این دوره به طور معمول اطلاعاتی را در مورد سرمایه گذاری مخاطره آمیز، اکتساب و خرید شرکت های دیگر، انواع ماهیت قانونی شرکت، چگونگی حمایت از اندیش هها، زوایای مالیاتی و نمونه های تاریخی ایجاد شرکت های نوپا ارائه می دهد.
رشد سریع فعالیت های کارآفرینی و نقش چشمگیر دانش در “اقتصاد نوین” موجب پدید آمدن دگرگونی در دانشگاه ها در زمینه فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ب هخصوص آموزش مؤثر در مورد کارآفرینی شده است. در یک تعریف ساده، آموزش کارآفرینی فرآیندی نظا ممند، آگاهانه و هدف گراست که طی آن افراد غیرکارآفرین ولی دارای توان بالقوه، ب هصورتی خلاق تربیت می گردند. در واقع، آموزش کارآفرینی فعالیتی است که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز در جهت کارآفرینی استفاده می شود و افزایش، بهبود و توسعه نگرش ها، مهارت ها و توانایی های افراد غیرکارآفرین را در پی خواهد داشت ۲ و باورها و ارزش های دانشجویان را در جهت ایجاد فرهنگ کارآفرینی شکل می دهند.
امروزه در اکثر دانشگاه های کشورهای پیشرفته آموزش و ترویج کارآفرینی جزو برنامه های مهم این دانشگاه ها قرار دارد؛ این دانشگاه ها سعی می کنند با تجاری کردن دانش، علاوه بر توسعه منابع مالی دانشگاه، دانشجویان را نیز بسوی استفاده از دانش آموخته شده در راه کسب درآمد و سود حاصل از آن سوق دهند. بنابراین یک ضرورت است که ماموریت، اهداف، برنامه ها و فعالیت های دانشگاهی در موقعیت کنونی رویکردی کارآفرینانه داشته باشند.
از زمان پیدایش و شکل گیری دانشگاه ها، ماموریت و وظیفه اصلی آنان حفظ و انتقال دانش بوده است. در این دوران دانشگاه ها با تربیت متخصص به نیازهای جامعه از نظر تامین افراد مورد نیاز پاسخ می دادند. اما با رشد و پیشرفت جامعه و افزایش تعداد تقاضا برای ورود به دانشگاه و در نتیجه افزایش میزان فارغ التحصیلان، ماموریت دانشگاه فراتر از آموزش و تربیت نیروی متخصص شد؛ به طوری که از دانشگاه بخاطر افزایش تعداد فارغ التحصیلان و یا حتی تعداد دانشگاه ها نسبت به قبل این انتظار و توقع بوجود آمد که نقش و ماموریت خود را تغییر داده و با پژوهش در جامعه برای مشکلات و مسائل آن راه حل مناسب ارائه دهد. در این زمان که از آن می توان به اولین تحولات دانشگاهی نام برد؛ علاوه بر حفظ و توسعه دانش که در ماموریت قبلی نیز وجود داشت؛ دانشگاه ها با رویکردی پژوهش محور در جامعه فعالیت کردند که در نتیجه آن فناوری جهت رفع نیازهای جامعه تولید و توسعه یافت.
با این وجود در دهه اخیر بخاطر جهانی شدن و تبع آن رقابتی شدن فعالیت های دانشگاه ها و قوی تر شدن دانشگاه های خصوصی و کمرنگ شدن حمایت های مالی دولت ها از دانشگاه ها بخاطر تمرکز زدایی، دانشگاه ها به سمتی در حرکت اند که بتوانند از نظر اقتصادی نیز فعالیت های خود را توجیه کرده و یا خودتشان بتوانند به عنوان بنگاه های اقتصادی نیز عمل نمایند (یمنی، ۱۳۸۱، ص۳۹). به همین خاطر دانشگاه ها سعیشان بر این است که دانش و علم خود را تجاری و سرمایه ای نمایند. پس در این رویکرد از دانشگاه و فارغ التحصیلان آن انتظار می رود که دانش خود را بتوانند به کسب و کار تبدیل کنند تا از این طریق هم منابع مالی خود را تامین و قوی کرده و هم باعث رشد و پیشرفت اقتصاد جامعه گردند. پتانسیل و نقش های واقعی دانشگاه ها در توسعه اقتصادی از مدت ها قبل مورد بحث واقع شده است. به عنوان مثال چندلر بر این اعتقاد است که همکاری عمیق و نزدیک بین دانشگاه های فنی و شرکت ها در آلمان باعث شده است که شرکت های آلمانی به عنوان پیشروترین و برجسته ترین شرکت های صنعتی در دنیا مطرح باشند.
تجارب کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که کارآفرینی برای توسعه مناطق و بخش های مختلف یک کشور ضروری می باشد. بنابراین می توان با برانگیختن افراد جامعه به سوی کارآفرینی با بهره گرفتن از تشویق ها و اهرم های مختلف، تعداد کسب و کارها را افزایش داد. دانشگاه به عنوان یک نهاد محوری در جامعه، می تواند در توسعه و ارتقای کارآفرینی نیز مشارکت حیاتی داشته باشد.
۲-۴-۱ زمینه تاریخی آموزش کارآفرینی
کتز (۲۰۰۳) تاریخچه آموزش کارآفرینی به ترتیب رخدادهای زمانی در آمریکا را از سه حیطه مورد بررسی قرار داده است: دوره های برگزار شده، عناصر زیر ساختاری و مطالبی که در این زمینه انتشار پیدا کرده است. از جمله یافته های وی چنین است: در سال ۱۸۷۶ نظریه دستمزد فرانسیس والکر منتشر شد. (اولین کار اصلی که توسط یک فرد علمی و دانشگاهی، کارآفرین را مورد توجه قرار داده است). وی در کتاب اقتصاد سیاسی که در سال ۱۹۸۴ منتشر کرد، مدل کارآفرینی اش را بیشتر توسعه داده است. والکر یک نظریه پرداز با نفوذی بود که اولین رئیس انجمن اقتصاد آمریکایی به حساب می آید. وی همچنین به تصویب قانون هچ در همان سال اشاره می کند که نقش مهمی در توسعه کارآفرینی داشته است.
می توان گفت که کتز[۹] (۲۰۰۳) کاملترین مطالعه را در زمینه گاه شناسی آموزش کارآفرینی انجام داده است. اگر چه وی در ادبیات پژوهش به عصر کشاورزی و تجربیات قبل از ۱۸۷۶ که در زمینه آموزش فعالیت های کسب و کار شده است توجه نموده است؛ با این وجود، طبق مطالعات وی سابقه آموزش کارآفرینی در دانشگاه هاروارد به سال ۱۹۴۷ بر می گردد. از نظر براش و همکارانش نیز سابقه آموزش کارآفرینی در آمریکا به سال ۱۹۴۷ بر می گردد که توسط مایلز مک در دانشگاه هاروارد طراحی و تدریس شده است.
در واقع می توان گفت که آموزش کارآفرینی به عنوان یک مزیت برتر در دانشکده های مدیریت بازرگانی از اوایل دهه ۱۹۷۰ شروع شده است. دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اولین دوره MBA را در مرکز کارآفرینی در سال ۱۹۷۱ و دوره کارشناسی را پس از آن در سال ۱۹۷۲ شروع کرده است. رشته علمی کارآفرینی از همینجا ریشه گرفته است. در اوایل دهه ۱۹۸۰ نزدیک به ۳۰۰ دانشگاه در آمریکا دوره هایی در زمینه کارآفرینی و کسب و کار کوچک داشته اند و در دهه ۱۹۹۰ این مقدار به ۱۰۵۰ دانشگاه افزایش یافته است. بنابراین به جرات می توان گفت ظهور واقعی آموزش کارآفرینی از دهه ۱۹۸۰ بوده است.
امروزه آموزش کارآفرینی در تمامی دانشگاه های دنیا تقریبا فراگیر شده است، بطوری که نزدیک به ۲۰۰۰ دانشگاه در آمریکا کارآفرینی را آموزش داده و ۴۴ مجله معتبر بین المللی و بیش از صدها کتاب با عنوان کارآفرینی انتشار پیدا می کنند. (کتز، ۲۰۰۳). کارآفرینی هم در دنیای کسب و کار و هم در دانشگاه ها رونق بسیاری گرفته است. دوره ها، رشته ها و دانشکده های کارآفرینی روز به روز افزایش پیدا می کند. افزایش اهمیت کارآفرینی و رشته های مرتبط به آن نیز (کسب و کارهای کوچک و خانوادگی، کارآفرینی سازمانی و غیره) را می توان در افزایش پست های سازمانی اختصاص داده شده در این زمینه (کرسی یا استادی) را در کارآفرینی و رشته های مرتبط با آن نیز مشاهده کرد.
افزایش مشهوریت کارآفرینی در دانشگاه ها را می توان در رشد قابل ملاحظه داوطلبان شغلی و پست های هیئت علمی کارآفرینی نیز مشاهده کرد. فینکل[۱۰] و دیدز [۱۱](۲۰۰۱) در مطالعاتشان افزایش داوطلبین مشاغل ستادی کارآفرینی در دانشگاه های آمریکا را از ۳۵ در سال ۱۹۹۰ به ۶۸ در سال ۱۹۹۸ و به ۲۲۸ در سال ۲۰۰۰ گزارش نموده اند. علی رغم افزایش بی سابقه و دور از انتظار در این رشته، هنوز کارآفرینی در میان سایر رشته های دانشگاهی مشروعیت خود را بدست نیاورده است.
۲-۴-۲ اهداف آموزش کارآفرینی
آموزش کارآفرینی ممکن است اهداف متعددی داشته باشد و البته راه اندازی کسب و کار خودش مهمترین هدف است. چرا که با راه اندازی کسب وکار، از طریق کالاها و خدمات ارائه شده ارزش افزوده ای در جامعه ایجاد شده و همچنین افراد مختلفی مشغول به کار می شوند.
یکی از مهمترین و مقدمترین عوامل در طراحی و اجرای یک دوره آموزشی، توجه به اهداف آن است. در تدوین اهداف یک دوره آموزش کارآفرینی نیز ابتدا باید هدف از برگزاری آن را مشخص کرد. دورههای آموزش کارآفرینی نیز همانند تمام دورههای آموزشی براساس اهداف متفاوتی طراحی میشوند. با وجود این، در مجموع فارغ از اهداف ویژه خود سه تغییر اساسی در فراگیران ایجاد میکند این سه تغییر شامل تغییر در دانش و معلومات و اطلاعات، تغییر در نگرش و بینش و طرز تلقی افراد نسبت به موضوعات و مسایل ویژه و در نهایت تغییر در مهارتها و تواناییهای عملی افراد است. با گسترش حیطه فعالیتهای آموزشی در حوزه کارآفرینی نیز میتوان اهداف دورههای آموزشی در این زمینه را به شرح زیر طبقهبندی کرد:
- دورههای آموزشی با هدف آگاه کردن و ترویج فرهنگ و روحیه کارآفرینی بین تمام اقشار جامعه. این دورهها با تأثیر در بینش افراد نسبت به کارآفرینی به عنوان یک انتخاب شغلی و معرفی کارآفرینان موفق و نحوه دستیابی آنان به این توفیقات، گروههای مختلف اعم از جوانان، اقلیتها، بیکاران، بازنشستگان و… را نسبت به این امر حساس و با انگیزه میکنند تا تمایل به کارآفرین شدن در آنان افزایش یابد و ایدههای نو را تا دستیابی به کمال و نتیجه دنبال کنند.
- برنامههای آموزشی ویژه برای کارآفرینان بالقوه که به افراد آموزشهایی از قبیل، خلاقیت، توانایی شناخت و استفاده صحیح از فرصتها، تمایل به مخاطرهپذیری، استقلال و تعهد نسبت به کار، تمایل به حل مشکلات، بهبود انگیزش و تمایلات فردی برای کارآفرین شدن را ارائه میدهند و با الهام بخشیدن به آنان راه دستیابی به موفقیت را روشن میکند.
- دورههایی برای کارآفرینان بالفعل که آنان را راهنمایی میکند که چگونه فعالیت خود را برای رشد بقای شرکتشان بهبود بخشند و با ارائه آموزشهای لازم در زمینه مدیریت نوآور و کارآفرین در شرکت، شیوههای بازاریابی، تحلیل امکان سنجی، حسابداری، مالیات، قوانین و مقررات شرکتهای نوپا، طراحی و توسعه تولیدات و… کارآفرینان را آماده میکند که فعالیتهای خود را گسترش داده یا بهبود بخشند.
- برنامه پشتیبانی و حمایت همهجانبه از کارآفرینان اعم از حمایتهای مالی و مادی مانند معرفی بانکهای دولتی و خصوصی و شیوههای مشارکت مالی سرمایهداران در پروژههای جدید خطرپذیر، حمایتهای علمی و فنی همچون معرفی اساتید و صاحبنظران دانشگاه و صنعت در حوزه موردنظر به کارآفرین، حمایتهای فرهنگی و معنوی که اغلب دولتها انجام میدهند در زمینه مسایلی همچون صدور پروانه، حذف مقررات زائد، تسهیلات مالیاتی و… .
۲-۴-۳ روش های آموزش کارآفرینی
در دهه های پیشین روش های آموزش نسبت به امروزه محدود بودند و تعداد روش های آموزش به تعداد انگشتان دست نمی رسید. امروزه با پیشرفت فناوری های جدید، روش های آموزش بسیار متنوع گشته اند.
برای بررسی اینکه چه روش های مختلف آموزشی در تدریس کارآفرینی کاربرد دارد؛ نیاز به داشتن اطلاعاتی درباره انواع مختلف روش های تدریس و یادگیری است. همچنین باید مشخص کرد که چه سبک های یادگیری مختص و ویژه یادگیری کارآفرینی بوده و با تدریس غیر کارآفرینی متفاوت است؟
گارتنر[۱۲] و وسپر[۱۳] در سال ۱۹۹۴ بر روی ۴۴ دوره کارآفرینی برگزار شده در دانشکده های بازرگانی و مهندسی در ۱۲ کشور مختلف پژوهشی انجام دادند. در این پژوهش از مدرسان دوره کارآفرینی خواستند که مشخص نمایند در آموزش این دوره ها از چه روش های جدیدی استفاده می کنند و همچنین از تجارب موفق یا شکست در زمینه تدریس بگویند. علاوه بر آن هیلز[۱۴] در سال ۱۹۸۸ بر روی روش های مختلف تدریس کارآفرینی مطالعه ای انجام داد تا بداند که کدام یک از روش های تدریس کارآفرینی کاربرد بیشتر و مهمتری دارد؟ در بین انواع روش های مختلف تدریس نوشتن طرح کسب و کار جدید مهمترین روش بود.سایر روش های تدریس که مهمتر بودند عبارت بودند از: دعوت از کارآفرینان به عنوان سخنران میهمان، تحلیل موردهای کسب و کار، سخنرانی استاد و استفاده از متون مربوط به کسب وکار.
با توجه به اینکه هر یک از برنامههای آموزش کارآفرینی با هدف خاص برای گروه ویژهای طراحی میشود و شرکتکنندگان در دورههای مختلف نیازهای دانشی، بینشی و مهارتی متفاوتی دارند، بهطور قطع دوره آموزشی خاصی برای افراد و گروههای مختلف از بعد تخصصی و علمی موردنیاز است تا اهداف طراحی شده در شرکتکنندگان این دورهها تحقق یابد. از این رو دورههای آموزشی را میتوان در دو سطح «عمومی» و «تخصصی» طبقهبندی کرد:
- دورههای عمومی: به طور عام برای تمام شرکتهای تولیدی و خدماتی ارائه میشود و به آموزش مجموعهای از دورهها در عرصه کارآفرینی به شرح زیر میپردازد:
- ارائه مقالات و سخنرانیها و مطالب متنوع توسط اساتید، صنعتگران و کارآفرینان موفق .
- ارائه دانش و مهارت لازم برای تأسیس شرکت (شامل جنبههای قانونی، مالیاتی، سرمایهگذاری، انتخاب سیاستها و استراتژیهای مناسب و…) و حتی جستوجوی یک اندیشه جدید به عنوان یک پروژه در ذهن شرکتکنندگان.
- انجام پروژههای عملی برای ارائه طرحهای مخاطرهآمیز و توسعه و تکمیل آن براساس اطلاعات کسب شده در دوره قبل (طراحی سناریویی واضح برای راهاندازی شرکت).
- ارائه آموزشهای مدیریتی و مشاورهای برای شرکتهای نوپا و روبه رشد در زمینههای مختلف تخصصی (مانند بازاریابی، امور مالی و…) یا برحسب نوع کار (نظیر امور تولید، خدمات و…).
- تلفیق مفهوم مدیریت و فعالیتهای کارآفرینانه با یکدیگر. به عبارتی ایجاد مهارت و توانایی مدیریت، فعالیتهای مخاطرهپذیر و بدیع.
دورههای تخصصی که مبتنی بر انجام وظایف و فعالیتهای خاص در حوزه کارآفرینی است و در سه دسته قابل تفکیک است:
- ارائه آموزش در زمینه ایدهسازی و نوآوری و خلاقیت و تحلیل امکانسنجی برای توسعه مفهوم کارآفرینی جهت تولید محصول و خدمات جدید.
- آموزش تخصصی برای آشنایی شرکتکنندگان با شیوههای مدیریت صحیح کارآفرینی اعم از مستقل و سازمانی که چگونه با حمایت و پشتیبانی و تشویق میتوان محصول و خدمات جدید را به تکامل رساند و حیطه فعالیت را گستردهتر کرد.
- تأکید بر آموزشهای تخصصی کاربردی همراه با دیدگاههای کارآفرینی نظیر چگونگی تأمین منابع مالی، استراتژیهای بازاریابی، حسابداری و مالیاتبندی و..
۲-۴-۴ آموزش کارآفرینی در ایران
براساس برنامه سوم توسعه ، طرحی با عنوان طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاههای کشور که به اختصار «کاراد» نام گرفت. تدوین و اجرای آن با نظر سازمان مدیریت و وزارت علوم در دوازده دانشگاه کشور شروع و مسؤولیت پیگیری اجرا و امور ستادی آن از سوی وزارت علوم در اواخر سال ۱۳۷۹ به سازمان سنجش واگذار شد. این امر به منظور ترویج کارآفرینی و در راستای پیشگام شدن نظام دانشگاهی در امر کارآفرینی برنامهریزی ابلاغ شد. طرح کاراد به منظور ترویج، پژوهش و آموزش کارآفرینان کشور و تحقق اهداف زیر در حال اجرا است:
ترویج فرهنگ کارآفرینی و ارتقای شناخت جامعه دانشگاهی به ویژه دانشجویان نسبت به کارآفرینی و کارآفرینان و نقش آنها در رونق اقتصادی ، ایجاد اشتغال و رفاه.
ترغیب و جلب جامعه دانشگاهی به دوره های آموزشی کارآفرینی.
گسترش تحقیقات در خصوص کارآفرینان، پروژههای کارآفرینی، محیط و فضای کارآفرینان و سایر زمینههای مرتبط با توجه به شرایط و مقتضیات ایران.
صدور بخشنامههایی به تمام دانشگاههای کشور برای ارائه واحدهای درسی مربوط به کارآفرینی.
همچنین به منظور دستیابی به اهداف تعیین شده، برنامههایی به شرح زیر است:
برنامهریزی محتوای آموزشی، تربیت استادان، آموزش کارآفرینی، ارائه آموزشهای کارآفرینی در غالب برگزاری کلاسها و برگزاری جشنواره کارآفرینی.
شناسایی، انتخاب کارآفرینان برگزیده سال و برگزاری جشنواره کارآفرینی.
انتقال دانش و دستاوردهای تحقیقاتی مرتبط با کارآفرینی از خارج به داخل کشور.
بسترسازی و حمایت های مالی، اطلاعاتی مناسب در جهت راهاندازی فعالیتهای کارآفرینی.
مقالات و پایان نامه ها در رابطه با بررسی اثر آموزش کارآفرینی بر شکل گیری سرمایه ...