هر یک از این سه نوع به تقسیمهای جزئیتری نیز تفکیک شده است. در همین زمینه ذکر این نکته لازم است که سه نوع نظام انتخاباتی نیز وجود دارد که عبارتند از:
۱ـ نظام انتخاباتی اکثریتی
۲ـ نظام انتخاباتی تناسبی
۳ـ نظام انتخاباتی تلفیقی
هر یک از این نظامها نیز به نوبه خود تقسیمبندیهای جزئیتری دارد.
اگر از نظام تک حزبی صرفنظر کنیم که به عقیده بسیاری، مصداق حکومت و سیاست غیررقابتی است، در نظامهای دوحزبی یا چند حزبی، رقابت سیاسی عملی از طریق احزاب سیاسی انجام میشود که فعالیتهای سیاسی- مبارزاتی خود را در چارچوب قوانین انتخاباتی انجام میدهند و سرنوشت نهایی فعالیتها و اقدامات آنان را نظامهای انتخاباتی معین میسازند، در نتیجه، نهادهایی که رقابت سیاسی بوسیله آنها انجام میگیرد، احزاب سیاسی در کشورهای که احزاب شکل نگرفتهاند، جناهها هستند که ساز و کار حاکم بر کل فرایند رقابت سیاسی بوقوع پیوسته در این نهادها را نظام انتخاباتی تعیین می کند.
اگرچه، با این توصیف، نهادهای رقابت سیاسی معادل احزاب سیاسی است، نباید از این مطلب غفلت کرد که بسیاری از عوامل درونی و بیرونی دست بدست هم میدهند تا نهادهای مزبور بتوانند رقابت را به انجام رسانند. برخی از این عوامل عبارتند از:
«فضای سیاسی جامعه، هزینههای انجام شده، نوع انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و در نهایت دیدگاه مثبت و مساعد حاکمیت نسبت به کل جریان رقابت سیاسی.» اینها، این بخودی خود، موضوع رقابت سیاسی را با مشارکت سیاسی پیوند میدهند که به اختصار آنرا بررسی مینمائیم[۳۸].
رقابت سیاسی و مشارکت سیاسی
گاهی از رقابت سیاسی و مشارکت سیاسی بطور همزاد یاد میشود، بین آنها تمایزی منظور نمیگردد و یکی لازمه دیگری دانسته میشود. در برخی از جاها نیز رقابت سیاسی مصداق مشارکت سیاسی بحساب آمده، وجود مشارکت سیاسی به وجود رقابت سیاسی منوط شده است. در زمینههایی نیز که مطالعات موردی صورت گرفته، بدون دقت نظری و مفهومی، رقابت سیاسی در کنار مشارکت سیاسی، بدون مرزبندی مشخص بکار برده شده است. بنابراین لازم است که در بحث از رقابت سیاسی به مشارکت سیاسی نیز در حد تبیین ارتباط دو موضوع اشاره شود تا مفهوم رقابت سیاسی از لحاظ اصطلاحی روشنتر گردد.
از مشارکت سیاسی، تعریفهای متعدد و متنوعی در حوزههای جامعهشناسی سیاسی و توسعه، به هنگام بحث از نوسازی و مسائل آن، بعمل آمده است. از آنجائیکه هدف عمده مشارکت سیاسی، تأثیرگذاری بر قدرت سیاسی است، در تعریفهایی که از مشارکت سیاسی به عمل آمده، از توده مردم و تشکلهای سیاسی به منزله طرف حسابهای نظام سیاسی سخن بمیان آمده و براساس رابطه دولت و جامعه و تعادلهای این دو با یکدیگر، از انواع مختلف مشارکت سیاسی یاد شده که دو نوع عمده آنها اجباری و داوطلبانه است. به علاوه، این دو نوع مشارکت در قالب نظامهای سیاسی مختلف عینیت یافته، طوری که امروزه تقریباً، هیچ رژیم سیاسی یافت نمیشود که منکر مشارکت سیاسی در درون خود باشد و یا حداقل در لفظ، مشارکت سیاسی را پدیدهای مطلوب به حساب نیاورد.
از میان تعاریف متعدد، مشارکت سیاسی با این تعریف از مشارکت سیاسی که ما از آن داریم قرابت بیشتری دارد؛ «اینست که این تعریف از مشارکت سیاسی توانایی پوشش کلیه فعالیتهایی را داشته باشد که در جوامع مختلف، مشارکت سیاسی موردنظر است، یعنی هر نوع اقدام داوطلبانه، موفق یا ناموفق، سازمان یافته یا بیسازمان، مقطعی یا مستمر برای تاثیرگذاری بر انتخابات سیاستهای عمومی، اداره امور عمومی یا گزینش رهبران و ابتکاری به شکل زد و بندهای پشت پرده و مقطعی یا مستمر جریان دارد» سیاستی در سطوح مختلف حکومتی (اعم از) محلی و یا ملی، روشهای قانونی یا غیرقانونی را بکار گیرد[۳۹]» با توجه به اینکه هدف اصلی مشارکت سیاسی براساس تعریف فوقالذکر، تأثیرگذاری بر نظام سیاسی است و بر سر میزان و نحوه همین تأثیرگذاری است که مسابقه نیروهای سیاسی شکل میگیرد و نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی نقش خود را نشان میدهد، میتوان رقابت سیاسی را مصداق عینی و کامل مشارکت سیاسی دانست؛ به عبارت دیگر مشارکت سیاسی مفهومی است که با رقابت سیاسی نسبت مادری دارد و مفهوم اخیر از آن زاییده میشود.
در نتیجه وقتی مشارکت سیاسی واقعی، وجود عینی دارد که رقابت سیاسی شکل گرفته باشد و در جامعه خود را نشان دهد، در غیر اینصورت بطور عملی نمیتوان گواهی داد که مشارکت سیاسی واقعی وجود خارجی یافته است. پس همانگونه که مطرح شد هر نوع اقدام داوطلبانه را با اوصاف ذکر شده، مشارکت به حساب آوردیم، پس رقابت سیاسی نیز میتواند مصداق مفهوم داوطلبانه، اقدامی قرار گیرد که با هدف تأثیرگذاری بر سیاست و حکومت یک کشور بین نیروهای سیاسی جریان مییابد و در واقع چون به نحوی از مشارکت سیاسی روئیده، محدودهای به اندازه مشارکت سیاسی دارد؛ بنابراین رقابت دو جنبه
مختلف آشکار و پنهان دارد که جنبه آشکار آن در قالب رقابت سیاسی در الگوهای مشخص، و نهادهای مشخص و بخش پنهان آن در قالبهای بیسازمان و ابتکاری به شکل زد و بندهای پشت پرده و مقطعی یا مستمر جریان دارد.
جدول: ویژگیهای رقابت سیاسی در دو عصر ماقبل مدرن و مدرن
دوره ویژگی |
ماقبل مدرن | مدرن |
رقابت سیاسی
|
خشن | مسالمت آمیز |
گریز از مرکز | متمایل به مرکز | |
برون سیستمی
|
درون سیستمی | |
جمعی و تودهای | قانونمند و نهادی | |
هویتی | اقتصادی و اجتماعی | |
هدف: کسب صرف منابع | هدف: تحقق شایسته سالاری |