۸۳/۰
تعداد گویه
۳۸
جدول۳-۳-۱
برای نمرهگذاری گویههای نگرش درونی و بیرونی به آموزش عالی، ابتدا بر اساس طیف لیکرت، تمام گویهها را همسو و همجهت نمودیم؛ به نحوی که بالاترین نمره نشاندهندۀ نگرش مثبت به بعد مذکور، و کمترین نمره بیانگر نگرش منفی به آن بعد باشد. با توجه به این که ۱۶ گویه در بعد نگرش بیرونی به آموزش عالی وجود دارد، حداکثر نمره نظری در بعد بیرونی ۸۰ و حداقل نمره ۱۶ است. همچنین میانگین نمره نظری این بعد ۳۲ میباشد. اما در بعد درونی نگرش به آموزش عالی ۱۰ گویه وجود دارد، که حداکثر نمره نظری این بعد ۵۰ و حداقل نمره آن ۱۰ است، ضمن این که معدل نظری این بعد ۲۰ میباشد.
گویههای پرسشنامه سرمایه فرهنگی نیز به همین صورت همسو و همجهت شدند، به گونای که بالاترین نمره نشاندهندۀ سرمایه فرهنگی بالا و پایینترین نمره نشاندهندۀ سرمایه فرهنگی پایین است. بعد تجسمیافته با ۶ گویه، حداکثر نمره نظری آن ۳۰ و حداقل نمره این مؤلفه ۶ است، ضمن این که میانگین نمره نظری این مؤلفه ۱۲ است. بعد عینیتیافته با ۷ گویه، دارای حداکثر نمره نظری ۳۵ ، حداقل نمره آن ۷ و میانگین نمره نظری این مؤلفه ۱۴ میباشد. بعد نهادینه شده نیز با ۶ گویه، نمره نظری آن، همانند بعد تجسمیافته است.
برای پرسشنامه هویت نقش جنسیتی نیز همین کار صورت گرفت، به نحوی که بالاترین نمره نشاندهندۀ نگرش مدرن و پایینترین نمره بیانگر نگرش سنتی دانشآموزان است. با توجه به این که در بعد نقشهای اجتماعی از۲۱ گویه استفاده شده است، لذا حداکثر نمره نظری آن ۱۰۵ و حداقل نمره ۲۱ است. میانگین نظری این مؤلفه ۴۲ میباشد. بعد عدالت اجتماعی با ۷ گویه، حداکثر نمره نظری آن ۳۵ و حداقل نمره ۷ است. میانگین نظری این مؤلفه ۱۴ میباشد. همچنین بعد صفات شخصیتی با ۱۰ گویه، حداکثر نمره نظری آن ۵۰ و حداقل نمره ۱۰ میباشد. میانگین نمره نظری این مؤلفه ۲۰ است. در ذیل به ابعاد هویت نقش جنسیتی و زیرمجموعههای آن پرداخته شده است.
۳-۳-۲ هویت جنسیتی و عدالت جنسیتی
عدالت جنسیتی به معنای رعایت تناسب زنان و مردان در دسترسی به همه امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است به گونهای که در حق هیچ کدام ستم یا اجحافی نشود (آذربایجانی، ۱۳۸۸: ۸۱). حقوق، نقشی بسیار اساسی و مهم و تأثیرگذار در مسیر عدالت دارد. دلیل این امر نیز به وضوح روشن است، زیرا عدالت در پرتو حقوقِ برابر تحقق مییابد و نقش حقوق در شکلگیری عدالت و اجرای آن به صورت واضح روشن و صریح است. با مروری بر ادبیات هویت نقشهای جنسیتی میان دو دیدگاه اسلام و فمینیسم، شاهد نظرات متفاوتی از سوی هر دو دیدگاه هستیم، فمینیسمتها بر برابری میان زن و مرد تأکید دارند و اسلام علاوه بر این که بر برابری میان دو جنس قائل است برتناسب میان آنان نیزتأکید دارد. یعنی حقوق زن و مرد مساوی است ولی مشابه نیست. در این بخش به هر دو مورد برابری و تناسب میان دو جنس اشاره میشود.
۳-۳-۲-۱ تساوی
در روزگار سنت، انتظارات خانواده برای آیندۀ دختران زمینه ساز «دلسردی» ایشان از ادامه تحصیل بوده است. بسیاری از پدرها و مادرها مربیان و کارفرماها معتقد بودند که دختر سرانجام ازدواج میکند و تحت تکفل مرد قرار میگیرد پس چه فایدهای دارد که برای موفیت در مدرسه تلاش کند. این تصورات از صافی ذهن دختران میگذشت و رفته رفته موفقیت در نقشهای خانگی را جایگزین موفقیت تحصیلی میکرد. (ابوت والاس، ۱۳۸۱: ۸۴). اما فمینیستها در مخالفت با چنین رویکردی، قائل به تساوی و تشابه حقوق بین زن و مرد هستند. آنها برای دستیابی به عدالت اجتماعی، تساویسازی کامل حقوقی زنان با مردان را مهمترین گام میدانستند، اگرچه بعداً این دیدگاه توسط خودشان مورد تشکیک قرار گرفت، آنها متوجه شدند با وجود طرح تساوی؛ هنوز بسیاری از زنان از حقوق کامل خویش برخوردار نیستند؛ زیرا حقوق مساوی، متناسب با جایگاه اجتماعی زنان نمیباشد، از اینرو زنان نیازمند حقوقی ویژه هستند تا موقعیت اجتماعی خاص و متفاوت آنها را نسبت به موقعیت مردان، به خصوص در حوزه حقوق مربوط به توالد و تناسل و نهاد خانواده به رسمیت بشناسد. با این وجود، در تعیین این که چه هنگامی حقوق ویژه، متناسبتر از حقوق مساوی است، میان آنها اختلاف نظر به وجود آمد و آرای متعددی ذکر گردید. از اینرو، عدهای از فمینیستها این نظریه را مطرح کردند که باید گفتمان حقوقی را گسترش داد تا به واسطه آن بتوان به ایدههای مشترک درباره تعیین محورهای تساوی دست یافت (حسنی، ۱۳۸۳: ۱۷). با توجه به برابری بین زن و مرد میتوان گفت، در شرایطی حضور روزافزون زنان در دانشگاهها را شاهد هستیم که توسعۀ آموزش عالی برای زنان و مردان، بدون هر گونه تبعیض و به دور از هر گونه نگرش جنسیتی به زنان؛ در مقابل مردان، صورت گرفته است. در طول این سهدهۀ اخیر که این عمل محقق شده زمینۀ رشد توانمندیهای زنان را به گونهای فراهم نمود، که در همۀ لایههای دستگاههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… حضور زنان چشمگیر و فزاینده شده است.
در زمینۀ اشتغال نیز در سالهای اخیر، سهم زنان در کسب و کارهای خصوصی به اندازه کارهای دولتی روند رو به رشدی را طی کرده است. بسیاری از دولتها در بحرانهای اقتصادی توانستهاند با اتخاذ تدابیر و سیاستهایی و یا بهرهمندی از نیروی کار زنان بر بحرانهای جامعۀ خود فایق آیند. در حال حاضر، در کشور ایران نیز زنان دیگر خانهنشین نیستند بلکه متقاضیان مهارت دیده و دارای تحصیلات عالیهای هستند که از این نظر از مردان برتری یافتهاند (زرینجویالوار و عباسپور، ۱۳۹۱: ۸۱).
۳-۳-۲-۲ تناسب
تناسب از دیدگاه اسلام عنوان شده است و تأکید بر متناسب بودن نقشها، وظایف، کارکردها و…. با جنسیت دارد. تناسب یعنی علیرغم حضور دختران در دانشگاهها به مانند پسران، نظام آموزشی دختران و پسران تا حدودی متفاوت و متناسب با کارکردها و ویژگیهای هر یک از دو جنس تنظیم گردد، پسران آموزشهای لازم را به منظور ایفای نقش سرپرست خانواده و دختران آموزشهای خاص را به منظور ایفای نقش مادری فراگیرند، سیستمهای حمایتی خاص از زنان در قالب، متناسبسازی ساعات اشتغال با شرایط ویژه خانگی زن به عنوان مادر و همسر، مناسبت ساعات آموزشی دختران با شرایط خانوادگی آنان، توسعه اشتغالات نیمه وقت و مشاغل خانگی زنان، ایجاد فرصتهای خاص برای دختران در رشتههای متناسب از جمله دانش خانواده، پرستاری، مامایی و تعلیم و تربیت در کنار ایجاد سیستمهای حمایتی خاص از پسران از جمله به منظور تسهیل شرایط ازدواج و امکان تکفل خانواده.
بر اساس حکمت الهى بین زن و مرد تناسب وجود دارد و تفاوتها به خاطر ایجاد تناسب بین آن دو است، مثلاً اگر همه انسانها مرد بودند و زنان نیز از لحاظ جسمى و روحى و روانى مانند مردها بودند، مکمّل یکدیگر نبودند، بنابراین تفاوتهاى زن و مرد تناسب است، نه نقص و کمال. قانون خلقت، خواسته است با این تفاوتها تناسب بیشترى میان زن و مرد که براى زندگى مشترک ساخته شدهاند به وجود آورد (مطهری، ۱۳۵۲: ۱۷۵) .
همانطور که ملاحظه شد دیدگاه اسلام متفاوت با دیدگاه فمنیستهاست. درحالی که فمنیستها بر تساوی میان زن و مرد، تحت هر شرایطی تأکید میکنند، نظر اسلام بر تناسب بین آنهاست. یعنی زن به علت طبیعت آفرینشش، نمیتواند در کارهای سختی همچون کارهای ساختمانی، به مانند مرد کار کند، اما مرد به همان علت، توانایی کارهای سخت و خشن را دارد.
۳-۳-۳ هویت جنسیتی، نقشها و انتظارات
منظور از نقش، مجموعۀ وظایف و مسئولیتهایی است که زن یا مرد در هر محیطی بر عهده دارند. نقشها هستند که انتظارات افراد ازیکدیگر را شکل میدهند. شخص برای این که بتواند از موقعیت متناسب و مورد نیاز خود در خانواده و یا اجتماع برخوردار باشد باید وظایف و مسئولیتهایش را بشناسد و به انتظاراتی که از آن نقش میرود، عمل کند. در این تحقیق نقشهایی که از افراد انتظار میرود، متوجه نقشهای خانوادگی، تحصیلی، شغلی و مشارکت سیاسی اجتماعی است
۳-۳-۳-۱ نقشهای خانوادگی
تالکوت پارسونز بر اساس جنس، نقشهای خانوادگی را تفکیک میکند و معتقد است که کسب مهارت و تخصص در زمینۀ ایفای نقشهای خانوادگی باید متناسب با استعدادهای طبیعی و بالقوۀ اعضا که با هم متفاوت بوده و تفاوت آن ناشی از ساختارهای ویژه جسمی و روانی دو جنس است، باشد. از نظر پارسونز تفکیک نقشها به حفظ نظام خانوادگی کمک کرده و مبنایی برای اجتماعی کردن کودک است (میشل، ۷۲:۱۳۵۴).
پارسونز معتقد است «ایفای نقشهای تخصصی مردانه و زنانه به دوام خرده نظام خانواده در چارچوب نظام اجتماعی کمک می کند. پدر نقش «ابزاری» را برعهده دارد، زیرا حلقه ارتباطی بین خانواده و جامعه تلقی شده و نیازهای مادی خانواده را تأمین می کند و زن نفش «ابرازی» درون خانواده را ایفا میکند.»(سگالن، ۱۳۷۰: ۸۸) « نقش مادر «بیانگر» است زیرا اوست که مسئولیت تمام آن چیزهایی را بر عهده گرفته که جنبه عاطفی و احساسی دارند.»(همان منبع، ۲۵۴) بنابراین این الگو زمینهساز کارکردهای اصلی خانواده یعنی تثبیت شخصیت بزرگسالان و جامعهپذیری کودکان است.
اما از سوی دیگر فمینیستها، قائل به تساوی حقوق بین زن و مرد هستند. آنها برای دستیابی به عدالت اجتماعی، تساویسازی کامل حقوقی زنان با مردان را مهمترین گام میدانستند، اما بعداً این دیدگاه توسط خودشان مورد تشکیک قرار گرفت، آن ها متوجه شدند با وجود طرح تساوی؛ هنوز بسیاری از زنان از حقوق کامل خویش برخوردار نیستند؛ زیرا حقوق مساوی، متناسب با جایگاه اجتماعی زنان نمیباشد، از اینرو زنان نیازمند حقوقی ویژه هستند تا موقعیت اجتماعی خاص و متفاوت آن ها را نسبت به موقعیت مردان، به خصوص در حوزه حقوق مربوط به توالد و تناسل و نهاد خانواده به رسمیت بشناسد. با این وجود، در تعیین این که چه هنگامی حقوق ویژه، متناسبتر از حقوق مساوی است، میان آن ها اختلاف نظر به وجود آمد و آرای متعددی ذکر گردید. از اینرو، عدهای از فمینیستها این نظریه را مطرح کردند که باید گفتمان حقوقی را گسترش داد تا به واسطه آن بتوان به ایدههای مشترک درباره تعیین محورهای تساوی دست یافت (حسنی، ۱۳۸۳: ۱۳).
۳-۳-۳-۲ نقشهای شغلی
ازدواج و مادر شدن در تمام طبقات اجتماعی حرفۀ نهایی دختر تلقی میشود و به اعتقاد شارپ (۱۹۷۶) و اسپندر (۱۹۸۲) وقتی دختر به سن نوجوانی میرسد خودش هم به آینده؛ همین طور نگاه میکند، حال آنکه پسر بر شغل و حرفه تاکید دارد و به ندرت اسمی از ازدواج و بچهدارشدن میبرد. (گرت، ۱۳۸۲: ۹۷) تا رسیدن به نوجوانی، دختر این انتظار قطعی را از آن خود کرده که در زندگی آینده، او معطوف به خانواده خواهد بود و کار علاقۀ درجه دوم میشود. برن (۱۹۷۸) مینویسد دختران پانزده سالۀ مورد بررسی او به جز تعداد اندکی که دوست داشتند حرفهای غیر معمول را برگزینند همه، کارهای «زنانۀ» سنتی را انتخاب کردند. هرچه توانایی دختر کمتر بود بیشتر احتمال داشت تحت تاثیر خانوادهاش قرار گیرد و انتخاب خود را به مشاغل محلی محدود کند. او مینویسد حتی زنی که بالاترین نمرات را میگیرد، انتظارات شغلی محدود و ناچیزی دارد و خود را در وهلۀ نخست در نقش خانوادگی یا کاری سنتی تصویر میکند.(همان منبع، ۱۱۱)
امروزه جایگاه زنان و مردان در خانواده غربی تغییر یافته است که بخشی از آن محصول نظام ارزشی است، اما بخش دیگر آن حاصل شرایط اقتصادی و اجتماعی است. درجامعه غربی کنونی در شرایطی از بحران مردانگی سخن گفته میشود، که نه تنها جایگاه مسلط مردان در جامعه نزول پیدا کرده، بلکه تصویر مرد نان آور نیز در حال از بین رفتن است؛ زیرا «در جایی که بیکاری طولانی مدت تنها دورنمای موجود باشد داشتن یک خانواده و تأمین آن نمیتواند جزء انتخابهای ممکن تلقی شود. علاوه بر این زنان بیش از گذشته مستقل شدهاند (گیدنز، ۱۳۸۶: ۱۷۸). تغییرات قانونی، باعث دگرگونی اساسی در وضع زنان شد و زنان بهتدریج در حیطههای گوناگون خانواده، شغلی و جامعه دارای حقوقی مشابه با مردان شدند. قوانین کار، حمایتهای خاصی از زنها را مطرح کرد، مانند محدودیت در انجام کار شبانه یا زیانآور، مرخصی زایمان، ایجاد مهدکودک در محیط کار، برابرسازی حقوق و امکانات شغلی زنان با مردان، یعنی کسب دستمزد و حقوق برابر در برابر کار برابر (اعزازی، ۱۳۸۷: ۱۳۸). زنان با کسب مدراک دانشگاهی، و نشان دادن شایستگیهای خود برای احراز پستهای مهم دولتی و غیر دولتی، خود را در بازار اشتغال تثبیت کردهاند، و خود را از عقاید قالبی و سنتی؛ دور ساختهاند. اشتغال زنان در دوران نوین موجب استقلال یافتن آنان شده است. به گونهای که هویتشان بیشتر توسط خودشان تعریف میشود نه چارچوبهای سنتیِ نقش مادری و همسری یا به تعبیر پارسونز نقش بیانگر.
۳-۳-۳-۳ نقشهای تحصیلی
انتظارات خانواده برای آیندۀ دختران زمینه ساز «دلسردی» ایشان از ادامه تحصیل است. بسیاری از پدرها و مادرها مربیان و کارفرماها معتقدند که دختر سرانجام ازدواج میکند و تحت تکفل مرد قرار میگیرد پس چه فایدهای دارد که برای موفیت در مدرسه تلاش کند. این تصورات از صافی ذهن دختران میگذرد و رفتهرفته موفقیت در نقشهای خانگی را جایگزین موفقیت تحصیلی میکنند. (ابوت والاس، ۱۳۸۱: ۸۴). با توجه به تغییراتی که در سهدهۀ کنونی بوجود آمده، باعث دگرگونی اساسی در وضع زنان شده و آنها به تدریج در حیطههای آموزشی دارای حقوقی مشابه مردان شدهاند، امروزه امکان آموزش، ورود به دانشگاه و آموزش عالی برای زنان میسر است و با توجه به آمارهایی که از ورودیهای دانشگاهها وجود دارد، حکایت از پیشی گرفتن دختران نسبت به پسران در کشور ایران و حتی در سراسر جهان دارد. ارتقاء سطح فرهنگی جامعه به خصوص خانوادهها، اصلاح نگرش رهبران جامعه و نیز توسعه فناوریهای نوین، زمینههای گرایش بیشتر زنان به آموزش عالی را فراهم ساخته است. با توجه به گستردگی حضور زنان در آموزش عالی، خانوادهها بر نقشهای تحصیلی زنان صحه گذارده و دیگر نه تنها مانعی برای کسب آموزش دختران محسوب نمیشوند، بلکه با ترد و کنار گذاشتن کلیشههای سنتی، تشویق کننده و هدایت کنندۀ آنها نیز در این مسیر، برای کسب علم و دانش هستند.
۳-۳-۳-۴ نقشهای سیاسی- اجتماعی
مشارکت سیاسی و اجتماعی فرایندی است مبتنی بر حضور آگاهانه و فعال فرد به عنوان عضو جامعه و نظام، در صحنههای سیاسی و اجتماعی آن و ایفای نقش یا نقشهای اجتماعی محوله (مونتی و اشترن، ۱۳۷۱: ۱۰۳- ۱۰۲). زنان باید برای خود در نظام سیاسی و اجتماعی، جامعه نقش قائل بوده و خود را عضو فعال جامعه تلقی نمایند. ماکس وبر در این خصوص می نویسد، روابط اجتماعی زمانی خصلت جماعتی پیدا میکند که جهتگیری رفتار اجتماعی بر احساس همبستگی شرکت کنندگان استوار باشد (وبر، ۱۳۶۸: ۱۰۹). اگر حق انتخاب کردن، انتخاب شدن و داشتن منصب، حق ضروری برای حیات سیاسی در یک فضای مدنی است، لذا این حقوق برای زنان نیز متصور است.اما به نظر می رسد آنچه مانع مشارکت آنان میشود، باورهای قالبی مردان و زنان، عرف، سنتها و آداب و رسوم فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است (طباطبایی، ۱۳۷۶: ۷۰۳). بشیریه (۱۳۷۴) معتقد است، جنبش و مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان وقتی به معنای واقعی کلمه ظاهر میشود که خودجوش، رقابت آمیز، گروهی، سازمان یافته و مبتنی بر مطلوبیتهای مناسب و خاص زنان باشد.(بشیریه، ۱۳۷۴: ۲۹۰).
مشارکت مؤثر و سازمانیافته زنان در فرایند توسعۀ پایدار جایگاه ویژهای دارد. طی چند دهه گذشته، جامعه زنان ایرانی با تحولاتی روبهرو بودهاند. با گسترش آموزش عالی آگاهی آنها افزایش یافته و توانمندیهای خود را ارتقا دادهاند و دیگر به مانند روزگار سنت، نمیتوان زنان را در حاشیۀ مناسبات سیاسی- اجتماعی نگه داشت. اکنون آنها خواهان حضور در این عرصهها هستند تا به موقعیتهای بهتری در جامعه دست یابند.
قصد نویسنده از آوردن مبحثی در مورد نقشها و انتظارات در این قسمت این بود که نشان دهد، نقشها و انتظاراتی که جامعه از فرد توقع دارد، خودپندارۀ وی را شکل خواهد داد. در پایان این بحث ، با ذکر مثالی روشن میشود که چگونه نقشها و انتظارات، شکلدهندۀ خودپنداره فرد هستند.
بروکاور[۱۷۸](۱۹۶۷) و همکارانش یک مطالعه شش ساله با هدف رابطۀ خودپنداری و توانایی تحصیلی با موفقیت تحصیلی دانشآموزان یک کلاس را که از سال هفتم تا دوازدهم ادمه داشت، دنبال کردند. هدف اصلی مطالعه تعیین این مسأله بود که آیا خودپنداری اصلاح شده، نتیجۀ انتظارات و ارزشیابیهایی که از طرف افراد مهم انجام میگیرد و درکی که دانشآموزان از آن دارند، میباشد یا نه. همانطور که آنها نتیجه گرفتند این فرضیه که ادارک دانشآموزان از ارزشیابی توانایی تحصیلی که به وسیلۀ دیگران (معلمین، والدین و دوستان) انجام میگیرد با خودپنداری توانایی تحصیل ارتباط دارد، مورد تأیید قرار گرفت (بروک و همکاران،۱۹۶۷: ۱۱۰). یعنی وقتی معلم بر این عقیده باشد که دانشآموزی میتواند موفق باشد، به نظر میرسد که دانشآموز موفقتر عمل میکند. با توجه به مثال مذکور میتوان نتیجۀ این فرایند را به جامعۀ بزرگتر هم تعمیم داد. با توجه به انتظاراتی که جامعه از افراد دارد، آنها خودپنداره خود را شکل میدهند. همانطور که در قسمت نقشها و انتظارات مطرح شد، نگرش سنتی، موانعی را در خانواده، تحصیلات، شغل، مشارکت سیاسی- اجتماعی و… برای زنان ایجاد میکرد، لکن خودپنداره آنان نیز به تبعیت از انتظاراتی که جامعۀ سنتی از زنان داشت شکل میگرفت، لذا خود نیز میپذیرفتند که کار بیرون از خانه، مشارکت سیاسی- اجتماعی، تحصیل و … مخصوص مردان است و خانهداری و نگهداری از کودک و همسر بر عهدۀ زنان است. با عوض شدن انتظارات جامعه از زنان، خودپندارۀ آنان هم به تبعیت از نقشها و انتظاراتی که جامعه از آنان دارد تغییر پیدا کرده است و هماکنون پابهپای مردان در تمام فعالیتهای فوق شرکت میکنند.
۳-۳-۴ روش تجزیه و تحلیل دادهها
تجزیه و تحلیل دادهها در این پژوهش با بهره گرفتن از نرمافزار SPSS و در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. توصیف دادهها با بهره گرفتن از آمارههای توصیفی (جداول فراوانی و درصد) صورت گرفت و از آمارههای استنباطی نظیر ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. همبستگی برای بررسی رابطه و تحلیل مسیر برای بررسی تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم رابطهها به منظور سنجش فرضیات و با توجه به سطح سنجش متغیرها استفاده شد.
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق
۴-۱ تجزیه و تحلیل دادهها
تجزیه وتحلیل داده ها به عنوان فرایندی از روش علمی یکی از پایه های اساس هر روش تحقیق است بطور کلی تجزیه وتحلیل عبارت از روشی است که از طریق ان کل فرایند پژوهشی از انتخاب مسئله تا دسترسی به یک نتیجه هدایت می شود چون غالب مسائلی که در تعلیم وتربیت مورد پژوهش قرار می گیرند خیلی گسترده وسیع هستند پژوهشگر برای پاسخگویی به مسئله تدوین شده ویا تصمیم گیری در مورد تاثیرفرضیه ای که صورت بندی کرده است از روش های مختلف تجزیه و تحلیل استفاده می کند (دلاور،۱۳۷۷:۱۸۶).
در حقیقت تجزیه وتحلیل به معنای طبقه بندی .تنظیم.دستکاری وخلا صه کردن داده ها برای یافتن پاسخ برای پرسشهای پژوهش است که هدف از ان تقلیل داده ها به نموداری قابل فهم وقابل تفسیر است تا بتوان مسائل پژوهش را مورد مطالعه وازمون قرار داد ( نجفی زند و شریفی، ۱۳۷۷: ۲۱۲).
باید توجه داشت که فنون آماری مورد استفاده در علوم رفتاری نه فقط از نظر طبیعت .پرسش هایی که برای بدست آوردن جواب آنها طرح شده تفاوت دارد بلکه از نظر طبیعت .داده هایی که این فنون آماری باید در مورد آنها بکار روند نیز متفاوت است.سطح اندازه گیری هر متغیر در مجموعه داده ها اساسی ترین اطلاعات است که پژوهشگر قبل از فنون آماری لازم را برای تحلیل داده ها بر گزیند باید نسبت به آن آگاهی داشته باشد چنانچه بتواند مجموعه داده ها را بر رسی و معلوم کند که با چه نوع متغیرهایی سرو کار دارد در این صورت نخستین گام در جهت تجزیه وتحلیل داده ها را بر داشته است زیرا هر تکنیک آماری مناسب داده هایی است که فقط در سطح معینی اندازه گیری شده است (هومن، ۱۳۷۶: ۱۹۰).
نتایج تحقیق حاضر حاصل عملیات و تجزیه و تحلیل های آماری بوسیله نرم افزار spss ورژن ۱۶ میباشند در تحقیق حاضر با استفاده آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون به بررسی فرضیات تحقیق می پردازیم.