۵-۵٫ پیشنهادات ۱۱۰
۵-۵-۱٫ پیشنهادات کاربردی ۱۱۰
۵-۵-۲٫ پیشنهادات پژوهشی ۱۱۱
منابع فارسی ۱۱۲
منابع انگلیسی ۱۱۶
پیوست ۱۲۱
چکیدهی انگلیسی ۱۲۸
فهرست جداول
جدول ۲-۱: خلاصه پیشینهی تحقیقات ۷۳
جدول ۴-۱: ویژگیهای تن سنجی و ترکیب بدن شرکت کنندگان ۸۹
جدول ۴-۲: میانگین و انحراف معیار ویژگیهای آنتروپومتریک و روان شناختی شرکت کنندگان ۹۰
جدول ۴-۳: شاخص توده بدن شرکت کنندگان براساس Cut of- BMI 91
جدول ۴-۴: نتایج آزمون کلموگروف– اسمیرنف در تعیین نرمال بودن متغیرها ۹۲
جدول ۴-۵٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر استقامت قلبی- تنفسی با BMI 93
جدول ۴-۶٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر استقامت عضلانی با BMI 94
جدول ۴-۷٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر انعطاف پذیری با BMI 95
جدول ۴-۸٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر استقامت قلبی- تنفسی با WHR 95
جدول ۴-۹٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر استقامت عضلانی با WHR 96
جدول ۴-۱۰٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر انعطاف پذیری با WHR 97
جدول ۴-۱۱٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر استقامت قلبی- تنفسی با کیفیت زندگی ۹۸
جدول ۴-۱۲٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر استقامت عضلانی با کیفیت ۹۹
جدول ۴-۱۳٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر انعطاف پذیری با کیفیت زندگی ۹۹
جدول ۴-۱۴٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر استقامت قلبی- تنفسی با اضطراب ۱۰۰
جدول ۴-۱۵٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر استقامت عضلانی با اضطراب ۱۰۰
جدول ۴-۱۶٫ نتایج آزمون ضریب همبستگی بین متغیر انعطاف پذیری با اضطراب ۱۰۱
فهرست شکلها
شکل۳-۱: تصویر اندازه گیری قد در تحقیق ۸۱
شکل۳-۲: تصویراندازه گیری وزن در تحقیق ۸۲
شکل۳-۳: ترازوی استفاده شده در تحقیق ۸۲
شکل۳-۴: نحوه اندازه گیری محیط کمر و محیط لگن(باسن) ۸۳
شکل۳-۵: نحوه اجرای آزمون کشش بارفیکس ۸۴
شکل۳-۶: یک نمونه از مراحل اجرای آزمون دراز نشست در تحقیق ۸۵
شکل۳-۷: یک نمونه از اجرای آزمون انعطاف پذیری در تحقیق ۸۶
شکل۳-۸: نحوه ی اجرای آزمون دوی ۵۴۰ متر ۸۶
شکل۳-۹: کرونومتر جهت سنجش زمان در دوی ۵۴۰ متر ۸۷
شکل۴-۱: نمودار توزیع فراوانی ردههای وزنی شرکت کنندگان ۹۱
شکل۴-۲: نمودار پراکنش مربوط به رابطه استقامت قلبی- تنفسی با BMI 93
شکل۴-۳: نمودار پراکنش مربوط به رابطه استقامت عضلانی با BMI 94
شکل۴-۴: نمودار پراکنش مربوط به رابطه استقامت قلبی- تنفسی با WHR 96
شکل۴-۵: نمودار پراکنش مربوط به رابطه استقامت عضلانی با WHR 97
شکل۴-۶: نمودار پراکنش مربوط به رابطه انعطاف پذیری با WHR 98
ارتباطآمادگیجسمانی با ترکیببدنی، کیفیتزندگی و اضطراب دانش آموزان دختر ۱۲ تا ۱۴ساله
پروانه بابازاده
چکیده
هدف این تحقیق تعیین ارتباط بین متغیرهای آمادگیجسمانی با BMI و WHR، کیفیتزندگی و میزان اضطراب دانش آموزان دختر ۱۲ تا ۱۴ساله شهرستان لاهیجان در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ بوده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که به روش میدانی انجام شده است. به همین منظور ۳۰۰ نفر از دانشآموزان دختر دوره اول متوسطه مدارس دولتی شهرستان لاهیجان به روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای و براساس جدول مورگان انتخاب شدند. میانگین سنی، قد و وزن گروه به ترتیب ۷۰۲/۰±۰۷/۱۳ سال، ۰۷۰/۶۷۰/۱۵۷ سانتی متر و ۸۷۷/۱۱۹۲/۵۱ کیلوگرم بود. به منظور انجام این تحقیق از آزمون ایفرد شامل آزمونهای کشش بارفیکس، دراز نشست، انعطاف پذیری و دوی ۵۴۰ متر، در سنجش میزان آمادگی جسمانی استفاده شد. همچنین برای به دست آوردن BMI، WHR، کیفیت زندگی و اضطراب شرکت کنندگان، به ترتیب از تقسیم وزن بر مجذور قد، نسبت دور کمر به دورلگن و نیز از پرسشنامه های کیفیت زندگی(QOL) و اضطراب بک(BAI) استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن داده ها و نیز ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط بین متغیرها استفاده گردید. تحلیل داده ها نشان داد که بین عوامل آمادگی جسمانی با متغیرهای BMI، WHR دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد(۰۵/۰ > P). اما; بین این عوامل با متغیرهای کیفیتزندگی و اضطراب دانش آموزان رابطه معنی داری مشاهده نگردید(۰۵/۰ < P).
نتیجه گیری: با توجه به رابطه متقابل بین عوامل آمادگی جسمانی با شاخص تودهی بدن و نسبت محیط کمر به دور لگن، تقویت کسب آمادگی جسمانی در مدارس، ضروری به نظر میرسد.
واژه های کلیدی: آمادگی جسمانی، ترکیب بدن، کیفیت زندگی، اضطراب، دانش آموزان دختر
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱٫ مقدمه
در اغلب کشورهایجهان، نوجوانان بخش قابلتوجهی از ساختار جمعیتی را تشکیل می دهند(۱۰۴). نوجوانی، مرحله حساس در زندگی است که در آن پایه و اساس سبکزندگی آینده شکلمیگیرد. به اعتقاد صاحبنظران، دوره نوجوانی را باید یک مرحله بسیار مهم از زندگی تلقّی کرد. زیرا نوجوانی دورهای است که با ویژگیهایی چون تغییرات سریع جسمی و روانشناختی، جستجوی هویّت، هراس و بحران و آرمانگرایی مشخص می شود. از این منظر، نوجوانی از سایر دورانهای زندگی متمایز است. از طرفی، یکی از نیازها و توجهات افراطی نوجوان در این دوره، دقیق شدن در ترکیببدنی، تناسب اندام و سایر خصوصیات جسمیو روانی خود است که به ویژه در سالهای اولیهنوجوانی از اهمیت فراوانی برخوردار است.
و در حالت کلی، برای مسائل چند ورودی – چند خروجی، حاشیه امنیت کارایی واحد کارای تحت بررسی که با اندیس صفر نشان داده می شود، نسبت به یک واحد ناکارا مانند واحد D برابر خواهد بود با جواب مدل زیر:
min α, subject to:
yrD*(1+α) = r = 1..s
= ۱
λj ≤ ۰ j = 1..n, j≠۰ , α ≥ ۰
که در آن α جواب مدل خواهد بود و با یافتن آن، ۱۰۰α مقدار حاشیه امنیت کارایی واحد کارای شماره صفر نسبت به واحد ناکارای D است. همچنین، s تعداد خروجیها و r اندیس خروجیها را نشان میدهد. yrD خروجیهای واحد D ( واحدی که حاشیه امنیت نسبت به آن سنجیده می شود ) و yrj خروجیهای واحد کارای j-ام است. n تعداد واحدهای کارا را نشان میدهد. λj –ها وزن مربوط به هر واحد کارا است.
البته برای آنکه مدل در حالت کلی جواب دهد، و فرض ثابت و مساوی یک بودن ورودی ها که در ابتدای این بخش برای سادگی از آن استفاده شد، کنار گذاشته شود؛ باید مدل به شکل زیر تکمیل و اصلاح گردد:
min α, subject to:
yrD*(1+α) ≥ r = 1…s
xiD ≤ i = 1…m
λj ≤ ۰ j , j≠۰
λ۰ ≥ ۰ , α ≥۰
و در آن m تعداد ورودی، i اندیس آن، xiD و xij به ترتیب ورودیهای واحد D و ورودیهای واحد کارای j-ام همچنین z مجموعه اندیس واحد های کارا وj=0 واحد کارای تحت بررسی است.
شکل استاندارد مدل به صورت زیر می باشد:
min w = α
subject to: |
λj ≤ ۰ , , j≠۰
λ۰ ≥ ۰ , α ≥۰
مدل ریاضی توسعه یافته برای محاسبه حاشیه امنیت کارایی (ESM)
مدل فوق، همان طور که درابتدای بخش ۳-۹ گفته شد، برای محاسبه حاشیه امنیت کارایی یک واحد کارا نسبت به یک واحد ناکارا بیان شده است. اما میتوان آن را مطابق آنچه در بخش ۳-۷-۴ گفته شد بدون هیچ محدودیتی برای بررسی حاشیه امنیت کارایی یک واحدکارا نسبت به یک واحد کارای دیگر هم به کار برد. به عبارت دیگر هیچ لزومی ندارد که واحد D ( واحدی که حاشیه امنیت کارایی نسبت به آن سنجیده می شود ) در مدل فوق، ناکارا باشد و هیچگاه از چنین فرضی استفاده نشده است.
همچنین اگر حاشیه امنیت کارایی یک واحد ناکارا مطلوب باشد، به راحتی میتوان یک واحد مجازی کارا در امتداد واحد ناکارای مورد نظر ایجاد کرد (نقطهای بر روی مرز کارا در امتداد شعاع حامل نقطه ناکارای مورد نظر)؛ سپس حاشیه امنیت واحد کارای مجازی با حاشیه امنیت واحد ناکارای مورد نظر برابر خواهد بود.
۳- ۱۰ محاسبه حاشیه امنیت کارایی براساس مدل ریاضی توسعه یافته
در این بخش کاربرد مدل ریاضی گفته شده با ذکر دو مثال، در حالت حاشیه امنیت کارایی یک واحد کارا نسبت به یک واحد ناکارا، همچنین حاشیه امنیت کارایی یک واحد کارا نسبت به یک واحد کارای دیگر مورد آزمایش قرار می گیرد.
۳- ۱۰-۱ مثال۱: محاسبه حاشیه امنیت کارایی براساس مدل ریاضی توسعه یافته
با داده های مندرج در جدول شماره ۳-۱، محاسبه حاشیه امنیت کارایی واحد کارای شماره ۸ نسبت به واحد ناکارای شماره ۲ بر اساس مدل ریاضی توسعه یافته فوق مد نظر است. یادآور می شود که قبلاً و براساس الگوریتم بخش ۳-۵ این پارامتر محاسبه و به میزان ۱۶۴% بدست آمده است.
بر اساس جداول ۳-۱ و ۳-۲ ، واحد های شماره ۶ و ۸ واحدهای کارا و بقیه واحد های ناکارا هستند. لذا:
S=3 یعنی هر واحد تصمیم گیری ۳ خروجی دارد.
m=2 یعنی هر واحد تصمیم گیری ۲ ورودی دارد.
n=2 یعنی در این مثال ۲ واحد کارا و بقیه ناکارا هستند.
YrD یعنی خروجی های واحدی که حاشیه امنیت کارایی نسبت به آن سنجیده می شود ( واحد ۲ ).
YrJ یعنی خروجی واحدهای کارا ( خروجی اول،دوم و سوم واحدهای ۶ و۸ ).
λj یعنی وزن واحدهای کارا ( وزن واحدهای ۶ و۸ ).
xiD و xij به ترتیب ورودیهای واحد D ( واحد ۲ ) و ورودی های واحدهای کارای j-ام (واحدهای ۶ و۸ ) است.
لذا با توجه به اطلاعات موجود، حل مسئله زیر برای یافتن ESM8,2 لازم است:
min w = α
subject to:
α ≥۰ , ۰ ,
با حل مسئله فوق مقدار w برابر با ۶۴۲۸۶/۱ همچنین و خواهد بود. لذا:
ESM8,2=100 α =۱۶۴%
۳- ۱۰-۲ مثال۲: محاسبه حاشیه امنیت کارایی براساس مدل ریاضی توسعه یافته
شکل ۲-۷: قطعات رزونانسی اضافه شده به مبدلهای DCبهDC 35
شکل ۲-۸-: توپولوژی مبدل DCبهDC کاهنده ۳۸
شکل ۲-۹: رگولاتور خطی ترکیبی و رگولاتورهای سوئیچ برای کاربردهای مختلف ۴۱
شکل ۲-۱۰- رگولاتور خطی ترکیبی و رگولاتور سوئیچشده برای حذف نویز و ریپل ۴۱
شکل۳-۱- یک بلوک دیاگرام نشان دهنده تعدادی از روشهای استفاده شده برای کنترل مبدلهای DCبه DC 50
شکل۳-۲-: یک بلوک دیاگرام ساده شده برای مبدل DCبهDC با کنترل کننده PID 53
شکل ۳ـ۳ـ a) دیاگرام بود مبدل کاهنده DCبهDC 54
شکل ۳ـ۳ـ b) دیاگرام بود مبدل باک DCبهDC . 55
شکل ۳-۴- حدود مقدار خروجی با توجه به زمان ۵۶
شکل ۳-۵: کنترل هیسترزیس مبدل باک DCبهDC براساس ولتاژ خروجی. ۵۷
شکل ۳-۶: رفتار زمانی مبدل باک DCبهDC تحت کنترل هیسترزیس ۵۸
شکل۳-۷: کنترل هیسترزیس برای مبدل افزاینده DCبهDC براساس ولتاژ خروجی ۵۸
شکل۳-۸- کنترل هیسترزیس برای مبدل کاهنده- افزاینده DCبهDC . 59
شکل ۳-۹یک سیستم کنترل تطبیقی مدل مرجع نشاندهنده چهار بخش اصلی استفاده شده ۶۱
شکل ۳-۱۰- یک کنترلر خود تنظیمگر. ۶۲
شکل ۳-۱۱- بلوک دیاگرام نشاندهنده ساختار و کنترل برنامهریزی با جریان با سه مبدل DCبهDC ایزوله نشده ۶۴
(t) برای مدار کنترل برنامهریزی یا جریان ۶۵
شکل۳-۱۳- a) نوسان ناپایدار b) فرمان پایدار ۶۷
شکل۳-۱۴: پایدارسازی کنترل برنامهریزی جریان با افزدون یک شیب مصنوعی به جریان اندازهگیری شده سوئیچ. ۶۷
شکل ۳-۱۵- یک بلوک دیاگرام ساده از یک سیستم درجه ۲ (دو انتگرالگیر) با کنترل فیدبک استفاده شده ۶۸
شکل ۳-۱۶-: تصویر فاز از حرکت هارمونیکی ساده. ۶۹
شکل ۳-۱۷.صفحه فاز سیستم تحت VSCS. 70
شکل ۳-۱۸: تصویر فاز سیستم برای مقادیر بزرگẏy- 73
شکل ۳-۱۹: تصویر فاز سیستم تحت کنترل VSC نزدیک مبدأ ۷۳
شکل ۳-۲۰: تصویر فاز یک حرکت لغزشی. ۷۴
شکل ۴ ـ ۱ بلوک دیاگرام نشان دهنده ساختار SMC برای مبدلهای DC به DC 78
شکل ۴ ـ ۲ ـ ساختار مبدل DCبهDC کاهنده ۷۹
شکل ۴ ـ ۳:خط مسیر سیستم و خط لغزش در طرح فاز مبدل DCبهDC کاهنده ۸۰
شکل ۴ ـ ۴: ناحیه وجود مدلغزشی و در طرح فاز ۸۳
c. 83
شکل ۴ ـ۶: پاسخ زمانی ولتاژ خروجی به ازای مقادیر مختلف K 84
شکل ۴ ـ ۷: پاسخ زمانی جریان سلف به ازای مقادیر مختلف K 84
شکل۴-۸: پاسخ زمانی ولتاژ خروجی PID. 85
شکل ۴-۹: پاسخ زمانی ولتاژ خروجی SMC. 85
شکل ۴-۱۰: پاسخ زمانی ولتاژ خروجی PID,SMC. 85
شکل ۴-۱۱: پاسخ زمانی ولتاژ خروجی SMC 86
شکل پ-۱: توپولوژی مبدل افزاینده DCبهDC 92
شکل پ-۲: توپولوژی مبدل DCبهDC کاهنده-افزاینده ۹۵
شکل پ-۳: مدل سیمولینک برای مبدل DCبهDC کاهنده با کنترل PID 108
شکل پ-۴ : مدل سیمولینک برای ساختار داخلی مبدل DC بهDC کاهنده ۱۰۸
شکل پ-۵ : مدل سیمولینک برای ساختار داخلی یک PID 109
شکل پ-۶ : مدل سیمولینک برای مبدل DCبهDC کاهنده با SMC. 109
شکل پ-۷ : مدل سیمولینک برای ساختار داخلی مبدل DCبه DC کاهنده. ۱۱۰
شکل پ-۸: مدل سیمولینک برای مبدل DC بهDC کاهنده با SMC، ۱۱۱
شکل پ-۹: مدل سیمولینک برای ساختار داخلی مبدل DCبهDC کاهنده ۱۱۱
شکل پ-۱۰: مدل سیمولینک برای ساختار داخلی SMC 112
چکیده
در این پایان نامه طراحی کنترل کننده مقاوم در برشگرهای الکترونیک قدرت و مقایسه آن با روش های کنترل خطی مورد بررسی قرار گرفتهاست. هدف اصلی تحقیق و توسعه در این زمینه، همواره یافتن مناسبترین روش کنترل به منظور پیادهسازی کنترل حلقه بسته بر روی توپولوژیهای مختلف برشگر های الکترونیک قدرت میباشد. به عبارت دیگر، هدف از انتخاب یک روش کنترلی، بهبود بازده مبدل، کاهش تاثیراغتشاشات (خط وتغییرات بار)، کاستن از تاثیرات تداخل الکترومغناطیسی و نیز تاثیرپذیری کمتر از تغییرات المانهای مبدل میباشد. در این پایان نامه، مطالعه روشهای مختلف کنترلی پیادهشده بر روی منابع تغذیه سوئیچینگ مانند کنترل خطی و مد لغزشی آورده شده است. مزایا و نقاط ضعف هر روش کنترلی نیز داده شده است. در این راستا، روشهای کنترلی خطی و مد لغزشی انتخاب شده و پاسخ آنها بر روی مبدلهای DC بهDC کاهنده مورد آزمایش قرار گرفتهاند. نرمافزار Matlab به منظور شبیه سازی روش کنترل خطی و نیز روش مد لغزشی دربرشگر های الکترونیک قدرت مورد استفاده قرار گرفته است. در انتها، مقایسه تاثیرات کنترل خطی و مد لغزشی بر روی پاسخ حالت ماندگار مبدل باک تحت نوسانات خطی، نوسانات بار و تغییرات قطعات مختلف انجام شده است. در این پایان نامه نشان داده شده است که، در مقایسه با کنترل خطی، روش مد لغزشی پاسخ حالت ماندگار بهتر، پاسخ دینامیکی بهتر و مقاومت بیشتر در مقابل اغتشاشات احتمالی سیستم را فراهم می کند.
کلمات کلیدی: مبدل قدرت DCبهDC، سیستم ساختار متغیر،کنترل مد لغزشی، صفحه لغزشی، پاسخ دینامیکی و حالت ماندگار
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱-مقدمه
منابع تغذیه سوئیچینگ (SMPS[1] ها) به منظور تبدیل انرژی الکتریکی از یک نوع به نوع دیگر مورد نیاز هستند. SMPS ها به طور گستردهای در مبدلهای DC بهDC، جایی که منبع ورودی ولتاژ است (به عنوان مثال در ولتاژ خطی یکسوشده، ولتاژ خروجی یک مدار تصحیح ضریب توان (PFC[2])، یک باتری و یا ولتاژ یک سلول سوختی) مورد استفاده قرار میگیرد.
در برخی از مبدلهای قدرت، مبدلهای DCبهDC در فرکانسهای سوئیچینگ نسبتاً بالایی عمل می کنند و این خاصیت آنها را قادر به استفاده از قطعات القایی کوچک میکندکه باعث بهبود رفتار دینامیکی و نیز کاهش سایز مبدل میگردد.
فرضیه اول: کارآفرینی سازمانی بر عملکردسازمان در صنایع غذایی تاثیرگذار است.
بین دو متغیر کارآفرینی سازمانی و عملکرد در سطح ۹۵% رابطه معنیدار است، شدت این رابطه برابر ۹/۷۷ درصد است جهت این تاثیر مستقیم و مثبت است. از سویی ضریب تعیین در این فرضیه برابر با ۶۰۶/۰است یعنی متغیر کارآفرینی سازمانی ۶/۶۰ درصد عملکرد را می تواند پیش بینی کند. از آنجایی که این رابطه مستقیم و مثبت است، اگر عوامل کارآفرینی سازمانی به اندازه کافی وجود داشته باشد پس میتوان عملکرد را تغییر و افزایش داد. بنابراین فرضیه پذیرفته می شود. همچنین در تحقیقی کهآنا ماریا بویجکا و ماریا دل فونتس در سال ۲۰۱۲ در سازمانهای اسپانیا انجام دادند نشان داده شد که بین کارآفرینی سازمانی و عملکرد رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد که با نتایج تحقیق همسو است.
فرضیه دوم : کسب دانش، تاثیر کارآفرینی سازمانی بر عملکرد را در صنایع غذایی تعدیل می نماید.
در تحلیلی که بین دو متغیر کارآفرینی سازمانی و عملکرد در سطح ۹۵% رابطه معنیدار وجود دارد، شدت این رابطه برابر ۹/۷۷ درصد است، جهت این تاثیر مستقیم و مثبت است. از سویی ضریب تعیین در این فرضیه برابر با ۶۰۶/۰ است یعنی کارآفرینی حدود ۶/۶۰ درصد عملکرد را می تواند پیش بینی کند و همچنین مشخص گردید که با ورود متغیر کسب دانش شدت ارتباط بین دو متغیر به ۱/۸۸ درصد و ضریب تعیین با ۷۷۷/۰ میزان تغییرات ضریب تعیین به میزان ۱/۱۷درصد بوده است. با توجه به اطلاعات به دست آمده این تاثیر مثبت و مستقیم بوده است. بنابراین کسب دانش، تاثیر کارآفرینی سازمان بر عملکرد را در صنایع غذایی تعدیل می نماید و فرضیه دوم تایید می شودو نیز در تحقیقی که کهآنا ماریا بویجکا و ماریا دل فونتس در سال ۲۰۱۲ در سازمانهای اسپانیا انجام دادند نشان داده شد که این تاثیر مثبت می باشد.
فرضیه سوم: در سازمان هایی که از منابع دانش بنیان برخوردارند، کسب دانش تاثیر کارآفرینی سازمانی بر عملکرد را به صورت قوی تری تعدیل می نماید.
پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص گردید که بین دو متغیر عوامل کارآفرینی سازمانی و عملکرد در سطح ۹۵% رابطه معنیدار وجود دارد، شدت این رابطه برابر ۷/۷۸ درصد است، جهت این تاثیر مستقیم و مثبت است. از سویی ضریب تعیین در این فرضیه برابر با ۶۲/۰ است یعنی کارآفرینی سازمانی به میزان ۶۲ درصد عملکرد را می تواند پیش بینی کند و همچنین مشخص گردید که در مدل دوم متغیر کسب دانش و منابع دانش بنیان وارد مدل می شوند شدت ارتباط بین دو متغیر به ۵/۸۹ درصد و ضریب تعیین ۸۰۲/۰درصد است که به میزان ۲/۱۸درصد تغییرات انجام شده است. با توجه به این که تاثیرها مثبت و مستقیم بوده است بنابراین در سازمان هایی که از منابع دانش بنیان برخوردارند، کسب دانش تاثیر کارآفرینی سازمانی بر عملکرد را به صورت قوی تری تعدیل می نماید ولی در تحقیقی که کهآنا ماریا بویجکا و ماریا دل فونتس در سال ۲۰۱۲ در سازمانهای اسپانیا انجام دادند نشان داده شد، زمانی که کسب دانش به عنوان متغیر تعدیل کننده بر ارتباط
۳- سیستم برنامه ریزی
۴- سیستم کنترل
۵- سیستم مدیریت منابع انسانی
برای هر یک از این سیستم ها ، نویسندگان پیشنهاداتی را ارائه می کنند که چگونه این سیستم ها را می توان طراحی مجدد کرد تا بازارگرایی در سازمان توسعه یابد . نویسندگان برای تایید این فرضیه که پیکر بندی های بازارگراتر سیستم های مدیریتی ، با سطوح بالاتر عملکرد مرتبط هستند ، شواهد تجربی ارائه می کنند اما این داده های تجربی لزوما نشان دهندۀ رابطه بین اقدامات پیشنهاد شده با تحول سازمانی موفق نیستند . ابزار اندازه گیری طراحی شده در این مقاله را می توان جهت تشخیص درجه فعلی مدیریت بازارگرا استفاده کرد و همچنین می توان از این ابزار برای ارزیابی اثر اقدامات مدیریتی برای افزایش بازارگرایی استفاده کرد . در اثر بعدی آنها بر اساس اطلاعات حاصله از مصاحبه های به عمل آمده با ۵۰ نفر از مدیران ، سیستم های اطلاعاتی ، سیستم های حسابداری ، سیستم های پاداش و سیستم های مدیریت منابع انسانی به عنوان عوامل اصلی تمایز ساختار سازمانی مشتری محور شناسایی شده اند .
۲-۲۵- رویکرد رفتار مدیریت هریس[۱۸۹] و کارمندان
پس از یک دوره اولیۀ ترجیح تعریف کوهلی و جاورسکی از بازارگرایی ، هریس و همکاران ، بر نقش تغییر فرهنگی در پیاده سازی بازارگرایی متمرکز شدند . با بهره گرفتن از سازمان های خرده فروشی به عنوان زمینه تجربی تحقیقات نتایج ارزشمندی در بارۀ موانع موجود بر سر راه پیاده سازی بازارگرایی حاصل گردید . پس از این تحقیقات ، نتایج آن با مطالعات تجربی دیگری که بر روی فرایند بازارگراتر شدن انجام گرفت ، تکمیل شد . در این تحقیقات ، رفتار مدیریت به عنوان یک عامل بسیار حائز اهمیت در فرایند پیاده سازی شناسایی شد . رفتار های سیاسی ، رسمی شده و پر تضاد ، به عنوان رفتار هایی که دارای اثر منفی بر روی بازارگرایی می باشند شناخته شد ، حال آنکه ارتباطات عمودی ، اثر مثبتی بر روی بازارگرایی داشت . طبق نتایج این تحقیقات ، سبک های رهبری مشارکتی و حمایتی برای پیاده سازی بازارگرایی مساعد[۱۹۰] هستند و لازم است که از سبک رهبری دستوری اجتناب شود . هر دو گروه توصیه ها به کمک داده های میدانی مورد تایید قرار گرفته اند . از همه جالب توجه تر این که تحقیقی تکمیلی روشن ساخت که چرا مدیران ارشد ، مدیران میانی و کارکنان سازمان تحول فرهنگی به سوی بازارگرایی را خدشه دار کرده و چگونه این کار را انجام می دهند . این تحقیق چهار دلیل را برای مقاومت در برابر تحول فرهنگ برای بازارگرایی و همچنین پنج استراتژی مختلف ( از چاپلوسی گرفته تا تعارض مستقیم ) را که مدیران ارشد و کارکنان برای تخریب و کار شکنی در راه تغییر فرهنگی برای بازارگرا تر شدن انجام می دهند آشکار ساخت .
۲-۲۶- رویکرد دگرگونی فرهنگی کندی[۱۹۱] ، کولزی[۱۹۲] و آرنولد[۱۹۳]
کندی وهمکاران(۲۰۰۳) یافته های خود را براساس مطالعات تطبیقی دو دانشگاه که یکی به دنبال مشتری گرا شدن و دیگری مشتری گرا شده بود ، منتشر کردند . با مقایسه کردن درجات بالا و پایین موفقیت ، نویسندگان سه محور کلی را برای موفقیت پیاده سازی استخراج نمودند .
نخست این که برای نهادینه کردن مشتری گرایی در وجه اعضای سازمان ، آن ها باید زنجیره ای پیوسته از تعهد مدیریتی را از سوی مذیریت ارشد تا مدیران بخش ها ، تجربه و لمس نمایند .
انطباق پذیری و اتخاذ مشتری گرایی با کاهش ابهام در مورد تعهد مدیریت به مشتری گرایی ، تشویق و ترغیب می شود . دوم این که الزامات و نیازها بخوبی تعریف شده ی مشتریان و بازخورد عملکرد که برمبنای واقعیت ها باشد ، افراد و واحدها را قادر می سازد تا در تلاشی هماهنگ برای ارائه ارزش بهتر برای مشتریان با هم متحد شوند . سوم اینکه ، جمع آوری انتشار و استفاده از هوشمندی بازار (در مورد مشتریان داخلی و مشتریان خارجی) موجب می شود که مشتری گرایی خود باعث تقویت خود شود . اگر چه کندی و همکاران به صراحت از سه مرحلۀ تشخیص میزان بازارگرایی ، اقدامات مدیریتی و ارزیابی ثانویه در دگرگونی سازمان مورد نظر سخنی نگفته اند ، با این حال از توضیحاتشان آشکار است که داده های مشتریان که مبتنی بر حقایق باشد ، نقش مهمی را در مراحل تشخیص و ارزیابی ایفا می کنند و در همین حین ، رهبری و تلاش های بهبود بین بخشی در تلاش های تغییری زمان نقشی کلیدی دارند .
۲-۲۷- بازاریابی گرایی و بازارگرایی
به نظر می رسد به سه دلیل عمده ، واژه ی «بازارگرایی» نسبت به واژه ی «بازاریابی گرایی» ارجح است :
۱) همان طور که شاپیرو[۱۹۴] (۱۹۹۸) بیان می کند بازارگرایی تنها وظیفه واحد بازاریابی نیست بلکه همه واحد های سازمان در ایجاد هوشمندی بازار ، اشاعه و پاسخ گویی سریع به آن مشارکت دارند . بنابراین ، استفاده از واژه ی بازاریابی گرایی هم محدود کننده است و هم گمراه کننده .
۲) استفاده از واژۀ بازارگرایی ، این دیدگاه را که در سازمان واحد بازاریابی از بقیه واحد ها مهمتر است منتفی می کند . این عبارت ، مفهوم بازارگرایی[۱۹۵] را از حوزه عمل واحد بازاریابی خارج می کند و آن را به همه قسمت های سازمان تسری می دهد .
۳) واژۀ بازارگرایی بر توجه به بازارها تأکید می کند که به معنای شناخت نیاز های مشتریان و عوامل اثر گذار بر آن است
در اواخر دهۀ ۱۹۸۰ دیدگاه های سیستماتیک برای فهم بهتر این که بازارگرایی چیست و ساختار آن کدام است توسعه یافت . کوهلی و جاورسکی (۱۹۹۰) اولین محققینی بودند که در مورد این موضوع نتایج تحقیق اکتشافی خود را منتشر کردند . در همان سال نارور و اسلاتر نیز نتایج اولین کار تجربی خود که معیاری برای سنجش بازارگرایی و رابطه اش با عملکرد شرکت ارائه می داد را منتشر کردند .
۲-۲۸- عوامل محیطی تعدیل کننده رابطۀ بین بازارگرایی و عملکرد شرکت
آیا رابطه بین بازارگرایی و عملکرد شرکت توسط عوامل محیطی تعدیل می شود ؟ به عبارت دیگر آیا رابطه بین این دو می تواند تحت تاثیر محیط تجاری شرکتی تقویت یا تضعیف شود ؟ این سوالات بر مبنای این فرض مطرح می شود که عوامل محیطی بر اثر بخشی متغیر های سازمانی اثر گذارند . در حقیقت مطالعات زیادی رابطه بین عوامل محیطی مختلف و تأثیر تعدیل کننده آن ها بر متغیر های سازمانی را مورد بحث و بررسی قرار داده اند . این مطالعات ، چندین متغیر محیطی که بر بازارگرایی اثر گذارند را مشخص کرده اند . این متغیر ها عبارتند از : تلاطم بازار ، شدت رقابت، تلاطم [۱۹۶]تکنولوژیک وقدرت خریدار . به عبارت دیگر بازارگرایی ممکن است تحت شرایط محیطی خاصی ، تأثیر کمی بر عملکرد شرکت داشته باشد و تحت شرایط محیطی دیگری تأثیر بیشتری داشته باشد .
کهلی و جاورسکی استدلال کردند که بازارگرایی بسته به ماهیت عرضه و تفاضای بازار ممکن است مطلوب و یا نامطلوب باشد . به عنوان مثال اگر تقاضای بازار برای محصولات یا خدمات شرکتی زیاد باشد این شرکت می تواند بازارگرا[۱۹۷] نباشد .این دو دانشمند در نتیجۀ مصاحبه های گسترده ای که با مدیران داشتند نتیجه گرفتند که تلاطم بازار و شدت رقابت می تواند رابطه بین بازارگرایی و عملکرد شرکت را تقویت نماید . در صورتی که تلاطم فناورانه می تواند این رابطه را تضعیف کند . سپس آنها پیشنهاد کردند که شرکت ها باید هزینه ها و فواید بازارگرا بودن را محاسبه کنند . هر چند که تحقیقات بعدی آنها آشکار ساخت رابطه بین بازارگرایی و عملکرد شرکت در محیط های مختلف قوی و محکم است .
اسلاتر و نارور دلیل محکمی مبنی بر نقش تعدیل کنندۀ محیط رقابتی در رابطه بین بازارگرایی و عملکرد شرکت نیافتند . نتایج تحقیقات آنها نشان داد که تلاطم بتزتر فقط بر نرخ بازده دارایی ها و تغییرات فناورانه فقط بر موفقیت محصول جدید اثرگذار است . اگر رشد بازار بر اساس رشد فروش سنجیده شود می تواند این رابطه را تعدیل نماید . از این رو استیلر و نارور با این ایده که سازمان ها باید سطح بازارگرایی خود را با شرایط محیطی تنظیم کنند ، مخالفت کردند . به بیان دیگر آنها اعتقاد داشتند صرف نظر از شرایط محیطی ای که یک شرکت در آن فعالیت می کند ، همه شرکت ها باید بازارگرا باشند.
۲-۲۹- بازارگرایی در برابر مشتری گرایی
نارور در ۱۹۹۰ هر دو گرایش مشتری گرایی و رقیب گرایی [۱۹۸]را صریحا به عنوان بخشی از کلیت جامع بازارگرایی توصیف می کند . در مقابل آن کوهلی (۱۹۹۰) ، تنها به اطلاعات مشتری می پردازد . تیم های پژوهشی در این دو تحقیق مهم ، عدم تفاهم کلی محققان بسیاری را در رابطه با بازارگرایی و مشتری گرایی در تحقیقات مشابه را منعکس کردند . این تناقض ها مشکلاتی را در پیکره بندی بازارگرایی به عنوان بدنه ای یکپارچه از دانش به وجود آورده است . برخی نشانه ها موجودند که بازارگرایی باید به صورت گسترده تر تعریف شود . برای مثال با بهره گرفتن از منظر ظریف مشتری محور در بازارگرایی ، گرول در ۲۰۰۱ دریافت که بازارگرایی یک گرایش مؤثر بعد از بحران نیست . مطالعات گرول ۲۰۰۱ به وسیلۀ بررسی توازن میان ابعاد مختلف بازارگرایی ، به نیاز کوچک سازی تأثیر یک سهام دار تنها ( مشتری ) پرداخت . پیچیدگی ذاتی و نهفته استراتژی کسب و کار در واقعیت ، کسب اطلاعات در مورد همۀ نیرو های خارجی در بازار را ضروری ساخته است . و این در حالی است که گرایش رقبا و گرایش به مشتری همیشه هماهنگ و سازگار نخواهد بود .
یک شرکت اگر تنها بر استراتژی های مشتری گرایانه تطبیق[۱۹۹] و واکنشی متمرکز شود ، می تواند به بیماری نزدیک بینی دچار شود . ارزش تعریف گسترده تر از بازار به وسیله ارتباط قوی عملکرد و گرایش رقبا نمایان می شود . دی (۱۹۸۸) نیز تعادل میان چشم انداز های رقیب و مشتری را به صورت تمرکزی بر مفروضات رقیب پیشنهاد می کند و عنوان می دارد رقبایی که فعالیت بازاریابی مناسب انجام می دهند ممکن است فرصت هایی را برای متمایز شدن پنهان کرده باشند .
بر عکس ، یک تمرکز یک جانبه روی مشتری ممکن است باعث نادیده انگاشتن فرصت ها برای کارایی بهتر فرایند های کسب و کار گردد ( مانند کارایی فناورانه و تولید ) . بنابراین درک آخرین نیاز های مشتری در پاسخ گویی به فشار های رقابتی برای کارا بودن هزینه ها مهم است . این مساله یک نتیجه قانع کننده در مورد این که بازارگرایی باید اطلاعات رقیب و مشتری را با هم شامل شود ، فراهم می آورد . یقینا به نظر می رسد بیشتر محققان تمایز میان گرایش مشتری و بازار را تشخیص دهند .
۲-۳۰- بازارگرایی در برابر بازاریابی خارجی
محققان بازاریابی داخلی را از چند منظر مورد بررسی قرار داده اند . برخی بازاریابی داخلی را در جهت ارتقا و توسعۀ روابط میان مشتریان داخلی و تامین کنندگان می دانند . از این طریق آگاه سازی کارکنان به روش های مشابه به آگاه سازی مشتریان منجر می شود . چشم انداز سوم در خصوص بازاریابی داخلی ، توسعه استنباط مشتریان عمومی در همه سطوح درون شرکت می باشد . این چشم انداز های بازاریابی داخلی آگاهی ما را از توسعه بازارگرایی افزایش می دهد . برای مثال کندویت[۲۰۰] در ۲۰۰۱ فهمید که مشتری گرایی[۲۰۱] داخلی و یا یک فرهنگ در جایی که به هم به کار گماشته ، هم تامین کننده است و هم مشتری برای پرسنل دیگر سازمان ، برای توسعه بازارگرایی مهم است . اما به طور معمول بازارگرایی در میان اطلاعات مشتری خارجی ، در همه سطوح درون شرکت و عوامل آن به جستجو می پردازد . بر عکس ، بازاریابی داخلی با مشتری های داخلی به عنوان راهی برای رسیدن به مشتریان خارجی مطلوب سر و کار دارد.
۲-۳۱- مدل مفهومی پژوهش
ادبیات سرمایه فکری ، روش های اندازه گیری و تاثیرات سرمایه فکری بر بازارگرایی و بروز کردن آن تمرکز کرده است
محقق در این پژوهش با مطالعه پژوهش های انجام شده و با بهره برداری از نظریات و نتایج علمی و تحقیقاتی بنیتس و نارور و اسلیتر و سایر اندیشمندان و دانشمندان علم مدیریت موفق به تشکیل مدل مفهومی زیر گردید .
سرمایه رابطه ای
سرمایه ساختاری
سرمایه انسانی
شکل۲- ۱۱- مدل مفهومی پژوهش
۲-۳۲- سابقه مطالعات انجام شده
جدول۲-۲-سابقه مطالعات انجام شده
نتایج پژوهش | عنوان پژوهش | سال پژوهش | محقق | ردیف |
نتایج حاکی از آن است که اولا بین سرمایه فکری و بازده مالی فعلی و آتی شرکت ها رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد . ثانیا سرمایه فکری در بازده مالی شرکت ها در صنایع مختلف متفاوت می باشد . | رابطه بین سرمایه فکری و بازده مالی | ۲۰۰۷ | نان ، پلومن و هانکوک | ۱ |