۳-۱-۱کنترلکننده داخلی
کنترل کننده داخلی یا کنترل کننده سیستم، محاسبه سیگنالهای مرجع با هدف کنترلی مورد نظر را بر عهده دارد. این مراجع عمدتاً به فرم مراجع جریان میباشند. طراحی کنترل کننده داخلی بر مبنای دینامیکهای مابین سیستم AC و STATCOM انجام میپذیرد. در ادوات جبرانساز توان راکتیو و عدم تعادل که با هدف تنظیم ولتاژ در شبکههای توزیع نصب میگردند به دلیل کوچک بودن توان جبرانساز در مقایسه با شبکه قدرت اساساً مسئله دینامیک و نوسانات میان سیستم AC و جبرانساز مطرح نیست. اما در مواردی که هدف از بهکارگیری ادوات FACTS پایدارسازی سیستم قدرت، میرا نمودن نوسانات الکترومکانیکی و نوسانات فرکانس پایین باشد، مسئله طراحی کنترل کننده داخلی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
تنظیم ولتاژ لینک DC در واحد کنترل از طریق کنترل جریان اکتیو STATCOM که مشخص کننده میزان توان اکتیو جذب شده یا تحویل داده شده توسط STATCOM میباشد، صورت میگیرد. برای حفظ ولتاژ لینک DC در مقدار مشخص، جریانهای اکتیو STATCOM بهگونهای محاسبه میشوند که متوسط توان اکتیو جذب شده توسط STATCOM با توان تلف شده در STATCOM برابر باشد.
۳-۱-۲کنترلکننده خارجی
کنترل کننده خارجی یا کنترل کننده جریان، عهده دار تعقیب مراجع جریان محاسبه شده توسط کنترل کننده داخلی است. کنترل کننده جریان اساسیترین بخش در واحد کنترل است و تنها به شرط عملکرد صحیح کنترلکننده جریان میتوان به بررسی مسائلی همچون پایداری سیستم در تعامل با شبکه قدرت یا تنظیم ولتاژ پرداخت. برای دستیابی به عملکرد مطلوب سیستم در حالتهای گذرا نظیر خطاهای اتصال کوتاه در شبکه یا تغییرات ناگهانی بار، پاسخ دینامیکی سریع کنترل کننده جریان از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار میباشد. این بخش، کنترل وضعیت سوئیچهای اینورتر را با هدف تعقیب مراجع جریان، در سریعترین زمان و با خطای حالت دائمی صفر برعهده دارد.
روشهای کنترل STATCOM را میتوان از دیدگاه های مختلف دستهبندی کرد. اینکه جریان مرجع بدست آمده از واحد کنترل داخلی، مبنای سوئیچینگ قرار گیرد و یا اینکه جریان مرجع با اعمال روشهایی به یک ولتاژ مرجع تبدیل شده و سپس ولتاژ مرجع مبنای عملیات سوئیچینگ قرار گیرد، می تواند معیاری برای دستهبندی روشهای کنترل STATCOM باشد. دیدگاه دیگر در دستهبندی روشهای کنترلی می تواند براساس ماهیت خطی و یا غیرخطی این روشها باشد. بعنوان مثال روش کنترل جریان هیسترزیس بهعلت استفاده از مقایسهکننده های دو سطحی برای کنترل عدم خروج جریان از باند مجاز، غیرخطی است و در مقابل استفاده از کنترلر PI سنکرون که براساس مدل DQ خطیشده STATCOM میباشد، روش کنترل خطی محسوب میشود. معیار دیگری که می تواند اساس دستهبندی روشهای کنترل STATCOM قرار گیرد، اینست که آیا روش کنترلی مبتنی بر مدل STATCOMو سیستم است و یا مستقل از مدل STATCOM و پارامترهای سیستم میباشد. برای مدلسازی STATCOM دو روش عمده وجود دارد. روش اول براساس معادلات دکوپله شده STATCOM در فضای DQ است. در این روش از تلفات سوئیچینگ و مولفههایهارمونیکی غیر اصلی در ولتاژ خروجی STATCOMصرفنظر می شود. روش دوم براساس اعمال تکنیک متوسطگیری بر معادلات فضای حالت ناپیوسته STATCOMاست، که منجر به پیوستگی این معادلات می شود. مدل متوسط دینامیک سوئیچهای مبدل STATCOM را در نظر میگیرد و از تغییرات متغیرهای حالت سیستم که بازهی زمانی آنها کمتر از پریود سوئیچینگ باشد صرفنظر می کند.
۳-۲ مدلسازی اینورترهای سه فاز متصل به شبکه در جبرانساز STATCOM
مبدلهای سه فاز DC-AC جهت اتصال منابع تولید توان DC به شبکه AC بهکار میروند. در این بخش به بررسی مدل ارائه شده برای اینورتر در دو حالت عملکردی با توجه به نیاز تحقیقاتی عنوان شده در این پایان نامه، در شبکههای متقارن و نامتقارن پرداخته میشود.
یک مجموعه از متغیرهای فاز لحظهای با مجموع صفر را میتوان بهصورت یکتا، با یک نقطه در فضا و در یک صفحه مشخص کرد. اگر از مبدا فضا به نقطهی موردنظر یک بردار تعریف کنیم، این بردار بر روی هر یک از محورهای فاز، تصویری عمودی خواهد داشت که برابر مقادیر لحظهای متغیرهای فاز است. این تعبیر بردار لحظهای می تواند در مورد ولتاژها و جریانهای سیستم سهفاز بهکاربرده شود. با تغییر ولتاژها و جریانهای سیستم سه فازسهسیمه (مجموع ولتاژها و جریانهای سه فاز صفر است)، بردارهای لحظهای ولتاژ و جریان در مسیری در یک صفحه خواهند چرخید. بردار لحظهای تمام اطلاعات مربوط به مجموعه سه فاز، شامل عدم تعادل حالت ماندگار، اعوجاج شکل موجهایهارمونیکی و مولفههای گذرا را داراست. در شکل (۳-۲) یک سیستم مختصات متعامد که در آن هر بردار با مولفههای d و q نمایش داده می شود، نشان داده شده است. با بهره گرفتن از سیستم مختصات d-q میتوان بردارهای لحظهای ولتاژ و جریان در سیستم سهفاز سهسیمه را برحسب مولفههای d و q بیان کرد.
شکل( ۳-۲ ): نمایش برداری در فضای d-q
اگر فرض کنیم محورهای d و q با سرعت زاویهای در حال گردش باشند، آنگاه مقادیر ولتاژها و جریانهای سهفاز بر روی محورهای d و q عبارتند از :
(۳-۱)
(۳-۲)
(۳-۳)
ماتریس T اپراتور تبدیل پارک نامیده می شود. اگر سرعت چرخش زاویهای محورهای d و q، با سرعت چرخش بردارهای لحظهای ولتاژ و جریان سیستم سهفاز سهسیمه یکسان باشد، آنگاه مقادیر ولتاژ و جریان روی محورهای d و q ثابت خواهند بود. این یکی از مزایای استفاده از سیستم مختصات d-q در بررسی سیستمهای قدرت سهفاز است. بعبارت دیگر در فرکانس سیستم قدرت، سه مقدار متغیر با زمان فاز به دو مقدار ثابت تبدیل خوهند شد.
حال به بررسی STATCOM متصل به سیستم قدرت که در شکل (۳-۳) نشان داده شده است، میپردازیم. ابتدا معادلات KVL را برای سهفاز مینویسیم و سپس بهکمک تبدیل پارک این معادلات را به فضای d-q منتقل میکنیم تا به مدل DQ دست یابیم. این روش مدلسازی بر اساس فرضهای ذیل است :
سیستم قدرت سهفاز سه سیمه فرض می شود (مولفه صفر نداریم).
سوئیچها ایدهآل فرض میشوند، بنابراین تلفات سوئیچینگ نداریم(تلفات AC و DC داریم).
فقطهارمونیک اصلی را در نظر میگیریم و از مولفههای دیگر صرفنظر میکنیم..
اولین قدم در مدلسازی STATCOM بدست آوردن معادلات حالت است. جریان سلفها و ولتاژ طرف DC را میتوان بهعنوان متغیرهای حالت در نظر گرفت(شکل ۳-۳). با توجه به سه سیمه بودن سیستم، مجموع جریانها صفر است و بنابراین از سه جریان موجود فقط دو جریان مستقل میباشند. با اعمال تبدیل پارک به معادلات حالت STATCOM میتوانیم به دو معادله حالت مستقل مربوط به جریان سلفها برسیم. در کل، STATCOM سه معادله حالت دارد که دو تا مربوط به جریان سلفها و یکی مربوط به ولتاژ خازن طرف DC است.
شکل (۳-۳) : STATCOM متصل به سیستم قدرت
با توجه به شکل (۳-۳) و با نوشتن معادله KVL در خروجی STATCOM داریم :
(۳-۴)
با اعمال تبدیل پارک به طرفین رابطه (۴-۴) و سادهسازی روابط، معادلات حالت مربوط به جریان فازها در مختصات d-q مطابق زیر بدست میآیند :
(۳-۵)
در مدل DQ از مولفههایهارمونیکی ولتاژ خروجی STATCOM صرفنظر می شود و فقط مولفه اصلی را در نظر میگیریم. بنابراین اگر ولتاژ سیستم بهصورت باشد، آنگاه ولتاژ خروجی STATCOM بهصورت خواهد بود که در آن شاخص مدولاسیون اینورتر و α زاویه بین ولتاژ خروجی STATCOM و ولتاژ سیستم است. در نتیجه رابطه (۴-۵) را میتوان بهصورت زیر نوشت :
(۳-۶)
در مدل DQ سوئیچها ایدهآل فرض میشوند و از تلفات سوئیچینگ صرفنظر میکنیم. بعبارت دیگر توان بخش AC را با توان بخش DC برابر در نظر میگیریم. در نتیجه داریم :
(۳-۷)
که در آن:
vdc ولتاژ لینک dc
idc جریانی که از طرف منبع توان dc به سمت لینک dc تزریق میشود.
igrid جریان اینورتر یا جریانی که به شبکه تزریق میشود.
فصل چهارم
طراحی سیستم کنترل فازی برای اینورترهای سه فاز
۴-۱ مقدمه
جهت توسعه و بهبود سیستم توزیع تقاضای زیادی برای نصب DG از طرف مصرف کنندگان و تولید کنندگان توان وجود دارد. بسیاری از منابع تولید پراکنده از طریق یک لینک غیر خطی نظیر اینورتر منبع ولتاژ یا اینورتر منبع جریان به شبکه توزیع متصل میباشند. هدف اصلی از اتصال بهصورت موازی، کنترل توان اکتیو کشیده شده از DG میباشد. عملکرد این لینک در کنترل توان راکتیو شبیه عملکرد DSTATCOM میباشد. مسئله کنترل توان راکتیو منجر به تنظیم ولتاژ در نقطه اتصال مشترک[۳۲] (PCC) میشود. ساختار کنترلی طراحی شده برای این منظور در شکل (۴-۱) نشان داده است. همانطور که مشاهده می شود، این ساختار کنترلی از سه کنترل کننده فازی مستقل جهت، کنترل توان راکتیو، کنترل توان اکتیو کشیده شده از طرف پیل سوختی و کنترل ولتاژ خروجی مبدل DC/DC تشکیل شده است. از مزایای کنترل کننده فازی مورد نظر، خاصیت تطبیقی، پاسخ سریع و نرم نسبت به تغییرات و عدم حساسیت به تغییرات پارامترها که یکی از ملزومات برای سیستمهای توزیع است، میباشد. از آنجائیکه سیستم توزیع ذاتاً متغیر می باشد و پارامترهای آن خیلی سریع در نتیجه اضافه بار کابلها، اشباع ترانسفورمرها و دینامیکهای بار تغییر می کند، کنترل کننده باید بهصورتی مشخصه بندی شود که حساسیت کمی نسبت به تغییرات پارامترها داشته باشد. این ساختار انعطاف پذیر از DG به پاسخ کند ترانسفورمرهای با تپ قابل تغییر [۳۳] (LTC) که برای تنظیم ولتاژ در پستها بکار می رود، غلبه می کند. علاوه بر آن، جایگزین جبران کننده های خط نظیر (TSC[34]) شده که برای جبران سازی توان راکتیو بکار میرود. در این مقاله از کنترل فازی بجای کنترل کنندههای کلاسیک نظیر PI برای تنظیم ولتاژ و کنترل توان استفاده شده است. برتری کنترل فازی در نتیجه قابلیت آن برای مدیریت رفتارهای غیر خطی سیستمهای عملی با ساختاری پیچیده بهعلت استفاده از دانشهای تجربی و خبره میباشد. کنترل فازی دارای خاصیتی تطبیقی و غیر حساس به به تغییرات پارامترها میباشد و نیاز به مدل ریاضی دقیق سیستم ندارد[۱۲-۱۱]. در بخشهای بعدی به بررسی هر یک از کنترل کنندههای فازی مستقل میپردازیم:
شکل (۴-۱): ساختار کنترلی طراحی شده
۴-۲ طراحی کنترل فازی برای کنترل توان راکتیو
ورودیهای واقعی به کنترل کننده فازی از نوع ممدانی، سیگنالهای مقیاس بندی شده خطای موثر ولتاژ e1، و مشتق خطا e2 ، میباشد. هفت تابع عضویت مثلثی برای هریک از ورودیها انتخاب شده است ودر نهایت ۴۹ قانون بهصورت شرایط اگر و آنگاه در جدول(۴-۱) لیست شده است. هرکدام از سیگنالهای ورودی کنترل کننده فازی و سیگنال خروجی (e1,e2, iq_ref) متغیرهای فازی میباشند که بوسیله هفت متغیر زبانی بنامهای، NB,NM,NS,Z,PS,PM,PM,PB مشخص میشوند. پایگاه قوانین فازی به گونه ای طراحی میشود تا از مزیت کامل ارتباط بین توان اکتیو و راکتیو برخوردار گردد، برای اینکه مقدار موثر ولتاژ به صورت سریعی به مقدار مرجع خود بدون فراجهش برسد. علاوه بر این، اینورتر PWM کنترل شده با جریان میتواند جریان iq را بهصورت لحظه ای تغییر دهد. برای مثال، قانون زیر : اگر e1 منفی بزرگ باشد و e2 بزرگ مثبت باشد، iq_ref مثبت کم میباشد. این قانون در حالتی که Vppc بسیارکمتر از Vpcc_ref باشد و با شتاب به سمت Vpcc_ref میل کند، تصمیم گیری به صورتی است که iq_ref به آهستگی افزایش یابد. برای جلوگیری از فراجهش سیگنال کنترلی، یک شرط توقف بوسیله قانون زیر لحاظ میگردد:
اگر e1 منفی متوسط باشد و e2 بزرگ مثبت باشد، iq_ref منفی بزرگ میباشد.
بنابراین در این حالت، سیگنال جریان به منظور اینکه موثر ولتاژ فراجهش زیادی نداشته باشد، باسرعت کاهش مییابد.
جدول(۴-۱) پایگاه قوانین فازی برای کنترل کننده فازی توان راکتیو