اجرا
اجرای استراتژی
کنترل استراتژیک
۲-۱- فرایند مدیریت استراتژیک، استونر و دیگران.۱۳۷۹: ۴۵۲
رویکرد استراتژیک در برنامه ریزی و توسعه گردشگری
پیوند گردشگری و توسعه پایدار
بسیاری از نشریات منتشر شده و اغلب تحقیقات انجام گرفته در مورد مدیریت و برنامه ریزی گردشگری که در دهه آخر قرن بیستم صورت گرفته است، در زمینه موضوعات مرتبط با با برنامه ریزی، مدیریت و پایداری بوده است. (میسون. ۱۳۸۷: ۱۳۵)
مروری بر ادبیات برنامه ریزی گردشگری مبین این نکته است که تاکنون ۴ رویکرد عمده در برنامه ریزی بخش گردشگری وجود داشته است(هال،۲۰۰۰: ۳۳) :
الف- دیدگاه رشد گرا: در این رویکرد از گردشگری به مثابه اهرم و ابزاری برای بهبود شاخص های اقتصادی یک جامعه یاد میشود. ب- رویکرد فیزیکی- فضایی: در این دیدگاه گردشگری به عنوان یک پدیده فضایی و منبع مورد استفاده در ساماندهی فضاها، مورد مطالعه قرار میگیرد. ج- دیدگاه اجتماعی: در این دیدگاه گردشگری به مثابه پدیده ای برای شکوفایی بهبود شرایط زیستی جوامع عنوان میشود. د- رویکرد پایدار: در این دیدگاه گردشگری به مثابه ابزاری توانمند در راستای اجرای سیاست های توسعه پایدار مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد.
در دهه ۱۹۹۰ در راستای پارادایم توسعه پایدار، رویکردهای سنتی توسعه گردشگری به چالش کشید و با تاکید همزمان بر پیامدهای مطلوب و نامطلوب گردشگری، حرکت از گردشگری انبوه به سوی رویکرد توسعه پایدار گردشگری آغاز شد(جوراسکی و ویلیامز[۲۳]، ۱۹۹۷: ۳). توسعه پایدار گردشگری.یک جابجایی از رویکردهای سنتی اقتصاد نئوکلاسیک در زمینه توسعه گردشگری، به یک رویکرد کلی نگرتر (سیستمی تر) را نشان می دهد که در این رویکرد، نه تنها نیازهای بازار مورد توجه است بلکه نیا زهای جامعه و محیط زیست طبیعی نیز مورد توجه و تأکید قرار می گیرد(هاوکیس و ویلیامز[۲۴]، ۱۹۹۳: ۷). بنا به تعریف سازمان جهانی جهانگردی ، توسعه پایدار گردشگری، فرآیندی است که با کیفیت زندگی میزبانان، تأمین تقاضای بازدیدکنندگان و به همان نسبت با حفاظت منابع محیط طبیعی و انسانی در ارتباط است(هانتر و گیرین[۲۵]، ۱۹۹۵: ۲۲ ؛ WTO, 1996)(قدمی. ۱۳۸۷: ۱۸).
باتلر (۱۹۹۳) معتقد است که گردشگری پایدار عمدتا به پایداری خود مفهوم گردشگری با تاکید بر جوامع بومی و میزبان می پردازد. به نظر وی، گردشگری پایدار بیش از هر چیز در گرو اهمیت دادن گردشگران و ساکنان محلی به محیط های طبیعی و جاذبه های طبیعی گردشگری است.
اینسکیپ در این مورد اظهار میدارد که رویکرد زیربنایی که در حال حاضر باید در برنامه ریزی صنعت گردشگری و سایر انواع توسعه بکار رود ، رسیدن به رویکرد توسعه پایدار است و بر این اساس باید از منابع طبیعی و فرهنگی و سایر منابع گردشگری برای استفاده معقول، مطلوب و مداوم جامعه کنونی و نسل های آینده ، حمایت و حفاظت کرد.
در شانزدهم فوریه ۱۹۹۶، وزرای کشورهای حوزه اقیانوس آرام زیرنظر سازمان جهانی گردشگری و با مشارکت نمایندگیان ۲۷ دولت، سازمان های بین المللی و منطقه ای درباره گردشگری و محیط زیست در شهر ماله، در کشور مالدیو، گرد هم آمدند و بیانیه ماله را منتشر کردند. بعداز این کنفرانس، بسیاری از دولت ها، سازمان های بین المللی، ملی و ناحیه ای و سازمان های غیر دولتی رسما اعلام کردند که به اهمیت پایداری محیط زیست به ویژه در بخش گردشگری پی برده اند و از این رو سیاست هایی را که موجب توسعه گردشگری پایدار شود حمایت و تشویق خواهند کرد. در کنفرانس ماله، در نهایت در این باره تصمیم گرفته شد که مشارکت کنندگان به دولت های خود توصیه کنند که اصول این بیانیه را بعنوان یکی از ایزارهای سیاسی به کار گیرند و بدین وسیله تلاش هایی را که در راه پایداری صورت میگیردکمک نمایند. (گی، ۱۳۸۲: ۴۵۰)(حیدری. ۱۳۸۷: ۹۸-۱۰۳)
بدین ترتیب گردشگری پایدار و مؤلفه های مربوط به آن در سطوح بین المللی در میان سازمان ها ، دولت ها و گروه های ذینفع میتواند الگویی برای تداوم و توسعه ی مناسب صنعت گردشگری تلقی گردد، چراکه هر نوع توسعه ای از جمله توسعه گردشگری بدون توجه به مسائل زیست محیطی و نیازهای نسل آینده، نه تنها در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع میزبان و ساکنان محلی کمترین نقش را خواهد داشت، بلکه در تخریب محیط زیست و منابع طبیعی به عنوان رکن اصلی صنعت گردشگری ، اکوتوریسم و گردشگری پایدار ، مؤثر خواهد افتاد. (همان، ۱۰۴)
اهداف و اصول توسعه پایدار گردشگری
ممکن است توسعه جهانگردی، از جهتی ایجاد مزیت نماید و از جنبه ای دیگر محدودی به وجود آورد. مثلا از جهت اشتغال زایی و ایجاد درآمد برای ساکنان یک منطقه مفید واقع شود ولی از سوی دیگر سبب آلوده ساختن محیط زیست و از میان رفتن محیط طبیعی و سرمایه های ملی شود. به همین سبب در توسعه پایدار جهانگردی باید از نگرش جامع نگر برخوردار بود و همه ابعاد و وجوه مسایل را در نظر گرفت. توسعه پایدار جهانگردی همانند منشوری کثیرالوجه است که وجوه مختلف آن را محیط های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقلیمی و جغرافیایی جامعه و نیازها و انتظارات جهانگردان و مردمان منطقه تشکیل میدهند. برای دستیابی به یک برنامه توسعه صحیح باید آثار این محیط ها را برهم در نظر داشت و در یک تعامل سازنده بین محیط های مختلف منطقه و نیازها و انتظارات گردشگران، به توسعه ای متعادل، متوازن و انسانی دست یافت. (الوانی و پیروزبخت. ۱۳۸۵: ۱۳۱)
از این رو در قالب رویکرد توسعه پایدار گردشگری، بررسی نقش گردشگری در توسعه منطقه ای و محلی عموما از ابعاد اقتصادی، اجتماعی یا اجتماعی فرهنگی و محیطی صورت میگیرد(ماکسفورس و مونت[۲۶]، ۱۹۹۸: ۱۲۱). چرا که ابعاد گردشگری پایدار لازم و ملزوم یکدیگرند و متقابلا یکدیگر را تقویت میکنند(رید[۲۷]، ۱۹۹۵: ۳۸).
در ادبیات گردشگری موضوعات اصلی پایداری اقتصادی شامل منافع اقتصادی، متنوع سازی اقتصاد محلی، رشد اقتصادی کنترل شده، بهبود روابط محلی و منطقه ای و توزیع عادلانه منافع اقتصادی در اقتصاد محلی میباشد(مک اینتری[۲۸]، ۱۹۹۳: ۲۵ ؛ چامبرلین[۲۹]، ۲۰۰۲: ۱۳۴). همچنین بعد اقتصادی پایداری گردشگری، بر درآمد مناسب، ثبات قیمت کالاها و خدمات و برابری فرصت های شغلی در جامعه دلالت دارد(مک کول[۳۰]، ۱۹۹۵: ۲۹). در این راستا، طرفداران پارادایم سنتی گردشگری انبود، هدف اصلی توسعه گردشگری را به حداکثررسانی منافع اقتصادی آن میدانند(مک گاهی[۳۱]، ۱۹۹۶؛ ویتون[۳۲]، ۲۰۰۲) و در طرف دیگر طرفداران گردشگری پایدار معتقدند که نرخ رشد توسعه گردشگری باید در حد و سازگار با ظرفیت های جامعه باشد و منابع طبیعی و فرهنگی در معرض خطر را بازیابی کند(تروزدال و جنتورال[۳۳]، ۱۹۹۸).
در توسعه پایدار گردشگری، توسعه انعکاسی از ارزش ها و هنجارهای مورد قبول جامعه است و جامعه حرکتی بر خلاف آن را از خود نشان نمیدهد.( الوانی و پیروزبخت. ۱۳۸۵: ۱۳۰). در گردشگری پایدار، پایداری اجتماعی- فرهنگی دلالت دارد بر توجه به هویت اجتماعی و سرمایه اجتماعی و توجه به فرهنگ جامعه و امتیازات آن و توجه به انسجام اجتماعی و عزت نفس که به ساکنان جامعه اجازه خواهد داد تا زندگی خودشان را کنترل کنند(دخالت در امور زندگی خودشان) (چویی[۳۴]، ۲۰۰۳: ۳۳) (قدمی.۱۳۹۰: ۶۴) . گرچه توسعه پایدار جهانگردی واجد ویژگی های عمومی است، باید به گونه ای طراحی و اجرا شود که با شرایط فرهنگی و اجتماعی منطقه مورد نظر، سازگاری و تطبیق داشته باشد. اعتقادات، سنت ها و آداب، ارزش ها و معیارهای اخلاقی هر جامعه در برنامه ریزی توسعه جهانگردی جایگاه والایی داردکه اگر به آنها توجه خاص نشود، در اجرای برنامه ها اختلالات و مشکلاتی بروز خواهد کرد، به عبارت دیگر برنامه های توسعه پایدار جهانگردی در هر کشور باید با ارزش ها و ایدئولوژی های خاص آن کشور سازگار باشد. (الوانی و پیروزبخت.۱۳۸۵: ۱۳۳)
بعد محیطی پایداری به ترکیب عوامل محیطی با منابع گردشگری و اثرات متقابل آنها دلالت دارد، که نباید تحت تاثیر تغییرات اساسی آسیب ببینند(مک کول[۳۵]، ۱۹۹۵: ۲۸).
به منظور دستیابی به هدف گردشگری پایدار، مشارکت ساکنان محلی در فرایند تصمیم گیری یک الزام است. تا چندین سال پیش توجه کمی به نظرات جوامع میزبان در رابطه با توسعه گردشگری میشد. در اواخر قرن بیستم به جوامع به جوامع میزبان به گونه ای نگریسته شد که به طور فزاینده ای نقش مهمی در برنامه ریزی و مدیریت گردشگری دارند. البته مشکلاتی بر سر راه مشارکت جوامع میزبان در برنامه ریزی و مدیریت گردشگری وجود دارد. علاوه بر نقصان احتمال درک پیچیدگی فرایند برنامه ریزی در میان جامعه، مشکل برخی از نظرات نیز وجود دارد. همچنین مشارکت جامعه زمان بر است و بنابراین هزینه بر و ممکن است تاثیر بدی بر کارایی کلی فرایند برنامه ریزی داشته باشد. با این وجود، به نظر میرسد اگر گردشگری بخواهد یک فعالیت پایدارتر باشد، لازم است جوامع میزبان را در فرایندهای برنامه ریزی و مدیریت دخالت دهند. (میسون. ۱۳۸۵: ۲۱۰). بار (۱۹۹۵Barr,) بیان می دارد که وقوع توسعه گردشگری پایدار امری غیرمتحمل و غیرممکن است، مگر اینکه مردم جامعه با حضوری فعالانه و با اتفاق نظر به منظور توسعه گردشگری پایدر در انجمن های گردشگری فعالیت نمایند. آنچه مسلم است قابلیت پایداری صنعت گردشگری فقط با اجرای گردشگری پایدار در سطح محلی قابل تحقق است و احتمال وقوع آن از طریق سیاسگذاری های کلان ملی و بین المللی تقریبا غیرممکن است. (فنل. ۱۳۸۸: ۴۷)
رضایت بازدیدکنندگان نیز به عنوان عاملی کلیدی از گردشگری پایدار در راستای کارآیی بلندمدت اقتصادی گردشگری محلی اهمیت بالایی دارد(چویی[۳۶]، ۲۰۰۳: ۸۰). از دیدگاه گردشگران، اغلب آنها در جستجوی مقاصدی هستند که دارای سطح بالای از کیفیت زیست محیطی اند، آنها دوست دارند از محیطی بازدید کند که جذاب و تمیز باشد و آلوده و بیش از حد متراکم و شلوغ نباشد. همچنین این برای ساکنان نواحی گردشگری نیز حائز اهمیت است که از آسیب ها و خسارت های محیط زیستی و مسائل و مشکلات اجتماعی در امان باشند(اینسکیپ[۳۷]، ۱۹۹۴: ۶۴).
فنل در خصوص اصول گردشگری پایدار به اصول زیر اشاره میکند:
استفاده از منابع پایدار، کاهش مصرف و تولیدزباله، توجه به تنوع، توجه به برنامه ریزی گردشگری متمرکز با تاکید بر جنبه های ملی، منطقه ای و ناحیه ای، حمایت از اقتصاد محلی، مشارکت جوامع بومی، استفاده از نظریات مشاوره ای عموم، آموزش کارکنان، بازاریابی گردشگری مسئول در برابر محیط زیست، و توجه به پژوهش و تحقیق.( حیدری.۱۳۸۷: ۹۹)
سازمان جهانی گردشگری، توسعه پایدار جهانگردی را شامل حفظ کیفیت زندگی جامعه میزبان، رضایت گردشگران، حفظ محیط زیست و منابع انسانی و اجتماعی مورد استفاده در فرایند گردشگری میداند.
باتلر برای توسعه پایدار گردشگری پیشنهاد میکند که پیش نیازهایی مانند هماهنگی خط مشئ ها و سیاست ها، قبول محدودیت های رشد، دارا بودن بینش درازمدت و توجه به محیط های مختلف رعایت شود (الوانی و پیروزبخت. ۱۳۸۵: ۱۰۸)
محققان بسیاری در زمینه گردشگری و توسعه پایدار مطالعاتی را انجام داده و سعی نموده اند تا برای تثبیت جایگاه صنعت گردشگری در نقاط توریستی الگوهایی را ارئه نمایند.انجمن مشاوره و بازرسی کانادا(۱۹۹۵) در مورد توسعه و بهبود شاخص های محوری گردشگری در گردشگری پایدار دستورالعمل هایی را تعریف نمودند(فنل.۱۳۸۸: ۴۰). جدول ۲-۱ این شاخص ها را نشان میدهد.
جدول۲-۱- شاخص های گردشگری پایدار. منبع: انجمن بازرسی و مشاور کانادا(۱۹۹۵)
شاخص
توضیح شاخص
محافظت از محل
درجه و نوع حفاظت از محل بر اساس شاخص IUCN