۵۶/۰
۵۴/۰
۵۹/۰
۵۸/۰
۴۴/۰
۴۹/۰
۶۹/۰
۷۹/۰
۷۱/۰
۷۷/۰
۷۵/۰
۶۱/۰
۸۰/۰
۶۴/۰
۷۱/۰
شکل شماره (۴-۱۰): پیش بینی مهارتهای فکری و عملی دانشجویان مهندسی بر اساس میزان
مهارت اعضای هیأت علمی در مراحل هفتگانه چرخه یادگیری
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
۵-۱- مقدمه
در این فصل با بهره گرفتن از یافتههای بهدست آمده از پژوهش، به بحث و نتیجهگیری نتایج پرداخته میشود، و ارتباط یافتهها با نتایج یافتههای پژوهشهای قبلی و پیشینه پژوهش به بوته ارزیابی گذاشته میشود، سپس نتیجهگیری کلی ارائه شده و در پایان محدودیتها و پیشنهادات پژوهش بیان میگردند.
۵-۲- بحث و نتیجه گیری
- ارزیابی مهارت (های) غالب اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز در کاربرد مراحل هفت گانه چرخه یادگیری
نتایج بهدست آمده حاکی از آن بودکه بالاترین میانگین مهارت اعضای هیأت علمی در کاربرد مراحل هفت گانه چرخه یادگیری، متعلق به مرحله مشارکت و پایینترین میانگین، متعلق به مرحله ارزیابی بود و مهارت غالب اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز، مهارت در مرحله مشارکت بود.
میتوان علت احتمالی نتیجه بهدست آمده را جلب توجه یادگیرنده به عنوان محور تدریس دانست. تا زمانی که یادگیرنده مشارکت فعالی در کلاس نداشته باشد، یادگیری محقق نخواهد شد. این امر به ویژه در رشتههای کاربردی و دروس تخصصی آنها از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که بدون توجه و مشارکت ذهنی یادگیرنده، امکان درک و فهم درست مطالب میسر نمیشود. بنابراین میتوان گفت اعضای هیأت علمی رشتههای مهندسی، به دلیل ماهیت خاص این رشتهها و دروس مربوط به آنها، سعی میکنند ضمن تدریس خود با نظرسنجی از دانشجویان، طرح انواع سؤالات، به چالش کشیدن ذهن دانشجویان و غیره، دانشجویان را به مشارکت هر چه بیشتر در مبحث موردنظر، علاقهمند سازند.
یکی دیگر از مسائلی که در هر نوع آموزش و یادگیری مدنظر قرار میگیرد، مسأله ارزیابی است. ارزیابی، استاد و خود یادگیرنده را از میزان وقوع یادگیری، آگاه میسازد. بنابراین باید دربرگیرنده سؤالاتی جامع، فراگیر، مرتبط و تا حدودی چالش برانگیز باشد تا بتوان با بهره گرفتن از نتایج حاصل از آن، با اطمینان درمورد یادگیری فراگیرندگان به قضاوت پرداخت. نتایج به دست آمده نشان داد که از نظر دانشجویان مهندسی، اعضای هیأت علمی در این زمینه از مهارت چندانی برخوردار نیستند.
شاید دلیل این امر، نوع آزمونها یا به عبارت بهتر نوع سؤالاتی است که در آزمونها مطرح میشود. سؤالاتی که در آزمونهای مهندسی مطرح میشوند، معمولاً بسیار مفصل و در عین حال بسیار پیچیدهتر و انتزاعیتر از آن چیزی است که تدریس میشود. ماهیت پیچیده این سؤالات به گونهای است که گاهی باعث میشود دانشجو تعادل ذهنی خود را از دست داده و در پاسخگویی به این مسائل با مشکل مواجه شود. در واقع، حل بسیاری از مسائل کاربردی، کار بسیار سختی نیست و با درک درست مبانی و اصول مربوط به آن، میتوان انواع مسائل مربوط به آن را حل نمود. اما اعضای هیأت علمی در آزمونهایی که ارائه مینمایند، با اعمال تغییراتی در مسائل، آنها را به مسائلی سخت اما در عین حال غیر کاربردی تبدیل مینمایند که هیچ نقشی در یادگیری عملیاتی دانشجو، ایفا نمیکند.
نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که از دیدگاه دانشجویان، مهارتهای غالب اعضای هیات علمی دانشکده مهندسی در مرحله مشارکت و توسعه یادگیری بود.. میتوان این نتیجه را با توجه به ماهیت رشته و دروس و نیز آگاهی اساتید از این موضوع که یکی از مهمترین مسائل به منظور یادگیری دروس تخصصی و کاربردی و در نتیجه انتقال آن به زندگی واقعی، مشارکت فعال فیزیکی و ذهنی یادگیرنده در کلاس به منظور جذب و درک عمیق مطالب و در کنار آن ارائه تکالیف و پروژههایی با ماهیتی نزدیک به مسائل و حیطههای واقعی، به منظور تلفیق و به کارگیری مطالب آموخته شده توسط دانشجو میباشد، توجیه کرد.
بر اساس جستجوی صورت گرفته در موتورهای جستجوی یاهو و گوگل و سایتهای مختلف و ژورنالها و کتابخانههای ملی و بین المللی، موردی در رابطه با نتیجه به دست آمده در پژوهشهای داخلی و خارجی یافت نشد.
- مقایسه میزان مهارتهای فکری و عملی دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز
نتایج حاصل نشان داد که میانگین مهارتهای فکری و عملی تجزیه و تحلیل، تفکر انتقادی، ارتباط مکتوب و شفاهی، سواد کمی، سواد اطلاعاتی، کار تیمی و حل مسأله دانشجویان مهندسی بالاتر از حد قابل قبول، اما میانگین مهارتهای فکری و عملی تحقیق و تفکر خلاق، در حد قابل قبول بودند. همچنین مشخص شد که میانگین تمام ابعاد مهارتهای فکری و عملی دانشجویان مهندسی، از سطح کفایت مطلوب پایینتر بودند و بین میانگین به دست آمده از مهارتهای فکری و عملی با میانگین معیار، تفاوت معناداری وجود داشت.
همان طور که مشاهده میشود، با وجود این که میزان مهارتهای فکری و عملی دانشجویان مهندسی در حد متوسط و قابل قبول و حتی بالاتر از آن میباشد، اما متأسفانه از حد مطلوب پایینتر هستند. در توجیه احتمالی این نتیجه، دلایل چندی را میتوان در نظر گرفت. از طرفی میتوان علت این نتیجه را به نوع ساختار حاکم بر دانشگاه شیراز نسبت داد. پژوهشهایی که در زمینه نوع ساختار دانشگاه شیراز انجام شدهاند (محترم، ۱۳۹۰؛ معینی، ۱۳۹۰و زینعلی، ۱۳۹۱) بیانگر آنند که نوع ساختار حاکم بر دانشگاه شیراز، از نوع بازدارنده است.
بنابراین میتوان گفت در چنین ساختاری، عدم وجود فرهنگ مشارکت، تصمیمگیریهای فردی و بدون مشورت، عدم وجود ارتباطات متقابل، عدم اعتماد به یکدیگر و ناسازگاری، نه تنها موجبات بی انگیزگی و عملکرد پایین اساتید به ویژه در تدریس و کار با دانشجو را فراهم میآورد، بلکه مهمتر از آن باعث میشود که دانشجویان نیز انگیزه، توان و شور و شوق خود در جهت یادگیری هر چه بیشتر انواع دانشها و مهارتها و به کارگیری آنها در عرصههای مختلف و بدین وسیله توسعه همه جانبه خود را از دست بدهند و نتوانند در زمینه مهارتهای لازم فکری و عملی، به سطح مطلوبی دست یابند.
از طرف دیگر، میتوان علت این نتیجه را با توجه به عدم برخورداری دانشگاه شیراز از ویژگیهای یک دانشگاه نوآور (ارتباطات بیرونی، ساختار باز و حمایتی، امکانات رفاهی مناسب، مشارکت دادن افراد ذی نفع و قوانین و مقررات منعطف) توجیه کرد. پژوهش صورت گرفته توسط کوچکی (۱۳۹۱) نیز مؤید عدم نوآور بودن دانشگاه شیراز میباشد. متأسفانه عدم برقراری ارتباط با ذی نفعان و عدم آگاهی از نیازها و التزامات روز و در نتیجه عدم سازگاری خود با آن، باعث میشود تا سیستم آموزشی نتواند دانشجویانی با مهارتهای سطح بالا و متناسب با نیازهای ملی و بین المللی، تربیت نماید. به علاوه، ساختار خشک و بسته حاکم بر دانشگاه، به اساتید و دانشجویان اجازه بحث و تبادل نظر، گفتمانهای علمی، تحقیقات علمی مشترک، برقراری روابط مستمر، ابراز ایدهها و نظرات، نقد نظرات یکدیگر، دنبال کردن طرحهای جدید و نیز ارائه راهکارهایی به صرفه تر در مورد مسائل مختلف را نمیدهد، بنابراین نمیتوان انتظار داشت که دانشجویان در زمینه مهارتهای مختلف از کفایت مطلوبی برخوردار باشند.
همچنین، میتوان گفت عدم انعطاف در قوانین و مقررات دانشگاه شیراز و در نتیجه محصور کردن اساتید و دانشجویان در چارچوبی از قواعد، جلوی بسیاری از پیشرفتها را میگیرد. علاوه بر این، شاید بتوان گفت عدم وجود فضا و امکانات مناسب و تسهیلات رفاهی لازم در دانشکدههای مهندسی نیز در این زمینه بی تأثیر نیست. قطعاً وجود امکانات و تسهیلات لازم به خصوص برای رشتههایی مانند مهندسی، ضمن بهبود بخشیدن به فرایند تدریس و یادگیری، امکان انجام آزمایشها، اکتشافات و تحقیقات علمی سطح برتر را فراهم نموده و بدین وسیله، موجبات رشد و توسعه انواع قابلیتها و مهارتهای فکری و عملی را فراهم میآورد.
بر اساس جستجوی صورت گرفته در موتورهای جستجوی یاهو و گوگل و سایتهای مختلف و ژورنالها و کتابخانههای ملی و بین المللی، موردی در رابطه با نتیجه به دست آمده در پژوهشهای داخلی و خارجی یافت نشد.
- ارزیابی مهارت (های) فکری و عملی غالب دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز
نتایج بهدست آمده نشان داد که بالاترین میانگین مهارتهای فکری و عملی دانشجویان مهندسی، متعلق به مهارت حل مسأله و پایینترین میانگین، متعلق به مهارت تفکر خلاق بود و مهارت فکری و عملی غالب دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز، مهارت حل مسأله بود.
علت احتمالی چنین نتیجهای را میتوان به ماهیت، ویژگیها و مقتضیات خاص رشتههای مهندسی نسبت داد. رشتههای مهندسی از جمله رشتههایی هستند که بیش از آن که با مبانی نظری سر و کار داشته باشند، مستلزم فعالیتهای فکری و ذهنی در جهت حل مسائل مختلف هستند. بنابراین، طبیعی است که ذهن این افراد در مقایسه با سایر افراد از توانایی بیشتری برای حل مسائل مختلف برخوردار باشد. به همین دلیل، نه تنها در حیطههای علمی، بلکه در حل مسائل مختلف زندگی نیز از صلاحیت و شایستگی بهتر و بیشتری در زمینه حل مسأله برخوردار هستند.
اما، همین دانشجویان رشتههای مهندسی، در زمینه تفکر خلاق مهارت پایینی دارند. برای این نتیجه، دلایل احتمالی چندی را میتوان برشمرد. از جمله اینکه، شرایط، مقررات و محدودیتهای آموزشی خاصی که در نظامهای آموزشی، به ویژه در نظام آموزش عالی حکمفرماست، اجازه بروز خلاقیت به دانشجویان و تشویق آن از جانب اساتید را نمیدهد. شرایط نظام آموزشی به گونهای است که تنها مسأله مهم، پیشروی اساتید طبق برنامه مقرر و از قبل تعیین شده آموزشی و اتمام دروس معین در طول ترم تحصیلی است. به همین دلیل، جایی برای خلاقیت و ایدههای نو و ابراز آن باقی نمیماند. قطعاً چنین ایدههای بکر و جدید و بحث راجع به آنها مستلزم صرف زمان بیشتری است، به همین دلیل اساتید حاضر نیستند وقت کلاس خود را به چنین مباحثی اختصاص دهند.
همچنین، شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه به سمتی پیش میرود که هدف افراد از درس خواندن و تحصیل در رشتههایی مانند مهندسی که از منزلت اجتماعی بالاتری برخوردار است، کسب شغل و جایگاه اجتماعی مناسب و به تبع آن درآمد مناسب برای امرار معاش میباشد، مسلماً در چنین شرایطی، خلاقیت و ایدههای نو حرفی برای گفتن ندارند. علاوه بر این، مسئولین مختلف از مدرسه گرفته تا دانشگاه، مؤسسات آموزشی مختلف، حتی دفاتر ثبت اختراع، هیچ کدام آنطور که باید و شاید، مشوق خلاقیت نیستند و چنان چه شایسته است از خلاقیت دانش آموزان و دانشجویان، تقدیر به عمل نمیآورند. تمام این دلایل، موجب میشود که ذهن دانشجو به جای اینکه در پی ایجاد راههای نو و جدید برای حل مسائل باشد، به یک چهارچوب خاص و معین محدود شود.
نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد که مهارتهای فکری و عملی غالب دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز، مهارت حل مسأله، تفکر انتقادی، سواد اطلاعاتی، سواد کمی و کار تیمی بود. دلیل احتمالی چنین نتیجهای را میتوان چنین مطرح نمود که مسأله مدار بودن دروس تخصصی که مستلزم به کارگیری قوای ذهنی و فکری و تحلیل و ارزیابی جوانب مختلف هر مسأله و در نتیجه دستیابی به پاسخی منطقی میباشد، زمینهای برای پرورش هر چه بیشتر و بهتر مهارت حل مسأله این دانشجویان را فراهم میآورد. از طرفی همین مسائل چالش برانگیز و تا حدودی پیچیده، موجب میشود تا دانشجویان به ارزیابی، بحث و ابراز نظر درمورد هر مبحث و گاهی حتی نقد و زیر سؤال بردن مباحث مطرح شده در کتاب یا ارائه شده توسط استاد بپردازند، همین امر موجبات تقویت تفکر انتقادی آنها در جنبههای مختلف را فراهم میآورد. علاوه بر این، به دلیل ضرورت کنکاش و مطالعه در رابطه با این مسائل و تکالیف عملی مختلف و جمع آوری اطلاعات موردنیاز برای هر مسأله یا پروژه، بر میزان اطلاعات و سواد کمی و نیز اطلاعاتی آنها افزوده میشود. در ضمن با توجه به گسترده بودن و گروهی بودن تکالیف و پروژهها، دانشجویان یاد میگیرند که چگونه با هم به صورت یک گروه کارکرده و با تقسیم درست وظایف بین یکدیگر و در مواقع لزوم، تشکیل جلساتی به منظور ارائه نظرات و بحث با یکدیگر، بتوانند مسائل، تکالیف و پروژههای مختلف را با کیفیتی عالی انجام دهند و به نتایجی مفید و مؤثر دست یابند.
بر اساس جستجوی صورت گرفته در موتورهای جستجوی یاهو و گوگل و سایتهای مختلف و ژورنالها و کتابخانههای ملی و بین المللی، موردی در رابطه با نتیجه به دست آمده در پژوهشهای داخلی و خارجی یافت نشد.
- بررسی رابطه بین مهارت اعضای هیأت علمی در کاربرد مراحل هفت گانه چرخه یادگیری و توسعه انواع مهارتهای فکری و عملی دانشجویان مهندسی دانشگاه شیراز
طبق نتایج حاصل :
بین مهارت استنباط، مشارکت، اکتشاف، توضیح، بسط یادگیری، ارزیابی و توسعه یادگیری اعضای هیأت علمی و مهارتهای فکری و عملی تحقیق و تجزیه و تحلیل رابطه معناداری مشاهده شد.
بین مهارت مشارکت، اکتشاف، توضیح، بسط یادگیری و توسعه یادگیری اعضای هیأت علمی و مهارت فکری و عملی تفکر خلاق رابطه معناداری مشاهده شد.
راهنمای نگارش مقاله با موضوع بررسی رابطه بین مهارت اعضای هیأت علمی در ...