وَالمُؤمنُونَ و المُؤمناتُ بَعُضهُم اََولِیاءُ بَعضٍ یَامُرُونَ بِالمَعرُوفِ و یَنهَوَنَ عَنِ المُنکَر.[۳۱]
مردان مؤمن و زنان مؤمن بر یکدیگر ولایت دارند، به نیکی فرمان می دهند و از ناشایست باز می دارند.
۱۲- قرآن کریم مشارکت زنان در مسائل سیاسی را در رده بالای حاکمیت، در قالب «بیعت» مورد تأیید و امضاء قرار داده است:
یا اَیُّها النَّبِیُّ اِذا جاءَ کَ المُؤمِناتُ یُبایِعَنکَ عَلَی ان لا یُشرِکنَ بِاللهِ شَیئاَ و لا یَسرِقنَ وَلا یَزنینَ وَلا یَقتُلنَ اَولادَهُنَّ وَلا یَاتینَ بُبهتان یَفتَرینَه بَینَ اَیدیهِنَّ وَلا یَعصینَکَ فی مَعروُفِ فَباِیعُهَّن و استَغفِرلَهُنَّ[۳۲].
ای پیامبر، اگر زنان مؤمن نزد تو آمدند تا بیعت کنند، بدین شرط که هیچ کس را با خدا شریک نکنند و دزدی نکنند و فرزندان خود را نکشند و فرزندی را که از آن شوهرشان نیست به دروغ به او نسبت ندهند و در کارهای نیک نافرمانی تو نکنند، با آنها بیعت کن و برایشان از خدا آمرزش بخواه.
قُل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خیر بما یصعون و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن[۳۳].
به مردان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگاه دارند. این برایشان پاکیزه تر است. زیرا خدا به کارهایی که می کنند آگاه است. و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگاه دارند.
۱۴- قرآن زنده به گور کردن دختران و شوم دانستن آنان را سخت مذمت کرده است:
وَ اَذَا اَلمووَدَهُ سُئِلَت بِاَی ذَنب قُتِلَت[۳۴].
و چون از دختران زنده به گور شده پرسیده شود که به چه گناهی کشته شده است.
و اذا بشر احدهم بالأنثی ظل وجهه مسودا و هو کظیم، یتواری من القوم من سوء ما بشر به ایمسکه علی هون ام یدسه فی التراب الاساء ما یحکمون[۳۵].
و چون به یکی از آنها مژده دختر دهند سیه رو می شود و خشم خود فرو می خورد. از شرم این مژده از مردم پنهان می شود. آیا با خواری نگاهش دارد یا در خاک نهانش کند؟ آگاه باشید بد داوری میکنند.
۱۵- در تفکر قرآنی پدر و مادر بویژه مادران از تعظیم و تکریم خاص برخوردارند.
وَ وَصَّینا الاِنسانَ بِوالدَیِهِ اِحساناً حَمَلَتَهُ اُمُه کُرهاً و وَضعَتَهُ کُرها[۳۶]
آدمی را به نیکی کردن با پدر و مادر خود سفارش کردیم. مادرش بار او را به دشواری برداشت و به دشواری بر زمین نهاد.
وَ وَصَّینا الاِنسانَ بِوالدَیِهِ حَمَلَتَهُ اُمُه وَهنّش عَلی وَهنٍ وَ فِصالُه فی عامَینِ[۳۷].
آدمی را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش به او حامله شد و هر روز ناتوان تر می شود و پس از دو سال شیرش باز گرفت.
این پانزده اصل قرآنی نشانگر نگرش قرآن به زن است.
۲-۲-۲- زن در سخنان معصومان
در این قسمت به نقل پاره ای از گفته های معصومان (ع) بسنده می کنیم:
۱- زنان همتای مردان
رسول خدا (ص) فرمود: انما النساء شقایق الرجال (حنبل، احمد، ۱۴۰۴ ق)، زنان همتای مردانند.
این سخن با تعبیرهای دیگر نقل شده است مانند:
انما هن شقایق الرجال(بسیونی،سعید، ۱۴۱۰ ق)؛ ان النساء شقایق الرجاء (بسیونی،سعید، ۱۴۱۰ ق).
در کتب لغت نیز چنین آمده است:
النساء شقایق الرجال یعنی مثل و مانند آنها در خلق و خوی و طبیعت. به طوری که گویا زنان از مردان جدا شده اند. (ابن منظور،محمدبن مکرم، بی تا)
ریشه این واژه شقیق است که به معنای برادر و پدری و مادری می باشد.
۲- بهشت زیر پای زنان
رسول خدا فرمود: ان الجنه تحت رجل المراء؛ بهشت زیر پای زنان است.
این مطلب با تعبیرهای مختلفی در منابع حدیثی نقل شده است. مانند:
الجنه تحت اقدام الامهات(ابن سعد،الطبقات الکبری، ۱۳۷۷ ق) بهشت زیر پای مادران است.
الجنه تحت اقدام الامهات(متقی،علی بن حسام،۱۳۱۸ هـ.ق) زیربنای بهشت گام های مادران است.
الزم رجلها فان الجنه اقدامها(متقی،علی بن حسام،۱۳۱۸ هـ.ق) ملازم مادر باش که بهشت زیر پاهای اوست.
الزم رجلها فثم الجنه(متقی،علی بن حسام،۱۳۱۸ هـ.ق) پاهای مادر را بچسب که بهشت آنجا است.
الزمها عند رجلیها الجنه(متقی،علی بن حسام،۱۳۱۸ هـ.ق) ملازم او باش که بهشت پیش پای اوست.
فالزمها الجنه عند رجلیها (محمدی ری شهری،محمد، بی تا) ملازم او باش که بهشت نزد پاهای اوست.
۳- تکریم زنان
رسول خدا فرمود: خیارکم خیارکم لنسائه(ابن ماجه،سنن ابن ماجه، بی تا) بهترین شما آن است که با زنان بهترین باشد.
این گفته در منابع حدیثه شیعه و سنی از پیامبر نقل شده است[۳۸]. در نقلی دیگر چنین آمده است:
ما اکرم النساء الاکریم و لا اهانهن الالثیم[۳۹].
کریمان، زنان را گرامی می دارند و انسان های پست به آنها اهانت روا می دارند.
۴- سفارش جبرائیل نسبت به زنان
رسول خدا فرمود: اوصانی جبرئیل بالمراه حتی ظننت لاینبغی طلاقها الا من فاحشه مبینه[۴۰]
جبرائیل سفارش زنان را به من نموده، تا آنجا که گمان بردم رها ساختن زن روا نیست مگر آنکه مرتکب فحشایی آشکار شود.
۵- برگزیدگان زنان
رسول خدا (ص) فرمود: سووا بین اولادکم فی العطیه فلو کنت موثرا احدا لاثرت النساء علی الرجال. (حکیمی،محمدرضا، ۱۳۸۶)
در بخشش میان فرزندان به مساوات رفتار کنید اگر می خواستم یکی را بر دیگری ترجیح دهم، زنان را بر مردان ترجیح می دادم.
از این پنج فراز می توان جایگاه زن را در اندیشه و تفکر رهبر آسمانی اسلام، استباط کرد.
۲-۲-۳- همفکری و مشورت مرد با همسر
در نتیجه، تعداد ۳۶ عدد پرسشنامه در میان اعضای جامعه آماری توزیع گردید و پاسخ داده شده و به محقق بازگشت.
۳-۶) روش گرد آوری داده ها و اطلاعات
به منظور گردآوری اطلاعات جهت ادبیات تحقیق حاضر از روش کتابخانه ای (شامل مطالعه ی کتب، مقالات، نشریات، کنفرانس ها و همایشات داخلی و خارجی و مستندات تحقیقاتی و مطالعاتی و نیز گزارشات عملکرد) و برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در خصوص بررسی و تبیین نقش آمیخته بازاریابی در توسعه صنعت گردشگری در استان گیلان، از روش های میدانی بهره گرفته شده است. روش های میدانی به روش هایی اطلاق می شوند که محقق برای گردآوری اطلاعات ناگزیر است با مراجعه به افراد، سازمان ها و غیره و نیز برقراری ارتباط مستقیم با آنها اطلاعات مورد نیاز خود را جمع آوری نماید.
۳-۷) ابزار گردآوری اطلاعات
در تعریف ابزار اندازه گیری می توان گفت: وسایلی هستند که محقق به کمک آنها قادر است اطلاعات مورد نیاز خود را گردآوری نماید. در پژوهش حاضر به منظور جمع آوری نقطه نظرات مدیران و معاونین سازمان جهانگردی، میراث فرهنگی و نیز اساتید هیأت علمی رشته جهانگردی در استان گیلان، از پرسشنامه ی استاندارد به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است که برگرفته از پژوهش امین بیدختی و همکاران (۱۳۸۹)، می باشد. نمونه ای از پرسشنامه ی پژوهش در پیوست شماره «الف» قرار دارد. پرسشنامه مذکور دارای طیف پنج گزینه ای لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد طبقه بندی شده اند:
پرسشنامه ی تحقیق شامل دو بخش سوالات عمومی و اختصاصی می باشند.
بخش اول به جمع آوری اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دهندگان می پردازد که از ۳ سوال تشکیل شده که در خصوص: جنسیت، سن، میزان تحصیلات و پاسخ دهندگان به سوالات می باشد
بخش دوم پرسشنامه نیز شامل ۳۰ سوال می باشد که به متغیر های تحقیق مربوط می شوند. برای سنجش هر یک از این متغیر ها، سوالاتی طراحی شده که سهم هریک از مولفه ها و زیرسازه ها در جدول (۳-۱) به تفکیک طبقه بندی، بیان شده است.
جدول ۳-۱) توزیع سوالات پرسشنامه بر اساس مولفه های به کار گرفته شده
شماره سوال | مولفه | گویه ها |
۱ تا ۱۰ | سوالات مربوط به محصول | گسترش موزه های مردم شناسی و موزه های اسناد مکتوب |
جلوگیری از تخریب زمین های کشاورزی و باغداری جهت تولید بیشتر محصولات پرجاذبه استانی و حفظ منابع طبیعی | ||
وجود راه های ارتباطی مناسب برای دسترسی گردشگران به جاذبه های گردشگری استان | ||
وجود مجتمع های بین راهی با امکانات متنوع | ||
وجود مراکز درمانی و بهداشتی در اماکن گردشگری استان گیلان و ارائه خدمات بیمه و امداد پژشکی به گردشگران | ||
وجود پارک ها و مراکز تفریحی مناسب و جذاب در راه های ارتباطی استان | ||
وجود مراکز اقامتی مناسب نظیر: هتل، مهمانپذیر و … در مناطق گردشگری استان | ||
توجه به جاذبه های غیرملموس و میراث فرهنگی جوامع موجود در استان گیلان مانند فرهنگ، هنر، موسیقی، صنایع دستی و… | ||
بهره گیری از جاذبه های طبیعی و اکوتوریستی استان گیلان از قبیل دریا و جنگل جهت جلب گردشگران بیشتر به منطقه | ||
ایجاد جاذبه های گردشگری مصنوعی مناسب با شرایط منطقه و علایق گردشگران | ||
۱۱ تا ۱۴ |
شیشه جسمی است بی رنگ، سخت، سوگذران و پشت پیدا و در مکان های زندگی برای گذر دادن روشنی و حفظ کردن زیستگاه ها از اثرات جوی ، بویژه برف و باران و باد و کم و زیاد شدن گرما مصرف می شود. در فارسی به آن آبگینه می گویند و در عربی زجاج و در فرانسه آن «وره[۱]» و ایتالیایی آن «ویرو[۲]» است.
شیشه از ۵ هزار سال پیش ساخته شده است و برای پوشاندن روزنه های روشن ابنیه آن را به شکل جام که کمی تو گرد به نظر میرسید، میریختند. این نوع شیشهی جام به صورت وارونه در (جامگاه) در بام خانه ها و گرمابه ها کار می گذاشتند. از این رو امروزه همه شیشه های در و پنجره را شیشه جام می نامند.
شیشه بجز موارد مصرفی تزئینی برای شیشههای آزمایشگاهی،و علمی،آئینه، شیشه جام، شیشه های سفره، بسته بندی، شیشههای رنگی، الیاف شیشه ای و غیره نیز مصرف میگردد.
تا سده ۱۹ ، جهت شکل دادن، شیشه آنرا میریختند (ریخته گری) و یا در آن میدمیدند، هنوز هم در شیشه سازی هنری به همین روش کار می کنند. در اواخر سده نوزدهم، در صنعت شیشه سازی، ماشین آلات وارد عرصهی شیشه سازی شد و پیشرفت کرد تا آنجا که امروزه، صنعت انبوه سازی شیشه به طور کامل ماشینی شده است.
سختی شیشه ۶ تا ۷ و وزن آن ۵/۲ ( تا ۸/۲ برای شیشه های سربی یا کریستال) است. شیشه را با الماس یا چرخک فولادی خراش می دهند و با خم کردن آنرا به دو تکه تقسیم می کنند. شیشه در برابر اثر مواد شیمیایی پایدار است و تنها اسید فلوئوریدریک (FH) آن را می خورد.
ماده اصلی شیشه سیلیس است. شیشه سیلیسی خالص در برابر اثرهای جوی پایدار است. جسم های گدازآور در شیشه سیلیکاتهای درست می کنند که پایداریشان در برابر اثرهای جوی کم است.
بویژه K2SiO3 و Na2SiO3 که به کندی در آب حل می شوند و هوای گرم نمناک در آنها اثر می کنند و از این رو است که شیشه گلخانه ها و رختشویخانه ها بعد از مدتی تار می شوند و سوگذران آنها کم می شود.
گرمارسانی و برق رسانی شیشه کم است. تاب فشاری شیشه ۶۰ تا ۱۲۰ است و تاب کششی آن ۳۰ تا ۹۰ میباشد. تاب خمشی آن ۴۰ N/mm2 است و ضریب برجهندگی آن ۷۰٫۰۰۰ N/mm2 است. تاب ضربه ای شیشه ای کم است این است که با ضرب زدن می شکند دربرابر کم و زیاد شدن گرما فوقالعاده حساس است و در آن تنش پیدا می شود و می ترکد که برای جلوگیری از خرد شدن شیشه در برابر گرمای زیاد و یا ضربه شیشه های نشکن و نسوز می سازند. (حامی، ۱۳۷۳، ۲۲)
شیشه های باستانی در مقابل آب غیر مقاوم بودند ولی امروزه شیشه هایی به نام « سودالایم سیلیکات» ساخته شده که در مقابل آب پایدارند همچنین شیشههایی با ضریب حرارتی بالا به نام شیشههای «برو سیلیکات» (کارخانه پیرکس) شناخته شدند شیشههای مقاوم در برابر مواد شیمیایی را شیشههای «آلومینوسیلیکات» میگویند. لازم به ذکر است که شیشه های آزمایشگاهی را اغلب از ترکیب شیشه های پیرکس و آلومینوسیلیکات می سازند تا هم در برابر گرما و هم برابر مواد شیمیایی مقاوم باشند به آنها شیشه های « آلومینوبروسیلیکات» می گویند.
۲-۲ تاریخچه ی مختصری پیرامون کشف شیشه های رنگی
تولید شیشه ی رنگی در دنیای باستان در حقیقت امری اجباری بوده است ، چرا که برای رنگی کردن شیشه باید از اکسید فلزات گوناگون استفاده کرد و اکسید فلزاتی چون آهن که باعث به وجود آمدن رنگ سبز در سایه های مختلف در شیشه می شود به طور طبیعی در شن مورد استفاده ی شیشه گر وجود داشت. تا قبل از سال ۸۰۰ ق.م هنرمندان شیشه گر قادر به جدا کردن این ناخالصی نبودند و بالطبع نمیتوانستند شیشه ی بی رنگ تولید کنند.
شواهد تاریخی باستان شناسی نمایانگر این حقیقت است که شیشه ی رنگی به صورت مهره های تزئینی ریز و درشت حدود بیش از هزار سال رقیب سنگ های قیمتی بود که دسترسی به آنها برای عموم به مراتب دشوار تر از شیشه بود ، به همین دلیل استفاده از شیشه در بین ملل گوناگون متداول بود. فی المثل قدیمی ترین مهره های مکشوفه ی شیشه ای از مصر علاقه ی این مردم را به سنگ هایی چون فیروزه، لاجورد، یشم قرمز و سنگ سماک نشان میدهد، که از آنها در جواهر سازی استفاده می کردند. دستور ترکیب اکسید فلزات مختلف به ماده ی اصلی برای ساختن شیشه های رنگی، برروی یک سری از گل نوشته های مکشوفه از حفریات کتابخانهی آشور بانیپال در نینوا با تمامی جزئیات آورده شده است. اشاره به این نکته ضروری است که ترکیب اکسید فلزاتی چون منگنز و آهن، برای به وجود آوردن شیشه های رنگی، برای اولین بار به احتمال قوی به صورت تصادفی صورت گرفته است، لکن استفاده از اکسید فلزات دیگری چون مس، سرب، کبالت (فلز لاجورد) و سنگ سرمه باید به صورت ارادی و دانسته صورت گرفته باشد، (علی اکبرزاده کرد میهنی، ۱۳۷۲ ، ۲۵)ازمس برای رنگهای سبز و قرمز یاقوتی، از کبالت برای آبی سیر، از منگنز برای بنفش، از آهن برای رنگهای سبز، قهوهای، سیاه و از قلع برای سفید یخی رنگ استفاده می کردند. (مالونی، ۱۳۶۶ ، ۷۶)
جدول ۲-۱ اکسیدها و رنگ آنها
اکسید آهن | سبز مایل به آبی | سبز مایل به زرد |
دی اکسید منگنز | ارغوانی (زرشکی) | |
سلینیم | صورتی | |
گوگرد | زرد کهربایی | |
اورانیم | سبز فلورسانس | زرد همراه فلورسانس سبز |
سولفور گوگرد | شیری |
۲-۳ تاریخچه شیشهگری ایران
۱۲- موضوعات مورد بحث ۵۸
۱۳- ویژگی مجالس ادبی آل بویه ۵۹
۱۴- حاصل مجالس ۵۹
۱۵- قوام بخشی و نظام بخشی تشیع به مجالس علمی-آموزشی ایرانیان ۶۰
۱-۱۵ تنظیم و تعمیقِ نظریه ها و روش های علمی مستدل ۶۰
۲-۱۵قوام یابی شک و شبهه افکنی در مباحث ۶۱
۳-۱۵ به وجود آمدن مکاتب جدید کلامی و فلسفی ۶۲
۴-۱۵ تقویم فرهنگ توسعه طلبی ایرانیان در کسب معارف ۶۴
۵- ۱۵تقویت توان فکری و کمک به فهم مسائل ۶۴
۱۶- قوام بخشی تشیع به تسامح و تساهل ایرانی ۶۵
۱۷- نتایج منفی مجالس ۶۶
۱۸- نظام بخشیِ تشیع به اصل اخلاقیِ تحمل عقاید مخالف ایرانیان ۶۷
۱۹- قوام بخشی در اقدامات فرهنگی آل بویه ۶۸
۲۰- برخی از دلایل فرهنگی افول آل بویه ۷۰
۱-۲۰ فرهنگ سازنده اتحاد اسلامی و عدم التزام خاندان بنی بویه به آن ۷۰
۲-۲۰ فرهنگ سازنده اتحاد اسلامی و اختلافات مذهبی عباسیان و بویهیان ۷۱
بخش دوم: بویهیان احیاگر سنت های ایرانی در سایه فرهنگ اسلامی ۷۲
۱- مقدمه ۷۲
۲- تقویم کتاب و کتابخانه در رفتار فرهنگی بنی بویه ۷۲
۳- تسامح و تساهل بویهیان برای مواجهه فرهنگ ایرانی با فرهنگ اسلامی ۷۶
۴- میراث ملی آل بویه ۷۹
۵- تقویم آداب و تشریفات ایرانی ۷۹
۶- تقویم آیین شکار، تیراندازی و پوشاک ایرانی ۸۰
۷- تقویم تفریحات و سرگرمی های ایرانی ۸۱
۸- تقویم اعیاد و جشن های ایرانی ۸۲
۹- آموزه های فرهنگی ایرانیان در روابط خانوادگی بنی بویه ۸۴
۱-۹ تکریم بزرگترها، میراث فرهنگی ایرانی در خاندان بویهی ۸۴
۲-۹ فرهنگ اتکا و اعتماد به نفس ایرانی در خاندان بویهی ۸۵
۳-۹ خوش رویی و خوشرفتاری ایرانی در فرهنگ سیاسی بویهیان ۸۶
فصل چهارم ۸۷
نتیجه گیری ۸۷
۱- جمع بندی و نتیجه گیری ۸۸
۲- پیشنهادات ۹۳
فهرست منابع و مأخذ ۹۴
Abstract 101
فصل اول
کلیات
تعریف مساله و بیان کلیات
۱- بیان موضوع تحقیق
موضوع تحقیق حاضر به نقش تنظیمی- تقویمی فرهنگ تشیع بر فرهنگ ایرانی در دوره آل بویه می پردازد که از سال ۳۲۲ تا ۴۴۷ هجری قمری / ۹۳۳ تا ۱۰۵۶ میلادی، بر بخش بزرگی از سرزمین ایران و عراق حکومت می کردند. سلسله بویهیان در ایران با تساهل و تسامح فرهنگی-مذهبی، شرایطی را فراهم ساختند که دو فرهنگ ایرانی- شیعی در مواجهه با یکدیگر تاثیراتی بر همدیگر گذاشتند که در این تحقیق بر تاثیر صرفا تنظیمی – تقویمی فرهنگ شیعی بر فرهنگ ایرانی پرداخته شده است. جنبه های دیگر ارتباط فرهنگی بین ایران و اسلام مانند تاثیر تحذیفی فرهنگ شیعی بر فرهنگ ایرانی یا تاثیر ترویجی فرهنگ ایرانی بر فرهنگ شیعی، ارتباط موضوعی با این تحقیق ندارند.
۲- تعریف و تحدید واژگان تحقیق
با عنایت به موضوع تحقیق، مهمترین واژگانی که نیاز به تعریف و تحدید معانی دارند، واژه های فرهنگ و تنظیم – تقویم است. آنچه که از فرهنگ در نگاه تاریخی، در این تحقیق مد نظر قرار گرفته است، مجموعه ای از آداب، رسوم، رفتار، دانش، علم و ادبیات است که در زیست اجتماعی طبقات مختلف ایرانیان (اعم از عامه مردم، علما و نخبگان علمی) از قدیم الایام در جامعه ایرانی وجود داشته است و تا حدودی می توانست وجه تمایز ایرانیان از دیگر اقوام و ملل به ویژه اعراب باشد. بنابراین معنای فرهنگ در محدوده کنش و رفتارهای اجتماعی ذکر شده ایرانیان مد نظر است.
از سوی دیگر، تنظیم و تقویم هم، در نسبت با مولفه های فرهنگی که در تعریف فرهنگ به برخی از آنها اشاره گردید، معنا و مفهوم می یابد. زمانی که فرهنگ اسلامی – شیعی، پس از استقرار در ایران با فرهنگ ایرانی(بر اساس تعریف فرهنگ در این تحقیق) مواجه شد، چند رخداد در تعلاملات و تبادلات دو فرهنگ اتفاق افتاد که قابل بررسی و تحلیل تاریخی است. آموزه های اسلامی، با برخی از آموزه ها فرهنگ ایرانی ناسازگار بود که نتیجه برخورد دو فرهنگ، منجر به حذف سنت های فرهنگیِ ایرانیِ ناسازگار با فرهنگ اسلامی شد. این وضعیت ارتباط موضوعی با این تحقیق ندارد. از سوی دیگر آموزه های فرهنگ اسلامی در رویارویی با برخی دیگر از آموزه های فرهنگ ایرانی، نه تنها به چالش و تقابلی که منجر به تحذیف فرهنگی گردد، نشد بلکه به آنها نظام و قوام نیز بخشید که این بخش از مواجهه دو فرهنگ ایرانی – شیعی در مقطع تاریخی بنی بویه، موضوع تحقیق حاضر است و دایره معنایی واژه گانی فرهنگ و تنظیم و تقویم، در همین محدوده خواهد بود.
۳- شرح موضوع و ضرورت آن
در باره تاریخ آل بویه و تاثیر تنظیمی- تقویمی آموزه های تشیع بر فرهنگ ایرانی، علی رغم با اهمیت بودن آن، پژوهشی جدی در این زمینه انجام نگرفته و به این موضوع بطور منسجم و جامع پرداخته نشده است، از این رو نیاز به مجموعه ای جامع تر که بتواند زوایای این مساله را محققانه و مدقانه در نگره تاریخی روشن ترنماید، ضروری می نمود.
۱-۳ مواجهه فرهنگ اسلامی- شیعی با فرهنگ ایرانی
ایرانیان در زمینه باورکردن فرهنگ و دانش های انسانی نقش اساسی ایفا کردند و با پذیرش دین جدید که از خصیصه های تاریخی ایرانیان در مواجهه با آموزه های مترقی است، از اعراب پیشی گرفتند. همچنین آنان به عنوان حلقه واسط در تفکیک اسلام از عرب و سازگاری اندیشه های ایرانی با اسلامی و اعتلای فرهنگ ایرانی، نقش بسزایی را ایفا نموند و گذشته باستانی خود را با دین جدید- مذهب شیعی_ پیوند زدند.
در سایه دیدگاه غیر طبقاتی اسلام از عرب و خارج شدن علم از انحصار طبقه معین طلایه داران فرهنگ شیعیِ آمیخته با فرهنگ ایرانی شدند.که این وضعیت در دوره آل بویه تجلیِ تاریخی افزون تری به خود گرفت. فرهنگی که در دامن اسلام قوام یافت ولی ارتباط چندانی با اعراب نداشت.
۲-۳ ایران اسلامی یا اسلام شیعی- ایرانی
اگر مقصود از بیان اسلام ایرانی که برخی از محققان خیلی به آن اهمیت داده و سه ممیزه اساسی آن را تشیع، تصوف و اعتقاد به تقدیر توصیف کرده اند(آربری،۱۳۶۳ش، ص ۳۶۳) این باشد که ایرانیان اسلامِ شیعی را در چارچوب های خاص نژادی و ملی تفسیر کرده اند، سخن معتبری نیست. همچنین این دیدگاه که «دینی که از فاتحین عرب به ایرانیان رسید، در اینجا رنگ و روی ایرانی گرفت و تشیع خوانده شد و از مذهب اهل سنت امتیاز یافت»(اشپولر،۱۳۶۹ش،ص۲۳۹) نیز چندان با واقعیت های تاریخی تطبیق نمی کند. اما این دیدگاه که قوم ایرانی برخلاف عرب توانسته است با نبوغ خویش اسلام را در چارچوب های قومی و ملی محصور نکند و جبنه های جهانی آنرا تفوق بخشد، سخنی استوارتر است. با ترویج اسلام شیعی در ایران، تحولات چشم گیری در مناسبات فرهنگی اجتماعی ایرانیان به وقوع پیوست که منجر به تنظیم و تقویم فرهنگ ایرانی شد که در تحقیق حاضر مصادیق آن بررسی می شود.
۳-۳ اسلام شیعی و تقویم فرهنگ ایرانی
از آنجا که به نظر نگارنده یکی از کارکردهای مکتب تشیع، مانند هر مکتب دیگری، تاثیر و نفوذ آن بر فرهنگ های مختلفِ در جوامع انسانی است و در ایجاب یا سلب بخش هایی از فرهنگ ها نقش ایفا کرده است، بررسی تاثیرات فرهنگیِ مذهب تشیع، دارای اهمیت می گردد. از این رو مطالعه و تحقیق در این زمینه می تواند به ایضاح مساله کمک نماید. مولفه های فرهنگ ایرانی از یک سو داعیه قرابت تاریخی با فرهنگ تشیع داشته است و از سوی دیگر، بر تقویت فرهنگ خود نیز التفات داشته است. بنابراین ضرورت تحقیق و بررسیِ نقش تنظیمی- تقویمی تشیع بر فرهنگ ایرانی در عهد آل بویه که بسترهای تاریخی لازم برای نفوذ فرهنگ شیعی مهیا گردیده بود، ایجاب نمود تا به این مهم بپردازم.
۴-۳ اسلام شیعی و تثبیت فرهنگ ایرانی
یکی از الگوهای تعیین شیوه های مختلف مدیریت و رهبری ، توجه همزمان به تولید و افراد است .
این دیدگاه توسط رابرت بلیک و جین موتن بیان شده است . این نویسندگان در تحقیقات خود به سه جنبه مهم سازمان یعنی تولید، افراد، سلسله مراتب توجه نموده و عقیده دارند و قتی شخصی به عنوان مدیر منصوب میشود بایستی هم به تولید و هم به کارکنان توجه داشته باشد.
برای نمایش میزان اهمیت این دو عامل در نزد مدیران جدول ۹*۹ تحت عنوان شبکه مدیریت توسط این نویسندگان طراحی شده است . با ترکیب متفاوتی از میزان توجه به تولید و میزان توجه به کارکنان شیوه های گوناگونی از مدیریت و رهبری بوجود می آید. در میان این شیوه های متعدد ، پنج شاخص وجود دارد که ذیلاً توصیف میشود:
سبک مدیریت بی خاصیت
در این روش مدیران حداقل توجه را به تولید و حداقل توجه را به کارکنان مبذول میدارند. به این ترتیب حداقل کوشش برای انجام کار به منظور حفظ عضویت در سازمان به عمل میآید. در این سبک مدیر وظایف کارکنان را معلوم و به آنان ابلاغ میکند. ولی بر چگونگی اجرای وظایف نظارتی ندارد.
سبک مدیریت وظیفه مدار
در این سبک مدیران حداقل توجه را به کارکنان و حداکثر توجه را به تولید معطوف میدارند. کارایی درعملیات موقعی حاصل میشود که شرایط کار به نحوی ترتیب یابد که عناصر انسانی حداقل دخالت را در آن داشته باشند. این مدیران یا توجهی به افراد ندارند یا توجه به آنها بسیار کم است و در هر حال روابط انسانی مستحکمی در سازمان برقرار نمیباشد.
سبک مدیریت باشگاهی
در این شیوه، مدیران حداقل توجه را به تولید وحداکثر توجه را به کارکنان مبذول میدارند. توجه اندیشمندانه به نیاز افراد در خصوص برقراری روابط رضایت بخش، آنچنان محیطی بوجود میآورد که در آن شیوه کار دلپذیر و دوستانه رواج مییابد بدون آن که کسی نگران عدم تحقق اهداف سازمانی باشد.
سبک مدیریت میانه رو
در این سبک امکان بازدهی کافی از طریق ایجاد توازن بین الزامات انجام کار و حفظ روحیه افراد دریک سطح رضایتبخش میسر میشود. هدف در سطحی بالا تعیین نمی شود و طرز تلقی مدیریت نسبت به کارکنان مشابه سبک استبدادی – خیر خواهانه است.
در این سبک توجه برابری هم به تولید و هم به کارکنان می شود و بازدهی کافی از طریق ایجاد توازن بین روحیه خوب در افراد و انجام کار امکان پذیر است.
سبک مدیریت گروهی
در این سبک حداکثر توجه به تولید و حداکثر توجه به افراد معطوف میشود. در واقع تیمی به وجود میآید که قادر است نیازهای مؤسسه را به تولید با نیازهای کارکنان منطبق کند. انجام کار بر اساس تعهدات عمومی افرادنسبت به هدفهای سازمانی صورت میگیرد و منجر به روابط مبتنی بر احترام واعتماد متقابل میشود. این سبک عملاً یک سبک ایده آل به حساب میآید.
۲-۶-۵) تئوری Y و X مگ گریگور
منعکس کننده دو باور افراطی و تفریطی مدیران درباره کار کارکنان است. Yو X بر طبق نظر مک گریگور ،تئوری یک دیدگاه نسبتاً منفی درباره کارکنان است و تقریباً با دیدگاه مدیریت علمی همخوانی دارد. Xتئوری دیدگاه مثبت مدیران را درباره کارکنان منعکس میکند و با مفروضات مکتب ، روابط انسانی تطابق دارد. Y تئوری عبارتند از: Xمفروضات تئوری
۱- افراد کار را دوست ندارند و تلاش میکنند تا از کار فرار کنند.
۲- افراد از کار تنفر داشته و مدیران با کنترل، هدایت، اجبار و تهدید کارکنان سعی میکنند آنها را درجهت رسیدن به اهداف مجبور کنند.
۳- افراد ترجیح میدهند هدایت شوند، از مسئولیت پذیری گریزانند، خواهان امنیت هستند و دارای جاه طلبی کمی میباشند.
عبارتند از: ،Y مفروضات تئوری
۱- افراد از کار متنفر نیستند. کار یک بخش طبیعی زندگی آنهاست.
۲- افراد به طور ذاتی برای دستیابی به اهدافی که برای دستیابی به آنها متعهد شده اند، برانگیخته میشوند.
۳- درجه تعهد افراد به اهداف بستگی به میزان پاداشهای پرداختی به آنها در هنگام رسیدن به هدف دارد.
۴- افراد هم در جستجوی مسئولیت هستند و هم آن را در شرایط مطلوب میپذیرند.
۲-۵-۳) تئوری های اقتضائی
از آنجا که تئوریهای خصوصیات فردی رهبری در اغلب موارد مصداق پیدا نمیکند و به علت آنکه تئوریهای رفتار رهبری نیز فاقد انعطاف لازم بودند، نظریه پردازان به تئوریهایی روی آورده اند که آنها را اقتضایی نام نهادهاند.
۲-۵-۳-۱) مدل سه بعدی ردین
شبکه مدیریت بلیک و موتن شیوه مدیریت را بدون نشان دادن ارتباط مستقیم آن با اثربخشی تعیین میکنند. ویلیام جی . ردین بعد سوم اثربخشی را به این مدل افزوده است. علاوه بر آن وی تأثیر موقعیت را در شیوه مدیریتی مناسب نشان میدهد. در شکل ارائه شده شبکه وسط معرف چهارشیوه اساسی رهبری است. این چهار شیوه در اصل همان هایی است که نخستین بار در مطالعات دانشگاه ایالتی اوهایو به دست آمد. و بلیک و موتن نیز در شبکه خود از آن استفاده کردند. ردین با بیان این که هر یک از چهار شیوه مذکور میتواند حسب موقعیت اثر بخش یا بیاثر باشد، از بلیک وموتن فاصله میگیرد. در شبکه بالا چهار شیوه رهبری اثربخش مطرح شده است (این شیوه ها نیازهای بازده مدیر را با توجه به شرایط تأمین می کند) در صورتی که شیوه های رهبری شبکه سمت چپ کمترین اثربخشی را دارد.
شیوه های اثربخش
۱- مجری: در این شیوه هم وظایف و هم روابط مورد توجه شدید قرار میگیرد.
۲- پیشرفت دهنده: در این شیوه حداکثر توجه به روابط و حداقل توجه به وظایف معطوف میشود.
۳- مستبد خیر خواه: در این شیوه حداکثر توجه به وظایف و حداقل توجه به روابط معطوف می شود.
۴- بوروکرات: در این شیوه هم وظایف و هم روابط از حداقل توجه برخوردار میشود.
شیوه های بی اثر
۱- سازشکار: در این شیوه هم وظایف و هم روابط مورد توجه ویژه قرار دارد. در صورتی که به مقتضای موقعیت فقط یکی از این ابعاد مستحق چنین التفاتی است.
۲- مبلغ: در این شیوه انسان ها و روابط از حداکثر توجه برخوردارند ولی به وظایف چندان توجهی نمیشود و رفتارهای مسبوق به آن نامربوط است.
شکل ۲-۱ : مدل سه بعدی ردین از اثر بخشی رهبری: ( علاقهبند، ۱۳۷۲، ص۸۴)
۳- مستبد: در این شیوه وظایف از حداکثر و روابط از حداقل التفات برخوردار میشود و در نتیجه رفتارها نامربوط است.
۴- فراری از کار: در این شیوه وظایف و روابط از کمترین توجه برخوردار میشود و در نتیجه رفتار ها نامربوط است.
۲-۵-۳-۲) تئوری مسیر – هدف
تئوری مسیر - هدف یکی دیگر از تئوری های اقتضائی است که در آن کوشش شده تا سبک اثر بخش رهبری در موقعیتهای مختلف شناسائی شود. سبکهای رهبری در این تئوری به چهار نوع تقسیم شده اند:
۱- رهبری آمرانه: رفتار رهبر آمرانه است. مشارکت وجود ندارد و رهبر تعیین کننده همه امور است.
۲- رهبری حمایتی: رفتار رهبر دوستانه است، برای پیروان حرمت قائل است و در حمایت آنان کوشاست.
۳- رهبری مشارکتی: تصمیمات با مشارکت کارکنان انجام میگیرد.
۴- رهبری توفیق گرا: رهبر هدفهای سازمان را برای زیر دستان مشخص کرده و به آنان اعتماد می دهد تا به هدفهای مذکور نائل گردند.
تئوری مسیر – هدف در رهبری، بر اساس مدل انگیزشی انتظار و احتمال بنا شده و بر این نظر استواراست که رفتار رهبر زمانی برای پیروان قابل قبول است که منبع رضایت و انگیزه برای آنان باشد. از این رو رهبر می بایست با توجه به خصوصیات پیروان خود و عوامل محیطی مانند اختیارات رسمی، نوع وظایف، و گروه های کاری بکوشد سبکی را در پیش گیرد که بتواند انگیزه لازم را در مرئوسان به وجود آورده و آنان را در تحقق اهداف مورد نظر یاری دهد.