترین عاملی که روی کوبیدگی خاک جنگل تأثیر دارد، ترددهای است که در عملیات بهرهبرداری جنگل اتفاق میافتد.
Laitila et al., (2007) خروج درخت کامل را بعد از قطع دستی و مکانیزه قطع و دستهبندی در تودههای تنک شده بررسی کرد. در این مطالعه هدف بررسی عملکرد تولیدی چوب حاصل از تنک کردن جهت مصارف سوختی بود. با بهره گرفتن از آنالیز رگرسیون، زمان موردنیاز در هر یک از فازهای قطع مکانیزه و دستی محاسبه شد. طبق نتایج بهدستآمده عملکرد تولیدی بعد از قطع مکانیزه در مقایسه با قطع به روش دستی بهطور معنیداری بیشتر بود.
Pan et al., (2008) تولید و هزینهی برداشت، تبدیل و خروج درختان با قطر کم را مورد مطالعه قراردادند. آنها برای بررسی هزینه و بازدهی برداشت از مطالعات زمانی استفاده کردند. مطالعه آنها نشان داد که با کاهش فاصله چوب کشی و افزایش حجم درخت بهرهبرداری شده، بهطور قابلملاحظهای از هزینهها میکاهد.
Karha (2011) برداشت تلفیقی از چوب سوخت و چوب خمیرکاغذ را با بهره گرفتن از روش قطع دو کپهای در اولین تنک کردن موردبررسی قرارداد. نتایج این تحقیق نشان داد که روش قطع تلفیقی باعث کاهش هزینهها در اولین تنک کردن میشود. نتایج همچنین نشان داد که در هنگام استفاده از روش تلفیقی حجم برداشت چوب سوخت و چوب مورداستفاده در خمیرکاغذ بایستی بیشتر از ۲۰ تا ۲۵ مترمکعب در هکتار باشد تا به تعادل تلفیقی اقتصادی دست پیدا کنیم.
فصل سوم: مواد و روشها
منطقهی مورد مطالعه
وضعیت عمومی و موقعیت مکانی
منطقهی جنگلکاری شده که مطالعه در آن انجامگرفته، جزء جنگلهای سری ۶ تنگار است که در نیمرخ شمالی رشتهکوههای البرز، ناحیه شمال غربی با جهت عمومی شمالی در حوزه ۳۲ تیرم رود از ارتفاعات پایینبند شروع میشود و تا میانبند ادامه پیدا میکند. کاشت درختان در این قسمت سال ۱۳۶۳ انجام گرفت. این جنگلها ازنظر استحفاظی مربوط به حوزه اداره منابع طبیعی تنکابن و منابع طبیعی کشکو - واحد نظارتی تیرم رود است. سری ۶ تنگار از طریق جاده آسفالته مسیر تنکابن - سلیمانآباد با انشعاب جادههای نفوذی روستاهای خشکرود و بالا بند حاجتی قابلدسترسی است.
موقعیت جغرافیایی – حدود و وسعت طرح
جنگلهای ناحیه طرح ازنظر موقعیت جغرافیایی بین عرض ً۵۳ ، َ۴۴º ، ۳۶ تا َ۵۰ ،º۳۶ و طول جغرافیایی ً۲۲ ، َ ۴۲ ، º۵۰ تا ً ۳۰ ، َ۴۶ ، ْ ۵۰ واقعشده است. حدود اربعه این سری از شمال به آبادی خشکرود و باغات روستاهای جلگهای، از جنوب به سری ۵ کاگان، از غرب به یال مرز حوزه ۳۲ و ۳۱ چالکرود و از شرق به سری هفت تکیش محدود است. حداقل ارتفاع از سطح دریا۷۰ متر در قطعه ۶۲۶ و حداکثر آن ۱۳۰۰ متر در قطعه ۶۰۱ است. بر اساس سطح یابی جدید سطح کل سری ۳۰۸۱ هکتاراست که از این میزان طبق جدول شماره دو ۲۱۶۸ هکتار به جنگلهای قابل بهرهبرداری و ۴۰۲ هکتار به جنگلهای حفاظتی و حمایتی، ۱۱۱ هکتار به عرصههای جنگلکاری شده سنواتی، ۴۴ هکتار به سطح جادههای موجود و پیشنهادی۸۹ هکتار به فضاهای بازو ۲۵۴ هکتار به زمینهای زراعی و باغ اختصاص دارد. سطح قابل کار این طرح شامل جنگلهای قابل بهرهبرداری، اراضی جنگلکاری سنواتی و فضاهای باز داخل سری۲۳۶۸هکتار است.
دسترسی به جنگلهای سری شش تنگار از طریق دوشاخه فرعی روستای متصل به جاده ارتباطی تنکابن- سلیمانآباد به نامهای خشکرود و بالا بند حاجتی و جاده آغوز حال به شرح زیر امکانپذیر است.
در شکل۳- ۱ نقشهی منطقه مورد مطالعه نشان داده شده است.
شکل ۳‑۱ موقعیت منطقه مورد مطالعه
الف- شاخه خشکرود
۲۰
۷۶۲/۰
۱٫۹۶
۵۷۶/۲
۲/۰
محتوای آموخته شده
۸۸/۲
۶۶۵۶/۰
نتایج: با توجه به قدر مطلق t محاسبه شده (۷۶۲/۰) که از t بحرانی جدول (۵۷۶/۲) در سطح خطاپذیری۲/۰ و درجه آزادی۲۰ کوچکتر است، (به عبارت دیگر سطح معنی داری آن۹۹/۰ است۰۱/۰p<) بنابراین با احتمال ۹۹ درصد فرض صفر تایید میگردد. بنا بر این بین دو میانگین تفاوت معنی داری وجود ندارد. می توان نتیجه گرفت که تفاوت معنا داری بین محتوای مورد نظر دربرنامه آموخته شده و محتوایی که به طور رسمی در برنامه اجرا شده مدارس ناحیه ۲ شیراز به علوم تجربی پایه سوم راهنمایی اختصاص داده می شود، وجود ندارد. انطباق بین این متغیر در دو نوع برنامه درسی
وجود دارد. در نمودار ۴-۱۶ مقایسه متغیر محتوا در برنامه اجرا و برنامه درسی قصد شده صورت گرفته است.
نمودار ۴-۱۶ مقایسه متغیرمحتوا در برنامه درسی اجرا شده و برنامه درسی آموخته شده
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱-مقدمه
بشر در تمام ادوار مراحل حیات خود نیازمند تعلیم و تربیت بود و هست و خواهد بود، آموزش بهترین ابزار برای این کار است، و آموزش از طریق برنامه درسی معنا و مفهوم می یابد. با بررسی و بازنگری مداوم، می توان به برنامه درسی غنا بخشید به شکلی که بتواند تمام نیازهای کنونی و دگرگونی های پر شتاب آینده را پاسخگو باشد.
بررسی عناصرهر برنامه درسی می تواند وضعیت آن برنامه را مشخص کند. سه برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و آموخته شده درآموزش و پرورش رسمی خود نمایی بیشتری در مشخص شدن وضعیت آموزش و پرورش از خود نشان می دهد. با توجه به اهمیت درس علوم تجربی، این سه برنامه، در برنامه درسی علوم تجربی سال سوم راهنمایی مورد بررسی واقع شده است.
در این فصل به خلاصه پژوهش، بحث در نتایج به ترتیب فرضیه ها، پیشنهادهای پژوهشی مبتنی بر یافته های پژوهش، پیشنهادهای کاربردی مبتنی بر یافته های پژوهش و محدودیت های پژوهش در اختیار و محدودیت های پژوهش خارج از اختیار پرداخته می شود.
۵-۲- خلاصه پژوهش
پژوهش حاضر از نوع تحقیقات پیماشی می باشد. با بررسی عناصر هشت گانه برنامه درسی قصد شده واجرا شده وآموخته شده، میزان هم خوانی این سه برنامه درسی ارزیابی می کند. این عناصرازکتاب درسی وراهنمای معلم علوم تجربی سال سوم راهنمایی به عنوان جامعه و نمونه برنامه درسی قصد شده، لیست گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی که در طی انجام یک تحقیق توصیفی، پیمایشی درعلوم تجربی سال سوم راهنمایی ناحیه۲ شیرازبه وسیله سه فرضیه اصلی و دوازده فرضیه فرعی صورت گرفته است حاکی از:عدم انطباق برنامه قصد شده بابرنامه درسی اجرا شده وبرنامه درسی آموخته شده می باشد. ومیزان همبستگی بالایی بین دو برنامه اجراشده و آموخته شده را نشان می دهد. در این فصل از پژوهش به بحث و بررسی فرضیه های پژوهش پرداخته می شودو نتایج هریک در این بخش مورد بحث واقع می گردد.
برنامه اجرا شده، درحقیقت نوعی نگرش سنجی می باشد. ضریب پایایی مقیاس محقق ساخته، دبیرو مدیر با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ، ۸۳/۰ وضریب همبستگی مقیاس دانش آموزبا روش باز آزمایی ۷۶/۰ محاسبه شد. واز آنجایی که برنامه درسی قصد شده باید به شکلی تدوین گرددکه بتواند به تمام اهداف خودبرسد. ازاین رومیانگین برنامه قصد شده ۵ درنظر گرفته شد. و در محاسبات تی تک نمایی نیز مرجع ۵ در نظر گرفته شده است. برای شناسایی نحوه اجرا هر کدام از هشت عنصر برنامه درسی اجرا شده، نمونه ی به حجم ۷۴۴ نفر از جامعه ایی به حجم ۴۴۶۰ نفر باروش نمونه گیری تصادفی از خوشه ها، شامل ۱۱ مدیر ۲۳ دبیر ۷۱۰ دانش آموز انتخاب اقدام به تکمیل مقیاس کردند و با جمع بندی ومحاسبه میانگین از پاسخ به ۷۹ گویه مدیر، ۹۳ گویه دبیر و ۴۸ گویه دانش آموز میانگین برنامه اجرایی ۱۹/۳ به دست آمد. برنامه آموخته شده، که نتایج دو برنامه قصد شده واجرا شده می باشد، به وسیله یک آزمون تشریحی ۲۰ سوالی، که در حیطه های مختلف (به نسبت برنامه قصد شده) طراحی شده بود مورد اندازه گیری واقع گردید. میانگین آن ۸۹/۲ بدست آمد. نتایج به دست آمده در پاسخ به فرضیه های اصلی این پژوهش- انطباق بین برنامه درسی قصد شده و اجرا شده با بهره گرفتن از آزمون تی تک متغیره برابر با۳۹/۴ با درجه آزادی۷۴۳، مقدارتی محاسبه شده بین برنامه درسی قصد شده وآموخته شده، برابر ۷۶/۴ محاسبه شدو بدین ترتیب در دو فرضیه اخیر تفاوت معنا داری درسطح ۰۵/ بین برنامه قصد شده و آموخته شده وجود دارد و انطباق لازم وجود ندارد.
ضریب همبستگی پیرسون بین برنامه درسی اجرا شده و آموخته شده با محاسبه عدد ۹۶/۰ به دست آمد که این مقدارنشانگرهم جهت بودن و همبستگی دو برنامه می باشد.
۵-۳-بحث و نتیجه گیری فرضیه های پژوهش
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۱- بین برنامه درسی قصد شده و اجرا شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی در ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
همانطورکه درجدول ۴-۱ مشاهده شد مقدارt محاسبه شده برابربا ۳۹/۴ با درجه آزادی۷۴۳ درسطح ۰۵/۰ معنادار گردیده و چون سطح قابل قبول معناداری کمتر از ۰۵/۰ می باشد، بنا بر این نتیجه گیری می شود که تفاوت معنا داری بین قصد شده و برنامه اجرا شده وجود دارد. بین این دو برنامه در مدارس ناحیه ۲ شیرازدر درس علوم تجربی پایه سوم راهنمایی، انطباق وجود ندارد. که نتایج آماری در نمودار ۴-۱ نیز قابل ملاحظه است.
محاسبه میانگین ۱۳۶ گویه درسه فرم مقیاس مدیر، دبیرودانش آموزان ومحاسبه میانگین میانگین ها، نشان می دهد برنامه اجرا شده وابسته به عناصر خود می باشد از آنجا که در این پژوهش هر کدام از عناصر نیز به تنهایی مورد بررسی واقع می شوند، در محاسبات مشخص شد که در میان عناصر معلم، دانش آموز، فضا و تجهیزات انطباق لازم وجود دارد. عدم انطباق در سایر عناصر موجب شده مجموعً میانگین کل برنامه درسی اجرا شده نتواند حد نصاب لازم را در انطباق با برنامه درسی قصد شده به دست آورد. عدم انطباق در بعضی از مواد درسی را شاید بتوان به نحوی با برنامه های درسی اجتماع، برنامه درسی پنهان و سایر برنامه های درسی جبران کرد اما برنامه درسی علوم به علت محدود بودن منابع آموزشی دیگر، از طرف دیگر زیر بنایی بودن آن تقریباً غیر قابل جبران است. این نتیجه با تحقیقات(میلربه نقل ازبدریان، ۱۳۸۵) و احمدی (۱۳۸۵)، کیامنش(۱۳۸۱)، موسسه علمی-پژوهشی علوم(۱۹۹۴)، شعبانی( ۱۳۸۶)، (ادنل،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)همسو می باشد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۲- بین برنامه درسی قصد شده و آموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی در ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
همانطورکه درجدول ۴-۲ مشاهده گردید مقدارt محاسبه شده برابربا ۷۶/۴ می باشد که با درجه آزادی۷۴۳ درسطح ۰۵/۰ معنادار گردیده وچون سطح قابل قبول معناداری کمتر۰۵/۰ می باشد، بنابراین نتیجه گیری می شود، بین برنامه درسی قصد شده و آموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز تفاوت معنا داری وجود دارد. دو نوع برنامه درسی قصد شده و آموخته شده برهم انطباق ندارند. از آنجا که لازم است برنامه درسی قصد شده، به شکلی هدفمند با نظر متخصصان امر و بعد از انجام یک نیاز سنجی همه جانبه در شاکله ایی با قابلیت درک همه جانبه برای تمامی مخاطبان و مجریان تهیه شده باشد به شکلی بتواند به تمام متغیرهای خود به طور کامل برسد، با این فرض در مقیاس لیکرت ۵ درجه ایی میانگین پتاسیل برنامه قصد شده، عدد مرجع ۵ می باشد. در واقع هر نوع اختلال در هر کدام از عناصر اجرای برنامه قصد شده، تاثیر خود را روی برنامه آموخته شده، خواهد گذاشت. در حدی که حتی ممکن است برنامه اجرا شده میانگین مناسبی را برای تطابق با برنامه قصد شده کسب کند، ولی تاثیر آن روی برنامه آموخته شده به حدی شدید باشد که برنامه آموخته شده نتواندمیانگین لازم را برای انطباق کسب کند. این نتیجه با تحقیقات(میلربه نقل ازبدریان،۱۳۸۵)، احمدی(۱۳۸۵)،نظریات(آیزنر،۱۹۹۴به نقل ازمهرمحمدی)،(پوسنر،۱۹۹۴به نقل ازبدریان)، (ملکی،۱۳۸۴)، (حسینی،۱۳۸۱)، (محبی،۱۳۷۹)، (کیوانفر،۱۳۸۰و احمدی،۱۳۸۰)،(احمدی،۱۳۸۵)، (اکانو،۲۰۰۳٫ به نقل ازکیامنش،۱۳۸۲)،(موسسه پژوهشی علوم امریکاوموسسه علمی-پژوهشی علوم(۱۹۹۴)، به نقل ازکیامنش، ۱۳۸۲)، (موسسه علمی-پژوهشی علوم،۱۹۹۶ به نقل از شعبانی، ۱۳۸۶)، (ادنل،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)همسو می باشد. اما با پژوهشهای(مارتین اتال ،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، (ولنوق،۱۹۹۱ به نقل از خویی نژاد)، (حسینی،۱۳۸۱)، (مایر،۲۰۰۴به نقل ازبدریان،۱۳۸۵)، (اصفا، ۱۳۸۵ و یزدانی، ۱۳۸۵)نشان داده است. اما با پژوهشهای (شاه محمدی ، ۱۳۸۴)، (صفری، ۱۳۸۵) همسو نیست. ناحیه ۲شیراز از نواحی ومناطق برجسته دراستان فارس می باشددرآزمونهای مقایسه ایی مانندآزمونهای پیشرفت تحصیلی یکی از بهترین میانگین ها در کل دروس درناحیه۲به دست می آید. باملاحظه نتایج حاصل ازاین پژوهش لازم است تأمل بیشتری روی وضعیت برنامه آموخته شده در سایرمناطق داشته باشیم.
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۳- بین برنامه درسی اجرا شده و آموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی در ناحیه ۲ شیرازانطباق وجود دارد.
همانطورکه درجدول ۴-۳ مشاهده گردید مقدارt محاسبه شده برابربا ۴۵۶/۵ می باشد که با درجه آزادی۷۴۳ درسطح۰۵/۰ معنادار گردیده وچون سطح قابل قبول معناداری کمتر۰۵/۰ می باشد، بنابراین نتیجه گیری می شود، بین برنامه درسی قصدشده وآموخته شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه۲ شیراز تفاوت معنا داری وجود دارد. دو نوع برنامه درسی قصد شده و آموخته شده برهم انطباق ندارند. از آنجا که لازم است در آزمونی که تحت عنوان برنامه آموخته شده در مدارس نمونه تحقیق اجرا شد، سوالات در سطح ضعیف، متوسط و بالا به نسبت برنامه قصد شده و به شکلی که دقیقاً اهداف برنامه قصد شده را دنبال می کرد، طراحی شد علت طرح چنین سوالاتی و کم بودن سوالات سطوح پایین یادگیری، در درجه اول نسبت آن در برنامه قصد شده بود و دومین علت این بود که در ارزشیابی های داخلی مدارس و هماهنگ بنا براین است که دانش آموزان بتوانند به خوبی از عهده امتحان برآیند و احساس بدی از آزمون و یادگیری در آنها به وجود نیاید، هر چند این اهداف بسیار مناسب است، اما این آزمون به علت بعد مقایسه ایی با برنامه قصد شده لازم بود، دانش را در تمام سطوح واهداف نگرشی را نیز در تمام ابعاد مورد سنجش قرار دهد واین دلایل تاحدی پایین بودن میانگین برنامه آموخته شده نسبت به برنامه اجرا شده را توجیه می کند.برنامه آموخته شده به وسیله آزمون تشریحی شامل ۲۰سؤال، از آموخته های دانش آموز در پایان سال تحصیلی مورد اندازه گیری قرارداده شد.
همانطورکه درجدول ۴- ۴ مشاهده گردید مقدار ضریب همبستگی پیرسون بین دو برنامه درسی اجرا شده و برنامه درسی آموخته شده، برابر ۹۶۷/۰ می باشد که این مقدار همبستگی و هم جهت بودن دو برنامه درسی اجرا شده وبرنامه درسی آموخته شده را، به میزان بسیار بالایی نشان می دهد.این نتایج با تحقیقات (میلربه نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، احمدی (۱۳۸۵)،( آیزنر،۱۹۹۴)،( پوسنر،۱۹۹۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، ( ملکی،۱۳۸۴)، (حسینی، ۱۳۸۱)،(محبی، ۱۳۷۹)، (کیوانفر، ۱۳۸۰و احمدی،۱۳۸۰)، (احمدی،۱۳۸۵) ، (اکانو،۲۰۰۳٫ به نقل از کیامنش، ۱۳۸۲)،(موسسه پژوهشی علوم امریکا وبه نقل ازکیامنش، ۱۳۸۲) وموسسه علمی-پژوهشی علوم(۱۹۹۴)، (موسسه پژوهشی علوم امریکا،۱۹۹۶ به نقل از شعبانی، ۱۳۸۶)، (ادنل،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، (واجارگاه ، ۱۳۸۴)همسو می باشد. اما با پژوهشهای (مارتین اتال ،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵) ولنوق،۱۹۹۱٫ به نقل از خویی نژاد)، (حسینی،۱۳۸۱)، (مایر،۲۰۰۴٫به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، (اصفا، ۱۳۸۵ و یزدانی، ۱۳۸۵)نشان داده است. وبا پژوهشهای (شاه محمدی ، ۱۳۸۴)، (صفری، ۱۳۸۵) همسو نیست.
بحث و نتیجه گیری فرضیه۱-۱- اهداف مورد نظربرنامه قصد شده با اهدافی که درمدارس ناحیه ۲ شیراز در علوم تجربی پایه سوم راهنمایی اجرا می شود، انطباق دارد.
همانطور که در جدول ۴-۵ ملاحظه می شود اهداف مورد نظردربرنامه قصد شده دارای نسبت مشخص ۶۸% برای اهداف دانش ۱۹% برای اهداف نگرش۱۳% برای اهداف مهارتی می باشد با توجه به نسبت های برنامه درسی اجرا شده ۸۷% اهداف دانش و برای اهداف نگرش۱۳% برای اهداف مهار تی ۵% مشاهده می گردد در اهداف دانشی نه تنها در ناحیه ۲ به نسبت کمتری اجرا نمی شود بلکه درصد بالاتری نیز به وقوع می پیوندد اما در اهداف نگرشی ۶% کمتر از برنامه قصد شده و در اهداف مهارتی این عدد به کمتر از نصف تقلیل می یابد. در توجیه این موضوع شاید بتوان یکی از علل را سابقه بالای دبیران این ناحیه نام برد تغییر اهداف کتاب به سوی فرآیندی شدن آن مربوط به پانزده سال اخیر است حال آنکه میانگین سابقه بالای ۱۸ سال می باشد به این ترتیب به جرأت می توان گفت، در دور ه های آموزشی دانشگاه و تربیت معلم این رویکرد از اهداف برنامه در آن زمان نبوده است و دوره های ضمن خدمت نیز در انتقال آن عملکرد مناسبی نداشته است. با همه این تفاسیر هنوز هم در آموزش معلمان این ابعاد از اهداف نه در عملکرد مدرسان و نه در برنامه اجرا شده مراکز آموزشی مشاهده می گردد حتی اولیاء تحصیلکرده نیز در دوران آموزش خود با این ابعاد سروکاری نداشته اند و درک چگونگی اجرای آموزش با این اهداف نیاز به زیرساخت آموزشی با برنامه ریزی حساب شده و دقیق به صورت پنهان و آشکار دارد به همین جهت حتی اگردبیردر این جهت و با این رویکردکلاس خود راتحت فرایند آموزش قرار دهددر مقابل تفکر اکثر مدیران و تصمیم گیرندگان آموزشی واولیاء دانش آموزان قرار می گیرد.
روش آموزشی منبطق بر اهداف نگرشی و مهارتی احتیاج به زمان و امکانات گسترده تر و کلاسها ی بسیار کم جمعیت تر از کلاسهای کنونی دارد و عملاً برای معلم مستلزم تحمل مشقاتی بسیار بیشتر از وظیفه آموزشی او می باشد. پژوهشها و نظریات (میلر به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)،(هودسون،۱۹۹۰به نقل ازبدریان،۱۳۸۵)،(هارلن به نقل ازبدریان، ۱۳۸۵) نظریات(پوسنر،۱۹۹۴)و(کیوانفر، ۱۳۸۰ و احمدی، ۱۳۸۰)، (ملکی،۱۳۸۴) نتایج حاصل از پژوهشهای موسسه علمی علوم امریکا (۱۹۹۴)، (موسسه پژوهشی علوم امریکا، ۱۹۹۶ به نقل از شعبانی، ۱۳۸۶) پرویزیان(۱۳۸۴)،(حسینی، ۱۳۸۱)،(محبی، ۱۳۷۹) وهارلن به نقل ازسعیدی( ۱۳۸۲) وکریمی(۱۳۸۴)، عابدی (۱۳۸۲)،(دیویی به نقل از کدیور،۱۳۸۱)وصداقت(۱۳۷۵)، (مومنی راد،۱۳۸۷) با آن همسو می باشد پژوهشهای (اصفا، ۱۳۸۵ و یزدانی، ۱۳۸۵) با نتایج این پژوهش همسویی ندارد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه۱-۲- شرایط معلم مورد نظر وزرات آموزش و پرورش با معلمین علوم تجربی پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه ۲ شیراز، انطباق دارد.
همانطور که در جدول ۴-۶ مشاهده گردید مقدار t محاسبه شده برابر ۵۹/۱ با درجه آزادی ۳۳ در سطح ۰۵/۰ نیز معنادار گردیده و چون سطح قابل قبول معناداری کمتر از ۰۵/۰ می باشد، بنا براین نتیجه می گیریم که تفاوت معنا داری بین شرایط معلم مورد نظر وزرات آموزش و پرورش با معلمی که در مدارس ناحیه ۲ شیراز مشغول تدریس علوم تجربی پایه سوم راهنمایی هستند، وجود ندارد. دبیرانی که در ناحیه ۲ خدمت می کنند، دارای سنوات تجربی بالایی هستند که بعد از سالها خدمت در روستا، شهرستانها و دیگر نواحی شیراز به ناحیه ۲ منتقل می شوند. با توجه به جغرافیای ناحیه بیشتر ساکنین آن نیز از تمکن مالی خوبی برخوردار هستندو طبق تئوری مازلو چون در سطوح پایین نیازها ارضاء شده اند، متوقع خدمات در سطوح بالاتری هستند، وضعیت دبیرانی که در این ناحیه زندگی می کنند نیز به همین وصف است. تعامل دبیران و خانواده ها موجب انتقال سطح توقعات و در نتیجه ارائه خدمت در سطح توقعات می گردد. نتیجه حاصل با پژوهش های احمدی (۱۳۸۳)، فتحی واجارگاه (۱۳۸۴)، تئوری آیزنز( ۱۹۹۴) (احمدی، ۱۳۸۵و صافی، ۱۳۸۲) (مونباشو، ۱۹۹۴) به نقل ازدرکی. (اکانو، ۲۰۰۳٫ به نقل از کیامنش، ۱۳۸۱). و نتایج حاصل از پژوهش های یارمحمدیان (۱۳۸۴) و موسسه پژوهشی علوم امریکا،۱۹۹۶ ونتایج تحقیقات میلر در مورد آموزش معلمان (به نقل از بدریان، ۱۳۸۵) با نتایج حاصل از این متغیر همخوانی دارد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۱ -۳ بین دانش آموزان مورد نظر برنامه قصد شده با دانش آموزانی مدارس ناحیه ۲ شیراز، درعلوم تجربی پایه سوم راهنمایی انطباق وجود دارد.
همانطور که در جدول ۴-۷ مشاهده گردید مقدار t محاسبه شده برابر ۶۸/۱ با درجه آزادی ۷۴۳ در سطح۰۵/ نیز معنادار نگردیده .بنابراین نتیجه گیری مشود که تفاوت معنا داری بین شرایط دانش آموزدربرنامه قصد شده بادانش آموزانی که در مدارس ناحیه۲ شیرازمشغول تحصیل علوم تجربی پایه سوم راهنمایی هستند،وجود ندارد. انطباق بین این متغیردردو برنامه وجوددارد۳۸/۰ دانش آموزان نمونه مورد مطالعه درکلاسهای فوق العاده تابستانی ودرطول سال توسط مدارس با اخذ شهریه و بقیه به صورت خصوصی دایرمی شودشرکت می کنندوبرنامهجنه چندان دائمی نیزدرپژوهسرای دانش آموزی وجودداردکه تعدادکمتراز ۱۰۰ نفر هم دربرنامه های فو ق العاده آن شرکت می کنند.تمکن مالی وخانواده های تحصیلکرده دوعامل دربالا بردن اندوخته ها ی علوم دانش آموزان می باشد. این امرطبق تئوری انگیزشیرهرزبرگ، موجب تعامل بهتربامعلم و درس وکتاب می شود و انگیزه بهتریجواحساس کامیابی راایجاد می کند. دانش آموز درمیان دانش آموزانی دیگری است که به علت کلاسهای خصوصی در وضعیت ممتازی قرار دارد و این عامل به اضافه رقابت موجود نوعی هم افزایی ایجاد می کند هر چند روی نتایج هم افزایی جای بحث وجود دارد اما با هرنتیجه ایی که خواهد داشت در حال حاضر این هم افزایی احساس نیاز برای یادگیری و در نتیجه یادگیری را به دنبال خواهد داشت، البته نتایج آزمون ها انجام شده این پژوهش نیز نشان داده است این یادگیری درحدبسیار بالاو رضایت بخش مطابق بابرنامه اجرا شده صورت گرفته وعمده آن در بخش دانش می باشد. نتایج حاصل باپژوهشهای موسسه علمی-پژوهشی علوم،(موسسه پژوهشی علوم امریکا،۱۹۹۶) پرویزیان(۱۳۸۴)و هارلن به نقل ازسعیدی( ۱۳۸۲) وکریمی( ۱۳۸۴)، (دیویی به نقل از کدیور،۱۳۸۱)وصداقت(۱۳۷۵)، (مومنی راد،۱۳۸۷) همسو می باشد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۱- ۴- بین محتوی برنامه قصد شده با محتوی اجرا شده ناحیه ۲ شیراز در علوم تجربی پایه سوم راهنمایی انطباق وجود دارد.
همانطورکه درجدول ۴-۸ مشاهده گردید مقدارt محاسبه شده برابربا۴۰/۳۲ با درجه آزادی۷۴۳در سطح ۰۵/۰نیزمعنادارگردیده، بنابراین تفاوت معناداری بین محتوی برنامه قصدشده و اجرا شده ناحیه ۲ شیرازدرعلوم تجربی پایه سوم راهنمایی وجود دارد. انطباق لازم بین محتوی برنامه قصد شده با محتوی اجرا شده، وجودندارد. محتوی هربرنامه برحسب اهداف آن برنامه تهیه وتدوین میگرددبنابراین به همان اندازه که دراهداف برنامه قصدشده وبرنامه اجراشده تفاوت وجوددارداین تفاوت درمحتوی نیزمحفوظ می ماند.
تفاوت درمحتوی بر حسب برآورد نیازهای آموزشی و توقعات آموزشی نیز بوجود آمده است . نوع سوالات و محتوی سوالات در آزمونهای مختلف که درکلاس– مدرسه– منطقه– ناحیه–شهرستان و استان و امتحانات ورودی دبیرستانهای خاص، چنین می طلبد که محتوی به صورتی تنظیم و ارائه شود که بار دانشی بالایی که پاسخگو ی موارد مذکور می باشد داشته باشد ودرعوض نیازی به طراحی وارائه محتوایی با اهداف وابعادنگرشی ودانشی به صورتی که منیطق بر برنامه قصد شده باشد،احساس نمی شود.
نتیجه حاصل از این پژوهش با نتایج پژوهش با احمدی (۱۳۸۵) ومفهوم برنامه درسی عملی و زنده
( آیزنر،۱۹۹۴)، ملکی (۱۳۸۴)، صفری(۱۳۸۸)، قاسمی(۱۳۸۷)و کریمی (۱۳۸۱)، اخلاقی (۱۳۸۴)نظریات (میلر به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، (هارلن به نقل ازبدریان، ۱۳۸۵) وسلیمان پور (۱۳۸۲)،پوربافرانی(۱۳۷۶)،(دادستان،۱۳۷۶)، (شعبانی،صمد۱۳۷۸)،(شاه محمدی،۱۳۸۴)، همخوانی دارد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه ۱- ۵- بین روش تدریس (یاددهی - یاد گیری) برنامه قصد شده باروش های یاددهی و یاد گیری اجرا شده علوم تجربی پایه سوم راهنمایی ناحیه ۲ شیراز انطباق وجود دارد.
همانطورکه درجدول ۴-۹ مشاهده گردید مقدارt محاسبه شده برابربا ۹۷/۵۰ با درجه آزادی۷۴۳ درسطح ۰۵/۰ نیز معنادار گردیده، بنا براین تفاوت معنا داری بین روش های یاددهی - یاد گیری مورد نظر دربرنامه قصد شده وزرات آموزش و پرورش و روش های یاددهی و یاد گیری که دربرنامه رسمی در مدارس ناحیه ۲ شیرازدر علوم تجربی پایه سوم راهنمایی اجرا می شود، وجود دارد. انطباق لازم در روش های یاددهی - یاد گیری بین این دو برنامه درسی وجود ندارد. جمعیت زیاد دانش آموزی، تجربه های سالهای قبل و نتایج مثبت این تجربه ها در کسب نمره ارزشیابی بالا، معدل بالای دانش آموزان، ورود دانش آموزان به مدارسی که به نحوی جزء مدارس خاص به حساب می آیند، مانع احساس نیاز معلم به تغییر رویه و یادگیری روش های جدید می شود. روش های جدید معلمان را به سمت آموزش های فردگرا سوق می دهد و سعی آنها بر این است که این روش را در تدریس خصوصی عملی کنند اما رویکرد تدریس خصوصی نیز همان رویکرد کلاس درس است فقط با تعداد کمتر. یعنی حفظ مطالب در حیطه دانش در سطوح پایین. این دیدگاه با دیدگاه برنامه قصد شده در تناقض است به شکلی که تفاوت معنی داری حتی در سطح ۰۱/۰ نیز بین این دو برنامه قابل توجه است. این روش ۶۶/۰ از برنامه را پوشش می دهد و ۳۴/۰ آن به جا مانده و از مدار اجرا و آموخته ها به جا می ماند و تبدیل به برنامه درسی پوچ میگردد.نتایج این قسمت از پژوهش با اخلاقی (۱۳۸۴) دردرس علوم اجتماعی، احمدی (۱۳۸۵) و مفهوم برنامه درسی عملی و زنده( آیزنر،۱۹۹۴)، (فرشاد،۱۳۸۳)، (موسسه پژوهشی علوم امریکا، ۱۹۹۶)، وسطوح هفت گانه ( پوسنر،۱۹۹۴)، ملکی (۱۳۸۴) ونتایج پژوهش (صمدی، ۱۳۸۲)، (دادستان، ۱۳۷۶). (شاه محمدی ، ۱۳۸۴) (میلر به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵)، (هارلن به نقل ازبدریان، ۱۳۸۵) ونظریات( پوسنر،۱۹۹۴) و عابدی(۱۸۸۳) سلسبیلی، نادر (۱۳۸۲)، شعبانی، صمد (۱۳۷۸)،فرشاد (۱۳۸۳)، کیامنش، علیرضا و خیریه، مریم(۱۳۸۱) وکیوانفر(۱۳۸۰ )، (مارتین اتال ،۲۰۰۴ به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵). (صفری، ۱۳۸۵)، (میلر به نقل از بدریان ، ۱۳۸۵) و هودسون، ۱۹۹۰ به نقل ازبدریان،۱۳۸۵) همخوانی دارد.
بحث و نتیجه گیری فرضیه۱-۶- بین زمان پیشنهادی سازمان برنامه ریزی کتب درسی با زمانی که در مدارس ناحیه ۲ شیراز به علوم تجربی پایه سوم راهنمایی اختصاص داده میشود، انطباق وجود دارد.
۱
تجهیزات ضد تانک TOW-2/TOW –MSl
؟
۴۴
–
۲
تجهیزات ضد تانک TOW M-901
؟
۸
–
۳
تجهیزات ضد تانک TOW HMMWV
؟
۶۶
–
۴
تجهیزات ضد تانک
RCL 84mm Carl Gustav
؟
۲۰۰
–
مجموع ادوات ضد تانک کویت در سال ۲۰۱۳ : ۳۱۸ دستگاه
۳-۵ نیروی هوایی کویت
نیروی هوایی کویت در سال ۱۹۶۱ تشکیل شده و بتدریج با دریافت هواپیماهای تهاجمی ، ترابری و آموزشی به تکمیل ناوگان هوایی خود پرداخته تا آنکه در سال ۱۹۹۱ ارتش کویت نسبت به تجدید سازمان و ایجاد تغییرات اساسی در این نیرو اقدام نموده و با عقد قراردادهای هنگفت نظامی با کشور های غربی بویژه ایالات متحده آمریکا نسبت به دریافت هواپیماهای پیشرفته جنگنده و نیز سامانه های قدرتمند پدافند هوایی پاترویت و هاگ اقدام نمود و پایگاه های هوایی این کشور که در تجاوز عراق به شدت آسیب دیده بودند مورد بازسازی قرار گرفت که همه این موارد نقش مهمی در ارتقاء کمی و کیفی سطح عملیاتی نیروی هوایی کویت داشته است (۲۰۱۴ ، global security)
راهبرد عملیاتی نیروی هوایی کویت پشتیبانی نزدیک هوایی و حمایت از یگان های عمل کننده زمینی می باشد و همچون نیروی زمینی کویت ، نیروی هوایی برای تهاجم به کشورهای همسایه طراحی نگردیده و صرفاً بعنوان یک مانع در مقابل تهاجم احتمالی دشمن به منظور خرید زمان جهت برخورداری از حمایت نیروهای ائتلاف و هم پیمان می باشد ( ۲۰۱۴ ، CSIS)
۳-۵ -۱ ساختار سازمانی نیروی هوایی کویت
نیروی هوایی کویت در حال حاضر (۲۰۱۴) دارای ۲۵۰۰ نفر پرسنل می باشد و فرماندهی آن را
«سرلشکر عبدالعزیز الجاسم » برعهده دارد .
ستاد نیروی هوایی کویت در شهر کویت پایتخت این کشور واقع شده و با دارا بودن معاونت های نیروی انسانی، اطلاعات ، عملیات و پشتیبانی نسبت به انجام هماهنگی های لازم جهت راهبری یگان های هوایی این کشور اقدام می نماید .
۳-۵-۲ پایگاه های هوایی نیروی هوایی کویت
نیروی هوایی کویت دارای سه پایگاه هوایی مهم بشرح ذیل می باشد :
-پایگاه هوایی احمد الجابر
پایگاه هوایی احمد الجابر که در سال ۱۳۵۷ ه .ش تاسیس گردیده ، در ۵/۳۷ کیلومتری غرب بندر الشعیبه کویت و در مختصات جغرافیایی ۲۸°۵۶’۰۵"N 047°۴۷’۳۱"E واقع گردیده است . این پایگاه دارای هشت آشیانه فلزی هواپیما در سطح زمین و حدود بیست آشیانه زیرزمینی می باشد . دولت کویت در این پایگاه تاسیساتی را برای پشتیبانی از عملیات های مشترک خود با نیروهای آمریکایی ایجاد نموده است . این پایگاه دارای موانع فیزیکی و حساسه های بسیار دقیق و دوربین های دید در شب و نیز سیستم های هشدار دهنده به منظور آگاهی از بروز حوادث احتمالی می باشد (سیفی ،۱۳۸۶:ص ۲۶۰)
در پایگاه هوایی احمد الجابر اسکادران های تهاجمی بشرح ذیل مستقر می باشند :
- اسکادران ۹ تهاجمی : این اسکادران متشکل از هواپیماهای جنگنده پیشرفتهF/A-18C و
F/A-18D می باشد .
- اسکادران ۲۵ تهاجمی : این اسکادران نیز متشکل از هواپیماهای جنگنده پیشرفتهF/A-18C و
F/A-18D می باشد (۲۰۱۴ ، SCRAMBLE)