فضای شهری به تلطیف عواطف مشترک جمعی انسان ها یاری می رساند و واجد کیفیت انسانی-عاطفی است.
کنزو تانگه
فضای شهری میدانی برای شکل بخشیدن به انسان است.
گوردن کالن
فضای شهری عرصه نمایش زندگی است.
آنچه در دانش طراحی شهری برای فضای باز شهری ارزش محسوب می شود نقش اجتماعی این فضاهادر افزایش تعاملاتی است که در زندگی جمعی شهروندان ایفا می کند ،بررسی تاریخی شهرهای مغرب زمین نیز شاهدی است بر این مدعا.از دوران یونان باستان تا قرن بیستم شهروند اروپایی مهمترین و مردمی ترین رویدادهای جمعی خود را در میدان برگزار می کرد.واژه یونانی آگورا و رومی فوروم به معنای تجمع شهروندان بود .پلازا و انواع فضاهای مشابه در میان اقوام اروپایی ،خواه انگلیسی ، آلمانی و یافرانسوی و مانند اینها قلب تپنده شهر و محل گردهمایی و تعامل اجتماعی بود. در بستر شهرهای سنتی ،فضاهای عمومی نظیر میادین عمومی و بازارها نقش ایجاد ارتباط میان مردم را داشتند مکانهایی که در آنها شکل از کنش متقابل اجتماعی میان شمار زیادی از مردم امکان پذیر می شود.
جایگاه فضای عمومی در اکثر مطالب مربوط به طراحی و برنامه ریزی شهری نشان از اهمیت این بخش از فضای شهری است. آنچه که در این پایان نامه به عنوان فضای عمومی مطرح است فضایی است که افراد یا سازمان های خصوصی آنرا کنترل نمی کنند و از این رو به روی عامه مردم گشوده است بدون تفکیک آنها از نظر طبقه اجتماعی ،قومیت ،نژاد و سن. جایی که تعاملات اجتماعی و تجربه روزمره زندگی شهری در آن روی می دهد .
۲-۳-۸) کیفیت فضای شهری
چگونگی یک چیز که تاثیر عاطفی و عقلانی خاص بر مخاطب می گذارد کیفیت فضایی نامیده می شود.امروزه مباحث کیفی، ملکه ذهن هر کارشناس شهری در کشورهای صنعتی شده و در راستای ایجاد و بسط جامعه مدنی همه به صرافت ارتقاء کیفی محیط پیرامون خود افتاده اند خواه این لایه اجتماعی-سیاسی باشد خواه روحی- روانی(پاکزاد،۱۳۸۱).
انجمن شهرسازی امریکا در گزارشی سه کیفیت پایه ای را که زمینه سلامت یک شهر را برجسته می کند مشخص می کند :
جاذبه ها،دسترسی و آسایش
جاذبه ها : جاذبه هایی مثل تاسیسات هنری، امکانات فرهنگی یا گذران اوقات فراغت ، تعلیم و تربیت ، بهداشت و یا خدمات دیگر و در دسترس بودن فضا برای زندگی و کارکردن همه به زنده نگه داشتن یک مرکز کمک می کند.
دسترسی : سهولت دسترسی و حرکت به زمان و هزینه رسیدن به مکان از جایی که مردم در آن زندگی می کنند.
آسایش : آسایش یا اینکه چه اندازه یک مرکز به عنوان یک مکان خوشایند است، این واژه بازتابی از یک محیط جذاب و خوب حفاظت شده است و عوامل موثر بر آن عبارتند از امنیت، منظر ، احساس هویت(چاپمن،۱۳۸۶)
در جهت دسته بندی عوامل کیفی فضاهای شهری بنتلی و سایرین ۱۹۸۵ هفت شاخصه کیفی را برای مکان بر می شمرند که این شاخصه ها می توانند بر جذب مردم به سوی آن فضا یا مکان موثر واقع شوند.
این۷عامل عبارتند از:
۱-نفوذ پذیری : فضاهایی به مردم قدرت انتخاب می دهند که برایشان قابل دسترسی باشند.بنابراین حدی از قدرت انتخاب که یک محیط به مردم می دهد تا بدان طریق از مکانی به مکان دیگر بروند یک معرف کلیدی جهت ارزیابی پاسخ دهندگی آن محیط تلقی می گردد.
۲-گوناگونی : دلالت بر ویژگی های محیطی مکان هایی می کند که واجد فرم ها ، استفاده ها و معانی گوناگون باشند. تنوع کاربری نکته کلیدی اصل گوناگونی به مثابه یک کل می باشد.
۳-خوانایی : مردم موقعی می توانند از منافع گزینه هایی که آن کیفیات را عرضه می دارند بهره گیرند که بتوانند سامان فضایی مکان و آنچه را که در آنجا می گذرد درک کنند.
۴-انعطاف پذیری : مکانهایی که بتوانند برای منظورهای و تنوعی به کار آیند در مقایسه با مکانهایی که برای کاربری مشخص و محدودی طراحی شده اند حق انتخاب های بیشتری را به کاربران عرضه می دارند.
۵-تناسبات بصری : مردم اماکن را بر مبنای معانی مترتب بر آن تعبیر و تفسیر خواهند نمود.وقتی که این معانی پشتیبان پاسخ دهندگی محیط باشند،مکان دارای کیفیتی است که ماآنرا مناسبات بصری می نامیم.
۶-غنای حسی : کیفیتی که تنوع تجربیات حسی را که موجد لذت استفاده کنندگان هستند افزایش می دهد.
۷-رنگ تعلق : ایجاد این امکان که کاربران بتوانند به محیط های موجود رنگ تعلق بدهند اهمیت ویژه ای دارد.تا اکثر مردم به محیطی برآمده از علایق،ارزشها ونشانه های شخصی خویش دست پیدا می کنندو در آن مشارکت نمایند.(بنتلی و دیگران،۱۹۸۵)
می توان نتیجه گرفت که ۷عامل از جمله عوامل تاثیرگذار در کیفیت فضاهای شهری محسوب میشود ،در این میان عواملی که در این پایان نامه بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت مطابقت فضاهای عمومی شهری با نیازهای امنیتی شهروندان،داشتن مقیاس پیاده ،تنوع کاربری،غنای حسی ،رنگ تعلق اجتماعی پذیریست که در ارتباط نزدیک با موضوع این پایان نامه است.
جمعبندی از مطالب فوق موید این مطلب است که کیفیت فضاهای شهری نقشی مهم در میزان فعالیت های جمعی بویژه تعاملات اجتماعی میان شهروندان دارند.بنابراین جهت افزایش فعالیت های اجتماعی علی الخصوص تعاملات اجتماعی لازم است که عوامل موثر بر کیفیت فضاهای شهری مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفته ودر برنامه ریزی و طراحی ها مورد استفاده قرار گیرند.
۲-۴ زنان و فضای شهری
۲-۴-۱) مشکلات زنان وفضای شهری
به واسطه وظایف مراقبتی از کودکان سالمندان و … در ارتباط با فضای شهری قرار می گیرند و به عبارتی برای انجام فعالیت های اجباری در فضای شهر حضور میابند .هر چند این امر لازم به نظر می رسد کافی نبوده و فضاهای شهری باید این مکان را نیز برای زنان فراهم آورد که به فعالیت های انتخابی اجتماعی در فضای شهری قرار گیرند (رضازاده،محمدی ،۵۸:۱۳۸۷) .تنوع و تفاوت در شهرهای بزرگ به شکل هیجان انگیزی ، انسان هایی را درکنار هم قرار می دهد که دارای الگوهای متفاوت زندگی است . وجه دیگر این تنوع، ناشناسی است .این امر می تواند منجر به افزایش آسیب های انسانی شده و نیز افزایش خطر برای کسانی که به لحاظ فیزیکی آسیب پذیری بیش تری دارند ، نظیر زنان به همراه داشته باشد (مدنی پور ۳۲:۱۳۹۲).
مشکلات زنان :
دستری محدود : زنان سفرهای پیچیده تری را نسبت به مردان دارند ، مسؤولیت زنان در سفر به مهد کودک ، مدرسه ، محل کار ، مغازه بیش از دو برابر مسؤولیت مردان است (Michaud,2007:1) .زنان کم تر از مردان برای فعالیت های اختیاری زمان و فرصت دارند ، چراکه بیش تر از مردان درگیر و مسؤول فعالیت های مراقبتی اند (Frank,2002:347-350).
حمل ونقل :زمان بندی حمل ونقل عمومی، مسیریابی و قوانین امنیتی که نسبت به نیازهای زنان ، حساس نمی باشد . اقدامات امنیتی در حمل و نقل شامل مسیریابی ، مکان یابی ایستگاه ها و روشنایی درون اتوبوس ها و قطارها و ایستگاه ها می شود ( سیفایی ،۶۱:۱۳۸۴). اکثر خانواده ها دارای یک ماشین هستند این خودرو را مرد خانه بیرون می برد ، زنان در ترکیب خانه ، بچه نگهدار ،و مسؤول کار بیرون از خانه ، بردن کودک به مدرسه ، خرید می شود و دوباره به خانه باز می گردد که تقریباً همه این ها در ساعت اوج سفر است .اگر محل کارشان دور باشد و ماشین نداشته باشند ، آن ها از حمل ونقل عمومی استفاده می کنند (Habraken.2004:6).
کاربری زمین : تفکیک افراطی کاربری های متفاوت که نیازهای زنان را در برقراری توازن فعالیت ها نادیده می گیرد (سیفایی ،۶۱:۱۳۸۴) . به طور منطقی زنان ( بویژه شاغلین ) با توجه به نقش هایی که در خانه و خانواده برعهده آن هاست .وقت کم تری برای تنظیم وانجام همه آن ها در اختیار دارند از این رو نیازمند سهولت برخورداری از مراکز خرید ، آموزشی ، بهداشتی ، ودرمانی و… هستند ( قاضی ،حسامی ،۲۶:۱۳۷۵) . وابستگی شدیدی که زنان به وسایل حمل و نقل عمومی دارند .جدا شدن خانه از کار ، در فرایند صنعتی شدن و به حومه راندن زندگی شهری هر روز بیش تر از پیش زنان را از تحرک اجتماعی ومکانی باز می دارد (کارپ،استن،۴:۱۹۹۲).
امکانات تسهیلاتی وخدماتی محدود : زنان ، بیش ترین استفاده کنندگان از مراکز شهری اند . با این حال عمده تأکید در طراحی پارکینگ است تا وسایل نقلیه عمومی ، مراکز نگهداری از کودکان ، زمین های بازی ، توالت یا استراحت گاه ها ، که برای زنان مسایل بزرگی هستند .
نیازهای زنان : نمی توان این را به طور مشخص ساخت که هر زنی در اجتماع شهری چه نیازهایی داشته واین نیازها چگونه به بهترین وجه برآورده می شود اما امکان جمع آوری و طبقه بندی حداقلی از نیازهای زنان در شهر وجود دارد (تاجدار، اکبری ،۳۰:۱۳۸۷)
دلایل نیاز به حضور در فضاهای عمومی :
الف- نیاز به ارتباط وتعامل اجتماعی : در جاهایی که درحد مناطق کوچک که میزان روابط انسانی و توجه به مردم به یکدیگر زیاد می باشد ، امکان منزوی شدن افراد وجود ندارد (لنگ ،۲۶:۱۳۸۶) .
ب- رفع نیازهای روزمره: فضاهای عمومی مکانی برای رفع نیازهای روزمره زندگی در شهرها هستند. فضاها در طول زمان بر اساس شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تغییر می یابند (Habraken,2004:7) .
ج- گذراندن اوقات فراغت : درگذشته مسؤولیت زنان در محیط خانه بیش تر بود اما امروز زنان خانه دار از اوقات فراغت بیش تری نسبت به گذشته برخوردار هستند .همین امر سبب شده که علایق آن ها به سمت فضاهای عمومی بیش تر شود ( زنجانی زاده ،۸۱:۱۳۸۰).
۲-۴-۲)چرا عدم تأمین امنیت زنان ، مانعی برای فعالیت آنهاست
امنیت زنان ،زندگی زنان در شهرها همواره تحت تأثیر نبود امنیت شهری واقعی یا بالقوه است واین امر مانع دیگری برای زنان است که نتوانند شهروندان فعال همه جانبه باشند وشهرها از نظر امنیت ، جاذبه ای برای زنان ندارند و آن ها هنگام تردد در سطح شهر فاقد امنیت جسمی و روحی لازم هستند که این امر به ویژه در زمینه حمل ونقل و جابجایی درشهرها بیشتر نمایان می شود ( عصاریان ،۱۳۸۵).نگرانی زنان از ناامنی محیط نیز از عوامل کاهش حضور آن ها در قلمرو عمومی است عدم امنیت برای زنان تقریباً در تمامی طبقات اجتماعی یافت می شود (زنجانی زاده ،۸۱:۱۳۸۰).حال در پژوهش سال ۱۹۸۴خود به این نتیجه رسید که رعایت فضای شخصی از نظر جنس در میان مردان و زنان متفاوت است جالب آن است که در تعاملاتی که در فاصله شخصی اتفاق می افتد حس لامسه وپویایی نقش ندارد .حال به این نکته اشاره می کند که اگر انسان مجبور بشود به علت محدوده های فضایی با تراکم جمعیتی فاصله خود نسبت به دیگران در حد فاصله شخصی کاهش دهد.( مثل اتوبوس های شلوغ با فضاهای پر ازدحام پارک) از رفتارهای جبران کننده ای مثل برگرداندن صورت یا نگاه غیر مستقیم کمک می گیرد و احساس رضایت از فضا در او کاهش می یابد و احساس ناراحتی و ناامنی می کند (مرتضوی ،۱۳۸۰ : ۸۰-۴۵).حفظ امنیت شهر وظیفه اساسی خیابان ها و پیاده راه های یک شهر است .ساختمان ها در صورتی می تواند امنیت را تضمین کنند که به دید به سوی خیابان داشته باشند .پیاده راه باید همواره مورد استفاده قرار بگیرد ، یک خیابان همیشه مستعد ناامنی است .بنابراین باید تعداد قابل توجهی از بنگاه اقتصادی در خیابان ها وجود داشته باشد که در تمام طول روز استفاده کنندگان متفاوتی را جذب کند .(جیکوبز،۱۳۸۸ : ۲۸) فضاهایی که تحت نظارت مردمی نیست ، مخاطراتی را بوجود آورده که باعث گریز از فضاهای شهری می شود ( اکبری ، تاجدار،۱۳۸۷ : ۳۱) .در جاهایی که در حد مناطق کوچک که میزان روابط انسانی زیاد است ،میزان جنایت وجرایم کم می شود ،زیرا تعهدات اجتماعی بالاست وتوجه مردم به یکدیگر زیاد است ( لنگ ،۲۶-۲۵).
۲-۵)مشارکت شهروندان
مشارکت را می توان میزان دخالت اعضای نظام اجتماعی در فرایند تصمیم گیری ، برانگیختن حساسیت مردم درادراک،توانمندسازی در پاسخگویی به طرح های توسعه در ابعاد گوناگون،یا فرآیندی در راستای باروری نیروی تصمیم گیری و موجبات رشد و توانایی اساسی بشر داشت.از سوی دیگر مشارکت اجتماعی را مولفه ی اساسی در ارزیابی سرمایه اجتماعی در ساختار شهری می دانند که می تواند با درگیری شبکه های اجتماعی در میزان هم بستگی و ایجاد تعاملات و ارتباطات سازنده میان گروهی یا درون شبکه ای تاثیرگذار باشد. بر این اساس می توان حوزه های متفاوتی را برای ارزیابی میزان سرمایه اجتماعی متصور شد که مواردی مانند مشارکت در اداره امور محلی،انتخابات و مشارکت در نهادهای مدنی و شرکت در کمک های نوع دوستانه در گستره ای سیاسی_اقتصادی و فرهنگی.(پور جعفر،محمودی نژاد۱۳۸۸)با توجه به مطالب فوق نیاز به فضاهای مطلوب شهری که بتوانند پاسخگوی نیازهای شهروندان بوده و با جذب رضایتمندیشان بتوانند آنها را به حضور در عرصه های شهری ترغیب نمایند ضروریست ،که در این میان نقش فضاهای عمومی پیاده محور تعیین کننده تر است.
۲-۵-۱)شهروندان (مخاطبین )
شهروندی ایده ای است که به عنوان پدیده ای اجتماعی درقرن ۱۶در اروپای غربی زاده شود،این مفهوم یکی از فرآیندهای جامعه مدرن است و در ادبیات گسترده نظریه های شهروندی ،هسته مشترک تعاریف ارائه شده از شهروندی به شرح زیر است:
- نوعی پایگاه ونقش اجتماعی مدرن برای تمامی اعضای جامعه