رویکرد اقتصادی- اجتماعی[۴۷]:
در این رویکرد، مسئولیت اجتماعی مدیریت، چیزی فراتر از حداکثرسازی سود در نظر گرفته می شود و شامل حفاظت از رفاه جامعه و بهبود آن است. این رویکرد مبتنی بر این اعتقاد است که سازمان ها، موجودیت های مستقل نیستند و مسئولیت شان تنها در قبال سهام داران نیست. آنها مسئولیت هایی نیز در قبال جامعه دارند؛ زیرا این جامعه است که به آنها، به واسطه ی قوانین و مقررات خود، اجازه ی شکل گیری داده است و از طریق خرید کالاها و خدماتشان، از آنها حمایت می کند.
نتیجه ای که رابینز وکالتر از مباحث خود در مورد مسئولیت پذیری اجتماعی می گیرند این است که شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهد اقدامات اجتماعی یک شرکت به عملکرد اقتصادی آن آسیب می زند. با توجه به فشارهای افکار عمومی، عاقلانه ترین راه برای یک مدیر این است که در فرایند برنامه ریزی، سازمان دهی، رهبری و کنترل، اهداف اجتماعی را نیز مدنظر داشته باشد. (وهریخ و کونتز، ۱۹۹۳، ۶۴).
فلیپ کاتلر[۴۸](۲۰۰۶) در تشریح فلسفه ی جدید گرایش بازاریابی کلی نگر[۴۹] معتقد است که این فلسفه دارای چهار جزء اساسی است: بازاریابی رابطه مند؛ بازاریابی یکپارچه؛ بازاریابی داخلی و بازاریابی مسئولیت اجتماعی. کاتلر در تشریح بازاریابی مسئولیت اجتماعی[۵۰] بیان می کند که این بازاریابی عبارت است از درک و شناسایی نگرانی های جامعه و زمینه های اجتماعی، قانونی، زیست محیطی و اخلاقی برنامه ها و فعالیت های بازاریابی.
کاتلر در ادامه، مطرح می کند که برای حل مشکلات اجتماعی و زیست محیطی، بازاریابان باید به مفهوم بازاریابی اجتماعی[۵۱] توجه ویژه نمایند. او این مفهوم را چنین تشریح می کند: «وظیفه سازمان عبارت است از تعیین و شناسایی نیازها، خواسته ها و منافع بازارهای هدف و ارضای این نیازها به صورتی اثربخش تر و کارآتر از رقبا به طوری که منجر به ارتقای رفاه مشتریان و جامعه شود.» بر طبق این مفهوم، بازاریابان باید بتوانند بین سه عامل سود سازمان، ارضای خواسته های مشتریان و منافع جامعه، توازن و تعادل برقرار نمایند. او همچنین معتقد است که امروزه سازمان هایی که اصول اخلاقی را رعایت نکند، با مخاطرات جدی رو به رو خواهند بود. دلیل این امر، وجود پدیده ی «اینترنت» است. در گذشته و قبل از ظهور اینترنت، هر مشتری ناراضی، می توانست نارضایتی خود را به حداکثر به ۱۲ نفر از اطرافیانش اعلام کند؛ با بهره گرفتن از اینترنت، او این نارضایتی را به هزاران نفر دیگر می تواند اعلام نماید. (وهریخ و کونتز، ۱۹۹۳، ۶۵).
در پژوهشی که بین ۴۳۹ مدیر ارشد صورت گرفته، ۶۸ درصد پاسخگویان با این تعریف موافق بوده اند:
«مسئولیت اجتماعی شرکت عبارت است از توجه جدی به تاثیر عملیات شرکت بر روی جامعه.» (وهریخ و کونتز، ۱۹۹۳، ۶۶). طبق معیارهای موسسه مسئولیت پذیری اجتماعی ویگو[۵۲]، مسئولیت پذیری اجتماعی دارای ابعاد پنج گانه ی زیر است:
۱٫بعد شرایط محیط کار مسئولیت پذیری اجتماعی: عبارت است از بهبود مستمر شرایط کار، ارزیابی مهارت های شغلی و فرایند گزینش کارکنان، بهبود روابط صنعتی و برقراری گفتگوی اجتماعی[۵۳] بین مدیریت ارشد و کارکنان؛
-
- بعد راهبری شرکت مسئولیت پذیر اجتماعی: میزان شفافیت[۵۴]و کارآیی مدیریت یک شرکت در قبال سهامداران و دیگر ذی نفعان؛
-
- بعد جامعه و اجتماع محلی مسئولیت پذیری اجتماعی: عبارت است از نحوه ی همسوسازی منافع شرکت با منافع
جامعه و قلمروی که شرکت، عملیات خود را در آن انجام می دهد؛
۴٫بعد محیط زیست مسئولیت پذیری اجتماعی: میزان توجه شرکت به تاثیر عملیاتش بر آلودگی محیط زیست است؛ (وهریخ و کونتز، ۱۹۹۳، ۶۷).
-
- بعد رفتار کسب و کار مسئولیت پذیری اجتماعی: توجه به نیازها و خواسته های مشتریان و تامین کنندگان، نگرش منعطف و شفاف نسبت به آن ها است. (وان دی ولده و همکاران[۵۵]، ۲۰۰۵، ۱۳۴).
بهترین روش برای سنجش میزان مسئولیت پذیری اجتماعی یک شرکت، سنجش آن از نظر کارکنان، مشتریان و تامین کنندگان مواد اولیه، سهامداران، مسئولان حفاظت محیط زیست و به طور کلی ذینفعان سازمان است. به عنوان مثال، برای سنجش شرایط محیط کار، مصاحبه با کارکنان و پرسش از آنها، به نتایج مطلوب تری می انجامد. همچنین برای سنجش بعد محیط زیست، مصاحبه و پرسش از مسئولان رسمی حفاظت از محیط زیست ایران، نتایج بهتری به بار می آورد. چنین مطالعه ی دقیق و معتبری، نیازمند صرف زمان زیاد برای سنجش میزان مسئولیت پذیری اجتماعی هر شرکت خواهد بود. (وان دی ولده و همکاران، ۲۰۰۵، ۱۳۴).
۲-۱-۴ معنا و مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی
مسئولیت پذیری اجتماعی به معنای پاسخگویی یا پیش قدم بودن، توانایی ادای وظیفه، قابل اتکا بودن، قابلیت اطمینان، توانایی برای تصمیمات اخلاقی، شایستگی و بهره مندی از تفکر منطقی می باشد. بدلی در تعریف مسئولیت پذیری معتقد است که مسئولیت پذیری فردی و شخصی به معنای آن است که موجود انسانی رفتارش که شامل افکار، انتخابها، نظمیات، گفته ها و اعمال است باشد.
پل فوکونه را عبارت می داند از صفت کسانی که باید به موجب یک قاعده به عنوان افراد پذیرای یک کیفر انتخاب کردند. پیاژه اعتقاد دارد که در جوامع ابتدایی مسئولیت جمعی قابل انتقال است ولی در جواع متمدن مسئولیت دقیقا شخصی است اما به رغم اعتقاد و مسئولیت از منظر اسلامی هم در بعد فردی مطرح است و هم در بعد اجتماعی و آموختن این و به فرزندان امری ضروری است.
مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که طور کلی علاوه بر تامین منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد. موسسات مسئولیند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تامین نیازهای کارکنان خود، تولید محصولات زیان آور و نظائر آن که به سلامت جامعه لطمه می زنند، بپرهیزند و سازمان ها باد با اختصاص منابع مالی، در بهبود رفاه اجتماعی مورد قبول اکثریت جامعه بکوشند، از قبیل: کمک کردن به فرهنگ کشور و موسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی به طور کلی (ایران نژاد پاریزی، ۱۳۷۷، ۲۴).
چون سازمان ها تاثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند، لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید بگونه ای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد، و در صورت رسیدن به زیان، سازمان های مربوطه ملزم به جبران آن باشند. به عبارت ساده تر، سازمانها باید به عنوان جزئی از کل نظام اجتماعی را تشکیل می دهند (ایران نژاد پاریزی، ۱۳۷۷، ۲۳).
سازمان:
سازمان، پدیده ای اجتماعی است که بطور آگاهانه هماهنگ شده و دارای حدود و ثغور نسبتاً مشخصی بوده و برای تحقق هدف یا اهدافی، بر اساس یک سلسله مبانی دائمی فعالیت می کند.(رابینز، ترجمه: الوانی و دانایی فرد،۱۳۸۶، ۲۰).
مدیریت :
مدیریت، فراگرد به کارگیری یک نظام ارزشی پذیرفته شده است که از طریق برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده در محیط در حال تغییر از ارزشها و دیگر متغیرها به کار گرفته می شود(سید جوادین، ۱۳۸۶/ ۲۸).
۲-۱-۵ مسئولیت اجتماعی:
موسسات بازرگانی در جامعه ای کار می کند که آن جامعه برای آنها فرصت های مختلفی را ایجاد کرده است که آنها به کسب سود می پردازند. در عوض، سازمانهای مذکور باید متعهد باشند که نیازها و خواسته های جامعه را برآورده کنند. این تعهد را مسئولیت اجتماعی می نامند.(چانگ، ۱۹۸۸، ۲۹۴).
مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد (گریفین و بارنی، ۱۹۹۲، ۷۲۴).
مسئولیت اجتماعی، وظیفه ای است بر عهده موسسات خصوصی، به این معنا که تاثیر سوئی بر زندگی اجتماعی که در ان کار می کنند، نگذارند. وظایفی چون: آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن در استخدام، نپرداختن به فعالیت های غیر اخلاقی و مطلع کردن مصرف کننده از کیفیت محصولات، که این وظازف مبتنی بر مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه است(فرنچ و ساورد[۵۶]، ترجمه: محمد صائبی، ۱۳۷۷، ۵۷۹).
مسئولیت اجتماعی یکی از وظایف و تعهدات سازمان در جهت منتفع ساختن جامعه است به نحوی که هدف اولیه سازمان یعنی حداکثر کردن سود را صورتی متعالی ببخشد (رابینسون، ۱۹۸۰، ۱۳۲)
مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمانهای تجاری بخش خصوصی که آن گونه تصمیم گیری نمایند که در کنار کسب سود برای موسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد(حقیقی به نقل از کیث دیویس، ۱۳۷۳، ۴۰)
مسئولیت اجتماعی از تعهدات مدیریت است که علاوه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، در جهت رفاه عمومی جامعه نیز انجام می گیرد. (کترو[۵۷]، ۱۹۸۷، ۵۵).
مسئولیت اجتماعی مدیران/ بنگاه ها عبارت است از الزام به پاسخ گویی و ارضا توقعات گروه های ذینفع خارجی اعم از مشتریان، تامین کنندگان، توزیع کنندگان، پاسداران محیط زیست و اهالی محل فعالیت واحد تولیدی/ خدماتی، با حفظ منافع گروه های ذینفع داخلی اعم از مالکان یا سهامداران و کارکنان واحد .(امینی/ ۱۳۷۸).
دلیل دیگر نبود اشتراک در تعریف مسئولیت اجتماعی سازمان، راهبردهای مختلف آن است که وابسته به صنایع و خدمات متفاوت و زمنیه خاص کاربرد است و از این رو، موجب می شود عملیاتی کردن مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمان به سختی صورت پذیرد (راولی و برمن، ۲۰۰۵). بنابراین، تعاریف مختلفی از مسئولیت اجتماعی سازمان ارائه شده است.
تعریف ابتدایی مسئولیت اجتماعی سازمان که از سویی بنیانگذار آن اراده شده، عبارت است از: «تاثیرات سازمان بر جامعه» به عبات دیگر، مدیر باید کلیه فعالیت هایش را در ضوابط و شرایط جامعه ببیند، و نسبت به تاثیرات فعالیت هایش در نظام جامعه مسئول باشد (کارول و بوچ هولتز[۵۸]، ۲۰۰۳).
در تعریف دیگری که از سوی دیویس[۵۹] و بلومستروم[۶۰] ارائه شده است، مسئولیت اجتماعی سازمان مجموعه فرایندهایی قلمداد شده است که موجب بهبود و افزایش رفاه و آسایش جامعه می شود. (کارول و بوچ هولتز، ۲۰۰۳).
کارول نیز تعریفی چهار بخشی از مسئولیت اجتماعی سازمان دارد: «مسئولیت اجتماعی سازمان شامل انتظارات اقتصادی، حقوقی، اخلاقی و بشر دوستانه ای است که جامعه در زمان های گوناگون از سازمان دارد.»
جدول ۱- اجزای چهارگانه مسئولیت اجتماعی سازمان از نظر کارول(کارول، ۱۹۹۱، ۴)
مسئولیت | سطح انتظار اجتماعی |